هویت در رمان های پست مدرن، انسجام و ثبات رمان های پیشامدرن را ندارد و از این رو سیال، چندپاره، از هم گسیخته و متزلزل است. روایت پردازی در داستان پسامدرن به تأثیر از هویت های چندپاره و سیال شخصیت ها، غیر قابل اعتماد، مشکوک و متناقض است. «محمدرضا کاتب»، یکی از نویسندگان پرکار دوره معاصر است که برخی رمان هایش به مؤلفه های پست مدرنیستی تشبه می جوید. به همین منظور، پژوهش پیش رو درصدد بررسی مسئله هویت و روایت پردازی رمان های این نویسنده برآمده است. در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی، شش رمان کاتب به نام های «آفتاب پرست نازنین»، «بالزن ها»، «بی ترسی»، «پستی»، «رام کننده» و «هیس» از منظر مؤلفه های پست مدرنیستیِ هویت، شخصیت و روایت پردازی بررسی شده است. نتایج اجمالی پژوهش بیانگر آن است که در رمان های بررسی شده، بیشتر شخصیت ها، هویت های نامتعین، سیال و چندپاره دارند. سرگردانی، جابه جایی و هم پوشانی شخصیت ها با یکدیگر، ناتوانی در شناختِ خود، گواه هویت های ازهم گسیخته آنهاست. روایت های چندپاره و متناقض از شخصیت ها و ماجراها، شاخصه دیگری است که رمان های کاتب را با عدم قطعیت نشان دار می کند. مؤلفه های پست مدرنیستیِ تردید هستی شناسانه، عدم قطعیت و چندپارگی و تناقض در هویت و روایت پردازی در رمان های «آفتاب پرست نازنین»، «پستی»، «رام کننده» و «هیس» بسیار چشمگیر است ولی در «بالزن ها» و «بی ترسی» به میزان ملایم تری به کار رفته است.