فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
بررسی تأثیر تحصیلات زنان بر هویت آنان (مطالعه موردی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر تحصیلات بر تغییرات هویتی زنان پرداخته است. در این تحقیق، تحصیلات زنان به عنوان متغیر مستقل و هویت مدرن و پست مدرن به عنوان متغیرهای وابسته تعیین شده است. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار اندازه گیری تحقیق پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری در این تحقیق عبارت است از تمام زنان بالای 15 سال ساکن در شهر تبریز، شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، حجم نمونه 350 نفر بوده که از طریق فرمول کوکران براورد شده است. یافته های تحقیق، تأثیر تحصیلات را بر هویت مدرن و پست مدرن در ابعاد مختلف آنها نشان می دهد. بر این اساس، تحصیلات عاملی محدود کننده برای زنان در زندگی خانوادگیشان به شمار نمی رود بلکه با افزایش تحصیلات در عین اینکه فرصت مشارکت و حضور در عرصه های عمومی برای زنان افزایش می یابد، قدرت انتخاب و قدرت کنترل آنها بر زندگیشان زیادتر می شود. تحصیلات برای زنان فرصتهایی را ایجاد می کند که از طریق آن، پلی بین نقشهای حوزه عمومی و خصوصی برقرار سازند و توان خود را در جامعه نشان دهند.
بررسی نقش سرمایة فرهنگی و اجتماعی در ورود به بخش اشتغال غیررسمی (مورد مطالعه: شاگرد مکانیک های چاپارخانة همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از فعالیت های که در همة شهرهای ایران به وفور مشهود است، خدمات مربوط به خودروست. این خدمات در تقسیم بندی های اقتصادی جزء بخش غیررسمی است و هزاران نفر در این حوزه مشغول فعالیت اند. این فضای شهری میدان عمل نیروهای فعال در آن عمل می کند. همچنین، بخش یاد شده دارای فرهنگ ویژة خود است که واردشوندگان به این ساختار غیررسمی باید قواعد آن را پذیرا باشند و از آن تبعیت کنند. محلة چاپارخانة همدان دربرگیرندة بخش قابل توجهی از مشاغل مرتبط با خدمات ماشین (مکانیکی، صافکار، نقاش و...) است. این بستر خرده فرهنگ و قوانین نانوشته ای دارد که فقط افراد دارای ویژگی های خاص توان ورود به آن را دارند. این تحقیق با هدف مطالعة نظام ورود به این فضای شهری با استفاده از روش های کیفی مبتنی بر نظریة زمینه ای، چگونگی ورود به آن را مطالعه می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد دو الگو و سبک کلی «اختیاری» و «اجباری» برای ورود به این سیستم وجود دارد. الگوی اجباری برآمده از بستری است که در آن افراد از سرمایة فرهنگی پایینی در زمینة آگاهی از مشاغل مختلف برخودارند و فاقد مهارت قبلی در زمینة این گونه مشاغل اند. این افراد برای ورود به بازار کار از سرمایة اجتماعی فامیلی- قومی بهره می گیرند. الگوی «اختیاری» نیز مبتنی بر بستر سرمایة فرهنگی همچون آگاهی از مشاغل موجود در جامعه است و با داشتن مهارت قبلی در زمینة شغلی مورد نظر از سرمایة اجتماعی خانوادگی بهره می گیرد.
بررسی رابطه میان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: منطقه 16 شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
سرمایه اجتماعی مفهوم جدیدی در حوزه علوم اجتماعی است که در دهه های اخیر کاربرد و مفهوم آن در متون علمی و اسناد سیاستگذاری ها و برنامه ریزی های توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روندی افزایشی دارد و یکی از غنی ترین چارچوب های تبیینی در ملاحظات جامعه شناختی معاصر محسوب می شود. مفهوم سرمایه اجتماعی ارتباط تنگاتنگی با کیفیت زندگی دارد و می توان آن را دروازه ورود این مفهوم به برنامه ریزی شهری دانست چراکه عدم شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی مردم در قلمروهای گوناگون موجب کاهش رضایتمندی از زندگی فردی شده و جامعه نیروی انسانی مولد و توانمند خود را در طول زمانی از دست می دهد. موضوع مهم در این خصوص چگونگی سنجش سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر به خصوص در سطح محله های شهری است. این مقاله قصد دارد رابطه میان سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در منطقه 16 تهران را بررسی کند. شاخص های مورد استفاده برای سنجش کیفیت زندگی عبارت است از: کیفیت محیطی، کیفیت مادی، وضعیت آموزش، تغذیه و وضعیت سلامت. درخصوص سنجش سرمایه اجتماعی نیز از شاخص های امنیت محلی، کیفیت دسترسی به خدمات عمومی، اعتماد اجتماعی و ارتباطات بهره بردیم. نتایج کلی بررسی که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون حاصل شد، نشان دهنده ارتباط معناداری میان دو مفهوم در منطقه 16 شهر تهران است.
مدلی برای تحلیل جامعه شناختی عدالت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد ارائه چارچوبی جامعه شناسانه برای تحلیل موضوع «عدالت اجتماعی» است. مطالعه عدالت به مثابه فضیلتی فردی و اجتماعی، بیش از هر چیز موضوع بررسی فلاسفه اخلاق و فلاسفه سیاست بوده است. ایشان عدالت را در حیطه عقل عملی دانسته و به عقلی بودن حُسن عدل و کلّی عدالت حکم داده اند. در این معنا، عدالت موضوعی نیست که بتوان صدق و کذب را بر آن حمل کرد؛ بلکه عدالت نوعی تجویز است، خواه خطاب به همه مردم باشد و خواه طیف خاصی از مخاطبان را در نظر گیرد. چنانچه قائل باشیم جامعه شناسی به مثابه یک علم، هست ها و نه بایدها را موضوع بررسی قرار می دهد، در این صورت، بررسی علمی یک «تجویز» چه معنایی خواهد داشت؟ پاسخ این است که اگر تجویزی، فارغ از سرچشمه و ریشه آن، خصلتی بین الاذهانی یافت و بخشی از یک فرهنگ یا خرده فرهنگ قرار گرفت؛ در آن صورت، یک «وجود اجتماعی» به دست آمده که مانند هر «امر واقعی» منشأ اثر بوده و می توان آن را بررسی علمی کرد. بنابراین، چارچوب یک پژوهش علمی و تجربی درباره عدالت اجتماعی موضوعیت خواهد یافت. با فرض اینکه عدالت اجتماعی بر عادلانه بودن توزیع کالا و خدماتی ناظر است که به جهت کمیاب بودن مورد توجه آحاد جامعه است، تحلیل جامعه شناختی عدالت اجتماعی، منطقاً دو گام خواهد داشت: بررسی آنچه که باید به نحوی عادلانه توزیع شود؛ کشف معنا و محتوای بین الاذهانیِ «عادلانه بودن»؛ در پاسخ به پرسش اول به فهرستی از امور دست می یابیم؛ پس پرسش دوم نیز به تفکیک امور توزیع شده قابل طرح خواهد بود. پاسخ به این دو پرسش، فراهم کننده چارچوبی است که آرای فلاسفه و اندیشمندان اجتماعی اعصار مختلف را می توان ذیل آن سامان بخشید؛ به طوری که بتوان تشخیص داد نظر هر صاحب نظری درباره «موضوع توزیع» و «چگونگی توزیع آن» چیست؟
تأثیر شبکه اجتماعی فیس بوک بر هویت فرهنگی جوانان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش دسترسی به اینترنت و شبکه های اجتماعی اینترنتی و استفاده فزآینده ای که جوانان از انواع مطالب و محتوای این رسانه های نوین می نمایند، هویت فرهنگی به یکی از دغدغه های اصلی مرتبط با انسجام اجتماعی و یکپارچگی ملی تبدیل شده است. بدین لحاظ پژوهش حاضر، رابطه حضور و تعامل در شبکه اجتماعی فیس بوک را با هویت فرهنگی جوانان مورد مطالعه قرار می دهد. پرسش اصلی این است که استفاده از فیس بوک چه تأثیری بر هویت فرهنگی کاربران دارد؟ آیا فیس بوک به عنوان یکی از ابزارهای جهانی شدن، تضعیف کننده هویت فرهنگی است؟ پژوهش حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و در دسترس و بهره گیری از پرسش نامه اینترنتی محقق ساخته، با تکیه بر نظریه های کاشت و ساخت یابی گیدنز صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کاربران جوان فیس بوک شهر اصفهان در سال 1391 تشکیل می دهند و حجم نمونه برابر با 424 نفر است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که بین مدت زمان عضویت، میزان استفاده و میزان مشارکت و فعالیت کاربران در فیس بوک و هویت فرهنگی کاربران رابطه معنادار معکوس و بین واقعی تلقی کردن محتوای مطالب فیس بوک و هویت فرهنگی کاربران رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. یعنی هر چه مدت زمان عضویت، میزان استفاده و میزان فعالیت و مشارکت کاربران در فیس بوک از سوی کابران افزایش پیدا می کند هویت فرهنگی کاربران ضعیف تر می شود.
بررسی رابطه سرمایه فرهنگی وسرمایه نمادین فرهنگی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه دولتی ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی ابعاد سه گانه سرمایه فرهنگی با سرمایه نمادین فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه دولتی ایلام می باشد. در این راستا با توجه به نظریه بوردیو در زمینه سرمایه فرهنگی و سرمایه نمادین فرهنگی، یک فرضیه کلی و سه فرضیه جزئی شکل گرفت. تحقیق از نظر روش، پیمایشی می باشد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss 21 وlisrel9.1 استفاده شده است. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه دولتی ایلام به تعداد 4620 نفر بوده که با توجه به فرمول کوکران و جدول کرجسی مورگان تعداد نمونه 360 نفر در نظر گرفته شده است.یافته ها نشان می دهد، شدت رابطه (r) ابعاد سرمایه فرهنگی (تجسم یافته، عینیت یافته، نهادینه شده)، معنادار و با سرمایه نمادین فرهنگی برابر با 833/0، 186/0، 714/0و میزان رابطه کلی سرمایه فرهنگی با سرمایه نمادین فرهنگی برابر با 754/0 و معنادار است. نتایج حاکی از آن است که وجود سلسله مراتب سرمایه فرهنگی باعث ایجاد کشاکش نمادین سرمایه ها می شود. هر چه مرجع(برای تقلید فرهنگی)، از خود مردم باشد و فاصله کم تری با اقشار مردم از نظر طبقاتی داشته باشد از طرف مردم، بهتر مورد پذیرش قرار خواهد گرفت و می توان از قدرت نمادین فرهنگی در جهت سیاست گذاری ها و گروه بندی های اجتماعی در جامعه استفاده کرد.
بررسی میزان کیفیت زندگی و ارتباط آن با هویت دینی (مطالعه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه بین میزان کیفیت زندگی و تأثیر هویت دینی بر آن، در شهر یاسوج پرداخته است. تحقیق با روش پیمایشی و با نمونه ای به حجم 400 نفر با ابزار پرسشنامه در پانزده محله شهر یاسوج انجام گرفت. بر اساس یافته های تحقیق، اکثریت شهروندان یاسوجی از سطح متوسط و بالایی از کیفیت زندگی برخوردار بودند. بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی نیز نشان داد: شهروندان به ترتیب در بعد سلامت جسمانی، سلامت روابط، سلامت محیط زندگی و سلامت روانی بیشترین نمره را کسب کرده اند. همچنین، در زمینه دینداری، بیش از دو سوم (2/88 درصد) از افراد دارای دینداری قوی بودند. هر 4 بعد هویت دینی (مناسکی، اعتقادی، احساسی و پیامدی) رابطه مثبت و معناداری با کیفیت زندگی داشتند. در بین متغیرهای زمینه ای نیز، بجز وضعیت تأهل که نشان داد افراد متأهل از کیفیت زندگی بالاتری برخوردارند، دیگر متغیرهای جمعیتی رابطه معناداری با کیفیت زندگی نداشتند.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایة اجتماعی بر سلامت روان مطالعة شهروندان ساکن تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه سرمایة اجتماعی مفهومی پراهمیت در حوزة سلامت است. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر سرمایة اجتماعی و شاخص های آن بر سلامت روان شهروندان تهرانی انجام شده است. به این منظور با استفاده از تحلیل ثانویة داده هایی که دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1387 جمع آوری کرده است، نیز داده های سازمان بهداشت جهانی و شهرداری تهران، به بررسی سلامت روانی 20670 نفر از شهروندان بالای 18 سال ساکن شهر تهران پرداخته ایم. براساس یافته های توصیفی این پژوهش، 3/75 درصد پاسخگویانی که میزان سرمایة اجتماعی آنها خیلی زیاد گزارش شده است، دارای سلامت روانی ارزیابی شده اند. درمقابل، بیش از 62 درصد پاسخگویانی که سرمایة اجتماعی آنان خیلی کم گزارش شده است مشکوک به اختلال روانی هستند. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای اعتماد اجتماعی، احساس تعلق، روابط اجتماعی، تحصیلات، مشارکت رسمی، ارزش ها و هنجارها و نوع دوستی تأثیر معنی داری بر سلامت روانی شهروندان دارند. براساس یافته ها، بین متغیرهای مزبور اعتماد اجتماعی (177/0= بتا) بیشترین نقش را در پیش بینی متغیر وابسته یعنی سلامت روانی داشته است.
مطالعه رابطه هویت جنسیتی و میزان اعتماد در بین جوانان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتماد از پیش شرط های اساسی توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه ای محسوب می شود. اعتماد، رشد انسان و شکوفایی استعدادها و توانایی های او را تسهیل و رابطه او با دیگران و جهان را به رابطه ای خلاق و شکوفا تبدیل می کند، تا فرد بتواند آرامش، امنیت و آزادی و استقلال را در کنار دیگران و با دیگران تجربه کند. پژوهش حاضر در پی آن است تا بسترهای مناسب برای ایجاد اعتماد در جامعه را شناسایی کند. یکی از عوامل مؤثر، هویت جنسیتی تشخیص داده شده است. این پژوهش با استفاده از نظریه گیدنز و تاجفل در مورد هویت و اعتماد، به روش پیمایش به بررسی رابطه بین هویت جنسیتی و اعتماد در بین 384 نفر از زنان و مردان جوان شهر تهران پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین هویت جنسیتی شخصی، هویت جنسیتی اجتماعی جوانان و اعتماد، رابطه معنادار و مستقیم مشاهده می شود. تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داده است که سه متغیر(هویت جنسیتی شخصی، هویت جنسیتی اجتماعی و جنسیت) در مجموع، 410/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته اعتماد را تبیین کرده اند. نمودار تحلیل مسیر نیز نشان داده است که متغیر هویت جنسیتی شخصی نسبت به دیگر متغیرها دارای تأثیر بیشتری بر اعتماد بوده است.
نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه ی پایدار محلی (مورد مطالعه: محله ی نارمک تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسست در ساختار فضایی اجتماعی شهرها در روند برنامه های توسعه ای حاضر، رشد فزاینده شهرنشینی و تغییر در ماهیت و پیچیدگی مسائل شهری، موجب ناکارآمدی برنامه ریزی و مدیریت شهری در مقیاس کلان شده است. این امر ضرورت توجه به سطوح پایین تر و داشتن نگاه از پایین به بالا را به منظور حل پایدار مسائل شهری، بیش از پیش آشکار ساخته است. در این راستا توجه به سرمایه های اجتماعی به عنوان دارایی که در میان اجتماعات این سکونتگاه ها جاری است، راه حلی مناسب برای دستیابی به مؤلفه های توسعه ی پایدار این محلات به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر تبیین توسعه ی پایدار محلی و مؤلفه های آن و تأثیر سرمایه ی اجتماعی به عنوان رویکرد دارایی مبنا در دستیابی به پایداری در سطح محله ی نارمک تهران است. روش شناسی تحقیق، رویکرد کمی تحلیلی است. در بخش مبانی نظری و ادبیات موضوع از روش اسن ادی استف اده گردید و از روش های میدانی و پیمایشی مانند تهیه ی پرسش نامه استفاده شده است. برای برآورد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۳ نفر از ساکنان محله ی نارمک با استفاده از نمونه گیری تصادفی برای توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. فرضیه ی تحقیق بر این استوار است که بین سرمایه ی اجتماعی موجود در اجتماعات محلی و توسعه ی پایدار محلی ارتباط معناداری وجود دارد. شاخص های مورد بررسی از مطالعات و تجربیات داخلی و خارجی استخراج گردید و با روش پیمایش و تحلیل پرسشنامه در محله ی نارمک شهر تهران مورد سنجش قرار گرفته است. برای تعیین ارتباط بین سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار از آزمون همبستگی پیرسون بین مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار محلی استفاده گردید. نتایج پژوهش بیانگر این امر است که مقدار ضریب پیرسون در بین تمامی مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار بیش از ۹۲/۰ است. که این امر بیانگر رابطه ی مثبت و معناداری میان مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی پایدار محلی است.
بررسی تأثیر سرمایة اجتماعی بر مشارکت در انتخابات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایة اجتماعی موضوعی بین رشته ای است که در سال های اخیر به طور روزافزونی کانون توجه صاحب نظران حوزه های مختلف علوم، به ویژه حوزة علوم سیاسی، جامعه شناسی، مدیریت و اقتصاد قرار گرفته است. یکی از حوزه هایی که به نظر می رسد سرمایة اجتماعی بر آن تأثیر دارد، مشارکت سیاسی و مخصوصاً مشارکت در انتخابات است که می تواند ازطریق تقویت و گسترش علاقه مندی افراد به مسائل سیاسی باعث بهبود فعالیت های سیاسی آنان شود. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر ابعاد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکة اجتماعی به مثابة عناصر سازندة سرمایة اجتماعی بر میزان مشارکت افراد در انتخابات در بین دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر اصفهان بوده است. روش پژوهش توصیفی و ازنوع پیمایشی است. جامعة آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر اصفهان در سال 1392-1393 است. روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است که برای بررسی این پژوهش از حجم نمونة 383 نفر استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات شامل دو ابزار سنجش سرمایة اجتماعی و مشارکت سیاسی است که اعتبار آنها با روش آلفای کرونباخ تعیین شده است. در این پژوهش با تقسیم سرمایة اجتماعی به سه بعد اعتماد اجتماعی، هنجارهای اجتماعی مشوق همکاری و شبکه های اجتماعی و مشارکت سیاسی در بعد شرکت در انتخابات، از روش رگرسیون OLS مبتنی بر کوواریانس و مدل سازی معادلات ساختاری با روش PLS مبتنی بر واریانس برای بررسی فرضیه های اصلی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل فرضیه های اصلی حاکی از آن است که ازیک طرف اعتماد اجتماعی و هنجارهای اجتماعی بر تقویت شبکه های اجتماعی تأثیر می گذارد و ازسوی دیگر، اعتماد اجتماعی و شبکه های اجتماعی نیز بر افزایش میزان مشارکت در انتخابات تأثیر مثبت و معنی داری دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطة معنی داری میان هنجارهای اجتماعی و مشارکت در انتخابات وجود ندارد.
بررسی رابطه ابعاد سرمایه اجتماعی و دیدگاه شهروندان نسبت به توسعه شهری (نمونه مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سرمایه اجتماعی در دوسه دهه گذشته در مباحث مربوط به توسعه اقتصادی و اجتماعی جوامع بسیار مطرح شده است. یکی از حوزه هایی که می تواند متأثر از سرمایه اجتماعی باشد توسعه و به ویژه توسعه شهری است. توسعه شهری در ابعاد عینی بیشتر ناظر بر بالا بردن سطح زندگی عمومی از طریق ایجاد شرایط مطلوب و بهینه در زمینه های فقر زدایی، تغذیه، بهداشت، اشتغال، آموزش و چگونگی گذران اوقات فراغت است. با توجه به اهمیت موضوع در این پژوهش با استفاده از روش میدانی،تکنیک پیمایش و ابزار تحقیق پرسشنامه به دنبال پاسخ به این سؤال اصلی هستیم که چه رابطه ای بین ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی و توسعه شهری از دیدگاه شهروندان شهر کرمانشاه وجود دارد؟ جامعه آماری پژوهش حاضر شهر کرمانشاه است که تعداد 380 نفر از شهروندان 18 سال به بالای این شهر به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته است. در جهت پاسخگویی به سؤال اصلی این پژوهش به بررسی و تحلیل ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی چون اعتماد اجتماعی، انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، آگاهی و تعامل اجتماعی به عنوان متغیرهای مستقل و رابطه آن با تحقق توسعه شهری به عنوان متغیر وابسته پرداخته شده است. نتایج تحقیق حاکی از ان است که بین تمامی متغیرهای مستقل تحقیق با متغیر وابسته رابطه مثبت و مستقیم معناداری وجود دارد.
مطالعه رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی (مطالعه موردی: جوانان شهر بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این مطالعه بررسی رابطه سبک زندگی و هویت اجتماعی جوانان شهر بندرعباس بوده است. در این مقاله تلاش شده است که ضمن توجه به مطالعات و نظریات پیشین، هویت اجتماعی جوانان در عرصه فرآیند جهانی شدن مورد مطالعه قرار گیرد. از آ نجا که این فرآیند، ابعاد مختلفی را در بر می گیرد، در اینجا به مطالعه ارتباط سبک زندگی به عنوان پدیده ای مدرن و مرتبط با فرآیند جهانی شدن با هویت اجتماعی پرداخته شده است. نظریة مورد مطالعه عمدتاً مبتنی بر آراء گیدنز بوده است. متغیر سبک زندگی به عنوان متغیر مستقل شامل: مصرف محصولات فرهنگی، فعالیت فراغتی، مدیریت بدن، میزان استفاه از رسانه ها و الگوی خرید و هویت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته شامل: هویت مذهبی، هویت جنسیتی، هویت ملّی، هویت قومی، هویت گروهی و هویت بدنی می باشد. روش تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه است. شیوه نمونه گیری تحقیق، تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 406 نفر است. یافته های تحقیق نشان داده اند که بین متغیرهای: سبک زندگی مذهبی و سبک زندگی موسیقایی سنتی با هویت اجتماعی ارتباط مثبت و معنی دار و بین متغیرهای: سبک زندگی موسیقایی مدرن و سبک زندگی معطوف به بدن ارتباط منفی و معنی دار وجود دارد. هم چنین نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که سبک زندگی مذهبی، سبک زندگی موسیقایی - مدرن، سبک زندگی موسیقایی - سنتی، سبک زندگی معطوف به ورزش و سبک زندگی دوستانه در مجموع نزدیک به 7/62 درصد از تغییرات متغیر هویت اجتماعی را تبیین کردند.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر،بررسی عوامل اجتماعی موثر بر شکل گیری هویت جنسیتی دختران دانشجوی دانشگاه شهید چمران اهواز است که برای تبیین مساله و تعیین چارچوب نظری از دیدگاه های جامعه شناسی مربوط به هویت جنسیتی استفاده و فرضیات از آن استخراج شد. این تحقیق به صورت پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه است جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دختران دانشجوی دانشگاه شهیدچمران اهواز که حجم نمونه براساس فرمول کوکران 254 نفر تعیین شد. از لحاظ زمانی این پژوهش در سال 1391-1392اجرا شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمامی متغیرهای مستقل تحقیق با متغیر وابسته رابطه معناداری دارند. نتایج حاصل از رگرسیون نشان می دهد که تنها سه متغیر نگرش به اشتغال، نقش های جنسیتی و دینداری معنادار بوده اند که در مجموع 23 درصد از تغییرات مربوط به هویت جنسیتی دختران دانشجو را این دو متغیر تبیین می کنند.
هویت اسلامی- ایرانی از دیدگاه نظریه آشوب و پیچیدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان امروز برخورداری از هویت های چندگانه ملی، محلی، بین المللی، دینی، شغلی، جنسیتی، حرفه ای، گروهی، قومی، زبانی و ... جزئی از اقتضائات زندگی اجتماعی است. این هویت های چندگانه و پیچیدگی آنها ما را متوجه این سؤال می کند که هویت اسلامی ایرانی در دوره حاضر تحت تأثیر چه عناصری قرار می گیرد و این عناصر چگونه به شکل گیری، شکوفایی و زوال این هویت منجر می شود. ما برای پاسخگویی به این پرسش، این فرضیه را به آزمون می گذاریم که هویت ایرانی - اسلامی تحت تأثیر عناصر متعامل گوناگون و بازیگران بیشمار، به صورت خودسازماندهی شده ای سامان می یابد و آسیب های آن به صورت خود ترمیمی درمان می شود. برای آزمون این فرضیه از نظریه آشوب که نظریه شناخت سیستم های پیچیده است، استفاده می کنیم. ما در این تحقیق به این نتیجه رسیدیم که عناصر هویت ساز نه به صورت هرمی، بلکه به صورت شبکه ای رفتار می کنند. وی ژگی های هویتی به صورت خودهمانندی در همه بخش های آن تکرار می شوند. هویت اسلامی - ایرانی به خودترمیمی می پردازد و به پدیده های بسیار کوچک که اغلب نادیده گرفته می شود، حساس است و همه این رفتارها به صورت خودسازماندهی شده ای صورت می گیرد و در نهایت اینکه برای سامان هویت اسلامی - ایرانی در این سیستم آشوبناک و پیچیده باید به این ویژگی ها توجه و مطابق آن برنامه ریزی و فعالیت کرد
بررسی میزان چگونگی جمع گرایی در مسئولیت پذیری اجتماعی (مطالعه موردی شهروندان شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی میزان جمع گرایی در مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان شهر کاشان در پنج بعد جامعه ای، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی می باشد. تأثیر متغیر های سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و دینداری بر میزان جمع گرایی در مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق، پیمایش بوده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان بالای 18 سال شهر کاشان در سال 1392 می باشند. در این تحقیق از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده و حجم نمونه مورد مطالعه 383 نفر بوده است. یافته-های تحقیق نشان می دهد که جمع گرایی غالب شهروندان کاشان در مسئولیت پذیری اجتماعی در مجموع ضعیف می باشد. چگونگی جمع گرایی شهروندان در ابعاد جامعه ای، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی متفاوت می باشد. قوی ترین جمع گرایی در میان ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی مربوط به بعد زیست محیطی است. نتایج حاصل از آزمون فرضیات، معناداری رابطه بین متغیر های سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و دینداری با میزان جمع گرایی در مسئولیت پذیری اجتماعی شهروندان را، تأیید و رابطه بین متغیر سرمایه اقتصادی با میزان جمع گرایی در مسئولیت-پذیری اجتماعی را رد می کند. در این بین متغیر دینداری، بیشترین قدرت تبیین و اثرگذاری بر مسئولیت پذیری اجتماعی را داشته است.
هویت قومی مهاجران و روند ادغام آنان در ساختار و مناسبات شهری (مطالعة مهاجران کرد محلة اسلام آباد شهر کرج به روش نظریة مبنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برآنیم تا دریابیم مهاجری که با هویت قومی مشخص و تعریف شده ای، چون قومیت کرد، به شهر کرج مهاجرت می کند، در مواجهه با ساختارها و مناسبت های حاکم بر محیط اجتماعی جدید چگونه عمل می کند و فرآیند سازگارشدن او با محیط جدید چگونه رخ می دهد. میدان مطالعه محلة اسلام آباد شهر کرج است. محلة مزبور به لحاظ وضعیت خاص اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همواره پذیرای مهاجران تازه وارد شهر کرج بوده و برای مهاجران روستایی نقش دروازة ورود به زندگی شهری را برعهده داشته است.
روش پژوهش حاضر کیفی بوده است و از روش های مشاهده مستقیم و مصاحبة نیمه ساخت یافته جهت گردآوری اطلاعات، و از روش نظریة مبنایی جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات بهره برده ایم. گردآوری داده های میدانی در 15 حوزه انجام شد: علت ها و انگیزه های مهاجرت، علت های انتخاب شهرستان کرج به منزلة مقصد مهاجرت و محلة اسلام آباد جهت اسکان، عضویت در گروه قومی، کیفیت و کمیت ارتباط با خویشاوندان، گرایش به محله، روابط همسایگی و پیوندهای محله ای، تصویر ذهنی محله در انظار عمومی، زبان، لباس، مراسم ازدواج، همسرگزینی، اوقات فراغت، خاستگاه جغرافیایی، آگاهی از پیشینة تاریخی و مشارکت سیاسی.
