فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۰۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تعداد خطاهای ایجاد شده برای یادگیری یک مهارت حرکتی شامل ضربه به توپ فوتبال جهت ایجاد نوع متفاوتی از یادگیری (یادگیری ضمنی در برابر یادگیری آشکار) بود. بدین منظور، 36 آزمودنی از دانش آموزان دختر 12 10 سال در سه گروه 12 نفری کم خطا، پرخطا و تمرین متغیر، هشت بلوک 25 تایی را در مرحله اکتساب برای هر هشت فاصله متفاوت اجرا کردند. سپس، از آزمودنی ها خواسته شد تا هرگونه تکنیکی که برای انجام موفقیت آمیز تکلیف استفاده کرده اند را گزارش کنند و عملکرد آن ها یک هفته بعد در یادداری، تکلیف دوگانه و انتقال در فاصله جدید با استفاده از خطای مطلق و متغیر ارزیابی شد. نتایج در مرحله اکتساب، پیشرفت معنا داری را برای سه گروه نشان داد (P=0.001). با این وجود، گروه کم خطا دارای خطای کمتری بودند (P=0.001). همچنین، تعداد قوانین گزارش شده در گروه کم خطا پس از تمرین، به طور معنا داری کمتر از دو گروه دیگر بود (P=0.001). نتایج آزمون یادداری و تکلیف دوگانه نیز عملکرد بهتر؛ یعنی خطای مطلق و متغیر کمتری را برای گروه کم خطا نسبت به دو گروه دیگر نشان می دهد (P=0.001). در انتقال فاصله جدید نیز گروه تمرین متغیر، خطای مطلق، متغیر کمتر (P=0.001) و عملکرد بهتری داشتند. از یافته ها استنباط می شود که کاهش خطا در طول تمرین منجر به یادگیری ضمنی مهارت ضربه فوتبال در کودکان کم سن می شود و این نوع یادگیری در شرایط اختلال (تکلیف دوگانه) در مقایسه با یادگیری آشکار، باثبات باقی می ماند، اما تعمیم پذیری و انتقال مهارت در شرایط جدید در یادگیری آشکار بهتر است.
اثر تصویرسازی پتلپ و تمرین تعادلی بر تعادل پویای سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر محققان به بررسی اثر تصویرسازی پتلپ بر عملکرد حرکتی و اینکه چطور تصویرسازی پتلپ می تواند موجب بهبود عملکرد شود، علاقه مند شده اند. هدف این پژوهش مقایسه اثر تصویرسازی پتلپ در برابر تمرین تعادلی بر تعادل پویای سالمندان بود. شرکت کنندگان 42 سالمند مرد ساکن شهر اراک بودند. آنها براساس نمره پیش آزمون تعادل پویا به چهار گروه تقسیم شدند. برای اندازه گیری تعادل پویای افراد، از آزمون تعادل بس و ستاره استفاده شد. گروه های تمرینی همگن شامل تصویرسازی پتلپ، تمرین تعادلی، تمرین ترکیبی (تمرین تعادلی و تمرین تصویرسازی پتلپ) و گروه کنترل بودند. گروه ها به جز گروه کنترل تمرینات را به مدت شش هفته و هفته ای سه جلسه انجام دادند که مدت زمان هر جلسه تمرینی 45 دقیقه بود. از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره با اندازه گیری مکرر برای تجزیه وتحلیل داده ها (در سطح معناداری1 0/0≥P) استفاده شد. نتایج نشان داد گروه های تمرین ترکیبی و تمرین تعادلی بهبود معنا داری در تعادل پویای بس و ستاره نشان دادند (000/0=P ، 001/0=P، 000/0=P، 000/0=P). گروه تصویرسازی پتلپ و گروه کنترل در تعادل پویای بس و ستاره بهبود معنا داری نشان ندادند (24/0=P ، 53/0=P، 36/0=P، 28/0=P). همچنین گروه ترکیبی بیشتر از گروه تمرین تعادلی بهبود در تعادل پویای بس و ستاره را نشان دادند (002/0= ,P004/0=P). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که تمرین تصویرسازی پتلپ به همراه تمرین جسمانی، تعادل پویا را در میان سالمندان مرد بهبود بخشید، ولی تصویرسازی پتلپ به تنهایی در بهبود تعادل پویای سالمندان مرد مؤثر واقع نشد.
