ذهن

ذهن

ذهن 1381 شماره 9 (مقاله پژوهشی حوزه)

مقالات

۱.

‌معرفت‌ و گونه‌های‌ توجیه‌(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۵۰۳۵
در این‌ مقاله، ابتدا انواع‌ توجیه‌ شامل، عقلگرایی، تجربه‌گرایی، پوزیتیویسم‌ منطقی، انسجام‌گرایی، عرف‌اندیشی‌ و عملگروی‌ مرور می‌شود. در ادامه، بحثِ‌ شاکله‌های‌ توجیه‌ مطرح‌ می‌شود. نویسنده‌ دیدگاه‌های‌ مبناگرایی، کل‌نگری، درون‌گرایی‌ و برون‌گرایی‌ را بررسی‌ می‌کند. وی‌ پس‌ از نقد و بررسی‌ دیدگاه‌های‌ مختلف‌ نهایتاً‌ نتیجه‌گیری‌ می‌کند که‌ روش‌ صحیح‌ در توجیه‌ معرفت، راهی‌ عقلانی‌ است‌ و شاکله‌ای‌ که‌ برای‌ آن‌ انتخاب‌ می‌کند مبناگرایی‌ مبتنی‌ بر بداهت‌ و برهان‌ است. با توجه‌ به‌ مباحثی‌ که‌ دربارة‌ «سرشت‌ معرفت» و «هویت‌ توجیه» ارائه‌ شد، اینک‌ به‌ طور فشرده‌ به‌ انواع‌ و گونه‌های‌ توجیه‌ اشاره‌ می‌شود تا در پرتو آن‌ بتوان‌ با جامع‌ نگری‌ بیشتری‌ دربارة‌ «ارزش‌ شناخت» به‌ بحث‌ پرداخت.
۲.

مساله‌ گسستگی‌ نظریه‌ هماهنگی‌ توجیه‌ معرفت‌(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۶۲۹
یکی‌ از دیدگاه‌های‌ اساسی‌ در باب‌ توجیه، انسجام‌گرایی‌ است. البته‌ نباید میان‌ نظریه‌ انسجام‌ در باب‌ صدق‌ و نظریه‌ انسجام‌ در باب‌ توجیه‌ خلط‌ کرد. این‌ دیدگاه‌ در قبال‌ دیدگاه‌ مبناگرایی‌ سنتی‌ قرار می‌گیرد و آن‌ را طرد می‌کند. اساس‌ این‌ نظریه‌ آن‌ است‌ که‌ باور شخص‌ هنگامی‌ توجیه‌ می‌شود که‌ با بقیه‌ نظام‌ باورهای‌ آن‌ شخص‌ هماهنگ‌ و منسجم‌ باشد. تبیین‌ ماهیت‌ انسجام‌ معرفتی‌ دشوار است‌ و اختلاف‌ نظرهایی‌ درباره‌ آن‌ حتی‌ میان‌ انسجام‌گرایان‌ وجود دارد. عدم‌ شفافیت‌ در تبیین‌ معیارهای‌ انسجام، نقدهای‌ متنوعی‌ را دنبال‌ انسجام‌گرایی‌ مطرح‌ ساخته‌ است‌ که‌ یکی‌ از برجسته‌ترین‌ آنها نقد گسستگی‌ است. این‌ نقد به‌ انحای‌ گوناگون‌ تقریر شده‌ است‌ و انسجام‌گرایان‌ نیز از راه‌های‌ مختلف‌ به‌ آن‌ پاسخ‌ گفته‌اند اما به‌ نظر می‌رسد پاسخ‌هایی‌ که‌ به‌ این‌ نقد داده‌ شده‌ کافی‌ نیست. به‌ هر حال‌ این‌ بحث‌ همچنان‌ ادامه‌ دارد. گفتنی‌ است‌ در این‌ مقاله‌ واژة‌coherentism) )، به‌ «نظریة‌ هماهنگی» ترجمه‌ شده‌ است.
۳.

‌بررسی‌ پنج‌ روایت‌ از «نسبی‌گراییِ‌ شناختی»(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۴۱
با اینکه‌ مدتها نسبی‌گرایی‌ کاملاً‌ مردود بود اما گروهی‌ از فیلسوفان‌ معاصر علاقة‌ وافری‌ به‌ ادعاهای‌ نسبی‌گرایانه‌ نشان‌ می‌دهند. این‌ درحالی‌ است‌ که‌ شماری‌ دیگر، نسبی‌گرایی‌ را تهدیدی‌ بسیار جدی‌ برای‌ تعقل‌ انسان‌ تلقی‌ می‌کنند. در این‌ موارد، یکی‌ از وظایف‌ مهم‌ فلسفی، تنقیح‌ و تبیینِ‌ محلِ‌ بحث‌ است‌ بدین‌ منظور در این‌ مقاله‌ به‌ گستره‌ای‌ از روایت‌های‌ موجود در نسبی‌گرایی‌ و تمایز آنها اشاره‌ می‌شود. علاوه‌ بر این، نویسنده‌ با ارایة‌ تحلیل‌هایی‌ نشان‌ می‌دهد هر یک‌ از روایت‌ها با مشکلاتی‌ جدی‌ روبه‌رو است. مترجم‌ بر خود لازم‌ می‌داند از لطف‌ و عنایت‌ نویسنده‌ محترم‌ پروفسور هاوارد سَنکی‌ (Howard Sankey) استاد فلسفة‌ دانشگاه‌ ملبورن‌ استرالیا به‌ جهت‌ ارسال‌ این‌ مقاله‌ کمال‌ سپاسگزاری‌ را ابراز نماید.
۴.

گواهی(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸۱
در این‌ مقاله‌ ابتدا میان‌ منابع‌ فردی‌ شناخت‌ و توجیه‌ (مانند ادراک‌ حسی‌ و حافظه) و منابع‌ اجتماعی‌ آن‌ (مانند گواهی) فرق‌ گذاشته‌ می‌شود و سپس‌ بیان‌ می‌شود که‌ بخش‌ اعظم‌ دانسته‌های‌ ما به‌ مطالبی‌ که‌ دیگران‌ به‌ ما انتقال‌ می‌دهند و بنابراین‌ به‌ گواهی‌ آنها، وابسته‌ است. در ادامه‌ برخی‌ مسائل‌ درخصوص‌ گواهی‌ بررسی‌ می‌شود و دربارة‌ هر یک‌ توضیحی‌ مناسب‌ ارائه‌ می‌گردد. آن‌ مسائل‌ عبارت‌اند از: (الف) بررسی‌ تفاوت‌ گواهی‌ رسمی‌ و غیررسمی‌ و نحوة‌ دخالت‌ هر کدام‌ در شناخت‌ و توجیه؛ (ب) چگونگی‌ پیدایش‌ باور مبتنی‌ بر گواهی‌ (روان‌شناسی‌ گواهی) و شرح‌ آرای‌ استنتاج‌گرایان‌ و غیراستنتاج‌گرایان؛ (ج) تعیین‌ نوع‌ و ماهیت‌ شناخت‌ و توجیه‌ که‌ محصول‌ گواهی‌ است‌ و تذکر این‌ مطلب‌ که‌ گواهی‌ نمی‌تواند منبع‌ اساسی‌ برای‌ شناخت‌ و توجیه‌ باشد ولی‌ می‌تواند در انتقال‌ آن‌ تاثیرگذار باشد؛ (د) تعیین‌ شرایطی‌ که‌ تحت‌ تاثیر آنها گواهی‌ می‌تواند در مخاطب‌ خود شناخت‌ و توجیه‌ را پایه‌ریزی‌ نماید؛ (ه') نحوة‌ وابستگی‌ گواهی‌ به‌ باور و ادراک‌ حسی؛ (و) روش‌ توجیه‌ مجموعه‌ باورهای‌ مبتنی‌ بر گواهی.
۵.

‌چیستی‌ باور موجه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده: مترجم:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱۰
موضوع‌ این‌ مقاله‌ تبیین‌ ماهیت‌ باور موجه‌ است. از جمله‌ قدیمی‌ترین‌ و شاید پرطرفدارترین‌ نظریه‌ در این‌ باب‌ نظریه‌ مبناگروی‌ است‌ که‌ بخش‌ اول‌ مقاله‌ گلدمن‌ به‌ وارد آوردن‌ ایراداتی‌ به‌گونه‌ای‌ خاص‌ از این‌ نظریه‌ اختصاص‌ دارد و استدلالهای‌ گلدمن‌ برای‌ نظریه‌ توجیه‌ خود از دل‌ همین‌ ایرادات‌ برمی‌خیزد. از نظر گلدمن‌ باور موجه‌ باوری‌ است‌ که‌ محصول‌ یک‌ فرآیند شناختی‌ قابل‌ اعتماد باشد. اما حالتی‌ را می‌توان‌ تصور کرد که‌ فردی‌ دلایل‌ محکمی‌ دارد که‌ بنابر آنها مجموعه‌ای‌ از باورهایش‌ محصول‌ یک‌ فرآیند شناختی‌ غیرقابل‌ اعتماد است‌ درحالیکه‌ فرآیند مذکور واقعاً‌ قابل‌ اعتماد است. در این‌ حالت‌ این‌گونه‌ باورها را به‌طور شهودی‌ موجه‌ نمی‌دانیم‌ ولی‌ بنابر شکل‌ ساده‌ نظریه‌ گلدمن‌ باید آنها را موجه‌ بدانیم؟ صورتبندی‌ نهایی‌ نظریه‌ گلدمن‌ در این‌ مقاله‌ شامل‌ اصلاحیه‌ای‌ برای‌ رفع‌ این‌ معضل‌ است. نظریه‌ توجیه‌ گلدمن‌ دارای‌ دو ایراد اساسی‌ است‌ و خود وی‌ نیز متذکر آنها می‌شود و سعی‌ می‌کند پاسخی‌ برای‌ آنها فراهم‌ آورد. ایراد اول‌ نظریه‌ گلدمن‌ مسئله‌ کلیت‌ نام‌ دارد؛ مسئله‌ کلیت‌ درخصوص‌ ارائه‌ معیاری‌ برای‌ انتخاب‌ نوع‌ فرآیند مربوط‌ در مورد باور مورد بحث‌ است. و ایراد دوم‌ به‌نام‌ مسئله‌ دامنه‌ به‌ این‌ سؤ‌ال‌ می‌پردازد که‌ آیا قابل‌ اعتماد بودن‌ یک‌ فرآیند تابعی‌ از نسبت‌ صدق‌ - نرخ‌ تولید باورهای‌ صادق‌ - در جهان‌ واقعی‌ است‌ یا به‌ عملکرد آن‌ در جهانهای‌ ممکن‌ دیگر نیز وابسته‌ است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۲