پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین)
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال 14 پاییز 1402شماره 54 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
توحید اجتماعی که اصطلاحی نوپدید و از جمله مباحث کلام اجتماعی است، براساس تحقیقات قرآنی انجام شده و با الهام از جمله کلیدی لااله الاالله و بسیاری از آیات توحیدی، دارای دو مؤلفه اصلی نفی عبودیت غیر خدا و اثبات وحدانیت و ربویبت الهی است که مطابق آیات قرآن هر کدام دارای مؤلفه های فرعی هم هستند. نظر به اینکه ابعاد و هویت اجتماعی توحید در انظار نوع متفکران مسلمان به روشنی تبیین نشده، این تحقیق به دنبال پاسخ به این سوال است که مؤلفه های توحید اجتماعی چه بازتابی در آراء مفسران داشته و با توجه به دلالت آیات و روایات، عبودیت که معنای پایه ای توحید اجتماعی است در فرهنگ قرآنی به چه معناست؟ این تحقیق که با اتکاء بر ظواهر آیات دال بر مباحث توحیدی و رویکرد تحلیلی سامان یافته، نشان می دهد باوجود دلالت صریح آیات توحیدمحور بر دو مولفه توحید اجتماعی، غالب مفسران همانند نوع متکلمان و فلاسفه، کمتر به بعد نفیی توحید پرداخته اند و تنها برخی از ایشان به دوسویه بودن حقیقت توحید در قرآن توجه داشته و با تمسک به روایات تفسیری، «عبادت» را «اطاعت» معنا کرده و بر نفی اطاعت مطلق از غیر خداوند که همان بعد اجتماعی توحید است، تاکید داشته اند. شاهد صدق این برداشت، شواهد روایی در ترادف اطاعت و عبادت است. خوانش اجتماعی از توحید، عبادت را از انحصار در معنای متبادر فقهی و مناسکی آن خارج ساخته و با معادل گرفتن آن با مفهوم اطاعت و توسعه معنایی عبادت و معبود نفی هرگونه اطاعت استقلالی و کورکورانه، سلطه نظامی، سیاسی، قانونی، فرهنگی و اقتصادی را نتیجه می دهد.
نقد شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشعار «امیّهبن أبیالصّلت ثقفی» همراه با تحلیل دیدگاههای«کلمان هوار» و «تسدال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکردهای مستشرقان در مواجهه با قرآن کریم حکایت از این دارد که آنان در عرصه مقابله با این معجزه ماندگار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، شبهات فراوانی را طراحی نموده اند تا بدین وسیله از ارزش و جایگاه آن در میان ملت ها بکاهند؛ و بدین طریق از تأثیرگذاری آن در اقشار مختلف جلوگیری نمایند. شبهه تأثیرپذیری قرآن از اشعار جاهلی؛ از جمله این شبهات محسوب می شود. در این نوشتار، تنها شبهه مصدر بودن سروده های «امیّه ابن ابی الصّلت» برای قرآن کریم، مورد واکاوی قرار گرفت، و به شبهه آنان در این حوزه خاص، پاسخ داده شد. اطلاعات این پژوهش به شیوه اسنادی گردآوری و با روش توصیفی- تحلیلی پردازش یافت. برایند تحقیق برآمده از مفاد نقدهای هفتگانه مذکور در این نوشته این است: وجود اشکالات فاحش ادبی در اشعار «امیّه ابن ابی الصّلت» و فقد صنایع استوار ادبی بدست آمده از مقارنه قرآن با سروده های وی، حاکی از این است که شبهه مذکور، کاملا باطل، بی اساس، و غیر همخوان با واقعیات موجود می باشد.
تحلیل انتقادی موحد انگاری مشرکان در توحید ربوبی بر محور آیه 31 سوره یونس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلفیان ضمن تقسیم بندی توحید ربوبی و الوهی، بر باورمندی مشرکان بر توحید ربوبی اصرار دارند و آسیب بزرگ آنان را شرک عبادی می دانند و با استناد به آیه ۳۱ سوره یونس و آیات مشابه، مسلمانان را به دوری از توحید در عبادت و افتادن در گرداب شرک متهم می کنند. مسئله اصلی این نوشتار بررسی انتقادی موحد انگاری مشرکان در توحید ربوبی از سوی سلفیون است و در این مقاله تلاش می شود ضمن تبیین شرک ربوبی در عصر جاهلی، نگره سلفیون را در تضاد با فهم سلف دانسته و ضمن تأکید بر ترتب عبادت بر ربوبیت و عدم تفکیک آن دو، آیات مورد استناد ایشان بخصوص آیه مورد اشاره بررسی شده و به آیات ناظر بر شرک ربوبی مشرکان اشاره شود؛ آیات متعدد قرآنی گواه تأمل و مخالفت مشرکان در مقوله رازقیت پروردگار و امور دیگر از سوی خداوند است و غالب نزاع های مشرکان مکه با رسول الله(ص) و مومنین را بر محور ربوبیت خداوند سبحان می داند.
بازخوانی مدافعانه از اندیشه آخوند خراسانی در مسأله تحریف قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه در اندیشه غالب الهیات اسلامی، روایات تحریف نما مقبولیت نداشته و به طور ویژه شیعیان بر این باورند که هرگز در محتوی و الفاظ قرآن کریم تحریف صورت نپذیرفته است، اما برخی گزارش ها از اقوال گاه بر پذیرش وقوع تحریف در قرآن از سوی شیعیان حمل می شود و اندیشه تحریف ناپذیری نزد شیعه را دچار خدشه می سازد. طرح ادعای علم اجمالی و مساعدت اعتبار با تحریف قرآن در کلام آخوند محمدکاظم خراسانی(متوفی 1329ق) فقیه و اصولی صاحب کتاب کفایه الأصول، از جمله این موارد است که منجر به ایجاد شائبه شده لذا پرداختن به آن و بازخوانی و تحلیل دیدگاه این اندیشمند شیعی در مسأله تحریف پذیری قرآن را از اهمیت ویژه ای برخوردار می سازد. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی رویکرد کلی عقل گرایانه آخوند خراسانی و مبانی او در بیان حجیّت ظواهر کتاب معرفی و وجوه استدلال آخوند در باب روایات تحریف نما شناسانده شده است. یافته های مقاله حکایت از سوء برداشت منتقدین از دیدگاه آخوند خراسانی نسبت به روایات تحریف نما دارد و این در حالی است که مرحوم آخوند انگاره تحریف قرآن را کاملاً بی اعتبار می داند. وی در بیان حجیت ظواهر الفاظ قرآن، با طرح فرض محتمَل بر تحریف به نقصان، آنرا صرفاً نوعی علم اجمالیِ غیر منجِّز و نیز فاقد معزِّریت می داند که اساساً حجت نبوده و طبعاً لطمه ای نیز به سلامت اعتبار ظواهر قرآن وارد نمی سازد. بر این اساس، بحث آخوند ارتباطی با پذیش اعتبار روایات تحریف نما نداشته و اینگونه وجود دلیل عقلی بر این مسأله را طرح و رد می سازد. اعتقاد به اصل عدم تحریف قرآن کریم در میان شیعه بویژه مرحوم آخوند خراسانی غیر قابل انکار است.
صورت بندی مشارکت سیاسی در نظام سیاسی مشروع؛ رهیافتی قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبحث مشارکت سیاسی یکی از مهم ترین و ظریف ترین چالش های سیاسی و معرکه آرا هم در ساحت نظر و هم در صحنه عمل در جامعه ایرانی و در دوره معاصر به ویژه در نظام جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. بر این اساس در پاسخ به پرسش از صورت های مشارکت سیاسی در نظام سیاسی مشروع دینی در رهیافت قرآن، فرضیه بر پایه چارچوب نظری اشکال و انواع مشارکت سیاسی در علوم سیاسی و روش تفسیر موضوعی قرآن در پی آن است که: انواع مشارکت معطوف به کنش سیاسی حمایت گرانه، پرسش گرانه، منتقدانه و معترضانه، انتخاب گرانه، تصمیم سازانه، تشکل گرایانه و مشارکت سیاسی منفی/ معارضه جویانه ذیل نظام سیاسی مشروع از اقسام مثبت و منفی مشارکت سیاسی ذیل نظام سیاسی مشروع است. هر کدام از این اشکال نیز مبتنی بر دلایل و شواهدی در قرآن است که نوع منفی آن از دیدگاه قرآن مردود است. لزوم و وجوب مشارکت حمایت گرانه از نظام سیاسی مشروع بر پایه آیاتی مانند نفر، جهاد، هجرت و...؛ الزامی بودن عمل به نتیجه قاطعی که از مشورت حاصل می شود توسط حاکم شرعی و به ویژه غیر معصوم در امور غیر وحیانی؛ لزوم نقادی، سعه صدر و نقد پذیری؛ و مطلوبیت تسابق و مسابقه دادن در اداره بهتر و قوی تر جامعه از یافته های پژوهش است. پژوهش در تدارک تحقیق به نظریه ای تمایل دارد که آن را نظریه مشارکت سیاسی حداکثری مشروط یا واکارگذارانه نام می نهد که مردم را صاحب حق سیاسی می داند اما فقها را نیز به طور عام و بالقوه منصوب می شمارد ولی خروج از قوه به فعل قدرت سیاسی آنان بر اساس پذیرش و انتخاب مردم است و مشارکت سیاسی یک پایه شرعیت نظام سیاسی است. این نظریه می تواند برترین ترجمان از مردم سالاری دینی هم باشد.
معنای تعلیل لفظ «أنّ» و تأثیر آن در ترجمه آیه 39 سوره زخرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از تفاوت های موجود میان ترجمه ها و تفاسیر قرآن، به اختلاف در استفاده از قواعد ادبیات عربی باز می گردد؛ از این رو در بعضی موارد، دیدگاه ادبی پذیرفته شده، در توضیح آیه تأثیر می گذارد. میانِ ترجمه ها و تفاسیر موجود از عبارت «أنّکم فی العذاب مشترکون»، (زخرف/۳۹) تفاوت هایی است که امکان درستی تمامی آنها بعید است؛ ضروری بود تا پس از تبیین معانی «أنّ» و ترکیب های نحوی آیه، به بررسی معنای تعلیل در «أنّ» و تطبیق آن با ترجمه ها و تفاسیر پرداخته شود؛ سپس میزان مطابقت آنها با معانی «أنّ» و ترکیب های نحوی طرح شده در مورد این آیه، مورد ارزیابی قرارگیرد، تا صحیح ترین توضیح از مفاد این آیه برپایه قواعد ادبی استخراج گردد. در نتیجه ارزیابی، صحیح ترین ترکیب که مشتمل بر فاعل بودگی عبارت انتهای آیه و مصدری بونِ «أنّ» بود، می بایست به صورت «بخاطر ظلمی که در دنیا کرده اید، در آن روز اشتراک داشتنتان در عذاب نفعتان نمی دهد.» ترجمه گردد؛ اما بعضی دیگر با در نظر گرفتن معنای «تعلیل» بصورت «منطوقی» برای «أنّ»، به اشکالاتی مانند: نداشتن پشتوانه ادبی، وجود دو نشانه تعلیل در یک عبارت و تعیین معنای نادرست برای «إذ»، انتخاب فاعل غیرصحیح برای «لن ینفعکم»، دچار شده اند. مقاله حاضر با تکیه بر منابع کتابخانه ای و براساس روش توصیفی- تحلیلی به همراه نقد به بررسی درستی یا نادرستی استفاده معنای تعلیل برای «أنّ» و اثرگذاری آن در نقد تفاسیر و ترجمه های موجود از این آیه، پرداخته است.
رهیافت عرفانی به آیه مباهله با تأکید بر واژه «انفسنا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آیه مباهله - 61 آل عمران، خداوند متعال از علی بن ابیطالب(ع) به عنوان نفس رسول خاتم(ص) یاد کرده است. بررسی تاریخی و روایی در منابع شیعه و اهل سنت، مشخص می کند که عبارت «انفسنا» صرفاً به شخص حضرت علی(ع) تعلق دارد و در این خصوص اختلافی بین فریقین نیست. از منظر کلامی آیه شریفه دلیلی بر ولایت معنوی و سیاسی آن حضرت(ع) دانسته شده است. چنان که به لحاظ فلسفی این واژه بر نوع خاصی از قرب و نزدیکی بین رسول اکرم(ص) و امیرمؤمنان(ع) دلالت دارد .این که در رویکرد عرفانی این واژه به چه معنا و ابعاد مفهومی- ظاهری و باطنی آن چگونه قابل تبیین و دارای چه دلالت هستی شناختی است، مسأله این پژوهش است. به نظر می رسد همه معانی پیش گفته ناظر به رویکردهای مختلف در رهیافت عرفانی به این آیه و واژه «انفسنا» متبلور و افق معنایی معجزه گون یافته باشد. چرا که در این رهیافت، واژه «انفسنا» اشاره به حقیقتی ملکوتی دارد که از آن به نفس واحد و حقیقت وجودی یکسان خاتم رسولان الاهی حضرت محمد(ص) و خاتم اولیای الاهی، علی بن ابیطالب(ع) تعبیر می گردد. در پژوهش پیش رو کوشش شده است به روش تحلیلی، و با تکیه بر متون تفسیری -عرفانی، پنجره ای از این منظر به آیه شریفه گشوده و با تأکید بر واژه «انفسنا» ابعادی از هستی شناسی عرفانی این واژه بازنمایی گردد تا افزون بر راه یافتن به بطنی از بطون آیه، دریچه ای به فهم آیات و کلمات قرآن به طور عام و ژرفای کلام رضوی(ع) در ذیل این آیه و اصطلاح «انفسنا» به طور خاص بگشاید.
