سه دهه از طرح اندیشة «تأسیس رشته تعلیم و تربیت اسلامی به منزله رشتة علمی و دانشگاهی» می گذرد و در راستای تحقق آن، مراکز آموزشی و پژوهشی متعددی در این مدت تأسیس شده است. این پژوهش درصدد است با ترسیم تفصیلی اهداف این طرح، میزان توفیق مراکز آموزشی و پژوهشی را در دست یابی به اهداف ترسیم شده، مطالعه کند و موانع موجود بر سر راه تحقق اهداف مذکور را نشان دهد. برای پاسخ به پرسش های تحقیق از روشِ تحقیقِ پیمایشی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که اولاً، دستاوردهای این جریان گر چه فی نفسه چشمگیر است و به عنوان مثال به حوزه فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی یا مباحث تاریخی – تربیتی یا فقه التربیه هویت بخشی شده است، اما با در نظر گرفتن اهداف ترسیم شده، هنوز در ابتدای راه است و وضعیت شاخص های انسانی، ساختاری و عملکردی متناسب با اهداف ترسیم شده شکل نگرفته و در نتیجه سطح کمی و کیفی دانش تولید شده در بسیاری از زیر شاخه های دانش تربیتی، حاکی از شکاف علمی جدی میان وضعیت موجود و مطلوب است. ثانیاً، موانع مختلفی مانند موانع زیست بوم شناختی، روش شناختی، سیاسی روند مطالعات تربیتی را کند کرده، اما در بین آنها یک مانع مهم تر وجود دارد که ریشه و بنیان شکل گیری موانع دیگر است و آن فقدان مبانی نظری لازم برای ترسیم نقشه جامع علمی جهت تحقق اهداف پیش گفته است.