فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۲۸۷ مورد.
۴۱.

توالی بندهای قیدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وزن تصویرگونگی جایگاه آغازی جایگاه پایانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۲ تعداد دانلود : ۷۱۳
در پژوهش حاضر ضمن بررسی توالی بندهای قیدی، به رابطة آن با عواملی چون معنا، کلام، وزن و تصویرگونگی پرداخته ایم. بدین منظور پیکره ای با 1343 جمله حاوی بند قیدی گردآوری کرده ایم که شامل شش نوع بند قیدی زمان، شرطی، سببی، منظوری، نتیجه ای و حالت است. با استفاده از تحلیل آماری درمی یابیم که بندهای قیدی در فارسی در دو جایگاه آغازی و پایانی واقع می شوند و گرایش غالب آنها به قرار گرفتن در جایگاه آغازی است و همچنین از چهار عامل یادشده، سه عامل در تعیین توالی این بندها مؤثر است. عامل معنا تأثیر بسزایی در توالی انواع بندهای قیدی دارد و عامل کلام نیز عامل بسیار مهمی در تعیین جایگاه بندهای قیدی است. وزن به عنوان عاملی شناخته شد که نقشی در تعیین این توالی ندارد، اما تصویرگونگی عاملی مهم در تعیین جایگاه این گونه بندها، به ویژه بندهای آغازی است
۴۲.

بررسی نحوی بندهای موصولی در زبان فارسی: فرآیند حرکت بند(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کانون مبتدا بند موصولی متمم نما حرکت بند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶۷ تعداد دانلود : ۷۰۲
مقالة حاضر به مطالعة ساختاری و صوری بندهای موصولی (توصیفی و توضیحی) زبان فارسی می پردازد. پرسش اصلی این پژوهش، چگونگی حرکت بند موصولی از جایگاه اشتقاق در پایه به انتهای جمله و چگونگی اتصال آن به گروه های بالاتر است. به طور کلی، سه دیدگاه در خصوص حرکت بند موصولی در زبان وجود دارد: دیدگاه حرکت بند به سمت راست (جایگاه پس از فعل و انتهای جمله)، دیدگاه ادغام با تأخیر و دیدگاه حرکت عناصری مانند فعل به سمت چپ و سرگردانی بند در جایگاه پس از فعل. برای پاسخگویی به پرسش پژوهش باید گفت تحلیل داده های زبان فارسی نشان می دهد با توجه به امکان داشتن بندهای موصولی متوالی در جایگاه پس از فعل، حرکت اجباری بند نتیجه از جایگاه متمم درجه به جایگاه پایانی و نیز امکان حرکت بند موصولی با هسته های همپایه، حرکت بند موصولی در فارسی فقط به جایگاه پس از فعل صورت می پذیرد. بند موصولی حرکت یافته به گروه زمان یا گروه کانون افزوده می شود تا بر ردّ خود تسلط سازه ای داشته باشد.
۴۵.

بررسی تغییرات نحوی در روند ترجمة قرآن کریم به زبان فارسی بر مبنای نظریة ایکس تیره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمة قرآن کریم نظریة ایکس - تیره تغییر ساخت های نحوی گروه های نقشی گروه های محتوایی/ معنادار

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تفسیر و ترجمه قرآن
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : ۹۹۶ تعداد دانلود : ۵۷۲
مقالة حاضر در چارچوب نظریة ایکس تیره2 به بررسی تغییرات نحوی در ترجمة قرآن کریم از زبان عربی به زبان فارسی پرداخته و متن مبدأ و متون مقصد را با یکدیگر مقایسه کرده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی نوع گروه های نحوی در متن قرآن کریم و بررسی نوع و میزان تغییرات این گروه ها در روند ترجمه و مقایسة متن عربی و دو ترجمة فارسی آن است. در این مطالعه، بررسی علمی و کاربرد گروه های نحوی در فرآیند ترجمه عبارت است از: مقایسة کاربرد گروه های محتوایی3 اسمی و فعلی، مقایسة کاربرد گروه های نقشی4 تصریف، متمم نما و حرف تعریف در متن مبدأ و دو متن ترجمة آن به فارسی. از این رو ساخت های نحوی دو زبان با یکدیگر، مقایسه و تفاوت های ساختاری آن ها مشخص می گردد و آنچه در این مطالعه مورد نظر است، بررسی پیکره ای قرآن، شناسایی مقوله ها و تعیین نوع تغییر و تبدیل آن ها به یکدیگر در ترجمه های فارسی آن ها است تا چگونگی نوع و میزان تغییرات دستوری یا تغییرات معنایی در مسیر ترجمة قرآن به زبان فارسی مشخص شود.
۴۹.

دو نوع وابسته اضافه ای در زبان فارسی: مضاف الیه اسمی و مضاف الیه وصفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گروه اسمی مضاف الیه ساختِ اضافه مضاف الیه اسمی مضاف الیه وصفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۱۰ تعداد دانلود : ۹۰۲۶
ساخت های اضافه ای براساس معیارهای مختلف، ازجمله امکان جابه جایی وابستة اسمی و وصفی آنها، به دو نوع مضاف الیه وصفی (که بی هیچ اشکالی هم پیش از صفت می آیند و هم پس از آن) و مضاف الیه اسمی (که جز با تغییر معنا و یا غیردستوری شدن گروه اسمی، پیش از صفت واقع نمی شوند) قابل تقسیم است. در این مقاله ابتدا از این منظر به بررسی و طبقه بندی ساخت های اضافه ای پرداخته ایم، سپس آنها را به دو گروه کلی ساخت های اضافه گزاره ای و ساخت های اضافه غیرگزاره ای تقسیم کرده ایم و توضیح داده ایم که الگویِ آهنگِ «هسته + مضاف الیه وصفی» هرچند تاحدی شبیه الگوی آهنگی اسم های مرکب است، اما این مضاف الیه درواقع یکی از وابسته های پسین اسم است که عمدتاً در نقش افزوده خاص اسم در ساخت های اضافه غیرگزاره ای ظاهر می شود
۵۰.

زمان و نمود در کردی موکریانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معناشناسی نحو زمان دستوری کردی کامل نمود موقعیتی نمود دیدگاهی کردی موکریانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۸۷۰ تعداد دانلود : ۴۹۹
هدف جستار حاضر توصیف نظام زمان دستوری و تبیین ارتباط آن با نمود در کردی موکریانی است. لذا ابتدا زمان دستوری را توصیف کرده و سپس ارتباط آن را با انواع نمود دیدگاهی و موقعیتی روشن می سازیم. نتایج نشان می دهد که کردی موکریانی دارای یک نظام زمانی دوشقی (گذشته و غیرگذشته) است که در ترکیب با مفاهیم وجه نما و نمودنما می تواند ترکیبات زمانی متفاوتی را بسازد. ترکیب این نظام با مفاهیم وجهی صور متفاوتی از جمله ساختارهای آینده نما و پسایندی را به وجودمی آورد. علاوه بر این در ترکیب نمود و زمان ساختارهای کاملی از جمله کامل نتیجه ای، تجربی و متأخر پدید می آیند. همچنین نتایج نشان می دهد که زمان حال حاوی نمود ناقص بوده و زمان گذشته بی نشان ترین زمان برای نمود کامل است. تمام نمودهای موقعیتی به سهولت با گذشتة ساده همراه می شوند، اما برخی از آنها (لمحه ای، دستاوردی و در مواردی افعال ایستا) در زمان حال دچار نمودگردانی می شوند.
۵۱.

ویژگی های خلأ نحوی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تقابل توازن خلأ نحوی بند خلأدار باقی مانده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۳ تعداد دانلود : ۵۰۳
این مقاله درصدد توصیف ویژگی های خلأ نحوی در زبان فارسی بر اساس مطالعات انجام شده در این زمینه در سایر زبان هاست. با بررسی خلأ نحوی در زبان فارسی درمی یابیم که خلأ نحوی در زبان فارسی دارای شباهت ها و تفاوت هایی با خلأ نحوی در سایر زبان هاست. ویژگی های بارز خلأ نحوی در زبان فارسی عبارتند از: وجود رابطه تقابلی بین عناصر باقی مانده در همپایه خلأدار و عناصر متناظر در همپایه پیشین، امکان حذف برخی از عناصر درون گروه فعلی به همراه فعل، تکریری بودن خلأ نحوی، ضرورت توازن آرایش سازه ای در بند مرجع و بند خلأدار، امکان وقوع خلأ نحوی در ساخت های تفضیلی و هم چنین امکان وقوع آن در جایگاه میانی همپایه دوم و ضرورت همسانی مشخصه های زمان و عدم ضرورت مشخصه های مطابقه در همپایه ها.
۵۲.

ترکیب فعلی و یکپارچگی واژگانی

نویسنده:

کلید واژه ها: انضمام یکپارچگی واژگانی محدودیت بدون گروه موضوع درونی و بیرونی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۴۵۶
بررسی ساختار موضوعی ترکیب های فعلی نشان می دهد که در زبان فارسی، علاوه بر موضوع درونی، ترکیب فعلی نیز از طریق انضمام موضوع بیرونی و مفعول غیرصریح با ستاک برگرفتة فعلی ساخته می شود. در ساخت ترکیب های فعلی، انضمام همزمان دو موضوع، افزوده، صفت، گروه اسمی، صفتی و حرف اضافه ای نیز مشاهده می شود. ترکیب های فعلی گروهی، ترکیب های فعلی با کلمات ربط، ترکیب های فعلی گسترش پذیر، وجود ساخت موضوعی و ارجاعی سازة غیرفعلی ترکیب های فعلی، ترکیب های فعلی ارجاعی و انضمام چندگانه، مؤید نادرستی دو فرضیة محدودیت بدون گروه و یکپارچگی واژگانی است و نشان دهندة تعامل دو حوزة زبانی صرف و نحو در واژه سازی می باشند. روابط یکسان بین سازه های جمله و ترکیب فعلی، از نظر ساختار موضوعی و غیرموضوعی، مؤید مشارکت نحو در واژه سازی و دسترسی قواعد نحوی به ساختار درونی واژه ها می باشد. داده های ترکیب فعلی نشان می دهند که نه تنها برونداد صرف، درونداد نحو در جمله سازی و گروه نحوی واقع می شود، بلکه برونداد نحو نیز درونداد واژه سازی در ترکیب های فعلی واقع می گردد. بنابراین، صرف و نحو، نه به صورت ترتیبی، بلکه به صورت دوسویه با هم ارتباط دارند. تغییر ظرفیت فعل و ارجاعی بودن سازة غیرهسته ترکیب های فعلی نیز مؤید تعامل صرف و معنی شناسی می باشد.
۵۳.

اصطلاحی شدن در زبان فارسی در قالب برنامة کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اصطلاحات برنامة کمینه گرا فاعل درون گروه فعلی قاعدة ادغام اصطلاحی شدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۵ تعداد دانلود : ۵۲۳
نحوة شکل گیری اصطلاحات در زبان، یکی از مواردی است که در تحلیل های نحوی می توان به آن استناد نمود. از جملة این موارد می توان به ردفورد (1997 & 2014) اشاره کرد که وی با اشاره به نحوة شکل گیری اصطلاحات در زبان انگلیسی، فرض فاعل درون گروه فعلی را در قالب برنامة کمینه گرا تبیین نموده است. این پژوهش که به تحلیل اصطلاحات زبان فارسی اختصاص یافته است، نشان می دهد که اصطلاحی شدن در زبان فارسی فرضیة فاعل درون گروه فعلی را تقویت می کند. این پژوهش همچنین نشان می دهد که روند شکل گیری ساختار گروه بیشینه در زبان فارسی منطبق بر قاعدة ادغام در برنامة کمینه گرا و از پایین به بالا می باشد. این پژوهش همچنین نشان می دهد که اصطلاحی شدن در زبان فارسی در سطوح فعل تیره، گروه زمان و ساختارهای متنی شکل می گیرد. علاوه بر این، تحلیل ارائه شده در این جستار نشان می دهد که اصطلاحی شدن در سطوح متعدد، قبل و بعد از انجام فرآیندهایی نظیر قلب نحوی و مبتدا سازی صورت می گیرد.
۵۵.

نمود واژگانی افعال مرکب در گویش بیرجندی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نمودفعل گویش بیرجندی نمودواژگانی فعل لحظه ای فعل تداومی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی کاربردی گویش شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۵۶ تعداد دانلود : ۵۳۲
نمود از ویژگی های ساختاری و معنا شناختی فعل است که در زبان های مختلف به شیوه های متفاوت بازنمایی می شود و زمان دستوری را از زمان غیر دستوری متمایزمی کند. تاکنون دسته بندی ها ی متفاوتی از انواع نمود فعل ارائه شده است. با توجه به اهمیت مطالعه گویش های فارسی برای حفظ آنها و نیز دستیابی به قواعد متقن دستوری در گویش های مختلف فارسیدر این مقاله نمود واژگانی تداومی در افعال مرکب متناظر دارای همکرد ""کردن"" و ""داشتن"" در گویش بیرجندی بررسی شده است. داده های پژوهش نشان می دهد این افعال متناظر دارای نمودهای واژگانی متفاوتند و همکرد ""داشتن"" مفاهیم ""نهایت ناپذیری"" و ""تداوم عمل"" را به معنی فعل می افزاید. همچنین به تردید استاجی در خصوص وجود نمود مستمر در افعال مرکب دارای همکرد ""داشتن"" در زبان فارسی پاسخ داده شده است.
۵۶.

پوچ واژة بی آوا در زبان فارسی

نویسنده:

کلید واژه ها: صورتگرایی نقشگرایی پوچ واژه مقوله های بی آوا ضمیر محذوف فاعلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۴ تعداد دانلود : ۳۶۱
پر شدن جایگاه فاعل به سبب نیازِ بند به پر شدن این جایگاه، چه به صورت بی آوا و چه به صورت آشکار، در زبان های ضمیرانداز و غیرضمیرانداز از جمله مواردی است که بررسی دقیق آن لازم است. این پژوهش می کوشد تا ضمن بررسی پوچ واژة بی آوا در زبان فارسی به عنوان زبانی ضمیرانداز بنا بر ادّعای ریتزی (1982م.) مبنی بر اینکه در چنین زبانی پوچ واژة بی آوا وجود دارد، نشان دهد که این سازه پیچیدگی ها و ویژگی های خاص خود را دارد. در این پژوهش، ویژگی های رفتاری این مقولة بی آوا به چند دسته تقسیم شده است و ضمن تأیید نظر برخی از زبان شناسان در باب پوچ واژة بی آوا در زبان فارسی، نشان می دهد که جایگزینی پوچ واژة آشکار به جای پوچ واژة بی آوا، برخلاف ضمیر محذوف و ضمیر آشکار، امری نسبی است. همچنین، با ارجاع به پیکرة زبانی نشان داده شده که تقریباً در هیچ موردی پوچ واژة آشکار در پیکره، جایگزین پوچ واژة بی آوا نشده است. این در حالی است که شمّ زبانی گویشور، امکان جایگزینی را امری مسلم و قابل انتظار می داند. افزون بر این، پژوهش حاضر با استناد به این واقعیت، تفاوت تحقق زبانی در توانش زبانی و بافت موقعیت را مورد نظر قرارداده است و ادعا کرده که توصیف واقعی از زبان توصیفی خواهد بود که زبان ذهنی گویشور با زبان موجود در پیکره همخوانی داشته باشد؛ به عبارتی روشن تر، هر دو روی سکه، نقش و صورت، با هم دیده شود.
۵۷.

شرط مجاورت و مشخص بودگی در زبان فارسی: تعامل میان نحو و معنی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زبان فارسی مشخص بودگی شرط مجاورت حالت بخشی مفعول مستقیمِ مشخص مفعول مستقیم نامشخص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۶ تعداد دانلود : ۵۲۶
شرط مجاورت به عنوان یکی از محدودیت های نحوی در اعطای حالت در برخی زبان ها مانندِ انگلیسی، هلندی، ترکی و هندی به شمار می رود و تاکنون مطالعات بسیاری درباره وجود و عدم وجود شرط مجاورت در زبان های گوناگون صورت گرفته است. پژوهشگرانی مانند چامسکی (1981) و استوول (1981) قائل به نقش شرط مجاورت در دستور زایشی بوده اند و برخی پژوهشگران مانند جانسون (1991) نقش مجاورت را در دستور زایشی رد کرده اند. مخالفان حضور شرط مجاورت در دستور زایشی معتقداند که دو اصل فرافکنی و شرطِ دوشاخه ای بودن باید جایگزین مجاورت شوند. در این پژوهش کوشش شده است تا کاربرد شرط مجاورت در زبان فارسی بررسی شود. تحلیل داده های پژوهش نشان می دهد که حالت بخشیِ هسته تصریف به فاعل و همچنین حالت بخشیِ فعل به مفعول مستقیمِ مشخص در زبان فارسی تابع محدودیت های مجاورت نیستند. درحقیقت در زبان فارسی جایگاه مفعول مستقیمِ مشخص در مشخص گرِ گروه فعلی هسته ای و هسته تصریف در انتهای جمله قرار گرفته اند که امکان مجاورت میان هسته تصریف و فاعل و همچنین مجاورت میان فعل و مفعول مستقیمِ مشخص در فارسی وجود ندارد؛ اما حالت بخشی حرف اضافه به گروه اسمی و فعل به مفعول مستقیمِ نامشخص تابع محدودیت های مجاورت اند. بنابراین میان شرط مجاورت و مشخص بودگی رابطه ای مستقیم وجود دارد.
۵۹.

جملات شرطی رویدادی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بند شرطی رویدادی جایگاه اتصال اصول مرجع گزینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۸ تعداد دانلود : ۱۲۲۸
ساخت های شرطی عبارت های زبانی متشکل از بندی وابسته و بندی پایه هستند که وقوع پدیده یا وضعیتی را به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر مشروط می سازند. در این مقاله با رویکردی کمینه گرا بند شرطی در زبان فارسی را مورد بررسی قرار می دهیم. در روند این بررسی، با استفاده از اصول نظریه مرجع گزینی و برخی آزمون های حذف نشان می دهیم که بند شرطی جمله آغازین به عنوان افزوده به گروه زمان و در مواردی به فرافکن های بالاتری همچون گروه کانون و بند شرطی جمله پایانی به گروه فعلی کوچک متصل می شود. بند شرطی جمله میانی نیز در حقیقت حاصل مبتداسازی عناصری است که به پیش از بند شرطی جابجا شده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان