مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خراسان بزرگ
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، کارایی های فنی و مقیاس مزارع پنبه در استان خراسان در طی سال های 1382-1379 با استفاده از رهیافت پارامتریک تعیین شد. به منظور محاسبه کارایی، تابع تولید مرزی تصادفی ترانسلوگ (TSFPF) بر مبنای داده های ترکیبی تخمین زده شد. نتایج نشان داد که میزان کارایی فنی نسبت به کارایی مقیاس کمتر و متوسط کارایی فنی و مقیاس پنبه کاران به ترتیب 63% و 88% است. اکثر پنبه کاران در یک مقیاس نامطلوب تولید می کنند. افزون بر آن، از عوامل موثر برکارایی فنی پنبه کاران، آموزش و ترویج کشاورزی اثر مثبت و معنی داری نشان داد. با توجه به یافته ها، آموزش و ترویج کشاورزی در زمینه کاربرد بهینه نهاده های تولید و ارتقاء دانش کشاورزان به منظور ارائه سیاست های حمایتی مناسب جهت افزایش تولید و بهبود کارایی مورد تاکید قرار گرفت.
شکوفایی خراسان بزرگ در عصر سامانیان (اُمرای نخستین)
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ در قرن سوم هجری (نهم میلادی)، از سلسلهای ایرانینژاد به نام سامانیان فرمانپذیر شد. این خاندان که خاستگاهی دهقانی داشتند، در چالشهای موجود در خراسان بسیار تأثیر گذاردند. پشتیبانی خلافت عباسی از این دودمان موجب قدرت یافتنشان در ماوراءالنهر شد و سرانجام به پشتوانه اشراف زمیندار و طبقات عالیه خراسان، حکومت خود را بنیاد نهادند. ویژگیهای جغرافیایی خراسان بزرگ؛ یعنی زمینهای گسترده کشتپذیر و جای گرفتن بر سر راههای تجاری شرق و غرب موجب شد که سامانیان در جایگاه اقتصادی بسیار بلندی بنشینند. امنیت برآمده از اقتدار این خاندان، رشد و توسعه شهرها را به دنبال آورد و اقتصاد شهری رونق یافت. گرایش خاندانهای اشرافی ایران مانند سامانیان به آیینهای کهن ایرانی و پشتیبانی آنان از اهل دانش و ادب، موجب پرورش و گرایش بسیاری از دانشمندان و ادیبان شد. خراسان بزرگ در این عهد به اوج رشد و شکوفایی فرهنگی رسید. فرهنگ و ادب پارسی در این دوران به اندازهای نیرو گرفت که قرنها پس از آن نیز ناتوان نگردید و در همه حکومتهای پسین ایران تأثیر گذارد.
دولت سامانیان در عرصة سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از ساسانیان روزگار درازی سپری شد تا بستر مناسبی برای تحولات کشورداری و مناسبات خارجی در ایران فراهم آید. خراسان بزرگ در چنین اوضاعی زمینه های ساختار نوینی ایجاد کرد و رمقی تازه به جان خسته جامعه ایرانی بخشید تا با تکیه بر چنین ظرفیتی دروازه های خود را به سوی جهان آن روزگار بگشاید. با تأمل در رویدادهای این روزگار می توان شالوده اصول سیاست خارجی در تاریخ ایران را از قرن چهارم هجری/دهم میلادی دریافت. در این هنگام امیران سامانی در خراسان بزرگ رستاخیزی در علم، هنر و فرهنگ به وجود آوردند و در پی آن در صدد پی افکندن ساختارهای استواری برای روابط با جهان معاصر خود برآمدند. آل سامان را به جرأت می توان نخستین دولت در تاریخ ایران دوره اسلامی دانست که با توسل بر وضعیت حساس منطقه ای، تمهیدهای لازم برای آشنایی و کسب جایگاه جهانی را آغاز کردند. اینان با وجود مراوده با خلافت عباسی و نیز حکومت های متقارن و همسایه، برای دریافت اطلاع و برقراری ارتباط با دیگر ملت های جهان تلاش هایی کردند و آغازگر عصر تازه ای از تحول های خارجی شدند.
بررسی زمینه ها و عوامل عقل گرایی میان مفسران خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن - در دوره هایی که بر خود دیده - با گرایش ها و روش های گوناگون صورت گرفته است. تفسیر عقلی (اجتهادی) یکی از دو نوع عمده تفسیر قرآن است که زمان دقیق آغاز شدنش را نمی توان باز گفت. این نوع تفسیر از میانه سده دوم هجری شکل گرفت و درون مایه آن را عقل و اجتهاد می ساخت. این جریان، بازتابِ مبانی معرفتی ای مانند باورهای مذهبی آن روزگار، پیشرفت های علمی - فرهنگی آن دوران، و غیر معرفتی مانند حکومت و سیاست آن عصر بوده است.
در پاره ای از نوشته های تفسیری با تعبیراتِ مختلفی مانند مکاتب تفسیری، مناهج تفسیر، مدارس تفسیر، اتجاهاتِ تفسیر و الوان تفسیر روبه رو می شویم که هر یک به فراخور موضوعِ پژوهش به روشن کردنِ گوشه ای از این دانشِ اسلامی پرداخته اند. ما در این نوشتار می کوشیم تا با بررسی تاریخی و جغرافیایی خراسان بزرگ، زمینه ها و عواملِ گرایش ِمفسران این دیار را به تفسیر عقلی روشن سازیم؛ مفسرانی که کاری بزرگ کرده، علم تفسیر را از یکنواختی و تک ساحتی بودنش (تفسیر اثری) بیرون آورده و به پویایی و شکوفایی رسانیدند.
در این نوشتار با بیان دو نمونه از خراسانیان که از عقل گرایی در تفسیر نهراسیده و به این کار برجسته و بی پیشینه دست یازیده اند، در صدد یافتنِ زمینه های عقل گرایی در خراسان بزرگ شدیم. رواج فقهِ ابوحنیفه در خراسان، گذر جاده ابریشم از خراسان و خرد جویی موالی به عنوان دلایل این عقل گرایی بیان شده است.
بررسی تاثیر بودجه های آموزش فنی و حرفه ای بر بهره وری نیروی کار در بخش صنعت خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف کلی بررسی میزان تاثیر آموزش های فنی و حرفه ای بر بهره وری کارآموزان این مراکز در بخش صنعت خراسان بزرگ و ارائه راهکارهای مناسب انجام شده است. به این منظور شاخص بهره وری نیروی کار از روش GAP محاسبه شد و مدل، بهره وری نیروی کار در بخش صنعت خراسان بزرگ برای سال های 1364 تا 1383 برآورد گردید. در این مدل، اثر متغیرهای نسبت سرمایه به نیروی کار، دستمزد واقعی نیروی کار، آموزش های فنی و حرفه ای و تکنولوژی بر بهره وری نیروی کار بررسی شد. نتایج به دست آمده از تخمین مدل نشان می دهد ضریب متغیر بودجه آموزش فنی و حرفه ای 026/0 می باشد. این ضریب با اطمینان 85 درصد معنی دار است و مثبت بودن آن نشان می دهد رابطه مستقیمی بین این متغیر و بهره وری نیروی کار وجود دارد؛ یعنی افزایش بودجه آموزش فنی و حرفه ای باعث افزایش بهره وری نیروی کار می شود. کشش متغیر بودجه آموزش فنی و حرفه ای نیز، 363/0 می باشد و بیانگر آن است 10 درصد افزایش در این متغیر، بهره وری نیروی کار را در بخش صنعت خراسان بزرگ 63/3 درصد افزایش می دهد.
پهنه بندی مخاطرات جوی منطقه ی شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر، پهنه بندی مخاطرات جوی در شمال شرق ایران (خراسان بزرگ) می باشد. برای این منظور از داده های سازمان هواشناسی کشور در مقیاس روزانه و ماهانه برای تعداد 17 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک در محدوده سه استان خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی برای یک دوره 38 ساله( 2008-1971) استفاده شد. در این تحقیق تعداد 13 مخاطره جوّی مهم در محدوده خراسان بزرگ مورد بررسی قرار گرفت. بطور کلی پدیده ها در قالب دو روش اصلی مورد بررسی قرار گرفت و نقشه های فراوانی وقوع به تفکیک برای هریک از مخاطرات با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه شد. در ادامه با در نظر گرفتن میزان مشابهت ها و تفاوت ها، 13 مخاطره جوی یاد شده در قالب 3 دسته اصلی مخاطرات دمایی، مخاطرات مرتبط با دید و مخاطرات بارشی دسته بندی شدند و برای هر دسته نقشه پهنه بندی فضایی تهیه گردید. در نهایت با ترکیب نتایج حاصل از بررسی تمامی مخاطرات، نقشه جامع مخاطرات جوّی منطقه مطالعاتی تهیه شد. یافته های تحقیق نشان داد بخش های کوهستانی شمال خراسان از جهت فراوانی وقوع رخدادها، جزء پرمخاطره ترین مناطق محسوب می گردند، درحالی که بخش های غربی و جنوبی خراسان از کمترین میزان خطرپذیری برخوردارند. الگوی فضایی وقوع مخاطرات بیانگر روند افزایشی مخاطرات دمائی از شمال به جنوب بوده و در مقابل مخاطرات بارشی از الگویی معکوس برخورداراند، مخاطرات مرتبط با دید یک الگوی غالب مداری را بویژه در نیمه شمالی خراسان نشان می دهند، بطوری که از غرب به شرق بر میزان وقوع رخدادهای مرتبط با دید افزوده می شود.
