آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

زبان،عضو کوچکی از اعضای بدن انسان است.یکی از کارهای آن بیان اسرار درون است.آن چه را در نهان داریم، با زبان ابراز و بیان می‌کنیم، تا آن جا که گفته‌اند:
تا مرد سخن نگـفته باشـد عیب و هنرش نهفته باشد1
زبان می‌تواند: کینه‌ها، بدخواهی‌ها، کدورت‌ها و خصلت‌های زشتی را که در نهان آدمی نهفته است با کلماتی بیان کند که موجب ناراحتی و گرفتاری‌های خود انسان و سبب آزردگی دیگران را فراهم کند و نیز فتنه‌ها و آشوب‌ها و تیره بختی‌ها به وجود آورد.بدین جهت، پیامبر اسلام (ص) فرموده است:«بلاء الإنسان من اللّسان؛2بلا و گرفتاری انسان، از ناحیه زبان اوست.»
هم چنین آن حضرت فرموده:«فِتنَةُ اللّسان أشَّدُ مِن ضَربِ السَّیف؛فتنه و آشوب آفرینی زبان، از ضربه شمشیر شدیدتر و خطرناک‌تر است.»3
امام علی (ع) هم فرموده:«المرءُ یعثِرُ بِرِجلِهِ فَیبریءُ وَ یعثِرُ بِلِسانِهِ فَیقطِعَ رأسُهُ؛انسان، با پای خود می‌لغزد و به زمین می‌خورد(و احیاناً پای او می‌شکند) امّا بهبودی می‌یابد، ولی به وسیله زبان خود می‌لغزد، امّا سر او قطع می‌شود و به باد فنا می‌رود!»4
به پای دار شنیدم، ز قیچی فولاد زبان سرخ، سر سبز می‌دهد بر باد
از سوی دیگر، اگر زبان از نیش زدن، دروغگویی، تهمت و ناسزاگویی مهار شود و بلکه با سخنان متین و سنجیده، دلسوزانه و خیر خواهانه و کلمات عاقلانه و مؤدبانه و محبّت آمیز سبب راهنمایی و ارشاد دیگران شود، غیر از این که آسایش و آرامش خود انسان را فراهم آورده، موجب جلب محبّت و نفوذ در قلب دیگران نیز می‌گردد.
رسول گرامی اسلام (ص) فرموده:«راحةُ الإنسان من حَبسِ اللّسان؛آسایش و راحتی انسان در حبس و مهار زبان است.»5
امام علی (ع) نیز فرموده است:«ما من شیءٍ أجلب لقلب الإنسان من اللّسان؛هیچ چیزی برای جلب و جذب قلب انسان‌ها، از زبان محبّت آمیز مؤثرتر نیست.»6
حضرت زین العابدین می‌فرماید:«زبان انسان در هر صبحگاه، به سراغ سایر اعضای بدن(چشم،گوش،دست و پا و…) می‌رود و از آنها احوال پرسی می‌کند، آنها جواب می‌دهند:حال ما خوب است،اگر تو ما را به حال خویش واگذاری، بعد اضافه می‌کنند:تو را به خدا، ما را به حال خود واگذار، زیرا ما به وسیله تو (اگر سکوت کنی) پاداش دریافت می‌داریم(و اگر ناروا بگویی) گرفتار و مجازات می‌شویم!»7
امام باقر (ع) زبان را کلید خیر و شر نامیده که شخص مؤمن وظیفه دارد، همانطور که طلا و نقره و جواهرات قیمتی خود را در صندوق می‌گذارد و حفظ می‌کند، زبان خویش را هم باید از لغزش و ناروا گویی حفظ نماید.8
زبان می‌تواند، با نارواگویی و ماجرا جویی،زندگی خویش و دیگران را آشفته و تلخ نماید و پریشانی و ناامنی فردی و اجتماعی به وجود آورد، همانطور که زبان محبّت آمیز و خیرآفرین می‌تواند، روح اعتماد و اطمینان، صلح و آرامش، مهر و محبّت و صفا و صمیمیت را تحکیم بخشد و در زندگی، طراوت و شادابی و زیبایی به وجود آورد که در برخی از خانواده‌ها، محفل‌ها،اداره‌ها و کانون‌های اجتماعی مشاهده می‌کنیم و لذت می‌بریم و آرزو می‌کنیم که ای کاش!همه زبان‌ها محبّت آمیز،آرامش بخش و صلح آفرین بودند و جامعه انسانی به چنین «مدینه فاضله‌ای» دست می‌یافت!
در بهشت که همه نعمت‌ها در اختیار بهشتیان است، از جمله نعمت‌های بزرگ الهی «ادب گفتاری» زبان پاک و سالم و سخنان دل نشین، لذّت بخش و صفا آفرین است که نماهایی از آن را مورد مطالعه دقیق قرار می‌دهیم:
سلام و درود
سلام، دعا و درود است و طبق احادیث فراوان اسلامی که از پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم نقل شده است، کسانی دارای این خصلت اخلاقی هستند که از طرفی از خوی تکبّر و غرور و بخل پیراسته و از طرف دیگر به روح معرفت و دانایی و تواضع و فروتنی آراسته باشند.9
اما در فضای انسانی و عطر آگین بهشت که جایگاه مؤمنان و صالحان و پاکان و شایستگان است و اثری از خصلت‌های زشت حسد و بخل و کینه و کدورت یافت نمی‌شود، ادبیات و گفتمان آنان هم، جز سلام و درود و دعا چیزی نیست و هیچ سخن ناروا و ناسزایی به گوش نمی‌رسد.
قرآن کریم، چنین فضای باصفا و لذّت بخشی را که از سه عنصر فیزیولوژیکی، معنوی و عنصر انسانی برای همگان (زنان و مردان و جوانان و کودکان) تشکیل می‌شود، این گونه ترسیم کرده است:
1. به هنگام ورود
یکی از نام‌های خدا سلام است10 خداوند، مؤمنان را به «دارالسّلام» بهشت دعوت می‌کند.11
و برخی از مؤمنان هم، در دنیا چنان پاکیزه و سالم زندگی کرده و با عبادت و اطاعت خدا و خدمت به خلق، به تعالی و تکامل انسانی رسیده‌اند که وقتی مرگ آنان فرا می‌رسد و باید قبض روح شوند و از این جهان به جهان دیگر منتقل شوند، به بیان قرآن، فرشتگان الهی بر آنان وارد می‌گردند و می‌گویند:«سلام بر شما، وارد بهشت شوید، به خاطر اعمال نیکی که انجام داده‌اید».(سوره نحل، ایه 32)
پس از ورود به بهشت هم، گاهی فرشتگان از هر دری به دیدن و احوال پرسی آنان می‌ایند و می‌گویند:«سلام عَلَیکُم بما صَبَرتُم، فَنعمَ عقبی الدّار؛سلام بر شما، به خاطر صبر و شکیبایی‌هایی که (در دنیا در برابر مصایب و خویشتن داری از گناه و آلودگی‌ها) داشته‌اید، اکنون چه پایان (نامه و سرنوشت) خوبی دارید و چه سرای جاویدانی نصیب شما شده است».(سوره رعد، ایه 24)
2. در غرفه‌های بلند
پاکان و نیکان، پس از ورود به بهشت، در غرفه‌ها و بالاخانه‌های زیبا که بر منظره‌های زیبا و چشم نواز و لذّت بخش اشراف دارد، ساکن می‌شوند که صحنه بسیار دل نشین و آرام بخشی را برای آنان فراهم می‌آورد و گویا در همین غرفه‌هاست که با «شراب طهور» که هیچ گونه مستی و بی‌هوشی ندارد، با احترام از آنان پذیرایی می‌شود.قرآن کریم،درباره این گونه مؤمنان می‌فرماید:«اولئک یجزَونَ الغُرفَةَ بِما صَبَروُا وَ یلقونَ فیها تَحِیةً وَ سَلاماً؛به آنان، به خاطر صبر و شکیبایی‌ها، غرفه و بالاخانه پاداش داده می‌شود و در آن جا با تحیت و سلام با یک دیگر ملاقات می‌کنند و در آن جا استقرار می‌یابند که جایگاه (جاویدان) و خوبی است».(سوره فرقان، ایات 75 و 76)
درباره حال و هوای معنوی و فضای لذّت بخش انسانی بهشت نیز قرآن می‌فرماید:«یتَنازَعُونَ فیها کأساً لا لَغو فیها و لا تأثیم…؛آنان ، جام‌های پر از شراب طهور را با شوخی و مزاح، از دست یکدیگر می‌گیرند که نه مستی و بیهوده گویی دارد و نه مرتکب گناه و لغزش و انحرافی می‌شوند و خدمتگزاران نوجوان بهشتی، پیوسته برای خدمت آنان گردش می‌کنند که مانند مرواریدهای در صدف می‌باشند و آنان در کنار هم، از وضع گذشته خویش پرس و جو می‌کنند و در آرامش زندگی می‌نمایند و در مقایسه با وضع دنیا می‌گویند:ما قبل از این، در خانه‌های خود هم، خائف و ترسان بودیم!(سوره طور،ایه23-26)
3.بر تخت‌های زیبا
پس از آن،بهشتیان از لذت کامیابی در خانه‌ها و غرفه‌ها و بالاخانه‌ه اندکی خسته می‌شوند، به فکر لذّت و آسایش بیشتر می‌افتند و به فضای باز می‌روند و در سایه درختان زیبا و سرسبز و در کنار نهرها و جویبارها، روی تخت‌های زیبا می‌نشینند و با خیال راحت و آرامش لذت بخش،تکیه می‌دهند و بدون این که کینه و حیله و کدورتی در دل داشته باشند، به گفتگوهای سالم و با نشاط و دل نشین می‌پردازند. قرآن کریم در این باره فرموده است:«وَ نَزَعنا ما فی صُدُورِهِم مِن غِلٍّ إخواناً علی سُرُرٍ مُتقابِلینَ؛آن چه را از کینه و ناراحتی در دل داشتند کندیم و برادرانه روی تخت‌ها، روبه روی هم نشینند و هیچ گونه نگرانی ندارند.»(سوره حجر،ایه47)
هم چنین، قرآن درباره چنین صحنه با صفایی می‌فرماید:«مُتّکئین علیها مُتقابِلینَ… لا یسمَعُونَ فِیها لَغواً و لا تأثیماً إلاّ قیلاً سَلاماً سَلاماً؛مؤمنان در حالی که بر تخت‌ها تکیه زده‌اند، رو به روی هم قرار دارند و در باغ‌های بهشت،سخنان لغو و بیهوده و سخنان باطل و گناه آلودی نمی‌شنوند و فقط چیزی که می‌شنوند، سلام است سلام.(سوره واقعه،ایه 16-26)
4. در همه جا
سراسر زندگی بهشتیان ، سرشار از طراوت و لذّت و صفاست.آنان در همه حالات و برخوردها به فرموده قرآن:«تحیتُهُم یومَ یلقونَهُ سَلام؛تحیت و درود آنان، آن گاه که خدا را ملاقات و دیدار و احساس می‌کنند، سلام است.»(سوره احزاب، ایه 44)
و نیز در ملاقات و برخورد با هم، خوش آمدگویی و دعا برای سلامت و جاودانی دارند و آن گاه هم که در فضای زندگی بهشتی،دوشیزگان تازه سینه برآمده و هم سن و سال آنان، با شراب‌های طهور بهشتی از آنها پذیرایی می‌نمایند، به قدری فضا با صفا و لذّت بخش و اطمینان آور و خالصانه و پاک و بدون دغدغه است که:«لایسمَعُونَ فیها لَغواً وَ لا کِذّاباً؛در آن جا، هیچ گونه سخن لغو، بیهوده، باطل، دروغ و غافل کننده از یاد خدا شنیده نمی‌شود».(سوره سباء، ایه 35)
بنابراین، همه گفتمان‌ها در فضای انسانی و شاد بهشت، به گونه‌ای است که:
انسان‌های مؤمن و برگزیده، در آن سرای موعود، با سلام و سلامتی خواهی و دعاگویی خالصانه با هم برخورد می‌کنند؛
فرشتگان الهی، با سلام و درود به آنان خوش آمدگویی دارند؛
و از همه برتر و بالاتر، از ناحیه پروردگار رحیم و مهربان هم به آنها سلام داده می‌شود:«سَلام قولاً مِن ربٍّ رَحیم»ٍ(سوره یس،ایه58)
1. گلستان سعدی، ص 21.
2 و 3. بحارالانوار، ج 68، ص 286.
4. بحارالانوار، ج 68، ص 293.
5. بحارالانوار، ج 68، ص 286.
6. غرر الحکم، ص 231.
7. اصول کافی، ج 2، ص 115،بحارالانوار، ج 68، ص 278، مجموعة الأخبار، ص 263.
8. تحف العقول، ص 218.کافی،ج 2، ص 114. بحارالانوار، ج 68، ص 301.
9.کنزالعمال، ج 9، ص 117، بحارالانوار، ج 73، ص 3 تا 12.
10. سوره حشر، ایه 23.
11. سوره یس، ایه 25، سوره انعام، ایه 127.

تبلیغات