فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱٬۴۴۲ مورد.
۶۱.

مقایسه میانگین و اوج ضربان قلب، اکسیژن مصرفی و درک فشار کار در فعالیت های تناوبی مختلف باشدت VO2max(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضربان قلب فعالیت های تناوبی اکسیژن مصرفی درک فشار کار دونده استقامتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 283 تعداد دانلود : 702
هدف از این پژوهش، مقایسه میانگین و اوج اکسیژن مصرفی و ضربان قلب و درک فشار کار در فعالیت های تناوبی مختلف با شدت VO2max (حداقل سرعتی که فرد به VO2max خود می رسد) است. 8 دانشجوی دونده استقامتی پسر با قد 98/4±62/174 سانتی متر، سن 92/2±5/25 سال، وزن 34/7±5/69 کیلوگرم و توان هوازی 22/3±38/47 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه به صورت تصادفی در سه فعالیت تناوبی با نسبت فعالیت به استراحت 30 ثانیه به 15 ثانیه (IT1)، 60 ثانیه به 30 ثانیه (IT2) و120 ثانیه به 60 ثانیه (IT3) شرکت کردند. میانگین و اوج اکسیژن مصرفی و ضربان قلب با استفاده از گازآنالایزر و میزان درک فشار کار توسط شاخص بورگ، هنگام فعالیت های تناوبی مختلف ثبت شد. به منظور مقایسه تفاوت میانگین ها از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و در صورت وجود تفاوت معنیدار از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد بین میانگین و اوج اکسیژن مصرفی و ضربان قلب در گروه های IT1 و IT3 و در درک فشار کار بین همه گروه ها، تفاوت مثبت معنی داری وجود دارد (05/0P<). این نتایج نشان می دهد که تناوب های کوتاه تر با بالا نگاه داشتن ضربان قلب و پایین نگاه داشتن میزان درک فشار کار در طی فعالیت، نه تنها زمان فعالیت را افزایش می دهد، بلکه موجب پیشرفت و بهبود در VO2max و عملکرد فرد نسبت به تناوب های طولانی تر می شود.
۶۲.

استفاده ناصواب از داروها در ورزش آمفتامین ها

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 755 تعداد دانلود : 588
تصور استفاده از داروهای انرژی زا ومخدر به عنوان موادی که قابلیت های جسمانی ورزشکاران رابهبود می بخشند،عواقب نامطلوبی رابربدن ورزشکاران دربرداشته است ونمونه های بیشماری از بیماری ها ومرگهای ناشی از مصرف این گونه داروها گزارش شده است وهمواره درحال افزایش است .این پدیده ،سابقه ای دیرینه دارد کهدربین ورزشکاران وصاحب نظران تحت عنوان «دوپینگ» مورد ارزیابی وشناسایی واستفاده قرار می گیرد.به طور معمول دوپینگ درکلاس های مختلف صورت می گیرد که این کلاسها طبق طبقه بندی ioc شامل: 1- گروه استروئیدهای آنابولیک 2- گروه مواد مخدر 3- گروه محرک های سیستم عصبی مرکزی ‹CNS› بتابلوکرز.خون 4- گروه مدرها 5- واخیراً نیز ویتامین ها واملاح نیز میشوند. دربین محرک های سیستم عصبی ،آمفتامین هاشایع ترند وورزشکاران اعتنای بیشتری به آنها دارند ،این گروه دارویی برای درمان بیماری های قلبی وعصبی مصرف می گردند ولی متاسفانه ورزشکاران برای پوشاندن خستگی وبه تاخیر انداختن آن وغلبه بردردبرمصرف آنها مبادرت می ورزند . ازمهمترین آمفتامین ها می توان آمفتامین، بنزفتامین، متیل فنیدیت، فنترمین، مترازین را نام برد که متیل فنیدیت نمونه ی بارزی از این گروه می باشد که مورد ارزیابی قرار می گیرد .
۶۳.

شناخت توان هوازی و بی هوازی بازیکنان فوتبال لیگ برتر ایران در پست های مختلف بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 48 تعداد دانلود : 692
هدف از این پژوهش ، ارزیابی و شناخت ظرفیت های فیزیولوژیکی و عملکردی بازیکنان فوتبال لیگ برتر در پست های مختلف بازی با تاکید بر توان هوازی و بی هوازی و مقایسه این متغیرها در پست های پنجگانه است . تحقیق حاضر از نوع علی یا پس از وقوع است . جامعه آماری تحقیق را کلیه بازیکنان اصلی و غیر اصلی تیم های فوتبال حاضر در لیگ برتر تشکیل می دهند که در قالب 14 تیم در سال 82-83 در فصل مسابقات با یکدیگر به رقابت پرداختند . 75 نفر از این بازیکنان که در تیم های فوتبال ذوب آهن اصفهان ، برق شیراز و فجر شهید سپاسی شیراز اشتغال داشتند ، به طور هدفدار به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند . متغیرهایی که در این تحقیق مورد اندازه گیری قرار گرفتند ، عبارتند از مشخصات بدنی شاخص توده بدن ، توان هوازی با استفاده از آزمون بروس و توان بی هوازی با استفاده از آزمون وینگیت . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از SPSSو کاربرد آزمون های ANOVA ،و نسبت F نشان داد که بین توان هوازی بازیکنان در پست های مختلف تفاوت معنی داری وجود دارد . همچنین بین توان بی هوازی بازیکنان پست های دفاع کناری و مهاجم تفاوت معنی داری مشاهده شد. در حالی که در سایر پست های بازی تفاوت معنی داری مشاهده نشد . با توجه به نیازهای فیزیولوژیکی متفاوت بازیکنان در ست های مختلف ، تدوین و اجرای برنامه های تمرینی مناسب برای بهبود عملکرد بازیکنان در پست تخصصی ضروری به نظر می رسد.
۶۴.

تاثیر مصرف مکمل بی کربنات سدیم بر تغییرات غلظت لاکتات PH خون و توان بی هوازی تکواندوکاران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توان بی هوازی لاکتات تکواندوکاران جوان بی کربنات سدیم PH خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 244 تعداد دانلود : 370
هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مصرف مکمل بی کربنات سدیم بر تغییرات غلظت لاکتات، PH خون و توان بی هوازی به دنبال اجرای دو وهله آزمون پرش های عمودی متوالی (آزمون ارگوجامپ) در تکواندوکاران جوان بوده است. تعداد 16 تکواندوکار جوان مرد با میانگین سنی 70/1 ± 75/17 سال، وزن 65/3 ± 86/64 کیلوگرم و با سابقه تمرین 07/1 ± 05/6 سال به صورت داوطلبانه، انتخاب شدند و بر اساس وزن، حداکثر اکسیژن مصرفی و توان بی هوازی و در یک طرح دوسوکور به دو گروه بی کربنات سدیم (گروه مکمل) و دارونما (هر گروه 8 نفر) تقسیم گردیدند. مقدار بی کربنات مصرفی گروه مکمل برابر 065/0 گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن و مقدار دارونما(نشاسته) نیز تقریباً به همین اندازه بود که یک ساعت قبل از شروع آزمون ها، در روز پس آزمون مصرف شد. آزمون مورد نظر، به منظور برآورد توان بی هوازی، شامل انجام آزمون پرش های عمودی متوالی به مدت 30 ثانیه روی دستگاه ارگوجامپ بود که این آزمون در دو وهله با فاصله استراحت یک ساعت بین آنها در پیش آزمون و پس آزمون توسط آزمودنی ها اجرا شد. خونگیری در دو مرحله (پیش و پس آزمون) و هر مرحله در 3 نوبت (قبل و بلافاصله پس از دو وهله انجام آزمون) به دنبال 12 تا 14 ساعت ناشتایی انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری های مکرر، آزمون تعقیبی LSD و t مستقل در سطح معنی داری 05/0> P تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داده اند مصرف بی کربنات سدیم موجب افزایش غیرمعنی دار تغییرات سطوح لاکتات خون و توان بی هوازی تکواندوکاران به ویژه در دومین وهله از انجام آزمون ارگوجامپ شده است. همچنین مشاهده شد، مصرف این مکمل تأثیر معنی داری بر PH خون آزمودنی ها در مراحل مختلف دارد. مقایسه گروه ها نشان داد، هیچ گونه اختلاف معنی داری بین پاسخ لاکتات و توان بی هوازی دو گروه وجود ندارد، اما بین مقادیر PH خون گروه ها در آزمون اول و دوم در پس آزمون اختلاف معنی داری وجود دارد (010/0=1P ، 012/0=2P). با توجه به نتایج پژوهش، می توان گفت احتمالاً مصرف این مکمل در رشته هایی مانند تکواندو که در آن ورزشکار باید در طول یک روز در چندین مسابقه شرکت کند، تأثیر قابل توجهی بر عملکرد بی هوازی و لاکتات خون ندارد.
۶۵.

تغییرات هورمونی و حجم پلاسما پس از تمرینهای استقامتی

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 57 تعداد دانلود : 111
به طور معمول، پس ازورزش های استقامتی شدید وتمرینات طولانی مدت،حجم پلاسما درحیوان وانسان هردو افزایش می یابد.افایش حجم پلاسما در اکثر موارد ،همراه با هماتوکریت کمتر بدون تغییر درتعداد گلبول های قرمز خون یا یک کاهش مقطعی ‹همزمان با وقوع افزایش حجم پلاسما ›در تعداد این سلول ها است،که به ترتیب آن را دلیل کم خونی نسبی یا واقعی می دانند . ترکیبی از ورزش وسازگاری باگرما، [که این پدیده هم به نوبه ی خودسبب هیپرولمی‹پرحجمی خون› ولی به نسبتی کمتر از تمرینات ورزشی می شود] پرحجمی را افزایش می دهد. این پدیده به تنهایی به وسیله ی تمرینات ورزشی نیز ایجاد می شود .بروز این پدیده ،خیلی سریع است: پرحجمی ،چند دقیقه یا چند ساعت پس ازقطع ورزش هنوز قابل مشاهده است. بنابراین، برایاینکه افزایش حجم پلاسما ،پس از یک دوماراتون یا یک مسابقه ورزشی طولانی به حداکثر خود برسد،2 روز وقت لازم است.دامنه ی افزایش طبیعی پلاسما ،بین 9 تا 25 درصد است که با افزایش پلاسما به میزان 300 تا 700 میلی لیتر برابر است .اندازه ی تغییر افزایش حجم پلاسما به وش های تمرینی وابسته است که این روش ها عبارتند از: محدودیت تمرین ،شدت ومدت تمرینات، وضعیت بدنی وتعدادجلسات تمرین . هرچقدر کاهش حجم پلاسما در طی تمرین بیشتر باشد،به همان اندازه ،هیپرولمی پس از تمرین،بزرگتر خواهد بود .همچنین محلول شدن مواد درآب بدن افراد قبل ودر جریان تمرینات،ممکن تغییرات حجم پلاسما را به دنبال داشته باشد.نوشیدن به اندازه ی کافی آب ،می تواند موجب افزایش حجم پلاسماحتی در طی تمرینات طولانی مدت شود. هورمون های تنظیم کننده ی مایعات‹آلدوسترون، وازوپروسین آرژنین وفاکتور آزاد کننده ی سدیم عروق کلیوی ›که با افزایش مقدار پروتئین پلاسما در ارتباط هستند،هیپرولمی را بالا می برند.با وجود این نقش ومکانیزم افزایش پروتئین های پلاسما،همچنان نا شناخته باقی مانده است و در ضمن نقش هورمون ها در به وجود آمدن هیپرولمی مزمن سوالی است که هنوز پاسخی بدان داده نشده است.هیپرولمی می تواند از طریق افزایش حجم ضربه ای وحداکثربون ده قلبی ،سبب به گردش درآمدن خون ومایعات در عضله در هنگام اجرای فعالیت های ورزشی شود.همچنین،افزایش حجم پلاسما از طریق ازدیاد جریان خون پوست ،واکنش های تنظیم کننده ی دمای بدن در حین تمرین را بهبود می بخشد .سرانجام این بحث،منجربه اهمیت مفهوم پلاسما وهماتوکریت مطلوب ‹رضایت بخش › در ارتباط با اجرای تمرینات ورزشی می شود .
۶۶.

