دیدگاه های چندی به منظور تحلیل متن های ادبی مبتنی بر داده های واقعی زبان وجود دارد که می توان در این خصوص به تحلیل های پیکره یار و دیدگاه «کلیدواژگی» اشاره کرد. مقاله حاضر سفرنامه و رمان های «غرب زدگی، خسی در میقات، مدیر مدرسه، اورازان، تات نشین های بلوک زهرا» از جلال آل احمد و «مدار صفر درجه، غریبه ها، پسرک بومی و همسایه ها» از احمد محمود را بر اساس این دو دیدگاه تحلیل می کند. تحلیل پیکره یار روش سودمندی است که به واسطه آن می توان به بررسی بازنمود ایدئولوژی در صورت های زبانی در حوزه ای چون زبان شناسی پرداخت. متن های ادبی نیز اعم از رمان ها و سفرنامه هایی که توسط نویسندگان شکل می گیرد، نشأت گرفته از ایدئولوژی نهفته ویژه ای است تا مخاطب را به سمت آنچه مدنظر نویسنده است سوق دهد. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با تکیه بر کلیدواژه های موجود در آثار این دو نویسنده، با بهره گیری از رویکرد نظری بیکر (2006) و با استفاده از روش تحقیق توصیفی و تحلیل محتوا و همچنین با روش گردآوری پیشینه پژوهش به صورت کتابخانه ای و با تکیه بر پیکره های زبان به بررسی فضای سیاسی و اجتماعی حاکم در آثار آن ها بپردازد. برای دستیابی به تحلیل مناسب با تکیه بر ابزار رایانشی ورد اسمیت، 3 کلیدواژه واژگانی که از فراوانی زیادی برخوردار بودند از هر اثر استخراج شد و سپس در قالب 54 جمله- نمونه مبتنی بر رویکرد ون دایک مورد تحلیل قرار گرفت و مشخص شد که رویکرد نویسندگان بیانگر چه نوع ویژگی های ایدئولوژیک بوده است. نتایج حاصل نشان دهنده نگرش و ایدئولوژی آسیب شناختی جلال آل احمد و احمد محمود در جوامع انسانی بود.