فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۵۵۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط کایفوزیس و لوردوزیس با تعادل در دانش آموزان با هایپرکایفوزیس، هایپرلوردوزیس، هایپوکایفوزیس و هایپولوردوزیس و مقایسة تعادل در دو گروه هایپرکایفوزیس و هایپوکایفوزیس و دو گروه هایپرلوردوزیس و هایپولوردوزیس بود. به این منظور 350 دانش آموز به طور داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. انحنای ستون فقرات آزمودنی ها به وسیلة اسپاینال ماوس ارزیابی شد. از این تعداد، 20 فرد دارای هایپرکایفوزیس (با میانگین سنی 80/0±7/12 سال، وزن 01/1±50 کیلوگرم، قد 09/0± 156 سانتی متر)، 20 فرد دارای هایپوکایفوزیس (با میانگین سنی 89/0±2/12 سال، وزن 11/1±45 کیلوگرم، قد 11/0±149 سانتی متر)، 20 فرد دارای هایپولوردوزیس (با میانگین سنی 96/0±75/12 سال، وزن 17/1±75/50 کیلوگرم، قد 11/0±151 سانتی متر) و 20 فرد دارای هایپولوردوزیس (با میانگین سنی 91/0±1/12 سال، وزن 02/1±48 کیلوگرم، قد 10/0±153 سانتی متر) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای ارزیابی تعادل ایستا، پویا و انحناهای ستون فقرات، به ترتیب از آزمون تعادلی لک لک، آزمون تعادلی ستاره و اسپاینال ماوس استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و t مستقل استفاده شد (05/0 ≥ P). نتایج نشان داد ارتباط منفی و معنی داری بین ناهنجاری کایفوزیس با تعادل ایستا و پویا وجود دارد (05/0 P≤). همچنین تعادل ایستا و پویا به طور معنی داری در افراد هایپرکایفوزیس نسبت به هایپوکایفوزیس کمتر است. بین لوردوزیس و تعادل ایستا و پویا و همچنین بین تعادل ایستا و پویا در دو گروه هایپر و هایپولوردوزیس، تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0 P>). به نظر می رسد لازم است مربیان ورزش مدارس و تیم های ورزشی با بررسی های دوره ای، افراد با این نوع ناهنجاری و به وی ژه هایپرکایفوزیس را به عنوان افراد مستعد آسیب به علت کاهش تعادل، برای برنامه های پیشگیرانه بیشتر مورد توجه قرار دهند.
دیدگاه فیزیوتراپیست های ایرانی به کاربرد مهارت های روان شناسی در برنامه های بازتوانی ورزشکاران آسیب دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر عبارت است از بررسی دیدگاه فیزیوتراپیست های ایرانی به کاربرد مهارت های روان شناسی در برنامه های بازتوانی ورزشکاران آسیب دیده. برای این منظور، فیزیوتراپیست های 65 باشگاه ورزشی در سه شهر تهران، اصفهان، و شیراز به صورت هدفدار انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه استانداردشده روان شناسی ورزش و فیزیوتراپی (PSPQ) بود که آروینن بارو و همکاران در سال 2007 استفاده کردند و در مجله بازتوانی به چاپ رسید. در این پرسشنامه وضعیت روانی ورزشکاران آسیب دیده از دید فیزیوتراپیست ها، مهارت های روانی مورد استفاده آن ها در درمان ورزشکاران، و برخی موارد دیگر ارزیابی شده بود. در مجموع، 52 نفر پرسشنامه ها را به طور کامل برگرداندند. نتایج این تحقیق نشان داد 98 درصد فیزیوتراپیست ها معتقد بودند ورزشکاران آسیب دیده از لحاظ روحی تحت تاثیر آسیب قرار می گیرند. همچنین، 1/96 درصد درمان ورزشکار آسیب دیده را از لحاظ روانی مهم دانستند. در تحقیق حاضر، 75 درصد از فیزیوتراپیست ها عنوان کردند که تاکنون هرگز ورزشکاران آسیب دیده را به علت مشکلات روانی ناشی از آسیب به روان شـناسان ارجــاع نداده اند. 73 درصد از آن ها به روان شناسان معتبر دسترسی نداشتند، و 8/78 درصد از آن ها هیچ روش استاندارد و خاصی برای ارجاع ورزشکاران آسیب دیده به روان شناسان نمی شناختند. به گفته فیزیوتراپیست ها، تمایل به ادامه ورزش (7/0±5/4) مهم ترین مشکل روانی ورزشکاران آسیب دیده بوده است. از نظر فیزیوتراپیست ها، اعتماد به نفس(1/46 درصد) مهم ترین خصوصیت روانی برای موفقیت در برنامه بازتوانی است، ضمن آنکه افزایش اعتماد به نفس (96/0±2/4)، تشویق به مثبت نگریستن به درمان (99/0±4)، و آموزش فنون ریلکسیشن عضلانی (1/1±7/3) به ترتیب مهم ترین تکنیک های روانی فیزیوتراپیست ها در درمان ورزشکاران آسیب دیده بوده است. در مجموع 5/86 درصد، آموزش در زمینه روان شناسی را برای فیزیوتراپیست ها لازم و ضروری دانسته اند. ایجاد همکاری متقابل بین روان شناسان و فیزیوتراپیست ها و برگزاری کارگاه ها و سمینارهای روان شناسی در رفع نیازهای آموزشی فیزیوتراپیست ها در زمینه مهارت های روان شناختی کمک کننده است.
اثر ماساژ بر کوفتگی عضلانی تأخیری عضلات پشت ران در مردان جوان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثر ماساژ بر کوفتگی عضلانی تأخیری در مردان جوان غیر ورزشکار است. 14 پسر غیرورزشکار دانشجو (سن 14/1±28/24 سال، قد 48/0±75/1 متر، وزن 43/5±14/73 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 06/1±42/23 کیلوگرم بر مترمربع و چربی بدن 35/1±71/14 درصد) به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی ها به¬طور تصادفی به دو گروه ماساژ و شاهد تقسیم شدند. کوفتگی عضلانی تأخیری با اجرای سه نوبت ۱۵ تایی با ۷۰ درصد یک تکرار بیشینه توسط دستگاه خم¬کننده زانو، با انقباض برون¬گرا ایجاد شد. دو ساعت بعد از انجام پروتکل تمرینی، گروه تجربی به مدت ۲۰ دقیقه ماساژ دریافت کرد. کراتین¬کیناز و نوتروفیل های پلاسما، قدرت بیشینه، دامنه حرکتی مفصل زانو و میزان درک درد، 24 و 48 ساعت پس از تمرین بررسی شد. پس از اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف، نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه¬گیری مکرر و آزمون t مستقل نشان داد که ماساژ تأثیر معنی داری بر میزان کراتین کیناز پلاسما، قدرت بیشینه و دامنه حرکتی مفصل زانو در 24 و 48 ساعت بعد از تمرین ندارد (05/0p≥)، ولی بر میزان نوتروفیل های پلاسما (026/0=P) و درک درد (004/0=P) بین 24 تا 48 ساعت پس از تمرین تأثیر معنی داری دارد. با توجه به نتایج به¬دست آمده، انجام 20 دقیقه ماساژ، دو ساعت پس از فعالیتی که موجب آسیب عضلانی می شود، نمی تواند عملکرد عضلات همسترینگ را بهبود دهد، ولی در کاهش شدت درد و میزان نوتروفیل های پلاسما، 24 الی 48 ساعت پس از تمرین مؤثر است.
تأثیر تغییر تکنیک استارت دو سرعت بر سختی اندام تحتانی در دونده های سرعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تکنیکهای مختلف استارت دامنه حرکتی مفصل و بازوی اهرم عضله تغییر میکند که این عوامل ممکن است در میزان سختی پا و مفاصل تأثیرگذار باشند . هدف این پژوهش بررسی اثر سه تکنیک بلند، متوسط و کوتاه در استارت دو سرعت بر سختی اندام تحتانی بود. 15 مرد ورزشکار عضو تیم دوومیدانی دانشگاه (میانگین سن3 ± 24 سال، میانگین قد 5/10 ± 170 سانتیمتر و میانگین جرم 5/7 ± 75 کیلوگرم) انتخاب شدند. موقعیت مکانی نشانگرها و نیروهای عکسالعمل زمین، بهترتیب، با استفاده از دوربین با سرعت تصویربرداری 200 هرتز و صفحه نیروسنج جمعآوری شدند. سختی پا با محاسبه نسبت حداکثر نیروی عمودی عکسالعمل زمین به تغییرات طول پا در حین اجرای مهارت بر اساس مدل جرم - فنر خطی و سختی مفاصل زانو و مچ پا با محاسبه نسبت گشتاور عضلات به جابهجایی زاویهای مفصل بهدست آمد . نتایج نشان میدهد بین میانگین سختی در هر سه تکنیک تفاوت معنیدار وجود دارد (001/0 p= ). میانگین سختی پا در استارت بلند حدود 8/16% از استارت متوسط و 48% از استارت کوتاه بیشتر بود. همچنین سختی مچ پا و زانو در استارت بلند، در مقایسه با استارت متوسط و استارت کوتاه، افزایشی معنیدار داشت. نتیجهگیری کلی این است که تغییر تکنیک استارت دو سرعت از بلند به کوتاه بر سختی اندام تحتانی اثر دارد؛ بنابراین ممکن است سختی پا و مفاصل عوامل تأثیرگذار در رکورد دو سرعت در اثر تغییر تکنیک استارت باشد که باید در طراحی برنامههای تمرینی به آنها توجه قرار گیرد.
تأثیر هشت هفته تمرین ایروبیک بر تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ایروبیک بر تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان کم توان ذهنی تربیت پذیر شهرستان بابلسر در سال تحصیلی 91-90 تشکیل دادند که از بین 58 کودک کم توان ذهنی، 24 کودک (سن = 2±9 ) به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه کنترل و آزمایش گزینش شدند. برای ارزیابی میزان تعاملات اجتماعی این کودکان از پرسش نامه تعاملات اجتماعی دادخواه استفاده شد. روش این پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. یافته های پژوهش نشان داد پس از 8 هفته تمرین ایروبیک، تعاملات اجتماعی این کودکان به طور چشم گیری بهبود یافت (0.001≥P). در نهایت، می توان نتیجه گرفت که تمرینات ایروبیک در افزایش تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی تأثیر دارد و بر اساس ماهیت خود می تواند تأثیر مطلوبی بر این مؤلفه روانی بسیار مهم داشته باشد.
تاثیر یک دوره تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج بر میزان FEV1 و FVC، تحمل فعالیتی، و میزان تنگی نفس در جانبازان شیمیایی ریوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه تاثیر یک دوره برنامه تمرین هوازی منتخب با چرخ کارسنج بر میزان FEV1 و FVC، تحمل فعالیت، و میزان تنگی نفس جانبازان شیمیایی ریوی مبتلا به برونشیولیت ابلیترانس بر اثر تحمیل گاز خردل. 14 نفر از جانبازان شیمیایی ریوی که بر اثر تماس با گاز خردل دچار ضایعه ریوی در حد متوسط شدند، با میانگین سنی 08/8±89/44 سال، وزن 57/12±41/77 کیلوگرم، (FEV1)42/9±81/61 درصد پیش بین انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (6نفر) و تجربی (8نفر) تقسیم شدند. ابتدا میزان تنگی نفس بیماران از طریق پرسش نامه ATS ارزیابی شد. بیماران مانور اسپیرومتری FVC و FEV1را انجام دادند. آزمون تحمل فعالیت (آزمون میدانی مسافت 6 دقیقه راه رفتن) در روز دیگر به اجرا درآمد. سپس، برای تعیین HRmax، آزمون بیشینه اصلاحی بروس روی نوارگردان انجام گرفت. گروه تجربی به مدت 4 هفته برنامه تمرین هوازی منتخب روی چرخ کارسنج را با شدت 70 تا 80 درصد HRmax در هر نوبت به مدت 20 تا 30 دقیقه و سه بار در هفته اجرا کردند. بعد از اتمام برنامه تمرینی از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در تحلیل آماری داده ها، از t همبسته و مستقل استفاده شد. اختلاف معناداری آماری در سطح 05/0≥P در نظر گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد اجرای برنامه تمرین هوازی بر میزان FEV1 و FVC گروه تجربی اثرگذار بود و در پس آزمون با اندکی افزایش مواجه شد، اما معنادار نبود (مقادیر p به ترتیب361/0و 09/0). از سوی دیگر، تغییرات بین گروهی FEV1 و FVCبه دنبال تمرین تفاوت معناداری نداشت (مقادیرP به ترتیب 724/0و 443/0). اما به دنبال تمرین تفاوت معناداری در میانگین تحمل فعالیت گروه تجربی (000/0P=) و در مقایسه با گروه کنترل به دست آمد (000/0P=). میانگین میزان تنگی نفس گروه تجربی، در پس آزمون (000/0P=) و در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری نشان داد (001/0P=). به طور خلاصه می توان گفت که برنامه تمرین منتخب، میزان FEV1 وFVC جانبازان شیمیایی ریوی را به طور معناداری دگرگون نکرد، در حالی که میزان تحمل آنان در برابر اجرای فعالیت هوازی و میزان تنگی نفس بیماران به طور معناداری بهبود پیدا کرد.
تأثیر تمرینات اسکات روی یک پا بر تعادل پویا، قدرت و توان اندام تحتانی ورزشکاران نخبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر تمرینات اسکات روی یک پا بر تعادل پویا، قدرت و توان اندام تحتانی ورزشکاران نخبه بوده است. روش تحقیق نیمه تجربی بود و 24 نفر ورزشکار، داوطلبانه در آن شرکت کردند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. قبل و بعد از اعمال برنامه تمرینی اسکات روی یک پا، تعادل پویا، قدرت و توان اندام تحتانی آزمودنیها با استفاده از آزمون های تعادل ستاره (SEBT)، یک تکرار حداکثر(1RM) پرس پا و پرش عمودی اندازه گیری شد. گروه تجربی، تمرینات اسکات روی یک پا را در شش هفته و هر هفته سه روز، به مدت 30 تا 45 دقیقه انجام دادند، در حالیکه گروه کنترل به تمرینات معمول خود پرداختند. برای تحلیل داده ها از روش های آماری t وابسته و مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرینات اسکات روی یک پا، تأثیر معنی داری در تعادل پویا، قدرت و توان اندام تحتانی گروه تجربی ورزشکاران نخبه دارد، در حالیکه در گروه کنترل تفاوت، معنی داری یافت نشد. با توجه به یافته های تحقیق و آثار مثبت این روش تمرینی در بهبود تعادل پویا، قدرت و توان اندام تحتانی ورزشکاران نخبه، به مربیان و ورزشکاران پیشنهاد میشود که علاوه بر تمرینات اختصاصی، برای بهبود عملکردهای جسمانی و اجراها و در نهایت رسیدن به نتایج بهتر، این پروتکل تمرینی را به کار گیرند.
تاثیر تمرین ذهنی تعادلی بر کنترل پاسچر پویای دانشجویان مرد غیر ورزشکار
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق: هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین ذهنی تعادلی بر کنترل پاسچر پویای دانشجویان مرد غیر ورزشکار بود.
روش تحقیق: 30 نفر دانشجوی مرد غیر ورزشکار با میانگین و انحراف استاندارد سن 14/2 ± 5/22 سال، وزن 35/4±91/70 کیلوگرم و قد 14/4± 42/174 سانتی متر، بدون سابقه در آسیب اندام تحتانی، اختلالات دهلیزی و آسیب هایی که منجر به عدم توانایی آنها در انجام آزمون های در نظر گرفته شده برای این تحقیق شود، آزمودنی-های این تحقیق را تشکیل دادند. آزمودنی ها به صورت تصادفی به دو گروه 15 نفری (شاهد و تجربی) تقسیم شدند. برای برآورد کنترل پاسچر پویای آزمودنی ها از تست تعادل ستاره (SEBT) در هشت جهت استفاده شد. طی دوره تمرین(10 روز) آزمودنی های گروه تجربی، تمرین ذهنی تعادلی را انجام دادند و آزمودنی های گروه شاهد به فعالیت های عادی روزانه خود، طبق روال گذشته، ادامه دادند. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین و انحراف استاندارد سن، قد و وزن آزمودنی ها و نیز فاصله دستیابی آنها در هشت جهت SEBT، و برای مقایسه فاصله دستیابی آزمودنی ها در دو گروه پس از اعمال برنامه تمرینی از آزمون t مستقل و از آزمون t همبسته برای تعیین تاثیر تمرین بر کنترل پاسچر پویا در سطح معنی داری 05/0 P< استفاده شد.
نتایج: پس از اجرای دوره تمرینی و در پس آزمون SEBT فاصله دستیابی آزمودنی های گروه تجربی در جهت های (خلفی، خلفی جانبی، خلفی داخلی، داخلی و قدامی داخلی) افزایش معنی داری داشت که نشانگر تاثیرات افزایشی اجرای تمرینات ذهنی برکنترل پاسچر پویای افراد غیر ورزشکار بود. در حالی که در فاصله دستیابی آزمودنی های گروه کنترل در پیش و پس آزمون SEBT هیچ تفاوت معنی داری مشاهده نشد. ضمن این که فاصله دستیابی آزمودنی های گروه تجربی در سه جهت سخت آزمون SEBT (قدامی، قدامی جانبی و جانبی) در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت معنی داری نداشت. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق تمرین ذهنی را می توان به یک روش کاربردی در بهبود کنترل پاسچر پویای افراد سالم محسوب نمود.
تأثیر تکلیف دوگانه در شرایط دستکاری سیستم های حسی بر تعادل ایستای افراد بینا و نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه تأثیر دستکاری سیستم های حسی در شرایط تکلیف مجرد و دوگانه بر تعادل افراد نابینا و بینا بود. بدین منظور 12 نفر فرد نابینا (68/4±08/25) و 12 نفر بینا(33/5±67/22) به صورتی که از لحاظ برخی از ویژگی های آنتروپومتریک با هم مطابقت داشته و هیچگونه بیماری یا نا هنجاری نداشتند از بین دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب و در این تحقیق شرکت کردند. در این تحقیق 6 بار از هر آزمودنی آزمون تعادل به وسیله دستگاه تعادل سنج بایودکس به عمل آمد، 3 مرحله در شرایط تکلیف مجرد و 3 مرحله در شرایط تکلیف دوگانه (انجام همزمان تکلیف شناختی یاد آوری زنجیره اعداد تصادفی ). طی هر کدام از مراحل یکی از سیستم های حسی دستکاری شد( بدون دستکاری، دستکاری سیستم دهلیزی، دستکاری سیستم حسی پیکری). هر مرحله از آزمون شامل 3 کوشش 20 ثانیه ای بود که در نهایت میانگین نوسانات کلی هر آزمودنی به عنوان متغیر وابسته ثبت شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد افراد بینا در همه مراحل، تعادل بهتری نسبت به آزمودنی های نابینا داشتند. اما این تفاوت تنها در مرحله دستکاری سیستم دهلیزی معنادار بود(05/0≥P). همچنین نتایج نشان داد تکلیف دوگانه بر تعادل افراد نابینا تأثیری نداشت ولی در افراد بینا ، در مرحله بدون دستکاری، تعادل تحت تأثیر تکلیف دوگانه کاهش یافت(002/0=P). از دیگر نتایج این تحقیق این بود که در افراد بینا و نابینا تحت تأثیر دستکاری سیستم های حسی ، میزان نوسانات هنگام حفظ تعادل ایستا افزایش می یابد. اما تعادل افراد بینا تحت تأثیر دستکاری سیستم دهلیزی کاهش نیافت. بیشترین تأثیر حین دستکاری سیستم حسی پیکری مشاهده شد. همچنین با افزایش دشواری تکلیف تعادلی( دستکاری سیستم های حسی) ، تکلیف دوگانه موجب تداخل در این تکلیف نشد. بنابراین به نظر می رسد افراد بینا و نابینا مکانیسم های متفاوتی در حفظ تعادل دارند.
تأثیر یک دوره آموزش مهارت های پایه شنا بر مهارت های حرکتی درشت کودکان اوتیسمی 7 تا 11 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تأثیر یک دوره آموزش مهارت های پایه شنا بر مهارت های حرکتی درشت کودکان پسر اوتیسمی 7 تا 11 سال بود. بدین منظور 20 کودک اوتیسمی با میانگین ± انحراف استاندارد سن 05/1±3/10 سال و شاخص توده بدن 76/1±9/18 کیلوگرم بر متر مربع به صورت تصادفی به دو گروه ده نفری تجربی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل گرم کردن با حرکات کششی، آموزش و تمرین استاندارد شنا و حرکات توپی در خارج و داخل آب به مدت شش هفته در گروه تجربی اجرا شد. گروه کنترل نیز به فعالیت های معمول می پرداختند. در آغاز و پایان پژوهش از هر دو گروه آزمون بهره حرکتی درشت اولریخ 2 به عمل آمد. یافته های پژوهش نشان داد، برنامه تمرینی منتخب بر بهبود هر سه گروه مهارت های دستکاری (40 درصد)، مهارت های جابه جایی (31 درصد) و پایه (35 درصد) تأثیر معناداری داشته است (05/0P<). در همین راستا نیز تفاوت تغییرات پیش تا پس آزمون هر سه مهارت بین دو گروه معنادار است (05/0P<).
در نهایت به نظر می رسد تمرینات شنا با تکیه بر مهارت های دستکاری و جابه جایی قادر است آثار مفیدی بر توانایی های حرکتی کودکان دچار اختلال اوتیسم داشته باشد.