تأثیر شیوه های مختلف خودگفتاری انگیزشی،آموزشی و ترکیبی بر خودکارامدی جسمانی، اکتساب و یادگیری تکلیف پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر شیوه های مختلف خودگفتاری انگیزشی، آموزشی و ترکیبی بر اکتساب و یادگیری یک تکلیف ادراکی حرکتی (دارت) و خودکارامدی جسمانی در دانش آموزان دختر 18-13 ساله بود. 48 دانش آموز دختر با میانگین سنی 46/15 سال که در پرتاب دارت مبتدی بودند، داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها پس از شرکت در جلسه آموزشی و پیش آزمون به چهار گروه 12 نفری شامل گروه های خودگفتاری انگیزشی، آموزشی، انگیزشی-آموزشی و تمرین جسمانی تقسیم شدند. دوره مداخله شامل 10 جلسه اکتساب، دو جلسه آزمون یادداری و یک جلسه آزمون انتقال بود. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یکراهه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در مراحل اکتساب، یادداری فوری و یادداری تأخیری شیوه های خودگفتاری ترکیبی (انگیزشی-آموزشی) و آموزشی بیشتر از خودگفتاری انگیزشی و تمرین جسمانی به بهبود عملکرد پرتاب دارت در نوجوانان 18-13 ساله منجر شد. در مرحله انتقال بهترین عملکرد مربوط به شیوه خودگفتاری آموزشی بود و سه شیوه دیگر به یک اندازه عملکرد داشتند. همچنین نتایج نشان داد که مداخله های مختلف اثر معنا داری بر خودکارامدی جسمانی افراد نداشت.
تأثیر تداخل ضمنی بر تعادل ایستا و پویای افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر تداخل ضمنی بر تعادل افراد کم توان ذهنی بود. بدین منظور 40 نفر از پسران کم توان ذهنی آموزش پذیر شهر قزوین (میانگین سنی 120/3 ±45/24 سال) به طور تصادفی به دو گروه تمرینی قالبی و تصادفی تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون، آزمودنی های هر گروه با توجه به نوع آرایش تمرینی خود، تمرینات خود را به مدت 4 هفته (3 جلسه در هر هفته) به عنوان مرحله اکتساب، انجام دادند. سپس از آزمودنی ها، آزمون اکتساب و پس از 48 ساعت، به ترتیب آزمون های یادداری و انتقال به عمل آمد. پس از تأیید توزیع طبیعی داده ها از طریق آزمون کولموگروف اسمیرنوف و بررسی همگنی واریانس ها با آمارة لون، نتایج تحلیل واریانس اندازه های تکراری نشان داد که اعمال مداخله مؤثر بوده است و گروه ها پیشرفت معنا داری داشته اند (0005/0P=). همچنین نتایج تی مستقل به منظور مقایسه دو گروه در تعادل ایستا نشان داد که گروه تمرین تصادفی در آزمون یادداری بهتر عمل کرد (007/0P=)، درحالی که اختلاف معناداری در آزمون انتقال بین گروه ها مشاهده نشد (061/0P=). همچنین، نتایج تعادل پویا نشان داد که گروه تمرین تصادفی، نسبت به گروه تمرین قالبی عملکرد بهتر و اختلاف معناداری در آزمون یادداری و انتقال داشت (به ترتیب 001/0P= و 002/0P=). بنابراین افراد کم توان ذهنی نیز می توانند از تأثیرات سودمند تمرین تصادفی بهره مند شوند.
تأثیر دستور العمل های کانون توجه درونی و بیرونی بر یادگیری حفظ تعادل پویا در کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفازپژوهشحاضر، بررسیتأثیر دستور العمل های کانون توجه درونی و بیرونی (دور و نزدیک) بر یادگیری حفظ تعادل پویا در کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیرمی باشد. روش این پژوهش، نیمه تجربی بوده و جامعه آماری آن را تمامی دانش آموزان پسر کم توان ذهنیمدارس استثنائی ناحیه دو شهر اهواز که در سال ( 94-1393 ) مشغول تحصیل بودند به تعداد 169 نفر تشکیل دادند که از میان آن ها، 40 دانش آموز هشت تا 12 سال به روش در دسترس و هدفمندبه عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و به صورت تصادفی در چهار گروه قرار گرفتند (توجه درونی، توجه بیرونیدور، توجه بیرونی نزدیک و کنترل). در پژوهش حاضر، تکلیف شامل: ایستادن آزمودنی ها بر رویصفحه نیرو در سه شرایط کنترل، توجه بیرونی نزدیک و توجه بیرونی دور بود.آزمودنی ها پس از شرکت در پیش آزمون، به مدت سه جلسه و در هر جلسه 15 کوشش را برای حفظ تعادل روی دستگاه تعادل سنج تمرین نمودند و پس از 48 ساعت در آزمون یادداری شرکت کردند. براساس نتابج آزمون تحلیلواریانسیک راههمشخص می شودکهدرآزمون تعادل، تفاوتمعناداریبینگروه هاوجود دارد. همچنین، دریافت می شود که آزمودنی ها در حالت توجه بیرونی دور عملکرد بهتری داشته اند و نیز این که بیماران در شرایط توجه بیرونی دور نسبت به توجه بیرونی نزدیکو توجه درونی، تعادل پویای بهتری دارند ((P<0.05.باتوجهبهنتایج پیشنهادمی شود جهتبهبودمهارت هایتعادلیدرکودکان کم توان ذهنی،از دستورالعمل هایکانونتوجهبیرونیدوراستفادهشود.
