یکی از مسائلی که از دیرباز آدمیان را به تأمّل فراخوانده، مسئلة جبر و اختیار است. پرسش اساسی در این بحث آن است که آیا انسان، دست کم در برخی اعمال خود، مختار است یا آنکه مجبور است و هیچ اختیاری ندارد؟ همچنین دلالت های تربیتی آن کدام است؟ به گواهی تاریخ، آزادی یکی از خواسته های همیشگی بشر بوده است. مردم در سراسر جهان فریاد آزادی سر داده اند و اقبال آنها به سوی جوامع دارای آزادی بیشتر است. ما طالب آزادی هستیم؛ زیرا امکان برآورده کردن هرچه بیشتر تمایلات و خواست های ما را مهیّا می کند. یک انسان آزاد می تواند هر گونه که دوست دارد، زندگی کند، به هر کجا که می خواهد برود، به هر نحوی که دلش خواست، فکر کند و انتخاب نماید. مسئلة جبر و اختیار یکی از مواردی است که در فلسفه، کلام، اخلاق و... بدان پرداخته شده، امّا نه با نگاه تربیتی. در این پژوهش، تلاش شده تا جبر و اختیار از دیدگاه اسلام و قرآن بررسی شود و آنگاه دلالت های تربیتی متناسب با آن ارائه گردد. در پایان نیز پس از تجزیه و تحلیل کیفی اطّلاعات، بدین نتیجه می رسیم که یکی از دلالت های مهمّ مستخرج از این موضوع، اصل مسئولیّت پذیری انسان است که بر سایر امور تربیتی تأثیرگذار می باشد.