هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر دو نوع تمرین ایروبیک و پیلاتس بر عملکرد شناختی زنان سالمند می باشد. بدین منظور، 54 سالمند به صورت دردسترس انتخاب گردیدند و به شکل تصادفی به سه گروه تمرین ایروبیک (با میانگین سنی 85/4± 78/67 سال)، تمرین پیلاتس (با میانگین سنی 49/5±50/66 سال) و بدون تمرین (کنترل) (با میانگین سنی 27/6±58/68 سال) تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، سه جلسه در هفته و 60 دقیقه در هر جلسه در تمرینات مربوطه شرکت کردند و شرکت کنندگان گروه کنترل نیز ملزم شدند که در هیچ گونه تمرینات سازمان یافته ای شرکت نکنند و تنها به فعالیت های روزانه خود مشغول باشند. شایان ذکر است که عملکرد شناختی، قبل و بعد از دوره مداخله اندازه گیری شد. همچنین، به منظور سنجش عملکرد شناختی از آزمون دسته بندی کارت ویسکانسین استفاده شد و جهت تحلیل داده ها، تحلیل واریانس یک راهه با کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس (نسخه 16) به کار رفت. یافته ها نشان می دهد که هم تمرینات ایروبیک و هم تمرینات پیلاتس باعث بهبود عملکرد شناختی در مؤلفه خطای درجاماندگی (شکل گیری مفاهیم، سودبردن از تصحیح و انعطاف پذیری شناختی) می شود (P<0.001). همچنین، برمبنای یافته ها، اختلاف معناداری به لحاظ آماری بین گروه های تحت مطالعه از منظر مؤلفه تعداد طبقات تکمیل شده (نگهداری مفاهیم) مشاهده نمی شود (P=0.052). علاوه براین، نتایج بیانگر این است که تمرینات پیلاتس نسبت به تمرینات ایروبیک، به لحاظ اثر گذاری بر عملکرد شناختی در مؤلفه خطای درجاماندگی مفیدتر می باشد (P<0.05). به طورکلی، می توان گفت که استفاده از تمرکزهای ذهنی مکرر که ماهیت ورزش پیلاتس می باشد ممکن است عامل برتری این ورزش نسبت به ایروبیک در بهبود بیشتر عملکرد شناختی باشد.