فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۰۲ مورد.
مقایسة گفتمان سایت های واحد مرکزی خبر صداوسیما، بی بی سی فارسی و العربیه فارسی در پوشش اخبار داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی مقایسة گفتمان سایت های واحد مرکزی خبر صداوسیما، بی بی سی فارسی و العربیه فارسی در شیوة پوشش دهی اخبار داعش است. در این پژوهش از روش تحلیل گفتمان با رویکرد گفتمان کاوی ون دایک استفاده شده است. متون مطالعه شده در این پژوهش، 6 خبر از سایت واحد مرکزی خبر صداوسیما، 8 خبر از سایت بی بی سی فارسی و 6 خبر از سایت العربیه فارسی در بازة زمانی سه ماه بعد از تصرف موصل عراق، یعنی از 20 خرداد 1393 تا 20 شهریور 1393 است که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و گفتمان کاوی شده اند. یافته های تحقیق نشان داد، سایت های مذکور در زمینه هایی چون عوامل و عناصر تشکیل دهندة داعش چه کسانی هستند؟ اهداف تشکیل این گروه چیست؟ حامیان و دشمنان واقعی آن، چه کسانی هستند؟ نیت کشورهایی که مدعی مبارزه با داعش هستند، چیست؟ با یکدیگر تعارض دارند و در اینکه گروه داعش یک گروه خشن، تندرو و افراطی است؛ که برای رسیدن به هدف خود از هیچ عمل وحشیانه ای ترس ندارند؛ توافق دارند.
مقاله به زبان انگلیسی: تاثیر روش تدریس آموزش محور بر تولید کاربردشناختی، آگاهی فراکاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی فراگیران زبان انگلیسی (The Effect of Task-Based Language Teaching on EFL Learners’ Pragmatic Production, Metapragmatic Awareness, and Pragmatic Self-Assessment)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش تدریس فعالیت محور بر تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان بود. بدین منظور75 زبان آموز همگن و در سطح متوسط انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: 27 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مراحل قبل و بعد فعالیت (گروه آزمایشی اول)، 26 نفر در گروه تأکید بر کاربردشناسی در مرحله حین فعالیت (گروه آزمایشی دوم)، و 22 نفر در گروه فعالیت محور رایج (گروه کنترل). در گروه آزمایشی اول فقط در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر پنج کنش گفتاری تأکید شد. در گروه آزمایشی دوم در مراحل قبل و بعد از فعالیت بر کنشهای گفتاری تأکید نشد ولی در عوض در مرحله حین فعالیت از بازخورد کاربردشناختی در مورد تولید کنشهای گفتاری استفاده شد. به شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ گونه تدریس، توضیح، و یا بازخوردی داده نشد و آنها صرفاَ در هر یک از سه مرحله فقط فعالیت ها را تکمیل کردند. تولید کاربردشناختی، آگاهی فرا کاربردشناختی، و خودسنجی کاربردشناختی زبان آموزان به ترتیب از طریق پرسشنامه تکمیل گفتمان، پرسشنامه فرا کاربرد شناسی، و پرسشنامه خودسنجی کاربردشناختی در ابتدا و انتهای این پژوهش سنجیده شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در نتیجه به کارگیری روش فعالیت محور، هر سه گروه توانستند تولید کاربردشناختی خود را به طور یکسان ارتقاء دهند، در حالی که آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی فقط در دو گروه آزمایشی ارتقاء پیدا کرد. علاوه بر این، شرکت کنندگان در دو گروه آزمایشی توانستند خود سنجی از دانش کاربرد شناسی شان را بیشتر از گروه کنترل ارتقاء بخشند. بنابر این، می توان نتیجه گرفت که استفاده از فعالیت ها در چارچوب روش فعالیت محور آموزش زبان، چه با تأکید و بازخورد بر کاربردشناسی و چه بدون تأکید و بازخورد در هر یک از سه مرحله، می تواند تولید کاربرد شناختی را در میان یاد گیرندگان زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی ارتقاء بخشد. این در حالی است که ارتقای آگاهی فرا کاربردشناختی و خودسنجی کاربردشناختی در گرو تأکید بر کاربردشناسی و نیز ارائه بازخورد است.
انگارة زبان شناختی نگارش و گزینش خبر: رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه از دیرباز زبان شناسی به خبر، به عنوان گونه ای از متن، توجه ویژه ای داشته، بیشتر پژوهش های این حوزه بر تحلیل صرف متون خبری و شناسایی ویژگی های زبانی آن ها تمرکز یافته و توجه زبان شناسان و محققان علوم رسانه بیشتر به تعیین مجموعه ای از ملاک های گزینش خبر یا «ارزش های خبری» و ارائة فهرست های مختلف از این معیارهای گزینش معطوف بوده است. مقالة حاضر بر آن است تا به این پرسش ها پاسخ دهد: چگونه می توان فرایند نگارش و گزینش خبر را در قالب یک انگارة منسجم توصیف کرد؟ ملاک ها و به اصطلاح مرسوم ارزش های خبری زبانی کدام اند؟ و رابطة این ملاک ها با دیگر عوامل نگارش و گزینش خبر چگونه است؟
هدف این پژوهش، شناسایی و معرفی انگارة زبان شناختی فرایند نگارش و گزینش خبر است که در آن مجموعه ای از بایسته های زبانی تولید خبر در کنار عوامل غیر زبانی، ازجمله ملاک های اجتماعی، اقتصادی و حرفه ای، بازبینی و ارائه می شود. پژوهش حاضر به شیوة توصیفی و تحلیلی و با اتکا به داده های میدانی از جمله مصاحبة هدفمند با خبرنگاران فعال در عرصة مطبوعات و خبرگزاری ها انجام شده است. این پژوهش ضمن معرفی اصول چهارگانة گرایس به عنوان معیارهای نگارش متن خبری، انگاره ای چندسطحی از فرایند تولید خبر را معرفی می کند که مبتنی بر دستاوردهای زبان شناختی، به ویژه تحلیل گفتمان انتقادی است و به نقش عوامل کلان ساختی از جمله ایدئولوژی، روابط قدرت و رقابت در شکل دهی به گفتمان خبری نیز می پردازد.
بررسی تطبیقی شاهنامه فردوسی با حماسه پلئاس و ملیزاند اثر موریس مترلینگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قلم ۱۳۸۵ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
تاثیر شاهنامه فردوسی بر ادبیات مغرب زمین امری انکار ناپذیر است. در این راستا قرابت هایی میان داستان های شاهنامه و برخی از رمان های حماسی قرون وسطی فرانسه وجود دارد. در مقاله حاضر مقایسه ای میان یکی از شاهکارهای نمایش موریس مترلینگ، نویسنده بلژیکی فرانسوی زبان، به نام پلئاس و ملیزاند و شاهنامه فردوسی انجام شده است.
زبان در گفتمان طنز احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاربرد ویژه زبان، همان عنصری است که متن ادبی را از غیر ادبی متمایز می سازد و آن را از سطح زبان عادّی فراتر می برد. هر شاعری متناسب با توانایی خود، زبان خاصّی دارد که او را از دیگر شاعران متمایز می سازد. در گفتمان کاوی شعر باید ویژگیهای این زبان شعری را شناخت تا به تحلیلی صحیح از افکار، اندیشه ها وتجربه شاعر دست یافت؛ زیرا تجربه شعری معادل همان تجربه بشری است که به زبان شعر سروده شده است. مهمترین ویژگی شعر احمد مطر، زبان خاص اوست که دارای طنزی تلخ با واژگانی ساده و به دور از ابهام و غموض است. زبانی که نشان دهنده تجربه تلخ زندگی شاعر است که قالب شعر نو یا آزاد را برای بیان آن انتخاب کرده است.
تحلیل گفتمان سه ترجمة انگلیسی قرآن (سوره های حمد و والعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه عبارت است از انتقال یک سیستم زبانی به زبان دیگر که این امر در تمام سطوح زبانی و فرازبانی صورت می گیرد. همین مسئله در ترجمة قرآن نیز صادق است؛ زیرا، در ترجمة این کتاب مقدس نیز نباید، عوامل زبانی و عوامل فرازبانی را خدشه دار کرد. برای بررسی این شواهد، دو سوره از قرآن کریم (فاتحه الکتاب و والعصر) با استفاده از چارچوب تحلیلی حتیم و میسن (1990) در سطح محدودیت های گفتمانی بر روی سه ترجمة متفاوت از قرآن (دو مترجم مسلمان و یک مترجم مسیحی) تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد در تحلیل این سوره ها بیشترین محدودیت گفتمانی در سطح سازوکار تعدّی بوده است و کمترین آن مربوط به سطح پیوندهای واژگانی است. همچنین، می توان نتیجه گرفت اگر مترجم مسلط به زبان قرآنی و آشنا با سطوح بلاغی آن باشد، به خوبی می تواند در بیشتر موارد، صورت آیه را حفظ کند و کارش را فقط محدود به افزایش، کاهش و تکرار معنایی کند ودر ترجمة قرآن با محدودیت کمتری موفق عمل کند.
ترجمة گفتمان غیرمستقیم آزاد در سه ترجمة فارسی رمان به سوی فانوس دریایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، ترجمه گفتمان غیرمستقیم آزاد را در سه ترجمه فارسی رمان به سوی فانوس دریایی بررسی میکند. ابتدا از گفتمان روایی و انواع آن و بعد از گفتمان غیرمستقیم آزاد و مباحث نظری مربوط به آن از جمله ویژگیهای زبانشناختی و تاثیرات و کارکردهای آن موجزوار سخن به میان میآید. سپس، به ترجمه گفتمان غیرمستقیم آزاد در سه ترجمه رمان به سوی فانوس دریایی اشاره شده و شاخصهای زبانشناختی مهم آن از قبیل ضمایر، اشارتگرهای زمانی و مکانی، افعال وجهنما؛ جمله پرکنها و ادات تاکید در ترجمههای حسینی، بجانیان و کیهان تحلیل و بررسی میشوند. در پایان گفته میشود که هر یک از سه مترجم به چه میزان توانستهو/ یا نتوانستهاند ویژگیهای سخن غیرمستقیم آزاد را با نسبتهای متغییر در زبان فارسی بازآفرینی کنند.
بررسی ساختار تقابل رستم و اسفندیار در شاهنامه بر اساس نظریه تقابل لوی استروس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان شورانگیز رستم و اسفندیار با قابلیت های شگفت انگیزش در جذب مخاطبان متعدد‘ با علایق و سلایق گوناگون بی تردید از عالی ترین داستان های شاهنامه محسوب می شود. با این حال‘ این داستان و داستان های مشابه‘ با وجود ارزش والای ادبی شان‘ کمتر در چارچوبی نظری‘ برگرفته از علوم جدید‘ مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. با مطالعه عمیق و دقیق متن‘ ساختاری (Structure) منسجم به مانند تار و پودی در هم تنیده در پس پشت داستان نمایان می شود. تشخیص این ساختار‘ بی شک از گذر تحلیلی متکی بر نظریات ساختار باوران (Structuralistes) از جمله نظریه تقابل دوگانه لوی استروس امکان پذیر است. بر اساس نظریه اخیر دو کارکرد اصلی برای متن می توان قایل شد که برقرینه های درونی و بیرونی دو شخصیت اصلی داستان‘ یعنی رستم و اسفندیار متکی است. کارکرد اول که بیشتر مربوط به گزارندگان داستان و طرفداران دو جبهه است‘ و همچنین بر قرینه های بیرونی محیط دو پهلوان متکی است به کارکرد فکری تعبیر شده و به اندیشه هایی که در پس این تقابل وجود دارد می پردازد. کارکرد دوم که به قرینه های درونی دو پهلوان باز می گردد‘ به کارکرد حماسی داستان تعبیر شده است. با بررسی قراین موجود در داستان و در چارچوب این دو کارکرد‘ متوجه می شویم که دلیل رخ دادن تراژدی مرگ اسفندیار به عوامل درونی محرک این دو پهلوان در رویارویی با یکدیگر برمی گردد و نه عوامل بیرونی از جمله گشتاسب و جاماسپ.
زبان در زبان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولانا توجه ویژه ای به مساله زبان داشته است. گفته ها و نظرات وی ضمن آنکه مبتنی بر تجربه ای شخصی در حوزه زبان (شاعری) است، شامل اصول کلی و دریافتهای قابل توجهی است که با برخی تحلیلهای فلاسفه و زبانشناسان و پژوهندگان عرصه دین و عرفان، همانندیهایی دارد. مولانا لفظ را برای القای معنی، همیشه و در همه حال نارسا می داند (لفظ در معنی همیشه نارسان)؛ همچون برخی فلاسفه و متفکران امروز. ضمن آنکه او برای زبان کارکردی دو گانه قایل است: یکی کاشف اندیشه و جان و دیگری پرده پوش اسرار و حقایق درون؛ که این نظر متناقض نما ناشی از تجربه های خود مولاناست. مانند هر عارفی او نیز در جستجوی معنی است و از آنجا که معنی مورد نظر عارف چیزی نیست که در زبان بگنجد، در نهایت به سکوت یا گفتار و بیان تمثیلی و غیرمستقیم (من چو لب گویم لب دریا بود) رو می آورد؛ سکوت و خاموشی را هم گاهی ناشی از پر سخنی می داند (من ز بسیاری گفتارم خمش) و گاهی برای پرهیز از افشای راز (تا که در هر گوش ناید این سخن) و حتی گاهی خاموشی را پرده دری می شمارد (و به ترتیب شاعری خود را توجیه می کند: در خموشی گفت ما اظهر شود) و در مقابل گفتار را پرده پوشی می شمارد (عین اظهار سخن پوشیدن است). ناخرسندی مولانا از زبان و بی اعتمادی نسبت به آن باعث شده است که او در نهایت خواهان رسیدن به مرحله ای باشد که به تعبیر خودش «اندرو بی حرف می روید کلام» و نقطه کمال را در این بداند که سالک، گفتن و شنیدن و حتی بودن را از خود سلب و به «او» نسبت دهد (هم بگو تو، هم تو بشنو هم تو باش). عطف توجه مولانا به عرفان عملی نیز باعث شده هر جا از زبان و کم و کیف آن سخن به میان آمده است، سود و زیان و آثار آن را هم مطرح کند (ای زبان هم آتشی هم خرمنی).
مقاله به زبان انگلیسی: تحلیل ژانر محور بخش پیشنهادات برای پژوهش های بیشتر در پایان نامه های رشته زبانشناسی کاربردی در ایران (Writing Suggestions for Further Research in Iranian Applied Linguistics Theses: A Generic and Metadiscoursal Investigation)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم اهمیت پایان نامه ها بعنوان بخش مهمی از تحصیلات تکمیلی، در سال های اخیر، بیشتر مطالعات ژانر محور بر روی مقالات تحقیقی صورت گرفته است (بانتن، 2002: سویلز، 1990). علاوه بر این، از میان مطالعات مبتنی بر راهبرد نقشی Move)) که در مورد بخش های مختلف پایان نامه های تحصیلات تکمیلی انجام شده، مطالعات بسیار کمی در مورد بخش آخر پایان نامه ها، بخش پیشنهادات برای تحقیق بیشتر، و تحلیل درشت ساختار آنها صورت گرفته است. بنابراین، هدف از این تحقیق، مقایسه و بررسی ژانر این بخش از پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری در رشته زبانشناسی کاربردی و شناسایی علائم استعاره ای بکار برده شده در هر راهبرد و مرحله (Move/Step) می باشد. بدین منظور، مجموعا 160 بخش پیشنهادات برای تحقیق بیشتر پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکتری انتخاب و براساس الگوی پیشنهادی شامل شش راهبرد (Move) و پانزده مرحله (Step) و مدل طبقه بندی علائم استعاره ی هایلند (2005) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق، سه مرحله ی (Step) اجباری در بخش های یک، دو، و پنج ((M1S1, M2S3, M5S1 را نشان داد. همچنین، نتایج مقایسه این دو گروه حاکی از آن بود که تفاوت معنا داری در بخش های توجیه تحقیق حاضر، پیشنهادات برای تکرار تحقیق، کاربردهای تحقیق، و اننتظارات محقق وجود داشت. نتایج حاصله از این تحقیق می تواند برای توسعه ی سبک های بلاغی بخش بحث مفید واقع شود، و براین اساس، راهکارهای آموزشی مهمی برای متخصصان و نویسندگان تحصیلات تکمیلی بومی و غیر بومی ارائه می کند.
ریخت شناسی داستان کوتاه
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه نوعى ادبى است که از میانهء قرن نوزد هم، همزمان با انقلاب صنعتى، به خاطر حجم کمتر آن به نسبت رمان و مجال خواندن آن در مدت زمانى کوتاه، در اروپا رواج پیدا کرد. ساده اندیشى است اگر بخواهیم به این نوع ادبى، در مقایسه با انواع دیگر، اهمیت کمترى بدهیم. زیرا داستان کوتاه چه واقع گرایانه باشد چه شگفت انگیز، ساختارى استوار دارد که از نظر ریخت شناسى، فضا، زمان، شخصیت و... داراى اهمیت بسیار است که کوشیده ام تا در این نو شتار، بدان ها بپردازم.
گفتمان
زبان شناسی: اهمیت استنباط در درک زبان
حوزه های تخصصی:
گفتمان
منبع:
گفتمان بهار ۱۳۷۷ شماره ۰
ویژگیهای زبان عرفانی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان عرفانی با گونه های مختلفش، زبانی است که عارفان به وسیله آن معانی بلند عرفانی، عواطف فردی و تجربه های روحی خود را بیان می کنند. هدف از این نوشتار، مطالعه موردی ویژگیهای زبان عرفانی در مقالات شمس تبریزی است. بررسی زبان عرفانی شمس در مقالاتش، ضمن آنکه ما را با دنیای خاص عارفان آشنا می کند ، موجب فهم بهتر آموزه ها ی او و زمینه ساز حل بسیاری از مشکلات مثنوی مولانا خواهد شد. مهمترین ویژگیهای زبان عرفانی شمس عبارت اند از: اقتدار، شفافیت، متناقض نمایی، هنجارگریزی، محاوره ای و عامیانه بودن، روایت گری، تاویل گرایی وآهنگین بودن که میزان غلظت آنها بنابر موقعیتهای گوناگون تغییر می کند. این خصوصیات با اندکی تفاوت در زبان سایر عارفان نیز دیده می شود اما آنچه زبان شمس را از زبان دیگران ممتاز می کند بازتاب یافتن نگاه انتقادی او در زبانش است که از سلوک رندانه و جسورانه او نشات می گیرد.