نمونه های تحت مطالعه ارزش ها و الگوهای فکری و رفتاری محیط اجتماعی محل سکونت جدید را کسب و درونی می کنند. این روند باعث دوری آنها از بسیاری انگاره ها و عناصر هویت قومی شان می شود، اما نه آن چنان که هویت قومی خود را کاملاً به فراموشی بسپارند؛ نشانه هایی از کردبودن هنوز در بسیاری از ابعاد زندگی آنها، به خصوص در حیطة خصوصی زندگی شان خودنمایی می کند و باعث تمایز آنها از اقوام دیگر ایرانی می شود. بنابراین، اکنون هویت جمعی آنها تلفیقی از هویت قومی شان و هویتی است که در محیط شهری و تحت تأثیر ساختار و مناسبت های این محیط شکل گرفته است.
تبیین رابطة انگیزش و خلاقیت با توجه به تفاوت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعاریف و رویکردهای مختلف به خلاقیت، انگیزش، جایگاه و اهمیت به سزایی دارد. این مقاله بر مبنای دیدگاه روان شناسان اجتماعی خلاقیت، نقش تفاوت های فرهنگی را در تفکر خلاق بر اساس انگیزش بررسی کرده است. بدین منظور پژوهش به بررسی نقش انگیزش بر خلاقیت و نقش فرهنگ بر خلاقیت با توجه به تفاوت های فرهنگی می پردازد. پژوهش حاضر در پارادایم کیفی با رویکرد توصیفی– تفسیری و توصیفی- استتناجی انجام شده است. تأکید نظری پژوهش حاضر بر نظریة آمابلی است که معتقد است خلاقیت از سه بعد مهارت های اطلاعاتی، مهارت های خلاقانه و انگیزش تشکیل شده است که در بین این سه بعد، انگیزش اهمیت به سزایی دارد. تحلیل ها و بررسی ها نشان داده است که مطابق اصل افزایشی انگیزش درونی و بیرونی سطح انگیزش اولیه، نوع انگیزش بیرونی و زمان ارائه انگیزش بیرونی، بر آغاز، ادامه و پایان چرخة خلاقیت نقش دارند. با توجه به آنکه انگیزش بیرونی در جوامع جمع گرا از جمله ایران اهمیت به سزایی دارد و نمی توان نقش آن را در فعالیت های تحصیلی و خلاقانه افراد نادیده گرفت، شناخت شرایطی که استفاده از برانگیزاننده های بیرونی در آن منجر به پرورش خلاقیت گردد، ضروری است. تحلیل های انجام شده حاکی از آن است که اگر انگیزش بیرونی به جای کنترل و بازدارندگی، جنبه اطلاع دهی داشته باشد، اگر سطح انگیزش درونی اولیه فرد برای شروع چرخة خلاقیت بالا باشد و اگر این مشوق ها و برانگیزاننده ها در انتهای فعالیت خلاقانه ارائه شوند نه تنها جنبة بازدارنده ندارند بلکه موجب تسهیل فرآیند خلاقیت می گردند. در آخر آنکه می توان گفت خلاقیت گرچه نمی تواند فرمولی جهانی و همگانی داشته باشد اما برای رشد و پرورش آن برای همگان در هر فرهنگی که باشند امکان پذیر است.
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای هویت ملی دانشجویان (مطالعه موردی: دانشجویان مدیریت امور فرهنگی دانشگاه جامع علمی کاربردی رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای هویت ملی دانشجویان است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی پژوهشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته مدیریت امور فرهنگی دانشگاه جامع علمی کاربردی شهر رشت است که با توجه به تعداد دانشجویان از روش نمونه گیری سرشماری (کل شماری غیرتصادفی) و جهت بررسی ارتباط فرضیه ها از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان داد: هیچ یک از متغیرهای مستقل سرمایه اجتماعی، سبک زندگی و احساس تبعیض با هویت ملی در ارتباط نیستند و تنها متغیر میزان اعتماد به رسانه با هر سه بعد هویت ملی- که در این پژوهش مورد سنجش قرار گرفته اند- در ارتباط است. میزان اعتماد به رسانه بر بعد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تأثیر دارد. می توان گفت: میزان اعتماد به رسانه بر ارتقای هویت ملی دانشجویان تأثیرگذار است.