فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۴٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم کتاب هدایت است و مخاطبان این مائده آسمانی، همة انسان ها و طبقات مختلف جامعه در طول تاریخ بوده و هستند، تحقق چنین هدفی در گرو توجه به استعدادهای متفاوت افراد و استفاده هنری از همة گنجایش های زبانی است. در این پژوهش، با روش توصیفی – تحلیلی، جلوه های زیباشناختی هنری در داستان های تعلیمی قرآن کریم، با تکیه بر داستان دو تن از پیامبران الهی، حضرت سلیمان و حضرت ایوب که به ظاهر زندگی متضادی با هم دارند، در مقاطع زمانی مختلف، واکاوی، سپس با هم مقایسه شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که در شیوة بیان این دو داستان، یک الگوی تعلیمی قابل تقلید در هنر داستان نویسی وجود دارد. در این الگوی قرآنی به داستان نویسان آموخته می شود که در هنر متعهد، شکل های بسیار متنوعی می تواند متصور باشد و هنرمندان با خلاقیت های هنری خود، از مسیرهای متفاوت و حتی گاهی متضاد، می توانند به هدفی واحد دست یابند و هنر را در خدمت تعلیم و تربیت قرار دهند.
تربیت عقلانی(با توجه به آیات جزء بیست و هفتم قرآن کریم)
حوزه های تخصصی:
هر کدام از مکاتب فلسفی- تربیتی، فلسفة تربیتی خاص خود را دارند. مکتب اسلام نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. عالی ترین مراتب تبلور و تجسم چنین فلسفه ای را می توان در قرآن کریم که مبین بنیان اساسی اسلام است جستجو نمود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تربیت بعد عقلانی شخصیت انسان در مکتب فلسفی- تربیتی اسلام با توجه به آیات جزء بیست و هفتم قرآن می باشد. به منظور وصول به این هدف در قالب تحقیقی کیفی، نظری و کتابخانه ای با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، مطالب مورد نظر مورد استخراج و استنتاج قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر کدام از صفات و خصوصیاتی که در این جزء خاص از قرآن کریم برای خداوند متعال ذکر شده اند به نوعی می توانند پیام ویژة خود را برای مربی و متربی داشته باشند و منزلت معرفت به گونه ای عظیم و والا معرفی گردیده که برای هر مربی و متربی، انگیزه آفرین است. به همین ترتیب، تنها به توصیف چنین ارزشی برای شناخت اکتفا نشده؛ بلکه به نحوه صحیح آموزش و تربیت نیز اشاراتی اساسی گردیده و در این راستا به تحریض در تعلیم و تربیت در قالب صوری نظیر سوگند، تکرار، تشریح صفات و ویژگی ها عنایتی ویژه مبذول شده است.
بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و باورهای دینی (مورد مطالعه کارکنان یگان های ویژه ناجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از عوامل مهم و تأثیر گذاری که می تواند در کارایی و اثربخشی و در نهایت بهره وری کارکنان ناجا مؤثر واقع شود و باعث ایجاد سازمانی سالم گردد ، توجه به ابعاد و ویژگی های شخصیتی و عمل به باورهای دینی نیروی انسانی سازمان می باشد . بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی پنج نوع از ویژگی های شخصیتی ( برون گرایی ، روان نژندی ، انعطاف پذیری ، دلپذیر بودن ، مسئولیت پذیری ) و رابطه آنها در عمل به باورهای دینی کارکنان انجام شده است. این تحقیق از نوع هدف/ کاربردی/ و از نظر ماهیت و روش توصیفی از نوع/ همبستگی/ و با روش میدانی است که در سطح فرماندهی یگانهای ویژه ناجا ( شهر تهران ) در سال 1393 انجام شده است . برای جمع آوری داده های پژوهش از : 1- پرسشنامه عمل به باورهای دینی ( معبد 2- فرم 25 سؤالی – دکتر گلزاری ) و 2- پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو – فرم کوتاه (NEO- FFI ) استفاده گردید و پس از بررسی و تایید روایی و پایایی در بین نمونه مورد بررسی 320 نفر از کارکنان یگان ویژه شهر تهران (222 نفر عملیاتی و 98 نفر اداری) که برابر جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند توزیع گردید.در پایان ، داده های به دست آمده با نرم افزار spss با استفاده از روش همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفته و نتایج ذیل حاصل شد : یافته های پژوهش ( در سطح 05/0 ) نشان داد که بین عمل به باورهای دینی و ویژگی های شخصیتی کارکنان رابطه معناداری وجود دارد که در این خصوص رابطه باورهای دینی با ویژگی های شخصیتی نیز حاکی از ارتباط معنادارمنفی بین روان نژندی با باورهای دینی و ارتباط معنادار مثبت برون گرایی، انعطاف پذیری و مسئولیت و دلپذیر بودن با باورهای دینی بود.
ارائة بینش و جهان بینی متعالی در حکایت های تربیتی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
از شرایط مهمّ توفیق در هر کار، به ویژه امر خطیر تربیت، اتّخاذ روش ها و شیوه هایی است که فرد را در رسیدن به هدف و در پیمودن راه کمال یاری بخشد. مهم ترین تعلیم و اساسی ترین بینشی که اسلام می خواهد به انسان ارائه دهد، بینش توحیدی است. قرآن می خواهد انسان را با خدا آشنا کند و دربارة خدا به انسان معرفت بدهد. در قرآن کریم حکایت ها و داستان های تربیتی فراوانی وجود داردکه در صدد ارائة بینش و جهان بینی متعالی به انسان می باشد. سؤال اصلی در این تحقیق آن است که حکایات و داستان های تربیتی قرآن، چگونه به انسان در ارائة بینش صحیح و جهان بینی متعالی یاری می رساند؟ هدف اصلی، ارائة بینش و اعطای جهان بینی متعالی به انسان از طریق نتایج و دستاوردهای حکایات تربیتی مستخرج از قرآن می باشد. نتایج اصلی که از مقاله قابل استخراج است، عبارتند از: قرآن کریم در تلاش است تا با ارائة بینشی صحیح نسبت به حقایق جهان هستی، حجاب های غفلت را از دیدگان انسان بزداید. همچنین تغییر بینش ها و نگرش های نادرست و جایگزینی باورها و ایده های صحیح، دستاورد دیگر حکایات قرآنی می باشد. در نهایت، ارائة بینش صحیح از طریق مواجه کردن آدمی با واقعیّت ها و ارائة بینش به شکل عملی باعث می گردد که افق دید انسان در جریان عمل (دستاورد عملی) تغییر یابد و به حقیقت رهنمون گردد.
گذار از تحویلی نگری در مفهوم «آموزش اخلاق» به جامع نگری در پرتو توجه به جایگاه آن در طبقه بندی اهداف آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال دغدغه عدم کارایی آموزش های رایج اخلاق و تضمین نکردن تحقق اخلاق در رفتار افراد، پژوهش حاضر ابتدا دو پیش فرض را در نظر می گیرد: 1. عدم موفقیت برنامه های رایج آموزش اخلاق، پدیده ای چندعاملی است و شرط توفیق نهایی، رفع همه موانع در پرتو نگاهی جامع نگرانه است؛ 2. براساس اصل روش شناختیِ ابتنای موفقیت در هر فعالیتی بر تصور صحیح از آن فعالیت، یکی از عوامل عدم توفیق آموزش های رایج اخلاق، رواج تصورهای تحویلی نگرانه از آموزش اخلاق است. سپس این فرضیه در نظر گرفته می شود که بی توجهی به جایگاه آموزش اخلاق در طبقه بندی اهداف آموزشی، سبب تصورهای فروکاهش گرایانه از آن شده است. بنابراین ابتدا، انگاره ها و تصورات تحویلی نگرانه رایج از آموزش اخلاق، براساس تجربه زیسته و روش مشاهده و مصاحبه، استقصا و سپس سعی شده است تا انگاره ای جامع تر با توجه به حیطه آن در طبقه بندی اهداف آموزشی ارائه شود. در پرتو این پژوهش برخی الزامات آموزش اثربخش مانند تقدم سواد عاطفی بر سواد اخلاقی، اصل گوناگونی اهداف (جزئی) آموزش اخلاق و اصل کثرت گرایی روش شناختی در آموزش بررسی شده است.
جایگاه و حدود تعاریف تحلیلی و هنجاری تربیت و تأملی در برخی از تعاریف موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله این پژوهش، ابهام در مبانی روش شناختی تعریف تربیت و به دنبال آن، نبودن تعریفی مورد توافق و کارگشا برای جامعه تعلیم و تربیت کشور است. هدف این پژوهش، اولا مقایسه تعاریف تحلیلی و هنجاری تربیت، دستیابی به ویژگیهای تعریف مطلوب از تربیت، و سپس بررسی تعاریف از نظر توجه به این ویژگیهاست. روش پژوهش، توصیفی تحلیلی انتقادی است. یافته ها نشان می دهد که در تعاریف کلی و عام از تربیت نیز وجود نظام فکری قابل مشاهده یا استنباط است و حتی تعریف به اصطلاح تحلیلی توصیفی از تربیت نیز نمی تواند بکلی خالی از هرگونه نظام فکری خاص باشد؛ گرچه میزان تصریح بر این نظام فکری در تعاریف مختلف، متفاوت است؛ هم چنین، عدم وضوح و شفافیت عناصر هر تعریف، یکی از کاستی های اغلب تعاریف است؛ سپس با بهره گیری از نقاط قوت تعاریف و با عنایت به معیارهای کارامدی تعریف هنجاری از تربیت، و بر پایه تحلیل شبکه مفهومی ""ولایت"" در تفسیر المیزان، تعریف دیگری برای تربیت پیشنهاد شده است.
اهداف تربیت از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
یکی از عناصر اصلی تعلیم و تربیت، هدف است. اگر تعلیم و تربیت را صیرورت و تحول انسان از وضع موجود به وضع مطلوب تعریف کنیم، بدون شک این تحول نیازمند آگاهی از هدف حرکت یا مجموعه اهدافی است که جهت و مسیر حرکت و سرانجام آن را مشخص می سازد. ابن سینا در ضمن مسائل نفس شناسی به موضوع تعلیم و تربیت انسان پرداخته است و برای حرکت تکاملی انسان هدف اصلی و کلی که همان سعادت حقیقی انسان است، قرار می دهد. او در مسیر رسیدن به این هدف اصلی، اهداف میانی را معرفی می نماید که عبارتند از: اهداف اعتقادی، اهداف اخلاقی، اهداف علمی آموزشی، اهداف فرهنگی هنری، اهداف اجتماعی، اهداف زیستی جسمانی، اهداف سیاسی اقتصادی.
بررسی جایگاه عقلانیت و مؤلفههای آن در برنامه درسی دورة متوسطه دوم با تأکید بر آموزههای اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی انتقادی مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی وایتهد با تکیه بر آرای علامه طباطبایی است. وایتهد یکی از تأثیرگذارترین فلاسفة قرون اخیر در غرب بود که نظریاتش تأثیری مستقیم بر تعلیم و تربیت داشت و موجب تولد تعلیم و تربیت پویشی شد. او توانسته است با نقد تصور مکانیکی دکارت و نیوتن مقابله کند و با طرح سیلان در واقعیت و تعامل خداوند با هستی های بالفعل قدمی فراتر بگذارد و تحولی در عرصة تعلیم و تربیت بنا نهد؛ بااین حال مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت پویشی با نقدهایی روبه رو هستند. هستی های بالفعل از دیدگاه وایتهد مستقل و در سیلان اند و خلاقیت آنها تا جایی گسترده است که توسط ارادة خداوند هم محدود نمی شود. از سویی خداوند نیز به منزلة یک هستی مستقل دارای ذات ازلی است، ولی دارای ذات تبعی نیز هست؛ یعنی در تعامل با جهان، در حال تکامل است. بررسی آرای علامه طباطبایی نشان می دهد که ایشان توانسته با تکیه بر مبانی هستی شناختی همانند اصالت وجود و تشکیک در وجود، از سویی نتایج مثبت فلسفة پویشی را در خود داشته باشد و از سوی دیگر برداشت درخوری از خداوند و ارتباط او با جهان به دست دهد و این برداشت می تواند مبانی مستحکم هستی شناختی برای تدوین اهداف و اصول تعلیم و تربیت را فراهم آورد.
تفاوت های علم النفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تطبیق و مقایسه علم النفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن پرداخته است. این تحقیق از نوع نظری و روش مورد استفاده در آن تحلیل اسنادی است و در این جهت آثار شیخ اشراق و ابن سینا و منابع و مآخذ مرتبط با این بحث مورد بررسی قرار گرفته و سرانجام به سه نتیجه دست یافته است: 1. فلسفه مشاء و اشراق در باب علم النفس مشترکاتی دارند از قبیل اذعان به اینکه انسان موجودی ترکیب یافته از نفس و بدن است، و نفس موجودی مجرد، زوال ناپذیر، و دارای ظرفیت و قابلیت های بی پایان است و با ارتباط متقابلی که با بدن دارد می تواند با تعلیم و تربیت ظرفیت ها و قابلیت های خود را به فعلیت برساند. 2. علم النفس اشراقی با علم النفس مشایی تفاوت های جدی در تعاریف و اصطلاحات، ادبیات، حوزه و قلمرو، متدلوژی، جهت گیری، محتوا و نتایج دارد. 3. نتایج تربیتی علم النفس مشاء و اشراق نیز متفاوت است، از جمله اینکه: هدف غائی در فلسفه مشاء سعادت انسان است اما در فلسفه اشراق، هدف غائی تربیت، جداشدن و بریدن از تعلقات و وابستگی های مادی و انقطاع کامل از غیرخداست، بدانسان که جز خدا نبیند و به جز او نخواهد اما اصول تربیتی مشترک در فلسفه مشاء و اشراق عبارتند از: اصل تدرج، اصل دوام و استمرار، اصل اعتدال، اصل مهرورزی و اصل کرامت. اما در فلسفه اشراق باطن گرایی، توجه به سیر باطن، آخرت گرایی، بازگشت به وطن اصلی و تلطف سِر نیز اضافه شده است و روش های تربیت در فلسفه اشراق نیز عبارتند از: تلقین، خلوت، ذکر، یاد مرگ و قیامت... .
هدف شناسی اقناع در تربیت با تأکید بر داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
خداوند متعال حضرت ابراهیم(ع) را علاوه بر مقام رسالت، به مقام امامت نیز مفتخر ساخت؛ زیرا آن حضرت از پیامبرانی است که برای تبیین اصول دین الهی نه تنها راه را می نمود، بلکه مردم را در مسیر درست راه می بُرد و این همان کاری است که امام و رهبر انجام می دهد. در معناشناسی اقناع، آن رابه «راضی و همراه کردن افراد برای گرایش به موضوع، فعّالیّت یا هدفی خاص» تعریف کرده اند. آنچه این مقاله که با شیوة توصیفی تحلیلی سامان یافته، بدان پاسخ داده این است که اقناع حضرت ابراهیم(ع) برای هدایت مردم به سوی شریعت الهی چه ویژگی هایی دارد، از چه روش هایی بهره برده است و چه هدف یا هدف هایی را دنبال کرده است؟ با بررسی داستان حضرت ابراهیم(ع) در قرآن کریم و با بهره گیری از تفاسیر و کتب مربوط، این نتیجه حاصل شد که اقناع آن حضرت ویژگی هایی چون تناوب و تکرار پیام، حُسن خُلق اقناع کننده و از روش هایی چون قرار گرفتن در جایگاه پرسشگر، گفتگو، پاسخ طلبی، رشدیافتگی و بُت شکنی، واژه آفرینی، خلاّقیّت در عمل و... استفاده نموده است و اهدافی چون جذب مخاطبین، تحریک فکر و اندیشه، ایجاد شک، کاهش مقاومت، تغییر موضع، تقویت موضع، ایجاد رفتار و ... را به صورتی دست یافتنی دنبال می کرد.
نگاهی به جبر و اختیار در مکتب اسلام و دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که از دیرباز آدمیان را به تأمّل فراخوانده، مسئلة جبر و اختیار است. پرسش اساسی در این بحث آن است که آیا انسان، دست کم در برخی اعمال خود، مختار است یا آنکه مجبور است و هیچ اختیاری ندارد؟ همچنین دلالت های تربیتی آن کدام است؟ به گواهی تاریخ، آزادی یکی از خواسته های همیشگی بشر بوده است. مردم در سراسر جهان فریاد آزادی سر داده اند و اقبال آنها به سوی جوامع دارای آزادی بیشتر است. ما طالب آزادی هستیم؛ زیرا امکان برآورده کردن هرچه بیشتر تمایلات و خواست های ما را مهیّا می کند. یک انسان آزاد می تواند هر گونه که دوست دارد، زندگی کند، به هر کجا که می خواهد برود، به هر نحوی که دلش خواست، فکر کند و انتخاب نماید. مسئلة جبر و اختیار یکی از مواردی است که در فلسفه، کلام، اخلاق و... بدان پرداخته شده، امّا نه با نگاه تربیتی. در این پژوهش، تلاش شده تا جبر و اختیار از دیدگاه اسلام و قرآن بررسی شود و آنگاه دلالت های تربیتی متناسب با آن ارائه گردد. در پایان نیز پس از تجزیه و تحلیل کیفی اطّلاعات، بدین نتیجه می رسیم که یکی از دلالت های مهمّ مستخرج از این موضوع، اصل مسئولیّت پذیری انسان است که بر سایر امور تربیتی تأثیرگذار می باشد.
ارتباط عقل و حس در اندیشه معرفت شناختی ابن سینا و نقش آن در برنامة درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی و استنتاجی و به منظور بررسی ارتباط میان مهم ترین راه های کسب معرفت یعنی عقل و حس از نظر ابن سینا و تأثیر آن در برنامة درسی انجام شده است. در این تحقیق، مشخص گردید که عقل و حس در کسب بیش تر معرفت های بشری به هم وابسته اند. حس، زمینه رشد، شکوفایی و توانایی عقلانی انسان را فراهم می آورد و عقل نیز در شفاف سازی و اعتباربخشی به معرفت های حسی یاری می رساند. با اینکه این دو با هم در ارتباطی متقابل می توانند بر شناخت و دانش آدمی بیفزایند، ولی عقل به عنوان نیروی ممیز انسان از حیوان و اعتباربخش معارف بشری، در جایگاه برتر قرار دارد و با عقل فعال در ارتباط است. چنین نگرشی، دلالت هایی در برنامة درسی در پی دارد که در این تحقیق برخی از مهم ترین آن ها در قالب هدف، محتوای برنامة درسی و روش های آموزش و یادگیری مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها حاکی از آن اند که شناخت و قرب به خداوند، هدف غایی برنامة درسی را تشکیل می دهند. اهمیت و اعتبار عقلی و قابلیت فهم نیز مهم ترین اصول حاکم بر محتوای برنامة درسی است. فعال بودن فراگیران و به کارگیری حواس مختلف آنان نیز از جمله اموری اند که در آموزش و یادگیری باید مورد توجه واقع شوند.
خانواده و مدیریت الگوپذیری نوجوان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
این نوشتار به یکی از مسائل اجتماعی معاصر اشاره دارد. الگوپذیری نوجوان مسئله ای است که در قالب مدگرایی، ارتباط با گروه های نابهنجار اجتماعی، گرایش به هنجارهای زودگذر و سستی روابط خانوادگی بروز می یابد. واکنش های ابتدایی والدین در دو طیف افراط و تفریط قرار دارد. آنان، گاهی سخت گیر می شوند و طرد بی حساب را در پیش می گیرند و گاهی تسلیم می شوند و در قبال سرنوشت نوجوان به گونه ای خنثا عمل می کنند. وضعیت مطلوب آن است که والدین با در نظر داشتن شرایط سنّی و اجتماعی نوجوان و با استفاده از راهبردهای تربیتی مؤثر، الگوپذیری نوجوان را مدیریت و سامان دهی کنند. راهبردهای پیشنهادی مقالة حاضر در قالب دو راهبرد کلان «مدیریت الگوپذیری از طریق معاشرت» و «مدیریت الگوپذیری از طریق هم اندیشی با نوجوان» جای می گیرد. این راهبردها با استفاده از آیات و روایات و با توجه به شرایط و ظرفیت های زندگی خانوادگی مطرح گردیده است.
