اکرم جمشیدی

اکرم جمشیدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تقابل سکون / حرکت در سینمای عباس کیارستمی بر مبنای نظریه زیبایی شناسی سکون لورا مالوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لورا مالوی عباس کیارستمی سکون حرکت نگاه خیره لاکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۸
لورا مالوی به عنوان منتقد روش سینمای کلاسیک هالیوود در بازنمایی تصویر زن، لحظه توقف زمان در فیلم و ثابت شدن تصویر سینمایی را بسیار مهم می داند. او در کتاب مرگ ۲۴ بار در ثانیه: سکون و تصویر متحرک به تحلیل حضور همزمان و متناقض سکون و حرکت در سینما می پردازد. سینمای عباس کیارستمی مطالعه موردی مالوی در این زمینه است و از آن به عنوان سینمای عدم قطعیت یاد می کند. در این پژوهش به این مسأله پرداخته شده است که مالوی چگونه سینمای کیارستمی را به عنوان سینمای تأخیر و سکون معرفی می کند، در حالی که استفاده از نماهایی از اتومبیلِ در حال حرکت ویژگی سبک شناختی سینمای کیارستمی است. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است و رویکرد اصلی نیز تحلیل روان کاوانه بر مبنای نظریات ژاک لاکان است. نقد روانکاوانه لاکانی تحلیل روش های متجلی شدن امیال ناخودآگاه شخصیت یا نویسنده نیست بلکه تحلیل خود متن و رابطه متن باخواننده است. در تحلیل تقابل سکون و حرکت در آثار کیارستمی ، مفاهیم تکرار و بازگشت و تأثیر آنها بر خاطره تماشاگر و همچنین نگاه خیره دوربین بررسی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نگاه دوربین کیارستمی در داخل اتومبیل حس اقامت گزیدن در حرکت و در نتیجه حضور چندوجهی در فضا و زمان را به بیننده منتقل می کند.
۲.

بررسی تحولات سبک سینمایی عباس کیارستمی در گذار از آنالوگ به دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کاربر مخابر مخاطب روش کیو عوامل تولیدخبر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۳۱۲
در سینمای آنالوگ تصویر بر اثر تابش نور بر روی ماده ی سلولوئید ثبت می شود. در تصویر آنالوگ ارتباط بین دوربین و ابژه ی ضبط شده در نسبت با زمان و فضا درک می شود. بنابراین، ارتباط بین واقعیت و بازنمایی آن در سینمای آنالوگ بسیار اهمیت یافته است. در مقابل، تبدیل اطلاعات ضبط شده به سیستم عددی در فناوری دیجیتال، ارتباط مادی بین شیء و تصویر را از بین برده است. برخی نظریه پردازان سینمایی معتقدند که تصویر دیجیتال به دنبال ارائه ی درست واقعیت نیست، بلکه روشی دقیق در شبیه سازی شیوه های بازنمایی است. هدف اصلی پژوهش حاضر این است که به تحلیل سبک سینمایی عباس کیارستمی در «گذار از سینمای آنالوگ به دیجیتال» بپردازد. عباس کیارستمی در آثار سینمایی خود پیش از ظهور تصویرسازی دیجیتال، بازنمایی تصویری را در ارتباط با ابزار سینما و مفهوم حرکت به ویژه از منظر هستی شناسی ذات رسانه ی سینما به چالش کشیده است. کیارستمی به ویژه در سه گانه کوکر (۱۳۷۳-۱۳۶۵) بر گسست بین واقعیت و بازنمایی آن تأکید می کند. بر این اساس می توان این پرسش را مطرح کرد که تغییر در فناوری رسانه ی سینما چگونه بر واقع گرایی سینمایی کیارستمی تأثیر گذاشته است. رویکرد این پژوهش تحلیل بر مبنای مفاهیم بازتابندگی، خود آگاهی و فاصله گذاری مدرن است؛ مفاهیمی که به طور معمول در توصیف سبک سینمایی کیارستمی مورد استفاده قرار می گیرند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رهایی حرکت دوربین دیجیتال ساخته شدن فیلمی همانند ده (۱۳۸۰) را ممکن کرده است که در آن کارگردان، بازیگران و مخاطب نقشی همسان دارند. کیارستمی با استفاده از فناوری دیجیتال از گسست بین سوژه و ابژه فراتر رفته که به نوعی زیبایی شناسی تعاملی در آثارش منتهی شده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان