فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱۳٬۳۹۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
معناشناسی روشی ساختارگرا برای مطالعه معنای دقیق واژه ها در نظام زبان است، در این دانش حوزه های معنایی واژگان با بررسی همنشین و جانشین های واژه ها تعیین می شوند. این دانش در بررسی واژه های قرآنی و کشف لایه های پنهان معنایی آنها نقش برجسته ای دارد، مقاله حاضر قصد دارد با رویکرد معناشناسی بر اساس محورهای همنشینی و جانشینی به روش توصیفی –تحلیلیبهبررسیواژه«زقُّوم»درقرآنکریمبپردازد تا بدین وسیله مؤلفه های معنایی آن را استخراخ کند. واژه «زَقُّوم» 3 مرتبه در قرآن کریم آمده است. دارای بار معنایی منفی و تصویرساز عذابی سخت و سرانجامی شوم است؛ بنابراین استعمال قرآنی آن به حوزه عذاب و جهنمیان اختصاص دارد. در روند تحقیق مشخص شده که واژه های «شَجَر»، «فتنه»، «نُزُل»، «جَحیم»، «طَعام»، «طَلع»، «آکُل» و «حَمِیم»، رابطه همنشینیِ مکملی و اشتدادی با واژه قرآنی «زَقُّوم» دارند. واژه «شَجَر» پربسامدترین واژه همنشین «زَقُّوم» است کهدر تعیین واژگان جانشینش نقش بسزایی را ایفا می کند، رابطه «زَقُّوم» در محور جانشینی شامل واژه های «خَبِیث و مَلعُون» است. و مفاهیم «خوراک و غذا، آزمایش، وسیله پذیرایی، اختصاص به جهنمیان، آتش، عذاب، طرد شده از رحمت، فساد و ناپاکی» مؤلفه هایی معنایی «زَقُّوم» براساس رویکردی معناشناسانه می باشند. هسته معنایی «زَقُّوم» (عذاب جهنمیان) است که بقیه مؤلفه های معنایی حول آن می چرخند.
تفسیر علمی به مثابه نقد سنت تفسیری: قصص انبیاء در خوانش بهبودی و طباطبایی
حوزه های تخصصی:
مسئله مطالعه حاضر، تحلیل و بررسی روی کرد محمدباقر بهبودی در بهره مندی از علوم طبیعی در فهم و تبیین آیات قرآن با بازخوانی عملکرد او در فهم قصه های انبیاء در قرآن کریم است. روی کرد حاکم بر مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی برای گردآوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که بهبودی در فهم قصه های انبیاء در قرآن از روش علمی استفاده نموده است از جمله داستان خلقت آدم (ع)، هبوط نطفه ها، گسترش نسل بشر بر روی زمین در زمان نوح (ع)، ایجاد ناقهٔ صالح. بهبودی از آموزه های علوم مختلف از جمله زیست شناسی و ژنتیک، نجوم و کیهان شناسی، الکتریسیته و پزشکی در فهم و تبیین برخی از نکات این قصه ها بهره برده است. همچنین از مهم ترین کاربردهای تفسیر علمی از نگاه وی؛ تأیید برداشت های تفسیری خود از مفاد آیات و پاسخ به ابهاماتی است که پیرامون محتوای برخی از آیات در قصه های انبیاء در قرآن مطرح شده است. از نتایج مطالعه می توان به انگیزه های بهبودی در استفاده از علوم جدید در تفسیر هم چون دورشدن و بی توجهی کامل نسبت به برخی از اقوال بسیار ضعیف تفسیری در تبیین آیات قرآن کریم به مثابه یک نگاه انتقادی و نشان دادن هماهنگی قرآن و علم، اشاره نمود.
امکان سازگاری اصلاح و ظلم در یک جامعه: تحلیل دیدگاه مفسران درباره آیه 117 سوره هود
حوزه های تخصصی:
دیدگاه های مفسران درباره تفسیر آیه 117 سوره هود باعث پیدایش مباحث فراوانی شده است. سازگاری یا ناسازگاری اصلاح گری با ظلم در یک جامعه از آن جمله است. اختلاف نظر مفسران به اندازه ای است که برخی را به این باور رسانده که این آیه جزء آیات متشابه است. یافته های این پژوهش در ذیل این آیه، به ویژه امکان جمع اصلاح و ظلم در یک جامعه نشان از آن دارد دیدگاه مفسرانی که عبارت «بظلم» را در محل حال از ضمیر فاعلی لِیُهلِکَ یا مرجع این ضمیر یعنی ربّک دانسته و آن را قیدی توضیحی می دانند و در نتیجه قائل به عدم امکان اصلاح و ظلم در یک جامعه هستند، افزون بر هم سویی با نظر مشهور مفسران، از پشتوانه شواهد استوار قرآنی و روایی برخوردار است که هرگونه کار ظالمانه از جانب خدا را نفی می کند. دیدگاه مقابل که نتیجه آن امکان سازگاری اصلاح با ظلم در یک جامعه است، افزون بر عدم تکیه بر ادله استوار، در تعریف ظلم دچار مشکل است. با توجه هم سویی دیدگاه اول با دیگر آیات قرآن، می توان با اطمینان ادعای متشابه بودن این آیه را غیر قابل قبول دانست.
تحلیل "تصریف معنا" در قرآن کریم؛ مطالعه موردی تصریف کلمات
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
7 - 39
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم با روش های گوناگونی به بیان معنا پرداخته است و از اسلوب و تاکتیک های گوناگونی در ارائه معنا استفاده کرده که یکی از اسلوب هایش برای ارائه معنا، تصریف است. تصریف، عبارت از بیان یک معنا با روش های مختلف و اسلوب های گوناگون است. قرآن کریم با بیان های گوناگون، آدمی را به یک معنا راهنمایی می کند. شناخت انواع این بیان ها در فهم بهتر و روشن تر قرآن کریم تأثیر فراوانی دارد. نگرش ناظر به مطالعه معنا در قرآن کریم و بررسی لایه های گوناگون عینی آن از موضوعات دارای اهمیت در قرآن شناسی است. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی معناپردازی در قرآن کریم با اسلوب تصریف و با محوریت کلمات می پردازد. یافته های پژوهش حاضر شامل سه نوع تصریف کلمات می شود: نوع اول، تصریف معنا بر پایه مترادفات یک واژه؛ نوع دوم، تصریف یک معنا بر پایه اشتقاق صرفی واژه ها؛ نوع سوم، تصریف کلمات بر پایه اوزان و اسلوب های معناساز (مطالعه موردی: اسماء الحسنی) که هفت الگو برای آن انتخاب شده است؛ 1. افعل تفضیل + اسم فاعل؛ 2. خیر + اسم فاعل جمع (جمع مذکر سالم)؛ 3. احسن + اسم فاعل؛ 4. من+ افعل التفضل + من الله+ مصدر ثلاثی؛ 5. نعم + مصدر؛ 6. خیر به تنهایی؛ 7. افعل التفضیل به تنهایی. نتیجه آنکه قرآن کریم با اسلوب تصریف به الگوهای گوناگون بر پایه کلمات معناپردازی کرده است که این نوع معناپردازی در فهم بهتر، روشن تر و آشکارتر مخاطبان قرآن کریم تأثیر شایان و به سزایی دارد که با دقت در هر مرتبه بیانی و زبانی، به طور یقین حقیقتی از حقایق الهی بهتر فهمیده می شود.
روش شناسی بیان نکات تربیتی در قرآن با تأکید بر سوره مبارکه حجرات
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
154 - 181
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین هدف نزول قرآن کریم برای جهانیان، هدایت ایشان به شیوه صحیح زندگی و به بیانی دیگر تربیت صحیح افراد است. قرآن کریم، به عنوان مهم ترین کتاب تربیتی بشر، چنین هدفی را در مدت 23 سال نبوت پیامبر اکرم| و به شکل های گوناگون دنبال کرده است. پژوهش پیش رو تلاش بر آن دارد که با روش توصیفی- تحلیلی مهم ترین شکل های بیان نکات تربیتی که در قرآن از آن استفاده شده است را تبیین کرده و نمونه ای از آنها را در سوره مبارکه حجرات که به عنوان سوره ای اخلاقی-تربیتی در قرآن شناخته می شود نشان دهد، تا مخاطب بتواند با این روش ها و بیان قرآنی آنها بهتر آشنا گردد. قرآن کریم برای بیان نکات تربیتی شیوه های متعددی دارد که شیوه های اصلی آن هفت روش است که عبارتند از: 1. تذکر و یادآوری؛ 2. موعظه و نصیحت؛ 3. تشویق و تنبیه؛ 4. تحریک عواطف؛ 5. امر و نهی؛ 6. ارائه الگو و 7. قصه گویی. این موارد در پژوهش حاضر با توجه به سوره مبارکه حجرات مورد بررسی قرار گرفته اند.
تبیین دیدگاه علامه طباطبایی درباره آیات قرآنی ناظر به تفسیر به رأی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
49 - 72
حوزه های تخصصی:
در آموزه های اسلام سخن از «تفسیر به رأی» به میان آمده و با وصف «تفسیر جاهلانه»، از آن نکوهش شده است. راه برون رفت از این گونه تفسیر، رعایت دقیق روشمندی تفسیر و حفظ شاخصه ها و عناصر محوریِ آن است. از مفسران شیعی که تحقیقی ارزشمند درباره «تفسیر به رأی» دارد، علامه طباطبایی است. وی افزون بر تبیین دقیق روایات نکوهش کننده تفسیر به رأی، برخی آیات قرآنی را ناظر به این گونه تفسیر دانسته است. مقاله حاضر، نخست می کوشد چکیده دیدگاه علامه درباره آیات و روایات ناهی از تفسیر به رأی را بازتاب دهد. سپس با الهام از دیدگاه علامه، راه برون رفت از این تفسیر جاهلانه را ذیل عنوان «شاخصه ها و عناصر روشمندی تفسیر» ارائه کند. عناصر محوریِ روشمندی تفسیر عبارت اند از: تفسیر بر پایه مبانی پیش پذیرفته، بهره گیری از منابع معتبر تفسیر و پرهیز از منبع نماها در تفسیر، بهره گیری از منهج اجتهادی جامع و پرهیز از منهج نماها، به کارگیری قواعد تفسیر قرآن و بهره گیری از ابزارهای تفسیر.
کاربست محکمات آیات در حل تعارض قوانین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
151 - 162
حوزه های تخصصی:
کشورها در مسائل مختلف قوانین متعددی را وضع کرده اند. شهروندان در هر کشور ملزم هستند از این قوانین تبعیت کنند. اگر در کشوری مسئله ای حقوقی مطرح شود که دارای عنصری باشد که به بیرون مرزهای جغرافیایی آن کشور مرتبط شود، تصور این است که دو یا چند قانون مرتبط باید بر یک موضوع حقوقی حاکم شود که عملاً امکان پذیر نیست. درصورتی که میان قوانین مختلف از کشورهای متعدد، تعارض ماهوی پیش آید، آیا آیات محکم قرآن نقشی در حل این تعارض ایفا خواهند کرد؟ فرضیه اصلی تحقیق آن است که به دلیل جامعیت قرآن کریم آموزه های آن می تواند راه گشا باشد. در این تحقیق سعی شده است تا به استناد «آیات محکم قرآن»، «تعارض قوانین» مورد بررسی قرار گیرد. اطلاق ها، عمومات و الزام های صریح قرآن کریم باید از سوی قاضی مسلمان در پرونده های بین المللی مورد استناد قرار گیرد؛ زیرا در برخی موارد، قانون صلاحیتدار خارجی با نصوص شرعی تعارض دارد، این موضوع دارای مبانی، قواعد و مستندات قرآنی است. درگذشته موضوع صرفا از منظر استانداردهای بین المللی مطالعه شده اما نوآوری مقاله، گسترش موضوع در قلمرو آیات در زمینه حل تعارض قوانین است. در این مقاله از روش تفسیری اجتهادی بهره گرفته شده است.
The story of Human Creation in the Qurʾan and the Old Testament: A Linguistic-Narrative Approach for Reconstructing the Dominant Gender Discourse
حوزه های تخصصی:
The application of the gender approach to the holy books has expanded with the rise of feminism in the modern era. The study and extraction of the gender discourses that dominate these books can help in the reconstruction and understanding of relevant historical features. Comparing the gender approach of these books can also introduce us to paradigm shifts in different historical periods. For this purpose, firstly, we have shown in this study that the Qurʾan employs a moderate, complex and hybrid form of all three feminine, masculine and egalitarian discourses.<br />Secondly, the linguistic/narrative approach to the pre-Qurʾanic scriptures and its comparison with the Qurʾanic approach shows the extent of the masculine and sometimes misogynistic approach of these books. A review of some post-Qurʾanic exegesis and hadith books also shows that their gender discourse is more compatible with the masculine approach of pre-Qurʾanic books than the moderate Qurʾanic approach. Due to the large number of sources required for this research, only the gender discourse in the creation story was chosen as a case study.
تقابل جهان بینی گفتمانی حضرت نوح(ع) و قوم او در سوره هود طبق تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی درصدد کشف جهان بینی گوینده از طریق بررسی نحوه گفتمان با شرایط برون متنی است. وان دایک زبان را حامل ایدئولوژی گوینده و دارای بار قدرت می داند. او در گفتمان انتقادی، به تأکید بر ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری، تأکید بر طرد ویژگی های مثبت دیگری و ویژگی های منفی خودی در ساختارهای خرد واژگانی، نحوی، بلاغی، معنایی، استدلالی و کنشی اشاره دارد. سوره هود دارای گفتگوی حضرت نوح و قومش است که دو طرف گفتگو سعی در تأکید ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری و طرد ویژگی های منفی خود و ویژگی های مثبت دیگری است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک درصدد تحلیل گفتمان نوح(ع) و قومش در سوره هود است. این پژوهش ثابت می کند که در سوره هود، گفتمان نوح، با وجود سرسختی ها و تهدیدها و تحقیرهای قومش علیه او، بیشتر برپایه تقویت ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی قومش با نرمی و مدارا و زبانی انعطاف پذیر و پرسشی و دارای بار عاطفی سرشار از نوع دوستی برپایه مردم سالاریِ دینی و استدلال منطقی برای به تفکر واداشتن قومش جهت دوری از سرسختی است که با کاربست صورت های مختلف زبانی، گفتمان را با در نظر گرفتن منفعت خود و قومش، به سمت خود تغییر می دهد تا آنان را به راه راست هدایت نماید، در حالی که گفتمان قومش، با کاربست صورت های مختلف زبانی، سعی در تغییر جهتِ قدرتِ گفتمان به نفع خود و به ضرر حضرت نوح با خشونت و تهدید و زبانی انعطاف ناپذیر و قطعیت و سخت سری در کلام برپایه دیکتاتوری بدون استدلال منطقی را برپایه دیکتاتوری دارند.
بازخوانی مدافعانه از اندیشه آخوند خراسانی در مسأله تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
91 - 120
حوزه های تخصصی:
اگرچه در اندیشه غالب الهیات اسلامی، روایات تحریف نما مقبولیت نداشته و به طور ویژه شیعیان بر این باورند که هرگز در محتوی و الفاظ قرآن کریم تحریف صورت نپذیرفته است، اما برخی گزارش ها از اقوال گاه بر پذیرش وقوع تحریف در قرآن از سوی شیعیان حمل می شود و اندیشه تحریف ناپذیری نزد شیعه را دچار خدشه می سازد. طرح ادعای علم اجمالی و مساعدت اعتبار با تحریف قرآن در کلام آخوند محمدکاظم خراسانی(متوفی 1329ق) فقیه و اصولی صاحب کتاب کفایه الأصول، از جمله این موارد است که منجر به ایجاد شائبه شده لذا پرداختن به آن و بازخوانی و تحلیل دیدگاه این اندیشمند شیعی در مسأله تحریف پذیری قرآن را از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی رویکرد کلی عقل گرایانه آخوند خراسانی و مبانی او در بیان حجیّت ظواهر کتاب معرفی و وجوه استدلال آخوند در باب روایات تحریف نما شناسانده شده است. یافته های مقاله حکایت از سوء برداشت منتقدین از دیدگاه آخوند خراسانی نسبت به روایات تحریف نما دارد و این در حالی است که مرحوم آخوند انگاره تحریف قرآن را کاملاً بی اعتبار می داند. وی در بیان حجیت ظواهر الفاظ قرآن، با طرح فرض محتمَل بر تحریف به نقصان، آنرا صرفاً نوعی علم اجمالیِ غیر منجِّز و نیز فاقد معزِّریت می داند که اساساً حجت نبوده و طبعاً لطمه ای نیز به سلامت اعتبار ظواهر قرآن وارد نمی سازد. بر این اساس، بحث آخوند ارتباطی با پذیش اعتبار روایات تحریف نما نداشته و اینگونه وجود دلیل عقلی بر این مسأله را طرح و رد می سازد. اعتقاد به اصل عدم تحریف قرآن کریم در میان شیعه بویژه مرحوم آخوند خراسانی غیر قابل انکار است.
رهیافت عرفانی به آیه مباهله با تأکید بر واژه «انفسنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۵۴
215 - 244
حوزه های تخصصی:
در آیه مباهله - 61 آل عمران، خداوند متعال از علی بن ابیطالب(ع) به عنوان نفس رسول خاتم(ص) یاد کرده است. بررسی تاریخی و روایی در منابع شیعه و اهل سنت، مشخص می کند که عبارت «انفسنا» صرفاً به شخص حضرت علی(ع) تعلق دارد و در این خصوص اختلافی بین فریقین نیست. از منظر کلامی آیه شریفه دلیلی بر ولایت معنوی و سیاسی آن حضرت(ع) دانسته شده است. چنان که به لحاظ فلسفی این واژه بر نوع خاصی از قرب و نزدیکی بین رسول اکرم(ص) و امیرمؤمنان(ع) دلالت دارد .این که در رویکرد عرفانی این واژه به چه معنا و ابعاد مفهومی- ظاهری و باطنی آن چگونه قابل تبیین و دارای چه دلالت هستی شناختی است، مسأله این پژوهش است. به نظر می رسد همه معانی پیش گفته ناظر به رویکردهای مختلف در رهیافت عرفانی به این آیه و واژه «انفسنا» متبلور و افق معنایی معجزه گون یافته باشد. چرا که در این رهیافت، واژه «انفسنا» اشاره به حقیقتی ملکوتی دارد که از آن به نفس واحد و حقیقت وجودی یکسان خاتم رسولان الاهی حضرت محمد(ص) و خاتم اولیای الاهی، علی بن ابیطالب(ع) تعبیر می گردد. در پژوهش پیش رو کوشش شده است به روش تحلیلی، و با تکیه بر متون تفسیری -عرفانی، پنجره ای از این منظر به آیه شریفه گشوده و با تأکید بر واژه «انفسنا» ابعادی از هستی شناسی عرفانی این واژه بازنمایی گردد تا افزون بر راه یافتن به بطنی از بطون آیه، دریچه ای به فهم آیات و کلمات قرآن به طور عام و ژرفای کلام رضوی(ع) در ذیل این آیه و اصطلاح «انفسنا» به طور خاص بگشاید.
ترسیم شبکه مضامین و تناسب آیات سوره عنکبوت با استفاده از روش تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائل مهم و مورد مناقشه در رابطه با قرآن کریم، مسئله ارتباط و تناسب آیات یک سوره با همدیگر است. برخی از مستشرقان عدم وجود نظم ظاهری در آیات یک سوره را دلیل بر غیر علمی بودن این کتاب و تدوین آن در طول تاریخ یا تحریف شدن گرفته اند. در مقاله برخی دیگر از مفسران قرآن کریم با تأکید بر وجود ارتباط و تناسب آیات سوره تلاش کرده اند تا وجود غرض اصلی یا وحدت موضوعی سوره را دلیل بر تناسب بیان کنند. در این پژوهش تلاش شده با استفاده از روش «تحلیل مضمون» ضمن شناسایی موضوعات اصلی مطرح شده در یکی از سوره های قرآن کریم و ترسیم شبکه مضامین آن، مسئله وجود تناسب و ارتباط میان آیات یک سوره با همدیگر را اثبات کرده و روشی کارآمد و میان رشته ای جهت شناسایی موضوع اصلی سوره های قرآنی و ترسیم ساختار هندسی آنها معرفی کنیم. نتایج تحلیل مضمونی آیات سوره عنکبوت نشان داد که محوریت مباحث این سوره پیرامون دو مضمون فراگیر «آزمایش» و «ایمان» است بدین صورت که سنت الهی بر آزمایش ایمان انسان ها قرار گرفته است. ترسیم ابعاد این آزمایش و نیز ابعاد مختلف ایمان یک انسان، زیرمجموعه هایی هستند که در این سوره مطرح شده اند.
بررسی جنبه های نمایشی داستان گاو بنی اسراییل در منابع تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
60 - 87
حوزه های تخصصی:
قصه گویی شیوه ای موفق است که قرآن کریم و معصومین علیهم السلام بارها از آن، در کار تبلیغی خود استفاده کرده اند. در این مقاله به عنوان یک الگو، داستان قرآنی «گاو بنی اسرائیل» که در سوره مبارکه بقره به اجمال و در کتب روایی و تفسیری به تفصیل به آن اشاره شده است انتخاب و به تحلیل عناصر نمایشی در داستان روایت مذکور پرداخته شده است. نتیجه حاصل از این تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است، آن است که اولا قرآن کریم تنها با بیان آهنگین به قسمتی از این داستان اشاره داشته است تا از اصل هدایت گری که هدف غایی این منبع الهی است به سمت قصه گویی و قصه پردازی منحرف نشود. ثانیا این داستان تنها در منابع اسلامی ذکر گردیده و در تورات و انجیل کنونی خبری از آن نیست. ثالثا این داستان حدّاقل از هفده عنصر از عناصر نمایشی (طرح، شخصیت، تعادل اولیه، حادثه محرک، نقشه، مانع، کشمکش، تعلیق، گره افکنی، غافلگیری، بحران، نقطه اوج، گفت و گو، مکان، زمان، تعادل ثانویه و داستان فرعی) برخوردار است. لذا با باتوجه به کثرت و تنوع بیشتر این عناصر نسبت به برخی داستان های قرآنی، می تواند منبعی مناسب برای ساخت اثری هنرمندانه قرار گیرد.
نقد و بررسی روش مفسران در تفسیر آیه ﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِیهِنَّ... ﴾(اسراء/44)
حوزه های تخصصی:
آیه کریمه ۴۴ سوره اسراء، که به تسبیح عمومی موجودات اشاره دارد، بدلیل در بر داشتن ابعاد عمیق کلامی و عرفانی، مباحث فراوان و بعضا متعارضی را میان مفسرین برانگیخته است. برخی مفسرین با استناد به براهین عقلی امکان تسبیح حقیقی برای موجودات را منتفی دانسته و دلالت آیه را بر تسبیح حالی و مجازی اثبات نموده اند که با ظاهر بسیاری از روایات معتبر در تعارض است. از سوی دیگر تنی چند از مفسران معتقدند همه مخلوقات عالم دارای علم، شعور و حیات بوده و مقصود از تسبیح، تسبیح حقیقی است. یکی از راه های کشف معنای حقیقی و صحیح آیه، تفحص از روش تفسیری صحیحی است که بر قواعد و اصول تفسیری استوار باشد. این پژوهش بر آن است تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه تطبیقی روش تفسیری تفاسیر معتبر، از مهمترین تفاسیر فریقین در انواع گرایشهای روایی، کلامی و عرفانی کامل-ترین دیدگاه و علل آن را شناسایی نماید. بر این اساس، نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که روش تفسیری علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان به سبب کاربست اصول و قواعد صحیح تفسیری از قبیل «تفسیر قرآن به قرآن»، «تدبر در سیاق آیه»، «به کار گیری روش عقلی در استدلالات کلامی»، «استناد روایی و همسویی دیدگاه با روایات معتبر موجود در ذیل آیه»، جامع ترین روش ها به شمار می آید.
Pragmatic Approach Towards Translation of the Qur’an: A Comparative Study on Imperatives between Arabic and English(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
101 - 122
حوزه های تخصصی:
This comparative study sought to explore the translation of requests between God and Prophet in Holy Quran with focus on pragmatic approach. More specifically, the study highlighted the applied techniques in the translations of Quranic verses based on Bach and Harnish's (1979) model. It further analyzed the differences between the translations and examined the translations accuracy in rendering imperatives’ pragmatics. In doing so, some Surah with the most imperative examples were selected as source text, and two English translations of Holy Quran by Ali (1989) and Arberry (1955) were selected as target text. Based on the data, three types of the techniques as "requestives", "questions", and " requirements" were employed in the most of verses with 9 cases, and "prohibition" found in 6 cases. The identified differences between two translations listed as finding the right equivalents, choosing the correct verb, finding meaning faithfully, preserving the imperative function, selecting the common words in TL, etc. The results also indicated some inaccuracies as lexical and pragmatics, finding right pronoun, transferring the illocutionary force of the source words into the TT, and emphasizing on the same theme with different syntactic form. However, most verses provided the accurate factors as word order, transferring the imperative function based on the first interpretation, adding some words to clarify the context, conveying the intended function through applying the exclamation mark, and keeping culture-specific notion. It is worth mentioning that in most cases, the translators could successfully convey the meaning of Arabic words in to the English ones.
نسبت سنجی جهاد و آزادی از منظر قرآن کریم
حوزه های تخصصی:
برخی از مخالفان اسلام و مستشرقین، آیات جهاد، قتال با مشرکین و برخورد با آنان را مورد استناد خود قرار می دهند و بر این باورند که این آیات، جایی برای آزادی، انتخاب مخالفین و غیر مسلمین در نظام اسلامی باقی نمی گذارد و چیزی به نام آزادی، بی معنی است. این مقاله به نسبت سنجی جهاد و آزادی از منظر قرآن کریم می پردازد و این شبهه را که جهاد، جلوی آزادی و انتخاب فکر، عقیده و رفتار سیاسی-اجتماعی شهروندان را می گیرد، بررسی می کند، در فرضیه بر این امر تاکید شده است که با توجه به ادبیات و منطق قرآن کریم و مبانی هستی شناختی و انسان شناختی آن و لحاظ اهداف جهاد، حکم به آن برای دفاع از ستمدیدگان، برداشتن موانع و بسترسازی برای انتخاب آگاهانه شهروندان و مقابله با آغازگران جنگ و رهاسازی مردم از یوغ طاغوتها بوده است، آزادی ارزشی بنیادین است که با وجود آن، شهروندان می توانند با در نظر داشتن معیارها و موازین شرعی، بدون تحمیل و فشار قدرت حاکم، آزادانه، رفتار سیاسی-اجتماعی انجام دهند و به حقوق سیاسی خود دست یابند، روح حاکم بر آیات و حکم جهاد نیز در راستای آزادی مردمانی بوده است که زیر سیطره مستبدین و مستکبرین قرار داشته اند، جهاد به معنای تحمیل عقیده نبوده است تا آزادی از میان رود، بلکه برای مسلمین چاره ای جز دفاع و رویارویی با دشمن نمانده بود، حقیقت جهاد، دفاع در برابر هجوم دشمن بوده است. در کنار بهره از روش توصیفی-تحلیلی در بررسی داده ها این مهم با روش تفسیر اجتهادی انجام شده است.
تحلیل مثلیّت در قرآن کریم با تکیه بر هم نشین ها و کنش گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه مِثل و جمع آن امثال به ترتیب 75 و 7 بار در قرآن کریم به کار رفته است که بیشتر در معنای، همانندی در نظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است تلاش شده تا به تحلیل و بررسی معنای مِثل با استفاده از واژگان همنشین آن و نیز کنش گفتاری پرداخته شود. از موارد برجسته استعمال واژه مثل در قرآن کریم، کاربرد آن در آیات تحدی، آیه 275 بقره(انما البیع مثل الربوا)، آیه 12 سوره طلاق و آیه 194 بقره است. در قرآن کریم واژه مِثل در مجاورت اسمی با واژه هایی چون( بیع)،( ربا) و (قصاص) و در مجاورت فعلی با فعل (اتی)،( یأتون)،(فأتوا بسوره) و(فلیأتوا بحدیث) آمده است. بر اساس نظریه کنش گفتاری آستین و طبقه بندی پنج گانه سرل، کنش گفتاری شامل کنش ترغیبی، تعهدی، اظهاری، اعلامی و عاطفی چه به صورت مستقیم و غیر مستقیم و نیز ساده و پیچیده است. بر اساس یافته های تحقیق، در آیه 194 سوره بقره، مثلیت در همنشینی و مجاورت با قصاص قرار دارد که نشان از همانندی در تکالیف و وظایف است و کنش غالب در این آیه ترغیبی - اظهاری با گفتمان تبیین و هشدارست، همچنین آیه 12 سوره طلاق، همانندی را به شکل عددی بیان می کند که با کنش گفتاری اظهاری همراه با مدح و تبیین همراه است. آیات تحدی، مثلیت و همانندی عام یعنی همانندی در همه جنبه ها را که هشدار و سرزنش و تبیین و به نوعی کنش تعهدی - اظهاری را در بر دارد مشخص می نماید و کنش گفتاری حاکم در آیه 275 بقره، سرزنش و تعجب و هشدار است و نوعی از کنش عاطفی - ترغیبی که مثلیت و همانندی در امور مشترک است را تبیین می نماید.
جستاری معناشناختی در عَلَم بودن اسم الرَّحْمٰن
حوزه های تخصصی:
پس از اسم جلاله الله و ربّ، الرحمٰن پربسامدترین نام خدا در قرآن است. افزون بر بسمله و آیه سوم فاتحه الکتاب، الرحمن با بسامدی فراوان بویژه در سوره های میانه مکّی به کار رفته است. با پذیرش دیدگاه دانشمندان مسلمان که الرحمن اسم مبالغه از ماده رحمت و وصف خدا ست، مسئله ای که رخ می نماید این است که تفاوت معنایی الرحمن با وصف رحیم، که آن هم مشتق از رحمت و در مورد خدا به معنای مبالغه است چیست، بویژه در بسمله و در آیاتی هم چون «تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحْمٰنِ الرَّحِیمِ» (فصّلت/ 2) که هر دو در کنار هم آمده اند. پاسخ این مسئله را می توان در این دانست که الرحمن نه اسم مبالغه در وصف خدا یعنی صفت خدا به معنای مبالغه در رحمت وی، بل که اسم عَلَم است و هم چون اسم جلاله الله بر ذات خدا دلالت می کند. در بخش نخست این پژوهش با روی کرد تاریخی و کاربست سامی شناسی تطبیقی و در بخش دوم با روی کرد ساخت گرا و تکیه بر کاربرد قرآنی، شواهد متعددی بر علم بودن اسم الرحمن ارائه می شود؛ از آن جمله است کاربرد همواره معرفه در زبان های سامی، و کاربرد نیافتن در قرآن در اشاره به غیر خدا. دارابودن توأمان دو ویژگی معرفه بودن و مصداق خاص داشتن به معنای علم بودن اسم الرحمن است.
A Comparative Study of the Literal and Symbolic Meaning of the Numbers in Qur’anic Verses about Creation
حوزه های تخصصی:
The number words in the Qur’an are generally considered to have numerical meanings, while other meanings of these words have been reported under some verses (especially the creation verses). There are diverse cultural-ritual symbols of the number words employed by the people living in different geographical regions of the world from ancient centuries to the present. The peresent research aims to conduct a comparative study of the non-numerical meanings of number words and their numbered objects in the Qur’an and different rituals and cultures, using the method of ritual-cultural symbology, in order to discover and analyze the relationship between the literal meanings of Qur’anic numbers and their symbolic meanings. According to the results of this research, it seems that the non-numerical meanings of number words in the verses of Creation are not metaphors, ironies and parables, and they are possibly symbolic. Moreover, there is a close relationship between the ritual-cultural symbology and the literal meanings of numbers and their associations in the Creation Verses, so it can be suggested that there is a kind of language that all people can understand regardless of culture and geography.