فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
کتاب بازنگری نیشابور: لایه نگاری و سفال های کهندژ درباره نتایج مطالعات آزمایشگاهی روی برخی داده های باستان شناسی نیشابور است. در این کتاب تاریخ شکل گیری و تحول تاریخی نیشابور و جایگاه این شهر در بافتار خراسان بزرگ بر اساس مطالعات ترمولومینسانس، آرکئو مغناطیس و رادیو کربن بررسی شده است. پرسش محوری پژوهش حاضر این است که روکو رانته و آنابل کولینه چگونه بر اساس مطالعات باستان سنجی به بازنگری تاریخ نیشابور دست زده اند. دو پرسش فرعی مقاله نیز چنین است: آیا نویسندگان کتاب توانستند به شیوه ای علمی مباحث و رویکردهای مورد پژوهش را بررسی نمایند؟ این کتاب تا چه اندازه از کارآمدی لازم برای رفع ابهامات و پرسش های موجود در ذهن مخاطبان ایرانی و خارجی برخوردار است؟ رویکرد پژوهش حاضر تفسیر انتقادی و شیوه گردآوری داده های پژوهش، میدانی و کتابخانه ای است. در راستای پاسخ به پرسش های طرح شده، ایده نویسندگان در فصول مختلف کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در ادامه در دو مبحث جداگانه کتاب حاضر از منظر شکلی و محتوایی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
کارآمدی و أثر بخشی کتاب مبادئ العربیه فی الصرف و النحو جلد 4 از دیدگاه دانشجویان زبان و ادبیات عرب (مطالعه موردی: دانشگاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف کارآمدی و أثر بخشی کتاب «مبادئ العربیه» از لحاظ رعایت معیارهای مطلوب کتاب درسی از نظر دانشجویان انجام شده است. نمونه آماری این پژوهش، دانشجویان رشته زبان و ادبیات عرب دانشگاه شیراز تشکیل می دهند که شامل 79 نفر، و به صورت سرشماری، پرسشنامه را برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شده تکمیل کردند. این تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی بوده که پایایی پرسشنامه با روش الفبای کرونباخ 73/0 محاسبه شد، در این تحقیق از دو آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن جهت سنجش کارآمدی و أثربخشی کتاب «مبادئ العربیه» استفاده شد. و این پژوهش به جهت پاسخگویی به چهار سوال در رابطه با میزان کارآمدی و أثر بخشی کتاب «مبادئ العربیه»، روش تدریس به کار گرفته شده توسط استاد، سطح مهارتی دانشجویان پس از گذراندن درس قواعد عربی و نهایتاً مقبولیت سوالات امتحانات گرفته شده، طراحی شده است. یافته ها نشان داد که کارآمدی و أثر بخشی کتاب «مبادئ العربیه» در کمترین حد میزان رعایت شده است. روش تدریس به کار گرفته شده توسط استاد از نظر دانشجویان، بیشترین میزان و سطح مهارتی دانشجویان پس از گذراندن درس قواعد عربی و مقبولیت سوالات امتحانات گرفته شده تقریبا تا حد متوسط میزان رعایت را در کتاب مبادئ العربیه نشان می دهند.
پژوهشی در اصل و منشأ شعر «رنج و گنج» بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالبِ منابعی که تاکنون شعر رنج و گنجِ ملک الشعراء بهار را بررسی کرده اند فابل لافونتن را سرچشمه آن دانسته-اند، در این مقاله، منشأ اصلی شعر بهار را در میان کهن ترین فابل ها به جامانده از ازوپِ یونانی یافته، با ذکر مأخذ ارائه کرده ایم. درست است که ملک الشعراء بهار شعر خود را از ترجمه منثور «زارع و پسرانش» فابل لافونتن گرفته ، اما مضمونِ اصلی حکایت از آنِ ازوپِ(Æsop) یونانی (620–564.BCE) است که در میان حکایت های خود آورده است. ازوپ، حکایت هایش را به خاطر پند اخلاقی نهفته در آن ها می نگاشت؛ این حکایت ها در دست لافونتن ابزاری می شود برای قصه گویی که با زمینه سازی، دورنماپردازی، دیالوگ های نمایشی که با نتیجه گیری های اخلاقی همراه می گردد. ملک الشعرا بهار هم با اشراف و اِشعاری که به ادبیات و منظومه فکری ایرانی دارد، ضمنِ بهره گیری از عناصر بومی، حکمت نهفته در حکایت ازوپ و لافونتن را در قطعه ادبی منظوم، متناسب با ذوق فرزندانِ سرزمین خود بیان کرده است. این مقاله به روش توصیفی -تحلیلی، اصل و منشأ شعر رنج و گنج ملک الشعراء بهار را بررسی می کند. ارائه سرچشمه منظومه بهار و مقایسه نگرش فرهنگ های مختلف به موضوعی واحد، از هدف های این مقاله است.