تأثیر و ماندگاری کوتاه مدت یک دوره تمرین ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای کودکان دارای تأخیر در رشد تعادل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر و ماندگاری تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای کودکان دارای تأخیر در رشد تعادل بود. بدین منظور 30 دانش آموز پسر پایه اول دبستان (با میانگین سنی 5/8 سال) از میان 162 نفر اولیه با خرده آزمون های تعادلی تبحر حرکتی بروینینکس- اوسرتسکی (BOT-2) غربال شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر) و تجربی (15 نفر) گمارده شدند. گروه کنترل برنامه عادی تمرینات کلاس ورزش را داشتند. قبل از اجرای برنامه تمرینی ثبات مرکزی، تعادل ایستای آزمودنی ها با تست رومبرگ و تعادل پویا با تست وای مورد سنجش قرار گرفت. گروه تجربی تمرین ثبات مرکزی را برای هشت هفته انجام دادند و تعادل ایستا و پویای آنان اندازه گیری شد. سپس جهت پی گیری ماندگاری کوتاه مدت اثر تمرین، آنان تمرین را برای چهار هفته متوقف کردند و متغیرهای مورد نظر دوباره اندازه گیری شد. داده ها با روش تحلیل کوواریانس یک طرفه مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از تأثیر معنادار تمرین ثبات مرکزی بر عملکرد تعادل در گروه آزمایشی بود. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گیری نمود که برنامه تمرینی ثبات مرکزی دارای اثرات کوتاه مدتی بر عملکرد حرکتی کودکان می باشد. یکی از پیشنهادات این پژوهش این است که این گونه برنامه های تمرینی جهت افزایش قابلیت حرکتی کودکان به ویژه تعادل استفاده شود.
رواسازی و پایایی ترجمة فارسی""مقیاس وابستگی به تمرین-تجدیدنظرشده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های تاریک فعالیت بدنی، وابستگی به تمرین است. این تحقیق با هدف رواسازی مقیاس وابستگی به تمرین-تجدید نظرشده انجام شد. جامعة آماری را شرکت کنندگان در فعالیت بدنی منظم در شهر کرمانشاه با هدف قهرمانی و ورزش همگانی تشکیل دادند. نمونه 307 نفر و در دسترس انتخاب شد که 155 نفر (%5/50) مرد و 152 نفر (%5/49) زن بودند. داده ها با 1) پرسشنامة مشخصات فردی و 2)مقیاس وابستگی به تمرین- تجدید نظرشدة سیمون داونس و همکاران (2004) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از محاسبة میانگین و انحراف استاندارد و برای آزمودن روایی سازه (عاملی)، از روش تحلیل عاملی تأییدی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری استفاده شد. ضریب همبستگی پیرسون و آلفای کرونباخ به ترتیب برای محاسبة پایایی آزمون مجدد و همسانی درونی استفاده شد.
نتایج شاخص ریشة میانگین مجذور برآورد تقریب (RMSEA) 039/0 بود که زیر شاخص 05/0 می باشد. شاخص برازش مقایسه ای بنتلر (CFI) و شاخص برازش تاکر لویس یا غیرهنجاری بنتلر - بونت (TLI/NNFI) به ترتیب 95/0 و 93/0 بود. براساس نتایج، اندازة شاخص های برازندگی مدل اندازه گیری مرتبة دوّم مقیاس وابستگی به تمرین تجدید نظرشده، قابل قبول بود و از پرسشنامة اصلی 7-عاملی و 21-گویه ای حمایت کرد. ضریب همبستگی پیرسون، پایایی کل مقیاس را تأیید کرد (94/0) و آلفای کرونباخ برای کل مقیاس نیز 86/0 به دست آمد که این نتایج، روایی و پایایی نسخة فارسی مقیاس وابستگی به تمرین –تجدید نظر شده را تأیید کرد. از این پرسشنامه می توان برای اهداف آموزشی و پژوهشی استفاده کرد.
تاثیر تواتر خودگویی آموزشی و انگیزشی بر اجرای مهارت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثر تواتر خودگویی آموزشی و انگیزشی بر اجرای مهارت پرتاب دارت بود. 38 نفر دانشجوی پسر غیر ورزشکار به صورت داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند. شرکت کنندگان بر اساس نمرات پیش آزمون در دو گروه خودگویی آموزشی و انگیزشی با تواتر یک تکرار و سه تکرار قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس برای اندازه گیری های تکراری 2 گروه (انگیزشی و آموزشی) × 3 شرایط آزمون (پیش آزمون، خود گویی با یک تکرار و خودگویی با سه تکرار) تحلیل شدند. نتایج نشان داد خودگویی آموزشی و انگیزشی با یک تکرار بر عملکرد حرکتی پرتاب دارت اثر معنادار دارد، اما خودگویی آموزشی و انگیزشی با سه تکرار بطور معناداری باعث کاهش عملکرد حرکتی پرتاب دارت شد. نتایج مؤید این است که تواتر خودگویی بر اجرای مهارت پرتاب دارت اثر منفی دارد.
مقایسة فرایند اکتساب خبرگی در کشتی گیران مدال آور جهانی و کشوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسة فرایند اکتساب خبرگی در کشتی گیرانِ مدال آور کشوری و جهانی بود. بدین منظور، 40 مدال آور کشوری و جهانی به صورت دردسترس و هدفمند انتخاب شدند. با روش مصاحبة گذشته نگر، سن شروع و میزان تمرینات کشتی، تمرینات آمادگی جسمانی و آمادگی روانی کشتی گیران ثبت شد. داده های با آزمون تی مستقل تحلیل شد. بین دوگروه به لحاظ سن شروع تمرین کشتی تفاوت معناداری مشاهده نشد. میزان تمرین هدفمند مدال آوران جهانی و کشوری در مرحلة نمونه گیری (6-12 سال) و تخصصی شدن تفاوتی با یکدیگر نداشت و تنها تفاوت به میزان تمرین هدفمند کشتی در مرحلة سرمایه گذاری مربوط می شد. هیچ کدام از مدال آوران کشوری و جهانی قبل از شانزده سالگی مهارت های روانی را تمرین نکرده بودند و تنها 20 درصد کشتی گیران بعد از سن شانزده سالگی به تمرین مهارت های روانی پرداخته بودند. یافته های این مطالعه می تواند برای برنامه ریزان ورزشی، مربیان و والدین، آموزنده باشد و مثمر ثمر واقع شود.
تأثیر سطوح متفاوت بینایی و مقدار تمرین بر دقت پرتاب دارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس فرضیه اختصاصی تمرین، در دسترس بودن بینایی در طول تمرین، به تخریب عملکرد در آزمون انتقال بدون بینایی منجر می شود. یک فرضیه این است که بینایی کامل به عنوان منبع اطلاعاتی غالب مانع پردازش منابع حسی دیگر می شود، در این صورت احتمالاً تضعیف بینایی موجب کاهش تسلط بینایی بر دیگر منابع حسی می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین تأثیر سطوح متفاوت بینایی و مقدار تمرین بر دقت پرتاب دارت اجرا شد. به این منظور 30 نفر از دانشجویان دختر راست دست دانشگاه شهید بهشتی با میانگین سنی 47/1±80/22سال، داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه بینایی کامل، بدون بینایی و بینایی تضعیف شده تقسیم شدند. مراحل اکتساب شامل دو مرحله تمرین کم (45 کوشش) و تمرین زیاد (300 کوشش) بود. نتایج تحلیل واریانس دو عاملی مرکب (3×2) نشان داد که حذف بینایی اثر تخریبی در اوایل تمرین نداشت، اما پس از تمرین زیاد، با حذف بینایی اثر تخریبی در اجرای گروه بینایی کامل، مشاهده شد (001/0=P). همچنین عملکرد گروه بینایی تضعیف شده تحت تأثیر حذف بینایی قرار نگرفت که می توان نتیجه گرفت که بینایی تضعیف شده احتمالاً مانع پردازش دیگر منابع اطلاعات حسی نمی شود. یافته های این تحقیق از فرضیه اختصاصی تمرین پس از 300 کوشش تمرینی با حذف بینایی حمایت کرد. اما از این فرضیه با اضافه کردن بینایی حمایت نشد و غالب بودن اطلاعات حس عمقی مشاهده نشد. احتمالاً وابستگی به منبع اطلاعات آور برتر (در اینجا بینایی) زودتر اتفاق می افتد، درحالی که وابستگی به منبع اطلاعاتی ثانویه (حس عمقی) زمان بر است و بعد از تعداد کوشش های تمرینی بیشتری رخ می دهد.
مقایسه مهارت های بنیادی جابجایی کودکان مبتلا به ناهنجاری های اندام تحتانی با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول مراحل رشد حرکتی، مهارت های ینیادی جابجایی تاثیربسزایی در تقویت رشد حرکتی در طول عمر خواهند داشت چرا که با ایجاد امکان برای واکاوی بیشتر محیط موجبات رشد بهتر را مهیا می کند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه مهارت های بنیادی جابجایی در کودکان 7 سال مبتلا به ناهنجاری های اندام تحتانی با افراد سالم بود. جامعه آماری تحقیق حاضر، دانش آموزان پسر 7 سال دارای ناهنجاری های اندام تحتانی ساکن شهر قزوین بودند. پس از تهیه لیست مدارس، چند مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس در یک غربالگری اولیه تعداد 96 کودک دارای ناهنجاری اندام تحتانی (کف پای صاف، زانوی ضربدری و پرانتزی) از میان جامعه آماری شناسایی شدند. در این تحقیق برای ارزیابی راستای زانو و اندازه گیری زانوی ضربدری و پرانتزی از کولیس با دقت 1/1 میلی متر استفاده شد. برای ارزیابی قوس کف پا از روش CSI استفاده شد. مهارت های حرکتی جابجایی آزمودنی ها به وسیله آزمون مهارت های حرکتی درشت اُلریخ ویرایش دوم بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد، تفاوت معنی داری در اجرای مهارت های بنیادی بین گروه کف پای صاف و زانوی پرانتزی جابجایی با گروه کنترل اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0<P). در صورتی که اختلاف معنی داری در گروه زانوی ضربدری با گروه کنترل در اجرای مهارت های بنیادی جابجایی یافت شد (05/0 >p). نتایج حاصله نشان داد که انحراف ایجاد شده در ناهنجاری زانوی ضربدری علاوه بر ایجاد اختلال در راستای اندام تحتانی، می تواند بر عملکرد کودکان در مهارت های جابجایی تأثیر منفی بگذارد.
تأثیر قید تکلیف بر یادگیری الگو و پارامتر حرکت به هنگام یادگیری مشاهده ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر قید تکلیف بر یادگیری الگو و پارامتر حرکت به هنگام یادگیری مشاهده ای می باشد. بدین منظور، 16 نفر که همگی راست دست بودند به صورت تصادفی به دو گروه با توپ و بدون توپ تقسیم شدند. هر دو گروه فیلم نمایش نقاط نورانی کل بدن را مشاهده کردند و تنها یکی از گروه ها می بایست مشابه با الگو، یک توپ را به سمت هدف پرتاب می کرد (دارای قید تکلیف) و گروه دیگر در مورد وجود هدف خارجی تکلیف اطلاعی نداشت (بدون قید تکلیف). گروه ها در مرحله اکتساب 20 کوشش را انجام دادند و یک روز بعد به منظور انجام آزمون یادداری، پنج کوشش را اجرا نمودند. شایان ذکر است که کینماتیک حرکت افراد به منظور مقایسه با کینماتیک الگو ثبت شد و تغییرپذیری در هماهنگی درون عضوی و نیز اختلاف حداکثر سرعت مچ از الگو محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که گروه بدون توپ در هماهنگی حرکتی نسبت به گروه با توپ، بیشتر شبیه به الگو عمل کرده است، اما در حداکثر سرعت مچ، رفتار گروه با توپ بیشتر شبیه به الگو می باشد. این نتایج هم در اکتساب و هم در یادداری مشاهده می شود. دلیل احتمالی این نتایج می تواند صرف نظر کردن گروه با توپ از الگوی حرکت به منظور دست یابی به هدف خارجی حرکت باشد.
انتقال از ادراک به عمل: نقش یکپارچگی بینایی شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر یکپارچگی بینایی شنوایی بر ادراک و بازتولید و نیز انتقال از ادراک به عمل انجام گرفت. بدین منظور، 30 آزمودنی در سه گروه بینایی، بینایی شنوایی (تک کانالی) و بینایی شنوایی (دوکانالی) قرار گرفتند. افراد در گروه بینایی، الگوی فرد ماهری را تماشا کردند و افراد در گروه های بینایی شنوایی، هم زمان با الگوی بینایی، سرعت زاویه ای مفصل آرنج (تک کانالی) و سرعت زاویه ای مفاصل آرنج و مچ (دو کانالی) را به صورت سونیفیکیشن دریافت نمودند. الگوی مورد نظر، پنج مرتبه ارائه گردید و افراد به 10 سؤال در ارتباط با جنبه های مختلف الگو پاسخ دادند و سپس، در آزمون های بازشناسی پارامتر و الگو شرکت کردند. برای مفاصل آرنج و مچ، چهار متغیر خطای حداکثر سرعت زاویه ای فلکشن، خطای حداکثر سرعت زاویه ای اکستنشن، خطای حداکثر دامنه حرکتی فلکشن و پارامتر زمان کلی شناسایی گردید. نتایج نشان می دهد که در متغیر درصد اطمینان پاسخ گویی و نه پاسخ به سؤالات، بین گروه های آزمایشی تفاوت معناداری وجود دارد (P=0.001). در مرحله بازتولید نیز در متغیرهای خطای حداکثر سرعت زاویه ای اکستنشن و پارامتر زمان کلی هر دو مفصل، بین گروه ها تفاوت معناداری به نفع گروه های دو حسی مشاهده می شود (P<0.05). به طور کلی، در این پژوهش اثر مثبت یکپارچگی بینایی شنوایی بر ادراک و بازتولید و نیز انتقال مثبت ادراک عمل، به ویژه برای گروه های دو حسی تأیید گردید. این نتایج با فرضیه تناسب حسی هم راستا است و بیان می کند که در تکلیف شوت جفت بسکتبال، به دلیل سازگاری های زمانی خاص، حس شنوایی نقش مثبتی را در ادراک بهتر الگوی سرعت زاویه ای ایفا می کند.
