مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
IGF-1
حوزههای تخصصی:
تاثیر تمرینات تناوبی شدید (HIT) بر سازگاری های فیزیولوژیکی و سطوح استراحتی هورمون رشد (GH)،IGF-1،IGFBP-3 و کورتیزول در ورزشکاران نخبه هنوز نامشخص است. بنابراین، در مطالعه حاضر تاثیر چهار هفته اجرای HIT بر برخی متغیرهای هورمونی مورد توجه قرار گرفت. 14 نفر از بازیکنان داوطلب تیم ملی زنان بسکتبال ایران (با میانگین سن=24/3 ± 0/23 سال، وزن=50/8 ± 6/63 کیلوگرم و شاخص توده ی بدنی=15/3 ± 8/21 کیلوگرم بر متر مربع)انتخاب و به گونه ی تصادفی به دو گروه تجربی (7n=) و کنترل (7n=) تقسیم شدند. در مراحل پیش و پس از تمرینات نمونه های خون استراحتی در ساعت 8 صبح به صورت ناشتا جمع آوری شد. برنامه تمرین بسکتبال مشابهی توسط هر دو گروه به مدت چهار هفته دنبال شد و گروه تجربی در کنار برنامه ی تمرین بسکتبال، پروتکل دویدن سرعتی بی هوازی (RAST) را به عنوان یک پروتکل HIT، دو جلسه در هفته، اجرا کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس (ANCOVA)، در سطح معناداری 05/0p< و با نرم افزار Spss16، انجام گرفت. نتایج آزمون ANCOVA نشان داد مقادیر GH،IGF-1 وIGFBP-3 در گروه تجربی افزایش معناداری یافت (به ترتیب 012/0,p=013/0,p=015/0p=) و در این گروه کورتیزول تمایل به کاهش داشت (119/0p=). بر اساس یافته های حاضر می توان پیشنهاد کرد، یک برنامه تمرینات تناوبی شدید با دوره های استراحت کوتاه می تواند موجب افزایش سطوح هورمون های آنابولیکی سرم در مدت زمان کوتاه شود و تغییرات هورمونی مشاهده شده، سازگاری های آنابولیکی ناشی از تمرینات را حمایت می کند.
تأثیر تمرینات ویبریشن کل بدن (WBVT) بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، غلظت هورمون رشد و IGF-1 دختران تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویبریشن کل بدن به عنوان روشی جدید و مکمل برای فعالیت عصبی عضلانی، باعث تحریک مکانیکی این سیستم می شود. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات منتخب ویبریشن بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، مقادیر هورمون رشد و IGF-1 دانشجویان دختر تمرین کرده بود. 20 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی با میانگین و انحراف استاندارد سنی 2/2±75/21سال، وزن 28/7±25/54 کیلوگرم و BMI 44/2±1/20 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (10n=) و کنترل (10n=) قرار گرفتند. تمرینWBV به مدت10 روز با فرکانس 30 هرتز و دامنه 10 میلی متر در 6 وضعیت بدنی مختلف انجام شد. نمونه های خونی 24 ساعت قبل و بعد از تمرینWBV اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری t همبسته و مستقل استفاده شد. یافته های تحلیل آماری نشان داد 10 روز برنامه تمرین WBV منجر به افزایش معنی دار قدرت، سرعت، توان، مقادیر هورمون رشد و IGF-1 در گروه تجربی شد (05/0≥P)، در حالی که چابکی در این گروه تغییر معنی داری نداشت. یافته ها نشان داد برنامه تمرینیWBV می تواند به عنوان یک شیوه تمرینی جدید و مکمل در کنار سایر روش های تمرینی جهت بهبود مقادیر هورمون های آنابولیکی و عوامل آمادگی جسمانی استفاده شود
مقایسه تأثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر میزان IGF-1، تستوسترون و مایونکتین سرمی مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم زیستی ورزشی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۴)
93 - 107
حوزههای تخصصی:
شیوه های تمرینی متفاوت م ی توان د اث ر متف اوتی ب ر میزان و پاسخ هورمون ها داشته باشد. تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون، یکی از روش های تمرینی است که به افزایش عملکرد و قدرت عضلانی منجر می شود. بنابراین هدف از این پژوهش، مقایسه تأثیر تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر میزان IGF-1، تستوسترون و مایونکتین سرمی مردان جوان بود. گروه های پژوهش شامل دو گروه تمرین مقاومتی با محدودیت جریان خون (10 نفر) و تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون (10 نفر) بود. برنامه تمرین مقاومتی به مدت چهار هفته انجام گرفت. در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون، غلظ ت س رمی IGF-1، تستوسترون و مایونکتین به روش الایزا اندازه گیری شد. به منظور تعیین معنا داری تفاوت بین متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یکطرفه در سطح معنا داری 05/0 استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان IGF-1 و تستوسترون در گروه تمرین با محدودیت جریان خون نسبت به گروه تمرین بدون محدودیت جریان خون، افزایش معنا داری (001/0P=) دارد، با این حال، در میزان مایونکتین افزایش غیرمعنا داری مشاهده شد (08/0P=). این یافته ها نشان می دهد که تمرین مقاومتی همراه با محدودیت جریان خون، در بهبود عوامل مرتبط با افزایش حجم عضلانی بسیار مؤثر است.
تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید و استقامتی تداومی بر بیان ژن mir-1 و IGF 1 در کاردیومیوسیت رت های نر دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مقایسه یک دوره تمرین تناوبی شدید با استقامتی تداومی بر بیان ژن mir-1 و IGF 1 در کاردیومیوسیت رت های دیابتی بود. 21 سر رت نر نژاد ویستار، پس از القای دیابت به صورت تصادفی به سه گروه هفت تایی (کنترل، استقامتی تداومی و تناوبی شدید) تقسیم شدند، برنامه تمرینی 5 روز در هفته به مدت 8 هفته بود، هر جلسه تمرین استقامتی 30 دقیقه دویدن با شدت 60 درصد VO2max و هر جلسه گروه تناوبی چهار تناوب سه دقیقه ای با شدت 90 درصد VO2max و یک دقیقه ریکاوری با شدت 30 درصد VO2max بین هر تناوب بود. بیان ژن IGF-1 و mir-1 از بافت بطن چپ، به وسیله روش qRT PCR سنجیده شد. نتایج نشان داد هر دو نوع تمرین سبب کاهش معنادار بیان ژن mir-1 نسبت به گروه کنترل شده است ، اما این کاهش در گروه تناوبی شدید نسبت به گروه استقامتی بیشتر بود (05/0P≥)؛ همچنین بیان ژن IGF-1 در هر دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری یافته بود که این افزایش در گروه تناوبی شدید نسبت به گروه استقامتی بیشتر بود (05/0P≥). به نظر می رسد تمرین تناوبی شدید با سرکوب mir-1 می تواند مداخله مؤثری برای کاهش عوارض کاردیومیوپاتی دیابتی باشد.
تأثیر هشت هفته تمرین در آب با محدودیت جریان خون بر میزان هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولین یک و متابولیسم استخوان زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فیزیولوژی ورزشی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۱
69 - 92
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین با محدودیت جریان خون ( BFR ) در آب بر مقدار هورمون رشد ( GH )، فاکتور رشد شبه انسولین یک ( IGF-1 ) و تراکم مواد معدنی استخوان ( BMD ) زنان سالمند انجام شد . تعداد 30 نفر از زنان غیر ورزشکار ( سن 60 تا 70 سال، وزن 5/2 ± 34/72 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 07/4 ± 8/28 کیلوگرم بر مترمربع) داوطلبانه در مطالعه شرکت کردند و به طور تصادفی به سه گروه کنترل، تمرین در آب با BFR و تمرین در آب بدون BFR تقسیم شدند. هر دو گروه تمرینی تمرینات هوازی با مقاومت آب را (هشت هفته، سه روز، یک ساعت) اجرا کردند. فشار کاف در گروه تمرینی با BFR 110 تا 2 2 0 میلی متر جیوه بود. خون گیری 24 ساعت قبل از اولین و بعد از آخرین جلسه تمرینی انجام شد. از آزمون آماری تحلیل کواریانس (آنکوا) وابسته برای تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد گروه های تمرین در مقادیر BMD ، IGF-1 و مقدار نمره T ( T-Score ) در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری داشتند ( 0.05 ≥ P ). در مقدار GH فقط گروه تمرین با BFR نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت ( 0.05 ≥ P ) . همچنین نتایج پس آزمون گروه تمرین با BFR در مقایسه با گروه تمرین بدون BFR در مقادیر BMD ، GH ، IGF-1 و T-Score افزایش معناداری داشت ( 0.05 ≥ P ). پژوهش حاضر نشان داد تمرین در آب در زنان سالمند به بهبود اثر عوامل آنابولیک در جلوگیری از کاهش تراکم استخوان منجر می شود، اما تمرین در آب با BFR دارای اثرهای مفیدتری در افزایش BMD است؛ بنابراین توصیه می شود از این تمرینات در برنامه تمرینی زنان سالمند استفاده شود.
تأثیر چهار هفته تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر عوامل هورمونی آنابولیک، نیتریک اکساید و لاکتات مردان سنگ نورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تمرینات مقاومتی (RT) از مهم ترین برنامه های تمرینی در بیشتر ورزش ها از جمله ورزش سنگ نوردی است. این تمرینات از طریق افزایش قدرت و استقامت عضله نقش مهمی در بهبود عملکرد ورزشی دارد. به تازگی استفاده از محدودیت جریان خون (BFR) به عنوان روشی برای بهبود کارایی RT پیشنهاد شده است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر 4 هفته تمرین مقاومتی با و بدون محدودیت جریان خون بر عوامل هورمونی آنابولیک، نیتریک اکساید و لاکتات مردان سنگ نورد بود. در این تحقیق نیمه تجربی، به صورت هدفمند 20 سنگ نورد مرد نخبه با میانگین سنی 42/1±3/23 سال و درصد چربی 25/2±1/13درصد و حداقل 2 سال سابقه تمرینی با تخصیص تصادفی در دو گروه تمرین با BFR و تمرین بدون BFR قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی 3 جلسه در هفته و به مدت 4 هفته و هر جلسه به مدت 80 دقیقه با شدت تمرین30 درصد حداکثر قدرت بیشینه با یا بدون BFR بود. خون گیری در چهار مرحله حالت پایه، پس از آزمون ورزشی اولیه، پس از 4 هفته تمرین در حالت پایه و بلافاصله پس از قرارداد سنگ نوردی پس آزمون به منظور تعیین سطوح سرمی IGF-1، NO، هورمون رشد و لاکتات خون اخذ شد. در نهایت، داده های حاصله با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنا داری کمتر از 05/0 تجزیه وتحلیل شدند. در مرحله پیش آزمون، افزایش غلظت IGF-1، NO، هورمون رشد و لاکتات در گروه BFR بیشتر از بدون BFR بود (05/0>P). علاوه بر این، افزایش مقادیر استراحتی NO تنها در گروه BFR معنا دار بود (05/0>P)، اما مقادیر استراحتی IGF-1، GH و لاکتات خون در گروه بدون BFR تغییر معنا داری نداشت (05/0<P). همچنین، پاسخ ورزشی IGF-1، NO و GH صرفاً در گروه BFR به طور معنا داری افزایش یافت (05/0>P). به نظر می رسد تمرین با BFR احتمالاً روشی مناسب برای دستیابی کارامدتر و موثر به سازگاری های تمرینی است، لیکن تا زمان انجام مطالعات بیشتر نتایج تحقیق حاضر باید بااحتیاط استفاده شود.
The effect of endurance training on serum glucose levels, weight changes and IGF-1 protein expression in the hippocampus of diabetic rats.
حوزههای تخصصی:
Purpose: Diabetes mellitus is the most common metabolic problem worldwide, which is associated with hyperglycemia and structural and functional disorders of the nervous system. The aim of the present study was to investigate the effect of endurance training on serum glucose levels, weight changes and Like Growth Factor 1 (IGF-1) protein expression in the hippocampus of diabetic rats. Method: For this study, the samples included 48 male Wistar rats (8 weeks old), which were divided into 4 groups: control (C), the diabetes control (DC), diabetes-training (DT) and exercise (T). In order to induce diabetes, streptozotocin injection was used. 5 sessions per week of endurance activity were performed for 6 weeks. 48 hours after the completion of the exercise program, hippocampal tissue was dissected and extracted. ELISA method and one-way variance test were used to analyze the data. Resalts: Based on the results, serum glucose levels decreased after six weeks of endurance training (p=0.001). The amount of IGF-1 in group DC was significantly lower compared to all groups DT, T, and C (P≤0.05). But the DT group had no significant difference with the C and T groups (P=0.210 and P=0.226, respectively). On the other hand, the amount of IGF-1 in group T was only significantly different from group D (P=0.001). The correlation between blood glucose and IGF-1 was significant (p=0.001, r=0.820). Conclusion: Diabetes reduces IGF-1 and hyperglycemia, but exercise moderates the effect of diabetes on IGF-1. Considering the appropriate duration of training and the correlation of this protein with blood glucose, maybe endurance training can reduce the negative effect of diabetes.
سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند بود.
مواد و روش ها: تعداد 40 نفر از زنان سالمند (دامنه سنی: 82/0±34/60 ، قد:cm 01/0±155، وزن: kg 89/1±72/71 و BMI:63/0±45/29) بطور تصادفی ساده به گروه تمرین استقامتی+ قدرتی (E+S) (9n=)، قدرتی+ استقامتی (S+E) (10n=)، اینتروال (IT) (12n=) و کنترل (9n=) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامه تمرین استقامتی شامل کار برروی دوچرخه کارسنج (با شدت 88-61 درصد (MHR و برنامه تمرین قدرتی شامل چند تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه ( با شدت 75-40 درصد 1RM، 18-8 تکرار) بود. IGF-1، GH، انسولین، نوراپی نفرین و تستوسترون 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره های تمرینی به روش الایزا ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد میزان IGF-1 پس از تمرین E+S و S+E افزایش معنی داری داشت (05/0 >p ). تغییر معنی داری در GH، انسولین و نوراپی نفرین در هیچ کدام از گروه ها مشاهده نشد (05/0 P≥). میزان تستوسترون در گروه E+S کاهش معنی داری داشت (05/0 >p ). همچنین اختلاف معنی دار در میزان تستوسترون بین گروه های E+S و IT مشاهده شد(05/0 >p ).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد ترتیب تمرین ترکیبی می تواند بر سازگاری-های هورمون های آنابولیک ناشی از تمرین تاثیرگذار باشد و درصد این تغییرات در گروه E+S نسبت به دو ترتیب دیگر بیشتر بود.