تحلیلِ گردش مسیر داستان نویسی در ادبیات مهاجرت؛ (گذر از داستان نویسی سیاسی و پیدایش داستان ِ هویت اندیش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از انقلاب، ادبیات مهاجرت، در سه جریان مشخص و دارای حد و حدود معین پدید آمده است. در دهه نخست در داستان نویسی غلبه با موضوعات و مفاهیم سیاسی است. با پایان جنگ، فضا تغییر می کند و روابط خارجی ایران نیز گسترش می یابد. تغییرات ایران بر وضعیت نویسندگان مهاجر و نسبتشان با ایران هم اثرگذار است. آنها ناامید از سیاست و بازگشت به سرزمین مادری، به بازتعریف وضعیت حضورشان در سرزمین دیگری می پردازند که باید در آن زندگی کنند. مهاجران در بازاندیشی موقعیت تازه به جست وجوی دوباره خود و کشف زندگی جدید در میان دو میهن، دو فرهنگ و دو زبان می پردازند. آنها جدایی از فرهنگ و مناسبات زادبوم را درک می کنند و حسّ غُربت در زندگی روانی شان وارد می شود و در مقام شناخت، پذیرش یا رد دنیای جدید و جست وجوی گذشته قرار می گیرند. برای همین، در داستان نویسی بسامد عناصر سیاسی کم می شود و سیاست کم کم به حاشیه و پسزمینه رانده میشود و بسیاری از نویسندگان، نوشتن در موضوعات دیگر را نیز تجربه می کنند و داستان هایشان آشکارا وجهی اجتماعی می یابد و در آنها به جای سیاست، نشانه هایی از اندوه گذشته و نوستالژی وطن نمایان میشود. متن ادبی هم تغییر می کند. ساخت ادبی، زبان، فرم، تصاویر و ایماژهای جدید، به ویژه در عمیقترین لایه های متن، تأثیری شگرف بر جای می گذارد و از دل جریانِ داستان نویسی سیاسی، جریان تازهای به وجود میآید که مضمونش مسائلی مثل تمنّای گذشته و هویت اندیشی است.
نفی انگاره های متافیزیک حضور در داستان کوتاه باز رو به رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شالوده شکنی که دریدا آن را در تقابل با فلسفه افلاطونی و گفتمان های غالب غرب قرار داد؛ به نفی متافیزیک حضور، لوگوس محوری، نفی تقابل های دوگانه منتهی شد. در این دیدگاه، اگرچه دریدا از نفی کلام محوری در مقابل نوشتار، غیاب در تقابل با حضور، حقیقت در تقابل با مجاز و ... سخن می گوید، اما هدف او این نیست که نوشتار را بر گفتار، مجاز را بر حقیقت یا غیاب را بر حضور ترجیح دهد، بلکه می خواهد تکثر معنایی را در خدشه دار کردن این انگاره های متافیزیکی بازسازی کند و به معناهای تازه از متن دست یابد. داستان بازروبه رود اثر شهریار مندنی پور، انگاره های متافیزیکی بسیاری را در درون خود دارد که راوی در تلاش است این انگاره ها را در هم بشکند و با تعلیق های پیاپی معنایی، دال ها و نشانه های بی شماری ا برای معناهای متکثر حاصل کند. ما براساس روش توصیفی- تحلیلی در این مقاله برخی از این انگاره ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مؤلف، نشانه شناسی پساساختارگرایی، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل ها و ارزش ها ... را مورد بررسی قرار داده ایم. کلیدواژه: شالوده شکنی، نفی متافیزیک حضور، داستان کوتاه، شهریار مندنی پور، باز رو به رود.
سیمای زن در رمان پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت، مفهومی جامعه شناختی و پرسش محوری انسان مدرن درباره خود و دیگران است و هویت جنسیتی به طور خاص حاصل بازاندیشی زنان برای گذار از برداشت های محدودیت ساز سنتی و کوششی برای ورود به عرصه های عمومی است. کوشندگان حقوق زنان در اشکال گوناگونی با هدف اثبات تفاوت، ایجاد برابری و کسب برتری با این مسئله مواجه شده اند. این روند در ایران فراز و فرودهایی داشته و یکی از زمینه ها ی تبلور آن رمان است که از طریق تتبع در نقش شخصیت های داستانی قابل ارزیابی است. هدف این پژوهش که با روش کیفی مبتنی بر توصیف و تحلیل به انجام رسیده، تحلیل محتوای رمان های پرفروش بعد از انقلاب در چارچوب برداشت های سنتی و مدرن و مفاهیم مرتبط است. یافته ها نشان می دهد که تفاوت معنا داری بین جنسیت نویسندگان و شخصیت های داستانی در طرح مسائل زنان وجود ندارد اما اتخاذ موضعی جدید در آثار زنان نمود بیشتری دارد. تفاوت آنجاست که نویسندگان مرد در چارچوب رویکردهای مدرن حقوق زنان می-اندیشند ولی زنان کوشیده اند خوانشی بومی از حقوق خود متناسب با بستر تاریخی طرح کنند اما این شیوه تفسیر از سنت، به تولید محتوای مدرنی منجر نشده است.
سایه سنگین کهن الگوی سایه بر سر شعر پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کهن الگوی سایه یکی از عوامل ایجاد احساسات ناخوشایند در افراد است. این کهن الگو به صورت یک الگوی غالب در شعر پست مدرن مشاهده می شود، پژوهش حاضر این ویژگی را که سبب ایجاد فضاسازی تاریک و ابراز احساسات ناخوشایند در کنار مطرح کردن ناهنجاری های اجتماعی و سیاسی از طرف شاعران در شعر معاصر شده است، به عنوان شاخصه سبکی در شعر پست مدرن مطرح کرد و برای اثبات این ادعا، ده مجموعه از آثار هفت شاعر پست مدرن را با روش توصیفی- تحلیلی مورد راستی آزمایی قرار داد. نتیجه این پژوهش نشان داد سایه سنگین کهن الگوی سایه به صورت ناخودآگاه چنان بر ذهن و روح این شاعران گسترده شده که وجوه مثبت دیگر کهن الگوها را کمرنگ کرده است و در نتیجه باعث بازتاب ترس ها، ناکامی ها، سرخوردگی ها و نمودهای بیرونی چون قتل، خیانت، تجاوز، اعتراض و... در آثار اینگونه شاعران شده است و توانسته شعر را به سمت فضاسازی های تاریک، پرتنش، دارای تصاویر شوکه کننده و سرشار از احساسات پوچ گرایانه، همراه با مرگ اندیشی ای ممتد سوق دهد.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر سازگاری بین فرهنگی وعملکرد زبان آموزان غیر فارسی زبان در یادگیری زبان فارسی
حوزه های تخصصی:
امروزه مسأله آموزش و یادگیری در نظام آموزشی ایران بسیار متفاوت از گذشته است. بخش اعظم این تفاوت ناشی از حضور زبان آموزانی از ملّیت های مختلف از اقصی نقاط دنیاست. این حضور و به تبع آن قرارگرفتن در محیط فرهنگی جدید، نیازمند سازگاری بین فرهنگی است. در چنین شرایطی برای عملکرد بهتر زبان آموزان و درک آن ها از مسائل بین فرهنگی، توجه به مسأله هوش فرهنگی و استفاده مطلوب از آن یک ضرورت به حساب می آید. پژوهش حاضر در پی آن است تا با نگاه به دو مفهوم هوش فرهنگی و سازگاری بین فرهنگی، تأثیر این دو مفهوم را در عملکرد زبان آموزان غیرفارسی زبان در یادگیری زبان فارسی بررسی نماید. برای نیل به این هدف، مباحث نظری ارائه شده در این زمینه و تعدادی از پژوهش های انجام شده از منابع داخلی و خارجی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش ها حاکی از آن است که بین برخی از مؤلفه های هوش فرهنگی و سازگاری بین فرهنگی رابطه معنادار و بین برخی از مؤلفه ها با سازگاری بین فرهنگی رابطه منفی وجود دارد. همچنین، در شرایطی که از هوش فرهنگی استفاده مطلوبی شود، بر سازگاری بین فرهنگی و عملکرد زبان آموزان در یادگیری زبان فارسی تأثیر مثبت می گذارد
فعالیت های ارتباطی معنادار و اثربخشی آنها بر تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان در تعاملات شفاهی
حوزه های تخصصی:
آموزش و پرورش علاوه بر آموزش علوم و فنون و مواد درسی به دانش آموزان، وظیفه سنگین پرورش همه جانبه ی مهارت های زندگی از جمله پرورش اعتماد به نفس برای شرکت در تعاملات را برعهده دارد. پژوهش حاضر با هدف تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان درتعاملات شفاهی با استفاده از فعالیت های ارتباطی معنادار انجام گرفت. روش پژوهش از نوع اقدام پژوهی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر لوندویل در سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 28 دانش آموز پایه دهم تجربی دبیرستان حضرت زهرا (س) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای رفع مشکل اعتماد به نفس دانش آموزان، رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار در قالب راهکارهایی از جمله فعالیت های خلأ اطلاعاتی، تبادل افکار، داستان سرایی و حل مسئله، اتخاذ شد و برای گردآوری اطلاعات، ابزارهای سیاهه رفتار، پرسشنامه استاندارد اعتماد به نفس گریفی و نظرسنجی بکار برده شد. با اتخاذ رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار، میانگین نمرات اعتماد به نفس دانش آموزان از 57/23 به 53/50 افزایش یافت که با توجه به خط برش پرسشنامه گریفی (30)، حاکی از تقویت اعتماد به نفس دانش آموزان درکلاس درس می باشد. علاوه بر این، افزایش مهارت گفتاری دانش آموزان، بهبود عملکرد آنها در درس و افزایش مهارت سوال پرسی از مهمترین نتایج این تحقیق بوده است. نتایجی که از این پژوهش حاصل شد نشان می دهد که معلمان آموزش انواع زبان ها می توانند با بکارگیری روشهای نوین مناسب از جمله رویکرد فعالیت های ارتباطی معنادار در ارتقای اعتماد به نفس دانش آموزان جهت مشارکت در تعاملات دخیل باشند.
طبقه بندی و تحلیل ساحت های محتوایی اشعار میرزاعبدالله گرجی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
325 - 352
حوزه های تخصصی:
میرزاعبدالله گرجی اصفهانی ازجمله اطعمه سرایان شاخص قرن سیزدهم بوده که با توسل به یکی از شاخه های مرتبط با طنز یعنی نقیضه سازی، اشعار درخور توجهی سروده و از خلال آن، هم هنر طنزپردازی خود را نشان داده و هم کمبودها و کاستی های موجود در زمانه خویش را به تصویر کشیده است. نویسندگان بر آن بوده اند در وهله اول، تعریفی واحد از نقیضه ارائه دهند و به دنبال آن کوشیده اند نقیضه های گرجی اصفهانی را واکاوی کنند. هدف این مقاله بررسی ریزبینانه و جزءنگرانه نقیضه ها از طریق تحلیل محتوایی و رسیدن به اطلاعات ارزشمندی است که کمتر بدان توجه شده است. از خلال این نقیضه ها می توان به چهار ساحت بسامددار در اشعار شاعر پی برد. در ساحت «روانشناختی و فردی» شاعر با ابراز اشتیاق افراط گونه خود به خوراکی ها درصدد است تا به نوعی هم کمبودها و کاستی های عاطفی و روانی خود را ابراز کند و هم میل به خوردن را از طریق دیدن و بوییدن و چشیدن و حتی لمس کردن غذا نشان دهد. ساحت «فرهنگی و اجتماعی» اشعار میرزاعبدالله گرجی اصفهانی حاوی اطلاعات مفیدی است که در خصوص باورهای عامیانه مرتبط با خوراکی ها ارائه گردیده است. ساحت «تاریخی و اقتصادی»، معطوف به تاریخ عصر شاعر، روابط با کشورهای همسایه و اوضاع اسف بار اقتصادی و پیامدهای ناگوار آن چون فقر و گرسنگی و قحطی است. در ساحت «دینی و مذهبی» هم شاعر به انتقاد از زاهدان ریایی و تفاوت ظاهر و باطن آنان پرداخته است. بخشی از این چشم اندازها به ویژه در رویه های ظاهری اشعار، سرگرم کننده و طنزآمیز است؛ اما با نقب زدن به لایه های پنهانی این نقیضه ها طنز تلخ و جنبه های انتقادآمیزی نمایان می شود که در شناخت زندگی و زمانه شاعر بسیار حائز اهمیت است.
اشعار نویافته حکیم طرطری، پارسی سرای قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
353 - 371
حوزه های تخصصی:
موفق الدین یحیی بن حسن طرطری از شاعران گمنام و پارسی گوی قرن پنجم و ششم هجری است. در پژوهش های مربوط به تاریخ ادبیات فارسی که در یک صد و پنجاه سال گذشته به رشته تحریر درآمده، نام و نشانی از وی نیست. گویا نخستین بار تقی الدین اوحدی بلیانی(973- 1040ق.) از وی نام برده است، آن هم حدود پانصد سال پس از دوران حیات طرطری. اکنون دستنویسی یافت شده که کهن ترین و مهم ترین سند موجود در باب طرطری است و شامل بخشی از اشعار اوست. این دستنویس که در کتابخانه سلیمانیه شهر استانبول نگهداری می شود در فاصله سال های 687- 688 هجری کتابت شده و اطلاعات قابل توجهی درباره طرطری، اشعار و ممدوحان وی دارد. در این مقاله می کوشیم با استناد به این دستنویس نویافته و بررسی منابع تاریخی و ادبی، نکاتی تازه یاب در باب نام و نشان، ممدوحان و سبک و سیاق اشعار طرطری عرضه کنیم. همچنین اشعار اندک باقی مانده از وی، بازخوانی و تصحیح شده است تا پژوهشگران را برای پژوهش های پیشِ رو در باب تاریخ ادبیات فارسی و سبک خراسانی به کار آید.
سبک شناسی انتقادی مجموعه داستان آبشوران نوشته علی اشرف درویشیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک شناسی انتقادی با تحلیل لایه های مختلف متن در پی شناسایی مفاهیم پنهان در زیر سطح زبان و کشف ایدئولوژی حاکم بر آن و شبکه های قدرت در متن است. با توجه به آنکه درویشیان نویسنده ای ایدئولوژی محور و معترض و منتقد به وضع زمانه است، شناخت ایدئولوژی ها و در نتیجه، نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روزگار او اهمیّت زیادی دارد. هدف از این پژوهش - که به روش توصیفی، تحلیلی و آماری و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است - آن است که مشخّصه های سبک شناسی انتقادی و ایدئولوژی پنهان و روابط قدرت در مجموعه داستان آبشوران آشکار شود. این جستار، به شیوه لایه ای انجام شده و ابتدا کلان لایه بافت به صورت کلّی مورد بررسی قرار گرفته و سپس دو کلان لایه روایت و متن، با نظر به رویکرد مریم درپر در سبک شناسی انتقادی، تجزیه و تحلیل شده است. بررسی مؤلفه های سبک شناسی انتقادی در مجموعه داستان آبشوران، حکایت از آن دارد که کانونی سازی از نوع بیرونی و درونی و نیز مؤلفه تقابل، از ویژگی های سبکیِ برجسته این مجموعه داستان است و آنچه اهمیّت دارد این است که این مؤلفه های سبکی، ابزاری برای بیان دو مفهوم ایدئولوژی و قدرت هستند. ایدئولوژی مورد نظر نویسنده، شامل «مبارزه با فقر»، «مبارزه با جهل»، «مبارزه با بی عدالتی» و «مبارزه با سنّت» است. همچنین، چنانکه از داستان های درویشیان برمی آید، قدرت در این آثار، مقوله ای زنجیره وار، پیچیده و لایه لایه در تمام سطوح جامعه است.
مطالعه تولید معنا با اتکا بر نظام تعارض و تطبیق پذیری در چارچوب نشانه-معناشناسی گفتمانی: بررسی موردی نمایشنامه معمای ماهیار معمار اثر رضا قاسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عناصر درون گفتمانی عموما در نظام تطبیق پذیر با جهان هستی خود همگرا هستند؛ اما اگر این نظام، تطبیق پذیر نباشد(گسست) با جهان هستی خود واگرا رفتار می کند. بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد تا بر اساس نشانه معناشناسی گفتمانی به نحوه شکل گیری نظام تطبیق پذیر و گسست در نمایشنامه معمای ماهیار معمار اثر رضا قاسمی بپردازد. از این رو، از کل پیکره، هشت نمونه انتخاب و به صورت تحلیلی-توصیفی واکاوی شد. نتایج به دست آمده در این تحقیق حاکی از این قضیه است که اولا هویت در ارتباط با تن مداری شکل می گیرد؛ ثانیا، یک هویت وقتی فرو می پاشد که با گسست تن مادی و جسمانه ای از تن پدیداری روبرو شود. خود این امر، در گفتمان، ناامنی می آفریند و در نهایت، وقوع گسست را در شرایط چالش بروز می دهد و درست در همین حالت است که وضعیت منجمد و تثبیت در هم می شکند و استحاله معنایی رخ می دهد.
چندپارگی و تزلزل هویت و روایت در رمان های «محمدرضا کاتب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
55-79
حوزه های تخصصی:
هویت در رمان های پست مدرن، انسجام و ثبات رمان های پیشامدرن را ندارد و از این رو سیال، چندپاره، از هم گسیخته و متزلزل است. روایت پردازی در داستان پسامدرن به تأثیر از هویت های چندپاره و سیال شخصیت ها، غیر قابل اعتماد، مشکوک و متناقض است. «محمدرضا کاتب»، یکی از نویسندگان پرکار دوره معاصر است که برخی رمان هایش به مؤلفه های پست مدرنیستی تشبه می جوید. به همین منظور، پژوهش پیش رو درصدد بررسی مسئله هویت و روایت پردازی رمان های این نویسنده برآمده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، شش رمان کاتب به نام های «آفتاب پرست نازنین»، «بالزن ها»، «بی ترسی»، «پستی»، «رام کننده» و «هیس» از منظر مؤلفه های پست مدرنیستیِ هویت، شخصیت و روایت پردازی بررسی شده است. نتایج اجمالی پژوهش بیانگر آن است که در رمان های بررسی شده، بیشتر شخصیت ها، هویت های نامتعین، سیال و چندپاره دارند. سرگردانی، جابه جایی و هم پوشانی شخصیت ها با یکدیگر، ناتوانی در شناختِ خود، گواه هویت های ازهم گسیخته آنهاست. روایت های چندپاره و متناقض از شخصیت ها و ماجراها، شاخصه دیگری است که رمان های کاتب را با عدم قطعیت نشان دار می کند. مؤلفه های پست مدرنیستیِ تردید هستی شناسانه، عدم قطعیت و چندپارگی و تناقض در هویت و روایت پردازی در رمان های «آفتاب پرست نازنین»، «پستی»، «رام کننده» و «هیس» بسیار چشمگیر است ولی در «بالزن ها» و «بی ترسی» به میزان ملایم تری به کار رفته است.
شالوده شکنی در مقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
109-127
حوزه های تخصصی:
این مقاله با تحلیل عناصر شالوده شکنی از دیدگاه «دریدا» به تشریح این عناصر در مقالات شمس پرداخته و می کوشد تا تکثر معنایی را در خدشه دار کردن انگاره های متافیزیکی مطرح شده در فلسفه غرب بازسازی کند و به معناهایی تازه از متن دست یابد. مقالات شمس تبریزی این ظرفیت را دارد که با تعلیق-های پیاپی معنایی، دال ها و نشانه های بی شماری را برای معناهای متکثر حاصل کند. نویسندگان با روش توصیفی- تحلیلی بر اساس رویکرد شالوده شکنی دریدا، برخی از این انگاره ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مؤلف، نشانه-شناسی پساساختارگرایی، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل ها و ارزش ها و... را تدقیق کرده اند. در مقالات شمس، در حوزه نفی تعریف حقیقت واحد، حقیقت، امری مطلق و واحد تلقی نمی شود، بلکه در حوزه بحث های تأویلی قرار می گیرد و هر کس دریافت خاص خود را از آن دارد. شمس برعکس دیدگاه های لوگوس محور افلاطونی، خرد و عقل گرایی را در راه حقیقت، کاملاً ناقص معرفی می کند و آن را حجاب راه سالک می بیند. او نوشتار و گفتار یا حضور و غیبت را در تقابل با یکدیگر قرار نمی دهد، بلکه فراتر از این دو، به طور کلی سخن و حضور را حجاب می داند.
حکایات کرامات؛ از کرامت سازی تا کرامت ستیزی (منابع کرامات مشایخ تا قرن نهم قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
129-157
حوزه های تخصصی:
درون مایه بیشتر حکایات صوفیه، کرامات مشایخ است. این یعنی حجم عظیمی از تذکره ها و مناقب نامه های عرفانی و برخی دیگر از متون صوفیانه که همگی را می توان با عنوان «حکایات کرامات» گنجاند. حکایات کرامات همواره عرصه رد و قبولِ گروه های گوناگون از مخاطبانِ خود بوده است. برخی از کرامت باوران نه-تنها این حکایات را پذیرفته اند، بلکه کوشیده اند کراماتی چند در همین قالب برای مشایخ صوفیه جعل کنند. در مقابل، برخی از منکران و کرامت ناباوران نیز به نپذیرفتن و انکار قلبی بسنده نکرده، کار را به کرامت ستیزی کشانده اند. برخی از پژوهشگران معاصر نیز به دلایلی همچون کرامت سازی، یا رسماً و علناً به ستیزه با کرامات برخاسته اند، یا به گونه ای واقع گراییِ اینگونه حکایات را زیر سؤال برده اند، و یا برای آن، محدودیت هایی قائل شده اند. چگونه می توان در میانه این کرامت سازی ها و کرامت ستیزی ها، کرامات اولیا را به عنوان یک پدیده عرفانی به طور علمی بازشناسی نمود؟ در این نوشتار پس از بررسی انگیزه کرامت سازان و انکار کرامت ستیزان، به شیوه توصیفی و تحلیلی مشخص می شود که کرامت سازی ها و کرامت ستیزی ها مانع از آن نیست که نوع کرامات اولیا را به عنوان واقعیت هایی عرفانی به رسمیت نشناسیم. اهمیت موضوع در باورپذیری و واقع نمایی حکایات کرامات است که حجم بسیاری از تراث ادبی و عرفانی را شامل می شود.
حکایات مشایخ در منظومه های صوفیانه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۸
47 - 68
حوزه های تخصصی:
ادبیات صوفیه در دو صورت منثور و منظوم آن، بخشی بزرگ و مهم از ادبیات فارسی است با گونه ها و زیرگونه های متنوعی چون دستینه ها و آثار منثور و منظوم تعلیمی و نیز آثار خلاقه ای که گزارش گر لحظات شور و اشراق صوفی در زبانی غنایی یا رمزی(سمبلیک) است. یکی از مواد اصلی و مشترک در میان تقریباً تمامی این انواع گوناگون، نقل «حکایات» و «اقوال» مشایخ صوفی است. این پژوهش کوششی است برای ارائه تصویری دقیق و مستند از کمّ و کیفِ بازتابِ «حکایات» (و نه اقوالِ) مشایخ صوفی در مهم ترین منظومه های تعلیمی صوفیانه فارسی شامل حدیقه الحقیقه سنایی، مثنوی معنوی مولانا، و هفت اورنگ جامی. نتایج این پژوهش نشان می دهد از مجموع 300 حکایت منقول در مجموع این آثار، گذشته از حکایات منسوب به پیران ناشناس (47 حکایت)، که بالاترین میزان حکایات را تشکیل می دهد، بیشترین حکایت ها به ترتیب مربوط به بایزید(با 24مورد)، ابوسعید ابوالخیر(با 21 مورد) و شبلی(با 20 حکایت) است. همچنین حدود یک چهارم از مجموع کل حکایات، «حکایات کرامات»اند و مضمون بقیه حکایات، تعلیم معارف و مفاهیم صوفیانه است. گفتنی است در نگاهی تاریخی و تطبیقی، به روشنی می توان افزایش توجه به نقل حکایاتِ کرامات را در فاصله سنایی تا مولانا دید؛ چنان که در حدیقه الحقیقه، هیچ حکایت کرامتی نقل نشده اما از میان 26 حکایت منقول در دفاتر ششگانه مثنوی مولانا، 15 حکایت، (یعنی حدود 60درصد حکایات) کرامت محور است. درنهایت نیز می توان مجموع منظومه های صوفیانه فارسی را در مقایسه با انواعی همچون تذکره ها و اولیانامه ها و نیز عده ای از دستینه های کهن عربی، برخوردار از توجه کمتری به حکایات کرامات تلقی کرد.
لطایف فی الاصول: کهن ترین دانشنامه منظوم فارسی از اواخر قرن هفتم ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۸
181 - 196
حوزه های تخصصی:
لطایف فی الاصول (تاریخ تألیف: 696 هجری قمری) از محمد بن محمد مرغینانی معروف به شمس دبیران کهن ترین دانشنامه منظوم فارسی است که به دست ما رسیده است. این منظومه 4897 بیتی در دو موضوعِ اصلی «علم اصول» (شامل معرفت صفات و افعال حق و نبوّت انبیا) و «اصول اشعار» (شامل صنایع ادبی، عروض و قافیه فارسی) سروده شده است. مؤلف که از ادبا و علمای اهل سنّتِ ماوراءالنهر بوده، این منظومه را پس از اقامت ده ساله در آسیای صغیر در سنین پیری برای ارشاد فرزندان خویش ساخته و به وزیر مقتدر ایلخانی، صدرالدین احمد خالدی زنجانی ملقّب به صدر جهان (متوفی رجب 697) تقدیم داشته است. در مقاله حاضر یگانه نسخه خطی این کتاب که به خط شاعر است، خود شاعر، مهدی الیه کتاب و موضوعات و علوم مطروحه در آن معرفی شده است. لطایف فی الاصول مرجعی است برای آگاهی از تنوّعات نسبی و سنن گاه متفاوت در طبقه بندی علوم، به ویژه علوم دینی، و سیر تحوّلات آن در میان دانشمندان اسلامی. تمرکز این مقاله اما بر وجوه ادبی متن است.
تحلیل ساختاری مکاتیب عبدالله قطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۸
197 - 211
حوزه های تخصصی:
مکتوبات یکی از گونه های مهم ادبیّات و انواع نثر فارسی است که در دوره های مختلف تاریخی از نظر ادبی، اجتماعی، تاریخی و سیاسی از اهمّیت شایانی برخوردار بوده است. عرفای اسلامی با استفاده از فن مکتوب نگاری و با پیروی از پیشوایان دین، اقدام به نگارش نامه هایی برای انتقال آموزه های عرفانی و هدایت سالکان طریقت کرده اند. عبدالله قطب یکی از عارفان برجسته قرن نهم هجری است که اقدام به تأسیس جامعه ای آرمانی و مدینه ای فاضله با عنوان «اخوان آباد» در حوالی جهرم کرد. وی از طریق نگارش مکتوبات به اداره این جامعه آرمانی و هدایت و تعلیم مریدان خود پرداخت؛ مکتوباتی که هم از نظر نثر شیوای فارسی و هم از نظر دربرداشتن نکات ارزشمند عرفانی برای ارشاد و تعلیم سالکان درخور توجّه است. بر این اساس، در این جستار با روش تحلیلی توصیفی ساختار مکاتیب قطب مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد ویژگی های سبکی نگارش قطب، یعنی گرایش به ساده نویسی و ایجاز و اختصار، ساختار مکتوبات وی را دستخوش تغییر قرارداده و همین امر سبب تفاوت مکاتیب قطب در قیاس با سایر مکتوبات عرفانی شده است. این مکتوبات در زمره مکتوبات اخوانی و چند سویه جای می گیرد.
بررسی ظرفیت های سمک عیار برای اقتباس سریالی پویانمایی با تأکید بر عناصر «شخصیت» و «حادثه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
119 - 138
حوزه های تخصصی:
از آغاز تاریخ سینما، اقتباس از ادبیات، سهم چشمگیری از آثار نمایشی اعم از فیلم های سینمایی، تلویزیونی و سریال ها را در جهان به خود اختصاص داده است. پس از گذشت بیش از یک قرن، توجه به اقتباس از آثار ادبی در ژانر پویانمایی (انیمیشن) روند رو به گسترشی را در سینما تجربه می کند. در این میان، بهره مندی از ادبیات عامه روایت محور برای تولید آثار نمایشی، یکی از بزنگاه های مناسب استفاده از گنجینه ادبیات فارسی است. در این پژوهش تلاش می شود به روش توصیفی تحلیلی و با نگاهی میان رشته ای، ظرفیت های سمک عیار به عنوان یکی از محبوب ترین آثار این نوع ادبی، برای ساخت یک اقتباس سریالی پویانمایی بررسی شود؛ بر این اساس، به نظر می رسد با توجه به ساختار پرماجرا و درون مایه های متنوع و سرگرم کننده در بستر انواع گره افکنی و گره گشایی های بی شمار داستانی که دربردارنده کشمکش های عمل محور و تعلیق ساز و نقاط بحران، اوج و فرودهای فراوان است، این قابلیت وجود دارد تا با گزینش و پرداخت شخصیت های متنوع و محبوب این متن و با تکیه بر انواع موقعیت ها و صحنه پردازی های هیجان انگیز، از آن در ساخت سریالی در ژانر پویانمایی استفاده کرد.