ارتباط مشارکت کارکنان، مقاومت در برابر تغییر و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان ادارات ورزش و جوانان خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه مشارکت کارکنان، مقاومت در برابر تغییر و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان خراسان بزرگ(رضوی شمالی و جنوبی) بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان خراسان بزرگ متشکل از 140 نفر تشکیل داده اند. ضمن این که از روش نمونه گیری سرشماری استفاده شده است. به منظور دستیابی به اهداف تحقیق از پرسش نامه های محقق ساخته «مشارکت کارکنان»، «مقاومت در برابر تغییر» و پرسش نامه استاندارد «تحلیل رفتگی شغلی» مسلش استفاده شد. روایی هر سه پرسش نامه به تایید 10 متخصص رسید و پایایی آن در آزمون مقدماتی با 32 آزمودنی و آلفای کرونباخ به ترتیب 925/0، 822/0 و 878/0 محاسبه شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی مانند کلموگروف اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و آنووا با کمک نرم افزار SPSS نسخه 18 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین مشارکت کارکنان با مقاومت در برابر تغییر و هر سه بعد آن و همچنین با تحلیل رفتگی شغلی و هر سه بعد آن ارتباط معنی دار و معکوس وجود دارد. همچنین اختلاف میانگین های متغیرهای تحقیق در سه استان خراسان رضوی، شمالی و جنوبی معنی دار بود. بنابر این مشارکت کارکنان راهکار مناسبی برای کاهش مقاومت در برابر تغییر و تحلیل رفتگی شغلی کارکنان است. و پیشنهاد می گردد از نظام پیشنهاد ها برای افزایش مشارکت کارکنان در امور سازمان استفاده شود
بررسی نقش مشارکت کارکنان در پیش بینی تحلیل رفتگی شغلی کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی تحلیل رفتگی شغلی براساس مشارکت کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان خراسان بزرگ بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه کارکنان ادارات کل ورزش و جوانان خراسان بزرگ بود. به دلیل پایین بودن حجم جامعه آماری، نمونه به صورت تمام شمار به دست آمد که در حقیقت نمونه برابر جامعه است (n=N). بر این اساس 140 نفر به عنوان نمونه آماری ارزیابی شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق سه پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، مشارکت کارکنان (محقق ساخته) و تحلیل رفتگی شغلی (مسلش) جمع آوری شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها به تأیید ده استاد صاحب نظر دانشگاهی رسید. در یک مطالعه راهنما و با استفاده از ضریب همبستگی آلفای کرونباخ مقدار پایایی پرسشنامه های مشارکت و تحلیل رفتگی به ترتیب 92/0 و 87/0 محاسبه شد. داده های تحقیق در دو سطح توصیفی و استنباطی ارزیابی شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین مشارکت کارکنان با هر سه بعد تحلیل رفتگی شغلی (فرسودگی عاطفی، زوال شخصیت و افت عملکرد) ارتباط معنا دار و معکوس وجود دارد. مشارکت کارکنان 31 درصد واریانس تحلیل رفتگی شغلی کارکنان را پیش بینی می کند (31/0=R2، 001/0=P، 291/49=F).
مقایسه ی عملکرد مدل های LARS و RegCM4 در شبیه سازی و پس پردازش داده های سالانه دما و بارش خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به منظور شبیه سازی بارش و دما با مدل دینامیکی RegCM4 وLARSدر دو حالت با و بدون به کارگیری تکنیک پس پردازش آماری برونداد مستقیم مدل در شمال شرق ایران (خراسان بزرگ) ودوره آماری 2011-1987 در مقطع زمانی سالانه انجام شده است.بر اساس نتایج حاصله، در مدل LARS در منطقه مورد مطالعه، در دوره راستی آزمایی 2013-2007 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل برابر 63/53 میلیمتر و پس پردازش شده 25/11- می باشد. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 84 درصد ایستگاه های مطالعاتی انجام پس پردازش مؤثر واقع شده و میزان خطای اریبی را در بیشتر ایستگاه ها، بشدت کاسته است. بر اساس نتایج حاصله از مدل RegCM4، در دوره راستی آزمایی 2011-2006 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل RegCM4 برابر 3/85 میلیمتر و پس پردازش شده 04/61 محاسبه شده است.لذا مقادیر خطا در بیشتر ایستگاه ها قبل و بعد از پردازش بسیار بالا و نتایج مدل قابل قبول نیست. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 75 درصد ایستگاه های مطالعاتی انجام پس پردازش مؤثر واقع شده است. بنابراین قدر مطلق خطای اریبیپس پردازش متوسط بارش سالانه مدل LARS برابر با 6/13 و مدل RegCM4 برابر با 61 می باشد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل LARS برابر 096/0 درجه سانتیگراد و پس پردازش شده 432/0- است. این در عمل بزرگتر از اریبی بدون پس پردازش شده است، لذا عمل پس پردازش در تمامی ایستگاه ها مؤثر واقع نشده و فقط در 46 درصد ایستگاه ها خوب تعریف می شود.شبیه سازی داده های دمای دومتری در ایستگاه های هواشناسی با استفاده از مدل RegCM4 و نیز اعمال MA کارایی بالایی را نشان داد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل RegCM4 برابر 78/2- درجه سانتیگراد بود که پس از اعمال پس پردازش به 05/0- کاهش یافت. در تمامی ایستگاه ها دمای سالانه مدل شده با داده های مشاهداتی کمتر از 1/0 درجه سانتیگراد اختلاف دارد. بنابراین در شبیه سازی داده های بارش سالانه مدل LARS تا حتی بهتر از مدل RegCM4 جوابگو می باشد. و در شبیه سازی داده های دمای سالانه مدل دینامیکی RegCM4، واقعیت خیلی بهتری از منطقه نسبت به مدل آماری LARS ، از خود نشان می دهد.
تأثیر الگوی توسعه شهری ابن ربیع بر گونه گسترش شهرهای خراسان بزرگ در سده های سوم تا هفتم هجری (با استناد به نوشتار تاریخی، جغرافی نویسان مسلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ در سده های بعد از اسلام، در نمودهای متفاوت از تأثیرگذارترین نواحی بر فرهنگ اسلامی ایران بوده است. گونه گسترش شهرهای این منطقه در سده های سوم تا هفتم هجری یکی از این نمودهاست. بارزترین خصوصیت شهرهای خراسان این دوره، گسترش بیشتر شهرهای بنا شده قبل از اسلام است که علاوه بر حفظ عناصر اولیه قبل از اسلام، با الگوی توسعه در دوره اسلامی تطبیق و بر اساس آن گسترش یافتند. در این پژوهش اثبات گردیده که الگوی توسعه شهری در این دوره اغلب بر اساس آموزه های دین اسلام توسط فقها، برای فرمانروایان مشخص شده است. همانند توجه به مسئله وجود آب، ساختن مسجد جامع، ایجاد بازار و تأمین امنیت شهروندان. این مهم بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با بررسی نظرات ابن ربیع، فقیه سده سوم هجری و با بهره گرفتن از شواهد تاریخ جغرافیایی خراسان بزرگ و کتب جغرافی نویسان این دوره با روش توصیف، تطبیق و تحلیل بادیدگاه استنباط گرایانه به انجام رسیده است.
کانون ها و ویژگی های کتابت در خراسان بزرگ: دوره تیموریان و صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف:شناخت کانون ها و آداب کتابت نسخه های خطی خراسان بزرگ در دوره های تیموری و صفوی که از مهم ترین کانون های کتابت و استنساخ در ادوار مختلف تاریخی ایران است. روش شناسی:به روش سندی کتابخانه ای و نسخه پژوهی، انجامه (رقم کاتب)45000 نسخه خطی فهرست شده در کتابخانه آستان قدس رضوی، نسخه هایی که محل و تاریخ کتابت آنها در خراسان بزرگ و در دوره های تیموری و صفوی بود شناسایی شد که شامل 44 نسخه خطی گردید. سپس براساس هدف و محل کانون های کتابت و استنساخ خراسان بزرگ ویژگی های مربوطه مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: از میان جامعه مورد بررسی تعداد 28 نسخه (64%) مربوط به کانون دانشمندان، همچنین 10 نسخه (23%) مربوط به کانون دیوانی، و 6 نسخه (13%) مربوط به کانون وراقان بود. در کانون دانشمندان حاشیه نویسی 89% و تصحیح92%؛ در کانون دیوانی زیبانویسی 90% و کیفیت خط (عالی و ممتاز) 70% و تزیینات 80%؛ و در کانون وراقان زیبانویسی 67%، کیفیت خط (خوش) 67%، و غلط املایی 100% دیده شده است. نتیجه گیری: با مطالعه ویژگی ها و آداب کتابت هر کانون می توان به اهداف، علل شکل گیری، و محل کتابت نسخ پی برد.
مطالعه تطبیقی آرایه های گچی در دو بنای شاخص در خراسان بزرگ: رباط شرف و مسجد فریومد (سلجوقی، خوارزمشاهی و ایلخانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
101 - 121
حوزههای تخصصی:
از هنر گچبری قرون پنجم تا هشتم هجری قمری در خراسان بزرگ، آثار نفیسی چون آرایه های گچی رباط شرف (سلجوقی) و مسجد جامع فریومد (سلجوقی، خوارزمشاهی، ایلخانی) باقی مانده است که در نوع خود کم نظیر هستند. شباهت ها و تفاوت های آرایه های این دو بنا در خراسان بزرگ همواره مورد توجه متخصصان امر بوده است، اما تا به امروز به نتیجه ای درخور دست نیافته اند. بدین سبب هدف این پژوهش مقایسه آرایه های گچی این دو بنا برای بیان ویژگی های مشترک و شناسایی تغییرات رخ داده در گذر زمان از حیث نوع ترکیب بندی و گونه تزیین گچی از دوره سلجوقی تا دوره ایلخانی است. عمده ترین سوال این پژوهش عبارت است از: شباهت ها و تفاوت های آرایه های گچی این دو بنای شاخص در خراسان، از منظر تحولات ترکیب بندی نقوش و گونه های تزیینی کدامند؟ روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. نتایجِ مطالعات حاکی از تشابه سبک آرایه های این دو بنا هستند، اما با تفاوت های ظریفی که نشان از رشد و تکامل هنر گچبری از دوره سلجوقی تا دوره ایلخانی دارد. در مسجد جامع فریومد شیوه «بسیار برجسته» در کنار دیگر گونه های تزیینی رایج از دوره سلجوقیان بکار رفته است. علاوه بر آن، در دوره سلجوقیان آجر و گچ در ترکیب بایکدیگر یک تزیین را ایجاد می کردند، اما در دوره ایلخانی این سنت تغییر کرده و گچ به تنهایی نقش عمده را در تزیین سطوح به عهده گرفت. در رباط شرف، نقش آرایه ها عمدتاً گیاهی با ترکیب بندی حلزونی بوده، اما در دوران بعدی نقوش تلفیقی (گیاهی، هندسی و کتیبه) با ترکیب بندی مواج، حلزونی و هندسی رواج بیشتری یافته است. همچنین نقش هندسی «گره» از جمله نقوشی است که در آرایه های گچی دوره ایلخانی خصوصاً مسجد جامع فریومد بسیار استفاده شده است. بطور کلی، نقش ها در مسجد جامع فریومد ظریف تر و پیچیده تر هستند و در ترکیب با کتیبه های تزیینی، سطوحی پُرکار در چند لایه را ایجاد کرده اند که نقش بسزایی در ترکیب بندی آرایه های هم دوره خود داشته است.
تأثیر ژئوکالچر منطقه ای بر روابط میان ایران و کشورهای آسیای مرکزی
حوزههای تخصصی:
اصطلاح علمی ژئوکالچر از دو واژه ژئو به معنی زمین و کالچر به معنی فرهنگ تشکیل یافته است. ژئوکالچر در واقع اهمیت دادن به عناصری چون فرهنگ، زبان، قومیت و مذهب در کنار عوامل ژئوپلیتیکی است و به نظر می رسد ژئوپلیتیک نوین، ترکیبی از مفاهیم ژئوپلیتیک کلاسیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر باشد. ساختار ژئوکالچر بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل های مکانی- فضایی قدرت فرهنگی هستند که در طول و به موازات یکدیگر حرکت می کنند. با فروپاشی شوروی و استقلال یافتن کشورهای آسیای مرکزی، کشورهای این منطقه هر چند از لحاظ ساختار اقتصادی- سیاسی و ارتباطات، به روسیه و مناطق شمالی متصل هستند، اما از لحاظ فرهنگی، دینی، تاریخی و جغرافیایی ادامه طبیعی بخش های جنوبی خود به حساب می آیند که طی سالیان متمادی به دلیل نفوذ شوروی سابق ارتباط خود را با منطقه خراسان بزرگ در ایران و منطقه خاورمیانه از دست داده بودند. اشتراکات فرهنگی تاریخی ایران به دوره ای باز می گردد که کشورهای آن منطقه با ایران سرنوشت مشترکی داشتند. قلمرو جغرافیایی واحد در گذشته سبب شده بود که این مناطق رویکرد اقتباسی به فرهنگ ایران داشته باشند، به گونه ای که امروزه بسیاری از آداب و رسوم و سنن ایرانی در آسیای مرکزی پا برجا مانده است. در تحولات پس از فروپاشی شوروی، نقش ایران به عنوان محور ارتباطی حوزه جدید با حوزه قدیم خاورمیانه از اهمیت خاصی برخوردار شده است. در شرایط جدید، ایران به عنوان محور سیستم تمدن فارسی شامل افغانستان، تاجیکستان و همچنین پیوند دادن آن با جهان اسلام یعنی بخش غیر عربی و بخش عربی جنوب غرب آسیا به عنوان وحدت دهنده جهان اسلام، می تواند ایفا کننده نقش حساسی در منطقه باشد.
بررسی تحولات تاریخی خراسان در عهد ساسانی بر اساس آثار تاریخی و یافته های باستان شناسی
حوزههای تخصصی:
خراسان کهن سرزمینی است باستانی که مهد پیدایش یکی از درخشان ترین و کهن ترین تمدن های منطقه ایران بوده است. خراسان طبق نوشته های اوستا و کتیبه بیستون یکی از مهمترین ایالت ها و کوست های ایران در قبل از اسلام بوده که یکی از مقاطع حساس و مهم تاریخی آن مربوط به عصر ساسانی می باشد. سرزمین خراسان در دوره ساسانی بنابر موقعیت تاریخی، جغرافیایی و ژئوپولیتیکی کانون فرهنگی مهم و اصلی منطقه و تلاقی گاه فرهنگ های خاور و باختر به شمار می رفته است. گستردگی قلمرو، عبور جاده ابریشم، فرمانروایی برخی پادشاهان ساسانی بر خراسان، وجود چندین ضرابخانه معروف در شهرهای خراسان، مرکز مبادلات فرهنگی و اقتصادی شرق و غرب، سپر مخاطره اقوام وحشی و بیابانگرد مرزهای شمالی و شرقی ایران و ...دلایل اهمیت خراسان در این دوران می باشد. خراسان با همه این نقش آفرینی ها، سابقه تاریخی درخشان و جایگاه کلان فرهنگی هنوز تجولات عصر باستان وبالاخص دوره ساسانی آن ناشناخته و نیاز به بررسی همه جانبه دارد. لذا در این پژوهش سعی شده ضمن بررسی تحولات تاریخی، فرهنگی و اقتصادی خراسان و استفاده از متون معتبر و مشاهدات میدانی، از منظر آثار تاریخی و باستان شناسی به تاریخ خراسان پرداخته شود. آثار تاریخی عصر ساسانی خراسان و همچنین یافته های باستان شناسی این دوران، توانسته در غیاب منابع مکتوب جایگاهی مهم و اساسی در شناخت تاریخ منطقه بر عهده گیرند و نشان دهنده عظمت و رشد روزافزون شهرنشینی خراسان در دوره ساسانی و تاثیرگذاری فرهنگی، هنری، اقتصادی بر مناطق دیگر و حتی دوران اسلامی باشد.
فرهنگ عصرمفرغ خراسان بزرگ، شکل گیری یک مفهوم: خراسان
حوزههای تخصصی:
«فرهنگ عصر مفرغ خراسان بزرگ»، یکی از مهم ترین فرهنگ های آغازتاریخی بخشی از نیمه غربی آسیا است. این تمدن با مجموعه مواد فرهنگی مشابه و غنی شامل بقایای معماری با پلان از شاخص، سفال، مُهرهای مسطح، مهرهای مشبک، مجسمه های سنگ صابونی، پیکرک های ترکیبی، زیورآلات ارزشمند زرین و سیمین و چندین شاخصه دیگر است. نخستین بار بقایای این مجموعه فرهنگی از محوطه های بسیار غنی در سرزمین های باختر و مرو به دست آمد، به همین دلیل این سرزمین ها به عنوان منشأ آن معرفی و این مجموعه فرهنگی به این نام معروف شد؛ این درحالی ست که برخی پژوهشگران منشأ این فرهنگ را در خراسان ایران می دانستند. ولی به دلیل این که تا چندی پیش هیچ محوطه ای از این فرهنگ در خراسان شناسایی نشده بود، راه بر هرگونه بحث و نظر بسته بود. هدف نخست این پژوهش بررسی، مطالعه، جمع بندی و طبقه بندی آثار کشف شده از فرهنگ عصر مفرغ خراسان ایران است که در دو دهه اخیر منتشر شده اند. برآیند این هدف در کنار سایر یافته های این فرهنگ در پهنه گسترده غرب آسیا قرار خواهد گرفت تا جهان فرهنگ عصر مفرغ خراسان بزرگ در چشم انداز وسیع تر دیده شود. بر این اساس ضروری است که تک نگاری ها و اندک انتشارات محوطه های این منطقه به صورت یک جا و در قالب یک مجموعه گردآوری شده و به این ترتیب نگاهی دوباره به مباحث مربوط به این دوره افکنده شود. در این پژوهش اساس کار بر پژوهش کتابخانه ای استوار است. پرسش اصلی بدین شرح است که، با توجه به کاوش ها و کشف های دو دهه اخیر در خراسان ایران، چه تصویری از این فرهنگ در خراسان ایران نسبت به سایر مناطق دیگر این فرهنگ می توان ارائه داد. چنین فرض شده است که آثار به دست آمده از فرهنگ خراسان بزرگ در خراسان ایران باوجود کمبودهایی نسبت به مناطق دیگر، چون: جنوب ترکمنستان و شمال افغانستان، نشان از همگونی و یکپارچگی فرهنگی دارد. امروزه با وجود شناسایی و کاوش چند محوطه دارای این فرهنگ در ایران -به ویژه در جنوب خراسان- آنجا که امروزه «استان خراسان جنوبی» نامیده می شود، به نظر می رسد می توان داده های این فرهنگ را در یک چشم انداز گسترده منطقه ای قرار داد. در تصویر شکل گرفته، خراسان ایران هم سنگ باختر و مرو اهمیت می یابد که در کنار هرات شباهت فراوانی با چهار ربع خراسان بزرگ در دوران اسلامی دارد. این مهم می تواند نشانگر شکل گیری «مفهوم خراسان» به عنوان یک «مفهوم فرهنگی» از عصر مفرغ باشد.
شاخصه های آموزشی مجتمع آموزشی تیموری در خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
121 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله بررسی جایگاه و کارکرد مدارس و مدرسان در خراسان بزرگ در دوره تیموری و سنجش انواع ارزش های اطلاعاتی کتیبه های دوره تیموری است. اهمیت این مقاله از آن روست که کم تر به مسأله مدارس، مدرسان و ارزش های آموزشی اطلاعاتی کتیبه در دوره تیموری در خراسان بزرگ داشته اند، پرداخته شده است. روش پژوهش کتابخانه ای و آرشیوی است و تلاش شده تا با استفاده از محتوای اسناد، نسخ خطی و منابع دست اول تاریخی بر وزانت محتوای مقاله افزوده شود. مهم ترین سوالات این مقاله عبارتست از کارکردهای مدارس دوره تیموری، انتصاب و وظایف مدرسان چگونه بوده است؟ انواع ارزش های اطلاعاتی کتیبه های دوره تیموری یافته های چیست؟ پژوهش نشان می دهد که توجه تیموریان به مدرسه سازی خصوصا در هرات باعث شد تا قشر مدرس به عنوان یکی از طبقات اجتماعی نخبه و کارآمد مطرح گردند. حضور مدرسان در عرصه های مختلف اجتماعی، سیاسی، مذهبی و علمی بستر قدرت گیری و تأثیرگذاری آن ها را در تحولات مختلف فراهم نموده بود. مدارس این دوره با توجه به نوع اداره و کارکردشان به چهاردسته اصلی تقسیم می شوند که شرایط انتصاب مدرسین و دریافت حقوق آن ها تابع نوع مدرسه بوده است. شرایط معیشتی و دریافت حقوق مدرسان با توجه به نوع مدارس، کارکرد آن ها و فرامین صادره از دربار تعیین می شد در کنار آن وضعیت معیشتی مدرسان و نحوه دریافت حقوق آن ها نیز تابعی از نوع مدارس کارهای جانبی و ارتباطات آن ها بوده است که معمولا مطابق شرایط وقفنامه و فرامین صادره از دربار صورت می گرفت. همچنین این دوره دارای انواع کتیبه های مذهبی و تاریخی بوده و محتوای کتیبه های این دوره در مستند سازی عملکرد اقتصادی، اجتماعی و مذهبی شاهان تیموری از اهمیت برخوردارند. اهداف پژوهش: 1- بررسی کارکرد مجتمع های آموزشی در دوره تیموری 2- بررسی تطبیقی تمایز و تشابه مجتمع های آموزشی دوره ایلخانی و تیموری سوالات پژوهش: 1- مجتمع های آموزشی بین دوره های ایلخانی و تیموری چه ویژگی هایی داشته اند؟ 2- مجتمع های آموزشی دردوره تیموری چه کارکرد و ویژگی هایی داشته اند؟
منشآت منصب قضا و جایگاه قاضیان تیموری در خطه خراسان بزرگ و انعکاس آن در نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
54 - 71
حوزههای تخصصی:
منشآت یا نامه های تاریخی از ابزارهای اداره امور دیوانی در تاریخ ایران بوده اند. بازشناسی متن این آثار گامی مهم در آگاهی از رازهای موجود در ساختار اداری کهن است. یکی از ارکان مهم ساختار اداری در جامعه ایران در دوره اسلامی، نظام قضایی بوده است. برقراری عدل یکی از مهم ترین اصول اسلامی در جامعه مسلمانان به شمار می رود و شاهان به عنوان نماینده عدالت خداوند بر زمین خود را مسئول برپایی عدالت می دانستند. این مهم از طریق مناصب شرعی و مذهبی به خصوص قضاوت ممکن می شد. در این مقاله به بررسی اسناد انتصاب قاضیان در دوره تیموری در خراسان بزرگ موجود در منشأت مهم این دوره پرداخته شده است. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های آرشیوی و کتابخانه ای است انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که قاضیان با توجه به اسناد و منابع باقیمانده، طیف وسیعی از اختیارات را از جنبه شرعی و عرفی در جامعه به عهده داشته اند و با توجه به ویژگی شرایط انتخاب قاضی، ارتباط مستقیم با مردم و ارتباط با دربار از جنبه حکومتی و مذهبی مورد توجه بوده اند. برخی از این قاضیان ضمن حمایت از هنرمندان در زمره شعرا، هنرمندان و نویسندگان بزرگ دوره تیموری محسوب می شدند. واکاوی نگاره های تاریخی موجود بر اهمیت این منصب تأکید دارد. اهداف پژوهش: 1.واکاوی وضعیت عدل و دادگستری در دوره تیموری. 2.بررسی نقش منشآت در واکاوی نقش قاضیان و انعکاس آن در نگارگری. سوالات پژوهش: 1- نظام قضایی ایران در تیموری چه وضعیتی داشت؟ 2- منشآت چه نقشی در اختیارات قضات دوره تیموری و بازشناسی وظایف آن ها دارند؟
هویت مشترک تاریخیِ فنا و نیروانه در ادبیات صوفیان و بوداییان خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گفت وگوها و پژوهش های بسیاری بین مورخان تاریخ ادیان بر سر تأثیر و تأثرات مفاهیم فنا و نیروانه انجام شده است که به رغم پُربار بودن، تاکنون راه به جایی نبرده و به نتیجه ای قطعی، منجر نشده است. به نظر می رسد این عدم توافق، از تفاسیر الهیاتی محض و خارج از چارچوب تاریخی سرچشمه گرفته باشد. در این میان تمایلی پنهان و شاید ناخواسته خصوصاً از سوی محققان ایرانی در راستای برجسته سازی تفاوت های معنایی دو مفهوم فنا و نیروانه وجود داشته است که تعبیر مرگ و فنای صوفیانه را در معنای مجازیِ آن به کار برده اند. در این مقاله کوشش شده براساس شواهد و سرنخ های تاریخی و مسئله فنای جسم در روایات صوفیانه و همچنین استفاده از سمبل های مشترک در ادبیات بودایی و متون عرفانیِ فارسی در فضای جغرافیایی مشترک خراسان بزرگ، تعاملات دینیِ بوداییان-صوفیان، نشان داده شود که احتمالا پیش از این در سپهر پژوهش های میان رشته ای مغفول بوده است. روش پژوهش در این جستار، تحقیق تاریخی است که براساس منابع کتابخانه ای انجام شده است.
واکاوی اهمیت تاریخی گذرگاه تِرمِذ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
115 - 131
حوزههای تخصصی:
شهر بندری ترمذ در تمام دوران حیات خود حلقه اتصال سیاسی اقتصادی خراسان و آسیای مرکزی بوده و از دوران باستان تا معاصر، بر روند تحولات تاریخی این منطقه تأثیر گذاشته است. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر داده های تاریخی و جغرافیایی دست اول گردآوری شده است، ضمن توصیف موقعیت جغرافیایی شهر ترمذ، به بررسی فراز و نشیب های تاریخی این شهر در زمان سلسله های مختلف حاکم بر ایران و خراسان بزرگ (خراسان و آسیای میانه) می پردازیم. بررسی اهمیت اقتصادی و ژئوپولتیکی ترمذ نیز بخشی از اهداف پژوهش حاضر است. نتایج بررسی ها نشان می دهد این گذرگاه تاریخی که امروزه در جنوبی ترین نقطه ازبکستان قرار دارد، بسته به رویکرد سیاسی حاکمان، نقش مهمی در حفظ یا به مخاطره افکندن تمامیت ارضی ایران و نیز رونق یا عدم رونق اقتصادی خراسان بزرگ داشته است. ترمذ در سطح منطقه ای نیز به عنوان پل اقتصادی مهمی در مسیر جاده بزرگ معروف به جاده خراسان، و یا جاده ابریشم، در اتصال ایران به آسیای مرکزی و چین و هند نقش بسزایی داشته است.
نقد و بررسی کتاب: باستان شناسی آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب "باستان شناسی آسیای مرکزی" نوشته دکترسیدمنصور سیدسجادی، در سال 1395، با 912 صفحه نوشتار، عکس، طرح و نقشه، در دو جلد توسط سازمان سمت به چاپ رسیده است. کتاب به هنگام منتشر شده و قطعا هم برای جامعه باستان شناسی ایران و هم سایر پژوهشگرانی که دل در گرو تاریخ و فرهنگ ایران زمین در منطقه آسیای میانه دارند، کتابی مفید و سودمند خواهد بود. کتاب از نظر اصول نگارشی و ویرایشی به غایت ویراسته و پیراسته است و دست اندرکاران، از نگارنده گرفته تا ویراستاران، زحمت فراوان کشیده اند. با وجود اینکه کتاب از نظر ساختاری، پس از معرفی منطقه و تاریخ پژوهش ها، یک سیر زمانی را از پارینه سنگی تا دوران آهن در پیش گرفته اما با تورق و مطالعه کتاب، نوعی آشفتگی و عدم انسجام ساختاری در بیشتر بخش های آن دیده می شود. از نظر محتوایی نیز کتاب، با وجود اینکه تقریبا تمامی مباحث پیش از تاریخ منطقه آسیای مرکزی را دربر گرفته است؛ اما با این حال برخی از دوره ها و فصل های کتاب لاغرتر و برخی مباحث، به ویژه مباحث دورن مفرغ، به غایت فربه و پرحجم است. نکته اصلی که در خصوص محتوای کتاب وجود دارد آن است که بیش از نیمی از مطالب و محتوای نوشتاری کتاب از تنها یک منبع، یعنی کتاب "باستان شناسی آسیای مرکزی: از پارینه سنگی تا عصر آهن" نوشته باستان شناس آمریکایی، فیلیپ کول برگرفته شده است. با وجود اینکه نگارنده تقریبا در تمامی مواردی که از این کتاب بهره گرفته است، بدان ارجاع داده اما بر همگان روشن است که چنین بهره گیری های کلانی و یکباره از یک منبع، جزو رفتارهای معمول و حرفه ای دانشگاهی به حساب نمی آید و اوضاع به گونه ای دیگر است. پیشنهاد نگارنده این نوشتار آن است که دست کم روی جلد کتاب، عنوان "ترجمه و گرداوری" آورده شود تا ماهیت کتاب با عنوان آن سازگارتر باشد.