مقالات
حوزه های تخصصی:
مفسّران از آغاز تاکنون، ذیل آیه 84 سوره اسراء، در بیان معنای «شاکلته» مواضع چندی داشته اند؛ برخی آیه را بی نیاز از تفسیر دانسته اند اما بیشتر مفسّران به اجمال برای «شاکله» معانی ای چون: نیت، خُلق و خوی، عادت، دین و مذهب، ذات و طبیعت را مطرح کرده اند ولی توضیح بیشتری نداده اند و فقط در تفاسیر قرن 14 به پیام های اعتقادی و ابعاد انسان شناختی «شاکله» توجّه اندکی شده است. بیشتر تفاسیر عامّه در تفسیر «شاکله» به اقوال پیشینیان اکتفا کرده و فاقد داوری و تحلیل است و اگر توضیحی داده شده ا ست، بیان آنان موهم جبر بوده است. چنان که بیشتر مفسران امامیه نیز تا اواخر قرن 14 همانند بقیه تفاسیر، به اجمال از کنار آیه گذشته اند، ولی آنان با الهام از روایات اهل بیت^ در تفسیر «شاکله» از اندیشه جبر مطلق مصون مانده اند. نخستین تفسیری که در قرن 14به اهمیت بحث شاکله توجّه کافی کرده و به تفصیل، شبهه جبر را از حریم آیه زدوده و تأثیر جدّی در اندیشه مفسّران پس از خود داشته، تفسیر المیزان است، هر چند این تحوّل به تفاسیر عامّه راه نیافته است.
تحلیل و بررسی مخاطب آیه 35 مریم درباره تفسیر نافرزندداری خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به نقد دیدگاه نویسندگان کتاب «پیامبری دیگر، عیسی× در قرآن کریم» در مورد آیه 35 مریم پرداخته که مخاطب اصلی آیه را مشرکان مکه می دانند و نه مسیحیان. با توجه به اینکه مفسران مسلمان مخاطب اصلی آیه را مسیحیان می دانند، این دیدگاه تفسیر جدیدی است. در این رابطه با روش تحلیل تاریخی محتوایی سوره مریم با استناد به شواهد تاریخی و آیات دیگر و بررسی ادله ای که نویسندگان ارائه کرده اند، این دیدگاه نقد می شود. دلیل اصلی آنها رویکرد همدلانه قرآن کریم با مسیحیان در این سوره است. با پذیرش این اصل، مشخص شد که مخاطب آیه نمی تواند غیر از مسیحیان باشد. سوره مریم در یکی از زمان های حساس تاریخ اسلام، برای ارتباط با مسیحیان نازل شده و در هجرت مسلمانان به حبشه دستمایه ارتباط آنها با نجاشی و پیروزی در مقابل مشرکان بوده است. هر چند محتوای سوره با اعتقادات اصلی مسیحیان، که مورد تایید قرآن کریم است، هماهنگ است، اما قرآن کریم اعتقادات نادرست آنها را نیز با رویکرد همدلانه غیرمستقیم نقد کرده است. بررسی آیات پیرامونی آیه 35 مریم، همچنین آیه 171 نساء و آیات سوره زخرف که نویسندگان به آن استدلال کرده اند، نیز نشان می دهد که مخاطب اصلی این آیه مسیحیان می باشند.
تبیین دیدگاه علامه طباطبایی درباره آیات قرآنی ناظر به تفسیر به رأی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آموزه های اسلام سخن از «تفسیر به رأی» به میان آمده و با وصف «تفسیر جاهلانه»، از آن نکوهش شده است. راه برون رفت از این گونه تفسیر، رعایت دقیق روشمندی تفسیر و حفظ شاخصه ها و عناصر محوریِ آن است. از مفسران شیعی که تحقیقی ارزشمند درباره «تفسیر به رأی» دارد، علامه طباطبایی است. وی افزون بر تبیین دقیق روایات نکوهش کننده تفسیر به رأی، برخی آیات قرآنی را ناظر به این گونه تفسیر دانسته است. مقاله حاضر، نخست می کوشد چکیده دیدگاه علامه درباره آیات و روایات ناهی از تفسیر به رأی را بازتاب دهد. سپس با الهام از دیدگاه علامه، راه برون رفت از این تفسیر جاهلانه را ذیل عنوان «شاخصه ها و عناصر روشمندی تفسیر» ارائه کند. عناصر محوریِ روشمندی تفسیر عبارت اند از: تفسیر بر پایه مبانی پیش پذیرفته، بهره گیری از منابع معتبر تفسیر و پرهیز از منبع نماها در تفسیر، بهره گیری از منهج اجتهادی جامع و پرهیز از منهج نماها، به کارگیری قواعد تفسیر قرآن و بهره گیری از ابزارهای تفسیر.
سنخیت میان همسران، تاملی در تفسیر آیه 26 سوره نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول کلی موفقیت در ازدواج، همتا بودن زن و شوهر است که در برخی آیات از جمله آیه 26 سوره نور بدان توصیه شده است در برخی رسانه ها شبهه اختلاف محتوای آیه نور با آیات 10 و 11 سوره تحریم مطرح شده است؛ چرا که در این آیات از همسنخ نبودن همسران حضرت نوح و لوط با آنان و نیز عدم سنخیت حضرت آسیه با فرعون سخن گفته شده است. مقاله حاضر با بررسی مفاد آیه 26 نور به روش توصیفی تحلیلی، شبهه یادشده را پاسخ گفته و به این نتیجه رسیده است که دو احتمال کلی در مفاد آیه وجود دارد وجه انشایی و وجه خبری؛ بر اساس ادله و شواهد مقصود از خباثت در آیه، آلودگی جنسی است و مفهوم آیه در صورت انشایی بودن، بر نهی از ازدواج فرد مؤمن با فرد دارای خباثت از نوع آلودگی جنسی حمل می شود و همسران پیامبران این نوع آلودگی را نداشتند اما در صورت جمله خبری بودن آیه، سه احتمال در مفاد آن وجود دارد: گزارش سنخیت میان مردان و زنان در آخرت، گزارش سنخیت میان مردان و زنان در ازدواج ها، گزارشِ تناسبِ میان ناپاکان با یکدیگر و پاکان با همدیگر، از این سه احتمال، مورد اخیر متناسب با آیه است. البته در این صورت نیز ازدواج برخی پیامبران^ با همسرانشان مورد نقضی بر آیه محسوب نمی شود.
بررسی تفسیری آیه «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» در آیات مکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دعوت به توحید و یکتاپرستی هدف مهم انبیای الهی است. آنان یکی پس از دیگری آمده اند تا پروردگار هستی و راه تقرب به سوی او و دستیابی به کمال و رستگاری را به انسان بیاموزند. پیامبر اسلام| به عنوان آخرین فرستاده الهی، در سرزمین حجاز مبعوث شد. مهم ترین وظیفه رسالی او دعوت به توحید و عبادت خالصانه باری تعالی است. ازاین رو در آیات مکی فرمان «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» در سوره های: اعراف، زمر و غافر بلند است. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به دنبال تفسیر آیات «مخلصا / مخلصین له الدین» در سور مکی است. بررسی تفسیری این آیات نشان می دهد عبادت دارای مراتبی است که هر کس متناسب با جایگاه خویش در منظومه کمالی به آن آراسته می گردد. ازاین رو در آیات مورد بحث، نبی مکرم اسلام| نخستین کسی است که عامل به عبادت خالصانه است. همچنین در این آیات از عبادت پیامبر| با واژه «عبد» و از عبادت دیگران با واژه «دعا» یاد شده است. آیات فرمان دهنده همگان به دعای خالصانه، ضمن تصریح به بر حق بودن این دعوت، با تشویق و تهدید و درخواست بی توجهی نسبت به اکراه و مجادله گری کافران همراه است. نتیجه عمل به این آیات شریفه تامین سعادت فردی و اجتماعی مسلمانان است.
نقد دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی درباره روش های دعوت به دین در آیه ۱۲۵ نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای تبیین و اثبات معارف دینی و باورهای کلامی، به چند شیوه می توان استدلال کرد. این شیوه ها در قرآن کریم نیز بیان شده است. یکی از آیات مهمّی که شیوه های استدلال بر معارف الهی و دعوت به پروردگار را بیان می کند آیه 125 نحل است: «ادْعُ إِلَی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ». در این نوستار با روش تحلیل توصیفی به نقد و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی درباره آیه مزبور پرداخته می شود. در این آیه شریفه، سه روش از روش های دعوت به دیانت و اثبات حقانیت معارف الهی بیان شده است که عبارتند از: حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن. از نظر علامه طباطبایی، حکمت، از بین شیوه های استدلال، منحصراً منطبق بر برهان است، چنان که موعظه بر خطابه و جدال بر جدل، منطبق است. ضمن اینکه مطابق نظر ایشان، الزام، گرچه غرض غالبی جدل است اما غرض دائمی نیست؛ ازاین رو ممکن است یک قیاس، جدلی باشد، امّا با هدفِ الزام نباشد. به نظر می رسد حکمت بر تمامی اقسام استدلال عقلی، منطبق می شود؛ البتّه بر فرض اینکه پذیرفته شود که استفاده از مغالطه در استدلالات کلامی، جایز است و موعظه حسنه نیز بر تمامی اقسام استدلال عقلی غیر از برهان، صادق است؛ همان طوری که «جادلهم» بر خصوص جدل، منطبق است و البته، الزام، داخل در هویّت جدل است.
متغیّرهای امنیت ساز در حکومت اسلامی بر پایه تحلیل محتوای سوره توبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقتضای جامعیّت و جاودانگی دین اسلام، عنایت به شئونات اساسی زیست بشری از جمله مسئله امنیت است که به طور ویژه در سوره توبه، به آن پرداخته شده است. بازخوانی فضای امنیتی حکومت نبوی و کشف متغیّرهای امنیت ساز آن، هدف تحقیق حاضر است که با روش تحلیل محتوای سوره توبه پیگیری شده است. مجموعه ای از متغیّرها در دو سطح عمده ملت و دولت حاصل آمد که 65 درصد ناظر به سطح دولت است. طبقه بندی متغیرها در سطح دولت به دو محور راهبردهای کلی (40%) و راهبردهای خاص (60%) شامل سه حوزه عمده حکمرانی نظیر اقتصاد (9%)، ارتباطات (31%) و دفاع (60%)، از جمله یافته های تحقیق است. پرداخت همه جانبه سوره توبه به همه ابعاد بینشی و کنشی (تئوری و راهبرد)، ملت و دولت، راهبردهای خاص و عامّ، نشان از نگاه جامع آن به مسئله امنیت دارد که انگاره غرض امنیتی آن را اثبات می کند. تحقیق حاضر تلاشی تدبری تفسیری در راستای تفسیر ساختاری و فقه حکومتی است که با ارائه الگوی حکمرانی مبتنی بر این متغیّرها می تواند سند ارزشمندی جهت تعریف و ارزیابی معیارهای امنیتی در حکومت اسلامی باشد.
کاربست محکمات آیات در حل تعارض قوانین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورها در مسائل مختلف قوانین متعددی را وضع کرده اند. شهروندان در هر کشور ملزم هستند از این قوانین تبعیت کنند. اگر در کشوری مسئله ای حقوقی مطرح شود که دارای عنصری باشد که به بیرون مرزهای جغرافیایی آن کشور مرتبط شود، تصور این است که دو یا چند قانون مرتبط باید بر یک موضوع حقوقی حاکم شود که عملاً امکان پذیر نیست. درصورتی که میان قوانین مختلف از کشورهای متعدد، تعارض ماهوی پیش آید، آیا آیات محکم قرآن نقشی در حل این تعارض ایفا خواهند کرد؟ فرضیه اصلی تحقیق آن است که به دلیل جامعیت قرآن کریم آموزه های آن می تواند راه گشا باشد. در این تحقیق سعی شده است تا به استناد «آیات محکم قرآن»، «تعارض قوانین» مورد بررسی قرار گیرد. اطلاق ها، عمومات و الزام های صریح قرآن کریم باید از سوی قاضی مسلمان در پرونده های بین المللی مورد استناد قرار گیرد؛ زیرا در برخی موارد، قانون صلاحیتدار خارجی با نصوص شرعی تعارض دارد، این موضوع دارای مبانی، قواعد و مستندات قرآنی است. درگذشته موضوع صرفا از منظر استانداردهای بین المللی مطالعه شده اما نوآوری مقاله، گسترش موضوع در قلمرو آیات در زمینه حل تعارض قوانین است. در این مقاله از روش تفسیری اجتهادی بهره گرفته شده است.
بازتبیین مفهوم «صراط» در تفاسیر عرفانی پیش از ابن عربی و مقایسه آن با دیدگاه تفسیری- عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«صراط» از واژگان قرآن کریم است که مفسران با گرایش عرفانی بر اساس اندیشه و روش عرفانی خویش، مفاهیم مختلفی برای آن گفته اند. مسأله پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای؛ بررسی مفهوم «صراط» در آیات قرآن و تفسیر و تأویل آن از تفاسیر عرفانی پنج عارف پیش از ابن عربی: سهل بن عبدالله تستری، ابوعبدالرحمان سلمی، ابوالقاسم قشیری، رشیدالدین میبدی و روزبهان بقلی شیرازی، همچنین مقایسه اجمالی آن با دیدگاه ابن عربی است. یافته های پژوهش گویای آن است که مفاهیم و مصادیق متعددی برای «صراط» ذکر شده است که عبارتنداز: هدایت و سعادت، اقامه عبودیت، معرفت حق، مشاهده و مکاشفه، دعوت عام و خاص، سیر و سلوک عارفانه، شریعت الهی. تمام موارد یاد شده؛ بیانگر مسیری است که در راستای معرفت حق تعالی، جهت رسیدن به هدایت، تکامل و سعادت انسان مطرح است که می توان آن را منطبق با دیدگاه های تفاسیر نقلی دانست. باری دیدگاه ابن عربی در برخی تبیین ها از صراط همسو با دیدگاه عارفان قبل از خود است ولی بر اساس مبنای وحدت وجودی وی تفسیری که از صراط ارائه می کند بر همه موجودات و انسان ها چه مومن و چه غیرمومن منطبق است هرچند در برخی از تحلیل هایش صراط را به عنوان صراط خاص یا صراط محمدیه برای اوحدی از افراد منطبق می داند.
خوانشی نو از آیه 51 سوره قصص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«انسجام»، از اهم وجوه اعجاز قرآن کریم است که این کتاب آسمانی، در مقام اثبات الهی بودن خویش، به آن تحدی نموده و آن را حد وسط استدلال قرار داده است. در مقام استدلال قرآنی بر انسجام و هماهنگی قرآن کریم، به طور معمول به آیات90 و 91 سوره حجر، آیه 23 سوره زمر و آیه 82 سوره نساء استناد می شود؛ اما تا جایی که جستجو شد، آیه 51 سوره قصص، مورد استناد مفسران و محققان برای دلالت بر انسجام و هماهنگی قرآن، قرار نگرفته است. این نوشتار با بررسی وجوه دلالی این آیه با تکیه بر قرائن درون متنی و مقایسه آن با آیات پیش گفته، خوانشی نو از این آیه را مستدل می نماید و نشان می دهد که این آیه افزون بر این که حاکی از انسجام قرآن کریم است، به سبب برخی ویژگی ها، در رأس آیات دلالت کننده بر انسجام قرآن جای دارد، تا جایی که شایسته است «آیه انسجام» خوانده شود.