فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
۷۴۲.

تأثیر تمرین استقامتی همراه با روزه داری و یک دوره بی تمرینی بر سطوح پلاسمایی آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین در مردان غیرفعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انرژی مصرفی انسولین فعالیت هوازی آدیپوکاین گلوکز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۶ تعداد دانلود : ۸۲۶
آدیپونکتین به عنوان آدیپوکاین در تنظیم عملکرد انسولین نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسیتأثیر تمرین استقامتی همراه با روزه داری و یک دوره بی تمرینی بر سطوح پلاسمایی آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین است. 26 آزمودنی مرد (میانگین ± انحراف معیار: سن 7/3±2/25 سال، وزن 7/12± 3/78 کیلوگرم،شاخص توده بدنی 7/3±1/26) به طور داوطلبانه در دو گروه روزه داری (F) و تمرین استقامتی و روزه داری (F+ET) در این تحقیق شرکت کردند. گروه F+ETدر طول ماه رمضان سه جلسه در هفته به تمرین استقامتی روی تردمیل پرداختند. طول و شدت فعالیت بر اساس انرژی مصرفی تعیین شده بود و مقدار کالری مصرفی هر جلسه تمرین استقامتی در هفته اول ماه رمضان 500 کیلو کالری بود که تا هفته آخر ماه رمضان به 800 کیلو کالری در جلسه افزایش یافت. پس از پایان ماه رمضان،آزمودنی های گروه F+ETفعالیت و روزه داری خود را متوقف و دو هفته بی تمرینی داشتند وآزمودنی های گروه Fنیز روزه داری را متوقف و به رژیم غذایی عادی خود برگشتند. شاخص های آنتروپومتریکی و نمونه های خونی در سه مرحله قبل،پایان ماه رمضان و دو هفته پس از ماه رمضان اندازه گیری و ثبت شدند. برای تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی استفاده شد. مقایسه بین گروهی داده ها نشان داد تمرین استقامتی در ماه رمضان بر غلظت آدیپونکتین، شاخص مقاومت انسولین، گلوکز و انسولین تأثیر معنی داری ندارد (05/0p>). با وجود این، غلظت آدیپونکتین در هر دو گروه F+ETو Fدر دو هفته پس از ماه رمضان افزایش معنی داری پیدا کرد (05/0p<) و این افزایش در هر دو گروه مشابه بود.در مقابل، مقادیر گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروه ها در دو هفته پس از ماه رمضان تغییر معنی داری نداشت(05/0p>). بر اساس یافته های تحقیق حاضرمی توان نتیجه گیری کرد کهترکیب تمرین هوازی و روزه داری اثری فراتر از روزه داری تنها ایجاد نمی کند و افزایش آدیپونکتین در دو هفته پس از ماه رمضان احتمالاًبه دلیل تغییر رژیم غذایی از روزه داری به رژیم عادی است و ارتباطی با بی تمرینی ندارد.
۷۴۴.

اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئین NT-4/5 در عضله خم کننده بلند شست و نعلی موش های نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی عضله نعلی عضله خم کننده بلند انگشتان NT-4/5

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۳۶
تصور می شود که نوروتروفین های مشتق از عضله در سازگاری عضلات اسکلتی به ورزش نقش دارند. NT-4/5 یکی از اعضای خانواده نوروتروفین ها ست که ناشناخته تر باقی مانده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر یک جلسه تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئین NT-4/5 عضلات خم کننده بلند شست (FHL)و نعلی (SOL)در دو نقطه زمانی 24 و 48 ساعت بعد از تمرین در رت های نر نژاد ویستار است. 24 موش صحرایی (g20±230) به طور تصادفی به دو گروه کنترل (8=n) و یک جلسه تمرین (16=n) تقسیم شدند. در جلسه تمرین (3 ست، 5 تکرار) حیوانات با 30 درصد وزن از نردبان بالا رفتند. 24 و 48 ساعت بعد از جلسه تمرینی حیوانات گروه تمرینی قربانی شدند و عضله نعلی و FHL آنها خارج شد. داده های آماری با استفاده از تحلیل واریانس یکطرفه و T مستقل آنالیز شد. یافته های تحقیق افزایش معناداری را در پروتئین NT-4/5 عضله نعلی در نقطه زمانی 24 و 48 ساعت بعد از تمرین نشان داد، درحالی که یک جلسه تمرین مقاومتی تأثیر معناداری بر پروتئین NT-4/5 در عضله FHL ندارد. تحقیق حاضر نشان داد که یک جلسه تمرین مقاومتی موجب تغییر سطوح پروتئین NT-4/5 می شود و احتمالاً مدل مناسبی برای تحریک پاسخ نروتروفین های مشتق از عضله به ویژه در عضله کندانقباض است.
۷۴۵.

تأثیر شدت تمرین بر ملکول چسبان سلولی عروق (VCAM-1) در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی شدت تمرین شاخص التهاب سلولی عروق نیم رخ چربی های خونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۵ تعداد دانلود : ۷۰۲
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شدت تمرین بر ملکول چسبان سلولی عروقی VCAM-1 در مردان جوان غیرفعال و رابطه آن با تغییرات چاقی و نیمرخ لیپیدی است. بدین منظور 27 نفر آزمودنی از افراد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن 34/1± 55/20 سال، درصد چربی 07/4±84/26 درصد، وزن 02/9±05/93 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 84/2±55/30 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. آزمودنی ها در طول 16 هفته، یک برنامه تمرین استقامتی را سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60- 45 دقیقه انجام دادند. این برنامه برای گروه تجربی 1 با شدت 45-40% و برای گروه تجربی2 با شدت 85-80% ضربان قلب ذخیره اجرا شد. در آغاز و پایان پژوهش از آزمودنی ها، در شرایط ناشتایی خون گیری شد. از نمونه های خونی برای ارزیابی مقادیرVCAM-1 و نیم رخ چربی های خونی، به روش الایزا استفاده شد. نتایج پژوهش، با استفاده از آزمون های آماری کلوموگروف- اسمیرنوف، آنالیز واریانس اختلاف پیش تا پس آزمون، آزمون تعقیبی بن فرونی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t زوجی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد سطحVCAM-1 پلاسمایی در دو گروه تجربی کاهش یافته که این کاهش تنها در گروه تجربی 2 معنی دار است (01/0P=). مقادیر وزن، شاخص توده بدن و درصد چربی در هر دو گروه تجربی به صورت معنی داری کاهش یافت (05/0>P). چاقی مرکزی (اندازه دور کمر و چربی زیر جلدی ناحیه شکم) تنها در گروه تمرینات پرشدت به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>P). رابطه معنی داری بین میانگین تغییرات VCAM-1 با کاهش دور کمر (41/0 =R، (05/0 (P≤، نسبت دور کمر به ران (49/0 =R، (05/0 (P≤و سطح تری گلیسرید (43/0 =R، (05/0 (P≤ مشاهده شد. در نهایت، گرچه بهبود شاخص های جسمانی در هر دو گروه تجربی مشاهده شد، اما سطح شاخص التهاب عروقی تنها در گروه پرشدت کاهش یافت.
۷۴۸.

تغییرات سایتوکاین های اینترلوکین 2 و اینترلوکین 12 در سلول های طحال موش های بالب سی به دنبال استفاده از یک وهله ورزش استقامتی به عنوان اجوانت واکسن ویروس هرپس سیمپلکس یک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اینترلوکین 2 اینترلوکین 12 هرپس سیمپلکس ویروس اجوانت ورزش استقامتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۳۰ تعداد دانلود : ۷۸۳
در راستای افزایش کارایی واکسن ها، استفاده از اجوانت ها همواره موردتوجه ایمونولوژیست ها بوده است. فعالیت های ورزشی با توجه به تغییرات ایمونولوژیکی که ایجاد می کنند می توانند به عنوان اجوانت واکسن برای پاسخ های ایمنی مؤثر باشند. در این ارتباط، هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر اجوانتی یک وهله ورزش استقامتی بر تولید سایتوکاین های اینترلوکین 2 و اینترلوکین 12 از سلول های طحال در مدل واکسن ویروس هرپس سیمپلکس یک بود. بدین منظور، 24 موش نژاد بالب سی 5 4 هفته ( با میانگین وزنی 67/17 گرم) به سه گروه کنترل، گروه واکسن و دریافت کننده واکسن و یک وهله ورزش استقامتی تقسیم گردیدند. دو هفته بعد از سه دوره واکسن، تولید سایتوکاین های اینترلوکین 2 و اینترلوکین 12 پس از کشت سلولی طحال توسط تکنیک الایزا سنجیده شد. برای بررسی متغیرهای پژوهش از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که بین گروه های پژوهش درمورد سایتوکاین اینترلوکین 2 تفاوت معناداری وجود دارد (P=0.008). نتایج آزمون پیگیری توکی نیز نشان دهنده وجود تفاوت معنادار بین گروه های کنترل و دریافت کننده واکسن و یک وهله ورزش استقامتی می باشد (P=0.006)؛ اما با وجود افزایش تولید سایتوکاین اینترلوکین 12 در گروه واکسن و یک وهله ورزش استقامتی، این افزایش معنادار نمی باشد. همچنین، نتایج حاکی از افزایش تولید سایتوکاین اینترلوکین 2 از سلول های طحال به دنبال استفاده از یک وهله ورزش استقامتی به عنوان اجوانت است. به نظر می رسد که استفاده از یک وهله ورزش استقامتی به عنوان اجوانت واکسن ویروس هرپس سیمپلکس یک احتمالاً توانسته است کارایی سیستم ایمنی را درجهت سلول های کمکی نوع یک به منظور مبارزه با عفونت های ویروسی تقویت کند.
۷۴۹.

تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین - 1پلاسمای رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی تمرین استقامتی التهاب IL-6 نسفاتین -1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۳۰ تعداد دانلود : ۷۸۵
کاهش التهاب بلندمدت در اثر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب با تمرین ورزشی مشاهده شده، اما سازوکارهای آن به طور کامل مشخص نشده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 رت های نر چاق، بررسی شد. 16 سر، رت نر ویستار دو ماهه به مدت 8 هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g 30 ± 319 رسیدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه 8 تایی (گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی دوازده هفته ای) هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 25 تا 30 متر در دقیقه، 5 روز در هفته، دویدن روی تردمیل بدون شیب تقسیم شدند و از آب و غذای در دسترس استاندارد استفاده کردند. از روش الایزا برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمیایی IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 استفاده شد. نتایج نشان داد که دوازده هفته تمرین استقامتی تفاوت معناداری بین وزن رت ها ایجاد کرد (001/0 = P). IL-6 گروه تمرین به طور معناداری کمتر بود (04/0 = p). نسفاتین -1 گروه تمرین به طور معناداری افزایش یافت (01/0 = P). IL-10 با آنکه در گروه تمرین کمتر بود، از لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین استقامتی بلندمدت به افزایش عامل ضدالتهابی نسفاتین -1 منجر شد و احتمالاً نسفاتین -1 در تعادل انرژی بدن نقش دارد که در سطح پلاسما مستقل از تغییرات IL-10 و IL-6 است.
۷۵۰.

تأثیر تمرینات مقاومتی دایره ای و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 و ترکیب بدنی دانشجویان دختر دارای اضافه وزن و چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چاقی بی تمرینی تمرین مقاومتی دایره ای امنتین-1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی مدیریت ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۲۹ تعداد دانلود : ۴۸۳
امنتین-1، آدیپوکاینی است که در بافت چربی احشایی بیان و ترشح می شود و حساسیت انسولینی را افزایش می دهد اما پاسخ آن به تمرینات مقاومتی و بی تمرینی به درستی مشخص نیست. هدف پژوهش حاضر، تأثیر هشت هفته تمرین مقاومتی و بی تمرینی پس از آن بر مقادیر پلاسمایی امنتین-1 دختران دارای اضافه وزن و چاق بود. در این پژوهش نیمه تجربی 22 نفر از دختران دارای اضافه وزن و چاق به طور تصادفی ساده انتخاب و به دو گروه تجربی (12=n) و کنترل (10=n) تقسیم شدند. گروه تجربی در یک برنامه تمرینی هشت هفته ای و هر هفته چهار جلسه، طبق برنامه تمرینی ای با شدت 65 تا 80 درصد 1RM به تمرین پرداختند و پس از آن چهار هفته بی تمرینی را تجربه کردند تا آثار بی تمرینی نیز بررسی شود. خون گیری پس از دوازده ساعت ناشتایی در مراحل مختلف با شرایط مشابه انجام و مقادیر پلاسمایی امنتین-1 اندازه گیری شد. بر اساس یافته ها هشت هفته تمرین مقاومتی، تغییرات معناداری در همه متغیرهای پژوهش ایجاد کرد و پس از چهار هفته بی تمرینی، این مقادیر به سطوح پایه تغییر یافتند که این تغییر نیز معنادار است (05/0p<). در مقایسه گروهی نیز در مقادیر BMI (017/0p= و 019/0p=) و VO2max (022/0p= و 024/0p=)، در مرحله پس آزمون و چهار هفته بی تمرینی و در مقادیر امنتین-1 در مرحله پس آزمون نسبت به گروه کنترل، تغییرات معناداری دیده شد (013/0p=). تمرین مقاومتی با افزایش معنادار امنتین-1، تأثیری پیش گیرانه برای بیماری های قلبی عروقی داشته، در حالی که با توقف تمرین، سازگاری های مطلوب تمرین از بین می رود و با کاهش معنادار امنتین-1، افراد در معرض عوامل خطرزای قلبی عروقی قرار می گیرند.
۷۵۱.

کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انقباض برون گرا برداشت لاکتات انقباض درون گرا آیزوکینتیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۲۹ تعداد دانلود : ۶۰۷
هدف پژوهش حاضر بررسی کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک بود. بدین منظور 10 مرد با سطح ورزشی تفریحی در دو جلسه مجزا دو پروتکل انقباض آیزوکینتیک CON/CON و ECC/ECC (4 ست، 10 تکرار، سرعت 60 درجه بر ثانیه) را اجرا نمودند. غلظت لاکتات خون پیش از فعالیت و در زمان های 0، 3، 6، 10، 15، 30، 45، و 60 دقیقه پس از فعالیت اندازه گیری شد. منحنی های اختصاصی بازیافت لاکتات با فرمول دو نمایی ثبت گردید. برای مقایسه پاسخ های لاکتات در دو جلسه از آزمون t وابسته و برای مقایسه تغییرات کار انجامشده طی ست ها در دو جلسه از تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. غلظت لاکتات در پاسخ به انقباض درون گرا از 34/0±65/1 به 19/1±05/5 (mmol.l) و در پاسخ به انقباض برون گرا از 42/0±71/1 به 64/1±12/4(mmol.l) افزایش یافت. تحلیل آماری داده ها نشان داد میزان افزایش غلظت لاکتات پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت برون گرا بود (P<0.05). توانایی تبادل لاکتات (P<0.01) و برداشت لاکتات (P<0.01) پس از فعالیت برون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت درون گرا بود. هم چنین مدت زمان رسیدن لاکتات به اوج (P<0.001) و نیمه عمر لاکتات (P<0.001) پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری طولانی تر از برون گرا بود. بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می شود که فعالیت درون گرا منجر به فشار متابولیکی بیشتری نسبت به فعالیت برون گرا می شود. بنابراین، با توجه به تفاوت کینتیک لاکتات متعاقب فعالیت های درون گرا و برون گرا توصیه می شود که ریکاوری بعد از این نوع انقباض ها نیز متفاوت باشد و به دنبال فعالیت درون گرا ریکاوری فعال بیشتر استفاده شود.
۷۵۲.

مقایسة اثر یک جلسه فعالیت شناکردن و دویدن وامانده ساز بر اشتها و کالری دریافتی در دختران سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شنا اشتها دویدن کالری دریافتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۸ تعداد دانلود : ۸۰۷
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر یک جلسه فعالیت شنا و دویدن بر میزان اشتها و کالری دریافتی دختران سالم بود. طرح تحقیق متقاطع بود و 12 داوطلب دختر (میانگین سنی 3 /1 ± 5 /22 سال، وزن 46 /5 ± 07 /56 کیلوگرم، درصد چربی بدن 316 /8 ± 125 /27 درصد و شاخص تودة بدن 68 /2 ± 175 /21 کیلوگرم بر متر مربع) از دانشجویان دانشگاه در 3 حالت کنترل، فعالیت شنا و دویدن با شدت 80 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه تا حد واماندگی قرار گرفتند. میزان اشتهای افراد در چهار نوبت شامل دو ساعت قبل از فعالیت (در حالت ناشتا)، بلافاصله بعد از فعالیت، دو و هشت ساعت بعد از فعالیت به وسیلة پرسشنامة اشتها اندازه گیری شد. همچنین کالری دریافتی در روزهای اجرای پروتکل پژوهشی و قبل و بعد از اجرای پروتکل توسط خود آزمودنی ها ثبت شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری ANOVA با اندازه گیری مکرر و آنوای یکطرفه استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها 05 /0 P≤ در نظر گرفته شد. در پایان تغییر معناداری در اشتها و کالری دریافتی در اثر یک جلسه فعالیت شنا و دویدن مشاهده نشد (005 /0 = P) . نتایج نشان داد یک جلسه فعالیت شنا و دویدن تأثیری بر میزان اشتها و کالری دریافتی نداشت. بنابراین یک جلسه فعالیت تا هشت ساعت بعد از آن برخلاف تصور برخی افراد اشتها را افزایش نمی-دهد و می تواند در کنترل وزن و کاهش آن استفاده شود. به عبارت دیگر، ورزش موجب تعادل معنی کالری می شود که احتمالاً در کوتاه مدت این تعادل منفی جبران نمی شود و بین شنا و دویدن از این حیث تفاوتی وجود ندارد.
۷۵۳.

اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین سرمی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عامل رشد شبه انسولین ترکیب بدن تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون قدرت حداکثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۷ تعداد دانلود : ۹۱۸
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین (IGF-1) سرمی دختران غیرورزشکار است. آزمودنی-های تحقیق را 27 نفر از دختران غیرورزشکار (سن 20/2 55/18، وزن 86/9 56 کیلوگرم، قد 33/5 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50% ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75% ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100% ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت عکس اجرا شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. از آزمودنی ها قبل و بلافاصله پس از جلسه اول و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات نمونه خون گرفته شد و غلظت عامل رشد شبه انسولین با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. قدرت حداکثر آزمودنی ها نیز، در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و برای داده های بین گروهی ازt مستقل و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد IGF-1پس از یک جلسه تمرین، در هر یک از گروه ها کاهش داشت، اما معنی دار نبود (هرمی85/0p= و هرمی واژگون 1p=). IGF-1 بین گروه ها نیز تفاوت معنی داری نداشت (67/0P=). همچنین پس از یک دوره شش هفته ای نیز IGF-1 درون گروه ها (هرمی 1P=، هرمی واژگون 86/0P=) و بین گروه ها (58/0P=) تغییر معنی داری نداشت. قدرت حداکثر در تمامی حرکات دو گروه به طور یکسان و بدون تفاوت معنی دار، افزایش داشت، به جز در حرکت جلو بازو که در گروه هرمی واژگون افزایش بیشتری داشت (بین گروهی 009/0P=). ترکیب بدن افراد نیز پس از 6 هفته، تغییر معنی داری نداشت. نتایج تحقیق نشان می دهد تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون، در مدت شش هفته اثرات مشابهی دارند و با توجه به این که ترکیب بدن تغییر نکرده است، افزایش قدرت احتمالاً در اثر سازگاری عصبی رخ داده و به نظر می رسد میزان این سازگاری عصبی در اثر تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون یکسان است. همچنین با توجه به این که IGF-1 (محرک اصلی افزایش پروتئین عضله) تغییر معنی داری نداشته است، مدت زمان تمرین، به ویژه برای دختران، برای هایپرتروفی کافی نیست.
۷۵۵.

بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رقابت والیبال هورمون تمرینات آمادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۶ تعداد دانلود : ۷۶۱
هدف از این تحقیق بررسی پاسخ برخی از فاکتورهای مرتبط با بیش تمرینی طی دوره آماده سازی و رقابت در بازیکنان نخبه والیبال بود. آزمودنی های مورد مطالعه از گروه تجربی، 12 بازیکن مرد نخبه والیبال (سن5/6±8/25، قد 2/8±191، و وزن 2/8±2/88) حاضر در لیگ برتر و گروه کنترل، 12 مرد غیرفعال (سن 7/3±7/23 ، قد 7/7±2/180، و وزن 1/12±6/74 ) تشکیل شده بودند. گروه تجربی به مدت 8 هفته تمرینات آماده سازی شامل تمرینات استقامتی و قدرتی همراه با تمرینات مهارتی والیبال و یک دوره مسابقات لیگ برتر والیبال به همراه تمرینات حفظ آمادگی را انجام دادند، در حالی که گروه کنترل فعالیت بدنی منظم نداشتند. به منظور اندازه گیری تغییرات هورمون ها (ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن و کورتیزول) و اوج توان آزمودنی ها درسه مرحله، قبل از شروع تمرینات، پس از 8 هفته تمرینات آماده سازی و در پایان نیم فصل به آزمایشگاه دعوت شده و در حالت ناشتا 8 سی سی خون از ورید بازویی آنها گرفته شد. نتایج تحقیق نشان داد که مقادیر ACTH، تستوسترون، کورتیزول، نسبت تستوستورن به کورتیزول در بازیکنان والیبال در سه نوبت اندازه گیری تغییرات معنی داری نداشتند (05/0P>) و میزان آنها تفاوت معنی دار با گروه کنترل نداشت. در گروه تجربی تنها مقادیر اوج توان در مرحله دوم آزمون نسبت به مراحل اول افزایش معنی داری را نشان داد (05/0P<) و در مرحله سوم نسبت به مرحله اول افزایش یافت ولی معنی دار نبود (05/0P>). بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان نتیجه گیری کرد که در طول مرحله آماده سازی و مسابقات رسمی در لیگ ایران عوامل نشان دهنده بیش تمرینی تغییری نکردند. احتمالا به دلیل پروتکل تمرینی مناسب ، برگشت به حالت اولیه و سازگاری با شرایط تمرینی و مسابقات این نتیجه حاصل شده است.
۷۵۶.

تاثیر یک جلسه تمرین قدرتی بر همولیز دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۶ تعداد دانلود : ۸۱۷
هدف تحقیق حاضر تعیین تاثیر یک جلسه تمرین قدرتی بر همولیز دختران فعال بود. 11 نفر از دختران ورزشکاران شهرستان نور با سن 18-24 سال سالم و فاقد هرگونه بیماری خونی با استفاده از پرسش نامه از میان داوطلبان شرکت در تحقیق به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. به منظور به حداقل رساندن تغییرات حجم پلاسما و کنترل آن، آزمودنی ها شب قبل از آزمایش و ساعت 7-8 صبح روزهای آزمایش، 15 میلی لیتر آب به ازای هر کیلوگرم وزن بدن نوشیدند. در ساعت 9.45 آزمودنی ها 6 تمرین قدرتی (3 تمرین برای بالا تنه و 3 تمرین برای پایین تنه) با شدت(1 RM) %80-%70 را در 3 دوره با 5-7 تکرار انجام دادند. نمونه گیری خون وریدی جهت ارزیابی تاثیر تمرین، بر روی متغیرهای خونی قبل، بلافاصله و 24 ساعت بعد از تمرین انجام شد. تغییرات حجم پلاسما بر اساس تغییرات هموگلوبین و هماتوکریت محاسبه شد. تجزیه و تحلیل آماری پژوهش با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه با مقادیر تکراری و آزمون LSD با سطح اطمینان (P?0.05) انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین HCT, HB و RBC بلافاصله بعد از تمرین نسبت به قبل از تمرین به طور معنی داری (P?0.05) افزایش یافت. اما 24 ساعت بعد از تمرین نسبت به قبل از تمرین کاهش داشت. در عین حال میانگین MCV تغییرات معنی داری را نشان نداد. علاوه بر این بیلی روبین پلاسما بعد از تمرین نسبت به قبل و 24 ساعت بعد به طور معنی داری افزایش یافته بود (P?0.05). با توجه به افزایش بیلی روبین و کاهش HCT, HB وRBC در روز بعد از تمرین و با توجه به کنترل حجم پلاسما (نوشیدن آب)، این یافته ها می توانند نشانه ای از هولیز در روز بعد از تمرین قدرتی شدید باشد.
۷۵۷.

