فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
مبانی اعلامیه حقوق بشر در ترازوی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
منشور جهانی حقوق بشر که به انگیزه حاکمیت عدالت و صلح جهانی تدوین شده و در ایجاد صلح و امنیت نیز کارایی داشته، بر پایه مبانی و مبادی خاصی استوار است. در این میان مدافعان و موافقان آن، به جای بررسی و ارزیابی این مبانی، تنها با تکیه بر انگیزه و کارایی که داشته پذیرش آن را بایسته می دانند. اما این همه دلیل بر بر حقانیت و درستی آن به عنوان یک فکر و اندیشه نمی تواند باشد. نویسنده با تأمل در این مبانی و پیش فرض ها، به ارزیابی نقاط مشترک و افتراق آن با دیدگاه قرآن می پردازد. در آغاز، مبانی یاد شده را به چهار قسم تقسیم می کند که از قرار زیرند: 1- دیدگاه های انسان شناختی: کرامت ذاتی انسان که از موجودیت او برخاسته، و استقلال و اصالت انسان، فارغ از ربوبیت و مالکیت خداوند نسبت به او (به شهادت بندهای موجود در اعلامیه و مجادلات صورت گرفته در روند تدوین آن). 2- دیدگاه های هستی شناختی: سامان بخشی به زندگی دنیوی به عنوان هدف اصلی، جدا انگاری دنیا از آخرت و باور نداشتن به نقش زندگی دنیوی در سرنوشت و سعادت اخروی. 3- دیدگاه حقوق شناختی: پذیرش حقوق طبیعی و تأکید بر تساوی و نفی هرگونه تفاوت و تمایز. 4- دیدگاه معرفت شناختی: توانمندی عقل بشری در کشف و درک نتایج و لوازم حقوق، به عنوان داور قطعی و نهایی. نویسنده چنین نتیجه می گیرد که این مبانی نه یکسره از نظر قرآن مردود است و نه یکجا قبول. سپس هر یک را جداگانه بر قرآن عرضه می کند و دیدگاه های قرآن را چنین بر می شمارد: کرامت انسان برخاسته از وجود انسانی او نیست، بلکه به دلیل انسانیت وی است به عنوان استعداغدی بالقوه که گاه در او فعلیت می یابد و گاه می میرد. قرآن، دنیا و آخرت را دو بخش از یک واقعیت می داند که پیوندی تنگاتنگ دارند. چنان که تعریف حقوق طبیعی در قرآن با تعریف طراحان حقوق بشر متفاوت است. توانمندی عقل، تنها در شناخت مصالح و مفاسد زندگی دنیوی پذیرفته است. اما به طور کلی پذیرفته نیست. روح تفاوت حقوق بشر جهانی با حقوق بشر دینی در نگاه متفاوت آن دو به انسان، نهفته است.
شعری و شرحی:اشتهای مقدس
منبع:
بشارت ۱۳۸۲ شماره ۳۸
دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره نهاد انسان در قرآن (تفسیر آیة فطرت)
حوزه های تخصصی:
ازنظر آیت الله جوادی آملی، انسان متوجه کمال و جمیل مطلق است. این حالت بنی نوع انسان است که خدای تبارک و تعالی جبلی انسان را بر آن مفطور کرد. فطرت انسانی بر کمالات نورانی مخمور است که باارزش ترین سرمایه وجودی اوست و هیچ مخلوقی از آن بهره ندارد؛ ازاین رو، انسان همچون چشمه ای جوشان است که می تواند جوی هایی را سیراب کند. خدای سبحان براساس ارزش وجودی انسان به او امر فرمود که قعود و قیام خویش را متوجه دین قیّم کند تا قوام یابد و توجه خود را سوی دین حنیف کند تا همواره در صراط مستقیم حق بماند. هرچند آیه ابتدا با فعل امر مفرد آمده؛ اما از فعل بعدی که جمع است، تعمیم ثابت می شود.
از فرمان خدا دو نکته به دست می آید: 1) این توجه باید همراه با معرفت باشد؛ 2) قوام امت مرهون توجه آنان به دین قیم است. فطرت انسان و دین الهی هیچ تهافتی ندارند، بلکه سنخ واحدی دارند.
خلاقیت علامه در تفسیر قرآن به قرآن به کمک روایات مأثور از معصومین(علیهم السلام) در تبیین این آیات تجلی می کند که ایشان بین فطرت پاک و غیرمشوب به باطل با دین حنیف هیچ تنافری نمی بیند و معتقد است شهادت اولیه انسان همان ندای درونی فطرت است؛ بدین ترتیب، بین آیه ذر و آیه فطرت ارتباط برقرار می کند؛ درحالی که بسیاری از مفسران در این کار موفق نبوده اند. در این پژوهش، افزون بر اشاره به نکات بدیع درباره فطرت، اثبات می کنیم دیدگاه استاد شباهت آشکاری با اندیشه علامه دارد و نظر برخی مفسران، مانند فخر رازی را برنمی تابد.
انسان و دین
فضه در قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۸۴ شماره ۴۹
حوزه های تخصصی:
بهار قرآن
منبع:
بشارت ۱۳۷۶ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
قرآن زیر ساخت تمدن اسلامی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: زیرساخت ها و پیشینه های فکری فرهنگی و عقیدتی هر جامعه ای زمینه ساز پیدایش تمدن در بین آنان است. هرچند در پیدایش تمدن عوامل گوناگونی دخیل هستند که هر کدام به نوبه خود نقشی را کم یا زیاد در آن ایفا می کنند، ولی در این میان مؤلفه های علمی و فرهنگی از جایگاه والایی برخوردار است. بررسی ویژگی های تمدن های مختلف از دیرباز در بین اقوام گوناگون، بیانگر نوعی تحول اجتماعی فرهنگی است که با توسعه دانش و گسترش حیطه های علمی در آن جوامع رابطه مستقیم دارد. هر جا شاهد تمدنی هستیم، تولید علمی، ابداع، ابتکار، بینش پسندیده، خوش فکری و اندیشه های ناب و تابناک بر ستیغ آن خودنمایی می کند. بر همین اساس و مبتنی بر همین بینش، وارسی و بررسی منابع دینی، به ویژه قرآن کریم به عنوان منبعی سرشار از معارف وحیانی که حاوی آموزه های بینشی، اندیشه ای و علمی در حوزه ها و ساحت های گوناگون حیات بشری است، برای بازیابی و تعیین جایگاه و نقش آن در فرایند و برایند تمدن سازی امری لازم به نظر می رسد. در حقیقت فرایند اصلی در این مجال این است که: در ساختار تمدن نوین اسلامی، قرآن به عنوان غنی ترین کتاب مولد فرهنگ و تمدن، از چه نقش و جایگاهی برخوردار است؟ در پاسخی اجمالی به این فرایند به نظر می رسد نقش قرآن در فرایند تمدن سازی نوین اسلامی، نقشی زیرساختی و زیربنایی است، چنان که شکوفایی علمی مسلمانان در گذشته و پیدایش تمدن مشعشع اسلامی در قرون پیشین ، که جهان علم و اندیشه را تحت نفوذ و سیطره خود قرار داد، برگرفته از آموزه ها و هدایت های قرآن کریم بوده است. با همین پیش فرض در این مجال به شناسایی آیاتی از قرآن اهتمام شده است که زمینه ساز پیشرفت علمی و فرهنگی مسلمانان شده و منجر به پیدایش تمدنی گردیده که نظیر آن در تاریخ تکرار نشده و تمدن کنونی غرب نیز گرته برداری ناقصی از آن بوده است. روشن است که شناخت این آیات و بهره برداری درست از آنها کمک شایانی در مهندسی و طراحی تمدن نوین اسلامی خواهد داشت.
نقش ورع در مدیریت
بیناونابینا
منبع:
بشارت ۱۳۸۰ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
سلام گفتمان بهشتیان
منبع:
بشارت ۱۳۸۴ شماره ۴۸
شبه شناسی تحریف قرآن از دیدگاه خاورشناسان
حوزه های تخصصی:
بی شک نظریه وحیانی بودن قرآن و نگارش آن به وسیله کاتبان وحی و مصونیت آن از تحریف، مورد تأیید عالمان و دانشمندان شیعه و سنی است. اما خاورشناسان با انگیزه های گوناگون در قرآن مطالعاتی انجام داده و بعضی نظریه تحریف قرآن را پذیرفته و گفته اند که قرآن پس از رحلت پیامبر(ص) دستخوش تحریف شد.
عده ای مانند گلدزیهر(Goldziher) مجاری و بول(Buhl) انگلیسی، شیعه را به تحریف قرآن متهم کرده اند و می گویند شیعه بر این اعتقاد است که آیاتی در فضایل اهل بیت علیهم السلام در قرآن موجود بوده است و در زمان جمع آ وری قرآن در مصحف عثمانی آن را حذف کرده اند.
گروهی دیگر کیفیت جمع قرآن را به گونه ای مطرح می کنند که قرآن در این جمع ، افزایش و یا کاهش یافته است. «اتان کلبرگ»(Etan، Kohlberg) با استناد به نوشته های بعضی از بزرگان شیعه مانند علی بن ابراهیم قمی، فرات کوفی، میرزاحسین نوری و... نظریه تحریف قرآن را مطرح کرده است.
این نوشته خاستگاه و انگیزه طرح نظریه تحریف قرآن به وسیله خاورشناسان را آسیب شناسی کرده و اشکالات آنها را پاسخ می دهد.
بازخوانی مفاهیم «زوج» و «زوجیت» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«زوج» و «زوجیت» از مفاهیم مهم قرآنی اند که فهم دقیق و صحیح آن ها در جهان بینی و نوع نگرش انسان به هستی و درک جایگاه خویش در طرح هوشمندانه خلقت بسیار مؤثر است.شناخت عوامل تأثیرگذار در نظام آفرینش، درک فلسفه ازدواج، داشتن دیدگاهی جنسیتی یا غیرجنسیتی درباره آغاز خلقت (آدم و زوجش) و سنجش میزان ضرورت وجود عنصر جنسیت در سرای واپسین (بهشتیان و دوزخیان) به چگونگی فهم این مفهوم بستگی تام دارد. واژه «زوج» به معنای جفت در مقابل طاق و تک، در وضع اولیه اش، به معنای قرین، همراه و همنشین است.در تعریف لغوی به دو موجودی که در کنار یکدیگر قرار گیرند و بر اساس برنامه ای معین، هدفی مخصوص داشته باشند، زوج گفته می شود.به این معنا«زوجیت» نوعی رابطه میان دو چیز است، به گونه ای که وجود یکی بدون دیگری موجب اختلال در کارکرد اصلی و مورد انتظار است.بررسی موارد کاربرد «زوج» در قرآن، حاکی از این است که این واژه تنها با وجود قرینه لفظی یا مقامی می تواند بر جنسیت مذکر یا مؤنث دلالت کند. این مقاله بر آن است که ضمن استقصای وجوه و مصداق های زوج از قرآن، روابط میان واژه های «زوج»، «إمرأه» و «بعل» را واکاود و سپس مشخصه های «زوجیت» را از منظر قرآن استخراج کند.در پایان، ضرورت وجود عنصر جنسیت در بهشت نخست و نیز در بهشت آخرت کاوش شده است.
معرفی آثار و فعالیتهای قرآنی
حوزه های تخصصی:
جایگاه آموزش قرآن در درس جدید تلفیقی قرآن و دینی در پایه اول متوسطه (کتاب دین و زندگی 1)
حوزه های تخصصی:
قرآن و آسیب شناسی ماهوی فرهنگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار، آسیب های ماهوی فرهنگ دینی را به بررسی نشسته است. وجه تمایز جوامع انسانی و حیوانی، شاخصة فرهنگی جوامع انسانی و نیز برشماری رویکردهای کلی در چیستی فرهنگ و تقسیم گونه های فرهنگ به مادی و معنوی و تأثیر و پیشین هریک از انواع دوگانة فرهنگ مادی و معنوی بر دیگری، موضوعات درآمدی بحث را صورت داده است. مفهوم آسیب و آسیب فرهنگی و تقسیم آن به دو شاخة آسیب های بیرونی و درونی، و تبیین شرایط و پیش فرض های لازم در موضوع امکان سنجی آسیب های ماهوی فرهنگ دینی، بخش نخست از مباحث اصلی نوشتار است. پژوهنده در بخش دوم بحث، شش نوع آسیب ماهوی برای فرهنگ دینی بر شمرده است که عبارتند از: سست باوری به مبانی فرهنگ، تغییر نقش عناصر فرهنگی، با سه زیرعنوان خداانگاری انسان، خرافه پرستی و لهوگرایی، ستیز فرهنگی، گسست فرهنگی، ناسازگاری سامانه های نظام فکری و تحول فرهنگی. در بخش پایانی، نویسنده به راهبرد پیشگیرانه از آسیب فرهنگی پرداخته و همخوانی باورها با مواضع کنشگرهای اجتماعی را مهم ترین راهبرد پیشگیرانه از آسیب پذیری ماهوی فرهنگ دینی شناخته است.
نقد و بررسی «سلسله مراتبی بودن نیازهای انسان در نظریه مازلو» با رویکردی بر آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
نظریه «انگیزه های انسانی» مازلو یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین نظریات روان شناسی از زمان پیدایش آن بوده است. در این نظریه، نیازهای اساسی انسان به ترتیب اهمیت در قالب یک هرم گنجانده شده است و بر اساس آن، نخست می بایست نیازهای اولیه ای همچون نیازهای فیزیولوژیک، نیاز ایمنی و ... برآورده شوند تا بتوان به بالاترین سطح نیازها یعنی نیاز خودشکوفایی و تعالی متوجه گردید. به این ترتیب، یک نظم ناگزیر و سلسله مراتب معین بر نحوه تأمین نیازها حکم فرماست. پژوهش حاضر اصل «سلسله مراتبی بودن نیازهای انسان» را در نظریه مازلو از دیدگاه مکتب حیات بخش اسلام و بر اساس آیات قرآن کریم و با روش تحقیق کیفی تحلیل محتوا با رویکرد قیاسی، نقد و بررسی کرده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به منظور دستیابی به خودشکوفایی و تعالی مورد نظر قرآن، تأمین مرحله به مرحله نیازها ضرورتی ندارد و حتی در برخی موارد لازم است که انسان با اختیار خود از برخی یا همه نیازها به یکباره چشم بپوشد. ازجمله موارد نقض قرآن بر این اصل، می توان به روزه داری، پرهیز از ریا، شهادت طلبی و آزمایش الهی اشاره کرد.