فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۶۴ مورد.
۶۴۱.

تحلیل نشانه شناسی پوسترهای فرهنگی به مثابه متن در آغاز دهه 80(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوسترهای فرهنگی نظام نشانه ای نوشتاری نظام نشانه ای تصویری پیرس سوسور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۲۴
نشانه شناسی پوستر به مثابه متن، یک فرصت تحلیلی برای ورود به جهان متن تجسمی است تا به واسطه دلالت های متنی آن، قدرت کشف و شناسایی مفاهیم موجود متنی ایجاد گردد. پوسترهای فرهنگی، یکی از مقوله های گرافیک با استفاده از نشانه های تصویری و نوشتاری ارتباط میان مخاطب و اثر را شکل داده، اما با میدان بیشتری برای نمایش تخیل ورزی مواجه و از این نظر متمایز اند. این آثار در آغاز دهه 80، چون نقطه عطفی از لحاظ کمّی وکیفی تفاوت های عمده ای نسبت به گذشته داشته است. هدف مقاله پیش رو این است که با تحلیل، تاویل و شناخت و بررسی میان نشانه ای نشانه های تصویری و نوشتاری پوسترهای فرهنگی در آغاز دهه80، به گرایش های حاکم بر آثار پی ببرد. گفته پردازان، دال های (نشانه های تصویری و نوشتاری) گفته خود را به شکل هوشمندانه ای درهم تنیده که علاوه بر دلالت معنایی در نظام نشانه ای خاص خود، هم زمان در نظام های نشانه ای دیگر نیز ایفای نقش کنند تا دریافت معنا برای گفته خوان به تعویق بیفتد. نشانه شناسی کلاسیک (پرس و سوسور)، دلالت های معنایی دال واحد در نظام پیچیده یک متن تجسمی را با توجه به نظام های نوشتاری و تصویری رمزگشایی خواهد کرد. در نتیجه گفته پردازان، گرایش هایی چون کمینه گرایی، وجه تصویرسازانه، غیاب عکس و تغزلی برخورد کردن با گفته، اهمیت دانستن پردازش در ذهن مخاطب و غیره را در گفته خود منعکس کرده اند.
۶۴۲.

تبیین و تطبیق وجوه بی علاقگی در تجربه ی زیباشناختی از نظر کانت، شوپنهاور و نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی امر زیبا بی علاقگی تجربه ی زیباشناختی زیباشناسی آلمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۰
بی علاقگی یکی از ویژگی های اساسی تجربه زیباشناختی قرن هجدهم بریتانیا و آلمان است. در این پژوهش با روش تحلیلی-تطبیقی، چیستی مولفه ها و وجوه بی علاقگی در شاخه آلمانی آن مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از شناخت وجوه بی علاقگی، ایجاد تمایز میان تجربه ی زیباشناختی و سایر تجارب شناختی، اخلاقی و نیز ذوقی است. قائل شدن به چنین تفکیکی، از جستجو در آرای کانت حاصل شده است. اما آیا دیدگاهی به این سرسختانه که در مرحله اول به خودمختاری و جدایی تجربه و امر زیباشناختی از سایر تجارب می انجامد، در تفکر شوپنهاور و نیچه هم قابل پیگیری است؟ این پژوهش با تأمل در زیباشناسی سه متفکر یعنی کانت؛ شوپنهاور و نیچه، بی علاقگی را در سه دسته نظری، عملی و حسی قابل تقسیم می بیند و بر این نکته تأکید می کند که کانت در هر سه شاخه با رادیکال ترین نحوه نگاه، زمینه اساسی اندیشه شوپنهاور و نیچه را فراهم آورده است. نتیجه اینکه شوپنهاور با تغییراتی در این رویکرد، همچنان نوکانتی باقی می ماند، اما مسیر حرکت نیچه به منزله یک متفکر پساکانتی در بخش بی علاقگی حسی (به ویژه در تبارشناسی اخلاق)، به جهت رویکرد و تأکیدات متفاوت، از تفکر کانت فاصله می گیرد. از این رو، این پژوهش رویکرد کانت را سرسخت، دید شوپنهاور را منعطف و نگاه نیچه را در بحث بی علاقگی، ضعیف ارزیابی می کند. 
۶۴۳.

نخل بندی؛ نمونه ای از صحنه آرایی در حوزه فرهنگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صحنه پردازی صحنه آرایی نخل بندی نخل بندان شبه نمایش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۹۸
هنر، بخش جدانشدنی از زندگی آدمی درگذر زمان است که از دیرباز در همه ابعاد زندگی اش نمودی آشکار داشته است. یکی از شاخص ترین وجوه آن، آراستن مجالس، محافل و انجام تزیینات مکان برگزاری مراسم بوده. این تزیینات گاه برای مجالس آیینی و دینی، گاه برای شادباش و سرگرمی و زمانی نیز برای عزا انجام می گیرد. با توجه به اشارات موجود در اسناد مکتوب، این نوع از مجلس آرایی ها درگذشته نیز کاربرد داشته و هر بخشی از آن تحت عنوان خاصی به اصناف مختلف و اساتید گوناگون مربوط می شده است. بر اساس مستندات موجود و با توجه به نزدیک تر شدن مرزهای هنر نسبت به هم می توان گفت که در برخی از این مراسم ها و مجالس، جلوه هایی از هنرهای نمایشی نیز متجلی بوده که به تعبیر امروزی، این نوع آرایش ها نقش صحنه آرایی را برای آن نمایش ایفا می کرده است. هدف این مقاله از یک سو آشنایی با موضوع نخل بندی و از سوی دیگر مرزبندی میان دو مفهوم نخل بندی و نخل گردانی است. نگارندگان در این پژوهش کوشیده اند تا با بررسی متون کهن و با روش توصیفی – تحلیلی، به شرح و چگونگی یکی از این شیوه های مجلس آرایی، در حوزه فرهنگ ایران بپردازند که با عنوان «نخل بندی» شناخته می شده است. بر اساس نتایج حاصل از پژوهش، چگونگی اجرای نخل بندی متأثر از زمان، مکان، طبقه اجتماعی و... بوده است.  
۶۴۴.

بررسی جامعه شناسانه نمایشنامه چهارصندوق نوشته بهرام بیضایی با تکیه بر آرای لوسین گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیضایی لوسین گلدمن جامعه شناسی چهار صندوق ساختارگرایی تکوینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۶۶
از نظر لوسین گلدمن، فرد نویسنده عناصر خلاقیتش را از زمانه خویش و جامعه ای که در آن زندگی می کند، می گیرد. در جامعه افرادی استثنایی حضور دارند که علاوه بر توانایی ذاتی هنری ، آگاهی شان هم نسبت به جهان بینی طبقه اجتماعی خودشان به حداکثر میزان ممکن است. اگر این افراد به توانایی بیان بدیع مسائل طبقاتی دست پیدا کنند، می توانند آثاری بیافرینند که بیانگر جهان بینی طبقه اجتماعی خودشان باشد. آنچه باعث برجستگی نوابغ می شود، توانایی آنها در بیان ارزش های جهان شمول جامعه انسانی است. بهرام بیضایی نیز هنرمندی ست که نگاهی جامعه شناسانه و پرسشگر دارد. او هم، عناصر تعیین کننده کارش را از جامعه ای که در آن زندگی می کند، می گیرد و با استفاده از ذوق هنری ای که دارد، آثاری ماندگار خلق می کند. در این راه، دانش او از میهنش، به غنای آثارش افزوده است. در این مقاله، نمایشنامه چهار صندوق، نوشته بهرام بیضایی با هدف دست یابی به شناختی بهتر از جامعه و گروه های اجتماعی دوران نگارش نمایشنامه و با استفاده از رویکرد جامعه شناسی هنر و نظریه ساختار گرایی تکوینی لوسین گلدمن که شامل دو مرحله دریافت و تبیین است، مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل این نمایشنامه، نشان داد که چگونه ساختار اجتماعی جامعه ایران نیز می تواند تاثیر خود را بر اثر هنری بگذارد.
۶۴۵.

نقش عکاسی و بیگانه سازی در هنر زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عکاسی در هنر زمینی هنر زمینی بیگانه سازی ساختار شکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۱۲
در هنر زمینی عکس ها تنها شاهدان آثار بوده و به اندازه ی آن ها اهمیت می یابند. هدف از نگارش این مقاله پرداختن به نقش عکس در آثار هنرمندان هنر زمینی و اثبات اهمیت آشنایی زدایی و بیگانه سازی در ذات این شاخه ی هنری است. پرسشی که مطرح می شود این است که عکس و بیگانه سازی درهنر زمینی چه نقشی داشته اند؟ از یافته های این پژوهش می توان به مواردی چون: بزرگی آثار، میرا بودن آنها، اجرای آثار در فضای خارج از گالری ها و قرار گرفتن آن ها در محیط طبیعی اشاره کرد. همچنین نتیجه ای که از آثار مطروحه حاصل می شود: اهمیت "نقش عکس" به منظور بقای اثر و "ضرورت ساختار شکنی به منظور بیگانه سازی" با روش هایی چون شکل گیری ابهام در معنی اثر، از میان بردن عادت های دیداری، تغییر در اندازه ی آثار، اجرای اثر هنری خارج از گالری، دگرگون کردن ماده ی اثر هنری و ادغام آن در محیط، و ... می باشد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله: توصیفی- تحلیلی و شیوه ی گردآوری منابع مورد نظر نیز کتابخانه ای می باشد.
۶۴۶.

چالش تجربه زیبائی شناختی در بستر سوبژکتیویته دکارتی

کلید واژه ها: زیباشناسی تجربه زیباشناختی سوبژکتیویسم اومانیسم دکارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۳۲۸
سوبژکتیویته منتج از کوجیتوی دکارت، بر بستر رخدادهای متنوعی از جمله هنر اومانیستی رنسانس شکل گرفت، این تحول اندیشه ای بدیع و نگرشی شامل عرصه های مختلف فلسفی است. ازمنظر دکارت زیبایی سوبژکتیو است و هر چیزی که سلیقه یا حساسیت ذهنی ما را ارضاء کند، زیبا است؛ این رویکرد پس از دکارت نیز  تداوم می یابد و با محوریت یابی ذوق در پنداشت امرزیبا، در آرای متفکرانی همچون: برک، هیوم وکانت بارور می گردد. در این پژوهش با تکیه برماهیت سوبژکتیو تجربه زیباشناسی، بر ساحت انفسی تجربه تاکید می گردد واز این طریق بحث     را ازچالش های حاکم بر داوری زیبا شناختی، که عمدتا مبتنی بر لحاظ عناصر عینی و ابژکتیو در قضاوت زیباشناختی است، متوجه ساحت انفسی تجربه و درنهایت محوریت فرد در صدور این داوری ها گرداند. پرسش اصلی این پژوهش در راستای چالشی است که بر ماهیت سوبژکتیویته بر بستر زیبایی شناسی رخ می دهد؛ اینکه چگونه سوبژکتیویته دکارت در دوران معاصر مورد نقد  واقع شده است، نقدهایی که منجر به تغیرات مهمی در تفکر و هنر گردیده است. چالش سوبژکتیویته دکارت، زمینه را برای چالش بزررگ سوبژکتیویته در عصر حاضر و محوریت یابی فرد به جای انسان کلی، فراهم می گرداند. پژوهش حاضر پژوهشی کیفی است که درآن نگارنده به روش مطالعه اسنادی اطلاعات را گردآوری کرده است.
۶۴۷.

تقابل سکون / حرکت در سینمای عباس کیارستمی بر مبنای نظریه زیبایی شناسی سکون لورا مالوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لورا مالوی عباس کیارستمی سکون حرکت نگاه خیره لاکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
لورا مالوی به عنوان منتقد روش سینمای کلاسیک هالیوود در بازنمایی تصویر زن، لحظه توقف زمان در فیلم و ثابت شدن تصویر سینمایی را بسیار مهم می داند. او در کتاب مرگ ۲۴ بار در ثانیه: سکون و تصویر متحرک به تحلیل حضور همزمان و متناقض سکون و حرکت در سینما می پردازد. سینمای عباس کیارستمی مطالعه موردی مالوی در این زمینه است و از آن به عنوان سینمای عدم قطعیت یاد می کند. در این پژوهش به این مسأله پرداخته شده است که مالوی چگونه سینمای کیارستمی را به عنوان سینمای تأخیر و سکون معرفی می کند، در حالی که استفاده از نماهایی از اتومبیلِ در حال حرکت ویژگی سبک شناختی سینمای کیارستمی است. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است و رویکرد اصلی نیز تحلیل روان کاوانه بر مبنای نظریات ژاک لاکان است. نقد روانکاوانه لاکانی تحلیل روش های متجلی شدن امیال ناخودآگاه شخصیت یا نویسنده نیست بلکه تحلیل خود متن و رابطه متن باخواننده است. در تحلیل تقابل سکون و حرکت در آثار کیارستمی ، مفاهیم تکرار و بازگشت و تأثیر آنها بر خاطره تماشاگر و همچنین نگاه خیره دوربین بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگاه دوربین کیارستمی در داخل اتومبیل حس اقامت گزیدن در حرکت و در نتیجه حضور چندوجهی در فضا و زمان را به بیننده منتقل می کند.
۶۴۸.

نگرشی بر ژرفانمایی (پرسپکتیو) در نگارگری ایرانی برپایه آرای ابن هیثم در المناظر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقاشی سنتی ایران (نگارگری) ژرفانمایی (پرسپکتیو) ابن هیثم دانش مناظرومرایا (نورشناسی)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۶۱
ژرفانمایی در نسخه نگاره های ایرانی با آنچه امروز از پرسپکتیو دانسته می شود، بسیار متفاوت است. در نگارگری، پیکره های دورتر را هم اندازه پیکره های نزدیک تر، اما بالاتر از آن ها بازنموده اند. پژوهشگران این شیوه را در عبارتِ «بالاتر یعنی دورتر» خلاصه کردند. گمان می رود چنین عبارتی، گوناگونی ژرفای صحنه ها و مفاهیم در پس آن ها را بیان نمی کند، زیرا پذیرفتنی نیست هنری چندصدساله که در خدمت بازگفت دیداری روایات ادبی متفاوت بوده است، یکی از مهم ترین ارکان صحنه پردازی (ژرفا) را چنین ساده انگارانه بازنموده باشد. براین پایه، پرسش های جستار حاضر برمی آید: مبانی شکل گیری ژرفانمایی بالاوپایین چیست؟ آیا بربنیان این مبانی می توان گوناگونی ژرفانمایی را چندان که ایرانیان قدیم درمی یافتند، بازفهمید؟ رسالات مناظرومرایای کهن (المناظر ابن هیثم)، درک مفهوم ژرفا در نگاه ایرانیان و تبیین شیوه های بازنمایی آن را ممکن می سازد. براین بنیان، شش گونه ژرفانمایی در نقاشی ایرانی شناختنی است که هریک از جهتِ عمق صحنه ها، کاربرد و مفهوم با یکدیگر تفاوت دارد: انبوه نگاری؛ انجمن نگاری؛ بوستان نگاری؛ صحرانگاری؛ ژرفانمایی با لایه های میانجی؛ و ژرفانمایی های ساختمانی. پژوهش درپیِ فهم تاریخی اثر می کوشد دریافت مخاطب امروز را به فهم بیننده سده های پیشین نزدیک گرداند و چارچوب های نادیده نگارگری ایرانی را بازنمایاند. ازاین رو، پژوهشی بنیادین با رویکردی تاریخی است که اصول المناظر را به شیوه توصیف بازمی خواند و ژرفانمایی نگاره ها را با توصیف تحلیل و نیز سنجش چارچوب های علمی و هنری (تطبیق هم زمان) تبیین می کند.
۶۴۹.

از مستند اجتماعی تا مستند شهری (بررسی تطبیقی بین آثار چند عکاس اروپایی که از ایران نیمه قرن 19 تا نیمه قرن20 عکاسی کرده اند)

نویسنده:

کلید واژه ها: عکاسی مستند اجتماعی پرشیا(ایران) آلبرت هوتس الکساندر ایاس جورج استیونس لارنس لاکهارت فریا استارک اینگه مورات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۷۹۵
در این مقاله، گرایش«عکاسان مستند اجتماعی»  با ملیت های مختلف اروپایی(روسیه، انگلستان، هلند، آلمان و ...) در بازه زمانی نیمه قرن 19 تا نیمه قرن20 با رویکردی بسترگرایانه به منظور تحلیل نگرش عکاسان مزبور که در پرشیا(ایران کنونی)عکاسی کرده اند، دستمایه تحقیق و بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، به دست آوردن«نگرش» هرکدام از عکاسان مزبور در محدوده زمانی مورد نظر و همچنین تعیین تفاوت ها و تشابهات آنان در نگرش های بازیابی شده بوده است. در مورد هر عکاسی ابتدا زندگی نامه کاری او آورده و سپس به تحلیل نگرش وی پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگرش عکاسان منتخب که ماحصل کار آنان است در تولید و مصرف هم خوانی ندارند. عکاسان مورد بررسی بر سوژه های انسانی خویش در سرزمین ایران اعمال قدرت و سلطه گری داشته اند. داعیه اصلاح طلبی که وجه بارز و مشخص عکس های مستند اجتماعی قلمداد می شود فقط در رویه و سطح ظاهری آثار نمود دارد و به فرجام عملی نرسیده است و عمدتاً جلوه های جستجوگری وجهان گردی در کارهایشان بارز و شاخص می باشد. کارکردِ اسنادی و بایگانی که سرنوشت محتوم عکس های آرشیو شده در بایگانی هاست، از خلال آثار آنها قابل دریافت است. سویه چرخش از عکاسی«مستند اجتماعی» به سمت عکاسی«مستند شهری» وجه تمایز مشخص دیگری است که این تحقیق آن را هویدا و آشکار می کند. 
۶۵۰.

کاربرد خلاقانه ی محصولات بازیافتی فرش براساس مفاهیم توسعه پایدار در طراحی داخلی معاصر

کلید واژه ها: خلاقیت بازیافت فرش توسعه پایدار طراحی داخلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۳۵۹
دست بافته ها از با   ارزش ترین صنایع دستی کشور محسوب می شوند که برخاسته از فرهنگ جامعه اند. از مهم ترین عرصه های حضور دستبافته ها در زندگی انسان، کاربرد آن در دکوراسیون داخلی است. امروزه به سبب تحول در شیوه ی زندگی نیازهای جدیدی در عرصه طراحی داخلی شکل گرفته است. از این رو خلاقیت و نوآوری در تغییر و هماهنگی این بافته ها با دنیای امروز ضروری است. با علم به اینکه خلاقیت بر نوآوری و کنار گذاشتن اصول جا   افتاده تأکید داشت و این خود آسیب هایی را به عرصه صنایع دستی وارد خواهد کرد، لذا مفهوم خلاقیت در این مقاله در چارچوب نظریه ی توسعه پایدار دنبال شده است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با رویکرد توصیفی– تحلیلی به انجام رسیده است. شیوه جمع آوری اطلاعات براساس مطالعات کتابخانه ای و پژوهش های میدانی است که در روش میدانی از شیوه ی مصاحبه و عکسبرداری استفاده شده است. نتایج مذکور حاکی از آن بود که دستبافته ها قدرت و توانمندی بازگشت به طبیعت را دارا بوده و از همین رو بازیافت آنها حائز اهمیت می باشد. لذا قرابت زیادی با اهداف و مؤلفه های توسعه پایدار دارند و نهایتاً اینکه می توان از طریق ایجاد تولیدات خلاقانه ی حاصل از فرش های بازیافتی محصولات متنوعی از جمله کوسن، پاف، مبلمان، نیمک و غیره را وارد طراحی داخلی معاصر کرد.
۶۵۱.

بازخوانی مکان و فضای نمایش ایرانی در منتخبی از نگارگری ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمایش ایرانی فضای نمایش مکان نمایش نگارگری رویکرد بازتاب معماری و دراماتورژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۴۸
بازخوانی به عنوان برابر نهاده ای برای دراماتورژی، یکی از ابعاد فرایندی جامع برای به روزرسانی سنت هاست. نمایش به عنوان هنری اجتماعی در گفتگو با جامعه است، بنابراین هم شکل دهنده ایده ها در جامعه و هم بازتاب دهنده ویژگی های جامعه است. با وجود آنکه جنبه های نمایشی ادبیات و فرهنگ ایرانی هنوز پتانسیل های بسیاری برای به روزرسانی دارد، منابع و مدارک اندکی برای بازخوانی نمایش ایرانی وجود دارد. اما نگارگری ایرانی حاوی اطلاعات ارزشمندی از صور خیال هنرمند ایرانی و بازتاب دهنده اطلاعات بسیاری از جمله معماری، نمایش و جامعه است. این مقاله که پژوهشی بین رشته ای در معماری، نمایش و نگارگری است، با روش تاریخی-تحلیلی به کمک رویکرد بازتاب در جامعه شناسی هنر، در تلاش برای بازخوانی مکان نمایش ایرانی در نگارگری ایرانی است. نتایج گویای آن است که نگارگران در انتخاب موضوع و شیوه بیانی متاثر از بسیاری نکات مهم نمایشی از جمله نحو مکان های مکث و تامل در شهر و منظرفرهنگی برای برپایی انواع نمایش، خرده نمایش و خلق مکان های همگرای اجتماعی بوده اند. بنابراین می توان بازتابی از انواع نمایش ها و عناصر نمایشی از جمله انواع صحنه های میدانی، قابی و تخت گاهی را در آنها مشاهده کرد.
۶۵۲.

نقش رنگ سیاه و سفید در طراحی لباس فیلم مبتنی بر نشانه شناسی رولان بارت ( مطالعه موردی: 2 فیلم سینمایی آناکارنینا و بانوی زیبای من)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام پوشاک سیاه و سفید رولان بارت طراحی لباس فیلم آنا کارنینا بانوی زیبای من

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۲۰۳
نظام پوشاک که به عنوان یکی از عناصر نشانه ای توسط یکی از مهم ترین نظریه پردازان دانش نشانه شناسی رولان بارت (1980-1915) مطرح شد، رویکردی به اهمیت اجزای لباس در نشان دادن حالات و روحیات انسان هاست. این نظام به عنوان زبان تصویری در بیان شخصیت پردازی به ویژه در آثار سینمایی دارای کارکردی ویژه است. در این پژوهش، دو فیلم سینمایی با عناوین: آناکارنیناو بانوی زیبای من، با هدف بیان نقش نظام پوشاک به عنوان عنصر نشانه ای از منظر رولان بارت، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. این تحقیق با توجه به نقش و اهمیت رنگ در شخصیت پردازی لباس آثار سینمایی؛ سعی داشته به تاثیر گذاری رنگ لباس بازیگران در بیان احساسات و تضاد شخصیتی آنان بپردازد. هدف پژوهش، صرفاً بررسی 2عنصر سیاه و سفید است که بیانگر تضاد شخصیتی کامل هستند و نوع ژانر و یا اهداف دیگری در انتخاب فیلم ها دخیل نبوده است. نتایج به دست آمده نشانگر آنست که سیاهی و سفیدی، نقش قابل توجهی در بیان احساس و رفتار بازیگران داشته و همسو با متن داستان و بازی بازیگران قرار گرفته است. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. گردآوری داده ها با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است.
۶۵۳.

تحلیل بازنمایی فضاهای جنسیتی در نگارگری دوره ایلخانی؛ بررسی فضاهای جنسیتی شده بر اساس نگاره های جامع التواریخ و شاهنامه بزرگ ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایلخانی فضاهای جنسیتی نگارگری جامع التواریخ شاهنامه بزرگ ایلخانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۳
نوشتار حاضر تلاشی است تا بر اساس نگاره های برجای مانده از دوره ایلخانی، فضاهای جنسیتی بازنمایی شده در آن شناسایی و نسبتِ حضور زنان و مردان مورد مداقه قرار گیرد. در این راستا، نگاره های دو نسخه مهم بر جای مانده از این دوره، جامع التواریخ و شاهنامه بزرگ ایلخانی بررسی شده است. نگاره های جامع التواریخ، گویای تاریخ مغولان و نگاره های شاهنامه بزرگ ایلخانی، به تاریخ اساطیری ایران اشاره دارد. طبقه بندی نگاره ها به مثابه مواد فرهنگی و توجه به فرایند زمانی، از ویژگی های روش شناختی باستان شناسی این پژوهش به شمار می رود. با استناد به این موارد، فضاهای بازنمایی شده در دو ساحت کلی فضای غیریکجانشینی (اردوهای مغول) و فضای شهری، تفکیک و به موضوعات مختلف در فضاهای عمومی و خصوصی در هر یک از نگاره ها پرداخته شده است. حاصل پژوهش اینکه در نگاره هایی که به تاریخ مغولان اشاره دارد، نقش زنان در فضاهای گوناگون بسیار پررنگ تر است و نمی توان فضای طرد شده جنسیتی را در آن بازشناخت. در حالی که زنان در نگاره هایی با موضوع تاریخ ایرانی، عموماً دارای نقشی منفعلانه و تنها در جایگاه نظاره گر در روزنه های معماری بازنمایی شده اند. ایوان، پرده و پنجره های مشبک، از جمله نشان های فضایی است که یادآور حضور زنان است. بنابراین فضاهای شهری و ساختمانی که در نگاره ها بازنمایی شد ه اند، از تفکیک پذیری های جنسیتی بیشتری نسبت به فضاهای اردویی برخوردار است. 
۶۵۴.

