مقالات
حوزه های تخصصی:
قرآن با نگاهی تطبیقی در راستای یاری حق در برابر باطل، جلوه های باطل را در تمام زمانها به نقد می نیشند. بر این اساس بایستی تجربه بشری در رابطه با حق و هدف حقوق را به مطالعه گرفت. حقوق در اندیشه بشری و غربی نگاه به فرجام زندگی انسان دارد و آخرت باوری را مد نظر قرار نمی دهد، چنان که برای خدا و اخلاق نیز نقشی قائل نیست. در تفکر بشری، عدالت یکی از اهداف حقوق بشر است و این هدف در این اواخر بیشتر به یک دفاع از فرد و آزادی او همت می گمارد. حقوق اجتماعی که نقطه مقابل حقوق فردی است به خیر عمومی و حقوق دولت به عنوان اهداف حقوق می اندیشد. حقوق در قرآن، تأمین عدالت را مهم می داند، در عین حال با توجه به وجود ترکیبی انسان (روح و جسم)، حقیقت دنیاباوری و آخرت نگری و مصالح فرد و جامعه، رابطه انسان با خدا، رابطه انسان با خودش و رابطه انسان با انسان را محورهای حقوق می شناسد که هر کدام هدفی را دنبال می کند، تحقق هدف در حوزه رابطه انسان با خود و رابطه انسان انسان با خدا، با هدف حقوق در حوزه رابطه انسان با انسان زمینه پیدا می کند. بر این مبنا حقوق در قرآن ماهیت جامعه گرایانه پیدا می کند که نماد عینی آن همانا دوری از ظلم، تعاون، گذشت، دفاع از مظلوم و حمایت از دین خواهد بود. این اهداف وسیله ای است برای دستیابی به تقوا و رستگاری دنیوی و اخروی که با رشد همه جانبه انسان و خداگونگی وی در آمیخته است.
منابع حقوق در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار که با هدف مقایسه میان منابع حقوق اسلامی و حقوق موضوعه و امکان مستند سازی منابع حقوق موضوعه بر آیات قرآن شکل گرفته است، شامل دو بخش است: در بخش نخست، منابع حقوق اسلامی و مستندات قرآنی حجیت آنها مورد بحث قرار گرفته است. در این بخش، تمامی منابع معتبر در نگاه شیعه و اهل سنت با نگاهی گذرا به اختلاف این دو مشرب، مورد توجه قرار گرفته است که عبارتند از: کتاب، سنت، عقل، اجماع، قیاس، استحسان، مصالح مرسله، سد ذرایع و فتح ذرایع. در بخش دوم، از منابع حقوق موضوعه و همانندی ها و تفاوتهای آنها با منابع حقوق اسلامی و امکان مستند سازی آنها به آیات قران بحث شده است. قانون رویه قضایی، دکترین قضایی، عرف و قانون طبیعی از منابع حقوق موضوعه معرفی شده اند. از این جمله، قانون، در صورتی از منابع حقوق اسلامی به شمار می آید که بر گرفته از منابع حقوق اسلامی باشد. رویه قضایی نیز، یا تفسیر کتاب و سنت است، و یا شهرت و عرف. و در هر صورت می توان از مستندات حجیت کتاب و سنت و شهرت و عرف برای حجیت رویه قضایی بهره برد. دکترین قضایی همان اجماع است و مستندات حجیت آن می تواند ادله حجیت اجماع باشد. و اما عرف، در صورتی که منبع مستقل باشد می توان از آیات قرآن برای حجیت آن سود برد و اگر منبعی غیر مستقل باشد می توان برخی از اقسام آن را حجت دانست. قانون طبیعی نیز در حوزه استنادات قرآنی می باشد.
قرآن و منابع حقوق(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این نوشتار، نخست به تعریف حقوق پرداخته و چنین نتیجه گرفته که عنصر الزام در قواعد حقوقی وجود دارد. سپس به تعریف الزام پرداخته و دو دیدگاه را در زمینه آورده است که یکی الزام را ضمانت اجرا و دیگری تکلیف می داند، پس از نقد دیدگاه نخست و پذیرش دیدگاه دوم با اندکی اصلاح، به نظریات مطرح در باب خاستگاه الزام می پردازد و در این زمینه از چهار نظریه سخن می گوید: 1- نظریه پوزیتیویستی که خاستگاه و منشا الزام را دولت می داند. این دیدگاه پذیرفته نیست، زیرا بر پیش فرضی نادرست در مفهوم الزام استوار است. 2- دیدگاهی که منشأ الزام را عقل می داند. نویسنده با تفکیک و تقسیم این دیداه به دو رویکرد عقل معطوف به عدالت و عقل معطوف به مصلحت، به مجموع مکاتب تاریخی، حقوق فطری و دیگر دیدگاه های پوزیتیویستی اشاره می کند و در آخر این دیدگاه را به دلیل نادیده گرفتن محدودیت عقل بشر قابل نقد می شمارد. 3- نظریه وجدان، که قابل ارجاع به عقل معطوف به عدالت است و نظریه ای جدید نخواهد بود. 4- نظریه وحی الهی، که با تحلیل آیات قرآن قابل تأیید است. اما با توجه بدین نکته که منشأ بودن وحی، جنبه طریقی دارد، نه موضوعی. بنابراین عقل نیز می تواند به جعل قواعد الزامی بپردازد، اما در صورت تعارض قواعد عقلانی و وحیانی، وحی معیار است، زیرا نه محدودیت عقل را دارد و نه محکوم غرائز و نفسانیات است.
ویژگی های قواعد حقوق وضعی و اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های قواعد حقوق وضعی و اسلامی، یکی از مباحث مهم فلسفه حقوق است که از قواعد اخلاقی و عرفی و ... جداست. مهم ترین ویژگی های قواعد حقوقی در این نوشتار عبارتند از: 1- عمومیت و دوام 2- الزام آوری 3- برخورداری از ضمانت اجرا 4- مخاطب ساختن افراد اجتماع قواعد حقوق اسلامی همانند قواعد حقوق وضعی همه افراد را در همه زمان ها را می گیرد و همگان را در زندگی اجتماعی ملزم می سازد، هر چند در خاستگاه الزام میان این دو دسته قواعد تفاوتهایی هست. چنان که هر دو دسته ضمانت اجرا نیز دارند، مثلا ضمانت اجرا در حق حیات با تشریع قصاص و دیه تأمین شده و گاهی ضمانت اجرا، قانون مدنی است. قواعد حقوق اسلام شامل کسانی است که شخصیت حقوق داشته به شکل اجتماعی زیست می کنن. نتیجه اینکه قواعد حقوقی اسلام و حقوق وضعی همانندی ها و تفاوت هایی دارند، که مهم ترین تفاوت ها در خاستگاه این قواعد و نیز نظر به رفتار یا نیت افراد در رفتارهای اجتماعی دیده می شود، که قواعد حقوق اسلامی به هر دو نظر دارد و حقوق وضعی تنها به رفتار.
ارتداد و آزادی عقیده از نگاه قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نویسنده در راستای بررسی ناسازگاری حد ارتداد در اسلام با حق آزادی عقیده، نخست «حق بودن آزادی عقیده» را توضیح داده از میان سه معنای ارائه شده تنها تعریف «کیفر دنیوی نداشتن» را پذیرفتنی می شمارد. در ادامه با تعریف ارتداد، دو نظریه لزوم قتل مرتد و عدم آن را مطرح کرده بر این باور است که روایات، نظریه نخست را تأیید می کند، و قرآن نظریه دوم را، که در این میان طرفداران کیفر قتل، آیات را توجیه می کنند و مخالفان آن، روایات را در این راستا تفسیر برای روایات و دو تفسیر برای آیات مربوطه ارائه شده است که در مقام مقایسه دلایل و توجیهات دو دیدگاه، طرفداران قتل مرتد، هم در استدلال به روایات و هم در توجیه آیات ناموفق می نمایند. اما مخالفان قتل مرتد در توجیه روایات چندان موفق به نظر نمی رسند. از این رو تفسیر دیگری از روایات ارائه می شود و آن اینکه حکم قتل مرتد در روایات، قیدی ارتکازی دارد که «وضوح اسلام» باشد. این تفسیر همراه با قرائن و شواهدی ادعا شده است. نویسنده در پایان نتیجه می گیرد که هر گاه وضوح اسلام به جهت شبهه افکنی یا ضعف توان فکری شخص برای او از میان رفته باشد و مرتد گردد محکوم به قتل نخواهد بود.
امنیت فردی در نظام حقوقی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار از میان صورتهای گوناگون امنیت، امنیت فردی را به بحث گرفته و شامل محورهای زیر است: الف. امنیت به عنوان یک نیاز، در این بحث، امنیت با استناد به سخنان روانشناسان، قراردادهای بین المللی و آیات قرآن، به عنوان یک نیاز معرفی شده است. ب . اقسام امنیت: 1- امنیت اخروی که در نگاه قرآن ویژه پیروان هدایت های الهی که ایمان به خدا و معاد داشته و اهل احسان و انفاق هستند خواهد بود. 2- امنیت دنیوی، این قسم، یک نیاز عمومی است و متولی آن دولت است. انواع امنیت دنیوی شامل امنیت جان، عقیده، بیان، آبرو و مال انسانهاست. که در هر قسم به آیات و سنت و سیره معصومان(ع) استناد شده است. آیاتی که بیانگر احکام جزایی یا در راستای تأمین سلامتی مردم یا در جهت بیان خوردنی های حلال و حرام است همگی تأمین کننده امنیت جانی است. آیاتی که به نکوهش تقلید و لزوم بهره گیری از عقل پرداخته عقل را امری درونی و اختلاف عقیده را خواست خدا و پیامبران را تنها مبلغ و منذر می شمارد و به صلح فرا می خواند مستند امنیت عقیده است. خویشتن داری پیامبر و امامان (ع) در برابر نظریه پردازی مخالفان، دلیل... امنیت بیان است. ایات نهی از تجسس و غیبت و تهمت و قدف و زنا و امنیت آبرو را بیان می کند و سرانجام آیات حد سرقت و حرمت خیانت، نشانگر امنیت مالی است.
تأملی در «نقدی بر قرآن و پلورالیزم»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مقوله پلورالیزم یا تکثرگرایی دینی که درچند دهه اخیر در غرب و ایران مطرح شده و برخی روشنفکران مسلمان نیز در صدد اثبات آن بوده اند در کتاب «قرآن و پلورالیزم» اثر آقای محمد حسن قدردان قراملکی مورد نقد قرار گرفته بود. در مقاله ای که در شماره های 32 و 33 این فصلنامه طی دو بخش درج شده بود، مستندات قرآنی ابطال پلورالیزم که از سوی نویسنده بدانها استدلال شده بود مورد نقد قرار گرفته بود. اینک در این نوشتار یا نقدنقد، مؤلف کتاب مزبور، نقدهای نوشتار یاد شده را پاسخ گفته و بر این اصرار ورزیده که آیاتی که در کتاب خود بدانها استدلال کرده بود، بنابر تفسیر بایسته و پذیرفته ای که برای آنها مطرح است، با تکثرگرایی دینی و هم سخنی اسلام و متون اهل کتاب ناسازگار است. در این راستا سیزده دلیل قرآنی این موضوع مورد بازبینی و بررسی قرار گرفته است.
سبک علامه طباطبایی در نقد آراء مفسران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار به بررسی گونه های مختلف نقد آراء تفسیری دیگر مفسران در تفسیر المیزان پرداخته است. نقدهای المیزان بر دیگران در دو دسته قابل بررسی است: 1- نقدهایی که در ارتباط با قرآن و سنت هستند. 2- نقدهای مربوط به ابزار و مقدمات تفسیر. در دسته نخست، اشکالاتی چونان ناسازگاری با ظاهر آیات، سیاق آیه، صدر و ذیل آیه، اسلوب قرآن، اسلوب عربی و ... مطرح شده است. در دسته دوم، مواردی چون: بهره جویی از قواعد نحوی، تاریخ، شناخت مکی و مدنی، مطلق انگاری علوم تجربی، مغایرت با ضرورت دین و اصول عقلایی به عنوان نقدهای ایشان بر مفسران مطرح شده و در هر مورد نمونههایی ارائه شده است.
همسان سازی تفسیر قرآن و متون بشری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در راستای همسان سازی تفسیر قرآن و متون بشری، دیدگاه های متفاوت درباره فهم پذیری قرآن را ارائه می کند: دیدگاه نخست، نظریه کسانی است که فهم پذیری قرآن را باور ندارند. دیدگاه دوم، باور کسانی است که فهم پذیری قرآن را پذیرفته، اما ویژه پیامبر و معصومان (ع) می دانند. در نگاه نویسنده، این دو دیدگاه نادرست و مستندات آنها ناتمام است. دیدگاه سوم، آیات قرآن را همانند متون بشری فهم پذیر می خواند و انحصارگرایی در تفسیر آیات را نادرست می داند. مستندات این نظریه عبارتند از: 1- توصیفات قرآن از خود؛ 2- آیات تدبر؛ 3- روایات عرضه احادیث بر قرآن؛ 4- روایت توصیه کننده به بهره وری از آیات؛ 5- روایات ارائه کننده روش فهم قرآن؛ 6- فلسفه نزول قرآن؛ 7- تنش های موجود در عرصه تفسیر؛ 8- اشتراک زبانی؛ 9- حکمت خداوند؛ 10ـ ناسازگاری فهم ناپذیری قرآن با فصاحت و بلاغت قرآن مفسرانی که قرآن را فهم ناپذیر می دانند در همسان سازی قرآن با متون بشری با یکدیگر اختلاف دارند، کسانی چونان ابن خلدون آن را پذیرفته و گروهی چون دکتر ذهبی نپذیرفته اند. به نظر می رسد کسانی همچون علامه طباطبایی و آیت الله خویی را می توان از جمله کسانی دانست که همسانی را می پذیرند، چنان که می توان از همسانی یاد شده دفاع کرد و ازتفاوتها در فهم متون گوناگون چشم پوشید.
زبان قرآن؛ تعهد برانگیزی در متن واقع گویی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در پی بررسی این نکته است که آیا زبان قرآن، درجملات و گزاره های گوناگونی که آورده، زبان بیان عالم واقع است. یا آن که ارتباطی با واقع ها و هست ها ندارد. و تنها قصد تحریک احساسات را دارد و در نتیجه نمی توان از آن بایدها را نتیجه گرفت. یا آن که قصد توصیف و گرایش واقع و تحریک و انگیزش را توأمان دارد. در بررسی این نکته نخست انواع جملات قرآنی و توصیفاتی را که قرآن از خود دارد ارائه کرده و از آنها نتیجه گرفته که در همه گزاره های قرآن بیان واقع و دعوت به دگرگونی و تعالی همراه با هم مقصود و مورد نظر بوده و این به دلیل آن است که میان فعل و نتیجه آن، ارتباط علی و معلولی برقرار است که در نتیجه از درون بیان واقع ها پیام ها پدید می آیند. نویسنده در جهت اثبات این مدعا نمونه های چندی از آیات بیانگر موضوعاتی چون: توحید، توصیف قرآن، سنت های الهی، کیهان شناسی، تحریم ربا، حوادث رستاخیز، تجسم اعمال و گواهی اعضا و جوارح را شاهد می آورد. و در ادامه مقاله، عصری نگری و واقع زدایی (انکار واقعی بودن) را که برخی بردان باور دارند نادرست می داند، که به نابودی متن و اساس دین می انجامد نه آنکه اجتهاد و روش نقد علمی به شمار آید.
قرآن و واژگان بیگانه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار این پرسش مطرح شده است که آیا در قرآن واژه های دخیل (وارداتی از زبان های دیگر غیر عربی) نیز به کار رفته یا همه واژگان آن عربی ناب است، و اینکه در صورت مثبت بودن این پاسخ، آیا این کاستی در قرآن نخواهد بود؟ نویسنده با پذیرش راه یابی واژگان غیر عربی به قرآن و نقد ادله مخالفان آن و نیز پاسخ شبهه کاستی قرآن به دلیل یاد شده به معرفی و گزارش کتاب شناسانه کتاب «واژه های دخیل» اثر «سرآرتور جفری» پرداخته و ضمن شرح حالی از نویسنده آن، تلاش های وی را در راستای قرآن پژوهی به بررسی نشسته است. و در ادامه ضمن گزراشی در محتوای کتاب، فهرستی از پژوهشهای دیگری که در زمینه رهیافت واژه های دخیل در قرآن انجام شده ارائه داده است که شامل 23 مورد می گردد.
مبانی اعلامیه حقوق بشر در ترازوی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
منشور جهانی حقوق بشر که به انگیزه حاکمیت عدالت و صلح جهانی تدوین شده و در ایجاد صلح و امنیت نیز کارایی داشته، بر پایه مبانی و مبادی خاصی استوار است. در این میان مدافعان و موافقان آن، به جای بررسی و ارزیابی این مبانی، تنها با تکیه بر انگیزه و کارایی که داشته پذیرش آن را بایسته می دانند. اما این همه دلیل بر بر حقانیت و درستی آن به عنوان یک فکر و اندیشه نمی تواند باشد. نویسنده با تأمل در این مبانی و پیش فرض ها، به ارزیابی نقاط مشترک و افتراق آن با دیدگاه قرآن می پردازد. در آغاز، مبانی یاد شده را به چهار قسم تقسیم می کند که از قرار زیرند: 1- دیدگاه های انسان شناختی: کرامت ذاتی انسان که از موجودیت او برخاسته، و استقلال و اصالت انسان، فارغ از ربوبیت و مالکیت خداوند نسبت به او (به شهادت بندهای موجود در اعلامیه و مجادلات صورت گرفته در روند تدوین آن). 2- دیدگاه های هستی شناختی: سامان بخشی به زندگی دنیوی به عنوان هدف اصلی، جدا انگاری دنیا از آخرت و باور نداشتن به نقش زندگی دنیوی در سرنوشت و سعادت اخروی. 3- دیدگاه حقوق شناختی: پذیرش حقوق طبیعی و تأکید بر تساوی و نفی هرگونه تفاوت و تمایز. 4- دیدگاه معرفت شناختی: توانمندی عقل بشری در کشف و درک نتایج و لوازم حقوق، به عنوان داور قطعی و نهایی. نویسنده چنین نتیجه می گیرد که این مبانی نه یکسره از نظر قرآن مردود است و نه یکجا قبول. سپس هر یک را جداگانه بر قرآن عرضه می کند و دیدگاه های قرآن را چنین بر می شمارد: کرامت انسان برخاسته از وجود انسانی او نیست، بلکه به دلیل انسانیت وی است به عنوان استعداغدی بالقوه که گاه در او فعلیت می یابد و گاه می میرد. قرآن، دنیا و آخرت را دو بخش از یک واقعیت می داند که پیوندی تنگاتنگ دارند. چنان که تعریف حقوق طبیعی در قرآن با تعریف طراحان حقوق بشر متفاوت است. توانمندی عقل، تنها در شناخت مصالح و مفاسد زندگی دنیوی پذیرفته است. اما به طور کلی پذیرفته نیست. روح تفاوت حقوق بشر جهانی با حقوق بشر دینی در نگاه متفاوت آن دو به انسان، نهفته است.