لزوم حضور معصوم تا آخر دنیا بر اساس آیات شهادت رسول خدا(ص) و مؤمنین در آخرت در تفاسیر معروف فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس آیات کریمه قرآن، رسول خدا (ص) و مؤمنین در قیامت بر اعمال امت اسلامی و امم قبلی شهادت خواهند داد. اما در این مورد مسائلی مانند کیستی مؤمنین شاهد، نحوه تحمل شهادت و چگونگی آگاهی شاهد از اعمال و ادا شهادت برآن ها و ... به طوری محل اختلاف تفاسیرفریقین است که اصل مسئله در هاله ای از ابهام قرار گرفته است. این نوشته با بررسی آیات 143 بقره و 105 توبه و 89 نحل ، تلاشی است به هدف روشن نمودن حقیقت شهادت نبوی(ص) و مؤمنین در قیامت از دیدگاه قرآن، بدین جهت تفاسیر متعدد فریقین به خصوص تفسیر مفاتیح الغیب و روح المعانی و مجمع البیان و المیزان و غیره مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق و داده پردازی نوشته، توصیفی تحلیلی آیات بر اساس تفاسیر گفته شده است. شیوه گردآوری داده های تحقیق، کتابخانه ای است. یافته تحقیق بیانگر آن است که به رغم اختلاف نظر مفسران در برخی موارد این آیات، همه آنان بر این مسئله اشتراک نظر دارند که حضور شاهد معصوم در میان امت پیامبر(ص) تا آخر دنیا ضروری است تا با حضور دائمی خود در میان امت و نظارت براعمال آنان تحمل شهادت نموده و در قیامت براساس آن، به اعمال امت شهادت به عین دهد.
واکاوی مفهوم شناسی نفی «جُناح» در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفی «جُناح» تعبیری است که در برخی از خطابات شرعی برای بیان جواز استفاده شده است. اگر چه در غالب مطالعات و بررسی های فقهی، با اتکا به قرائن به تبیین مفاد این تعبیر پرداخته شده، اما تعلق این تعبیر به برخی واجبات، موجب پیدایش پندارِ بدوی اختصاص آن به بیان وجوب شده است. دامنه کاربرد این تعبیر در آیات و روایات، شیوه ی تعامل اجتهادی فقهای امامیه با این تعبیر، واکاوی مفهومی این ماده ی لغوی و شناخت مفاد آن در خطابات شرعی، مسائلی است که در این پژوهش بررسی و پردازش شده است. به نظر می رسد بیان شارع در قالب های نفی «جُناح»، نفی «بأس» و أمر عقیب حظر، با تفاوت در گستره کاربردی این تعابیر، شباهت هایی به هم دیگر دارند و جملگی آن ها در بیان إباحه و جواز تکلیفی و عدم افاده امری ورای آن با هم مشترک اند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی به معناشناسی نفی «جناح» و کاربست آن در قرآن کریم، سنت و فقه پرداخته است و مسائلی را در این باره مورد تحلیل قرارداده است و در صددپاسخ به سؤال های ذیل است: نفی جناح در قرآن و حدیث بر چه دلالت دارد؟ مفاد وکاربست آن در خطابات شرعی چیست؟ و چه تفاوت هایی با تعابیر هم سو دارد؟
راهبردهای قرآنی پیشگیری اجتماعی اسلام برای صیانت از حیات انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست جنایی اسلام در قرآن نسبت به جرایم بر ضد حیات انسان، یک سیاست جنایی افتراقیست که پیشگیری اجتماعی مهم ترین بعد آن است. از این رو، سزاوار پرسش است که قرآن چه راهبردهایی را برای مهار و کاهش جرایم بر ضد حیات انسان در بعد پیشگیری اجتماعی اندیشیده است. نوشتار حاضر با مطالعه آیات قرآن و روایات مرتبط با آیات به روش توصیفی تحلیلی به تبیین این راهبردها پرداخته است تا دست اندرکاران سیاست جنایی ایران را در مبارزه با جرایم بر ضد حیات انسان یاری رساند. بر اساس یافته های تحقیق، سیاست جنایی قرآنی اسلام برای از بین بردن زمینه های جرایم بر ضد حیات انسان و جلوگیری از تبدیل اختلافات به نزاع و درگیری راهبردهای زیر را پیش بینی کرده است:"ترسیم افق مترقی و برتر در روابط اجتماعی بر پایه عناصر وحدت، محبت و مهرورزی، سلم و صلح و گذشت"، "نهادینه سازی ارزش هایی چون احساسات و عواطف لطیف انسانی، همدلی و مودت"، "نگاه معرفت شناسانه به انسان به عنوان اشرف مخلوقات و بر اساس منشأ واحد همه انسان ها"، "یادآوری عهد و پیمان نخستین انسان با خداوند در حفظ حیات همنوع"، "تشویق به حفظ حیات انسان و تقبیح جرایم بر ضد حیات انسان" .