هدف از این تحقیق ارزیابی میزان تغییرات آمادگی جسمانی کودکان و پسران جوان شرکت کننده در کلاس های ویژه فوتبال است برای این منظور ا ز میان دانش آموزانی که در فصثل تابستان در دانشکاه تربیت بدنی دانشگاه تهران در کلاس فوتبال ثبت نام کرده بودند افراد 11- 7 سال انتخاب شدند افراد مذکور 3 روز در هفته برای مدت 3 هفته در کلاس های تمرینی منتخاب فوتبال شرکت کردند تمرینات منتخب اعمال شده در این تحقیق شامل گرمکردن بدن تمرینات کششی نرمش تکنیک تاکتیک و بازی بین گروهی بود آزمون های مورد استفاده برای ارزیابی اجزای آمادگی جسمانی مشتمل بر ازمون رفت و برگشت آزمون پرش طول جفتی آزمون آویزان شدن از بارفیکس آزمون دوک سرعت آزمون انعطاف پذیری و آزمون دو استقامت بود نتایج به دست آمده حاکی از آن است که تمرینات منتخب فوتبال تاثیر معنی داری روی چابکی استقامت عضلات شکم و انعطاف پذیری آزمودنی ها در این گروه سنی دارد روش های آماری در این پژوهش عبارت اند از آمار توصیفی و آمار استنباطی که به ترتیب با هدف محاسبه میانگین ها و رسم نمودارها و تفاوت بنی اجزای آمادگی جسمانی آزمودنی ها هفته های تمرین است
نارسائی فازلونتال, از اختلالات هورمونی سیستم تولیدمثلی بوده و یک عملکرد غیرطبیعی تخمدان تلقی می گردد که به دنبال کاهش تولید و یا تأثیر ناکافی پروژسترون بروی اندومتر ایجاد می شود که علائم آن به صورت سقط راجعه و نازایی بروز می کند. شرایط استرس زای محیطی مانند مشاغل پراسترس و فعالیت های بدنی متوسط تا شدید خصوصا دو استقامت می تواند سبب نارسایی فازلونتال شود. این مطالعه به بررسی ارتباط بین تمرینات دو استقامت و نارسایی فازلونتال در خانم های ورزشکار می پردازد. جامعه آماری شامل خانم های غیر ورزشکار و ورزشکاران قهرمان در رشته دو استقامت در محدوده سنی 20 الی 30 سال بوده که تحت شرایط استاندارد شده ای که شامل عدم مصرف اخیر قرص های هورمونی, عدم سابقه شیردهی اخیر و نازایی و نیز داشتن سیکل های همراه با تخمک گذاری بوده اند, مورد انتخاب قرار می گرفتند. افراد مورد مطالعه شامل 15 نفر از خانم های غیر ورزشکار که در شرایط استرس زای محیطی قرار نداشته و 15 نفر خانم های ورزشکار دونده می باشد که در آزمون آمادگی بروس امتیاز عالی کسب نموده اند. در روز 21 دوره این افراد, آنان تحت آزمون تعیین سطح پروژسترون قرار گرفتند و مقادیر پروژسترون کمتر و از 10 به عنوان نارسایی فازلونتال در نظر گرفته شد. یافته های مطالعه, نشان می دهد که میزان نارسایی فازنتال در گروه تجربی 69.2 و در گروه کنترل 30.8 بود و ارتباط معنی دار بین نارسایی فازلوتنال و تمرینات دو استقامتی برقرار گردید (P>%5) . همچنین ارتباط معنی داری بین کاهش سطح سرمی پروژسترون و تمرینات دو استقامت وجود داشت (P>%16) بین ورزش و کوتاهی فازلوتنال ارتباط معنی داری برقرار گردید(P>%0). بر اساس نتایج حاصل از مطالعه, در قهرمانان دو استقامت, خصوصاً دونده های طراز اول, شیوع بالایی از اختلالات فازلوتنال مشاهده می¬شود.
هدف از این تحقیق مطالعه تاثیر برنامه هشت برنامه ای توانبخشی قلبی- عروقی بر کاهش فشار خون مردان مبتلا به پرفشار خونی بود بدین منظور 20 بیمار مبتلا به پرفشار خونی بیشتر از 140 روی 90 ملی متر جیوه با میانگین وزن 10+ 80 کیلوگرم قد 5+ 165 سانتی متر و سن 20+45 سال در تحقیق حاضر شرکت کردند بیماران نمونه به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند گروه تجربی در برنامه تمرینی هشت هفته ای 3 روز در هفته هر روز 45 دقیقه و با شدت 79-60 در صد ضربان قلب بیشینه شرکت کردند فشار خون هر دو گروه تجربی و کنترل قبل و بعد از برنامه توانبخشی سنجیده شد تحقیق نشان داد فشار خون سیستولی و دیاستولی گروه تجربی پس از هشت هفته تمرین در حد معنی داری کاهش یافت 00/0 =P اما در گروه کنتر ل این کاهش معنی دار نبود 875/0=P و 395/0=P )
هدف از تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین در صد چربی و وزن بدون چربی LBM بدن با چربی ها و لیپوپروتئین های خون دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی دانشگاه بیرجند بود به این منظور تعداد 31 نفر از دانشجویان پسر رشته تربیت بدنی در دامنه سنی 27-20 سال به طور داوطلبانه انتخاب شدند جهت جمع آوری اطلاعات مورد نظر از آزمودنی ها 5 میلی لیتر خون جهت تعیین میزان چربی ها و لیپوپروتئین های خون گرفته شد سپس به وسیله کالیپرچربی زیرپوستی افراد اندازه گیری شد و در صد چربی محاسبه گردید در نهایت اطلاعات به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل و بررسی آماری قرار گرفت بین چربی زیر پوستی ناحیه سه سر باز و با میزان کلسترول و LDL خون آزمودنی ها رابطه خطی معنی داری وجود داشت از طرفی بین چربی زیر پوستی ناحیه سه سر بازو و با میزان تری کلیسیرید و HDL خون آزمودنی ها رابطه خطی معنی داری وجود نداشت ولی بین وزن بدون چربی بدن با میزان LDLخون آزمودنی ها رابطه خطی معکوس و معنی داری وجود داشت و بین وزن بدون چربی دن با میزان تری کلیسیرید و کلسترول HDL خون آزمودنی ها رابطه خطی معنی داری به دست نیامد با بررسی یافته ها ی حاصل از این پژوهش به نظر می رسد با اندازه گیری چربی زیر پوستی قسمت های مختلف بدن و وزن بدون چربی بدن LBM شاید بتوان تا حدودی سطح و تغییرات چربی ها و لیپوپروتئین های خون را پیشگویی کرد
هدف این تحقیق بررسی میزان در صد چربی و BF % شاخص توده بدن BMI و نسبت محیط کمر به محیط لگن WHR ارتباط بین آنان در زنان بالای 15 سال شهر تهران بود بدین منظور 540 نفر از زنان داوطلب با دامنه سنی 15 تا 70 سال در 8 طبقه سنی بعنوان حجم نمونه انتخاب و در رابطه با شاخص های وزن ( با میانگین 62 کیلوگرم) و قد ( با میانگین 158 سانتی متر) به منظور تعیین شاخص توده بدن و BMI اندازه محیط کمر به محیط لگن برای تعیین شاخص WHR سنجش ضخامت چربی زیر پوستی نواحی سه سربازویی و قطور ترین ناحیه ساق پا برای تعیین در صد چربی بدن مورد ارزیابی قرار گرفتند تجزیه و تحلیل نتایج حاکی است بین در صد چربی بدن و شاخص توده بدن رابطه مثبت و نسبتا قوی 616/0=r و بین در صد چریی و نسبت محیط کمر به محیط لگن رابطه مثبت و متوسطی 311/0=r وجود دارد علاوه براین بین شاخص توده بدن و نسبت محیط کمر به محیط لگن نیز رابطه مثبت و متوسطی 374/0=r وجود دارد .
هدف از این تحقیق بررسی ارتباط بین زمان شنای50 متری تخصصی و برخی از ویژگی های بدنی در شناگران زن زبده ایرانی به منظور تعیین مشخصه های آنتروپومتری تاثیر گذار بر نتایج رقابتی آنان است به این منظور سن و قد و وزن 9 طول بدنی 5 عرض بدنی و 7 محیط بدنی و 3 چین پوستی 13 شناگر زن ونیز اطلاعات ترکیب بدنی و شاخص هایی نظیر نسبت محیط باسن به قد و سطح بدن این شناگران تعیین شد تحلیل همبستگی ممیزی Discriminat Analysis این اندازه ها و بهترین زمان به دست آمده همبستگی معنی داری را بین محیط ساق و سن و محیط سینه و وزن بدون چربی و وزن محیط شانه سطح بدن طول کف دست و زمان شنای 50 متر تخصصی نشان داد 05/0< p وجود چنین همبستگی های معنی داری به اهمیت در نظر گرفتن این شاخص ها به هنگام انتخاب استعدادهای ورزشی در سنین اولیه اشاره دارد
هدف از این پژوهش بررسی و مقایسه وضعیت آمادگی جسمانی دانش آموزان مقطع ابتدایی مدارس دارای معلم تربیت بدنی با مدارس فاقد معلم تربیت بدنی بود هاست بدین منظور آمادگی جسمانی 128 دانش آموز پسر کلاس 5 ابتدایی که 64 نفر آنها دارای معلم تربیت بدنی و 64 نفر دیگر فاقد معلم تربیت بدنی بودند با استفاده از آزمون های دو 540 متر دراز و نشست کشش بارفیکس دو 9*4 متر وانعطاف پذیری مورد سنجش و مقایسه قرار گرفت میانگین سنی و قد و وزن دانش آموزان داری معلم تربیت بدنی به ترتیب 5/0+72/11 سال و 40/0+41/1 متر و 24/7+82/30 کیلوگرم ودانش اموزان فاقد معلم تربیت بدنی 61/0+41/11 سال متر و 27/0 +41/1 متر و 06/5 + 72/31 کیلو گرم بوده است نتایح بررسی حاکی است در خصوص متغیرهای استقامت عضلات شکم 005/0=p چابکی 035/0=p بین دانش اموزانی که از معلم ورزش برخوردار بودند و دانش آموزانی که معلم ورزش نداشتند اختلاف معنی داری وجود داشت در مورد سایر شاخص های مورد اندازه گیری مثل استقامت قلبی – تنفسی 472/0=p استقامت عضلات کمربند شانه ای 181/0=p و انعطاف پذیری 472/0=p این اختلاف بارز و معنی دار نبود با وجود این آمادگی عمومی بدنی دانش آموزان با معلم ورزش نسبت به دانش آموزان بدون معلم ورزش بهتر بود 028/0=p