بررسی میزان تأثیر برنامه های تربیتی آموزشگاه رزم مقدماتی شهید مدرس بر تربیت دینی سربازان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین میزان تأثیر برنامه های تربیت دینی آموزشگاه رزم مقدماتی شهید مدرس بر تربیت دینی سربازان انجام شده است. روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل سربازان تحصیل کرده (کارشناسی، ارشد و دکتری) با حدود 1200 نفر و مدیران و مربیان آموزشگاه به تعداد 80 نفر بوده است. با استفاده از جدول مورگان، تعداد نمونه مورد نیاز از سربازان 291 نفر و برای مدیران و مربیان 66 نفر برآورد شد که با روش نمونه گیری تصادفی سامانمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته با 71 سؤال و گویه بود که از طریق آن داده های مورد نیاز جمع آوری شد. برای تحلیل داده ها از شاخصهای آمار توصیفی و آزمونهای آلفای کرونباخ و فریدمن استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که برنامه های تربیتی آموزشگاه شهید مدرس بیشترین تأثیر را بر فراگیران در حوزه های واجبات نماز، مفاهیم قرآن، رذایل و فضایل اخلاق، آشنایی با زندگی پیامبر(ص) دارد و کمترین تأثیر را در حوزه های احکام نماز جمعه، آشنایی با فرقه های ضاله، مسائل غدیرشناسی و خودسازی فراگیران داشته است. هم چنین بیشترین تأثیر برنامه های تربیتی در ابعاد باورهای دینی با میانگین 80/4، رفتارهای دینی با میانگین 72/4 و دانش دینی با میانگین 45/4 بوده است .
معرفت گرایی به مثابه رویکرد مبنایی تربیت اخلاقی «از دیدگاه امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشوز؛ مصادیق و شیوه های برخورد با آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
یکی از آفت ها و آسیب هایی که در عرصه زندگی مشترک ، برای زن و مرد بروز می کند و بنیان خانواده را با بحران هایی جدی رو به رو می سازد، پدیده "" نشوز"" است. در آیات 34 و 128 سوره مبارکه نساء، ضمن اشاره به این آفت اجتماعی، چگونگی درمان یا رویارویی با آن به تناسب جایگاه و نقشی که هر یک از زن و مرد در فرایند ازدواج دارند، مطرح گردیده است. تفاوت شیوه برخورد با نشوز زن و مرد در آیات یاد شده از جمله مسایل بحث برانگیز و جنجالی است که امروزه مورد نقد یا دست کم پرسش قرار گرفته است. این نوشتار، با هدف پاسخ به این گونه نقدها، ضمن اشاره به مطالبی دربار ه چیستی، عوامل، پیامدها و جایگاه نشوز، اساس برخی کاستی ها در تفسیرهای صورت گرفته از نشوز را در عدم مرز بندی میان مفهوم و مصداقِ نشوز دیده است، و بر این نکته تأکید دارد که نشوز زن و مرد یک مصداق دارد و تفاوت شیوه برخورد با نشوز زن و مرد با ویژگی های زیستی آن دو در ارتباط است. به علاوه با اشاره به دو نوع نگاه در تحلیل مقوله نشوز از سوی عالمان، تلاش خود را بر بیرون کشیدن قرائن و شواهد نگاره دوم از خاطره فرهنگ قرآنی و روایی متمرکز ساخته است.
تبیین و بررسی اراده و انواع آن در قرآن کریم (با تکیه بر ارادة انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
اراده به معنای خواستن، محبّت، طلب و امر و دستور آمده است. در قرآن کریم به انواع مختلفی از اراده اشاره شده است که ارادة الهی در بالاترین سطح آن قرار دارد و پس از آن ارادة انسانی، فطری و شیطانی قرار دارند. ارادة انسانی به فرد این اختیار را می دهد که اعمال خیر و شر انجام دهد و خویشتن مسئول پاسخگویی به این اعمال در روز قیامت باشد. اراده در مواضع خیر و شر به کار می رود که ارادة خیر شامل ارادة اصلاح و تغییر، نصحیت، تلاش برای آخرت، شیردهی مادر و خویشتنداری (شکیبایی) می گردد و نیز ارادة شر شامل اموری مانند ارادة گمراهی، نیرنگ و فریب، خیانت، فجور، قتل و جبروت، فرار از امر واجب، کفر و الحاد و ولایت کافران می شود. مقالة حاضر می کوشد با بررسی متن قرآن کریم و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و به شیوة کتابخانه ای، انواع اراده را در قرآن کریم با ذکر مثال هایی دربارة هر یک، مورد تبیین و بررسی قرار دهد.
جلوه های معرفت و عشق به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر شرحی بر دعای امام سجاد علیه السلام است که به موضوع آثار و لوازم محبت به خدا می پردازد. ازجمله آثار محبت، شوق دیدار محبوب، توجه به محبوب و عشق بر او در دل، و شور و شیدایی است که همواره محب در پی وصول به محبوب خویش است.
لذت شوق، محبت و شیدایی نیست، محبوب، لذتی به مراتب بالاتر از لذت های مادی دارد که به راحتی قابل درک نیست.
در اینکه آیا محبت موجب معرفت است یا بعکس؟ باید گفت: طبیعی است که تا انسان چیزی را نشناسد و در آن حس و حالی را نیابد، آن را دوست نمی دارد؛ زیرا دوست داشتن امری ادراکی است که پایه آن معرفت است. بنابراین، محبت بدون معرفت دوام و قرار ندارد.
بدین منظور، باید همواره یاد خدا و عشق و محبت به او را در دل زنده نگهداشت و دل را نباید جای غیر خدا قرار داد.
بررسی وضعیت دانش تعلیم و تربیت اسلامی به منزله رشته علمی و دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سه دهه از طرح اندیشة «تأسیس رشته تعلیم و تربیت اسلامی به منزله رشتة علمی و دانشگاهی» می گذرد و در راستای تحقق آن، مراکز آموزشی و پژوهشی متعددی در این مدت تأسیس شده است. این پژوهش درصدد است با ترسیم تفصیلی اهداف این طرح، میزان توفیق مراکز آموزشی و پژوهشی را در دست یابی به اهداف ترسیم شده، مطالعه کند و موانع موجود بر سر راه تحقق اهداف مذکور را نشان دهد. برای پاسخ به پرسش های تحقیق از روشِ تحقیقِ پیمایشی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که اولاً، دستاوردهای این جریان گر چه فی نفسه چشمگیر است و به عنوان مثال به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی یا مباحث تاریخی – تربیتی یا فقه التربیه هویت بخشی شده است، اما با در نظر گرفتن اهداف ترسیم شده، هنوز در ابتدای راه است و وضعیت شاخص های انسانی، ساختاری و عملکردی متناسب با اهداف ترسیم شده شکل نگرفته و در نتیجه سطح کمی و کیفی دانش تولید شده در بسیاری از زیر شاخه های دانش تربیتی، حاکی از شکاف علمی جدی میان وضعیت موجود و مطلوب است. ثانیاً، موانع مختلفی مانند موانع زیست بوم شناختی، روش شناختی، سیاسی روند مطالعات تربیتی را کند کرده، اما در بین آنها یک مانع مهم تر وجود دارد که ریشه و بنیان شکل گیری موانع دیگر است و آن فقدان مبانی نظری لازم برای ترسیم نقشه جامع علمی جهت تحقق اهداف پیش گفته است.
نقش نخبگان دینی در تربیت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
تعیین محدودة نقش آفرینی هر یک از عوامل انسانی دخیل در تربیت دینی سهمی بسزا در تحقق اهداف مورد نظر تربیت دینی دارد. نخبگان دینی از جملة مهم ترین عوامل انسانی دخیل در تربیت دینی هستند که مطالعات تربیتی، روان شناختی و جامعه شناختی صورت گرفته دربارة نخبگان و نیز تحلیل متون دینی ناظر به بحث از وظایف عالمان دینی، در عین هم پوشی و تأکید نتایج یکدیگر، در مجموع، معین کنندة نقش ایشان در تربیت دینی است. نقش نخبگان دینی در تربیت دینی، گرچه در تصور اولیه، بیشتر در حیطة شناختی نمود دارد، اما اعم از هر سه حیطة شناختی، گرایشی و رفتاری بوده است. ایشان در تمامی مراحل فرایند عملی تربیت دینی، به دلیل کارکرد اجتماعی الگو بودن، نقش آفرین بوده و با داشتن جایگاهی ممتاز در میان عوامل تربیت دینی، حتی نسبت به ایشان نیز دارای وظیفه هستند و نقش رهبری جریان تربیت دینی ایفا می کنند.