زمینه و هدف : باتوجه به اهمیت دوران کودکی در آسیب های روانی دوران بزرگسالی و نیز باتوجه به نقش و تأثیر داستان ها در نگرش و رفتار کودکان، هدف این پژوهش، بررسی توانمندی کودکانِ گروه سنی «ب» و «ج» در درک عناصر نظریه REBT در داستان ها است. روش : این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و با رویکرد روان شناسی گفتمان انجام گرفته است که یکی از شاخه های تحلیل گفتمان است. ازاین رو، این پژوهش در پارادایم تفسیری قرار دارد. ان داده شد یافته ها : تحلیل گفت وگوهای شرکت کنندگان درباره داستان ها نشان داد، اگر آن ها با خواندن مأنوس باشند و هم زمان در فعالیت ها و برنامه های مختلف مرتبط با کتاب و داستان شرکت کنند، می توانند با واژگان و زبانی غنی یعنی بهره گیری از اسم ، صفت، قید، فعل، مَثَل و تشبیه، جمله های استدلالی، لحن و حرکت های صورت و بدن، درک خود را از داستان و عناصر نظریه REBT در داستان ها بازگو کنند. بحث و نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که می توان از نظریه REBT در برنامه های بحث وگفت وگو درباره کتاب و نیز کتاب درمانی بهره گرفت و به کودکان کمک کرد تا تغییر نگرش و رفتارها را با روشی لذت بخش تجربه کنند. کلیدواژه ها : نظریه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی، نظریه الیس، REBT، کتاب درمانی، تحول شناختی، کتاب های داستانی، کتاب داستان مناسب، تحلیل گفتمان، روان شناسی گفتمان، تحلیل داستان، گروه سنی «ب» و «ج».