فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۰۱ تا ۵٬۸۲۰ مورد از کل ۷٬۲۷۴ مورد.
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
73 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: هدف پژوهش، ارزیابی میزان تأثیر ابزارهای فناوری اطلاعات در اجرای مدیریت دانش در بانک تجارت است. روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش پیمایشی از نوع همبستگی و ازنظر هدف، کاربردی بوده که بر اساس نظرات 75 کارشناس از بانک تجارت، انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی 34 سؤالی بود که با نرم افزار آماری SPSS20 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش آمار توصیفی- استنباطی با آزمون T یک نمونه ای استفاده شد. یافته ها: میان ابزارهای فناوری اطلاعات در تولید و کسب دانش، ذخیره و پردازش، اشتراک و به-کارگیری دانش، رابطه معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری: استفاده از ابزارهای فناوری اطلاعات نظیر اتوماسیون اداری، اینترنت، سامانه های نظام پیشنهادها، پست الکترونیکی و ویدئو کنفرانس و جز آن، در اجرای بهتر فرایند مدیریت دانش مؤثر است.
اَبَر مجله های دسترسی آزاد: مطالعه موردی ویژگی ها و عملکرد هشت اَبَر مجله بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه اَبَرمجلات دسترسی آزاد نقش بسیار مهمی در ارتباطات علمی ایفا می کنند. پژوهش حاضر با هدف معرفی هشت اَبَرمجله برجسته جهانی و مطالعه وضعیت آن ها در یک بازه زمانی پنج ساله (2012 تا 2016) انجام شده است. روش شناسی: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد نوعی مطالعه توصیفی است که با استفاده از شاخص های علم سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش از 195011 مقاله منتشر شده در هشت اَبَر مجله در بازه زمانی 2016-2012 و نمایه شده در پایگاه وب.آو.ساینس تشکیل شده است. داده های پژوهش با مراجعه به پایگاه های وب.آو.ساینس، جی.سی.آر و این سایتس از محصولات موسسه کلریویت انلیتیکس گردآوری و با استفاده از نرم افزار مایکروسافت اکسل مورد تجزیه و تحیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش: تعداد مقاله های منتشر شده در این هشت اَبَر مجله در سال 2016 نسبت به سال 2012 با رشد تقریبا 101 درصدی همراه بوده است. در بازه زمانی پنج ساله مورد مطالعه، در مجموع 195011 مقاله در هشت اَبَر مجله منتشر شده که با در نظر گرفتن هزینه انتشار مقاله در هر مجله، رقمی در حدود 300 میلیون دلار برای انتشار آن پرداخت شده است. مقاله های منتشر شده در اَبَر مجله ها در مقایسه با میانگین کلی پایگاه وب.آو.ساینس از اثرگذاری استنادی بالاتری برخوردار بوده اند. همچنین مطالعه عملکرد هشت اَبَر نشان داد که در مجموع 6/91 درصد مقاله ها و 1/96 درصد استنادهای مجلات مورد مطالعه، به دو مجله PLoS One و Scientific Reports تعلق داشته است. بیشترین سهم مقاله های منتشر شده در این مجله ها به ترتیب به حوزه های موضوعی بیو شیمی و بیولوژی مولکولی، علوم چند رشته ای، علوم اعصاب، سرطان شناسی و ایمن ی شناسی اختصاص داشته است. همچنین کشورهای ایالات متحده، چین، انگلستان، آلمان و ژاپن دارای بیشترین تعداد بروندادهای پژوهشی در هشت اَبَر مجله بوده اند. نتیجه گیری: در سال های اخیر ناشران برجسته دنیا تقاضای بازار جهت انتشار بروندادهای پژوهشی را درک کرده و به ایجاد اَبَرمجلات اقدام نموده اند و پیش بینی می شود که این روند در سال های آتی نیز ادامه داشته باشد.
رابطه نوآوری در خدمات با رشد سازمانی کتابخانه های دانشگاهی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
103 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه نوآوری در خدمات کتابخانه های دانشگاهی و تعیین رابطه بین نوآوری و مولفه های رشد سازمانی و عوامل جمعیت شناختی در کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه است.<br /> روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر نوع، توصیفی- همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش را تمامی مدیران، کتابداران و کارکنان کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه شامل کتابخانه های دانشگاه رازی، دانشگاه پیام نور، دانشگاه آزاد و دانشگاه علوم پزشکی در مجموع 55 نفر بود. تجزیه و تحلیل داده های با استفاده آمار توصیفی و آمار استنباطی، و نرم افزار آماری SPSS انجام گرفت.<br /> یافته ها: یافته ها نشان می دهد که سطح معناداری نوآوری با 227/0، پاداش با 224/0، روابط با 236/0 و ساختار با 145/0 بیانگر توزیع نرمال متغیرها می باشد. علاوه بر آن سطح معناداری مدیریت با 206/0 ، مکانیزم با 051/1 ، تغییر با 222/0 و هدف با 141/0 نیز بیانگر توزیع نرمال این متغیرها است. سطح معناداری ضریب همبستگی پیرسون بین دو متغیر نوآوری و رشد و توسعه سازمانی برابر 409/0 می باشد که بیانگر رابطه مثبت و مستقیم میان این دو متغیر است. سطح معناداری ضریب همبستگی پیرسون بین متغیر نوآوری و پاداش سازمانی برابر 858/0، نوآوری و روابط سازمانی برابر 895/0، نوآوری و ساختار سازمانی برابر 019/، نوآوری و مدیریت برابر 110/0 است که به صفر نزدیک و ناچیز است. <br /> نتیجه گیری: وضعیت رشد و توسعه سازمانی در خدمات کتابخانه های دانشگاهی شهر کرمانشاه در حد متوسط و مطلوب است.
سازمان ها به مثابه شبکه های اجتماعی حرفه ای تخصصی: معرفی استعاره ای برای تبیین جایگاه افراد و دانش در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:معرفی استعاره شبکه اجتماعی حرفه ای تخصصی برای سازمان و نقش آن در شکل گیری الگوهای فکری کارکنان به عنوان بستری تازه برای ارتباطات سازمانی. روش شناسی:ابتدا مفاهیم شبکه های اجتماعی حرفه ای تخصصی با مطالعه یک شبکه ایرانی از این گونه شناسایی شدند. بر پایه مفاهیم به دست آمده و با پشتیبانی متون مرتبط نقش بسترساز این شبکه ها در مدیریت ارتباطات سازمانی تبیین گردید. یافته ها:استعاره شبکه اجتماعی حرفه ای تخصصی، سازمان را الف) اجتماعی از افراد و گروه های تخصصی برای برقراری ارتباط حرفه ای؛ ب) محیطی مشارکتی برای ایجاد، سازمان د هی، و به اشتراک گذاری اطلاعات و دانش سازمانی؛ و پ) ابزاری برای ارائه خدمات شغلی و حرفه ای در راستای پشتیبانی از افراد و دانش آنها می بیند. شبکه های اجتماعی حرفه ای تخصصی الگوهای فکری سازمانی را به گونه ای دگرگون می سازند که افراد و دانش بتوانند نقش پررنگ تری در پیشبرد اهداف سازمانی ایفا کنند. نتیجه گیری:نگاه به استعاره شبکه اجتماعی حرفه ای تخصصی برای سازمان بیش از آنکه مبتنی بر فناوری باشد بر مبنای یک توانمندساز با توانایی برپایی اجتماعی پویا و دانش محور استوار است؛ که در جهت تغییر بینش مدیران و کارکنان سازمانی به سوی سازمان هایی فرد/ دانش محور در حرکت است.
ارزیابی ساختاری و محتوایی بانک مستندات ایران براساس مدل مفهومی فراد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ارزیابی بانک مستندات ایران براساس مدل فراد از منظر انطباق ساختاری و محتوایی است. روش شناسی: برای انجام این مطالعه ترکیبی از روش مطالعه اسنادی (کتابخانه ای) و پیمایشی استفاده شد. برای کمّی سازی خصیصه های فراد نیز رویکرد امتیاز وزنی به کار رفت. یافته ها: میانگین انطباق ساختاری و محتوایی ""بانک مستندات ایران"" با مدل فراد به ترتیب 48/80 و 13/22 امتیاز است. بیشترین و کمترین میانگین انطباق ساختاری به ترتیب مربوط به نقش کاربری ""توجیه"" با 18/93 و ""یافتن"" 33/67 امتیاز است. بیشترین و کمترین میانگین انطباق محتوایی در نقش های کاربری مربوط به ""یافتن"" با 36/25 و کمترین مربوط به نقش کاربری ""بافتارنمایی"" با 11/21 امتیاز است. نتیجه گیری: وجود تفاوت معنادار بین میانگین انطباق ساختاری و محتوایی پیشینه های مستند مارک ایران با مدل فراد دیده می شود. مارک ایران توانسته است ساختار بالقوه مناسبی را برای پیاده سازی مدل فراد مهیّا کند، اما به کار نگرفتن این ساختار در تولید داده های مستند سبب شده است که در حال حاضر محتوای لازم برای اجرای مدل فراد وجود نداشته باشد. لذا ایجاد الگویی برای افزایش کارکرد داده های مستند کتابخانه ملی در جهت اف.آر.بی.آر. سازی ضروری است.
تأثیر برچسب گذاری معنایی در رفع ابهام هم نویسه های تخصصی از نظر ریزش کاذب در بازیابی متون علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مسئله اصلی در بازیابی مؤثر و کاربرمدار هم نویسه های تخصصی، توسعه فرایندی است که بازیابی اطلاعات نامرتبط را به حداقل برساند (ریزش کاذب= ۰). در این مقاله سعی شده با به کارگیری رویکرد پیکره مدار با استفاده از برچسب گذاری معنایی، بازیابی مدارک حاوی هم نویسه های تخصصی ارزیابی و با راهبردهای موجود (بدون برچسب گذاری) مقایسه و یافته ها آشکار شود. هدف بهینه سازی کارایی نظام بازیابی اطلاعات در کاهش ریزش کاذب بازیابی متون علمی با استفاده از روش رفع ابهام معنایی از هم نویسه های تخصصی به کمک برچسب گذاری معنایی بوده است. روش: پژوهش به دلیل ماهیتش به روش تجربی انجام شد. روش تجربی از روش های سه گانه رفع ابهام معنایی (بانظارت، نیمه نظارتی و بدون نظارت) بوده و روشی بانظارت به شمار می رود. جامعه پژوهش را ۴۴۲ مقاله علمی در دو گروه گواه و آزمون تشکیل دادند. گروه گواه (پایه) شامل ۲۲۱ متن کامل مقاله بدون برچسب و گروه تجربی (آزمون) شامل همان ۲۲۱ مقاله، اما دارای برچسب بود که ۴۶ هم نویسه تخصصی آن ها به روش دستی برچسب گذاری شد و در نظام بازیابی پیشنهادی قرارگرفتند و برای بررسی کارآیی برچسب ها در رفع ابهام معنایی، از هم نویسه های تخصصی و کاهش ریزش کاذب آزموده شدند. یافته ها: بازیابی در مقاله های گروه گواه به دلیل ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، با ریزش کاذب همراه بود؛ درحالی که برچسب گذاری هم نویسه های تخصصی در متن کامل مقاله های گروه تجربی، تأثیر مستقیمی در کاهش ریزش کاذب داشت. سطح معنی داری آزمون رتبه های علامت دار ویلکاکسون (۰/۰۰۰۱ = P، ۵/۹۰۹- = Z) نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده در نظام بازیابی اطلاعات به نسبت قبل، تفاوت معنا داری داشت. بررسی رتبه های منفی و مثبت نشان داد که میزان ریزش کاذب نتایج بازیابی بعد از به کارگیری پیکره تخصصی برچسب گذاری شده به میزان معنا داری کاهش یافته است. نتیجه گیری: حد ریزش کاذب در یافته های پژوهش، گواه عملکرد قابل قبول برچسب گذاری در رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی است. همچنین بیانگر نقش مؤثر آن در بهینه سازی نظام بازیابی اطلاعات برای به حداقل رساندن ریزش کاذب نتایج است. بنابراین، رویکرد پیکره مدار نظام بازیابی اطلاعات، ضمن فراهم آوردن بستر بازیابی تمام متن، زمینه جلوگیری از ریزش کاذب و صرفه جویی در وقت و انرژی کاربران را فراهم خواهد کرد. گفتنی است برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی، برچسب ها منابع ارزشمندی اند، اما این مستلزم بهره مندی از مجموعه آموزش باکیفیت است. نتایج پژوهش نشان می دهد که داده های آموزشی، که به خوبی ساختاربندی شده باشند، نقش بسیار مهمی در بهبود رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی ایفا می کنند. این پژوهش به صورت تجربی و تحلیلی نشان داد که رویکرد پیکره مدار در مقایسه با جست وجوی مبتنی بر کلیدواژه، به طور معنا داری سطح ایده آلی از ریزش کاذب را به دست می دهد. روش به کاررفته برای رفع ابهام معنایی هم نویسه های تخصصی در همه زبان ها کاربرد دارد.
بررسی ارتباط سنجه های حاصل از میزان فعالیت نویسندگان پرتولید ایرانی حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه های اجتماعی-علمی با شاخص های علم سنجی پایگاه های اطلاعاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف. این پژوهش ضمن مطالعه میزان حضور و فعالیت نویسندگان پرتولید ایرانی حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا به بررسی ارتباط سنجه های حاصل از شبکه های اجتماعی مزبور با شاخص های علم سنجی پایگاه های اسکوپوس و وب اوساینس پرداخته است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که به شیوه توصیفی و با رویکرد دگرسنجه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل نویسندگان پرتولید حوزه مدیریت بازرگانی ایرانی است که بین سال های 2000-2019 مدارک آن ها در پایگاه اطلاعاتی اسکوپوس بارگذاری گردید. تعداد 160 نفر از این نویسندگان که به ترتیب بیشترین مدارک نمایه شده در اسکوپوس را داشته اند، به عنوان نمونه آماری پژوهش معرفی شده اند. به منظور بررسی ارتباط بین سنجه های حاصل از فعالیت نویسندگان در شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا با شاخص های علم سنجی پایگاه های اسکوپوس و وب اوساینس، از آزمون های آماری همبستگی به کمک نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس استفاده شده است. یافته ها: میزان حضور و فعالیت نویسندگان حوزه مدیریت بازرگانی در شبکه اجتماعی ریسرچ گیت بسیار بیشتر از آکادمیا است. ارتباط میان شاخص های تعداد مدارک، استنادات، اچ ایندکس و هم نویسندگی در اسکوپوس با سنجه های تعداد انتشارات، استنادات، اچ ایندکس، خوانندگان، نمره آرجی و دنبال کنندگان در ریسرچ گیت مثبت و معنادار است. در صورتی که بین شاخص های علم سنجی اسکوپوس و سنجه های دنبال کنندگان، بینندگان و هم نویسندگی در آکادمیا ارتباط معناداری وجود ندارند. ارتباط میان شاخص های تعداد مدارک، استنادات، اچ ایندکس و هم نویسندگی در وب اوساینس و سنجه های حاصل از شبکه های اجتماعی ریسرچ گیت و آکادمیا مثبت و معنادار است. اما میزان ارتباط در ریسرچ گیت قوی تر از آکادمیا است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که میزان فعالیت نویسندگان در شبکه های اجتماعی، به جذب بیشتر خوانندگان، افزایش تعداد استنادات و در نتیجه افزایش نمره اچ ایندکس در پایگاه های اطلاعاتی منجر خواهد شد. بنابراین، نویسندگان و محققان به منظور افزایش نمره اچ ایندکس خود و ترویج نتایج فعالیت های علمی خود، نیازمند فعالیت هرچه بیشتر در شبکه های اجتماعی-علمی هستند.
خواندن و عناصر مرتبط با آن در ادبیات داستانی تألیفی و ترجمه ای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تعیین کمیّت حضور عناصر مرتبط با خواندن در ادبیات داستانی تألیفی در مقایسه با عناوین ترجمه شده طی سال های 1390-1395. روش شناسی: پژوهش کاربردی حاضر با روش تحلیل محتوا روی پرشمارگان ترین کتاب های حوزه ادبیات در گروه سنی بزرگسال انجام شده است. 34 عنوان کتاب با نمونه گیری هدفمند مطالعه و تحلیل شده است. کدها، واژگان، جملات، یا بخش هایی از داستان هستند که به نحوی درباره خواندن، مطالعه، و مضامین مرتبط با کتابداری است. از سیاهه وارسی برای گردآوری داده استفاده شد. یافته ها: درمجموع، 791 کد شناسایی شد. شش کتاب تألیفی و یک کتاب ترجمه شده هیچ گونه کدی نداشتند. پرتکرارترین کد در هر دو گروه آثار مربوط به واژه کتاب (شیء)، و کمترین میزان فراوانی در گروه آثار تألیفی به استفاده از شخصیت کتابفروش و در گروه آثار ترجمه شده به حضور واژه کتابخانه (شئ) بازمی گردد. نتیجه گیری: با اینکه میزان رخداد عناصر مربوط به خواندن در هر دو گروه آثار مطالعه شده ضعیف است، نویسندگان آثار ترجمه شده توجه بیشتری برای کاربست این مضامین در آثار خود داشته اند.
تحلیل گفتمان دیدگاه کودکان درباره عناصر نظریه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) در داستان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : باتوجه به اهمیت دوران کودکی در آسیب های روانی دوران بزرگسالی و نیز باتوجه به نقش و تأثیر داستان ها در نگرش و رفتار کودکان، هدف این پژوهش، بررسی توانمندی کودکانِ گروه سنی «ب» و «ج» در درک عناصر نظریه REBT در داستان ها است. روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد روان شناسی گفتمان انجام گرفته است که یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است. ازاین رو، این پژوهش در پارادایم تفسیری قرار دارد. ان داده شد یافته ها : تحلیل گفت وگوهای شرکت کنندگان درباره داستان ها نشان داد، اگر آن ها با خواندن مأنوس باشند و هم زمان در فعالیت ها و برنامه های مختلف مرتبط با کتاب و داستان شرکت کنند، می توانند با واژگان و زبانی غنی یعنی بهره گیری از اسم ، صفت، قید، فعل، مَثَل و تشبیه، جمله های استدلالی، لحن و حرکت های صورت و بدن، درک خود را از داستان و عناصر نظریه REBT در داستان ها بازگو کنند. بحث و نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که می توان از نظریه REBT در برنامه های بحث وگفت وگو درباره کتاب و نیز کتاب درمانی بهره گرفت و به کودکان کمک کرد تا تغییر نگرش و رفتارها را با روشی لذت بخش تجربه کنند. کلیدواژه ها : نظریه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی، نظریه الیس، REBT، کتاب درمانی، تحول شناختی، کتاب های داستانی، کتاب داستان مناسب، تحلیل گفتمان، روان شناسی گفتمان، تحلیل داستان، گروه سنی «ب» و «ج».
تحلیل ساختار فکری مدارک علم اطلاعات و دانش شناسی ایران (1970-2016): مطالعه هم استنادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ترسیم و تحلیل ساختار فکری و روند تکامل علم اطلاعات و دانش شناسی ایران از منظر تحلیل الگوهای هم استنادی مدرک است. جامعه ی پژوهش حاضر را کلیه ی مقالات پژوهشی و مجموعه مقالات همایش ها تشکیل می دهد که در خلال سال های 1970 تا 2016 از پژوهشگران ایران در وبگاه علوم نمایه شده اند. به منظور تحلیل و دیداری سازی شبکه ی هم استنادی مطالعات ایران نیز از نرم افزار سایت اسپیس بهره گرفته شده است. تحلیل خوشه ای شبکه ی هم استنادی مدارک علم اطلاعات و دانش شناسی ایران در بازه ی 1970 تا 2016، منجر به شناسایی 5 خوشه یا تخصص گردید که عنوان بزرگ ترین وکوچک ترین تخصص ها بر حسب فراوانی موجودیت های هر خوشه، با 17 و 7 فراوانی به ترتیب به دو تخصص « ضریب تأثیر وب » و « سواد اطلاعاتی » تعلق گرفت. طبق بررسی های به عمل آمده، مطالعات سنجش علم نقش بسزایی در شکل دهی به ساختار فکری علم اطلاعات و دانش شناسی ایران در بازه ی مورد بررسی داشته است. نتایج حاصل از تحلیل مدارک شاخص و محوری در شبکه ی هم استنادی مطالعات ایران حکایت از آن داشت که دو تخصص «ضریب تأثیر وب» و «رفتار اطلاع یابی» بر اساس فراوانی گره هایِ حائز بیش ترین هم استنادی و نمره ی مرکزیت بینابینی، به ترتیب، عناوین شاخص ترین و محوری ترین تخصص ها را در بین دیگر تخصص های شناسایی شده به خود اختصاص داده اند. نتایج تحلیل محتوای موجودیت خوشه های پنجگانه ی هم استنادی از حیث ساختار روش شناختی آن ها در بازه ی 1970 تا 2016 نشان داد که مطالعات علم اطلاعات و دانش شناسی ایران با توجه به محتوای خوشه های #0 (ضریب تأثیر وب)، #1 (نشر دسترسی آزاد) و #3 (همکاری علمی)، تا حدود بسیار زیادی از روش های سنجش علم تأثیرپذیرفته است.
رسانه های اجتماعی و نقش آن در تبادل دانش بین متخصصان حفاظت رقمی بر مبنای مدل لانه زنبوری
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول پاییز ۱۳۹۴ شماره ۴
27 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش حاضر شناسایی رسانه های اجتماعی ب و نقش آن در تبادل دانش بین متخصصان حوزه حفاظت رقمی بر مبنای مدل لانه زنبوری برای به اشتراک گذاری محتواهای علمی است. روش شناسی : پژوهش حاضر از نوع تحلیلی و رویکرد کیفی به روش مطالعه دلفی از طریق 15 سوال باز در بین 20 متخصص عضو یک گروه تخصصی حفاظت رقمی با بافت های مختلف فرهنگی اعم از کتابخانه، موزه، آرشیو، انجام گرفت. یافته ها : یافته ها نشان داد که میزان آشنایی پاسخ دهندگان نسبت به برنامه فیسبوک 25% و برنامه LinkedIn. 22%، 20% Foursquare، ویکی ها 15%، یوتیوب 10%، تویتر 8%، است و هیچیک با دروازه پژوهشی که وب سایت اجتماعی مخصوص متخصصان است، آشنا نبودند و درصد صفر بود. متخصصان برای به روزرسانی منظم اطلاعات در اهداف کاری و بالابردن بهره وری 100% از فیسبوک، در به دست آوردن اطلاعات 90% از فیسبوک و یوتیوب ، دبرقراری ملاقات و ارتباط شبکه ای 90% فیسبوک و LinkedIn، در تبادل و اشتراک دانش 100% از LinkedIn و فیسبوک استفاده می کنند. 90% متخصصان انحراف فکری را در فیسب.ک و یوتیوب، 10درصد هم اتلاف زمان بهره وری، بهره وری پایین در یوتیوب و تویتر از معایب اسفاده از رسانه های اجتماعی در تحقیقات علمی بیان کردند. مزیت خود رئیس بودن(مدیریت زمان، دموکراسی) 100% در فیسبوک، LinkedIn ذکر شده است. از 7 بلوک مدل لانه زنبوری، به اشتراک گذاری 100% در فیسبوک و LinkedIn، حضور 90% در Foursquare، هویت، ارتباطات، گروه ها و گفتگوها 90% در فیسبوک و LinkedIn و شهرت 90% در، LinkedIn ذکر شده است. نتیجه گیری: نتایج ان بررسی نشان می دهد که اجزای کلیدی مدل لانه زنبوری رسانه های اجتماعی می تواند در تبادل دانش بین متخصان با شیوه های بدست آوردن اطلاعات، تبادل اطلاعات و اشتراک دانش، بروزرسانی اطلاعات، ملاقات و ارتباط شبکه در حوزه های مختلف علوم و نیز برای درک نیازهای تعاملی و نحوه ی تغییر این نیازها در طول زمان به کار گرفته شود. رسانه های اجتماعی بخش اساسی ارتباطات روزانه کاری در حوزه تحقیقات علمی کشور است. در بین رسانه های اجتماعی بخش اساسی ارتباطات روزانه کاری در حوزه تحقیقات علمی کشور است. در بین رسانه های اجتماعی مورد بررسی در پژوهس حاضر، فیسبوک و LinkedIn در 7 شاخص کلیدی مدل لانه زنبوری بیشترین کاربرد را دارد.
نقض حق نشر در خودآرشیوی ریسرچ گیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:بررسی میزان نقض حق نشر ناشران توسط اعضای ریسرچ گیت در خودآرشیوی متن کامل مقاله ها. روش شناسی : طی یک نمونه گیری تصادفی دومرحله ای، یک نمونه ۵۰۰ تایی از مقاله های انگلیسی زبان تمام متن مجله ها که در ریسرچ گیت موجود بود، انتخاب و اطلاعات آنها و نویسندگانشان از ریسرچ گیت گردآوری شد. سپس نقض حق نشر با توجه به سیاست ذکرشده ناشر مجله در سایت مجله یا سایت شرپا/ رومئو بررسی شد. یافته ها:۶۴ مقاله (4/13%) پیش از چاپ (پیش از داوری)، ۲۶ مقاله (2/5%) پس از چاپ (پس از داوری)، و ۴۰۷ مقاله (2/81%)، فایل نهایی ناشر بودند. یافته اصلی این بود که 2/40 درصد مقاله های تمام متن برخلاف سیاست حق نشر ناشر و با نقض توافقنامه آنها در ریسرچ گیت بارگذاری شده اند. درمجموع، حوزه علوم اجتماعی مقاله کمتری نسبت به سایر علوم داشت، اما تعداد موارد نقض حق نشر در علوم اجتماعی بیش از سایر حوزه ها بود. نتیجه گیری:مشکل عمده نقض حق نشر مربوط به مواردی است که نویسندگان از فایل نهایی ناشر برای خودآرشیوی استفاده می کنند. نظر به اینکه دو پنجم مقاله های تمام متن ریسرچ گیت حق نشر را نقض کرده اند، لازم است این سایت برای رصد نقض حق نشر سازوکاری در نظر بگیرد.
شناسایی عوامل موثر بر موفقیت برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات (مورد مطالعه شرکت ملی نفت ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای رسیدن به اهداف استراتژیک، ماموریت ها و وضع مطلوب فناوری اطلاعات، سازمان ها نیازمند برنامه جامع و مناسبی هستند؛ بر این اساس، برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات به عنوان یک جزء از برنامه ریزی استراتژیک سازمان مطرح می گردد. برنامه ای که برای هر سازمان، منشور و برنامه کلان سازمان در زمینه سیستم های اطلاعاتی و به طور کلی فناوری اطلاعات می باشد. یکی از پرسش های بنیادی در این حوزه این است که موفقیت برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات از چه عواملی متاثر است. این پژوهش برای پاسخگویی به این پرسش انجام شده است. در این راستا عوامل موثر برموفقیت برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات را می توان بر اساس معیارهای مختلف تقسیم بندی کرد، دراین تحقیق با استفاده از مدل TOE متغیرها به سه دسته عمده تقسیم شده اند که عبارتند از: عوامل تکنولوژیک، عوامل سازمانی و عوامل محیطی، که هر یک از این عوامل دارای بعدهای مربوط به خود می باشند. پژوهش حاضر در شرکت ملی نفت ایران و شرکت تابعه ی آن (شرکت ملی حفاری اهواز) صورت گرفته است و جامعه آماری مورد مطالعه مدیران، مشاوران، روسا و کارشناسان فناوری اطلاعات این شرکت به تعداد 101 نفر بودند، که به دلیل کم بودن افراد جامعه آماری، نمونه آماری برابر با جامعه آماری و 101 نفر در نظر گرفته شد. جهت گرد آوری داده ها پرسشنامه ای طراحی شد که روایی آن مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ مقدار 96/0 برآورد شده است. داده ها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و PLS تحلیل شده اند. مدل کلی با معیار جی.اُ.اِف 62%، دارای برازش قوی توصیف شد و از 8 فرضیه پژوهش 5 مورد تایید و 3 مورد تایید نگردید. رابطه بین زیرساخت سیستم های اطلاعاتی، مدیریت دانش، مشارکت، ارزیابی محیطی و زمینه محیطی با موفقیت برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات تایید شد و رابطه بین بلوغ سیستم های اطلاعاتی، مدیریت تغییر و هماهنگی با موفقیت برنامه ریزی استراتژیک فناوری اطلاعات تایید نگردید.
مصورسازی موضوعات داغ و نوظهور حوزه بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روند موضوعی حوزه بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی ایران به منظور شناسایی موضوع های داغ و نوظهور و بررسی سیر تحولات انجام شده در ساختار فکری این حوزه، در یک بازه زمانی ده ساله است. این پژوهش از نظر نوع، توصیفی و از نظر هدف، کاربردی است. ساختار فکری حوزه بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی ایران با استفاده از فنون تحلیل هم رخدادی واژگان و تحلیل ارجاع ها مورد مطالعه قرار گرفت. جامعه پژوهش حاضر را کلیه مقاله های پژوهشی و مروری منتشر شده توسط پژوهشگران ایرانی در طول سال های 2008-2017 در مجله های نمایه سازی شده در پایگاه اطلاعاتی وب آو ساینس موسوم به وبگاه علوم تشکیل می دهد. ابزار گردآوری داده ها، پایگاه اطلاعاتی وبگاه علوم است و ابزار تجزیه و تحلیل یافته ها جهت ترسیم ساختار فکری این حوزه نیز نرم افزار سایت اسپیس است. نتایج نشان داد که واژگانی مانند: بیان ژن، پروتئین، برون تنی، استرس اکسیداتیو، پیوند، آپوپتوز و سلول در زمره مباحث داغ پژوهشی ایران و اصطلاحاتی چون کیتوسان، نانوکامپوزیت، فعالیت ضدباکتری، دینامیک مولکولی، سلول های بنیادی، سلول های بنیادی مزانشیمی و ایموبلیزاسیون بیانگر موضوع های نوظهور در پژوهش های ایران در بازه زمانی مورد بررسی بوده است. افزایش تولیدات حوزه بیوشیمی و زیست شناسی مولکولی ایران در سطح جهانی و قرار گرفتن آن در اولویت های پژوهشی کشور باعث شد تا این حوزه از دیدگاه علم سنجی مورد بررسی قرار گیرد. از این رو، با توجه به موضوع های داغ و نوظهور شناسایی شده در این پژوهش، از این گونه پژوهش ها میتوان به عنوان یک نقشه راه برای برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های کلان علمی کشور استفاده نمود.
الگوی پارادایمی تسهیم دانش ضمنی در دانشگاه های ایران: از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد گراندد تئوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دانش ضمنی یا دانش تلویحی به دانشی اشاره دارد که در پی تجربه ها، مهارت ها، و دانایی های شخصی، در اذهان مردم جوامع پدید می آید، و فرموله کردن آن بسیار مشکل است و نمی توان آن را توضیح داد یا به دیگران انتقال داد. هدف از این پژوهش ارائه الگوی پارادایمی تسهیم دانش ضمنی در دانشگاه های ایران: از دیدگاه متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی با رویکرد گراندد تئوری می باشد. روش شناسی: رویکرد تحقیق حاضر از نوع کیفی است که با روش گراندد تئوری انجام شده است . جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی که در زمینه مدیریت دانش خبره هستند به روش گلوله برف (ارجاع زنجیره ای) انتخاب شده اند. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه عمیق و باز است. در این مطالعه از 12 نفر مصاحبه انجام شد. یافته ها: نشان داد تسهیم دانش ضمنی می تواند بر خلاقیت و نوآوری، قوام و استحکام تیم، افزایش اعتماد به نفس در کار کارکنان، کسب مهارت های فنی و تخصصی، آینده نگری، شناسایی دقیق نقاط قوت و ضعف خود و سازمان، کسب مزیت رقابتی پایدار، افزایش بهره وری و کاهش هزینه، شناسایی دقیق نیازمندی های سازمان، کیفیت در تصمیم گیری و وفاداری به سازمان بر کارکنان مؤثر باشد. نتیجه گیری: مهم ترین عامل در ایجاد تسهیم دانش ضمنی، آگاهی مدیران دانشگاه ها از اهمیت دانش در فرآیند کاری کارکنان و همچنین نهادینه نمودن فرهنگ تسهیم دانش با استفاده از محرک های انگیزشی است با توجه به مؤلفه های شناسایی شده، الگوی نظری ارائه شد. در این الگو، کلیه مؤلفه های مؤثر در تسهیم دانش در دانشگاه ها مدنظر قرار گرفت. الگوی ارائه شده می تواند به عنوان راهنمای جامعی برای کلیه دانشگاه ها در کشور استفاده شود.
ارائه چارچوبی برای بازیابی تعاملی اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر نظریه شناختی-اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ابعاد تعامل به عنوان مفهومی اساسی در محیط های رایانه ای برای درک و ترسیم کارکرد روانی و رفتارهای کاربران و در نتیجه، طراحی بهینه نظام های بازیابی تعاملی اطلاعات ضروری است. از طرف دیگر، مسئله تعامل به دلیل ماهیت پیچیده ای که دارد، توجه همزمان به عوامل شخصی-شناختی، رفتاری و محیطی کاربران در فرایند بازیابی اطلاعات و درک درست این مؤلفه ها را می طلبد. از این رو، هدف پژوهش حاضر ارائه چارچوب و تعیین عناصر اصلی و فرعی تعامل بازیابی اطلاعات مبتنی بر نظریه شناختی اجتماعی «بندورا» و توسعه سیاهه وارسی بعد تعامل بازیابی اطلاعات در کتابخانه های دیجیتال مبتنی بر این نظریه است. پژوهش حاضر در دو مرحله به روش کتابخانه ای و پیمایشی، یعنی نظرسنجی از خبرگان و پانل «دلفی» انجام شده است. نخست، با بررسی متون مختلف، مؤلفه های مختلف تعامل در سامانه های کتابخانه های دیجیتال و همچنین، مؤلفه های تأثیرگذار نظریه شناختی اجتماعی در رفتار اطلاعاتی استخراج و ارزیابی شد. سپس، ابعاد و مؤلفه های تعامل مبتنی بر نظریه شناختی-اجتماعی با استفاده از آرای خبرگان دانشگاهی برآوُرد و در پرسشنامه ای در قالب طیف «لیکرت» پنج گزینه ای تنظیم و اعتبارسنجی گردید. مؤلفه های اصلی شامل سه بعد تعامل با اطلاعات، تعامل با رابط کاربری و تعامل با وظایف، و مؤلفه های فرعیِ هر یک از آن ها گروه معلول، و نظریه شناختی-اجتماعی با سه مؤلفه اصلی شخص، محیط، و رفتار، گروه علت ها را تشکیل می دهند. جامعه خبرگان، بر اساس روش نمونه گیری گلوله برفی، شامل ۱۷ متخصص حوزه بازیابی اطلاعات بود. با توجه به مقادیر بالای ض ریب ت وافقی «کن دال» در دو مؤلفه شخص و رفتار ح دود ۰/۷۷ و ضریب ۰/۷۲ در مؤلفه محیط در مجموع، ۶۰ مؤلفه در این سه بعد مورد توافق و اجماع واقع شد. بر اساس یافته های پژوهش و در ضمن مراحل دوگانه دلفی و پس از حذف مؤلفه هایی با میانگین کمتر از عدد ۳ در طیف «لیکرت»، تعداد ۲۱ مؤلفه در بُعد شخص، ۲۰ مؤلفه در بُعد رفتار و ۱۹ مؤلفه در بُعد محیط مورد تأیید خبرگان پژوهش قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گویه اعتبار در هر سه مولفه شخص، رفتار، و محیط و گویه های جامعیت و پیچیدگی وظیفه کاری عینی در مؤلفه محیط و گویه دشواری وظیفه کاری ذهنی در مؤلفه رفتار از نظر خبرگان پژوهش نیز کم اهمیت بود و در نتیجه، حذف شدند. چارچوب به دست آمده از این پژوهش می تواند به عنوان مبنای پژوهش های آتی در جهت کاربست این مؤلفه ها با تأکید بر سه جنبه اساسی رفتار کاربر در طراحی بهینه نظام های بازیابی تعاملی اطلاعات قرار گیرد. .
تحلیل کیفی ابعاد و چارچوب معماری پایگاه سایول از نظر تحلیل، پردازش و مدیریت اطلاعات پژوهش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تحلیل ابعاد و چارچوب های معماری پایگاه های استنادی نسل جدید از منظر تحلیل، پردازش و مدیریت اطلاعات پژوهش ها با بررسی ابزار تحلیلی سایول بوده است. روش پژوهش مرور متون، مشاهده و ارزیابی سیستم است. با مرور متون مؤلفه های تحلیل اطلاعات پژوهش ها استخراج شد. بر این اساس چارچوب تحلیل اطلاعات پژوهش ها شامل مؤلفه های اصلی: توصیف، طبقه بندی، تجزیه و تحلیل، ارزیابی، اکتشاف اطلاعات، مدیریت اطلاعات و تعامل است که هر کدام دارای مؤلفه های فرعی نیز هستند. برای بررسی ابزار سایول چک لیست محقق ساخته بر مبنای داده های به دست آمده از چارچوب تحلیل اطلاعات طراحی شد. سپس نوع تحلیل در ابزار سایول بر اساس آن بررسی گردید. سایول چهار بخش مختلف نمای کلی، محک زنی، همکاری و روندها را جهت تحلیل اطلاعات به کارگرفته است. با توجه به موجودیت های تعریف شده در پایگاه سایول، موجودیت های قابل تحلیل در یک سامانه نرم افزاری برای تحلیل و ارزیابی اطلاعات پژوهشی عبارتند از: مؤسسات، کشورها، نویسندگان، گروه های پژوهشی، مجموعه انتشارات، حوزه های موضوعی، منابع اسکوپوس و شایستگی پژوهشی. با توجه به روابط فیلدهای تعریف شده در رکوردهای پایگاه سایول، فیلدهای اصلی قابل تحلیل عبارتند از: دسته های منابع، موضوعات، نویسندگان، مکان، استنادات، همکاری و خروجی. چارچوب تحلیل اطلاعات پژوهش ها ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان معیاری در طراحی سیستم های مدیریت و تحلیل اطلاعات پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه ساختاری بین جو تیمی، رهبری توانمندساز و نگرش نسبت به تسهیم دانش با رفتار تسهیم دانش
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال پنجم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۰
1 - 31
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری بین جو تیمی، رهبری توانمندساز و نگرش نسبت به تسهیم دانش با رفتار تسهیم دانش بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری آن را کلیه دبیران زن شاغل در دوره پیش دانشگاهی دبیرستان های دخترانه نواحی شش گانه آموزش و پرورش شهر اصفهان تشکیل می دادند که براساس جدول کرجسی و مورگان 189 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از بین آنها انتخاب شدند. بمنظور گرداوری داده ها از پرسشنامه های جوتیمی آرنولد و همکاران(2000)، توانمندسازی باک و همکاران(2005) ، رفتار تسهیم دانش هسو و همکاران(2007) و نگرش نسبت به تسهیم باک و همکاران(2005) استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از بسته نرم افزار آماری در علوم اجتماعی نسخه 22 و نرم افزارحداقل مربعات جزئی(smartPLS) انجام شد. یافته ها نشان داد که جو تیمی بر رفتار تسهیم دانش بطور مستقیم اثر دارد ولی بطور غیرمستقیم و بواسطه نگرش مثبت به تسهیم دانش بر تسهیم دانش اثر نداشت. همچنین رهبری توانمند ساز بطور مستقیم بر رفتار تسهیم تاثیر داشت ولی بواسطه نگرش مثبت به تسهیم دانش بر رفتار تسهیم دانش اثر نداشت. هرچند رهبری توانمندساز برنگرش مثبت به تسهیم دانش اثر مستقیم داشت(001/0>P). بعلاوه ﺷﺎﺧﺺﻫﺎی ﺑﺮازش ﻣﺪل، مقادیر ﻗﺎﺑﻞ ﻗﺒﻮﻟﯽ را ﻧﺸﺎن داد و روابط بین مدل ساختاری جو تیمی، رهبری توانمندساز و نگرش نسبت به تسهیم دانش به عنوان یک عامل مهم و موثر بر رفتار تسهیم دانش از پایایی بالایی برخوردار بود.
کانون ها و ویژگی های کتابت در خراسان بزرگ: دوره تیموریان و صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:شناخت کانون ها و آداب کتابت نسخه های خطی خراسان بزرگ در دوره های تیموری و صفوی که از مهم ترین کانون های کتابت و استنساخ در ادوار مختلف تاریخی ایران است. روش شناسی:به روش سندی کتابخانه ای و نسخه پژوهی، انجامه (رقم کاتب)45000 نسخه خطی فهرست شده در کتابخانه آستان قدس رضوی، نسخه هایی که محل و تاریخ کتابت آنها در خراسان بزرگ و در دوره های تیموری و صفوی بود شناسایی شد که شامل 44 نسخه خطی گردید. سپس براساس هدف و محل کانون های کتابت و استنساخ خراسان بزرگ ویژگی های مربوطه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: از میان جامعه مورد بررسی تعداد 28 نسخه (64%) مربوط به کانون دانشمندان، همچنین 10 نسخه (23%) مربوط به کانون دیوانی، و 6 نسخه (13%) مربوط به کانون وراقان بود. در کانون دانشمندان حاشیه نویسی 89% و تصحیح92%؛ در کانون دیوانی زیبانویسی 90% و کیفیت خط (عالی و ممتاز) 70% و تزیینات 80%؛ و در کانون وراقان زیبانویسی 67%، کیفیت خط (خوش) 67%، و غلط املایی 100% دیده شده است. نتیجه گیری: با مطالعه ویژگی ها و آداب کتابت هر کانون می توان به اهداف، علل شکل گیری، و محل کتابت نسخ پی برد.
بررسی نقش شبکه های اجتماعی در تبادلات علمی( مطالعه موردی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کتابداری و اطلاع رسانی دوره نوزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
108 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تعیین نقش شبکه های اجتماعی در تبادل های علمی بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی کرمانشاه است. روش: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی در نیم سال دوم تحصیلی 94-95 است. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 351 نفر تعیین شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد و تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش، توصیف داده ها و تحلیل استنباطی، با استفاده از نرم افزار «اس پی اس اس» انجام شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد 70% دانشجویان بیش از یک ساعت در روز از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. از بین شبکه های اجتماعی، تلگرام با 7/66 % بیشترین استفاده را بین پاسخگویان داشت. تلفن همراه با 8/63 % مهم ترین ابزار مورد استفاده برای دسترسی به شبکه های اجتماعی است. با توجه به یافته ها، استفاده از شبکه های اجتماعی در تبادل های علمی میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی اثرگذار نیست. بیشترین استفاده از شبکه های اجتماعی در تبادل های علمی به ترتیب جهت پیداکردن مواد و منابع مرتبط علمی با میانگین 09/3، ارائه سؤال و درخواست پاسخ در موضوعات علمی با 07/3 و ارائه یا کسب اطلاعات به روز علمی با 02/3 است. اما استفاده از شبکه های اجتماعی می تواند در ارتقای دانش دانشجویان مؤثر باشد. استفاده کنندگان با میانگین 18/5 % از شبکه های اجتماعی به عنوان مکانی مناسب برای اشتراک دانش یاد کرده اند. طبق نتایج مهم ترین مزیّت استفاده از شبکه های اجتماعی از دیدگاه جامعه آماری، کسب لذت با مقدار ضریب 19/5 است. اصلی ترین مانع در استفاده از شبکه های اجتماعی، پایین بودن سرعت اینترنت با مقدار ضریب 10/7% شناخته شده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد استفاده از شبکه های اجتماعی در بین دانشجویان رایج است، اما این استفاده در روند تبادل های علمی دانشجویان اثرگذار نیست. با توجه به اهمیت و نقش شبکه های اجتماعی در معرفی، برقراری ارتباط، همکاری بین پژوهشگران، همچنین تبادل اطلاعات، باید برای آموزش در مورد قابلیت های این شبکه ها و در نتیجه افزایش بهره وری مؤثر از آنها تلاش شود.