اثر تمرین مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین مقاومتی مردان نشانگرهای التهابی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۲۶ تعداد دانلود : ۵۷۳
هدف از این پژوهش بررسی اثر دوازده هفته برنامه تمرینی مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دچار اضافه وزن بود. در یک کار آزمایی نیمه تجربی 25 مرد جوان (دامنه سنی 96/1±9/20 سال و قد 39/7±34/170سانتی متر) به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی (15 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی به مدت دوازده هفته و سه جلسه در هفته با شدت های متفاوت به تمرین پرداختند. تمرینات مقاومتی شامل شش حرکت ایستگاهی به صورت دایره ای بود. پنج میلی لیتر خون وریدی قبل از تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در وضعیت ناشتا به منظور تعیین برخی نشانگرهای التهابی جمع آوری شد. با استفاده از آزمون t مستقل و زوجی شده وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها پس از دوازده هفته تمرین تغییر معناداری نداشت (05/0P>). اما برخی عوامل آمادگی جسمانی (,VO­2peak یک تکرار بیشینه پرس ساق و پرس سینه) افزایش و برخی ویژگی های آنتروپومتریکی (نسبت محیط کمر به لگن و درصد چربی بدن) آزمودنی ها بعد از دوازده هفته، کاهش معناداری یافتند (05/0P<). همچنین گروه تمرینی کاهش معناداری در مقاومت به انسولین، سطوح لپتین و TNF-α از خود نشان دادند (05/0P<). ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری را بین TNF-α با BMI، W/H، درصد چربی بدن و انسولین نشان داد (05/0P<). نتایج به دست آمده نشان داد که دوازده هفته تمرین مقاومتی در مردان جوان غیر فعال دارای اضافه می تواند برخی عوامل آمادگی جسمانی و آنتروپومتریک و همچنین نشانگرهای التهابی را بهبود بخشد.
۷۵۸.

تاثیر دیابت و تمرین استقامتی بر میزان بیان ژن فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) در بخش حسی نخاع موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین ورزشی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز نوروپاتی دیابت نخاع شوکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۲۵ تعداد دانلود : ۶۳۳
این باور وجود دارد که فقدان حمایت تروفیک به پیشرفت نروپاتی دیابت کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 6 هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن عامل تغذیه عصبی مشتق از مغز (BDNF) در ریشه های حسی عصب سیاتیک موش های صحرایی دارای نروپاتی دیابت بود. 28 سر رت از نژاد ویستار با میانگین توده بدنی 2/11±271 گرم به طور تصادفی در چهار گروه دیابت کنترل، دیابت تمرین، سالم کنترل و سالم تمرین قرار گرفتند. جهت القای نروپاتی دیابت، پس از 12 ساعت ناشتایی از روش تزریق درون صفاقی محلول STZ (mg/kg45) استفاده گردید. 2 هفته پس از تزریق STZ پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت 6 هفته انجام گردید و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تشریح شدند. بیان ژنBDNF با استفاده از تکنیک Real time-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوریسکال والیس و یو من ویتنی استفاده شد (05/0≥P). نتایج نشان داد که دیابت باعث کاهش 10 برابری در بیان ژن BDNF در بخش حسی عصب سیاتیک گردید. با این حال، 6 هفته تمرین استقامتی توانست این کاهش بیان BDNFناشی از دیابت را تا حدودی جبران کند (043/0=P). پژوهش حاضر نشان داد که دیابت می تواند باعث کاهش بیانBDNF در ریشه های حسی عصب سیاتیک گردد که تا حدودی با تمرین استقامتی قابل جبران است. در مجموع، نتایج این پژوهش می تواند نقطه روشنی بر اثبات فرضیه کاهش حمایت نروتروفیکی در نروپاتی دیابت باشد.
۷۵۹.

اثر تمرینات منظم استقامتی و مکمل گالبانوم بر عملکرد عروقی طی پرفشار خونی مزمن موش های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی نیتریک اکساید آنتی اکسیدان پرفشارخونی عملکرد عروقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۳۲۶ تعداد دانلود : ۵۷۳
التهاب مزمن به عنوان بخش جدایی ناپذیر بیماری های قلبی - عروقی و پرفشارخونی با بد عمل کردن اندوتلیال همراه است.هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرینات استقامتی و مکمل گالبانوم بر شاخص های مرتبط با عملکرد عروقی شامل سلکتین اندوتلیال (E-Selectin) و مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE-I) به عنوان عوامل التهابی و انقباضی عروق و نیتریک اکساید (NO) به عنوان عامل اتساع عروقی در پرفشارخونی مزمن ناشی از القای نیترو ال- آرژنین متیل استر (L-NAME) در موش های نر نژاد ویستار بود. 48سر موش نر نژاد ویستار به طور تصادفی به شش گروه پایه، شم، L-NAME، تمرین استقامتی، گالبانوم و تمرین+گالبانوم تقسیم شدند. گروه های3 تا 6 پنج جلسه در هفته و به مدت هشت هفته، ١۰ میلی گرم/کیلوگرم محلول L-NAME را به صورت زیر صفاقی دریافت کردند. همچنین به گروه 2، با شرایط مشابه سالین تزریق شد. گروه های4 و 6 پروتکل تمرین دویدن استقامتی را روی نوارگردان با سرعت١٥ تا ٢۰ متر در دقیقه و به مدت ٢٥ تا ۶٤ دقیقه ٥ جلسه در هفته به مدت ۸ هفته اجرا کردند. گروه های 5 و 6، 90میلی گرم/کیلوگرم محلول گالبانوم را 5 جلسه در هفته به صورت گاواژ به مدت ۸ هفته دریافت کردند. تزریق L-NAME به پرفشارخونی منجر شد که از طریق کاهش معنادار ACE-I )00/0>P) مشخص شد. به علاوه، پرفشارخونی با افزایشE-Selectin و کاهشNO همراه بود. اجرای پروتکل های تمرین موجب کاهش معنادار E-Selectin )00/0>P) و افزایش معنادار NO (04/0>P) در گروه4 و مصرف گیاه گالبانوم نیز موجب کاهش معنادار E-Selectin )00/0>P) در گروه5 و ترکیب تمرین و گالبانوم سبب کاهش معنادارE-Selectin )00/0>P) و افزایش معنادارNO (03/0>P) در گروه6 نسبت به گروه L-NAME در سطح معناداری 05/0P≤ شد. پرفشارخونی مزمن با بد عمل کردن اندوتلیال همراه است و به کارگیری راهبرد های غیردارویی مانند تمرین استقامتی و مکمل آنتی اکسیدانی گالبانوم احتمالا با بهبود عملکرد اندوتلیال عروقی موجب کنترل پرفشارخونی می شود.
۷۶۰.

ارتباط آمادگی قلبی و عروقی، سطوح استراحتی CRP و لیپیدهای پلاسما در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: CRP فعالیت بدنی آمادگی قلبی عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۴ تعداد دانلود : ۶۷۱
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین آمادگی قلبی عروقی، سطوح استراحتیCRP و لیپیدهای پلاسما در افراد ورزشکار و غیرورزشکار است. بدین منظور 30 دانشجوی ورزشکار و 30 دانشجوی غیرورزشکار به ترتیب به عنوان گروه ورزشکار و غیرورزشکار انتخاب شدند. نمونـه های خونی در حالت ناشتا و ساعت 8 صبح برای مشخص کردن سطوح استراحتی CRP و لیپیدهای پلاسما در حالت استراحت گرفته شد. سپس از طریق آزمون 12 دقیقه ای دویدن / راه رفتن، حداکثر اکسیژن مصرفی برای تعیین آمادگی قلبی عروقی در دو گروه انجام شد. CRP پلاسما با استفاده از کیت مخصوص و به روش ایمونوتوربیدیمتریک، همچنین HDL-C، TG، LDL-C و کلسترول تام پلاسما با استفاده از کیت تخصصی شرکت پارس آزمون و دستگاه اندازه گیری خودکار، اندازه گیری شدند. نتایج این تحقیق تفاوت معنی داری را بینCRP در افراد ورزشکار (mg/dl 39/0) و غیرورزشکار ( mg/dl 33/0) نشان داد (01/0 P<). بین آمادگی قلبی عروقی و CRP پلاسما ارتباط معنی داری وجود نداشت، همچنین ارتباط منفی معنی داری بینCRP پلاسما و HDL-C کلسترول مشاهده شد (05/0 P< و 27/0 - = r). با توجه به اینکه حدود 40 درصد آزمودنی ها گروه ورزشکار از رشته های بدون توپ و برخوردی مانند کشتی، جودو، بوکس، کاراته و تکواندو بودند، احتمال دارد ورزشکارانی که در رشته های برخوردی شرکت می کنند، چون تنش مکانیکی زیاد و آسیب های ریز دائمی دارند، موجب التهاب مزمن در این ورزشکاران شود. بنابراین، احتمال دارد بالاتر بودن سطوح CRP در افراد ورزشکار ناشی از این مکانیسم باشد. در نتیجه در تفسیر سطوح CRP افراد ورزشکار باید به عوامل دیگری مانند نوع رشته ورزشی و آسیب های ورزشی آنها هم توجه کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان