فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۳٬۳۹۱ مورد.
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
263 - 295
حوزه های تخصصی:
این مقاله به معرفی شخصیت های مهم تفسیری حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی با هدف شناساندن چهره علمی و آثارشان و ترویج دستاوردهای تفسیری حوزه قم در سده اخیر می پردازد. پژوهش با شیوه مطالعه کتابخانه ای و روش توصیفی تاریخی انجام شده و دامنه آن محدود به افرادی است که طی صد سال اخیر تحصیلات تفسیری آنها در حوزه علمیه قم بوده یا با اقامت در این حوزه، به تدریس یا نگارش تفسیر پرداخته اند، جز پنج تن از مفسران (علامه طباطبائی، آیت الله جوادی، آیت الله مصباح، آیت الله سبحانی و آیت الله مکارم) که شخصیت و آثار هر یک از این بزرگواران در مقالات دیگری مستقلا معرفی شده است. حاصل بررسی نشان می دهد که طی سده اخیر در حوزه علیمه قم، دانشمندان فاضل زیادی در دانش تفسیر پرورش یافته و با تولید حجم گسترده ای از آثار تفسیری فاخر، کارنامه افتخارآمیزی را برای حوزه قم در سده چهاردهم رقم زده اند که می تواند برای نسل فعلی حوزه و آینده سرمشق خوبی باشد.
واکاوی روش «بنت الشاطی» در شرح کلمات قرآن (مطالعه موردی: الاعجازالبیانی (مسائل نافع) و التفسیر البیانی)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی نوشتار حاضر، واکاوی نمونه ای نظام مند از روش استنتاج مفاهیم واژگان قرآن جهت بهره مندی شایسته تر مخاطبان قرآن از محتوای آن است. بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی روش «عایشه بنت الشاطی» در «الاعجاز البیانی للقرآن(مسائل نافع بن ازرق)» و «التفسیر البیانی للقرآن الکریم» پرداخته و هشت واژه- «ربیون»، «مخمصه»، «فی قلوبهم مرض»، «صرّ»، «انس»، «فرغ»، «نصب» و «ضال» را با گزینش موردی، به عنوان نمونه ی مبنا قرار داد. براساس نتایج پژوهش، بنت الشاطی بر اساس اصل عدم ترادف، روش خود را سامان داده و برای تبیین بهتر و دقیق از معانی آیات، بر تتبع در «تفسیر موضوعی واژه ای با استقصای تمام آیات مشتمل بر واژه» و «بررسی و نقد نظرات لغویان و مفسران ذیل آیات و واژه ها» عنایت ویژه ای دارد. به نظر می رسد در موارد متعددی، روش وی قابلیت الگوگیری در تحقیق مفردات قرآنی را دارد البته نقدهایی چون ناتمام و تکلف آمیز بودن دلایل در رد عدم ترادف برخی واژگان نیز بر برونداد روش او وارد است.
حجم آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده اخیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
91 - 110
حوزه های تخصصی:
«علوم قرآن» دانشی است که عوارض ذاتی و اختصاصی قرآن را بررسی می کند. در این مقاله آثار علمی اثرگذار حوزه علمیه قم در زمینه علوم قرآن در سده چهاردهم شمسی با روش توصیفی تحلیلی معرفی و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اندیشمندان و دانشوران حوزه علمیه قم در سده اخیر، به ویژه بعد از انقلاب اسلامی ایران، پژوهش های شایان توجهی را در موضوعات و مباحث علوم قرآن رقم زده اند. این آثار را می توان به چهار دسته تقسیم کرد: 1. تحقیقات اندیشمندان دانش های اصول، فقه و کلام در ارتباط با مسائل مرتبط با علوم قرآن؛
2. مباحث علوم قرآنی موجود در مقدمه برخی از تفاسیر یا در لابه لای مطالب تفسیری آنها، مانند مقدمه تفسیر المیزان و مقدمه تفسیر تسنیم و نیز برخی مطالب درون این دو تفسیر؛ 3. کتاب های مستقل مشتمل بر مباحث اساسی یا مهم علوم قرآن. از این دسته، کتاب های قرآن در اسلام، التمهید فی علوم القرآن، قرآن شناسی، مدخل التفسیر، تاریخ و علوم قرآن، آراء حول القرآن و القرآن الکریم و روایات المدرستین را باید یاد کرد؛ 4. تک نگاری های خاص یا موضوعی در زمینه علوم قرآن. کتاب های المفسرون حیاتهم و منهجهم، روش شناسی تفسیر قرآن، مکاتب تفسیری، تاریخ تفسیر قرآن، آسیب شناسی جریان های تفسیری را در این دسته می توان قرار داد.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله ناصر مکارم شیرازی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
249 - 262
حوزه های تخصصی:
از بدو تأسیس حوزه های علمیه، عالمان و اندیشوران مسلمان اهتمام ویژه ای به دانش تفسیر قرآن داشته اند. در سده چهاردهم هجری شمسی اقبال به مطالعات قرآنی و نگارش های تفسیری رشد روزافزونی پیدا کرد و علما و مفسران زیادی در این عرصه گام نهادند. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی شخصیت تفسیری آیت الله ناصر مکارم شیرازی به مثابه یکی از مفسران حوزه علمیه قم در سده چهاردهم شمسی پرداخته و نقش و فعالیت های ایشان در زمینه مطالعات قرآنی معاصر را باز گو کرده است. حاصل بررسی نشان می دهد که آیت الله مکارم از عالمان بزرگ و برجسته تفسیری سده اخیر است و آثار تفسیری و قرآنی ایشان، مد نظر اقشار گوناگون جامعه بوده و تأثیر بسزایی در فعالیت ها و پژوهش های قرآنی دوره حاضر داشته است. ایشان به هر دو سبک تفسیر «ترتیبی» و «موضوعی» قرآن را تفسیر کرده است. آثار تفسیری ایشان دارای انسجام ساختاری و جهت گیری هدایتی و تربیتی است. از ویژگی کار تفسیری ایشان روزآمدی و اتکا بر معیارهای معتبر در تفسیر آیات علمی، احیای روش مفسران قدیم شیعه، برخورداری از سبک معقول در پردازش محتوایی آیات، و اتکا به روش تفسیر اجتهادی قرآن است.
طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
36 - 71
حوزه های تخصصی:
طراحی، برنامه ریزی و ایجاد شهر طیب اسلامی که متشکل از اصول و ارزش ها اصیل اسلامی قرآنی است، می تواند زمینه رشد و کمال به سمت جامعه مطلوب و آرمانی را فراهم سازد. در چند دهه اخیر هجوم الگوهای مدرنیته غربی و کاربست آن در شهرهای کشورهای اسلامی، فضای شهرهای کشور را با بحران بی هویتی مواجه ساخته است. برای مقابله با هجوم فرهنگ بیگانه و رفع مشکلات پیش آمده در فضا شهرهای کشور، احیای شهر طیب اسلامی و بازگشت به معیارهای اصیل اسلامی قرآنی در ساختار شهرهای کشور راهبردی ضروری است. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی با رویکرد آینده پژوهی انجام شده است. روش پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش 70 نفر از افراد متخصص و اساتید در سطح دانشگاه ها و حوزه های علمیه نقاط مختلف کشور است. جهت تحلیل الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی،36 شاخص مهم با استفاده از آیات قرآنی استخراج و موردبررسی قرار گرفت. برای تجزیه وتحلیل شاخص های موردپژوهش و تعیین راهبردهای کلیدی مؤثر در طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی از نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد از 36 مؤلفه بررسی شده در تحقیق حاضر، 12 معیار (پشتکار و اراده احیای شهر طیب، رونق عبادت در شهر، گسترش تقوا و معنویت در شهر، کمک به محرومان و مستضعفان، گسترش علم و فن آوری در شهر، کرامت انسانی و حقوق شهروندی، برقراری عدالت، پرهیز از شایعه پراکنی و سوءظن، تأمین امنیت و آرامش، رونق اقتصادی و رفاه عمومی، شهر اخلاق مدار و رهبریت صالح) به عنوان عوامل کلیدی مؤثر بر طراحی الگوی قرآنی شهر طیب اسلامی انتخاب شده اند.
بررسی عناصر انسجام متن در سوره قلم براساس نظریه هالیدی و حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسجام و یکپارچگی علت اصلی معناداربودن و هدفمندبودن متن است و سبب جذّابیت و زیبایی آن می شود. پژوهش حاضر، سوره قلم را براساس نظریه انسجام «مایکل هالیدی و رقیه حسن» با روش توصیفی تحلیلی ارزیابی کرده و میزان مؤلفه های انسجام را ارائه داده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد در این سوره، 375 مورد عوامل انسجام از قبیل واژگانی و دستوری و پیوندی وجود دارد. از میان این عوامل، «انسجام واژگانی»، 179 مورد است که 142 مورد به تکرار و 37 مورد به باهم آیی مربوط می شود و 140 مورد «انسجام دستوری» در این سوره وجود دارد که از این میان 136 مورد به ارجاع و 4 مورد به حذف اختصاص دارد. انسجام پیوندی در این سوره، 56 مورد است که 15 مورد به ارتباط اضافه ای و 13 مورد به ارتباط سببی و 14 مورد به ارتباط زمانی و 14 مورد به ارتباط خلاف انتظار مربوط می شود. از میان این دسته از موارد انسجام، تکرار و ارجاع به ترتیب بالاترین درصد انسجام را به خود اختصاص داده است. موارد دیگر انسجام، به ترتیب میزان به کاررفته در این سوره، مراعات النظیر، ارتباط اضافه ای، ارتباط زمانی و تباین، ارتباط سببی، باهم آیی دستوری، تضاد و حذف هستند.
نقد و بررسی ترجمه فارسی مقوله چندگونگی اِعراب «إن» در آیه 46 سوره ابراهیم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله چندگونگی اعراب در قرآن، یکی از مهم ترین مقوله های تأثیرگذار بر معنا، تفسیر و ترجمه کلام الهی است. یکی از مواردی که باوجود اهمیتش، پژوهشگران عرصه ترجمه، کمتر به آن توجه کرده اند، چندگونگی کلمه «إن» در آیه 46 سوره مبارکه ابراهیم (ع) است. این واژه به همراه چند واژه دیگر در همین آیه را می توان به قرائات و اعراب های مختلفی خواند که طبیعی است در هر قرائت و اعرابی معنا و ترجمه تفاوت خواهد کرد. پژوهش حاضر در صدد است با مطالعه انواع اعراب «إن» در این آیه اولاً به نظر راجح از حیث سیاق و همسازی معنایی در شبکه معنایی قرآن دست یازد و ثانیاً مشخص کند مترجمان زبان فارسی در طول سالیان، کدام وجه اعرابی را به چه دلیل انتخاب کرده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهند به طور کلی مترجمان در برخورد با این آیه به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول، «إن» را در معنای وصلیه دانسته و «کان» را به صورت ماضی ترجمه کرده اند یا «إن» را وصلیه شرطیه دانسته و معنای کان را به صورت التزامی انتقال داده اند. از همین دسته کسانی هستند که «إن» را مخففه از ثقیله و در معنای تأکیدی ترجمه کرده اند؛ اما دسته دوم «إن» را نافیه ترجمه کرده اند و معتقدند نه تنها خداوند در مقام بزرگ نمایی مکر کافران نبوده بلکه آنها را استهزاء نیز کرده است؛ این معنای دوم با سیاق قرآنی سازگارتر است.
بازکاوی مفهوم «قانتات» در آیه« فَالصّاَلِحَتُ، قَانِتَاتٌ ... » (نساء، 34) (از دیدگاه مفسران و زنان اندیشمند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه 34 سوره نساء یکی از آیات چالشی در حوزه مباحث زنان و خانواده است. چالش بخش میانی آیه، مرتبط با مفهوم واژه " قانتات" است که باتوجه به معنای اصیل لغوی و کاربرد قرآنی قنوت، پذیرش دیدگاه های گوناگون مطروحه از سوی بیشتر مفسران فریقین دشواری است. از سویی زنان نواندیشان مسلمان در دوره معاصر دیدگاههای سنتی را برنتافته، به بازاندیشی معنای " قانتات" پرداخته و نظریه متفاوتی را ارائه نمودهاند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی سامان یافته است. بررسی پیشینه موضوع، ارائه تحقیق جامع و مستقلی را دراین رابطه نشان نمی دهد. نتیجه، بیانگر آن است که دیدگاههای مفسرانی که با تعابیری مانند: «مطیعات، مطیعات لله، مطیعاتٌ للّه فی أزواجهن، مطیعاتٌ للّه تعالی قائماتٌ بحقوق الأزواج، مطیعاتٌ لأزواج، مطیعاتٌ لله و لأزواجهن، مطیعاتٌ للّه قائماتٌ بما یجب علیهن من حقوق اللّه و حقوق أزواجهن» و مشابه آنها مقصود از " قانتات " را ارائه نموده اند از دقّت لازم برخوردار نیست؛ چرا که معنای دقیق لغوی یا کاربرد قرآنی "قنوت" یا هر دو را با هم موردتوجه قرار نداده اند. گرچه مفسران معدودی هرچند با تعابیر نه چندان کامل مقصود درست و دقیق از قانتات را بیان کرده اند. علاوه برآن نگارنده دیدگاه خود را با تبیینی جامع و دقیق از واژه قانتات ارائه نموده است.
بررسی همدلانه تاریخ عیسی مسیح (ع) در عهد جدید و روایات شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
134 - 167
حوزه های تخصصی:
با اندک مراجعه ای به آثار عیسی پژوهان مسیحی و مسلمان روشن می گردد غالباً سعی دارند تا با اختیار رویکردی مدافعه جویانه و جدلی، قرائت خویشتن را از مسیحیت، مستند و دیگر خوانش ها را نامعتبر و مردود اعلان کنند. دور از انتظار است که خروجی اینگونه پژوهش ها به اتحاد و همدلی پیروان ادیان ابراهیمی بینجامد؛ ضرورتی که همگان لزوم پیگیری آن را در راستای برقراری صلح جهانی، فهم و اذعان می کنند. بر همین اساس، مقاله پیشِ رو کوشیده است با استفاده از ابزار گردآوری اسنادی کتابخانه ای و روش تطبیقی تحلیلی، ضمن گونه شناسی اخبار عیسی (ع) در عهد جدید و روایات شیعی و تعیین موضع اصلی بحث، گزارش های ناسازگارنمای این دو منبع مقدس را با اختیار رویکردی همدلانه، همسو و سازگار کند. به نظر می رسد استفاده از سایر داده های معتبر در اسلام و مسیحیت، توجه به علم لغت و تأمل در ترجمه متون، التفات به فضای صدور گزاره ها و در مقام بیان بودن متکلم و نیز جمع تبرّعی و بهره گیری ابزاری از آن، جملگی راهکارهایی به شمار می رود که می تواند در قلمرو اخبار ناسازگارنما گره گشایی کند. پژوهش حاضر در ادامه تلاش کرده است تا به عنوان مرکزی عیسی (ع) در عهد جدید و قرآن و روایات شیعی دست یابد و سپس دلیل احتمالی آن را تبیین کند. یافته ها نشان می دهد وی در عهد جدید دارای عنوان خاصی نیست، ولی «ابن مریم» عنوان اصلی او در قرآن و «روح الله» عنوان مرکزی اش در روایات شیعی است. این واژگان احتمالاً با اندیشه بنیادین «توحید» در اسلام و آموزه «حکومت آخرالزمانی» در تشیع بی ارتباط نیست.
The Role of Gender and Culture in The Traditional and Modern Interpretation of the Holy Qur’an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The existence of differences in the interpretive opinions of Muslims is undeniable, and one of the serious issues in exegetical discussions is to find the root of the differences in the opinions of commentators of the Holy Qur’an (especially in presenting traditional or modern interpretations). Commentators have different preconceptions and views on various issues, especially about some verses related to women. Some commentators have a traditional view and some have a modern view. This essay examines culture and gender and their role in providing traditional and modern interpretation. The method of collecting materials is desk study and the method of processing them is descriptive-analytical. After the investigations, it was found that different presuppositions and cultures play a role in presenting different interpretations and an example of traditional commentary about women can be seen in the commentary of Banu Amin and an example of modern interpretation can be seen in the opinions of Amina Wadud, and their opinions also had problems that were pointed out. The factors causing modern interpretations are: 1- The flourishing of human reasons; 2- Journeys; 3- meeting special people, 4- Cultural and social conditions.
The Goals and Components of Educational Reproach with an Emphasis on the Views of Allamah Ṭabāṭabāʼī in the Tafsir of al-Mīzān(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
139 - 172
حوزه های تخصصی:
In the Holy Quran, God addresses sinners in various ways and speaks to them through clarification of sins, admonition, prohibition, warning, and so on. It seems that sometimes God has reproached sinners: "O you who have believed, why you say what you do not do?" (Quran, 61:2) and "Why do you not spend in the way of Allah while to Allah belongs the heritage of the heavens and the earth?" (Quran, 57:10). Reproach is a communicative behavior, a speech-action, and a type of purposeful and active performance; when it is done correctly, can have positive individual and social effects. However, when it is unethical and irrational, it will leave destructive effects. Despite its importance, reproach has been neglected in research works and has not been addressed as an educational method in educational books. Some individuals have even focused on the negative aspects of reproach. Therefore, reproach as an educational method is almost unknown. The present study aims to extract the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach and its goals in the Holy Quran based on the interpretation of al-Mīzān. Literature Review Some researchers have examined the reproachs of Imam Ali (AS) in Nahj al-Balagha. For example, Hashemizadeh and Fahimi Tabar (1393) have studied reproach in Nahj al-Balagha only regarding the people of Kufa. Kiani and Zare (1394) have focused on reproach in Nahj al-Balagha solely from a literary style perspective. Hassani Satehi (1395) has examined reproach only in the hadith of Imam Ali (AS) and found that it has been done in two forms: verbal and behavioral. Naseri Esfandagheh et al. (1401) have analyzed the meanings and examples of reproach in letters 17, 39, and 41 of Nahj al-Balagha. The mentioned researchers have not examined reproach in the Holy Quran nor analyzed its components. Tussoulis and Abdulhaidar (2012) have studied the Sufi (malamatiyya) method of reproach. Researchers who have focused on examining reproach in the Holy Quran have not specifically examined the components and objectives of reproach, especially from an educational perspective. For example, Sharifi Isfahani (1381) examined the apparent contradiction in God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) in relation to his impeccability and demonstrated that there is no contradiction between the two. Barati (1389) analyzed God's reproachful addresses to Prophet Muhammad (PBUH) and found that the existence of such reproachful verses is itself strong evidence that the Quran is the word of God. Karbalaei Pazooki and Taheri (1394) investigated the apparent contradiction between verses praising and condemning humans in the Quran and concluded that instances where God reproaches humans are related to situations where they have misused their instincts and talents. On the other hand, both positive and negative instincts and qualities of humans are necessary for their growth, and there is no contradiction between verses praising and reproaching humans. Bint Alameen et al. (2018) discussed reproach based on the Quran; however, this study pertains to reproach from humans towards other humans. The present study aims to examine the reproach of wrongdoers by God, provide a more detailed analysis of reproach, and analyze its components. Methodology The research method employed was descriptive-analytical of Tafsir al-Mīzān. To identify and collect relevant verses, keywords such as "Malāmah," "ʻItāb," "Dhamm," "Shimātah," "Tawbīkh," and "Tathrīb" were searched in the Quran and its interpretations. Additionally, other verses that seemed to contain reproachful content based on the Tafsir al-Mīzān were identified. A total of 81 verses were extracted and organized into 44 analytical units. The data was then coded, categorized, and organized, and the cognitive, emotional, and behavioral components of reproach, as well as the objectives of God (through reproach), were obtained through analytical study of the Quran based on the Tafsir al-Mīzān. Results According to al-Mīzān, in the Holy Quran, when reproaching a wrongdoer, God creates cognitions and emotions in the wrongdoer through words and actions, leading to their remorse for the mistake and encouraging them to repent and reform themselves. Therefore, we find cognitive, emotional, and behavioral components in reproach. Based on the findings, the cognitive component of reproach includes recognition of: humans, divine attributes, divine blessings, divine traditions, the Quran, the Holy Prophet (PBUH), virtues and vices, and strategies for reforming wrongdoers. Additionally, the emotional components of reproach include: shame towards God, shame towards oneself, feeling of sin, feeling of disgrace, and feeling of remorse. How exactly does God reproach sinners? Based on the findings, the behavioral components of educational reproach in the Holy Quran are as follows: questioning, gratitude, labeling, belittling, presenting arguments, inciting and drawing attention to speech, expressing disgust and aversion, giving examples, making comparisons, emphatic and decisive repetition, and explanation. Furthermore, the objectives of reproach (including: reforming thinking patterns, strengthening faith in God, attention to the resurrection, strengthening faith in the Prophet Muhammad (PBUH), respect and obedience to him, understanding the ugliness of one's mistakes, feeling regret and deciding to repent, performing obligations and avoiding prohibitions and mistakes) and the ultimate goal (guidance and true happiness of human beings) were obtained. Conclusion Based on the findings, the reproach in the Holy Quran carried out by God is a speech-action in which God creates or reminds a set of cognitions in the wrongdoer and incites feelings in them that lead to remorse for the wrongdoing and ultimately urge them to reform. In order to guide wrongdoers back on the right path, God deals with them both very seriously and very compassionately. He reminds them of how despite their faults and wrongdoings, they have been and is still under the mercy and grace of God. This intelligent behavior causes the sinner to feel regretful for what they have done, but not to lose hope entirely. On the other hand, the findings show that God's educational reproach is not only emotional but also has a cognitive aspect. During reproach, God creates deep cognitions in the wrongdoer and tries to correct their cognitive errors. He does not want to simply make them feel guilty, but rather wants them to fully understand the situation and consciously decide to abandon the wrongdoing.
بررسی تفاوت فطرت و غریزه ی انسان از منظر آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
155 - 172
حوزه های تخصصی:
یکی از چالشی ترین مسائل انسان شناسی در طول تاریخ حیات بشری، بحران هویت است. که آن نیز ناشی از عدم شناخت همه جانبه انسان نسبت به ابعاد متفاوت خویش است. مقاله پیش رو به دنبال روشن شدن تفاوت فطرت و غریزه انسان به عنوان دو ویژگی تکوینی از منظر آیات و روایات متون اسلامی با روشی توصیفی ، نقلی و تفسیری است. پژوهش حاضر نشان می دهد، انسان دارای شخصیت مرکّبی از دو هدف تکوینی فطرت و غریزه است. فطرت، بعد الهی، ناخودآگاه و هدف نهایی از کمال انسان است. که هویت حقیقی، ذاتی و فرا حیوانی او را تشکیل می دهد. فطرت در لسان آیات و روایات به عنوان اسلام، معرفت خدا و توحید یاد شده، که دارای ویژگی هایی همچون همگانی، همگاهی، غیر اکتسابی، ثابت، معصومیت ازخطا و اشتباه است. ویژگی تکوینی دیگر انسان، غریزه است که بُعد حیوانی، ابزارای و مقدمه الکمال آدمی است. بینش و گرایش هایش همچون حیوانات محدود به نیازهای بُعد مادی وحیوانی است. بر این اساس، علت بحران هویت در انسان را بایستی در خلط دو هدف تکوینی مذکور و عدم توجه و تعقل او در حقایق خود شناسی قرآنی جستجو کرد.
مفهوم شناسی واژه مستقیم در قرآن با تمرکز بر کتب لغت وبافت آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
193-212
حوزه های تخصصی:
به دنبال جستجو برای تبیین اهداف روشنگرانه خداوند برای انسان، درنگ در آیات قرآن نشان از کاربست هر واژه در جایگاه معنایی منحصر به خود را دارد.
این امر گاهی از سوی برخی مفسران و مترجمان قرآن مورد غفلت واقع شده و بعضا در مواردی، حق جایگاه معنایی برخی کلمات را آنگونه که باید ادا ننموده اند. این پژوهش با هدف جبران این خلأ، به بررسی یکی از این واژه ها، واژه مستقیم، در بستر تمرکز بر کتب لغت، بافت قرآن، تفاسیر و ترجمه های قرآن و با نگاه همزمانی به معنا پرداخته است و کوشیده تا با روش توصیفی تحلیلی به تبیین حوزه معنایی ویژه این کلمه از حیث معنای دقیق تر و آگاه بخش تر بپردازد. یافته ها نشان می دهد؛ مستقیم در قرآن، در معنای اولیه راست یا نهایتا درست معنای کاملی نیست و نوعی ایستایی، رسیدن و عدم پویایی را به ذهن مخاطب خود، القا میکند اما در مفهوم تخلف ناپذیری، محافظت و دوام و پیوستگی، محوریت کاملتر داشته؛ در راستای انتقال پیام قویم قرآن، هدایتگری بیشتری دارد.
The Role of Principle of “Individualization” in Education from the Perspective of Qur’an and Hadith(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
“Individualization” (Tafarrud), a fundamental principle of education, means that a person, despite similarities with his fellows, has psychological characteristics and unique abilities that distinguish him from others. It is important to pay attention to this principle in identifying the talents and abilities of people and their proper direction for correct education. This article investigates the role of the principle of "individualization" in education from the perspective of the Qur’an and Hadith and examines its position in education based on a descriptive-analytical method. Findings show that the differences between people are divided into two categories, individual and group differences, and for individual differences, there are two concepts of inter-individual and intra-individual differences. People have inter-individual differences in terms of faith, knowledge, talents and abilities, emotions, and feelings. In addition, in terms of differences in abilities and talents in a person, they have intra-individual differences. Also, there are social differences in terms of social position, gender, geographical location, etc., so that paying attention to these differences is effective in the formation of correct education. Therefore, in educational matters, in order to achieve educational goals, attention should be paid to individual and social differences.
Critical Review of Purposefulness of Divine Actions from the Point of View of Rene Descartes, Relying on Islamic Sources(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purposefulness of divine actions is an important religious issue among thinkers. Belief in God's knowledge, wisdom, power, and justice requires the purposefulness of God's actions. This research is based on Rene Descartes' view on the answer to the question of determining the purposefulness of divine actions, which has been carried out through a descriptive-analytical method. In findings chapter, it explains Descartes' point of view in two areas of “the principle of the purposefulness of divine actions and the possibility of knowing the goals of divine actions. While confirming the first area of his view, in the second area and based on extra-religious evidence (reason) and internal religious foundations (Qur'an and hadiths), the raised misconception has been criticized and investigated. The result of the research shows that despite believing in the purposefulness of divine actions, Descartes considers it impossible to access and know the ultimate cause in divine actions due to human limitations, while in criticizing and confronting this matter and based on external evidence and teachings in the Qur’an and religion, divine actions not only have purpose, but also their recognition is possible and it has been acknowledged in various cases.
نگرش اسلام به فرزند و جمعیت؛ کمیت اصل است یا کیفیت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ تابستان ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
170 - 200
حوزه های تخصصی:
افزایش کمیت فرزندان در جامعه اسلامی مؤکداً مورد تشویق متون اسلامی است. اکنون، پرسش آن است که آیا قرآن و روایات به ارتقای سطح کیفیت فرزندان نیز توجه داشته اند. بدیهی است که این مسئله بر اندازه خانواده و جمعیت مسلمانان تأثیرگذار خواهد بود. با نیم نگاهی به متون، معلوم می شود که کیفیت فرزندان نیز قطعاً مدنظر بوده است؛ اما اینکه تا چه حد باید در پی ارتقای کیفیت بود و با کدام شاخص های کیفیت می توان آن را رصد کرد، نیازمند بررسی های بیشتر است. هدف از انجام این پژوهش، پاسخگویی به این پرسش است که در نگرش اسلام به فرزند و جمعیت، تعداد فرزندان اصل است یا کیفیت آنان. روش ما در گردآوری داده ها، کتابخانه ای و در حل مسئله، توصیفی تحلیلی تفسیری است. مهم ترین نتایج عبارت اند از: 1. افزودن بر کمیت فرزندان، نخستین اصل جمعیتی است؛ 2. به موازات این اصل، ارتقای «کیفیت»، اصل جمعیتیِ دیگری است که با فرزند آوری مرتبط است و این دو اصل باید به موازات یکدیگر پیش روند؛ 3. مهم ترین شاخص های اثباتی برای کیفیت فرزند از دیدگاه قرآن و روایات، بدین شرح اند: ایمان، اخلاص در بندگی، محبت اهل بیت علیهم السلام، پرهیزکاری، نیکوکاری به والدین و پیشواییِ پرهیزکاران.
Ways to Achieve “Mutual Consent” in Social Interactions According to Qur’anic Teachings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The level of satisfaction of individuals with life is one of the important criteria in the ideal lifestyle, and "mutual satisfaction" is one of the crucial manifestations of "satisfaction with life." Speaking of "satisfaction" in bilateral relationships implies the presence of both "Rāḍī" (well- pleased) and "Marḍīyy" (pleasing) aspects for both sides of these relationships. Considering the presence or absence of these two qualities in interpersonal relationships, three conceivable assumptions are possible: 1) Both parties are "Rāḍī" with each other, hence each party is also "Marḍīyy" with the other; 2) Only one of the parties is pleased with the other, therefore one is "Rāḍī" and the other is "Marḍīyy"; 3) Both parties are not "Rāḍī" with each other, hence neither is "Marḍīyy" with the other. The best case is the first assumption, and the worst case is the third assumption. When we find ourselves in the third situation, we must strive to at least transform it into the second assumption and then elevate the second assumption to the first assumption. But how is this transformation possible? The present study suggests that in one's interactions with others, instead of expecting to find oneself "Rāḍī," one should try to "Rāḍī" the other and let oneself become "Marḍīyy" with the other; because in order to be "Rāḍī" with the other, we do not have control over all the factors that lead to satisfaction, as we cannot determine or change the behaviors of the other party according to our desires. However, everyone has the choice and actions are up to them and can act according to the desires of the other party. If both parties in all bilateral relationships follow this recommendation, they will reach the ideal situation (the first assumption), which means being "Rāḍī and Marḍīyy at the same time."
تحلیل تطبیقی فقه القرآنی مقدس اردبیلی و صادقی تهرانی ذیل آیات مربوط به صلاه و صوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
135 - 165
حوزه های تخصصی:
نگاه فقه القرآنی به آیات قرآن کریم و تفسیر آیات الاحکام، نوعی استخراج و استنباط احکام شرعی از آیاتی است که به یک یا چند موضوع فقهی اشاره دارند. فقها و مفسران شیعه و سنی از دیرباز به موضوع آیات الاحکام توجهی ویژه داشته، و آثار متعددی را در معرفی و تفسیر آنها نگارش کرده اند. تفسیر آیات الاحکام؛ همانند علم تفسیر، دارای روش و مبانی تفسیری است. در اغلب این نوع تفاسیر، روش تفسیری آیات الاحکام، «اجتهادی» است و مفسر، با تلاش علمی خود و نیز با تکیه بر معیار عقل و همچنین با شناخت و رعایت مؤلفه ها و قواعد تفسیری و فقهی به تفسیر آیات الاحکام می پردازد. از جمله تفاسیر فقهی کتاب زبده البیان مقدس اردبیلی و کتاب تفسیر الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن صادقی تهرانی می باشد. با توجه به برجستگیهای هر یک از دو تفسیر و سبک و روش مؤلفان آنها، در این پژوهش سعی می شود که دیدگاه این دو تفسیر در آیات الاحکام مربوط به صلاه، صوم و حج مورد بررسی قرار گیرد سپس نقاط افتراق و اشتراک این دو تفسیر مشخص و با آراء فقهی و تفسیری برخی دیگر از عالمان و مفسران شیعه و اهل سنت ارزیابی و مقایسه می شود.
الگوی قرآنی سنت های الهی در تدبیر جامعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۴ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
114 - 141
حوزه های تخصصی:
سنت های الهی مجموعه قوانینی است که نظام بخش سلسله ای از رخدادهای جامعه و تاریخ انسانی بوده که شناخت آن ها ما را با علل پدیداری رخدادها و آثار و پیامدهای آن تحت قوانین مستمر آشنا می کند. در مقاله حاضر اجتماعی بودن سنت ها به حیثیات مختلفی ازجمله موضوع، کنشگران، اهداف و پیامدهایش موردبررسی قرارگرفته که در هر مرحله تاریخی شکل بروز ویژه و منطق واحدی داشته و در اشکال مختلف و صفات مشخصی در قرآن بیان شده است. نتایج حاصل از این جستار حاکی از آن است که علم به سنت های خلل ناپذیر الهی که نشانگر حسن تدبیر و قدرت او در آفرینش است، انسان را به احوال سرنوشت خود و تشابه سرنوشتش در تاریخ و اجتماع آگاه می کند تا با شناخت رخدادهای غیرمنتظره و آمادگی برای تقابل با آن، برنامه ریزی دقیقی برای مواجهه با آنچه سعادت و تکامل او را به مخاطره می اندازد و نهایتاً چاره اندیشی برای بهبود وضع موجودش داشته باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی صورت بندی سنت ها و مباحث نظری آن را از منظر آیات و شواهد قرآنی موردبررسی قرار داده و البته چون تحقیق نص بنیاد است به لحاظ ماهیت، کوشیده از روش عقلی نقلی که در زمره روش اجتهادی است بهره ببرد..
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله جعفر سبحانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
231 - 247
حوزه های تخصصی:
در سده چهاردهم شمسی، حوزه علمیه قم شاهد ظهور عالمان و مفسران برجسته ای بوده است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی شخصیت علمی آیت الله جعفر سبحانی از دانشمندان بزرگ حوزه علمیه قم در سده اخیر پرداخته است. هدف پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های علمی این عالم فاضل در دانش تفسیر قرآن است. بررسی ها نشان می دهد که آیت الله سبحانی شخصیتی اثرگذار و مفسری توانا و پرکار و دارای آثار فراوان در تفسیر و پژوهش های قرآنی است. ویژگی های اقدامات و آثار علمی ایشان در تفسیر موضوعی قرآن عبارت اند از: اولویت دهی به تفسیر موضوعی، توجه به مباحث کلامی و شبهات مرتبط با آنها، توجه به روش تفسیر قرآن به قرآن، اجتهاد در به کارگیری روایات تفسیری، رعایت نظم ترتیبی و موضوعی در تفسیر. اما ویژگی آثار ایشان در تفسیر ترتیبی قرآن را می توان توجه فراگیر به مباحث علوم قرآن با توجه به نقش پایه ای آنها برای تفسیر قرآن، خرق سنت های گذشته در تألیف تفسیر قرآن بر حسب ترتیب مصحف و عنایت به جامعیت موضوعی مباحث در تفسیر هر دسته از آیات برشمرد.