ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۶۹۲ مورد.
۷۴۱.

اثر تمرین مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی مردان نشانگرهای التهابی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۶۷ تعداد دانلود : ۶۱۱
هدف از این پژوهش بررسی اثر دوازده هفته برنامه تمرینی مقاومتی بر برخی عوامل آمادگی جسمانی و نشانگرهای التهابی در مردان دچار اضافه وزن بود. در یک کار آزمایی نیمه تجربی 25 مرد جوان (دامنه سنی 96/1±9/20 سال و قد 39/7±34/170سانتی متر) به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه تمرین مقاومتی (15 نفر) و کنترل (10 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرین مقاومتی به مدت دوازده هفته و سه جلسه در هفته با شدت های متفاوت به تمرین پرداختند. تمرینات مقاومتی شامل شش حرکت ایستگاهی به صورت دایره ای بود. پنج میلی لیتر خون وریدی قبل از تمرین و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در وضعیت ناشتا به منظور تعیین برخی نشانگرهای التهابی جمع آوری شد. با استفاده از آزمون t مستقل و زوجی شده وزن و شاخص توده بدنی آزمودنی ها پس از دوازده هفته تمرین تغییر معناداری نداشت (05/0P>). اما برخی عوامل آمادگی جسمانی (,VO­2peak یک تکرار بیشینه پرس ساق و پرس سینه) افزایش و برخی ویژگی های آنتروپومتریکی (نسبت محیط کمر به لگن و درصد چربی بدن) آزمودنی ها بعد از دوازده هفته، کاهش معناداری یافتند (05/0P<). همچنین گروه تمرینی کاهش معناداری در مقاومت به انسولین، سطوح لپتین و TNF-α از خود نشان دادند (05/0P<). ضریب همبستگی پیرسون رابطه معناداری را بین TNF-α با BMI، W/H، درصد چربی بدن و انسولین نشان داد (05/0P<). نتایج به دست آمده نشان داد که دوازده هفته تمرین مقاومتی در مردان جوان غیر فعال دارای اضافه می تواند برخی عوامل آمادگی جسمانی و آنتروپومتریک و همچنین نشانگرهای التهابی را بهبود بخشد.
۷۴۲.

اثر شدت تمرین بر غلظت آدیپونکتین بافتی در موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آدیپونکتین شدت تمرین کبد عضله نعلی بافت چربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۷ تعداد دانلود : ۸۵۹
هدف از پژوهش حاضر عبارت است از مطالعه اثر یک دوره تمرین با سه شدت مختلف بر میزان آدیپونکتین بافت های عضلانی، چربی، و کبد. به همین منظور، 32 سرموش صحرایی نر 8 هفته ای از نژاد ویستار با میانگین وزن 54 ± 185 گرم انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه تجربی تمرین با شدت بالا (85-80 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، تمرین با شدت متوسط (70-75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، و تمرین با شدت پایین (50-55 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی)، و یک گروه کنترل قرارگرفتند. گروه های تجربی به مدت 12 هفته، هر هفته 5 روز، و هر روز 60 دقیقه با شدت های تعیین شده روی نوارگردان با شیب صفر درجه به تمرین پرداختند. پس از 12 هفته تمرین مقدار آدیپونکتین بافت های کبد، چربی، و عضله نعلی در حالت ناشتا در هر چهار گروه به روش ELISA اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد غلظت آدیپونکتین بافت چربی در گروه تمرین با شدت بالا و متوسط پس از تمرین ورزشی به طور معناداری افزایش یافت (05/0p<)، در حالی که مقدار آدیپونکتین در دو بافت کبد و عضله نعلی پس از تمرین کاهش یافت، اگر چه این کاهش به لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج این مطالعه نشان داد غلظت آدیپونکتین بافت چربی در پاسخ به تمرین در موش های صحرایی نر سالم افزایش می یابد، در حالی که به نظر می رسد تغییرات غلظت آدیپونکتین بافت های کبد و عضله در پاسخ به تمرین به عوامل متعددی از جمله تعادل انرژی بدن بستگی دارد.
۷۴۳.

مقایسة اثر یک جلسه فعالیت شناکردن و دویدن وامانده ساز بر اشتها و کالری دریافتی در دختران سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شنا اشتها دویدن کالری دریافتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۷ تعداد دانلود : ۸۵۱
هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر یک جلسه فعالیت شنا و دویدن بر میزان اشتها و کالری دریافتی دختران سالم بود. طرح تحقیق متقاطع بود و 12 داوطلب دختر (میانگین سنی 3 /1 ± 5 /22 سال، وزن 46 /5 ± 07 /56 کیلوگرم، درصد چربی بدن 316 /8 ± 125 /27 درصد و شاخص تودة بدن 68 /2 ± 175 /21 کیلوگرم بر متر مربع) از دانشجویان دانشگاه در 3 حالت کنترل، فعالیت شنا و دویدن با شدت 80 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه تا حد واماندگی قرار گرفتند. میزان اشتهای افراد در چهار نوبت شامل دو ساعت قبل از فعالیت (در حالت ناشتا)، بلافاصله بعد از فعالیت، دو و هشت ساعت بعد از فعالیت به وسیلة پرسشنامة اشتها اندازه گیری شد. همچنین کالری دریافتی در روزهای اجرای پروتکل پژوهشی و قبل و بعد از اجرای پروتکل توسط خود آزمودنی ها ثبت شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری ANOVA با اندازه گیری مکرر و آنوای یکطرفه استفاده شد. سطح معناداری آزمون ها 05 /0 P≤ در نظر گرفته شد. در پایان تغییر معناداری در اشتها و کالری دریافتی در اثر یک جلسه فعالیت شنا و دویدن مشاهده نشد (005 /0 = P) . نتایج نشان داد یک جلسه فعالیت شنا و دویدن تأثیری بر میزان اشتها و کالری دریافتی نداشت. بنابراین یک جلسه فعالیت تا هشت ساعت بعد از آن برخلاف تصور برخی افراد اشتها را افزایش نمی-دهد و می تواند در کنترل وزن و کاهش آن استفاده شود. به عبارت دیگر، ورزش موجب تعادل معنی کالری می شود که احتمالاً در کوتاه مدت این تعادل منفی جبران نمی شود و بین شنا و دویدن از این حیث تفاوتی وجود ندارد.
۷۴۴.

تأثیر تمرین مقاومتی وامانده ساز و مصرف حاد مقادیر مختلف کافئین بر پاسخ پروتئین واکنشگر-C و لکوسیتوز مردان والیبالیست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین مقاومتی کافئین پروتئین واکنشگر-C لکوسیتوز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۶۸ تعداد دانلود : ۹۱۵
با توجه به نتایج محدود و متناقض مربوط به اثرات مکمل های خوراکی بر پاسخ های التهابی ناشی از ورزش، مطالعه ی حاضر به منظور تعیین تأثیر مصرف حاد مقادیر مختلف کافئین بر پاسخ پروتئین واکنشگر-C (CRP) و لکوسیت های خون محیطی مردان والیبالیست متعاقب انجام یک جلسه تمرین مقاومتی وامانده ساز انجام شد. 30 مرد والیبالیست نخبه (با میانگین سنی 45/1±47/21 سال، درصد چربی 11/347/10 درصد و شاخص توده ی بدنی 26/1±15/23 کیلوگرم بر مجذور متر) در قالب یک طرح نیمه تجربی و دوسویه کور به طور تصادفی در دو گروه همگن مکمل (با 6 و 9 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن کافئین) و یک گروه شبهدارو (6 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن دکستروز) جایگزین شدند. آزمودنی ها پس از مکمل دهی حاد در یک قرارداد تمرین مقاومتی باوزنه (با 80 درصد یک تکرار بیشینه تاحد واماندگی) شرکت نمودند. تغییرات CRP سرمی و تعداد لکوسیت های خون محیطی طی سه مرحله (حالت پایه، 45 دقیقه بعد از مصرف مکمل و 24 ساعت پس از قرارداد تمرینی) اندازه گیری شد. داده های نرمال با آزمون های تحلیل واریانس مکرر و پس تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0 بررسی شد. نتایج حاکی است که مصرف حاد مقادیر متفاوت کافئین در حالت پایه منجر به افزایش معنی داری شاخص های التهابی می گردد (05/0P<). به علاوه، پاسخ افزایشی 24 ساعته ی CRP سرمی و تعداد لکوسیت های خون محیطی گروه های کافئین متعاقب یک جلسه تمرین مقاومتی به طور معنی دار کمتر از گروه شبه دارو بود (05/0P<). با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان نتیجه گرفت که مصرف حاد مقادیر مختلف مکمل کافئین احتمالاً می تواند از پاسخ التهابی (افزایش CRP و لکوسیت های خون محیطی) مردان والیبالیست متعاقب انجام یک جلسه تمرین مقاومتی بکاهد.
۷۴۵.

اثر حاد تمرین مقاومتی کاتسو بر هورمون رشد، عامل شبه انسولینی – 1 و لاکتات مردان جوان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لاکتات تمرین کاتسو فاکتور رشد شبه انسولینی-1 (IGF-1) هورمون رشد انسانی (hGH)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۶۸ تعداد دانلود : ۵۳۵
تمرینات کاتسو تمرینی مفید و مؤثر برای بهبود فاکتورهای جسمانی مختلف بوده و با آسیب و التهاب عضلانی کمتری همراه است. ازاین رو هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر دو روش تمرینی کاتسو و عدم محدودیت جریان خون بر تغییرات هورمون رشد، IGF-1 و سطح لاکتات مردان جوان سالم بود. این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح اندازه های تکراری و همچنین استفاده از روش موازنه بود. در این مطالعه 10 مرد جوان 25 - 20 ساله با نمایه توده بدنی 36/21 کیلوگرم بر متر مربع به صورت فراخوان عمومی انتخاب شدند. 72 ساعت پس از تعیین یک تکرار بیشینه (1RM) افراد و همچنین ارزیابی فشار خون عضلات ناحیه ران، اولین جلسه تمرین مقاومتی کاتسو آغاز شد. سپس با گذشت یک هفته از اولین جلسه تمرین کاتسو، همان افراد تمرین مقاومتی بدون محدودیت جریان خون را انجام دادند. به منظور بررسی متغیرهای مورد نظر از افراد در سه وهله متفاوت نمونه گیری خونی به عمل آمد. نتایج نشان داد که سطوح لاکتات و هورمون رشد در هر دو گروه و طی وهله های دوم به طور معناداری افزایش می یابد (05/0 P <). با وجود این، نتایج بیانگر آن بود که بلافاصله پس از فعالیت ورزشی، IGF-1 طی تمرین کاتسو نسبت به تمرین بدون محدودیت به طور معناداری افزایش می یابد (05/0>P). از این نتایج چنین برمی آید که الگوی تغییرات غلظت لاکتات خون و هورمون رشد در هر دو گروه شبیه به هم بود. ضریب همبستگی پیرسون بین سه فاکتور نیز نشان داد که تنها ارتباط بین hGH و لاکتات گروه تمرین کاتسو معنادار است. همچنین تمرین کاتسو به افزایش معنادار IGF-1 نسبت به گروه دیگر منجر شده بود.
۷۴۶.

ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پسران پرسش نامه هزینه انرژی روزانه روائی سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۶ تعداد دانلود : ۸۱۴
هدف پژوهش حاضر ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور بود. در این پژوهش تعداد 2787 نفر از دانش آموزان 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور شرکت کردند. قد (سانتی-متر)، وزن (کیلوگرم)، درصد چربی (%)، شاخص توده بدن (کیلوگرم/ مترمربع) و هزینه انرژی روزانه (کیلو ژول/ کیلوگرم وزن بدن/ روز) با استفاده از پرسش نامه ارزیابی سطوح فعالیت بدنی بر مبنای هزینه انرژی روزانه (QAPACE) اندازه گیری شدند. تکرارپذیری پرسش نامه با استفاده از روش آزمون– آزمون مجدد انجام گرفت. همچنین از آزمون های آماری تی همبسته برای مقایسه متغیرها در مراحل زمانی مختلف، همبستگی درون خوشه ای (ICC) و ضریب همبستگی پیرسون برای ارزیابی و همچنین تعیین روائی و تکرارپذیری اندازه گیری ها استفاده شد. ضریب همبستگی درون خوشه ای برای درصد چربی بدن در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16-14 سال به ترتیب برابر با 99/0، 99/0 و 99/0، برای هزینه انرژی روزانه در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16-14 سال به ترتیب برابر با 98/0، 98/0 و 99/0 و برای شاخص توده بدنی در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16- 14 سال به ترتیب برابر با 00/1، 00/1 و 00/1 بود. همچنین نتایج مطالعه حاضر نشان داد که میزان متوسط هزینه انرژی روزانه با افزایش دامنه سنی تغییری محسوس دارد (05/0 P≤) به طوری که پسران با دامنه سنی10 – 8 سال فعال تر از پسران با دامنه سنی 13-11 و 16-14 سال بودند. به علاوه، در گروه های سنی 10-8، 13-11 و 16- 14سال، متوسط هزینه انرژی روزانه به ترتیب برابر 131، 4/120 و 85/121 کیلوژول در کیلوگرم وزن بدن در روز بود که از سطح متوسط نرم بین اللملی (در سطح 50 درصد به ترتیب 138، 124 و 136 کیلوژول در کیلوگرم وزن بدن در روز) پایین تر بود. در مجموع، نتایج طرح پژوهشی حاضر نشان می-دهد که دانش آموزان در هر سه گروه سنی، نسبت به مقادیر استاندارد هزینه انرژی روزانه از مقادیر پایین هزینه انرژی روزانه برخوردارند و پرسش نامه استفاده شده در پژوهش حاضر از تکرارپذیری مطلوب برای ارزیابی سطوح فعالیت بدنی با استفاده از هزینه انرژی روزانه در پسران 8 تا 16 سال مدارس منطقه شمال غرب کشور برخوردار می باشد.
۷۴۸.

کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقباض برون گرا برداشت لاکتات انقباض درون گرا آیزوکینتیک

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی فیزیولوژی ورزشی کاربردی
تعداد بازدید : ۱۳۶۵ تعداد دانلود : ۶۳۲
هدف پژوهش حاضر بررسی کینتیک لاکتات پس از انقباض های درون گرا و برون گرای آیزوکینتیک بود. بدین منظور 10 مرد با سطح ورزشی تفریحی در دو جلسه مجزا دو پروتکل انقباض آیزوکینتیک CON/CON و ECC/ECC (4 ست، 10 تکرار، سرعت 60 درجه بر ثانیه) را اجرا نمودند. غلظت لاکتات خون پیش از فعالیت و در زمان های 0، 3، 6، 10، 15، 30، 45، و 60 دقیقه پس از فعالیت اندازه گیری شد. منحنی های اختصاصی بازیافت لاکتات با فرمول دو نمایی ثبت گردید. برای مقایسه پاسخ های لاکتات در دو جلسه از آزمون t وابسته و برای مقایسه تغییرات کار انجامشده طی ست ها در دو جلسه از تحلیل واریانس مکرر استفاده شد. غلظت لاکتات در پاسخ به انقباض درون گرا از 34/0±65/1 به 19/1±05/5 (mmol.l) و در پاسخ به انقباض برون گرا از 42/0±71/1 به 64/1±12/4(mmol.l) افزایش یافت. تحلیل آماری داده ها نشان داد میزان افزایش غلظت لاکتات پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت برون گرا بود (P<0.05). توانایی تبادل لاکتات (P<0.01) و برداشت لاکتات (P<0.01) پس از فعالیت برون گرا به طور معناداری بیشتر از فعالیت درون گرا بود. هم چنین مدت زمان رسیدن لاکتات به اوج (P<0.001) و نیمه عمر لاکتات (P<0.001) پس از فعالیت درون گرا به طور معناداری طولانی تر از برون گرا بود. بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می شود که فعالیت درون گرا منجر به فشار متابولیکی بیشتری نسبت به فعالیت برون گرا می شود. بنابراین، با توجه به تفاوت کینتیک لاکتات متعاقب فعالیت های درون گرا و برون گرا توصیه می شود که ریکاوری بعد از این نوع انقباض ها نیز متفاوت باشد و به دنبال فعالیت درون گرا ریکاوری فعال بیشتر استفاده شود.
۷۴۹.

تأثیر شدت تمرین بر ملکول چسبان سلولی عروق (VCAM-1) در مردان جوان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی شدت تمرین شاخص التهاب سلولی عروق نیم رخ چربی های خونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۴ تعداد دانلود : ۷۳۱
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر شدت تمرین بر ملکول چسبان سلولی عروقی VCAM-1 در مردان جوان غیرفعال و رابطه آن با تغییرات چاقی و نیمرخ لیپیدی است. بدین منظور 27 نفر آزمودنی از افراد چاق کم تحرک با میانگین و انحراف استاندارد سن 34/1± 55/20 سال، درصد چربی 07/4±84/26 درصد، وزن 02/9±05/93 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 84/2±55/30 کیلوگرم بر مترمربع انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. آزمودنی ها در طول 16 هفته، یک برنامه تمرین استقامتی را سه جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 60- 45 دقیقه انجام دادند. این برنامه برای گروه تجربی 1 با شدت 45-40% و برای گروه تجربی2 با شدت 85-80% ضربان قلب ذخیره اجرا شد. در آغاز و پایان پژوهش از آزمودنی ها، در شرایط ناشتایی خون گیری شد. از نمونه های خونی برای ارزیابی مقادیرVCAM-1 و نیم رخ چربی های خونی، به روش الایزا استفاده شد. نتایج پژوهش، با استفاده از آزمون های آماری کلوموگروف- اسمیرنوف، آنالیز واریانس اختلاف پیش تا پس آزمون، آزمون تعقیبی بن فرونی، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون t زوجی تجزیه و تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد سطحVCAM-1 پلاسمایی در دو گروه تجربی کاهش یافته که این کاهش تنها در گروه تجربی 2 معنی دار است (01/0P=). مقادیر وزن، شاخص توده بدن و درصد چربی در هر دو گروه تجربی به صورت معنی داری کاهش یافت (05/0>P). چاقی مرکزی (اندازه دور کمر و چربی زیر جلدی ناحیه شکم) تنها در گروه تمرینات پرشدت به طور معنی داری کاهش یافت (01/0>P). رابطه معنی داری بین میانگین تغییرات VCAM-1 با کاهش دور کمر (41/0 =R، (05/0 (P≤، نسبت دور کمر به ران (49/0 =R، (05/0 (P≤و سطح تری گلیسرید (43/0 =R، (05/0 (P≤ مشاهده شد. در نهایت، گرچه بهبود شاخص های جسمانی در هر دو گروه تجربی مشاهده شد، اما سطح شاخص التهاب عروقی تنها در گروه پرشدت کاهش یافت.
۷۵۰.

تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین - 1پلاسمای رت های نر چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی تمرین استقامتی التهاب IL-6 نسفاتین -1

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۶۶ تعداد دانلود : ۸۱۹
کاهش التهاب بلندمدت در اثر چاقی ناشی از رژیم غذایی پرچرب با تمرین ورزشی مشاهده شده، اما سازوکارهای آن به طور کامل مشخص نشده است. به همین منظور در پژوهش حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین استقامتی بر IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 رت های نر چاق، بررسی شد. 16 سر، رت نر ویستار دو ماهه به مدت 8 هفته با غذای پرچرب تغذیه شدند تا به میانگین وزنی g 30 ± 319 رسیدند. سپس به طور تصادفی به دو گروه 8 تایی (گروه کنترل و گروه تمرین استقامتی دوازده هفته ای) هر جلسه 60 دقیقه با سرعت 25 تا 30 متر در دقیقه، 5 روز در هفته، دویدن روی تردمیل بدون شیب تقسیم شدند و از آب و غذای در دسترس استاندارد استفاده کردند. از روش الایزا برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمیایی IL-6، IL-10 و نسفاتین -1 استفاده شد. نتایج نشان داد که دوازده هفته تمرین استقامتی تفاوت معناداری بین وزن رت ها ایجاد کرد (001/0 = P). IL-6 گروه تمرین به طور معناداری کمتر بود (04/0 = p). نسفاتین -1 گروه تمرین به طور معناداری افزایش یافت (01/0 = P). IL-10 با آنکه در گروه تمرین کمتر بود، از لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین استقامتی بلندمدت به افزایش عامل ضدالتهابی نسفاتین -1 منجر شد و احتمالاً نسفاتین -1 در تعادل انرژی بدن نقش دارد که در سطح پلاسما مستقل از تغییرات IL-10 و IL-6 است.
۷۵۲.

اگر 13 هفته تمرین هوازی بر لپتین سرم مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چاقی تمرین هوازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۳ تعداد دانلود : ۷۰۶
هدف تحقیق حاضر عبارت است از بررسی اثر یک دوره تمرین هوازی بر لپتین سرم مردان چاق. به همین منظور تعداد 24 نفر با دامنه سنی 35-48 سال به صورت داوطلبانه انتخاب شدند. مردان چاق به صورت تصادفی در دو گروه01 تمرین هوازی، و 02 کنترل قرار گرفتند. گروه سوم شامل مردان لاغر بود...
۷۵۳.

اثر تمرینات منظم استقامتی و مکمل گالبانوم بر عملکرد عروقی طی پرفشار خونی مزمن موش های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین استقامتی نیتریک اکساید آنتی اکسیدان پرفشارخونی عملکرد عروقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  4. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۳۶۳ تعداد دانلود : ۶۱۳
التهاب مزمن به عنوان بخش جدایی ناپذیر بیماری های قلبی - عروقی و پرفشارخونی با بد عمل کردن اندوتلیال همراه است.هدف از این پژوهش، بررسی اثر تمرینات استقامتی و مکمل گالبانوم بر شاخص های مرتبط با عملکرد عروقی شامل سلکتین اندوتلیال (E-Selectin) و مهارکننده آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE-I) به عنوان عوامل التهابی و انقباضی عروق و نیتریک اکساید (NO) به عنوان عامل اتساع عروقی در پرفشارخونی مزمن ناشی از القای نیترو ال- آرژنین متیل استر (L-NAME) در موش های نر نژاد ویستار بود. 48سر موش نر نژاد ویستار به طور تصادفی به شش گروه پایه، شم، L-NAME، تمرین استقامتی، گالبانوم و تمرین+گالبانوم تقسیم شدند. گروه های3 تا 6 پنج جلسه در هفته و به مدت هشت هفته، ١۰ میلی گرم/کیلوگرم محلول L-NAME را به صورت زیر صفاقی دریافت کردند. همچنین به گروه 2، با شرایط مشابه سالین تزریق شد. گروه های4 و 6 پروتکل تمرین دویدن استقامتی را روی نوارگردان با سرعت١٥ تا ٢۰ متر در دقیقه و به مدت ٢٥ تا ۶٤ دقیقه ٥ جلسه در هفته به مدت ۸ هفته اجرا کردند. گروه های 5 و 6، 90میلی گرم/کیلوگرم محلول گالبانوم را 5 جلسه در هفته به صورت گاواژ به مدت ۸ هفته دریافت کردند. تزریق L-NAME به پرفشارخونی منجر شد که از طریق کاهش معنادار ACE-I )00/0>P) مشخص شد. به علاوه، پرفشارخونی با افزایشE-Selectin و کاهشNO همراه بود. اجرای پروتکل های تمرین موجب کاهش معنادار E-Selectin )00/0>P) و افزایش معنادار NO (04/0>P) در گروه4 و مصرف گیاه گالبانوم نیز موجب کاهش معنادار E-Selectin )00/0>P) در گروه5 و ترکیب تمرین و گالبانوم سبب کاهش معنادارE-Selectin )00/0>P) و افزایش معنادارNO (03/0>P) در گروه6 نسبت به گروه L-NAME در سطح معناداری 05/0P≤ شد. پرفشارخونی مزمن با بد عمل کردن اندوتلیال همراه است و به کارگیری راهبرد های غیردارویی مانند تمرین استقامتی و مکمل آنتی اکسیدانی گالبانوم احتمالا با بهبود عملکرد اندوتلیال عروقی موجب کنترل پرفشارخونی می شود.
۷۵۴.

ارتباط آمادگی قلبی و عروقی، سطوح استراحتی CRP و لیپیدهای پلاسما در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: CRP فعالیت بدنی آمادگی قلبی عروقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۷۱۰
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین آمادگی قلبی عروقی، سطوح استراحتیCRP و لیپیدهای پلاسما در افراد ورزشکار و غیرورزشکار است. بدین منظور 30 دانشجوی ورزشکار و 30 دانشجوی غیرورزشکار به ترتیب به عنوان گروه ورزشکار و غیرورزشکار انتخاب شدند. نمونـه های خونی در حالت ناشتا و ساعت 8 صبح برای مشخص کردن سطوح استراحتی CRP و لیپیدهای پلاسما در حالت استراحت گرفته شد. سپس از طریق آزمون 12 دقیقه ای دویدن / راه رفتن، حداکثر اکسیژن مصرفی برای تعیین آمادگی قلبی عروقی در دو گروه انجام شد. CRP پلاسما با استفاده از کیت مخصوص و به روش ایمونوتوربیدیمتریک، همچنین HDL-C، TG، LDL-C و کلسترول تام پلاسما با استفاده از کیت تخصصی شرکت پارس آزمون و دستگاه اندازه گیری خودکار، اندازه گیری شدند. نتایج این تحقیق تفاوت معنی داری را بینCRP در افراد ورزشکار (mg/dl 39/0) و غیرورزشکار ( mg/dl 33/0) نشان داد (01/0 P<). بین آمادگی قلبی عروقی و CRP پلاسما ارتباط معنی داری وجود نداشت، همچنین ارتباط منفی معنی داری بینCRP پلاسما و HDL-C کلسترول مشاهده شد (05/0 P< و 27/0 - = r). با توجه به اینکه حدود 40 درصد آزمودنی ها گروه ورزشکار از رشته های بدون توپ و برخوردی مانند کشتی، جودو، بوکس، کاراته و تکواندو بودند، احتمال دارد ورزشکارانی که در رشته های برخوردی شرکت می کنند، چون تنش مکانیکی زیاد و آسیب های ریز دائمی دارند، موجب التهاب مزمن در این ورزشکاران شود. بنابراین، احتمال دارد بالاتر بودن سطوح CRP در افراد ورزشکار ناشی از این مکانیسم باشد. در نتیجه در تفسیر سطوح CRP افراد ورزشکار باید به عوامل دیگری مانند نوع رشته ورزشی و آسیب های ورزشی آنها هم توجه کرد.
۷۵۵.

تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر نشانگرهای آسیب قلبی عروقی پس از یک نوبت فعالیت ورزشی درمانده ساز در ورزشکاران نخبه کاراته(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین نشانگرهای آسیب قلبی عروقی فعالیت ورزشی درمانده ساز ورزشکار نخبه کاراته

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۳۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۸۵
امروزه بهره گیری از علوم ورزشی مختلف با هدف استفاده صحیح از تغذیه و مکمل های غذایی مجاز از جمله ضروریات ورزش مدرن محسوب می شود. بدین منظور، عمده ورزشکاران حرفه ای برای به حداکثر رساندن اجرای خود از این مواد استفاده می کنند. کراتین به عنوان یک مکمل نیروزای مؤثر در بین ورزشکاران شناخته شده است. بنابراین با توجه به مصرف گسترده آن در بین ورزشکاران مطالعه تأثیر احتمالی مثبت و یا منفی آن بر بدن یک ضرورت می باشد. لذا محقق در این پژوهش به بررسی تأثیر مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر نشانگرهای آسیب قلبی عروقی پس از یک نوبت فعالیت ورزشی درمانده ساز در ورزشکاران نخبه کاراته پرداخت. بدین منظور 7 ورزشکار کاراته کا (میانگین سن6/2±4/19، میانگین وزن8/8±7/70، میانگین قد4±7/179) پس از احراز شرایط بصورت داوطلب در پژوهش شرکت کردند. پژوهش بصورت دوسوکور انجام شد. آزمودنی ها در آزمون فزاینده بر روی نوار گردان شرکت کردند. قبل، بعد و 30 دقیقه پس از آزمون نمونه خون از آزمودنی ها گرفته شد. آزمودنی ها به مدت 5 روز و هر روز 20 گرم کراتین یا دارونما در 4 مرحله دریافت و قبل و بعد از آن در آزمون فزاینده شرکت کردند. بین دو مرحله مصرف کراتین یا دارونما 10 روز فاصله برای پاک سازی در نظر گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین بر نشانگرهای آسیب قلبی اثرات مطلوبی دارد اما در نشانگرهای آسیب عروقی تغییری مشاهده نشد. بنابراین مصرف کوتاه مدت مکمل کراتین احتمالاً دارای نقش محافظتی در برابر آسیب قلبی می باشد.
۷۵۶.

اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین سرمی در دختران غیرورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عامل رشد شبه انسولین ترکیب بدن تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون قدرت حداکثر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶۱ تعداد دانلود : ۹۴۳
هدف از انجام مطالعه حاضر بررسی اثر حاد و مزمن دو نوع تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون بر عامل رشد شبه انسولین (IGF-1) سرمی دختران غیرورزشکار است. آزمودنی-های تحقیق را 27 نفر از دختران غیرورزشکار (سن 20/2 55/18، وزن 86/9 56 کیلوگرم، قد 33/5 162سانتی متر) تشکیل می دادند که به طور تصادفی در سه گروه هرمی (10 نفر)، هرمی واژگون (10نفر) و کنترل (7 نفر) قرار گرفتند. گروه هرمی و هرمی واژگون به مدت شش هفته، هفته ای سه جلسه به تمرین پرداختند. حرکت هر ایستگاه در سه ست و دو دقیقه استراحت بین ست ها انجام می شد. در گروه هرمی، ست اول با 50% ده تکرار بیشینه و ست دوم با 75% ده تکرار بیشینه و ست سوم با 100% ده تکرار بیشینه و در گروه هرمی واژگون به صورت عکس اجرا شد. گروه کنترل نیز فعالیت عادی خود را انجام می دادند. از آزمودنی ها قبل و بلافاصله پس از جلسه اول و قبل و بلافاصله پس از جلسه آخر تمرینات نمونه خون گرفته شد و غلظت عامل رشد شبه انسولین با استفاده از روش الایزا ارزیابی شد. قدرت حداکثر آزمودنی ها نیز، در پایان هفته سوم و ششم اندازه گیری شد. برای مقایسه داده های درون گروهی از روش تجزیه و تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و برای داده های بین گروهی ازt مستقل و ANOVA استفاده شد. نتایج نشان داد IGF-1پس از یک جلسه تمرین، در هر یک از گروه ها کاهش داشت، اما معنی دار نبود (هرمی85/0p= و هرمی واژگون 1p=). IGF-1 بین گروه ها نیز تفاوت معنی داری نداشت (67/0P=). همچنین پس از یک دوره شش هفته ای نیز IGF-1 درون گروه ها (هرمی 1P=، هرمی واژگون 86/0P=) و بین گروه ها (58/0P=) تغییر معنی داری نداشت. قدرت حداکثر در تمامی حرکات دو گروه به طور یکسان و بدون تفاوت معنی دار، افزایش داشت، به جز در حرکت جلو بازو که در گروه هرمی واژگون افزایش بیشتری داشت (بین گروهی 009/0P=). ترکیب بدن افراد نیز پس از 6 هفته، تغییر معنی داری نداشت. نتایج تحقیق نشان می دهد تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون، در مدت شش هفته اثرات مشابهی دارند و با توجه به این که ترکیب بدن تغییر نکرده است، افزایش قدرت احتمالاً در اثر سازگاری عصبی رخ داده و به نظر می رسد میزان این سازگاری عصبی در اثر تمرین مقاومتی هرمی و هرمی واژگون یکسان است. همچنین با توجه به این که IGF-1 (محرک اصلی افزایش پروتئین عضله) تغییر معنی داری نداشته است، مدت زمان تمرین، به ویژه برای دختران، برای هایپرتروفی کافی نیست.
۷۵۸.

تاثیر دیابت و تمرین استقامتی بر میزان بیان ژن فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) در بخش حسی نخاع موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین ورزشی فاکتور نوروتروفیک مشتق از مغز نوروپاتی دیابت نخاع شوکی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی ایمونولوژی ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
تعداد بازدید : ۱۳۵۸ تعداد دانلود : ۶۷۲
این باور وجود دارد که فقدان حمایت تروفیک به پیشرفت نروپاتی دیابت کمک می کند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر 6 هفته تمرین استقامتی بر بیان ژن عامل تغذیه عصبی مشتق از مغز (BDNF) در ریشه های حسی عصب سیاتیک موش های صحرایی دارای نروپاتی دیابت بود. 28 سر رت از نژاد ویستار با میانگین توده بدنی 2/11±271 گرم به طور تصادفی در چهار گروه دیابت کنترل، دیابت تمرین، سالم کنترل و سالم تمرین قرار گرفتند. جهت القای نروپاتی دیابت، پس از 12 ساعت ناشتایی از روش تزریق درون صفاقی محلول STZ (mg/kg45) استفاده گردید. 2 هفته پس از تزریق STZ پروتکل تمرین استقامتی با شدت متوسط به مدت 6 هفته انجام گردید و 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات تشریح شدند. بیان ژنBDNF با استفاده از تکنیک Real time-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کوریسکال والیس و یو من ویتنی استفاده شد (05/0≥P). نتایج نشان داد که دیابت باعث کاهش 10 برابری در بیان ژن BDNF در بخش حسی عصب سیاتیک گردید. با این حال، 6 هفته تمرین استقامتی توانست این کاهش بیان BDNFناشی از دیابت را تا حدودی جبران کند (043/0=P). پژوهش حاضر نشان داد که دیابت می تواند باعث کاهش بیانBDNF در ریشه های حسی عصب سیاتیک گردد که تا حدودی با تمرین استقامتی قابل جبران است. در مجموع، نتایج این پژوهش می تواند نقطه روشنی بر اثبات فرضیه کاهش حمایت نروتروفیکی در نروپاتی دیابت باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان