تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)

تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)

تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) دوره 14 زمستان 1401 شماره 54 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل شگردهای منتخب زبانی (واژگان و اصطلاحات)، داستانی (فضاسازی) و محتوایی (رویاپردازی) در داستان های کوتاه نویسندگان زن دهه های 70 تا 90(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان کوتاه رویاپردازی فضاسازی نویسندگان زن واژگان و اصطلاحات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۸۱
مطالعه سیر داستان نویسی زنان و شگردهای رایج در آثار آنان، از موضوع های مورد توجه در پژوهش های داستانی معاصر بوده است؛ با این حال در تحقیقات پیشین، اغلب به بررسی رمان های زنان توجه شده و مجموعه داستان های کوتاه نویسندگان پیشروِ زن، به ویژه در دهه های اخیر کمتر واکاوی شده است. نان،آنان، بر این اساس، در این مقاله،  مجموعه داستان کوتاه از 9 نویسنده زن برگزیده در جوایز ادبی دهه های 70 تا 90 (هر دهه سه نویسنده) انتخاب و داستان های کوتاه آنان به روش تحلیلی-تطبیقی با تکیه بر سه شگرد زبانی (واژگان و اصطلاحات)، داستانی (فضاسازی) و محتوایی (رویاپردازی) بررسی و سیر تحول این شگردها، در سه دهه اخیر تحلیل و مقایسه شده است. نتایج کلان این پژوهش نشان می دهد، هرچه از دهه 70 به دهه 90 نزدیک می شویم، نویسندگان زن، با بسامدی کمتر از واژگان و اصطلاحات زنانه در داستان های کوتاه خود استفاده کرده اند. خلاف سیر زبانی داستان ها، از منظر فضاسازی، نویسندگان داستان های دهه 90 بیش از دیگر دهه ها (به ترتیب دهه های 80 و 70) از فضاهای خانگی بهره برده اند؛ همچینن از بین فضاهای خانگی، بیش ترین تاکید نویسندگان زن مربوط به فضاهای غمگین بوده است. از منظر عنصر محتوایی رویابافی، داستان های دهه 70، متمایز با دیگر دهه ها بوده و در دهه های 90 و 80 این عنصر بازنمودی اندک در داستان زنان داشته، نکته ای که شاید به دلیل گریز از مفاهیم رمانتیک و تمایل به واقع گرایی در داستان کوتاه این دو دهه بوده است.
۲.

جایگاه تاج و کلاه در نمادپردازی متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان و تصوف اسلامی سرپوش نمادپردازی رنگ ها و نورهای نمادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۲
نمادها و سمبل ها بخشی از زبان عرفانی و جایگاه ظهور حقایق اشراقی و باطنی هستند که در گذر زمان و پهنه مکان، تغییر یافته اند و مطالعه آنها برای شناخت صحیح عرفان ضروری است. سرپوش های عارفان و صوفیان در اشکال و رنگ های مختلف، نمونه کاملی از این  نمادپردازی های عارفانه بوده اند، آن ها را «تاج فقر» نامیده اند و در رنگ «سفید» تقدس و صفا، در رنگ «سیاه» استهلاک در فقر، در رنگ «سرخ» قدرت و شهادت و در رنگ «ارزق»، امتزاج احوال را می دیده اند. در کلاه های ترک دار، هر ترک را نشانه ترک یکی از رذائل و طلب یکی از فضایل می دانسته اند. عرفا و صوفیه غالباً ساده ترین سرپوش ها را که بیشتر از نمد، پشم یا کرباس تهیه می شده برای نشان دادن بی اعتنایی خود به دنیا و پشت پا زدن به زرق و برق مادی استفاده می کرده اند. در این پژوهش که از نوع کتابخانه ای است به روش توصیفی – تحلیلی و با استناد به منابع دست اول و متون معتبر عرفانی به تفسیر و تحلیل داده ها پرداخته شده است.
۳.

روایت شناسی «سمفونی مردگان» عباس معروفی براساس نظریه سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عباس معروفی سیمپسون سمفونی مردگان روایت شناسی وجهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۷۲
این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی می کوشد تا دیدگاه روایتگری را در رمان عباس معروفی با عنوان «سمفونی مردگان» بررسی کند. این مطالعه براساس الگوی پیشنهادی سیمپسون 1993م. صورت می گیرد که در آن روایت و دیدگاه روایی به شکلی نظام یافته و روشمند بررسی می شوند. ابتدا تلاش بر آن است که دریابیم راوی در این داستان براساس الگوی سیمپسون، از چه نوعی است و سپس بررسی کنیم که آیا وجهیّت داستان مثبت، منفی و یا خنثی است. فرض ما براین است که راوی سوم شخص و وجهیّت داستان در متن براساس تقسیم بندی های سیمپسون، مثبت است. در این تحقیق داده ها بر اساس گفته ها و ابزارهای تحلیلی بیان شده در نظریه مذکور، مورد بررسی قرار گرفته است. با مطالعه این پژوهش   درمی یابیم که راوی میان اول شخص و سوم شخص در تغییر است که هرکدام در پیشبرد روایت تأثیرداشته است. وجهیت غالب در متن داستان براساس تقسیم بندی های سیمپسون، مثبت است که نشان از تعهّد و اعتمادبه نفس راوی درباره ماجراهای داستان و دیدگاه قاطع او در مورد جهل و تعصب درتقابل با روشنفکری وآگاهی است. نظام وجهی به کاررفته در رمان امری و التزامی است که بااستفاده از فعل های وجهی-واژگانی، کلمات احساسی مانند صفات و قیود ارزیابی کننده، افعال گزارشی که بیانگر افکار و کنش هاست و جملات تعمیم دهنده، آن را نشان داده است. البته در برخی قسمت های داستان وجهیت منفی است که حاکی از تردید و دودلی شخصیت های داستان است.
۴.

گفتمان اخلاقی و ادب عشق در آثار غنایی فارسی با تأکید بر خسرو وشیرین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اخلاق عاشقی ادب عاشقی ادبیات غنایی منظومه خسرو و شیرین مصطفی ملکیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
عشق ورزی یکی از مظاهر تجلی عواطف انسانی است. به لحاظ منطقی، هیچ یک از دو طرف عاشقی، نمی توانند تعهد بدهند در همه حال به یک میزان طرف مقابل را دوست خواهند داشت. همین امر موجب شده تا فیلسوفان به این موضوع بیندیشند. هدف اخلاق عاشقی زیرپانگذاشتن فضایل است و ادب عاشقی بر رفتار پس از عاشقی تأکید دارد که هر کدام بر موفقیت یا عدم موفقیت  این مسیر مؤثر هستند. پرسش ما این است؛ در مقایسه با برخی روایت های عاشقانه زودگذر معاصر، در روایت های غنایی کلاسیک نحوه تعامل عشاق چگونه بوده است؟ از آنجا که در آثار کلاسیکی چون «خسرو و شیرین» عشق به کمال تجلی یافته است، آن را به عنوان جامعه آماری برگزیده ایم. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است  و به خوانش این متن بر مبنای مقاله اساس( مصطفی ملکیان) می پردازد که رعایت یا عدم رعایت اخلاق و ادب عاشقی چه تأثیری در روند عاشقی شخصیت های داستان می گذارد؟ به این نتیجه رسیدیم؛ عدول از موازین اخلاق عاشقی در آثار کلاسیک نیز جاری است و قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی اخلاقی و بداخلاقی در عشق ورزی می شوند و همین امر مسیر موفقیت آمیز عشق را با خطر مواجه می سازد؛ خسرو شروط اخلاقی و ادب را رعایت نکرده و به رابطه عاشقانه شان، صدمه می زند. اما شیرین هر دو را ارج می نهد، در عاشقی اش خرد حکمفرماست و تلاش برآن دارد، دو خصلت تقوا و عشق را در کنار یکدیگر قراردهد. این نکته نیز جالب است؛ رعایت اخلاق و ادب عاشقی از سوی زنان (در مقام معشوقی) بیشتر از مردان (عاشقان) است.
۵.

خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش خوانش زبان صناعی مثنوی «نی نامه»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۹
هدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که راهبرد شاعر در به کارگیری زبان صناعی در «نی نامه» مثنوی چیست؟ و کارکرد هریک از صناعات در تحقّق اهداف این متن و انسجام کلّی آن چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که صناعات به کار رفته در «نی نامه» طی یک فرایند منسجم، در دو گروه کلّی جای می گیرند:1) مرتبط با «بشنو»؛ 2) مرتبط با «نی». گروه نخست با افزایش موسیقی کلام، مخاطب را به «شنیدن» ترغیب می کند؛ اصل وحدت در کثرت و فناپذیری جهان اضداد را به نمایش می گذارد و گروه دوم، جلوه هایی از «از خودتهی شدن»، هروله روح آدمی برای رهایی از قفس تن، مجازی بودن دنیای ما، غیر قابل درک بودن عشق و غیره را.
۶.

مطالعه تطبیقی محتوای اشعار میرفندرسکی و فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه اشراق فلسفه مشاء فیاض لاهیجی بررسی محتوایی شعر میرفندرسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۲۹
برای درک و دریافت سبک هر شاعری می توان اشعار وی را از دو منظر، مورد بررسی قرار داد. دیدگاه اول، بررسی تفکر و به طور کلی جها ن بینی ویژه اوست و منظر دوم بررسی ساختار زبانی ویژه وی است.  بنابراین برای فهم سخن هر صاحب سبکی باید هم زمان، ساختار زبانی آثار وی از سویی و محتوای فکری و بینش بازیافته در آثار وی از سوی دیگر، بررسی و تحلیل شود. در این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی تحلیلی، اشعار دو اندیشمند سده یازدهم هجری، میرفندرسکی و فیاض لاهیجی، از نظر محتوا بررسی می شود. با توجه به غنای زبان شاعرانه فیاض و داشتن دیوان اشعار و به دلیل اینکه میرفندرسکی اشعار معدودی سروده است، فیاض را باید شاعری حکیم و  میرفندرسکی را حکیمی شاعر دانست. در محتوای اشعار فیاض «مذهب» مسئله ای محوری و اساسی است. هرچند که رگه های مذهبی در اشعار میرفندرسکی نیز قابل پیگیری ست اما نمی توان محتوای اصلی شعرهای او را مذهب دانست. محققانی که درباره افکار میرفندرسکی و فیاض لاهیجی (به طور کلی و نه فقط در اشعار) مطالعاتی انجام داده اند هر دو حکیم را پیرو مکتب مشائی در نظر گرفته اند. اما با بررسی محتوایی اشعار این دو حکیم، نه تنها بازتاب تفکر مشائی در اشعار آن ها دیده نشد، بلکه رگه هایی از تفکر اشراقی در آن ها قابل ملاحظه است.
۷.

بررسی مضامین مشترک دیوان غربی – شرقی گوته و آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی گوته سعدی دیوان غربی - شرقی مضامین مشترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۱۶
یکی از شکل های ادبیات تطبیقی، مقایسه متن یا متونی از دو سخنور است تا اشتراکات آن ها مشخص شود. گوته ادیب نام دار آلمانی در دیوان غربی- شرقی خویش مضمون های مشترک فراوانی با سعدی دارد. او علاوه بر تأثیرپذیری فراوان از حافظ، از سعدی شاعر و نویسنده بزرگ ادب فارسی نیز بسیار تأثیر پذیرفته است. زیرا از چند قرن پیش از زمان گوته یا نزدیک به زمان او آثاری از ادبیات فارسی و به ویژه سعدی به زبان های فرنگی ترجمه و باعث آشنایی ادیبان مغرب زمین با آنان شده بود. این مقاله پس از بررسی نحوه آشنایی گوته با آثار سعدی و دلایل تأثیرپذیری گوته از وی، به روش توصیفی- تحلیلی  شواهد چشم گیری از مضامین مشترک بین سعدی و گوته را بررسی و تأثیرپذیری گوته را از سعدی یا قرابت اندیشه های آن دو را از دفترهای شعری دیوان غربی-شرقی نشان داده است. این اشتراکات و تأثرات در مضمون، فکر و نوع اندیشه درباره بسیاری از پدیده هاست؛ از جمله: ستایش خداوند و اشاره به عدل و تسلط او بر شرق و غرب، آزادی عقیده، دست گیری درماندگان، ناتوانی عاشق در کتمان عشق، کوتاهی و زودگذری عمر، غنیمت شمردن فرصت کوتاه عمر، نخوردن غم جهان و سپری کردن دنیا با خوش دلی و بی اعتنایی به حسد دیگران، خاموشی زبان، تربیت ناپذیری نااهلان.
۸.

بررسی و تحلیل نقش دلاله در داستان زال و رودابه از شاهنامه فردوسی با رویکرد به مؤلفه های مددکاری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی زال و رودابه مددکاری فردی دلاله میانجی گری سیندخت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
در متون حماسی، دلاله یا میانجی زنی است که شخصیت های اصلی را در برابر مشکلات راهنمایی می کند و موجب رشد و تعالی آن ها در ابعاد جسمانی و روانی می شود. در دنیای امروز، این نقش برای مددکاران در زندگی روزمره تعریف شده است. وجه اصلی شباهت دلاله و مددکار، یاری رسانی به افراد نیازمند است. در این تحقیق که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده، نقش دلاله در داستان زال و رودابه از شاهنامه فردوسی، با رویکرد به شخصیت سیندخت و مبانی نظری مددکاری فردی کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اصلی ترین رسالت سیندخت در داستان، تضمین پیوند میان زال و رودابه و فراهم آوردن بسترهای لازم برای زاده شدن رستم و جهت دهی به مسیر حماسه است. همچنین، او با شخصیت شناسی دقیق و آسیب شناسی مشکل و بحران پیش آمده، مانع از شکل گیری نبردی خونین میان ایرانیان و حکومت کابل شده است. در این داستان، بازخوانی خویشکاری های سیندخت، مبین حضور چشم گیر زنان در عرصه های سیاسی- اجتماعی (نقش فراجنسیتی و ورای هنجارهای موجود) و نیز، نقش آفرینی در مسائل عاشقانه (نقش سنتی) است. سیندخت نماینده زنی پویا و تأثیرگذار در بهبود مناسبات بینا فردی و اجتماعی است. افزون بر سیندخت، زن نامه رسان هم در آغاز داستان، زال و رودابه را به هم نزدیک کرده و دل آن ها را به هم پیوند زده است.
۹.

بررسی نمادهای جانوری در نگارستان معین الدین جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جانوران نماد نگارستان معین الدین جوینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
نمادها اغلب از طبیعت، آیین های ملی و اساطیری و دین و مذهب سرچشمه می گیرند و یکی از شیوه های ارتباط و انتقال مفاهیم اند. در ادبیات فارسی از نام انواع جانوران در موارد متعدّد و در معانی متنوّع استفاده شده است. جانورانی که نامشان گاه در معنای واقعی و گاه در معنای غیرواقعی و نمادین به کار رفته است. در پژوهش حاضر به بررسی نمادین چارپایان و پرندگان در کتاب نگارستان جوینی پرداخته شده و از جهت معنای نمادین و معنای واقعی دسته بندی شده، سپس بسامد هر مورد نیز آورده شده است. نگارستان معین الدین جوینی کتابی است که به تقلید از گلستان سعدی در قرن هشتم نوشته شده است. روش تحقیق بر پایه مبانی نظری و به شیوه توصیفی تحلیلی است و ابزار تحقیق، کتاب و کتابخانه و منابع اطلاعاتی در این زمینه بوده است. هدف از نگارش  تحقیق این بوده که جانوران در نگارستان معین الدین جوینی در چه مفاهیم نمادینی به کار رفته اند و بسامد هرکدام را مشخص کند. نتیجه پژوهش نشان می دهد جوینی در کتاب نگارستان به ترتیب فراوانی از حیوانات و پرندگان، در مفهوم نمادین و مفهوم حقیقی استفاده کرده است. تعداد کاربرد مفاهیم حقیقی در همه گونه ها بیشتر از مفاهیم نمادین است.
۱۰.

تحلیل کهن الگوی آنیما در شخصیت پیران ویسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه یونگ آرکی تایپ آنیما پیران ویسه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
شاهنامه، ریشه در اندیشه ها و باورهای کهن دارد و از آبشخوری به نام ناخودآگاه جمعی بهره مند است. در این مقاله، بر روی کهن الگوی آنیما تامل شده و شخصیت پیران ویسه، از این منظر، تحلیل شده است. سوال اصلی این مقاله، آن است که در اثر بزرگی چون شاهنامه، چگونه به کهن الگوی آنیما جان دمیده شده است؟ این مقاله، بر پایه نظریه یونگ ، بر آن است که نشان دهد ، مردان، هم زمان، واجد صفات زنانه نیز هستند اما اغلب اوقات، عوامل مختلفی که در جامعه پذیری مردان موثرند، مانع از بروز آنیما در روان مردان می گردد. با وجود این، در شاهنامه، در مواردی، «زن درون» یا آنیما در مردان، به صورت خلق و خو و رفتار های خاص زنانه ظاهر می شود و شخصیتی متعادل تر و کار آمدتر وتوانمندتر از خود به جا می گذارد. این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی، بر مبنای مطالعات کتابخانه ای به انجام رسیده است و در پایان، به این نتیجه می رسد که توجه به جنبه ها و نداهای درون، در زن و مرد، منجر به رشد و شکوفایی شخصیت آدمی می گردد.
۱۱.

بررسی و تحلیل زیبایی شناسی هنجارگریزی و ترک ادب شرعی در تلمیحات دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تلمیح دیوان خاقانی هنجارگریزی ترک ادب شرعی زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۷۶
تلمیح نشان دهنده پشتوانه فرهنگی شاعر و روشی برای ارائه تصویر شاعرانه و تفسیر معانی است. هرچند از این صنعت بدیعی در سنت شعر فارسی با عنوان «سرقت ادبی» و امثال آن نام برده شده است، لیکن در نگاه ناقدان عصر حاضر به عنوان ابزاری بینامتنی تلقی می شود. تلمیح ارجاع مخاطب به بیرون از متن اصلی و بازگشت دوباره است به متن؛ هراندازه این فرآیند پیچیده و نیازمند مطالعه باشد، تفسیر متن و تولید معنا نیز دشوار خواهد بود. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است، بخش مهمی از تلمیحات خاقانی که نوعی هنجارگریزی و ترک ادب شرعی در آن ها وجود دارد، بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که خاقانی در همه انواع تلمیحات از جمله اسطوره ها، قصص پیامبران، باورهای عامیانه و تلمیحات مذهبی و دینی (اسلامی و مسیحی و ...) دخل و تصرفی هنرمندانه ایجاد کرده است تا جایی که تلمیحات او مطابق با واقعیات تاریخی و اسطوره ای نبوده است. این تلمیحات به صورت کاملاً آگاهانه بوده و دلیل ب ی اطلاعی شاعر نیست. تنها یک یا چند مورد معدود از تلمیحات نادر در اشعار او وجود دارد که احتمالاً به دلیل تخلیط حوادث در ذهن خاقانی بوده است. موضوع دیگری که در تلمیحات خاقانی بررسی شده است «ترک ادب شرعی» است. خاقانی به دلیل اغراق در توصیفات مربوط به ممدوحان آ ن ها را گاه در جایگاه خداوندی می بیند و بارگاه آن ها را در مقابل کعبه قرار می دهد. در مواردی نیز جایگاه آن ها را همسان و هم تراز ائمه و پیامبران معرفی می کند.
۱۲.

مقایسه وجه تسمیه ها در تاریخ سیستان و دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجه تسمیه اشتقاق تاریخ سیستان دیوان خاقانی باورهای عوام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۹
یکی از پرسش های جذاب برای انسان ها دلیل نام گذاری (وجه تسمیه) چیزهاست. در متون نظم و نثر فارسی تعدادی از نویسندگان و شعرا در خلال آثارشان، کلماتی را ریشه شناسی کرده و وجه تسمیه آن ها را - به زعمِ خود- نشان داده اند. بررسی و تحلیل و طبقه بندی این وجوه تسمیه، بیانگر نوع نگاه آنان به چگونگی ساخت کلمات است. در این مقاله برخی از این وجوه تسمیه که در تاریخ سیستان و دیوان خاقانی مندرج است، بررسی و مقایسه شده است. بدین منظور ابتدا به دسته بندی انواع وجه تسمیه و ذکر شواهد مثال از کتب گوناگون پرداخته شد و سپس نمونه های وجه تسمیه از کتاب تاریخ سیستان و دیوان خاقانی استخراج و بررسی گردید. با بررسی نمونه ها، مشخص شد که مؤلف تاریخ سیستان در گزینش و بیان وجه تسمیه ها بیشتر به اشتقاق کلمات توجه داشته است و در مواردی هم به اعتقادات و باورهای عوام رجوع کرده است ولی خاقانی بیشتر به بازی های شاعرانه با کلمات پرداخته و وجه تسمیه هایی ابداعی ارائه داده است. البته او هم به وجه تسمیه هایی که در کتب دیگر آمده توجه داشته است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی نوشته شده است و گردآوری داده ها به شیوه کتابخانه ای است. هرچند مقالات متعددی درباره وجه تسمیه چاپ شده، اما تاکنون مقاله مستقلی درباره مقایسه گزینش وجه تسمیه در تاریخ سیستان و دیوان خاقانی منتشر  نشده است.
۱۳.

بررسی تقابل ها در پنج داستان منتخب از بخش تاریخی شاهنامه (بهرام گور، خسرو انوشیروان، یزدگرد سوم، اردشیر بابکان، بهمن) بر مبنای رویکرد تقابل لویی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بخش تاریخی شاهنامه داستان تقابل لوی استروس انگیزه های تقابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۴۸
در این مقاله به بررسی تقابل ها در پنج داستان منتخب از بخش تاریخی شاهنامه (بهرام گور، پادشاهی خسرو انوشیروان، یزدگرد سوم، اردشیر بابکان، بهمن) بر مبنای رویکرد تقابل لویی استروس پرداخته ایم. روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر سندپژوهی و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. بررسی تقابل در داستان های مورد بررسی نشان می دهد که عنصر تقابل در این داستان ها بسیار برجسته و پررنگ است و در واقع طرح هر کدام از این داستان های تاریخی بر مبنای تقابل است. نوع تقابل ها در این داستان ها به دلیل تاریخی بودن آن ها، عمدتا از نوع تقابل شخصیت های انسانی است. تقابل های دیگری نیز غیر از تقابل میان شخصیت های انسانی در این داستان ها دیده می شود، که از میان آن ها می توان به تقابل ایدئولوژی ها، عدالت و ظلم، فضایل و رذایل اخلاقی، تقابل صفات انسانی همچون جنگاوری و شجاعت با ضعف و ناتوانی، تقابل نژادی و قومی و مواردی از این قبیل اشاره کرد. در مجموع، با اینکه داستان های منتخب، از نوع داستان های تاریخی هستند، اما مؤلفه های رویکرد و نظریه لوی استروس در آنها دیده می شود و انگیزه این شخصیت ها از تقابل، صرفا انگیزه های ذکر شده در کتب تاریخی نیست، بلکه آرمان ها و اهداف و همچنین تیپ شخصیتی و خصایل روانی آنها نیز در این تقابل ها تأثیر مستقیم گذاشته است.
۱۴.

بررسی تطبیقی وادی توحید از دیدگاه مولانا و عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرفان وادی توحید مولانا عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۵۸
هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی وادی توحید از دیدگاه مولانا و عطار بوده است. در این پژوهش، نشان داده شده که مولانا جلال الدین بلخی چگونه در اثر ماندگار خویش، مثنوی معنوی، با طی کردن وادی توحید با سالکان راه طریقت همراه و همگام است. از طرفی چون مثنوی یک اثر تعلیمی تمثیلی است به صورت مختصر به بررسی پاره ای از داستان ها و تمثیلاتی می پردازیم که مولانا در آن به یکی از هفت وادی اشاره کرده است. البته تعداد مقامات در منطق الطیر عطار به طور آشکار هفت وادی ذکر شده است که عبارتند از: طلب، عشق، معرفت، استغنا، توحید، حیرت و فقر و فنا. در میان شاعران عرفانی، عطار است که مرز مقامات را به خوبی مشخص کرده و کتاب «منطق الطیر» خویش را بر پایه همین هفت مقام بنا نهاده و نظمی مشخص و منطقی در سیر بیان اندیشه های عرفانی خویش داشته و توحید را در منطق الطیر بسیار نمایان بیان نموده است. در نتیجه مولانا در مثنوی بر تعداد مقامات مقید نبوده است و تفکیکی میان آنها قائل نیست. او نیز  به نظم و ترتیب آن ها نظر نداشته است و یکی از مهم ترین مقامات را هر دو شاعر توحید می دانند.
۱۵.

بررسی عنصر آتش در ایران باستان و چگونگی بازتاب آن در اندیشه مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: آتش ایران باستان مولانا عرفان عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۶
یکی از عناصر سازنده و بنیادی در جهان مادّی که همواره نقش ارزشمندی در زندگی بشر ایفا کرده است، «آتش» است. هر چه در جهان وجود دارد همگی به نوعی با این عنصر مقدّس در ارتباط است. آتش از دیرباز دراساطیر ایرانی، جایگاه ویژه داشته است. زرتشت به آن جنبه اخلاقی و معنوی داد و آن را علامت و نشانه زنده ای از پاکی و طهارت دانست. با توجه به راز آفرینی و شکوهمندی ذات آتش و نماد بودن آتش در اساطیر و افسانه های اقوام و ادیان گذشته و امروز، درمی یابیم که این عنصر همواره با زندگی و حیات انسان ها و مناسک و مراسم آیینی آن پیوند داشته است. مسلم است که آتش در پیشینه فرهنگی نیاکان ما، باور و اعتقادی دینی بوده است؛ اما امروز می توان آن را نماد پیوند در فرهنگ گذشته و حال دانست. عارف ایرانی مثل مولانا این آتش را در مکتب عشق و جمال به بیان های رمزی بیان نموده و دیدار با نور را چون زرتشت در مراحل سیر و سلوک نشان داده و در شهود باطنی به دیدار با نور رسیده است. این آتش همانی است که درگفته مولانا چنین انعکاس یافته است «هرکه این آتش ندارد نیست باد» و این آتش در شراب معنوی و موسیقی عرفانی و جمال معشوق بروز می کند و عرفان ایرانی را یکسره به رنگ خود درمی آورد. در این گفتار کوشیده می شود تا تفسیر و تحلیلی از آتش در دیدگاه مولانا با روش تحلیلی(کتابخانه ای) داده شود.
۱۶.

بازشناخت ِقصّه عامیانه اعجوبه و محجوبه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه اعجوبه و محجوبه حامد بن فضل الله سرخسی اخلاق مضمون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۴۲
اعجوبه و محجوبه از جمله قصّه های عامیانه ای است که در قرن هفتم به قلم حامدبن فضل الله سرخسی تألیف شده است. دو راوی در این متن ادبی، طی ده روز، بیست قصّه روایت می کنند که تمام قصّه های بیست گانه، دارای محتوای اخلاقی و اجتماعی هستند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که نوع روایت و شاخص ترین مضامین قصّه های اعجوبه و محجوبه چیست؟ مطابق دستاوردهای تحقیق، مسائل اخلاقی و تربیتی در قالب مثال ها و تمثیل های محسوس و عینی در این قصّه، آموزش داده می شود تا میزان یادگیری و ماندگاری آن در ذهن مخاطب، افزایش یابد. اعجوبه و محجوبه در گروه قصّه های بلند ایرانی جای می گیرد و قصد حامد بن فضل الله سرخسی از نوشتن آن، انتقال پیام های اخلاقی و  ارزش های خانوادگی، اجتماعی و انسانی به مخاطب عام از طریق نقل قصّه است؛ به همین سبب عناصری که وی در بیان قصّه به کار می برد، همه ساده و بدون پیچیدگی است.
۱۷.

تحلیل ستیزِ قدرت در شاهنامه (خاندان گشتاسپ) و سرود نیبلونگن از دیدگاه دیرینه شناسی و تبارشناسی فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوکو ستیزِ قدرت گفتمان خاندان گشتاسپ سرود نیبلونگن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
از دیدگاه فوکو قدرت بر همه سازوکارهای تبادلات اجتماعی تسلط دارد و با حقیقت پیوند دارد. قدرت در هر جامعه و در هر دوره گفتمان های خاصی را به منزله حقیقت تولید می کند تا براساس طرح سراسربین فوکو سوژه ها را نظارت، رام و هنجارمند کند و هویت ببخشد. فرایند قدرت با قدرت های گفتمانی، پنهانی و انضباطی (تبارشناسی) بر جزئی ترین کردارهایِ سوژه ها نظارت دارد. در این مسیر در برهه هایِ زمانی و مکانی گفتمان هایی تولید می شوند که فضایِ متخاصم و منازعاتِ معنایی ایجاد می کنند (دیرینه شناسی). از این دیدگاه جُستار حاضر با توجه به وجود زیرساخت ها، واحدهای گفتمان ساز، کارکردهای گفتمانی و به ویژه گفتمانِ قدرت در داستان خاندان گشتاسپ و سرود نیبلونگن به تحلیل و تطبیق می پردازد تا شیوه تولید گفتمان قدرت و نسبت خاستگاه هایِ گفتمان ساز آن و نقش انسان در آن ها را بررسی کند. این پژوهش تحلیلی _ توصیفی و تطبیقی است؛ نشان می دهد ساختار اصلی داستان گشتاسپ را گفتمان های هویت دینی سیاسی، هویت سیاسی و هویت شاه ایرانی شکل داده اند. ساختار اصلیِ سرود نیبلونگن را گفتمان های هویت دینی سیاسی، هویت سیاسی، هویت شاه آلمانی و هویت طبقاتی (وزیر) شکل داده اند. در پایان نتیجه می گیرد گفتمان هویت دینی _ سیاسی با واحدهای گفتمان سازِ مقدس بودن و جادو، غلبه گفتمانی دارد و بر روی هویتِ گفتمان های دیگر تأثیرگذار است. قدرتمندترین و با دانش ترین شخصیت ها گشتاسپ و کریمهیلده هستند زیرا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند، عقایدِ شخصیت های دیگر را با عقاید خود همراه کردند؛ اسفندیار و زیگفرید هم ابتدا با روابطِ قدرت هنجارزده نشدند ولی بعد با مناسبات حاکم همسو شدند.
۱۸.

تحلیل بن مایه های اساطیری در آثار سه گانه ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره بن مایه های اسطوره ای ابوتراب خسروی اسفار کاتبان رود راوی ملکان عذاب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۴۳
اسطوره و نقش آن در تشکیل بنیان فکری جوامع بشری و ارتباط آن با هنر و ادبیات بر کسی پوشیده نیست. ادبیات از عوامل حیات ملت ها و جاودانگی آن هاست. بازتاب این اسطوره ها و باورهای کهن اقوام در آثار نویسندگان و شاعران دیده می شود. ابوتراب خسروی از نویسندگان معاصر ایرانی است که علاقه مندی او به اسطوره ها و متون مقدس و ادبیات عرفانی و مضامین اساطیری و عرفانی در آثار سه گانه اش به وضوح دیده می شود. آثار خسروی از مضامین سورﺋﺎﻝ با مختصّات رمان پسامدرن برخوردار است. مفاهیمی مثل هستی، کلمه و کتابت، جاودانگی، مرگ، عشق، انسان شناسی موضوعات پایه ای تألیفات اوست. این پژوهش با هدف تحلیل بن مایه های اساطیری، سه رمان ابوتراب خسروی؛ یعنی «اسفار کاتبان»، «رود راوی» و «ملکان عذاب»، را مورد بررسی قرار می دهد. شیوه کار توصیفی-تحلیلی است و نتایج نشان می دهد که ابوتراب خسروی با رویکرد انسان شناسی از دو منبع اسطوره و عرفان، رمان هایش را خلق می کند. وی با استفاده از بن مایه های اساطیر دوران ابتدایی و ادبیات عرفانی و اساطیر دینی، آثار سه گانه اش را با رویکرد شرح روایت تکوین عالم و شناخت ماهیت انسان و شیطان آفریده است. اهداف و آرمان های او در راستای تعالی بخشی و جاودانگی انسان است؛ پرتاب انسان به زمان بی زمانی و روزگار مقدس نخستین و فراسوی تاریخ است.
۱۹.

شگردهای طنزپردازی در آثار عبید زاکانی و کارکردهای ارتباطاتی آن براساس نظریه رهایی و تئوری بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طنز عبید زاکانی نظریه رهایی تئوری بازی ها سوپاپ اطمینان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۴۱
داده های پژوهش، 62 متن از «کلیات عبید زاکانی»ست، که با روش توصیفی - تحلیلی (کتابخانه ای)، و بر پایه نمونه گیری غیراتفاقی به دست آمده، و تحلیل شده است. پس از تبیین ویژگی های ارتباطاتی و رسانه ای شگردهای طنز، این شگردها از منظر نظریه های رهایی، تسکین بخشی و بازی ها بررسی و بازتعریف شدند. نتایج به دست آمده از این پژوهش آن است که کارکرد رهایی و تسکین بخشی طنز (نظریه رهایی)، نوعی بازی با مخاطب است و کارکردی اثرگذار و درمان گر درعین آگاهی بخشی برای روان جمعی یک جامعه دارد؛ هم چنین سوای قضاوت منفی عام درمورد مفهوم «سوپاپ اطمینان»، طنز و شوخی با کارکرد رهایی و تسکین بخشی، می تواند با تأثیر در روان جمعی، و قابلیت گذار از زمان و مکان، هم چنین به روز شدن شگردها و تکنیک های طنزپردازی در قالب های نو، از آسیب های جدی به جامعه –چه روحی، چه فیزیکی- جلوگیری کند، و روحیه آرام تر و مطمئن تر به مخاطب خود ارزانی کند. بدین منظور، شگردهای: ایهام، نعل وارونه زدن/ اما، جعلیات، استدلال ناموجه و حسن تعلیل، واژه سازیِ مضحک، حاضرجوابی و لطیفه گویی، شخصیت سازیِ خیالی، تیپ سازی، آیرونی، و از بازی های زبانی: جناس، تکرار و واج آرایی بررسی شد و پس از تحلیل در 62 داده پژوهش، 6 متن امکان سوپاپ اطمینان بودن را داشت.
۲۰.

برابر نهادهای قرآنی و ساختار دستوری آنها در تفسیر کشف الاسرار و عُدّه الابرار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برابرنهادهای قرآنی سبک و زبان ساختار دستوری و گویش خاص کشف الاسرار و عده الابرار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۱۱۲
یکی از تفسیرهای مهمّ فارسی در قرن ششم هجری ، تفسیر «کشف الاسرار و عُدّه الابرار» رشیدالدّین ابوالفضل میبدی است . وی از شاگردان خواجه عبدالله انصاری است و در تفسیر خود ، تحت تأثیر آموزه های او قرار گرفته است . این تفسیر در سه نوبت «النّوبه الاُولی» ، «النّوبه الثّانیه» و «النّوبه الثّالثه» مورد تفسیر واقع شده است . در نوبت اوّل ، معنی تحت الّلفظی آیه می آید که در این قسمت لغات و ترکیبات جالب توجّه فارسی در برابر نهاد کلمات عربی آمده است . در نوبت دوم ، شأن نزول آیه ، ناسخ و منسوخ بودن و تفسیر شرعی آن . و در نوبت سوم، تأویلات عارفانه بیان شده است . نگارنده در این رساله ، کوشیده است تا به بررسی برابرنهادهای قرآنی ، تعبیرات و ترکیبات حالب توجه در زبان هِرَوی بپردازد و ویژگی های دستوری از نوع افعال ، اسامی ، قیود ، ضمایر و حروف بیان شود . و ابهاماتی که در تحقیقات قبلی آشکار شده ، برطرف نماید و هدف از آن بیان کردن تازگی ها و کاربردهای ناب زبان فارسی در عصر خواجه عبدالله انصاری است که متروک و فراموش شده و استعداد اِحیا دارند ، بیان شوند . ناگفته نماند که نگارنده در تحقیق و پژوهش خود ، ناز شیوه توصیفی_تحلیلی بهره برده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۰