پژوهشی بر برندسازی استراتژیک شهری، مطالعه میزان اثربخشی و طرح هویت بصری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندسازی استراتژیک شهری هویت بصری شهری استراتژی های برندسازی تصویر شهر دیزاین هویت بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
امروزه نهادهای دولتی و شهری در تلاشند تا شهرها را با تدوین راهبردهایی، به مقاصدی برای زندگی، اشتغال، تفریح، تحصیل و یا سرمایه گذاری بدل کنند. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، مطالعه برندسازی استراتژیک شهری، ارتباط آن با هویت بصری شهری و تعیین میزان اثرگذاری آن و پاسخ به این پرسش است که آیا برنامه های اجرایی در جهت پیاده سازی استراتژی های هویت ساز، می توانند بر جلب نظر و منافع اقتصادی برای شهرها اثرگذار باشند؟ در این پژوهش، مفاهیم کلیدی و استراتژی های متداول برای تبدیل تصویر یک شهر به عنوان برندی شناخته شده و میزان اهمیت و اثربخشی طرح های اجراشده برجسته، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. پژوهش بینا رشته ای حاضر، از منظر روش شناسی، توصیفی-تحلیلی، بر اساس هدف، نظری-کاربردی و ماحصل مطالعات کتابخانه ای و اسنادی است. نتایج مطالعات انجام گرفته، نشان گر توجهی فزاینده حول موضوع مذکور است که در راستای تحقق آن، از راهبرد هایی مانند میزبانی رویدادهای بزرگ، کاربرد فضاهای مجازی و طراحی سازه های نمادین استفاده گردیده، و دیزاین هویت بصری نیز برای اعطای خصایص تصویری به چنین راهبردهایی به کار گرفته شده است. این مطالعات با این حال که نمایان گر نتایجی متفاوت از تحلیل راهبردهای اتخاذ شده بوده است، نشان می دهد که تدوین و اجرای طرحی همه جانبه ، یقیناً نتایجی اثرگذار را در پی خواهد داشت.
۶۵۵.

بررسی زمینه های رویکرد آنتروپومورفیک در نگارگری ایرانی

کلید واژه ها: آنتروپومورفیسم نگارگری ایرانی ادبیات دین اسطوره انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۳۵۲
نتروپومورفیسم، یا «انسان گونه انگاری» و یا «انساندیسی»، یکی از شاخه های انسان شناسی است، که در خصوص تشخّص  بخشی انسانی به غیر انسان، اعم از دیگر جانداران یا اشیاء بحث می کند. این پژوهش با هدف دست یابی به الگویی ساختارمند در تبیین رویکرد آنتروپومورفیک در نظام زیبایی شناختی نگارگری ایرانی تدوین شده و با بررسی گزیده ای از نسخ مصوّر برجای  مانده از تاریخ نگارگری ایران پس از اسلام، به روش تاریخی، توصیفی و تحلیلی، به گردآوری و تحلیل داده ها به روش مطالعات کتابخانه ای و اینترنتی پرداخته و در مجموع با دسته بندی نمودهای آنتروپومورفیک در قالب های گوناگون، به تبیین سازوکارهای آنتروپومورفیستی در نگارگری ایرانی پرداخته و به طرح پرسش: «آنتروپومورفیسم در آثار نگارگری ایرانی با چه زمینه ها و کیفیاتی نمود می باید؟» پرداخته است. در راستای پاسخ به این پرسش، و با مطالعه نسخه های متعدد نگارگری و آراء اندیشمندان و نیز مطالعه آثار ادبی و نسخه های خطّی مصوّر ایران پس از اسلام، به این نتیجه منتهی شده که نگارگری ایرانی با بهره مندی از پیشینه اساطیری و نیز دیدگاه شرقی مبتنی بر وحدت انسان و طبیعت با تکیه بر مضامین ادبی و حکمی به عنوان تجلی گاه آنتروپومورفیسم شناخته می شود. پژوهش حاضر، از نوع بنیادی بوده و با بررسی پژوهش های پیشین در حیطه روانشناسی، اسطوره  شناسی، جامعه شناسی مذهبی و تاریخ نگارگری تنظیم شده است. 
۶۵۶.

مطالعه تطبیقی عکس های مردم نگارانه آنتوان سوریوگین و نصراله کسرائیان از منظر پسااستعماری

کلید واژه ها: انسان شناسی تصویری مدرنیته شرق شناسی بومی گرایی اگزوتیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۴۱۰
پیوند تنگاتنگ میان عکاسی با علم انسان شناسی و فرآیند مدرنیته، امری انکارناپذیر است. دوربین عکاسی درعصر پوزیتیویست قرن نوزدهم ظهور کرد. عصری که در آن انسان شناسان در پی نظریه تطورگرایی و ظهور قدرت های استعماری، برای ثبت عینی و واقع گرایانه مردمان جوامع شرقی، نیاز به ابزاری مناسب داشتند. با ورود زودهنگام دوربین عکاسی به ایران، آنتوان خان سوریوگین در زمان قاجار و نصراله کسرائیان در دوران پس از انقلاب اسلامی به مستندنگاری از مردم پرداختند. با مطالعه تطبیقی عکس های مردم نگارانه این دو عکاس، با رویکردی انسان شناسانه و از دو منظر متفاوت، گفتمان شرق شناسی و بومی گرایی، این پرسش مطرح گردید که این گفتمان ها چگونه در آثار این عکاسان بازنمایی می شوند. برای پاسخ به این پرسش، از روش توصیفی و تحلیل تطبیقی بهره گرفته ودریافتیم که هر دو عکاس در روند ثبت تصویر دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند که در تقابل با فرهنگ اروپایی که در نگاه بیرونی خودش نسبت به پدیده ها داشت، مطرح می شوند. ما این نگاه را تحت عنوان اگزوتیسم می شناسیم.  بدین معنا که ما با افزودن ایسم به آخر این واژه،  آن را از حوزه گفتار عادی جدا و به حیطه ی گفتمانی انتقال می دهیم و ادعا می کنیم که اگزوتیسم نه یک مفهوم،  بلکه یک جریان فرهنگی و نوعی شیوه نگاه هست که گفتمان هایی را به همراه دارد.
۶۵۷.

سیر دگرگونی ساختاری موسیقی جان کِیج (مطالعه موردی: آهنگ سازی، نُت نویسی، جایگاه مخاطب)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جان کِیج موسیقی قرن بیستم آهنگ سازی نُت نویسی جایگاه مخاطب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۰۰
جان کِیج با گریز از سنّت های موسیقی گذشته و فرارَوی از مرزهای متعارف آن، بر فکر و عمل موسیقایی نیمه دوم قرن بیستم تأثیر عمیقی داشت. این تأثیرگذاری، به واسطه همکاری وی با جنبش های نوظهور آوانگارد معاصرش و تأثیرپذیری از آنها و همچنین نوآوری ها و ابتکارات متعدّدی بود که منجر به شکل گیری گستره وسیعی از آثار بسیار متنوع و خلاقانه در طول دوران حرفه ایِ او شد. امّا پژوهش های اندکی، روند تاریخی و عوامل مؤثر بر تحولات ساختاری آثار موسیقایی وی را به منظور تبیین سیر و چگونگی این تحولات ساختارشکنانه، مورد توجّه قرار داده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی-تحلیلی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای، سعی در بررسی سیر تحول ساختار موسیقی کِیج در سه سطح آهنگ سازی، نُت نویسی و جایگاه مخاطب، در طول دوران حرفه ای وی، نموده است. پژوهش حاضر در سیر تاریخی، طبقه بندی شده در سه نقطه عطف، نشانگر گذار به تجارب و ساختاری نامتعیّن، باز و نامحدود در موسیقی است. در بُعد تحلیلی نیز، کِیج، با کاربَست اصوات و ابزار روزمره، نویز و سکوت به عنوان مواد موسیقایی، طرح مقولات هم زمانی و مکان در موسیقی، دوری جُستن از تخصّص گرایی در آهنگ سازی، نُت نویسی گرافیکی و نامتعیّن و دخیل نمودن اجراگر و مخاطب در شکل گیری اثر، به ساختارشکنی و بازتعریف مجدّدِ معنای موسیقی دست می زند.
۶۵۸.

«ابداع» و تولید نشانه ها در هنر نقاشی از دیدگاه امبرتو اکو و نسبت آن با هرمنوتیک مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: «هنر نقاشی» «ابداع» «نشانه تصویری» «هرمنوتیک مدرن» «نشانه شناسی ادراکی»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
مطابق با نشانه شناسی امبرتو اکو، نشانه ی تصویری در هنر نقاشی، تنها بازسازی شماری از مشخصه های موضوع است که پس از گزینش برخی از آنها بر اساس رمزگانِ شناسایی و مطابق با قراردادهای گرافیکی، در یک بستر فرهنگی ایجاد می شود و همین امر باعث دریافت اثر از سوی مخاطبین می شود. اکو با ردّ واقع نماییِ بازنمایی های تصویری به موضوع «ابداع»: «ابداع معتدل» و «ابداع رادیکال» می پردازد. او در تحلیل های نشانه شناختی خود در حوزه ی نقاشی، ضمن توجه به آثار کلاسیک و مدرن، ترفند ابداع در این گونه آثار را، نه به معنای خلاقیّت زیباشناسانه، بلکه صرفاً به عنوان یکی از شیوه های تولید نشانه معرفی می کند. با این حال، در اینجا مواردی نظیر زبانِ فردی، ابهام و پوشیدگی معنا، خود انعکاسیِ رمزگان و ایجادِ نقش های نشانه ای جدید، بحث را به سمت یک نشانه شناسیِ ادراکی و همچنین تحلیل زیبا شناختیِ اثر هنری و هرمنوتیک مدرن سوق می دهد. نگارنده در این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن بررسی نشانه شناسی تصویری اکو، وجه پیوند نشانه شناسیِ ادراکی و هرمنوتیک مدرن را در آرای این اندیشمند ایتالیایی مورد واکاوی قرار داده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در نشانه شناسیِ هنر اکو، نشانه ی تصویری، یک واحدِ روایی است که در نسبت با جهانِ متن معنا می یابد؛ از این رو در تحلیل های نشانه شناختی، نه بر وجه قراردادی نشانه ها بلکه باید به کاربُردشناسیِ روایت توجه نمود.
۶۵۹.

روش های نگارش مولتی فونیک ها در نوازندگی ساز ابوا؛ و ارائه ی راهکار اصلاحی و کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولتی فونیک نظام نت نگاری تکنیک های گسترش یافته انگشت گذاری ابوا نگارش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۷۷
از آنجا که بسیاری از آهنگسازان معاصر هنگام نوشتن برای ابوا از مولتی فونیک ها استفاده می کنند، لازم است روشی برای نت نگاری آن ها توسعه یابد، تا بتوان پیچیدگی های خواست های آهنگسازی و نیازهای نوازنده را پاسخ داد. مقاله ی حاضر با این هدف تهیه شده تا روش های نت نگاری مرسوم را برای نوازندگان و آن دسته از آهنگسازانِ به خصوص جوان ایرانی که کمتر با دیدگاهی عمل گرایانه آشنایند و به واقع فقط از طریق کتاب ها و بدون ارتباط مستقیم با نوازنده به نگارش مولتی فونیک ها دست می زنند، به چالش گرفته و مشکلات آن ها تحلیل شود. در جریان این تحقیق با مطالعه، آنالیز و تطبیق روش های مختلف نت نگاریِ مولتی فونیک ها و با سنجش امکانات شیوه های موجود و همچنین با نمونه گیری از آن ها چنین نتیجه گیری می شود که هیچ گاه آنالیز صوتی مولتی فونیک ها یکسان نیستند و نمی توان انتظار خلق مولتی فونیکی با نغمه های مشخص را داشت. در نتیجه بهترین شیوه برای نگارش مولتی فونیک ها، روش نت نگاری انگشت گذاری روی خطوط حامل و همچنین درج محتویات نغمه های مولتی فونیک ها در قسمت پیوست قطعه است. با توجه به اینکه بسیاری از نظام های نت نگاری مولتی فونیک ها ابداعی هستند و هنوز کتاب های طبقه بندی شده ای در تسهیلِ به کارگیریِ آن ها برای نوازندگان جوان وجود ندارد، در این مقاله مولتی فونیک ها و علامت هایشان، در چارچوب تکنیک های نوازندگی ابوا نیز طبقه بندی می شوند که این امر به کمک نمودارهای ابداعی و طراحی شده توسط نگارنده میسر شده است.
۶۶۰.

مطالعه فرم چپله های هورامان از منظر ارتباط کلام و موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: موسیقی کردستان موسیقی هورامان چپله فرم شعر ده هجایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۷۳
مردم کرد در حیات خود، فرهنگ ها و ساختارهای موسیقایی گوناگونی را شکل داده اند. یکی از تأثیرگذارترین فرهنگ های موسیقایی کردستان، موسیقی هورامان است. فرهنگ موسیقایی این منطقه، به چارچوب جغرافیایی هورامان محدود نمی شود، بلکه نواحی جنوبی و غربی استان کردستان و شمال و غرب استان کرمانشاه را نیز در بر می گیرد. شناخت موسیقیِ بخش قابل توجهی از مناطق کردنشین، در گرو شناخت موسیقی هورامان است. این پژوهش با تمرکز بر مطالعه ی ارتباط واحدهای ساختاری کلام و موسیقی در یکی از گونه های موسیقی هورامان به نام چپله، به دنبال پاسخ به این پرسش است که رابطه ی میان کلام و موسیقی چپله ها و فرم این گونه ی هورامی چیست؟ به همین منظور با تجزیه و تحلیل و مطالعه اسنادی جامعه ی آماری شامل 118 عدد چپله، ابتدا واحدهای کلام، الگوهای ریتمیک، و جملات ملودیک –به عنوان سه عنصر آوایی چپله- استخراج، و سپس الگوهای تلاقی و تلفیق این سه عنصر مطالعه و طبقه بندی شد. این پژوهش، پس از مطالعه ی ساختارهای فرمال کلام و موسیقی، نهایتاً از نقطه نظر ارتباط این دو، چپله های مورد مطالعه را در چهار فرم کلی طبقه بندی می کند که در نام گذاری اعتباری این نوشتار عبارتند از چپله های یک جمله ای تک خشتی، یک جمله ای دو خشتی، یک جمله ای چهار خشتی، دو جمله ای (بند و برگردان).

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان