منصور پیرانی

منصور پیرانی

مدرک تحصیلی: استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

پژوهشی در اصل و منشأ شعر «رنج و گنج» بهار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اقتباس ترجمه رنج و گنج ملک الشعراءبهار فابل ازوپ لافونتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۸۵
غالبِ منابعی که تاکنون شعر رنج و گنجِ ملک الشعراء بهار را بررسی کرده اند فابل لافونتن را سرچشمه آن دانسته-اند، در این مقاله، منشأ اصلی شعر بهار را در میان کهن ترین فابل ها به جامانده از ازوپِ یونانی یافته، با ذکر مأخذ ارائه کرده ایم. درست است که ملک الشعراء بهار شعر خود را از ترجمه منثور «زارع و پسرانش» فابل لافونتن گرفته ، اما مضمونِ اصلی حکایت از آنِ ازوپِ(Æsop) یونانی (620–564.BCE) است که در میان حکایت های خود آورده است. ازوپ، حکایت هایش را به خاطر پند اخلاقی نهفته در آن ها می نگاشت؛ این حکایت ها در دست لافونتن ابزاری می شود برای قصه گویی که با زمینه سازی، دورنماپردازی، دیالوگ های نمایشی که با نتیجه گیری های اخلاقی همراه می گردد. ملک الشعرا بهار هم با اشراف و اِشعاری که به ادبیات و منظومه فکری ایرانی دارد، ضمنِ بهره گیری از عناصر بومی، حکمت نهفته در حکایت ازوپ و لافونتن را در قطعه ادبی منظوم، متناسب با ذوق فرزندانِ سرزمین خود بیان کرده است. این مقاله به روش توصیفی -تحلیلی، اصل و منشأ شعر رنج و گنج ملک الشعراء بهار را بررسی می کند. ارائه سرچشمه منظومه بهار و مقایسه نگرش فرهنگ های مختلف به موضوعی واحد، از هدف های این مقاله است.
۲.

بررسی دلایل مهرطلبی کودکان براساس نظریه روانکاوی کارن هورنای؛ مطالعه موردی: داستان «من نوکر بابا نیستم اثر احمداکبرپور»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض مهرطلبی روانکاوی شخصیّت روان رنجوری ناهنجاری های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۸۹
سلامت، تربیت و موفقیت کودکان در جهان امروز از مسایل بسیار مهم در خانواده ها، محیط آموزشی، فرهنگی و ادبیات کودکان است که در قالب های گوناگون از جمله داستان ها، انیمیشن ها و گونه های دیگر ادبی بازتاب می یابد. اهمیت این مساله موجب شد در آثار ادبی کودکان با رویکرد روانشناختی هم مورد بررسی قرار بگیرد. بدین منظور داستان هایی مورد مطالعه قرارگرفت؛ از میان آن ها داستان «من نوکربابا نیستم» نوشته احمد اکبرپور به جهت وضوح بازتاب این مهم انتخاب شد. این داستان مسائل و مشکلات زندگی فرزندی به نام داوود را روایتِ می کند، که بسیاری از خصلت هایش در مقام شخصیت اصلی داستان منعکس کننده شخصیت افراد مهرطلب براساس تقسیم بندی سه گانه کارن هورنای و قابل انطباق با نظریه ی روانکاوی شخصیت اوست. این مقاله با روش تحلیل توصیفی، بر آن است تا ضمن شناخت و معرفی تعارض مهرطلبی، شخصیت اصلی این داستان مورد بررسی قرارگیرد و زوایای شخصیتی او که بازتابی است از ویژگی های فرد مهرطلب، تحلیل شود. هدف این مقاله بررسی ابعاد مهرطلبی و ارائه راهکاری در جهت تصعید این مهم است لازم است در امر مهم تربیت بدان توجه شود که غفلت از آن عوارض و پیامدهای ناگواری در پی خواهد داشت.
۳.

تأملی در زیبایی شناسی صحنه در ادبیات کودک، براساس نظریه ماریا نیکولایوا، مطالعه موردی (داستان «هستی» نوشته فرهاد حسن زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی صحنه ماریا نیکولایوا پیوستار مکانی زمانی ادبیات کودک و نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۸
زیبایی شناسی صحنه از نظریات تقریبا جدید در ادبیات کودک و نوجوان و از نظریاتی محسوب می شود که ارتباط مستقیم با نقد ادبی گذشته خود از جمله نظریه کرونوتوپ باختین دارد. در این نظریه عناصر زیبایی شناسی صحنه نقل می شود که تاثیر مستقیمی در تولید معنا دارند. از این رو می توان این نظریات را در ادامه و تکمیل نظریات پربار از جمله نظریات ژرار ژنت، پل ریکور، گریماس و دیگران دانست. در این پژوهش با توجه و تمرکز بر نظریه زیبایی شناسی صحنه ماریا نیکولایوا و بیان مشخصات کلی این نظریه و خصوصیات ساختاری آن، نیز اشاره به الگوهای مکانی(=خانه) که در این نظریات به کار رفته-است ضمن بیان شاهد نمونه هایی از این کتاب برخی از عناصر زیبایی شناسی صحنه در آن، به بررسی صحنه در مفهوم مکان در داستان هستی نوشته فرهاد حسن زاده پرداخته شده است. نتیجه حاصل از این بررسی این است که عنصر زیبایی شناسی صحنه ارتباط مستقیم در تولید معنا دارد و در درک و دریافت مخاطب از جمله کودک و نوجوان بسیار مؤثر و در تقویت فهم او ضروری است. داستان هستی اثر حسن زاده نیز دارای عناصری از زیبایی شناسی صحنه است که به تولید معنا کمک می کند؛ الگوی خانه هم که در این داستان به کار رفته است منطبق بر الگوی اودیسه ای و اودیپی است.
۴.

نقد تطبیقی شعر «سگ ها و گرگ ها» از مهدی اخوان ثالث و شاندور پتوفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی اخذ و اقتباس اخوان ثالث شاندور پتوفی ارتباط ادبی ترجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۰
ادبیات ایران طی دو دوره ترجمه، بالندگی و شکوفایی قابل توجهی را تجربه کرده است؛ نخست در تحول و انتقال زبان و ادبیات فارسی از دوره پهلوی به فارسی دَری است و دوره دوم با آغاز مشروطیت. از طریقِ ترجمه، تحولات چشمگیری در قلمرو فرهنگ، زبان و ادبیات ایران ایجادشد؛ آثار بدیع و ماندگاری به تأثیر ترجمه پدیدآمد. مهدی اخوان ثالث که شعرش تجلی بخشِ آرمان ها و آیینه دردمندی جامعه ایران(1320-1360)است بعضی از آثارش را تحت تأثیر ادبیات دیگر ملت ها پدید آورد، او شعر معروف «سگ ها و گرگ ها» به تأثیر از شعری با همین عنوان و مضمون از شاندر پتوفی، شاعر انقلابی مجارستان سرود. این مقاله به روش تحلیلی توصیفی با رویکرد نقد تطبیقی، چگونگی اخذ و اقتباس اخوان از شاندورپتوفی را بررسی می کند. هدف این پژوهش، ضمن بررسی منشأ الهامِ شعراخوان، تاکید بر این نکته است که در قلمرو هنر (=ادبیات) با بهره گرفتن از نماد و بیان نمادین زبان مشترک ملت ها می توان اشتراکات فکری ملت هارا که برخاسته از ضرورت های اجتماعی در جهت آگاهی بخشی به انسان است به تصویرکشید.
۵.

ادبیات تطبیقی در ایران، نظریه در فرانسه (سابقه ادبیات تطبیقی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ادب کهن روابط فرهنگی نظریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۱۷۳
پژوهشگران ادبیات تطبیقی به اتفاق نظر دارند که خاستگاه ادبیات تطبیقی در قالب نظریه، کشور فرانسه است. این اصطلاح برای نخستین بار، در دهه های آغازینِ قرن نوزدهم به کار رفت، بعد از دوره کوتاهی تبدیل شد به نظریه و امروزه در قالب رشته ای تثبیت شده، در بسیاری از دانشگاه های جهان دارای کرسی است و مؤسسه های پژوهشی معتبری در این زمینه فعال هستند. این در حالی است که سابقه تاریخی، نمودها و نمونه های تطبیقی در ادبیات ایران سابقه ای بیش از هزار سال دارد اما متأسفانه به دلیل نبود کرسی های دانشگاهی و مؤسسه های پژوهشی ویژه ادبیات تطبیقی، سابقه و پیشینه تاریخی این دانش نوپا، ناشناخته و مغفول مانده است؛ امروزه در بسیاری از کشورهای جهان، کرسی های آموزشی و مؤسسات پژوهشی ادبیات تطبیقی فعال هستند اما نامی از ایران و ادبیات ایران با آنهمه قدمت و غنا نیست. این مقاله با هدف تبیین سهم و نقش ادبیات ایران در تمدن و فرهنگ جهانی، برآن است که به روش تحلیلی توصیفی، با ارائه شواهد و نمونه ها، سابقه تاریخی و نمود های عینی وجود ادبیات تطبیقی در ادبیات هزار سال پیش ایران، نشان دهد آنچه امروزه به مکتب فرانسه موسوم است، بیش از هزار سال پیش در ادبیات ایران سابقه داشته است.
۶.

أشعار حافظ وعلم النفس الإیجابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: الأدب الإنسان المثالی علم النفس الإیجابی السعاده أشعار حافظ الرفاهیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۲۶۴
علم النفس الإیجابی هو الدراسه العلمیه للأداء النفسی الوظیفی الإنسانی المثالی وهو علم یرکّز على مکامن القوه والقدرات بدلاً من نقاط الضعف والاضطرابات النفسیه، والتوقف عند المعوقات. یدرس مارتن سلیجمان العواطف البشریه فی ثلاث مراحل، وهی: الحاضر (السعاده، والمرح، والتلهّف، والاشتیاق والانسیاب)، والماضی (الرضا، والسرور، والفخر والاعتزاز) والمستقبل (التفاؤل، والثقه، والأمل والإیمان). یعتقد سلیجمان أنه عندما یقوم المرء بمراجعه عواطفه وتجاربه واضطراباته فی فترته الراهنه ویقارنها مع الماضی والمستقبل، فهو فی الوقت الذی یشعر بالهدوء والأمان والسعاده والرفاهیه فی وقته الحاضر، فعلیه أن یشعر بالرضا والارتیاح والفخر والاعتزاز مقارنهً بالماضی، وأن یشعر بالأمل والتفاؤل والإیمان بالنسبه للمستقبل. إن هذه الورقه البحثیه تهدف إلی أن قراءه النصوص الأدبیه فی ظلّ اتّجاه علم النّفس الإیجابی، یجعل من الممکن تطبیق الاستنتاجات؛ ومن هذا المنطلق تناول البحث هذه التجربه فی أشعار حافظ التی تُعتبر تجسیداً شاملاً للتجربه البیولوجیه والروحیه للمجتمع الإیرانی. أما الفضائل الأخلاقیه التی أخضعت للدراسه فی هذا البحث، فیمکن الإشاره إلى الحکمه والمعرفه والسمو، کما أن البهجه (السرور) والأمل والرضا والسعاده فهی من القدرات التی تمت دراستها فی هذه العجاله وکل ذلک تم تطبیقها بناءً على أدلهٍ وشواهدَ من دیوان حافظ الشیرازی. وتظهر نتائج هذه الدراسه أن قراءه الأعمال الأدبیه من خلال منهج العلوم المعرفیه تجعل النصوص أکثر عرضه للفهم والاستیعاب کما تجعلها أکثر أداء فی حیاتنا الیومیه.
۷.

بازخوانی حکایت های عرفانی اسرارالتوحید با رویکرد روانشناسی مثبت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسرارالتوحید تجربه زیسته روان شناسی مثبت گرا زندگی ایدئال فضیلت و قابلیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۴۲۸
روانشناسی مثبت گرا با تکیه بر فضیلت ها و قابلیت ها، توانمندی انسان را تقویت می کند و در پی آن است که با شناخت و طبقه بندی قابلیت ها و فضیلت ها، و کشف زوایای پنهان وجودی انسان، او را در بهره گیری از نیروهای نهفته درون و بیرونش بهتر یاری کند. خردورزی، عدالت طلبی، خوش بینی، تعالی، شادمانی، امید، شجاعت و... شاخص هایی هستند که روانشناسی مثبت گرا در تعمیم و تثبیت آن ها می کوشد. تعمیم و گسترش فضیلت ها از یک سو موجب ظهور و بروز ایدئال های زندگی انسان و از سوی دیگر باعث تحدید و حتی زوال رذیلت ها در عرصه حیات وی می شود. هدف مقاله حاضر بازخوانی متون کهن ادبی از منظر علوم شناختی است. به این منظور حکایت های اسرارالتوحید را که بازتابِ زندگی و حالات ابوسعیدِ ابوالخیر است، برمبنای پاره ای مفاهیم روانشناسیِ مثبت گرا و به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می کنیم . بینشِ ناشی از معرفت کمال جویانه، گذشته از اینکه حسِ نوع دوستی، سخاوت، امید، شادی، تعالی و بسیاری فضایل دیگر را در نهاد انسان برمی انگیزد، موجبِ دگرگونگی جهان بینی و رفتار انسان شده، به زندگیِ او معنا می بخشد و با ایجاد گرایش مثبت در همه جوانب حیات، سبب پرهیز از بداندیشی ، بدمنشی، سستی، کج خلقی و قضاوت های ناروا می شود. مطالعه متون ادبی که محصول تجارب زیسته جامعه ایرانی است، می تواند روند تقویت این مسئله مهم را تسریع کند و پایه های ساختار اجتماعی را قوام بخشد.
۸.

پژوهشی در اصل و منشأ تمثیل فیل و کوران؛ تمثیلی از حدیقه سنایی و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی تمثیل شناخت تعالیم بودایی اصل و منشأ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۲۴۲۹
استفاده از تمثیل در روزگاران باستان در میان برخی اقوام برای تعلیم و تبیین مقاصد، رایج بوده است؛ در میان هندوان و بوداییان حرمت و تقدسی داشت؛ از اصول تعالیم آنان به حساب می آمد و از طریق آنان در میان دیگر فرهنگ ها رواج یافته است. داستان «فیل و کوران» از داستان های معروف است که در آثار دینی، ادبی و عرفانیِ چند ملت دیده می شود؛ در همه این موارد، تمثیل مورد نظر«ناتوانی حواس ظاهر بشر در شناخت حقایق اشیاء و امور» را بیان می کند. شهرت این تمثیل در میان هندوان به اندازه ای است که به «قاعده پیل و کوران» «Andhagayanyaya» ضرب المثل شده است و در مورد کسانی به کار می رود که تنها با شناخت جزئی از حقیقت، آن هم به صورت ناقص و ناتمام، گمان می برند بر تمام حقیقت، معرفت کامل حاصل کرده اند. مقاله حاضر با رویکرد ادبیات تطبیقی، ریشه و منشأ تمثیل مورد نظر را در میان متون فارسی و عربی جست و جو کرده، سرچشمه آن را در منابع هندی و بودایی، در مجموعه ای به نام«اُدانا (UDANA)» که شامل سخنان و تعالیم بودا به پیروانش بوده، یافته است. این تمثیل در طول عمر بیش از دوهزارو پانصد ساله و مسیر سفر خود، تغییراتی را هم برخود پذیرفته است. هر شاعر و نویسنده ای متناسب با ساختار و نظام فکری و فرهنگی خود در بهره گیری از آن تغییراتی داده است. این تغییرات در قالب جدولی در متن آورده شده است که شباهت ها و تفاوت ها را نشان می دهد.
۹.

بوستان سعدی: پژوهشی در بوستان سعدی با رویکرد ترامتنیت ژنت، از منظر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی بینامتنیت بوستان سعدی پیرامتن ها ترامتنیت شناخت پیرامتن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۸۲۳
همزمان با بینامتنیت و ساختارگرایی، ادبیات تطبیقی هم با رویکردی متفاوت، مطرح شد و به عنوان رشته ای مستقل اعلام موجودیت کرد. ادبیات تطبیقی، بینامتنیت و ترامتنیت، هرسه به «بررسی روابط میان یک متن با متن یا متن های دیگر» می پردازند، اما با رویکردی متفاوت که باعث می شود متن از حالت تک معنایی و بسته بودن خارج شده، پویایی، تحول و معنایی نو بیابد. ادبیات تطبیقی «روابط ادبی میان ادبیات ملت ها بر مبنای روابط تاریخی، شباهت ها، تفاوت ها و رابطه تأثیر و تأثری» را بررسی می کند که اینجا هم به نوعی گفت وگوی میان متن در سطح فراملّی و فرامرزی اتفاق می افتد. در نتیجه، با بینامتنیت و به طریق اولی با ترامتنیت ارتباط تنگاتنگی دارد. این دو از روش های مفید و مؤثر در نقد متن به شمارمی آیند و در فهم بهتر متن و رمزگشایی آن نقش اساسی دارند. مقاله حاضر، <em>بوستان</em> سعدی را با رویکرد بینامتنیت و ترامتنیت (و از میان ترامتن ها هم پیرامتن ها را) بررسی و عوامل بیرونی مؤثر در خلق اثر و فهم متن را بیان می کند و بخش هایی که در خوانش اولیه متون چندان بااهمیت تلقی نمی شدند، با این رویکرد، کارکرد آن ها نمایان و ارتباط آن ها از منظر ادبیات تطبیقی نشان داده شده است.
۱۰.

بررسی مفهوم و منشأ «عقل» در اندیشه ناصرخسرو بر مبنای دیوان قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دیوان اشعار سعادت قرآن مفهوم و منشأ عقل ناصر خسرو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۵ تعداد دانلود : ۲۰۳۲
اندیشه های دینی و کتب مقدس از سرچشمه های زلال، جوشان و از منابع فکری اصیل شاعران و نویسندگان به حساب می آید که زمینه خودشناسی و خداشناسی انسان را هم فراهم می کنند. خداوند انسان را آفرید، بسیاری از صفات و ویژگی های خود را هم به او تفویض کرد؛ از جمله او را به نیروی عقل مجهز نمود تا بتواند خیر و شر، و صلاح و فساد خود را تشخیص دهد تا همچون خالق خود بتواند در نهاد و طبیعت درون و بیرون خود تصرف کند. از این رو عقل در حیات، سعادت و سرنوشت آدمی نقشی انکار ناپذیر دارد. هیچ دانش بشری نیست که از پرتو آن بی نیاز باشد. در ادب فارسی سه شاعر بیش از دیگران دغدغه خرد دارند: فردوسی، ناصر خسرو و خیام؛ البته هرکدام بنا به ساختار فکری و رویکرد خود، در مفهوم و تعبیری متفاوت. ناصر خسرو «عقل» را عطیه الاهی و وجه مشترک میان انسان و خدا، و در مفهوم مقید آن به معنای اطاعت از حق و مایه رستگاری انسان می داند. واژه «خرد = عقل» کلیدواژه ذهن ناصرخسرو و از پرکاربردترین واژگان حوزه اندیشگی شاعر است، پژوهش حاضر به بررسی ریشه و منشأ این واژه، میزان بسامد آن در قصاید و به تبع آن به سرچشمه های فکری شاعر و دلیل اهمیت خرد در نزد ناصرخسرو می پردازد. با توجه به این که ناصر خود حافظ و مفسر قرآن بر مبنای دیدگاه های اسماعیلیان بوده، تأثیر پذیری وی از کتاب وحی، و بکارگیری این واژه در همان مفهوم قرانی را مفروض دانسته، با معیار بسامدی و آوردن شواهدی از دیوان به مقایسه ضمنی کلام شاعر با آیات قرآن پرداخته شده است.
۱۱.

شاهنامه ، ضمیر ناخودآگاه قوم ایرانی (بررسی چند مفهوم استعلایی در شاهنامه، با رویکرد ضمیر ناخودآگاه یونگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه ضمیر ناخودآگاه قومی کهن الگو روح ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۴۸۶
بنیاد های فکری و ساختار ذهنی هر ملت و جامعه ای در آثار ادبی و هنری درخشان آن بازتاب می یابد. شاهنامه فردوسی با مجموعه ای عظیم از یادگارهای کهن، نمونه ای حماسی از محتویات و نمودهای ناخودآگاه جمعی قوم ایرانی است. طغیان در برابر ستم (قیام کاوه آهنگر در برابر ضحاک: داستان فریدون) حفظ آبرو، زیر بار زور نرفتن (داستان رستم و اسفندیار) نکوهش تهمت و اثبات پاکی و بی گناهی(داستان سیاوش) باور به نیروی ایزدی و آسمانی(فر یا فره ایزدی، سیمرغ و ...) گسستن این نیرو در اثر ناسپاسی(جمشید و اسفندیار) راز و نیاز همراه با مناسک آیینی (رستم پیش از کارزار یا پس از آن، گذر از آب: داستان کیخسرو) و ... از نمونه های نهفته در ناخودآگاه قوم ایرانی و سرچشمه گرفته از کهن الگوها هستد که او را در کسب انرژی از آغاز آفرینش(زمان مقدس)، نیروی پایان ناپذیر یاری می رساند. مفاهیم نهفته در نهاد آدمی می تواند او را در پیوند با سرچشمه آفرینش نگه دارد، در سلامت روانی، تعالی و سامان اجتماعی مفید و مؤثر واقع گردد. این مقاله با بررسی بعضی شخصیت های اسطوره ای و مفاهیم کهن الگویی درصدد آن است تا نشان دهد ارتباط با زمان مقدس و ازلی، از رهگذر کلید فهم فرهنگ ها یعنی اساطیر می تواند ساختار ذهنی سالم و نیرمندی را در جامعه ایجادکند.
۱۲.

متن های آستانه ای در پیوند با ادبیات تطبیقی (نمونه مطالعه شده: سعدی نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی بوستان سعدی بینامتن متن های آستانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۴ تعداد دانلود : ۵۱۶
بررسی چگونگی روابط میان یک متن با متن/متن های دیگر از مباحثی است که در حوزه نقد، از جمله ادبیات تطبیقی قرار می گیرد. متن های آستانه ای از بخش های ترامتنیت به حساب می آیند و مناسبات درون و بیرون متن را تبیین می کنند.           «متن های آستانه ای» از اصطلاحاتی است که از دل مناظره ها در محافل ادبی فرمالیست ها، ساختارگراها و بینامتنی ها بر آمد و با عنوان پیرامتن (ها) [paratext(s)] نیز شناخته می شود. این متن ها، عامل یا عوامل تأثیرگذار و سازنده بیرون از متن است که باعث ایجاد انگیزه شده، منجر به خلق و شکل گیری اثر می شود؛ مخاطب را به دنیای درون متن دعوت می کند و او را با زوایای پنهان زندگی، محیط، روابط اجتماعی و احوال نویسنده بهتر آشنا می کند؛ در حقیقت، این متون، آستانه هایی است که مخاطب برای ورود به جهان درون متن باید از آن گذر کند. از این رو، توجه به متن های آستانه ای وستانه ایو دو دریافت آن ها می تواند بسیاری از نقاط تاریک و پنهانِ جهان متن را روشن کند و یا پاسخ پرسش ها و ابهاماتی که در مورد اثر، خالق آن و زندگی او وجود دارد بیابد.           نگاهی کوتاه به متون ادبی نشان می دهد که بخش هایی از متن، به ویژه در دیباچه ها، وجود دارد که در ساختار متون از بخش های ثابت بوده و همیشه وجود دارد مانند «در توحید باری تعالی»؛ در «نعت پیامبر و اولیا»؛ «سبب تألیف» اثر. در این مقاله ضمن معرفی متن های آستانه ای، با آوردن نمونه هایی، ارتباط این متن های آستانه ای با ادبیات تطبیقی بررسی و نشان داده می شود که عناصر و عوامل بیرون از متن هم در شکل گیری یا به طور کلی در آفرینش اثر ادبی نقش انکار ناپذیر دارند.
۱۳.

بودن یا نبودن؟! نه، چه گونه بودن! مقایسه شعر «عقاب» از پرویز ناتل خانلری و «نسر» ...(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نماد ادبیات تطبیقی آرمان عقاب نسر مخیّله اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۰ تعداد دانلود : ۶۴۲۰
محیط اجتماعی، زمینه های فرهنگی و سرگذشت های قومی از مؤثرترین عوامل در پدید آمدن آثار ادبی و هنری اند. از سوی دیگر امیدها، پیروزی ها، اهداف و آرمان ها از عوامل توفیق نویسنده و هنرمندند. دو شاعر و نویسنده همعصر، پرویز ناتل خانلری شاعر و ادیب ایرانی و عمر ابوریشه شاعر و ادیب سوریه ای، در فاصله زمانی بسیار نزدیک (تقریباً چهار سال) مثنوی «عقاب» و قصیده «نسر» را سروده اند بی آنکه از اثر یکدیگر آگاهی و حتی شناختی از هم داشته باشند؛ دو شعر با تخیل، دورنما و تصویر ذهنی یکسان و حتی با اندکی مسامحه در عنوان، با نامی واحد چنان که در متون معاصر عربی «نسر» را معمولاً عقاب ترجمه می کنند. آن گونه که از دو شعر و مخصوصاً از سرگذشت دو شاعر برمی آید هر دو تجربه های مشابهی را در زندگی شخصی و محیط اجتماعی و فرهنگی از سر گذرانده اند. گذشته از آن، مفاهیم پنهان در نهاد جمعی تبار دو شاعر یا به تعبیر یونگ همان ضمیر ناخوآگاه قومی، دو شاعر را به خلق اثری با تخیل مشابه و بهره گرفتن از مفهوم اسطوره ای و نمادین عقاب و نسر کشانده است.خانلری اندیشه خود را به طریق رؤیای صعود و استعلا، و عمر ابوریشه با خواستن و نتوانستن و سقوط اما امید به بازگشت و صعود نمایانده اند. در این نوشته دیدگاه، خاستگاه ذهنی و تشابهات و تقابل های فکری فرهنگی دو شاعر که به نظر می رسد حاصل مخیّله اجتماعی و روحیات قومی و ملی باشد به عنوان سرچشمه های فکری دو شاعر بررسی شده است .
۱۵.

مولوی و میل به «جاودانگی» در مثنوی معنوی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴۱ تعداد دانلود : ۱۶۸۴
"مرگ و نیستی که به گونه ای با مذهب و اندیشه های مذهبی پیوند دارد از مفاهیمی است که همواره انسان را در جوش و هیجان نگه داشته است. انسان از آغاز آفرینش همواره رویاها و اندیشه های بزرگی را در درون خود پرورده، همین آرزوها و رویاها سبب رشد و تعالی او گشته است، و آنجا که رویاها و آرزوهایش عملی نشده است، با پرداختن افسانه ها و ساختن شخصیت های اسطوره ای، رویاهای خود را تحقق بخشیده است. یکی از این رویاهای شگفت انسان میل به «جاودانگی» یا آرزوی «بی مرگی» است که هم در اساطیر قومی و ملی بازتاب یافته است مانند افسانه گیل گمش، آشیل (آخیلیوس) رویین تنی اسفندیار؛ و هم در روایات دینی مثل اسطوره خضر منعکس شده است. این اندیشه و تخیل همواره انسان را به جستجوی یافتن راهی برای تحقق آن کشانده است. آثار ماندگار تاریخ اندیشه بشر، جست و جوها و یافته های او را به زبان هنر باز می نماید. مثنوی مولوی یکی از این نمونه هاست. مولوی با الهام از قرآن و احادیث قدسی، بنیاد هستی را بر عشق (حب) می داند و به واسطه جوهر مشترک یعنی روح الهی دمیده در وجود انسان به نوعی تجانس میان او و خدا باور دارد. او معتقد است انسان به خاطر همین جوهر مشترک می تواند وجود جسمانی خود را نیز خاصیت روح ببخشد و به خداگونگی و جاودانگی برسد. در این مقال «میل به جاودانگی» در اندیشه مولوی با توجه به منبع الهام مولوی و با استشهاد به پاره ای از حکایات و ابیات مثنوی و شواهدی از دیوان شمس به اجمال بررسی شده است. "

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان