فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۷٬۲۲۱ مورد.
عمل گرایی مدرن در دین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسألهٴ عمل و نسبت آن با نظر از مسائل اصلی فلسفه از قدیم تا کنون است. این مسأله در ادیان مختلف نیز به گونه ای دیگر مطرح شده است. عارفان ادیان عموماً علم بدون عمل را در دین نمیپذیرند و آن را موجب سکون و انحراف اهل دین میخوانند. در مقابل این ها نوعی عمل گرایی قشری نیز در تاریخ ادیان دیده میشود که یک نمونهٴ اصلیاش خوارج در تاریخ اسلام است. امّا در دورهٴ مدرن، نوعی دیگر از عمل گرایی با مبانی مختلف ظاهر شده که در فهم و اندیشهٴ دینی نیز اثر عمیق گذارده و منجر به پیدایش اندیشه ها و جریان های قائل به اصالت عمل در دین شده است. دو جریان مهم پراگماتیسم و فاندمنتالیسم دینی حاصل این اندیشه اند. مسألهٴ اوّل این مقاله شرح اهمیت ملازمهٴ علم با عمل و نفی عمل بدون علم در دین است و مسألهٴ دوم آن؛ بیان دو نوع مذکور عمل گرایی دینی در دورهٴ مدرن و مبانی و نتایج سوء آن در عالم معاصر است
فرهنگ خودشیفتگی (نارسیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دگرگونی های اجتماعی از نیمه قرن بیستم به این سو، چهره ای از انسان را شکل داده است که خصوصیات ذهنی و رفتاری اش را به عقیده بسیاری از متفکران حوزه روانشناسی و فلسفه، می توان در مفهوم «خودشیفتگی» (نارسیسم) خلاصه کرد. هدف این مقاله اولاً بررسی لایه های مختلف این مفهوم از دیدگاه کریستوفرلاش یکی از مشهورترین طراحان آن است. ثانیاً کوشش در نشان دادن بعضی کاستی ها یا یکجانبه نگری های دیدگاه او. شناخت دقیق این مفهوم امکان مؤثری برای تحلیل و درک بسیاری از رفتارهای انسان کنونی در فرهنگ غربی (و تا حدودی در فرهنگ های متأثر از آن) فراهم می کند.
زبان نمادین از دیدگاه پل تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پل تیلیش (1965-1886) متکیم مسیحی آلمانی-آمریکایی است که زبان دین را نمادین می داند. به این معنا که حوزه دین سرشار از نمادهای دینی است. این نماد ها دارای ویژگی هایی هستند که آنها را برای بیان آموزه ها و مقاصد دینی توانمند می سازد. از جمله ویژگی های نمادها بازنمایی است که همچون نشانه ها به امری ورای خود اشاره می نمایند. اما نمادها (بر خلاف نشانه ها که اموری قراردادی و اختیاری هستند) اموری هستند که از ناخودآگاه جمعی انسان ناشی شده اند واز قدرت و معنای متعالی امر نمادین بهره مند هستند.نمادهای دینی در قالب های مختلف، مانند اشیا و اشخاص و رویدادهای طبیعی ظهور می کنند وتنها قابلیت آنها برای موقعیت دینی است که به آنها معنای نمادین می بخشد. بنابراین نماد دینی باید در معنای متناهی نفی گردد تا معنای اصیل آن در اشاره به امر متعالی اثبات گردد.
نظریه رشد ایمانی فاولر به عنوان چارچوبی برای تربیت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روان شناسان مدل های خوبی را برای درک رشد شناختی، رفتاری و روان شناختی مطرح کرده اند، اما دکتر جیمز فاولر متخصص الهیات، بر این باور بود که مدلی ویژه برای رشد ایمانی تدوین نشده است. وی نظریه رشد ایمانی خود را براساس نظریه های رشدی پیاژه، اریکسون و کلبرگ و مباحثه های دینی در زمینه ایمان که تیلیش[1]، نی بوهر[2] و اسمیت[3] بیان کرده بودند، بنا نهاد و آن را مراحل رشد ایمانی[4] نامید. نظریه فاولر از طریق گوش دادن به زندگی سیصدوپنجاه وهفت مصاحبه شونده بین سال های 1972 تا 1981 پدید آمده است. فاولر پس از مصاحبه های متعدد با آزمودنی ها، به این نتیجه رسید که رشد ایمان که همان رشد ایجاد معنا است، پدیده ای جهانی و انسانی بوده و تا حدی ذاتی و غریزی است. او همچنین نشان داد که رشد ایمانی، مسیری رشدی، فکری، شناختی و پیش بینی پذیر را دنبال می کند. با اینکه دامنه گسترده ای از محققان خارجی به این نظریه توجه نشان داده اند، پیچیدگی های آن سبب شده چالش های نظری، اخلاقی و عملی زیادی به همراه داشته باشد. با توجه به اینکه در ایران این نظریه بسیار مهجور مانده است، در این مقاله کوشش شده درک بهتری از آن فراهم آید. ازاین رو ابتدا تعریف ایمان، و سپس مراحل رشد ایمانی از نگاه فاولر به تفصیل بررسی شده و درنهایت انتقادهای وارد بر این نظریه بیان می شود. به نظر می رسد این نظریه که شامل یک پیش مرحله و شش مرحله است، به عنوان ساختاری برای تدوین نظریه رشد دینی- ایمانی مطابق با آموزه های اسلامی- شیعی راهگشا باشد.
خطابه ای در باب اخلاق
منبع:
ارغنون ۱۳۷۹ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
گواهی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۱ شماره ۹
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا میان منابع فردی شناخت و توجیه (مانند ادراک حسی و حافظه) و منابع اجتماعی آن (مانند گواهی) فرق گذاشته میشود و سپس بیان میشود که بخش اعظم دانستههای ما به مطالبی که دیگران به ما انتقال میدهند و بنابراین به گواهی آنها، وابسته است. در ادامه برخی مسائل درخصوص گواهی بررسی میشود و دربارة هر یک توضیحی مناسب ارائه میگردد. آن مسائل عبارتاند از: (الف) بررسی تفاوت گواهی رسمی و غیررسمی و نحوة دخالت هر کدام در شناخت و توجیه؛ (ب) چگونگی پیدایش باور مبتنی بر گواهی (روانشناسی گواهی) و شرح آرای استنتاجگرایان و غیراستنتاجگرایان؛ (ج) تعیین نوع و ماهیت شناخت و توجیه که محصول گواهی است و تذکر این مطلب که گواهی نمیتواند منبع اساسی برای شناخت و توجیه باشد ولی میتواند در انتقال آن تاثیرگذار باشد؛ (د) تعیین شرایطی که تحت تاثیر آنها گواهی میتواند در مخاطب خود شناخت و توجیه را پایهریزی نماید؛ (ه') نحوة وابستگی گواهی به باور و ادراک حسی؛ (و) روش توجیه مجموعه باورهای مبتنی بر گواهی.
معرفت شناسان (15): گالیله(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۵ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
چپ نو و پسامارکسیسم
حوزه های تخصصی:
ماهیت نفس و رابطه ی آن با بدن از دیدگاه ابن سینا، ملاصدرا و دکارت
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت روانی
اصل آنتروپیک و نقش آن در برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی بررسی و نقد دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
موضوع پژوهش حاضر بررسی نقادانه چالش استاندارد درباره صورت بندی نوینی از برهان نظم است؛ چالشی معرفت شناسانه که با تلقّی فلسفی خاصی از اصل آنتروپیک (/ اصل)، به برهان تنظیمِ ظریفِ کیهانی (/ برهان) وارد شده است. بر مبنای این چالش، ابراز شگفتی ما از مشاهده جهانی پذیرای حیات، که احتمال پیشینی آن بی اندازه ناچیز است، بی مورد است، چراکه انسان نمی تواند خود را در جهانی که با شرایط حضورش وفق ندارد، ببیند. بنابراین، برهان متهم به استنتاج نتایجی است که صرفاً «معلول مشاهده گزینشی» است و ارزش دیگری ندارد (چالش آنتروپیک). در مقام دفاع از برهان، دو خطا را مدعی می شویم: 1. خطای معرفت شناختی: نخست، نشان می دهیم این چالش در بُن مایه های انتقادهای هیوم به برهان تمثیلی نظم وجود دارد و آن این است که منشأ انتزاع نظم، وهمی (و نه واقعی) است. آنگاه، از برهان در برابر این چالش دفاع می کنیم. نشان می دهیم اصل امری نه صرفاً نظری، بدیهی و همان گویانه، بلکه تحقیق پذیر، ناظر به واقع، وابسته به استش (/ وضعیت) جهان است. استدلال به سود نظم را بر اساس این مقدمات شکل می دهیم؛ 2. خطای روش شناختی: جست زدن از استدلال بر مبنای نظم به استدلال به سود نظم را خطای روش شناختی می نامیم و آن را درباره ردیه معرفت شناختی سوبر (Sober) در چالش آنتروپیک وارد می دانیم. درنهایت، از معقولیت برهان در برابر چالش استاندارد دفاع می کنیم.
ساحت دینی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از «ساحت دینی» در اندیشه هایدگر از ماندگارترین پرسش هایی است که به رابطه میان دین، الاهیات و فلسفه در زندگی و اندیشه وی می پردازد. بحث های هایدگر راجع به ایده ها و شخصیت های دینی و همچنین اشارات خود او راجع به اهمیت این ایده ها و شخصیت ها در شکل گیری پروژه فلسفی وی، بیانگر نقش دین به طور کلی، و الاهیات مسیحی، به نحو خاص، در اندیشه و زندگی اوست. هرچند تفکر هایدگر سرچشمه های متعددی دارد، اما الاهیات مسیحی و عرفان تاثیری پایدار بر آن داشته است. مبنای هایدگر در تحلیل وجود، با مبنای متفکران مسیحی مانند آوگوستین، اکهارت، لوتر، و کیرکگور مشترک است. هایدگر با استفاده از روش پدیدار شناسی به بررسی زندگی اصیل پرداخته و معتقد است این زندگی در یک روش دینی قابل تجربه است و چنین تجربه ای را می توان در مسیحیت اولیه یافت. اگرچه تجربه دینی تنها تجربه مورد علاقه او نیست؛ با این حال، او دین را یک امکانِ اساسیِ زندگی انسانی و کاملاً متفاوت با فلسفه می داند.
هر چند هایدگر از اظهار نظر صریح در باره حقیقت خداوند سکوت کرده و هستی را با تلقی دینی و مابعدالطبیعی ازخدا یکی نمی شمارد، اما اوصافی از هستی ارائه می دهد که معمولاً برای خدا به کار رفته است. بسیاری از سخنانی که هایدگر در باره هستی می گوید یادآور الاهیات سلبی است. دیدگاه او را می توان کوششی برای پروردن ایمان در دنیای معاصر، خارج از اشکال سنتی اعتقاد، به شمار آورد.
ارزش ذاتی و ارزش ابزاری در فلسفه محیط زیست: از رویکردهای فلسفی تا راهبردهای حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن تحلیل و بسط دو مفهوم ارزش ذاتی و ارزش ابزاری در حوزه طبیعت و محیط زیست و تطبیق آن با رویکردها و نحله های غالب فلسفه و اخلاق محیط زیست به مطالعه این بحث در حوزه حقوقی، بویژه حوزه مربوط به خسارات زیست محیطی و ارزیابی آنها پرداخته است. فرض اساسی این نوشتار براین امر استوار است که هنوز قوانین و رویکردهای حوزه محیط زیست رنگ و بویی مبتنی بر انسان محوری دارند و از رویکردهای طبیعت محوری که انسان نیز جزئی از آن بشمار آمده، غفلت گردیده است. در نهایت برآیند این مقاله تاکید بر رویکرد انسان «طبیعت محور» (آنترو بیوسنتریک) با الهام از آموزه های اسلام در عرصه فلسفه و حقوق محیط زیست است.