تأثیر وجوه حسی تصویرسازی ذهنی بر یادگیری مهارت شوت سه گام بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدفاز اجرای پژوهش حاضر، تعیین تأثیر وجوه حسی تصویرسازی ذهنی بر یادگیری شوت سه گام بسکتبال بود. بدین منظور،40 دانشجوی دختر (میانگین سنی: 5/2±23 سال) به صورت داوطلبانه در پژوهش شرکت نمودند وپرسش نامه تصویرسازی حرکتی تجدیدنظر شده هال و مارتین را به منظور مشخص نمودن توانایی تصویرسازی تکمیل کردند. پس از آموزشاولیه ، شرکت کنندگان 10 کوشش مربوط به پیش آزمون را انجام دادند و سپس،بر اساس نمرات پیش آزمون و به روش آرایش جور کردن نمرات در چهار گروه تصویرسازی بینایی، جنبشی، شنیداری و کنترل قرار گرفتند. مرحله اکتساب شامل شش جلسه تمرین بود و 48 ساعت پس از آزمون اکتساب، آزمون یادداری و آزمون انتقال انجام شد. یافته های حاصل از آزمون تحلیل واریانس مرکب با اندازه های تکراری درمورد عامل آزمون نشان می دهد که اثرات اصلی گروه و آزمون و نیز تعامل بین این دو متغیر معنادار می باشد. یافته های آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس در اندازه های تکراری به عنوان آزمون های تعقیبی اثر تعامل نیز بیانگر این هستند که عملکرد سه گروه تصویرسازی در آزمون های اکتساب، یادداری و انتقال به طور معناداری بهتر از گروه کنترل می باشد؛ در حالی که تفاوت معناداری بین سه گروه تجربی مشاهده نمی شود. علاوه براین، گروه های تجربی در آزمون های اکتساب و یادداری، پیشرفت معناداری را نسبت به پیش آزمون داشته اند. یافته های پژوهش بیان می کنند که مربیان و معلمان ورزشی با استفاده از هر یک از وجوه حسی بینایی، شنیداری و جنبشی در تصویرسازی می توانند یادگیری مهارت شوت سه گام بسکتبال را تسهیل نمایند.
تأثیر خستگی ناشی از شدت های متفاوت تمرین بر زمان بندی پیش بین انطباقی همراه با تغییرات درون کوششی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر خستگی ناشی از شدت های متفاوت تمرین بر زمان بندی پیش بین انطباقی همراه با تغییرات درون کوششی است. آزمودنی ها یک گروه 15 نفری با دامنه سنی 97/0±33/20 سال بودند که به صورت داوطلبانه در دسترس از میان دانشجویان پسر کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی انتخاب شدند. پس از انتخاب آزمودنی ها و نرم افزار (نرم افزار زمان بندی پیش بین انطباقی)، کلیه آزمودنی ها در سه سطح مختلف خستگی (استراحت، شدت متوسط و شدت بالا )، یک بلوک 10 کوششی از تکلیف پیش بینی را با سرعت های درون کوششی افزایشی و کاهشی بر روی تردمیل انجام دادند. پس از بررسی طبیعی بودن داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرونوف و نیز بررسی تجانس واریانس هاتوسط آماره لوین، داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معناداری (05/0) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که در سرعت افزایشی، خطای متغیر خستگی ناشی از شدت متوسط تمرین (50 درصد) معنادار نمی باشد (05. P>0)، اما خطای مطلق معنادار است (05.P<0). همچنین، خطای متغیر، خطای مطلق و نیز خستگی ناشی از شدت بالای تمرین (80 درصد) معنادار می باشد (05.P<0). براساس یافته ها، در سرعت کاهشی، تأثیر خستگی ناشی از شدت متوسط تمرین (50 درصد) خطای متغیر و خطای مطلق در اجرای زمان بندی پیش بین انطباقی معنادار نمی باشد (05. P>0)، اما خستگی ناشی از شدت بالای تمرین (80 درصد) در اجرای زمان بندی پیش بین انطباقی در خطای مطلق و متغیر معنادار است (05. P<0). به طور کلی، نتایج نشان داد که محرک های سریع تر و خستگی ناشی از شدت بالای تمرین، با افت بیشتری در عملکرد زمان بندی پیش بین انطباقی همراه هستند.
اثر تمرین در آب به همراه دلفین و بدون دلفین بر مهارت های حرکتی درشت کودکان هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه اثر تمرین در آب به همراه دلفین و بدون دلفین بر مهارت های حرکتی درشت کودکان هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم می باشد. آزمودنی ها، 10 کودک هشت ساله مبتلا به اختلالات طیف اوتیسم در جزیره کیش بودند که به صورت تصادفی در دو گروه تمرین در آب به همراه دلفین و تمرین در آب بدون دلفین قرار گرفتند. جمع آوری داده ها از طریق آزمون برونینکس اوزرتسکی انجام گرفت و آزمودنی های هر دو گروه پس از پیش آزمون که اجرای آزمون برونینکس اوزرتسکی بود، به مدت 16 جلسه برنامه اسپارک را در خشکی انجام دادند. علاوه براین، گروه تمرین در آب به همراه دلفین پس از اجرای برنامه اسپارک، به تمرین در آب به همراه دلفین پرداخت؛ درحالی که گروه دیگر به اندازه گروه تمرین در آب به فعالیت در آب بدون حضور دلفین مشغول بود. در پایان جلسه شانزدهم، از آزمودنی های هر دو گروه آزمون برونینکس اوزرتسکی به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس نشان می دهد که پس از دوره تمرین، تفاوت معناداری در مهارت های تعادل، قدرت و هماهنگی اندام فوقانی دو گروه مشاهده می شود (P<0.05)؛ در حالی که در فاکتورهای سرعت دویدن، چابکی و هماهنگی دو سویه تفاوتی مشاهده نمی شود (P>0.05). همچنین، مقایسه نمره کلی مهارت حرکتی درشت بر اساس مجموع نمرات هر یک از خرده آزمون ها بیانگر تفاوت معنادار گروه تمرین در آب به همراه دلفین با گروه تمرین در آب بدون دلفین می باشد (P<0.05). این یافته ها تأیید مجددی است بر این نکته که تمرین در آب به همراه دلفین موجب بهبود مهارت های حرکتی درشت کودکان دارای اختلالات طیف اوتیسم می گردد
تأثیر فعالیت ورزشی اجباری با شدت متوسط بر فراموشی ناشی از آلزایمر در رت های نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی فعالیت ورزشی اجباری با شدت متوسط بر فراموشی ناشی از آلزایمر در رت های نر بالغ بود. به این منظور 48 سر رت نر بالغ از نژاد آلبینو- ویستار به صورت تصادفی در شش گروه و هر گروه، 8 سر جایگزین شدند، شامل گروه های کنترل، دریافت کننده دارونما (سالین)، دریافت کننده دارو- ورزش، سالین- ورزش، ورزش و دریافت کننده دارو. از داروی دیسیکلومین (mg/kg16) به منظور ایجاد فراموشی شبه آلزایمر و ورزش با شدت متوسط (60 دقیقه در روز× 30 روز)، استفاده شد. آموزش و آزمون حیوانات با استفاده از ماز آبی موریس انجام گرفت. یافته ها نشان داد که گروه دریافت کننده دیسیکلومین نسبت به گروه ورزش، کنترل و سالین در مراحل اکتساب (044/0=P) و به خاطرآوری (031/0=P) تأخیر زمانی بیشتری در رسیدن به سکو داشت. اما بین گروه های ورزش، ورزش – سالین، نسبت به ورزش – دیسیکلومین اختلاف معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که اختلاف معناداری (تأخیر زمانی در رسیدن به سکو) بین گروه های دیسیکلومین– ورزش، سالین– ورزش نسبت به دیسیکلومین در مراحل اکتساب (005/0= P) و به خاطرآوری (002/0= P) ، مشاهده شد. در نتیجه، نتایج این مطالعه نشان داد که دیسیکلومین موجب تخریب حافظه و یادگیری در مرحله اکتساب و به خاطرآوری می شود و 30 جلسه دویدن با شدت متوسط (اجباری) می تواند از تخریب حافظه جلوگیری کند.
تکانش گری حرکتی و یادگیری مهارت های پایه بسکتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های تکانش گری افراد، الگوهای حرکتی آنها را در یادگیری مهارت های ورزشی تحت تأثیر قرار می دهد. ازاین رو در این تحقیق تأثیر سطوح مختلف تکانش گری حرکتی بر یادگیری مهارت های پایه بسکتبال بررسی شد. به این منظور سه گروه 12 نفری از پسران 10 تا 12 ساله که با توجه به سطوح تکانش گری حرکتی تعیین شده بودند، همراه گروه کنترل که به صورت تصادفی انتخاب شده بود، در یک دوره آموزشی مهارت های پایه بسکتبال شرکت کردند. برای ارزیابی نتایج عملکرد افراد از آزمون های پاس بسکتبال ایفرد (AAHPERD) و آزمون پاس هان (Hann) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون، یادداری و انتقال استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس و تحلیل واریانس به ترتیب در مراحل پس آزمون (0001/0=P) و یادداری (011/0=P) در مورد تکلیف پاس ایفرد نشان داد که همراستا با افزایش سطوح تکانش گری حرکتی افراد، برتری شایان توجهی در اجرای این آزمون مشاهده می شود، درحالی که در تکلیف پاس هان، عملکرد بهتر همراستا با کاهش سطوح تکانش گری مشاهده شد. تفاوت های مشاهده شده بین گروه ها در مرحله انتقال از نظر آماری معنا دار نبود (P=0/112). با استناد به این یافته ها می توان گفت که سطوح مختلف تکانش گری حرکتی یکی از عوامل اصلی اثرگذار در یادگیری مهارت های ورزشی با در نظر گرفتن مهارت های سرعت محور و دقت محور است.
مقایسه اثر تمرینات ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر دو نوع تمرین ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی زنان سالمند می باشد. بدین منظور، 54 سالمند به صورت دردسترس انتخاب گردیدند و به شکل تصادفی به سه گروه تمرین ایروبیک (با میانگین سنی 85/4± 78/67 سال)، تمرین پیلاتس (با میانگین سنی 49/5±50/66 سال) و بدون تمرین (کنترل) (با میانگین سنی 27/6±58/68 سال) تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته و 60 دقیقه در هر جلسه در تمرینات مربوطه شرکت کردند و شرکت کنندگان گروه کنترل نیز ملزم شدند که در هیچ گونه تمرینات سازمان یافته ای شرکت نکنند و تنها به فعالیت های روزانه خود مشغول باشند. شایان ذکر است که عملکرد شناختی، قبل و بعد از دوره مداخله اندازه گیری شد. همچنین، به منظور سنجش عملکرد شناختی از آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین استفاده شد و جهت تحلیل داده ها، تحلیل واریانس یک راهه با کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس (نسخه 16) به کار رفت. یافته ها نشان می دهد که هم تمرینات ایروبیک و هم تمرینات پیلاتس باعث بهبود عملکرد شناختی در مؤلفه خطای درجاماندگی (شکل گیری مفاهیم، سودبردن از تصحیح و انعطاف پذیری شناختی) می شود (P<0.001). همچنین، برمبنای یافته ها، اختلاف معناداری به لحاظ آماری بین گروه های تحت مطالعه از منظر مؤلفه تعداد طبقات تکمیل شده (نگهداری مفاهیم) مشاهده نمی شود (P=0.052). علاوه براین، نتایج بیانگر این است که تمرینات پیلاتس نسبت به تمرینات ایروبیک، به لحاظ اثر گذاری بر عملکرد شناختی در مؤلفه خطای درجاماندگی مفیدتر می باشد (P<0.05). به طورکلی، می توان گفت که استفاده از تمرکزهای ذهنی مکرر که ماهیت ورزش پیلاتس می باشد ممکن است عامل برتری این ورزش نسبت به ایروبیک در بهبود بیشتر عملکرد شناختی باشد.
تأثیر تمرین بدنی و مشاهده ای بر ویژگی های الکترومیوگرافی عضلات اصلی درگیر در مهارت سرویس بلند بدمینتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین ت أثیر تمرین بدنی و مشاهده ای بر ویژگی های الکترومیوگرافیک عضلات فعال منتخب در اجرای سرویس بلند بدمینتون می باشد. بدین منظور، 30 نفر از دانشجویان دختر در رشته های غیر تربیت بدنی (با میانگین سنی 93/0±80/20 سال) پس از پیش آزمون و به صورت تصادفی در سه گروه ده نفری تمرین بدنی، مشاهده ای و ترکیبی جای گرفتند. شایان ذکر است که حین انجام سرویس بلند بدمینتون در پیش آزمون، از عضلات دوسر، سه سربازویی و قسمت میانی دلتوئید، الکترومیوگرافی سطحی انجام شد. همچنین، هنگام مشاهده در گروه تمرین مشاهده ای و پس از چهار جلسه تمرین، از آزمودنی های تمام گروه ها(مشابه با پیش آزمون) تست الکترومیوگرافی به عمل آمد. از آزمون آماری تحلیل واریانس مختلط سه در دونیز جهت تحلیل داده ها استفاده شد.یافته ها نشان می دهد که زمان فعالیت، میانگین و اوج فعالیت نرمال سازی شده در عضلات دوسربازویی و دلتوئید در پس آزمون نسبت به پیش آزمون تغییر معنا داری داشته است . همچنین، از دیدگاه عصب فیزیولوژیک، مشاهده فعالیت فرد دیگر، مکانیسمی آینه ای را فعال می کند و تحریک زیر بیشینه عمل ادراک شده، منجر به تسهیل حرکتی برای رفتار تقلیدی می شود.