رابطه میان پست بازیکنان فوتبال و آسیب های آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت بهار ۱۳۸۷ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، بررسی میزان بروز آسیب در فوتبالیست های حرفه ای که در پست های مختلف بازی می کنند، است. بدین منظور 38 مسابقه از مسابقات لیگ برتر کشور در فصل 85-84 انتخاب و تجزیه و تحلیل ویدئویی شد. میزان آسیب بازیکنان در پست های مختلف، زمان بروز آسیب، علت آسیب و ناحیه آسیب دیدگی بررسی شد. در مجموع 121 آسیب در 38 مسابقه مشاهده شد. میزان آسیب در بازیکنان هافبک (4/40 درصد) به طور معناداری (05/0 P<) بیشتر از دیگر پست ها بود. بعد از پست هافبک، مدافعان با 8/29 درصد، مهاجمان را با 7/16 درصد و در نهایت دروازه بان با 1/13 درصد رتبه های بعدی را از نظر دریافت آسیب به خود اختصاص دادند. در خصوص زمان بروز آسیب، اختلاف معناداری (05/0 P<) بین دوره های مختلف بازی مشاهده شد. تفاوت معناداری در میزان آسیب پایین تنه (6/63 درصد) نسبت به بالاتنه (4/36 درصد) مشاهده شد. بیشترین آسیب دیدگی بازیکنان از نوع آسیب های برخوردی (6/87 درصد) بود. نتایج پژوهش حاصر نشان می دهد که پست و موقعیت بازیکن و زمان بازی در میزان آسیب دیدگی مؤثر است.
مقایسه میزان درد، ناتوانی و عوارض روانی ناشی از کمردرد مزمن در زنان پیش و پس از یک دوره ورزش ثبات دهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین درمان های توصیه شده به بیماران مبتلا به کمردرد مزمن است و تا به حال تمرینات مختلفی برای درمان این بیماران پیشنهاد شده است. هدف از پژوهش حاضر عبارت است از مقایسه درد، ناتوانی، و عوارض روانی ناشی از کمردرد مزمن پیش و پس از یک دوره ورزش ثبات دهنده. بدین منظور 16 زن مبتلا به کمردرد مزمن با دامنه سنی 20 تا 40 سال به طور داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. شدت درد، ناتوانی، و سلامت روانی تمامی آزمودنی ها به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های کبک، اوسوستری، و فهرست کنترل R-90-SCL سنجیده شد. این اندازه گیری ها پس از 14 جلسه پی درپی ورزش ثبات دهنده تکرار گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t زوجی نشان داد میزان درد و ناتوانی بیماران به ترتیب 9/50 و 2/50 درصد کاهش یافت. همچنین، میزان افسردگی و اضطراب نیز کاهش داشت (001/0=P). با توجه به یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ورزش های ثبات دهنده در ارزیابی ذهنی بیماران نسبت به درد، سطح ناتوانی، افسردگی، و اضطراب نقش مثبتی دارد.
تاثیر برنامة تمرین قدرتی بر عضلات ابداکتور و چرخانندة خارجی ران در اصلاح پای چرخش یافته به داخل پرونیشن پا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعالیت عضلات مفصل ران، حرکات ناحیة دیستال اندام تحتانی(مچ پا) را تحت تاثیر قرار می دهد. این تحقیق با هدف بررسی اثر شش هفته برنامة تمرین قدرتی بر عضلات ابداکتور و چرخانندة خارجی ران در اصلاح پرونیشن پا انجام گرفت. در این پژوهش نیمه تجربی30 آزمودنی مرد به صورت هدفمند (سن07 /2±63 /21 سال، وزن 62 /7±93 /71 کیلوگرم ، قد52 /7±33 /177سانتی متر، BMI99 /0±81 /22) که افزایش پرونیشن پا داشتند، انتخاب شدند. پرونیشن پا با اندازه گیری زاویه والگوس پاشنه محاسبه گردید افرادی که دارای زاویه بیش از 10 درجه بودند و به دو گروه 15 نفری کنترل و تجربی تقسیم شدند. پیش از شروع پروتکل تمرین قدرتی، زاویة پرونیشن پای آزمودنی ها با گونیامتر و قدرت عضلات ابداکتور و چرخاننده خارجی ران با دیناموتر دستی اندازه گیری شد. گروه تجربی، به مدت شش هفته، و با تواتر سه جلسه در هفته پروتکل تمرین قدرتی بر عضلات ناحیة پراگزیمال اندام تحتانی را اجرا کردند. گروه کنترل فعالیت معمول خود را سپری کرد. پس از اتمام پروتکل تمرینی، قدرت عضلات و زاویة پرونیشن پا بار دیگر اندازه گیری شد. تحلیل اطلاعات با آزمون t همبسته و مستقل برای اختلافات درون گروهی و بین گروهی اجرا شد(05 /0p≤). نتایج نشان داد که بین دو گروه تجربی و کنترل در پیش آزمون پرونیشن پا تفاوت معناداری وجود ندارد اما در پس آزمون تفاوت معناداری دیده شد. نتایج آزمون t همبسته نیز اختلاف معنی داری در قدرت عضلات ابداکتور و چرخانندة خارجی و همچنین پرونیشن پا بین پیش آزمون و پس آزمون گروه تجربی نشان داد، درحالی که بین پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نتایج این تحقیق اثربخشی برنامة تمرین قدرتی بر عضلات ابداکتور و چرخانندة خارجی ران را در کاهش و اصلاح ناهنجاری پرونیشن پا نشان داد.
اثر برنامه گرم کردن فیفا 11+ بر پیشگیری از آسیب های بازیکنان فوتبال: مطالعه مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خطر بروز آسیب در بازیکنان فوتبال بالاست، اما مطالعات اندکی در زمینه پیشگیری از این آسیب ها انجام گرفته است. برنامه گرم کردن فیفا 11+، یکی از برنامه های پیشگیرانه از آسیب است که اخیراً توسط فیفا گسترش یافته است. این برنامه شامل 10 تمرین آماده سازی مخصوص گرم کردن است. اخیراً مطالعات بسیاری در زمینه اثربخشی این برنامه در زمینه پیشگیری از آسیب انجام گرفته است. هدف از این مطالعه مروری سیستماتیک، ارزیابی تأثیر برنامه فیفا 11+ بر میزان بروز آسیب بازیکنان فوتبال و عملکرد آنهاست. پایگاه های علمی MEDLINE، EMBASE و Scopus و magiran با استفاده از کلیدواژه های ”FIFA 11+”,”football” “soccer”, “injury prevention” و “The 11” مورد جست وجو قرار گرفت. جست وجوی دستی نیز برای یافتن مقالات فارسی و همچنین مقالاتی که از طریق جست وجوی پایگاه های اطلاعاتی به دست نیامده بودند، انجام گرفت. نویسندگان عناوین و چکیده ها را بررسی کردند. در مجموع 951 تحقیق مرتبط شناسایی شد که از این میان 17 تحقیق معیارهای ورود به مطالعه را دارا داشتند. نتایج نشان داد بازیکنان تیم هایی که از برنامه فیفا 11+ استفاده کرده اند، 30 تا 70 درصد کمتر دچار آسیب شده اند. علاوه بر این بازیکنانی که تبعیت بالایی از برنامه فیفا 11+ داشته اند، توانسته اند تا 35 درصد کل آسیب های وارده را کاهش دهند و افرادی که حداقل 5/1 جلسه در هفته در برنامه گرم کردن 11+ شرکت کرده بودند، بهبود چشمگیری در فاکتورهای عصبی و عضلانی و عملکرد حرکتی خود شاهد بودند. با توجه به تعداد زیاد بازیکنان آماتور فوتبال و تأثیر زیان بار آسیب های ورزشی در سطح اقتصادی و اجتماعی، برنامه فیفا 11+ را می توان به عنوان ابزاری اساسی برای به حداقل رساندن خطرهای ناشی از شرکت در فوتبال در نظر گرفت.
تأثیر بازی های بومی- محلی بر رشد مهارت های حرکتی درشت کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر بازی های بومی- محلی بر رشد مهارت های حرکتی درشت کودکان کم توان ذهنی تربیت پذیر بود. به همین منظور 30 کودک کم توان ذهنی تربیت پذیر از مرکز سازمان بهزیستی شهرستان مریوان با میانگین سنی 12/1±8/12سال و ضریب هوشی 81/7±61/33 با روش نمونه گیری هدفمند مطالعه شدند. از همه کودکان پیش آزمون گرفته شد، سپس نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم و به عنوان گروه مداخله و کنترل در نظر گرفته شدند. در این پژوهش در بخش های مربوط به مهارت های حرکتی درشت از آزمون تبحر حرکتی برونینکس- اوزرتسکی استفاده شد. بازی های بومی- محلی توسط گروه آزمایش طی 32 جلسه تمرین، هر جلسه 50 تا 60 دقیقه و 4 روز در هفته تمرین شد. پس از 32 جلسه تمرین از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون های ناپارامتریک ویلکاکسون و یومن ویتنی (SPSS16) بهره گرفته شد. نتایج آزمون های آماری تفاوت معناداری را در نمره های پس آزمون مابین گروه های آزمایش و کنترل نشان داد (05/0P˂) . گروه مداخله نمره های بیشتری کسب کرد. از نتایج به دست آمده چنین برداشت می شود که برنامه تمرینی به کاررفته در تحقیق حاضر برای بهبود مهارت های حرکتی درشت در کودکان کم توان ذهنی تربیت پذیر مناسب است.
تاثیر میزان ناهنجاری های اسکلتی دانش آموزان هنرستان پسر فیروزکوه و ارتباط آن با فعالیتهای ورزشی و عادات روزانه زندگی
حوزه های تخصصی:
افراد به منظور انجام فعالیتهای روزمره خود به صورت صحیح ، احتیاج به وضعیت بدنی طبیعی دارند که لازمه آن شناخت ناهنجاریهای اسکلتی و اصلاح آنهاست . این تحقیق با هدف بررسی میزان ناهنجاریهای اسکلتی دانش آموزان هنرستانی پسر منطقه فیروزکوه و سنجش ارتباط فعالیتهای ورزشی ، عادات روزانه زندگی و دروس کارگاهی با بروز ناهنجاری به انجام رسید . به همین منظور ، 244 نفر دانش آموزان هنرستان پسرانه شهرستان فیروزکوه ، با میانگین قد 6/172 سانتی متر ، میانگین وزن 57/64 کیلوگرم و دامنه سنی 21-16 سال ، به عنوان نمونه آماری ، به دو گروه مساوی ، یکی دارای دروس کارگاهی و دیگری بدون آن ، تقسیم شدند و پس از جلسه توجیهی برگه پرسشنامه ...
مقایسه میزان افت ناوی و زانوی عقب رفته در ورزشکاران با و بدون سابقه آسیب رباط متقاطع قدامی (ACL)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناهم¬راستایی¬های اندام تحتانی از آنجا که ممکن است باعث اعمال فشار غیرطبیعی بر رباط ACL شوند، احتمال خطر آسیب این رباط را افزایش می دهند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه ناهم¬راستایی¬های پوسچرال ایستای اندام تحتانی ورزشکاران با سابقه آسیب رباط متقاطع قدامی زانو با گروه کنترل و بررسی ارتباط پیش¬بین آن ها با آسیب ACL در ورزشکاران است. 18 ورزشکار (5 فوتبالیست، 5 بسکتبالیست، 5 کشتی¬گیر، 3 تکواندوکار) با سابقه آسیب ACL (میانگین± انحراف استاندارد: سن 5/4±7/24 سال، قد 2/8±6/177 سانتی¬متر و وزن 5/8±9/72 کیلوگرم)، با 18 ورزشکار بدون سابقه آسیب ACL (میانگین± انحراف استاندارد: سن1/4±4/24 سال، قد7/7±4/179 سانتی¬متر و وزن 7/5±1/72 کیلوگرم) از نظر سن، عضو و رشته ورزشی همگن شدند. اطلاعات فردی، پزشکی و سوابق ورزشی آزمودنی ها از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مراجعه به پرونده پزشکی- ورزشی (در مورد آسیب¬دیده ها) جمع¬آوری شد. زاویه زانوی عقب¬رفته، به¬وسیله گونیامتر یونیورسال با دقت 1/0 درجه و افت ناوی با روش برودی در هر دو گروه اندازه-گیری شد. از میانگین و انحراف معیار برای توصیف اطلاعات و از آزمون t مستقل و رگرسیون لجستیک در سطح (05/0 ≤ p) برای تحلیل آماری استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد میزان افت ناوی در گروه دارای آسیب ACL بیشتر از ورزشکاران سالم است، در حالی که میان مقادیر زاویه زانوی عقب¬رفته دو گروه اختلاف معنی¬داری مشاهده نشد (05/0 ≤p). نتایج این تحقیق از این فرضیه حمایت می کند که پرونیشن بیش از حد مفصل تحت قاپی اندازه¬گیری شده از طریق افت استخوان ناوی، عاملی برای بروز آسیب ACL است.