اثر تمرینات ورزشی هوازی بر روی عملکرد قلب بیماران سکته قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 480 تعداد دانلود : 803
باتوجه به شیوع روزافزون بیماری های قلبی –عروقی بویژه سکته ی قلبی وناکافی بودن اطلاعات لازم جهت درمان این بیماری ،بخصوص در زمینه ی بازتوانی ورزشی بیماران قلبی، این تحقیق با هدف بررسی اثر یک دوره تمرینات ورزشی هوازی برخصوصیات قلبی بیماران قلبی انجام گرفت. دراین تحقیق اثر 8 هفته فعالیت ورزشی ،هفته ای 3جلسه وهر جلسه ،20 الی 60 دقیقه برعملکرد فیزیولوژیکی قلب بیمارانی که دچار سکته ی قلبی شده بودند بررسی گردید.آزمودنی ها از میان بیماران مرد که به تازگی دچار سکته ی قلبی شده بودند انتخاب وبه طور تصادفی به دو گروه تجربی وشاهده تقسیم شدند.متغیرهای تابع تحقیق بوسیله وسایل پیشرفته پزشکی از آزمودنی ها اندازه گیری شد. میزان تغییرات متغیرهای مربوطه با استفاده از نرم افزار رایانه ای SPSS/win وفرمول های آماری وبراساس فرضیه های تحقیق تعیین ونتایج حاصل از آنها مشخص گردید.
۶۸.

تاثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت (50 و 70 درصد یک تکرار بیشینه) بر شاخص های DOMS در مردان غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی احساس درد کراتین کیناز کوفتگی عضلانی تأخیری قدرت هم طول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 61 تعداد دانلود : 223
کوفتگی عضلانی تأخیری، پدیده رایج در بین غیرورزشکاران و ورزشکاران پس از یک دوره دوری از تمرینات بدنی و یا پس از انجام فعالیت های ورزشی غیرمعمول و عمل برونگرای عضله به شمار می رود. مطالعه حاضر، با هدف تعیین تأثیر تمرینات مقاومتی با دو شدت متفاوت 50 و70 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) بر شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری در مردان غیر ورزشکار انجام شده است. تعداد 16 مرد سالم غیر ورزشکار داوطلب (با میانگین سنی 63/0±9/20 سال و چربی 84/1±86/16 درصد) به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت تصادفی در دو گروه همگن (A و B) قرار گرفتند و طی دو هفته متوالی با فاصله هفت روز در دو جلسه تمرین مقاومتی کشش پشت پا شرکت کردند. تمرین مقاومتی گروه A در جلسه اول، با 50 درصد 1RM (20 تکرار، 3 دوره؛ 5/1 دقیقه استراحت) و گروه B با 70درصد 1RM (15 تکرار، 3دوره؛ 5/1 دقیقه استراحت) شروع شد. پس از یک هفته جای دو گروه در قراردادهای تمرینی عوض شد. تغییرات آنزیم کراتین کیناز سرمی، محیط ران، انعطاف پذیری، قدرت بیشینه هم طول و احساس درد قبل و 24 ساعت پس از هر جلسه تمرینی اندازه گیری شد. میانگین و دامنه تغییرات داده های حاصله، با استفاده از آزمون های t همبسته و مستقل و تغییرات آنها در هر دو گروه طی دوره های زمانی مختلف (دو هفته متوالی) به وسیله آزمون تحلیل واریانس مکرر دو گروهی در سطح معنی داری 05/0 ≥ p بررسی شد. یافته های تحقیق حاکی از آن بود که تمرینات مقاومتی با شدت های 50 و 70 درصد 1RM در هفته اول و دوم باعث تغییرات نامطلوب در شاخص های کوفتگی عضلانی تأخیری می شود. هر چند تغییرات شاخص های محیط ران و انعطاف پذیری در گروه A طی هفته اول معنی داری نبود. با این حال، تغییرات فعالیت آنزیم کراتین کیناز سرمی و احساس درد در هفته اول و محیط ران، انعطاف پذیری و احساس درد در هفته دوم در بین دو گروه به طور معنی داری متفاوت بود. به علاوه، نتایج حاصل از تحلیل واریانس مکرر حاکی از آن بوده ا ست که تغییرات شاخص های مورد مطالعه به غیر از احساس درد، طی دوره ها ی زمانی مختلف در هر دو گروه معنی دار نیست. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت در صورت تحمل درد ناشی از کوفتگی عضلانی، به جای شروع تمرین مقاومتی با 50 درصد، می توان تمرین را با 70 درصد یک تکرار بیشینه شروع کرد.
۶۹.

تأثیر برنامة تمرین تناوبی سرعتی شدید بر اجرای هوازی و بی هوازی مردان تمرین نکرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون وینگیت تمرین تناوبی سرعتی اجرای هوازی و بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 950 تعداد دانلود : 417
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین تناوبی سرعتی شدید بر اجرای هوازی و بی هوازی مردان تمرین نکرده است. 14 دانشجوی مرد تمرین نکرده که داوطلبانه در این پژوهش شرکت کرده بودند، به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. پیش و پس از تمرینات، آزمودنی ها آزمون ورزشی فزاینده ای برای تعیین VO2max و توان بیشینه در VO2max(Pmax)، آزمون زمان تا واماندگی با Pmax(Tmax) و سه آزمون متناوب وینگیت را با چهار دقیقه بازگشت به حالت اولیه بین هر آزمون اجرا کردند. همچنین میزان لاکتات خون در زمان استراحت و در دقیقه های 3 و 20 بعد از آخرین آزمون وینگیت اندازه گیری شد. پروتکل تمرین تناوبی سرعتی شامل سه تا پنج تکرار 30 ثانیه ای آزمون وینگیت با تمام توان به همراه چهار دقیقه بازگشت به حالت اولیه بین تکرارها بود که سه روز در هفته برای دوره ای چهار هفته ای اجرا می شد. گروه کنترل هیچ برنامة تمرینی ای اجرا نمی کردند. بررسی داده ها، با استفاده از آزمون های t مستقل، t زوجی، تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری در سطح 05/0P< نشان داد در گروه تجربی، پس از تمرینات، VO2max،Pmax ، Tmax، حداکثر برون ده توان، میانگین برون ده توان، کل کار انجام شده و حداکثر لاکتات خون افزایشی معنی دار و لاکتات دورة بازگشت به حالت اولیه کاهشی معنی دار یافت (05/0> P).در گروه کنترل، تغییر معنی داری در هیچ یک از متغیرها مشاهده نشد (05/0P>). یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که یک دوره تمرین تناوبی سرعتی شدید با توجه به حجم بسیار کم آن (به طور میانگین 2 دقیقه در هر جلسه) اجرای هوازی و بی هوازی را بهبود می بخشد.
۷۰.

تاثیر فعالیت بدنی شدید هوازی بر پروتئین های مثبت و منفی فاز حاد در دوندگان مرد

کلید واژه ها: آزمون بالک آلبومین هاپتوگلوبین دونده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 650 تعداد دانلود : 434
هدف تحقیق: ورزش شدید با تغییراتی در سطوح پروتئینهای فاز حاد همراه می باشد. هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر فعالیتهای بدنی شدید هوازی بر روی سطوح پروتئینهای مثبت و منفی فاز حاد دوندگان مرد جوان بود. روش تحقیق: بدین منظور16 نفر دونده مرد جوان به صورت داوطلب با میانگین سنی 2± 8/21 سال، قد 26/5 ± 175سانتی متر، وزن 21/2± 17/64 کیلوگرم، در این تحقیق شرکت نمودند. آزمودنی های تحقیق، آزمون ورزشی دویدن بالک را جهت بررسی پاسخ های هاپتوگلوبین سرم و آلبومین پلاسما اجرا کردند. نمونه های خونی قبل، بلافاصله و 3 ساعت پس از اتمام آزمون ورزشی جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از روش تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد (05/0P<). نتایج: سطوح هاپتوگلوبین سرم بلافاصله (001/0 P=) و پس از 3 ساعت از دویدن شدید به طور معنی داری کاهش یافت (001/0 P=)، در حالی که سطوح آلبومین پلاسما بلافاصله پس از پایان دویدن شدید به طور معنی داری افزایش یافت، اما در پایان دوره باز یافت به سطوح اولیه برگشت نمود (001/0 P=). بحث و نتیجه گیری: در مجموع، نتایج تحقیق پژوهش حاضر نشان می دهد که دوی شدید هوازی باعث کاهش سطوح هاپتوگلوبین سرم و افزایش سطوح آلبومین پلاسما می شود و این امر ممکن است به ترتیب به دلیل شدت فعالیت و همولیز ناشی از ضربه پاشنه، افزایش بازگشت لنفاتیک آلبومین بینابینی و افزایش سنتز آلبومین باشد.
۷۱.

تأثیر تمرینات تعادلی اختلالی و غیر اختلالی بر تعادل ایستا و پویای زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سالمند تعادل ایستا تعادل پویا تمرینات تعادلی اختلالی تمرینات تعادلی غیراختلالی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : 787 تعداد دانلود : 530
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه ی اثربخشی تمرینات تعادلی اختلالی و غیراختلالی بر قابلیت های تعادل ایستا و پویای زنان سالمند بود. برای این کار 38 زن سالمند با دامنه ی سنی 80-65 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از طریق گمارش تصادفی، به گروه های آزمایشی اختلالی(n= 13)، غیراختلالی(n= 12) و کنترل(n= 13) تقسیم شدند. قبل و پس از دوره ی تمرینی، آزمون ثبات قامتی ایستا و پویا با دستگاه تعادل سنج بایودکس به عمل آمد. روایی و پایایی این دستگاه در مطالعات قبلی و تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج نشان داد که تمرین اختلالی بر همه ی شاخص های تعادل ایستا و پویا تأثیر معنادار داشته است(P<0/05). اما در تمرین غیراختلالی فقط در شاخص نوسان میانی - جانبی(ML) هر دو نوع تعادل ایستا و پویا بهبود معنادار مشاهده نشد(P>0/05). همچنین تمرین اختلالی نسبت به تمرین غیراختلالی در شاخص نوسان میانی جانبی دو نوع تعادل ایستا و پویا تأثیر بیشتری داشته است((P<0/05. یافته های تحقیق حاضر، اصل اختصاصی بودن تمرین را مورد تأیید قرار داد. با عنایت به این که تمرینات اختلالی اثربخش تر از تمرینات غیراختلالی تشخیص داده شد، لذا می توان در مداخلات توانبخشی، برنامه های تعادلی مبتنی بر ایجاد اختلال را به منظور افزایش پایداری میانی - جانبی و در نتیجه، کاهش به خطر افتادن سالمندان مد نظر قرار داد.
۷۲.

تاثیر چهار هفته تمرین تناوبی شدید(HIT) بر سطوحGH ، IGF-1، IGFBP-3 و کورتیزول سرم زنان تیم ملی بسکتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورتیزول تمرین تناوبی شدید GH زنان تیم ملی بسکتبال IGF-1 IGFBP-3

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : 273 تعداد دانلود : 795
تاثیر تمرینات تناوبی شدید (HIT) بر سازگاری های فیزیولوژیکی و سطوح استراحتی هورمون رشد (GH)،IGF-1،IGFBP-3 و کورتیزول در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین، در مطالعه حاضر تاثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای هورمونی مورد توجه قرار گرفت. 14 نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=24/3 ± 0/23 سال، وزن=50/8 ± 6/63 کیلوگرم و شاخص توده ی بدنی=15/3 ± 8/21 کیلوگرم بر متر مربع)انتخاب و به گونه ی تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. در مراحل پیش و پس از تمرینات نمونه های خون استراحتی در ساعت 8 صبح به صورت ناشتا جمع آوری شد. برنامه تمرین بسکتبال مشابهی توسط هر دو گروه به مدت چهار هفته دنبال شد و گروه تجربی در کنار برنامه ی تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته، اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA)، در سطح معناداری 05/0p< و با نرم افزار Spss16، انجام گرفت. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد مقادیر GH،IGF-1 وIGFBP-3 در گروه تجربی افزایش معناداری یافت (به ترتیب 012/0,p=013/0,p=015/0p=) و در این گروه کورتیزول تمایل به کاهش داشت (119/0p=). بر اساس یافته های حاضر می توان پیشنهاد کرد، یک برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش سطوح هورمون های آنابولیکی سرم در مدت زمان کوتاه شود و تغییرات هورمونی مشاهده شده، سازگاری های آنابولیکی ناشی از تمرینات را حمایت می کند.
۷۳.

تاثیر تمرینات هوازی و مکمل ویتامین E بر پروتئین واکنشی C و عوامل خطرزای قلبی-عروقی در زنان یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عروقی تمرینات هوازی پروتئین واکنشیC فاکتورهای خطر قلبی ویتامینE

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 404 تعداد دانلود : 611
هدف تحقیق حاضر عبارت است از بررسی تاثیر تمرینات هوازی و مکمل ویتامین E، بر میزان پروتئین واکنشیC و عوامل خطرزای قلبی- عروقی در زنان یائسه (45-60 سال). به همین منظور 33 نفر با میانگین سن 43/5±78/54 سال، قد 93/4±39/155 سانتی متر، و وزن 82/8±15/73 کیلوگرم به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در چهار گروه تمرینات هوازی + ویتامین E (9نفر)، تمرینات هوازی + دارونما (8نفر)، ویتامین E (8نفر)، و دارونما (8نفر) قرار گرفتند. گروه های تمرینی به مدت 8 هفته (هر هفته 3 جلسه) تحت تاثیر دویدن هوازی با شدت 55-65 درصد حداکثر ضربان قلب قرار گرفتند. گروه مصرف مکمل ویتامین E روزانه یک عدد کپسول ویتامین E با دوز 800 واحد بین المللی و گروه دارونما روزانه یک کپسول 664 میلی گرمی لاکتوز استفاده می کردند. نتایج نشان داد انجام تمرینات هوازی + مکمل ویتامین E و نیز انجام تمرینات هوازی + دارونما باعث کاهش معنادار پروتئین واکنشیC، LDL-C، کلسترول، تری گلیسیرید، درصد چربی بدن و افزایش معنادار HDL-C و حداکثر توان هوازی می شود. همچنین، مصرف مکمل ویتامین E، میزان پروتئین واکنشی C را کاهش و HDL-C را افزایش داد. درگروه دارونما تغییری در شاخص های تحقیق مشاهده نشد. می توان گفت انجام تمرینات هوازی به صورت مجزا یا همراه با مصرف مکمل ویتامین E باعث کاهش شاخص های خطر قلبی- عروقی در زنان یائسه می شود.
۷۴.

تاثیر تمرینات مقاومتی و تعادلی بر قدرت عضلانی بیماران مرد مبتلا به پارکینسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل قدرت عضلانی پارکینسون

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 900 تعداد دانلود : 977
بیماری پارکینسون که از بیماری های گروه سنی سالمندان می باشد یک عارضه پیشرونده مزمن بوده که سیستم عصبی مرکزی را تحت تاثیر و با ایجاد اختلال در عقده های قاعده ای مغز، مشکلات حرکتی زیادی را در بیماران ایجاد می کند. هدف این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاوتی و تعادلی بر عملکرد عضلانی-اسکلتی، بیماران مرد مبتلا به پارکینسون بود. تعداد 22 نفر از بیماران مبتلا به پارکینسون به صورت در دسترس انتخاب و بطور داوطلبانه در این مطالعه شرکت کردند. بیماران بصورت تصادفی در دو گروه تجربی ( 11 نفر ) و کنترل ( 11 نفر ) تقسیم شدند. بیماران گروه تجربی به مدت 10 هفته به انجام برنامه تمرینی منتخب پرداختند. قبل و بعد از دوره تمرینی قدرت عضلات چهارسر رانی، همسترینگ و دوقلو تمامی بیماران با استفاده از دینامومتر اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از t وابسته و مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. افزایش معناداری در قدرت عضله چهار سر هر دو پای راست و چپ (P< 0.05) و قدرت عضله همسترینگ پای راست (P< 0.05) مشاهده شد در حالیکه قدرت عضله همسترینگ پای چپ به طور معناداری کاهش (P< 0.05) و تغییر معناداری در قدرت عضله دوقلوی پای راست و چپ مشاهده نشد (P>0.05). در بیماران گروه کنترل هیچ گونه تغییرات معنادری مشاهده نشد (P>0.05). از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ده هفته تمرینات مقاومتی و تعادلی موجب بهبودی قابل ملاحظه ای در قدرت عضلانی بیماران پارکینسون می شود، بنابراین می تواند به عنوان یک مدالیته در برنامه درمانی این دسته از بیماران گنجانده شود.
۷۵.

تأثیر تغییر در ترتیب تمرین استقامتی و قدرتی همزمان بر توان هوازی و ترکیب بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ترکیبی تمرین هوازی متناوب حداکثر اکسیژن مصرفی و درصد چربی بدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
تعداد بازدید : 337 تعداد دانلود : 200
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تغییر در ترتیب توالی تمرینات استقامتی و قدرتی همزمان بر توان هوازی و ترکیب بدنی مردان فعال انجام گرفت. 30 مرد با سابقه تمرین استقامتی و قدرتی (با میانگین سن 50/3±8/25 سال) به یکی از سه گروه زیر تقسیم شدند: تمرین استقامتی قبل از تمرین قدرتی (10=n)، تمرین قدرتی قبل از تمرین استقامتی (10=n) و بدون تمرین (10=n). گروه های تمرینی به مدت پنج هفته به تمرین پرداختند. برنامه تمرینی قدرتی در سه روز هفته تقسیم شده بود (3 ست، 85 -70% RM1). برنامه تمرینی استقامتی شامل 5-3 بار دویدن به صورت متناوب با حداقل سرعتی بود که در آن، آزمودنی به حداکثر اکسیژن مصرفی می رسید (max2vVO) و مدت زمان هر بار دویدن معادل 50 درصد زمان رسیدن به واماندگی (Tlim) در سرعت max2vVO بود؛ پیش و پس از اتمام برنامه ترکیبی مقادیر حداکثر اکسیژن مصرفی (max2VO) ، Tlim و درصد چربی بدن تمامی آزمودنی ها تعیین و نتایج بررسی و مقایسه شد. مقدار max2VO و Tlim در هر دو گروه تمرینی افزایش معنا داری داشت (05/0P<). اما اختلاف افزایش max2VO بین دو گروه معنا دار نبود (05/0P>). کاهش درصد چربی بدن در هر دو گروه معنا دار بود، به علاوه اختلاف معنا داری در کاهش درصد چربی بدن بین دو گروه وجود داشت (05/0P<). با توجه به یافته های پژوهش، انجام تمرین قدرتی پس از تمرین استقامتی به کاهش بیشتر درصد چربی بدن در آزمودنی ها منجر شد، اما مقدار توسعه max2VO در دو گروه ترکیبی مشابه بود.
۷۶.

تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی پاسخ وابسته به مقدار نوجوانان کم تحرک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی آسیب شناسی ورزشی و حرکات اصلاحی ورزش معلولین
تعداد بازدید : 130 تعداد دانلود : 165
این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر پاسخ وابسته به تعداد جلسات تمرین در هفته بر آمادگی جسمانی نوجوانان پسر کم تحرک طراحی و مورد مطالعه قرار گرفت. تعداد 48 نفر پسر کم تحرک داوطلب انتخاب و بطور تصادفی به چهار گروه با میانگین و انحراف استاندارد سن، گروههای دو جلسه ای ( 12نفر 3/2± 3/13 سال)، سه جلسه ای ( 12 نفر، 7/2± 5/13سال)، چهار جلسه ای (12 نفر، 1/3± 7/13 سال) و کنترل ( 12 نفر 4/3± 3/13سال) تقسیم بندی شد. برنامه تمرینی گروه دو جلسه در هفته شامل دویدن با شدت 70 – 60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 35 – 25 دقیقه در هر جلسه و گروه سه جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 25 – 17 دقیقه در هر جلسه و گروه چهار جلسه در هفته برنامه دویدن را با همان شدت در زمان 15 – 12 دقیقه در هر جلسه اجرا کردند. در هر سه گروه تجربی تمرینات چابکی، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی اجرا و سعی شد نسبت حجم برنامه ها در مجموع جلسات گروه ها برابر باشد. تجزیه و تحلیل میانگین تغییرات داده ها با استفاده از آنالیز واریانس یک سویه با آزمون تعقیبی بن فرنی در سطح معنی داری (05/0P˂) نشان داد. مقادیر کاهش وزن، شاخص توده بدن، درصد چربی و اندازه دور کمر فقط در گروههای تجربی سه و چهار جلسه ای نسبت به کنترل معنی دار شد (05/0P˂). قدرت انفجاری دست ها، سرعت حرکت، استقامت قلبی تنفسی و انعطاف پذیری در هر سه گروه تجربی تفاوت معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد. اما در شاخصهای تعادل، هماهنگی، قدرت انفجاری پاها، چابکی، استقامت عضلانی عضلات شانه و شکم، تغییرات فقط در گروه های سه و چهار جلسه ای نسبت به گروه کنترل معنی دار شد (05/0P˂). بطور کلی احتمالا اجرای هر سه برنامه تمرینی سازگاری های مفیدی را در پی داشته است و تغییر تعداد جلسات تمرین و افزایش آن برای بهبود بعضی متغیرهای آمادگی جسمانی با نقش بیشتر دستگاه عصبی نظیر تعادل، هماهنگی، توان انفجاری، چابکی توصیه می شود. از سوی دیگر در برخی متغیرها نظیر انعطاف پذیری تأثیر افزایش تعداد جلسات تمرین به سازگاری بیشتر منجر نمی شود.
۷۷.

رابطه بین ویژگی های آنتروپومتری و برخی قابلیت های فیزیولوژیکی بازیکنان فوتبال زن، مطابق با پست های بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زن آنتروپومتریک فیزیولوژیک فوتبال ،پست بازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 910 تعداد دانلود : 821
هدف این پژوهش تعیین رابطه بین ویژگی های آنتروپومتری و برخی قابلیت های فیزیولوژیکی زنان فوتبالیست، مطابق پست های بازی آنها بود. از 75 بازیکن سه تیم برتر باشگاه های کشور(سایپا، پیکان و آزاد) 38 بازیکن (8 دروازه بان، 10 مدافع، 10 هافبک و 10 فوروارد) با دامنه سنی 18 – 25 سال و سابقه قهرمانی 3- 5 سال، از طریق نمونه گیری تصادفی-طبقه ای انتخاب شدند. متغیرهای آنتروپومتریک (وزن، قد، شاخص توده بدنی و درصد چربی بدن) و فیزیولوژیکی (توان هوازی، توان بی هوازی، چابکی و سرعت) بازیکنان اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی نشان داد که دروازه بان ها بلندتر، سنگین تر و دارای شاخص توده بدنی بالاتری نسبت به بازیکنان سایر پست ها بودند. در مقابل، فورواردها سبک تر، کوتاه تر و درصد چربی بدن کمتری نسبت به سایر پست ها داشتند. هافبک ها توان هوازی بالاتر و فورواردها و دروازه بان ها توان بی-هوازی بالاتری نسبت به بازیکنان سایر پست ها داشتند. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد متغیر وزن با زمان 20 متر سرعت (54/0- , r= 001/0 P<) و زمان چابکی (38/0- , r= 01/0 P<) رابطه دارد. همچنین متغیر درصد چربی بدن با توان هوازی (38/0- , r= 01/0 P<)، توان بی هوازی (54/0- , r= 001/0 P<)، زمان 20 متر سرعت (24/0-r= ,05/0 P<) و زمان چابکی (25/0-r= ,05/0 P<) مرتبط بود. نتایج نشان دهنده این واقعیت است که فشار کاری فیزیولوژیکی متفاوت در هر پست، به تفاوت نیم رخ بدنی منجر می شو؛ بنابراین باید برنامه تمرینی ویژه ای مطابق با شرایط بدنی بازیکنان برای هر پست در نظر گرفته شود.
۷۸.

بررسی رابطه شاخص های التهابی ( TNF-، IL-6)، اکسایشی (MDA) و آسیب عضلانی پس از تمرینات سنگین شنا و مصرف مکمل های ویتامینی معدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاخص های التهابی آسیب عضلانی اکسایشی ویتامین معدنی تمرینات سنگین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 173 تعداد دانلود : 50
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه شاخص های التهابی ( TNF-، IL-6)، اکسایشی (MDA) و آسیب عضلانی پس از تمرینات سنگین شنا و مصرف مکمل های ویتامینی معدنی در دختران شناگر نخبه بود. 24 دختر شناگر نخبه، داوطلبانه در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه تجربی (مکمل ویتامینی معدنی) و یک گروه کنترل (دارونما) تقسیم شدند. هر دو گروه در برنامه تمرین شنای یک ماهه (3 بار در هفته) شرکت و در هر جلسه حدود 5/3 تا 4 کیلومتر شنا کردند. شناگران روزانه یک عدد قرص همراه غذایشان مصرف می کردند. نمونه خونی قبل و پس از دوره تمرین برای ارزیابی سیتوکین های التهابی (TNF-a) فاکتور نکروزدهنده توموری آلفا، (IL-6) اینترلوکین 6و (MDA) مالون دی آلدئید و شاخص های آسیب عضلانی (کراتین کیناز، آسپارتات آمینوترانسفراز، میوگلوبین، لاکتات دهیدروژناز) گرفته شد. رکورد شنای 100 متر کرال سینه نیز قبل و پس از دوره تمرین اندازه گیری شد. از آزمون آماری تی همبسته و مستقل برای ارزیابی داده ها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که مقدار سیتوکین های التهابی در گروهی که مکمل ویتامینی معدنی مصرف می کردند، کاهش یافت (04/0=P). مقدار MDA نیز در این گروه کاهش یافت، اما این کاهش معنی دار نبود. در مقایسه بین گروهی نیز تغییر معنی داری مشاهده نشد. برخی از شاخص های آسیب عضلانی مانند کراتین کیناز (CK) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) در گروه مکمل کاهش یافت (به ترتیب 011/0=P، 04/0=P)، اما در مقایسه بین گروهی، فقط CK تغییر معنی دار داشت (021/0=P). عملکرد شناگران (بین گروهی و درون گروهی) نیز تغییر معنی داری نداشت. براساس یافته های تحقیق، فشار اکسایشی (ROS) در تولید سیتوکین های التهابی ناشی از ورزش مؤثر است. در مقابل مصرف مکمل های آنتی اکسیدانی نقش مؤثری در کاهش تولید سیتوکین های ناشی از ورزش دارد.
۷۹.

تاثیر مصرف داروی ایندوماسین بر علائم بیوشیمیایی، عملکردی و ظاهری کوفتگی عضلانی تاخیری ناشی از انقباضات اکسنتریک در مردان غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایندومتاسین کوفتگی عضلانی تاخیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 193 تعداد دانلود : 645
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مصرف داروی ایندومتاسین بر نشانه های بیوشیمیایی، عملکردی و ظاهری کوفتگی عضلانی تاخیری متعاقب شرکت در برنامه تمرینات اکسنتریک بود. به این منظور 20 مرد داوطلب سالم و غیرورزشکار با میانگین سنی 9/6± 8/25 سال و درصد چربی 3/9 ± 9/15 درصد، انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه دارو (10 = n) و دارونما (10=n) تقسیم شدند. در طرح دوسوکور آزمودنی ها 5 روز قبل و 48 ساعت بعد از اجرای آزمون برونگرا روزانه 75 میلی گرم داروی ایندومتاسین یا دارونما دریافت کردند. پدیده کوفتگی عضلانی با استفاده از حرکت پلانتار فلکشن کنترل شده در عضله درشت نی قدامی ایجاد شد. سطوح پروستو گلاندین های E2، درد ادراک شده، محیط ساق پا، زاویه پلانتار فلکشن و دورسی فلکشن قبل و بلافاصله بعد از برنامه تمرینی اکسنتریک اندازه گیری و در فواصل زمانی 24 و 48 ساعت تکرار شد. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مصرف داروی ایندومتاسین مانع افزایش سطوح پروستوگلاندین های E2، شدت درد ادراک شده، محیط دور ساق و کاهش دامنه حرکتی مفصل مچ پا نشد. با این حال، سطوح پروستاگلاندین های E2 در بازه زمانی 24 ساعت (001/0=P) و 48 ساعت (001/0=P) پس از برنامه تمرینی اکسنتریک کاهش یافت. شدت درد ادراک شده نیز در بازه زمانی 24 ساعت (001/0=P) و 48 ساعت (001/0=P) پس از برنامه تمرینی اکسنتریک کاهش یافت. شدت درد ادراک شده نیز در بازه زمانی 24 ساعت (001/0=P) و 48 ساعت (043/0=P) پس از برنامه تمرینی اکسنتریک کاهش یافت. همچنین داروی ایندومتاسین در بازه زمانی 48 ساعت (05/0P<) پس از تمرین تغییرات معنی داری در دامنه حرکتی مفصل مچ پا و اندازه محیط ساق پا به وجود آورد. در مجموع نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در دوره بازگشت به حالت اولیه طولانی مدت که اغلب با کوفتگی عضلانی تاخیری همراه است، مصرف داروی ایندومتاسین ممکن است سودمند باشد.
۸۰.

اثر تمرین ویژه و عمومی آماده سازی بسکتبال بر آمادگی جسمانی و فیزیولوژیکی بازیکنان تمرین کرده بسکتبال مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آمادگی جسمانی بازیکنان تمرین کرده بسکتبال تمرین ویژه آماده سازی بسکتبال تمرینات عمومی آماده سازی بسکتبال آمادگی فیزیولوژیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : 449 تعداد دانلود : 655
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات دایره ای ویژه و عمومی- متداول یا کلاسیک- آماده سازی بر آمادگی جسمانی و فیزیولوژیکی بازیکنان تمرین کرده بسکتبال مرد بود که محقق به منظور رسیدن به این هدف تعداد 12 نفر از بازیکنان بزرگسال دعوت شده به اردوی آمادگی تیم بسکتبال ذوب آهن غرب کشور (تیم اسدآباد- همدان دسته یک کشور) را انتخاب و به طور تصادفی به دوگروه شش نفره تمرین ویژه و عمومی 29/5± 08/26 سال، قد77/6± 91/185 سانتی متر، وزن00/8± 66/77 کیلوگرم تقسیم کرد. هردو گروه تمرین ویژه و عمومی آماده سازی به مدت 6 هفته، هر هفته 3 جلسه و هرجلسه 40 دقیقه به صورت متناوب خارج از فصل مسابقات به تمرین پرداختند. گفتنی است که هردو گروه تمرینات بسکتبال را نیز در کنار این تمرینات، یعنی تمرینات وی ژه و عمومی آماده سازی انجام دادند. تأثیر اجرای تمرینات آمادگی ویژه و عمومی بر متغیرهای وابسته تحقیق، یعنی حداکثر توان بی هوازی، حداقل توان بی هوازی، میانگین توان بی هوازی و شاخص خستگی (توسط آزمون RAST)، توان انفجاری پاها (توسط آزمون پرش عمودی سارجنت)، حداکثر سرعت دویدن (توسط آزمون یویو)، درصد خستگی و زمان کلی تکرار دوهای سرعتی (توسط آزمونRHIET )، سرعت دویدن (توسط آزمون 20 متر سرعت) و توان هوازی (توسط آزمون چندمرحله ای 20 متر رفت وبرگشت ) طی مراحل پیش آزمون و پس آزمون، اندازه گیری شد. نتایج آزمون های آماری درصد ضریب تأثیر کوهن و تی مستقل در سطح 05/0≥ P نشان داد که در مورد متغیرهای توان هوازی، شاخص و درصد خستگی به نفع گروه تمرینی وی ژه، حداکثر و میانگین توان بی هوازی، توان انفجاری پاها و سرعت دویدن به نفع گروه تمرینی عمومی، اختلاف میانگین های بین دو گروه تمرین ویژه و عمومی آماده سازی معنی دار بود، ولی در باب حداکثر سرعت دویدن، حداقل توان بی هوازی و زمان کلی تکرار دوهای سرعتی اختلاف میانگین های دو گروه قابل ملاحظه نبود. به طور کلی، از یافته های تحقیق برمی آید که بهتر است مربیان رشته ورزشی بسکتبال جهت بهبود برخی شاخص های فیزیکی و فیزیولوژیکی و آماده سازی بازیکنان این رشته ورزشی از جمله توان هوازی، شاخص و درصد خستگی از تمرینات ویژه بسکتبال (تمرین دایره ای ویژه) و برای بهبود حداکثر و میانگین توان بی هوازی، توان انفجاری پاها و سرعت دویدن از تمرینات عمومی در کنار هم استفاده کنند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان