پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین)
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال 14 زمستان 1402شماره 55 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی درصدد کشف جهان بینی گوینده از طریق بررسی نحوه گفتمان با شرایط برون متنی است. وان دایک زبان را حامل ایدئولوژی گوینده و دارای بار قدرت می داند. او در گفتمان انتقادی، به تأکید بر ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری، تأکید بر طرد ویژگی های مثبت دیگری و ویژگی های منفی خودی در ساختارهای خرد واژگانی، نحوی، بلاغی، معنایی، استدلالی و کنشی اشاره دارد. سوره هود دارای گفتگوی حضرت نوح و قومش است که دو طرف گفتگو سعی در تأکید ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری و طرد ویژگی های منفی خود و ویژگی های مثبت دیگری است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک درصدد تحلیل گفتمان نوح(ع) و قومش در سوره هود است. این پژوهش ثابت می کند که در سوره هود، گفتمان نوح، با وجود سرسختی ها و تهدیدها و تحقیرهای قومش علیه او، بیشتر برپایه تقویت ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی قومش با نرمی و مدارا و زبانی انعطاف پذیر و پرسشی و دارای بار عاطفی سرشار از نوع دوستی برپایه مردم سالاریِ دینی و استدلال منطقی برای به تفکر واداشتن قومش جهت دوری از سرسختی است که با کاربست صورت های مختلف زبانی، گفتمان را با در نظر گرفتن منفعت خود و قومش، به سمت خود تغییر می دهد تا آنان را به راه راست هدایت نماید، در حالی که گفتمان قومش، با کاربست صورت های مختلف زبانی، سعی در تغییر جهتِ قدرتِ گفتمان به نفع خود و به ضرر حضرت نوح با خشونت و تهدید و زبانی انعطاف ناپذیر و قطعیت و سخت سری در کلام برپایه دیکتاتوری بدون استدلال منطقی را برپایه دیکتاتوری دارند.
تأمّلی در مصادیق علم پیامبر(ص) بر اساس آیه 113 سوره نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفسّران در برداشت حقیقی از گزاره «وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ » در آیه 113 سوره نساء اختلاف نظر دارند. توجه به علم پیامبر (ص) به مثابه موضوعی مهم، قدمتی همزاد با نزول وحی دارد و همواره مورد توجه اندیشمندان قرآنی بوده است. رابطه"علم" پیامبر (ص) با مسأله وحی و اجتهاد آن حضرت محورهای قابل توجه در دیدگاه مفسران مسلمان در طول تاریخ به شمار آمده است. جستار پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی در پی واکاوی مراد خداوند از" علم " در گزاره مورد نظر است. با بررسی تفاسیر فریقین با گرایش ها و روش های گوناگون درباره مقصود خداوند از "علم" با دیدگاه های متعددی مواجه می شویم که می توان آنها را تحت 7 عنوان دسته بندی کرد که عبارت است از: علم اولین و آخرین، علم به امور پنهان، احکام الهی، قوانین شرع و مکنونات ضمائر، تعلیم ویژه، دریافت صحیح تطبیق قواعد کلی بر موارد جزئی، عدم اطلاع از نزول وحی، علم لدنی. با توجه به سیاق آیه 113 سوره نساء دستاورد پژوهش بیانگر آن است خداوند به پیامبر(ص) قدرت استنباط قضایای کلی و تطبیق آن بر جزیئات امور از جمله قضاوت برای حل و فصل مسائل میان امت و بیان احکام کلی شریعت که نوعی تعلیم ویژه به آن جناب از راه وحی بود عنایت نموده است و این غیر از کتاب قرآن و حکمت است که در آیه به آن اشاره شده است. یکی از مصادیق بارز این علم، بینش ویژه پیامبر(ص) و عصمت آن حضرت می باشد که رابطه ای تنگاتنگی میان این دو برقرار است.
ویژگی ها و رویکردهای قصاصون در حوزه تفسیر قرآن در سده های اولیه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارها و اسلوب های کلامی تأثیرگذار و کارآمد در انتقال مفاهیم و تجارب اممکه پیشینه ای کهن دارد، قصه و قصه گویی است. در جامعه ی اسلامی، این فن، صبغه دینی یافت و قصاصون یهودی تازه مسلمان، آموزه های آئین پیشین (یهودیّت) خود را در لفافه دین اسلام با استفاده از اسلوب قصه گویی، وارد فرهنگ جامعه نمودند. یکی از حوزه هایی که رویکرد قصاصون در امان نمانده است، حوزه تفسیر قرآن است. هدف ما در این تحقیق، بررسی و تبیین تحقیقی ویژگی ها و دلایل رویکردهای قصاصون به حوزه تفسیر قرآن در سده های اولیه اسلامی است. روش این تحقیق، روش توصیفی تحلیلی متکی به اسناد کتابخانه ای، است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ماهیت فعالیت این گروه در حوزه تفسیر قرآن کریم، در تعارض با مفاد آیات قرآن و آموزه های اسلام قرار داشت. پرگویی در تفسیر قرآن و ذکر مطالب حاشیه ای در تفسیر آیات قرآنی و تفاسیر تحریف آمیز از شخصیت و تاریخ وقایع انبیای الهی و نبی مکرم اسلام (ص) و تحریف و تخریب مبانی و اصول بنیادین دین مبین اسلام ، سه خصوصیت رویکرد منفی قصاصون به تفسیر قرآن کریم است و دلایل اصلی فعالیت و رویکرد منفی و مخرب قصاصون در تفسیر قرآن کریم، عبارت از عدم آگاهی قصاصون به علم تفسیر قرآن و قواعد آن و نیز اتکا و ابتنای کامل و همه جانبه بر اسرائیلیات می باشد.
ثبات و تغیّر در معاصی و جرائم شرعی از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نگاه قرآن کریم و روایات، نسبت به رفتارهای گوناگون بشری احکامی انشا گردیده که برخی از آنها الزام آور است و انجام آن رفتارها خواه از جنس فعل و خواه ترک فعل، به دلیل نقض و مخالفت با احکام الزامی مستوجب عقوبت و مجازات هایی گردیده است. ارتکاب رفتارهای مزبور که مخالفت و نقض احکام شرعی است در ادبیات دینی با عنوان گناه، معصیت و جرم دینی شناخته می شوند و هر گاه در قانون جرم انگاری شوند از منظر قانونی نیز جرم به حساب می آیند. یکی از مسائل مهم بررسی ثبات و تغییر پذیری معاصی شرعی، اعم از بخش جرم انگاری شده و غیر آن است. این پژوهش در صدد آن است که جرائم شرعی را از جهت ثبات و تغییر و ادلّه آن با روش توصیفی-تحلیلی مورد کنکاش و واکاوی قرار دهد. جرائم و گناهانی که اولاً با فطرت اولیه و مصالح انسان منافات داشته باشد و موجب ضرر و فساد و افساد در حیات دنیوی و اخروی وی گردد و ثانیاً به حکم اولی جرم شناخته شده باشند، همگی ثابتند و دچار تغییر و دگرگونی نمی شوند. در مقابل، آن دسته از معاصی که به نیازهای تغییرپذیر انسان مربوط باشد و عادت ها و آداب و رسوم و عوامل دیگر در آن موثر باشد، جزء جرائم متغیر و غیر ثابت قرار می گیرند.
تحلیل و ارزیابی اقوال مفسّران درباره حرف (واو) مندرج در فراز «وَ لِیَکُونَ من الموقنین» (آیه 75 انعام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیب (واو+ لام تعلیل+ فعل مضارع) از ترکیب های پرکاربرد در آیات قرآن کریم است. یکی از نمونه های قرآنی که ترکیب مذکور در آن استعمال شده، آیه 75 سوره انعام است که مفسران چهار دیدگاه عاطفه، استینافیه، اعتراضیه و زائده را درباره ماهیت واو، در ترکیب این آیه بیان کرده اند. اختلاف دیدگاه ها صرفا در جایی متصور است که فعلی متصل به ما قبل واو نباشد؛ زیرا در صورت وجود فعل، بر عاطفه بودن واو اجماع وجود دارد. این پژوهش به منظور نقد ادبی دیدگاه های عاطفه، استینافیه، اعتراضیه در باره واو آیه 75 سوره انعام سامان یافته و باور دارد ریشه تعدد دیدگاه ها، کم توجهی یا بی توجهی به قواعد مسلم نحوی- بلاغی مؤثر در تفسیر آیات مانند مرجوح بودن تقدیر و مطابقت کلام با مقتضای حال مخاطب است. هدف از نگارش این تحقیق، تبیین دقیق مراد استعمالی خداوند براساس اصول محاوره عقلایی، بیان ترکیب صحیح نحوی بر اساس این اصول و رسیدن به تفسیری صحیح ازآیه است. این مقاله از روش تحلیلی – توصیفی بهره می برد. حاصل پژوهش اینکه، الف: هر سه دیدگاه به قاعده مطابقت کلام با مقتضای حال مخاطب و قاعده مرجوح بودن تقدیر توجهی ندارند. ب: شرط جمله مستانفه انقطاع لفظی یا معنایی از جمله ماقبل است درحالی که این شرط در دیدگاه استینافیه ملحوظ نیست. ج: جمله معترضه میان دو شیء متلازمی واقع می شود که شأن آنها عدم انفصال توسط اجنبی است که مورد توجه دیدگاه اعتراضیه نیست. د: دیدگاه مختار در میان اقوال چهارگانه، دیدگاه زائده بودن است چرا که خالی از ایرادات مذکور است.
چگونگی شکل گیری معنا در سوره نازعات از منظر نظریه ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد متون بر اساس نظریه ساختارگرا، امری است که اخیراً در محافل علمی رواج یافته است و بر اساس آن، از کوچک ترین علائم صوتی و موسیقایی تا بزرگ ترین آن یعنی واژگان و چگونگی کنار هم قرار گرفتن آن، در معنا مؤثر است و بر این اساس، بین شکل و معنا انسجام قابل ذکری وجود دارد. بدون تردید به کارگیری چنین نظریه هایی در باره قرآن که متنی به غایت ادبی است، مفاهیم بلند آن را هر چه روشن تر می نماید. این مقاله می کوشد نظم موجود در سوره نازعات را با توجه به نظریه ساختارگرا، در سطوح مختلف صوتی و واژگانی و نحوی و بلاغی، به قدر وسع نمایان سازد. با این هدف، سؤال پژوهش این است که متن سوره نازعات در قالب چه ساختار زبانی بیان شده و مفاهیم برآمده از آن در چه ساختاری ارائه شده است؟ روش تحقیق روشی توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا نظریه ساختارگرا توضیح داده می شود و سپس مقاطع مختلف سوره، با توجه به این نظریه تبیین می گردد و در نهایت نتیجه تحقیق می آید. یافته ها حاکی از آن است که عناصر ساختار زبانی سوره نازعات در جهت انسجام کامل نسبت به موضوع سوره، یعنی حقیقت آخرت و وقایع هول انگیز آن است. مقاطع کوتاه و کوبنده ابتدایی با القای خوف و هراس از قیامت منطبق است و مقاطع بلند و ملایم انتهایی، با محتوای سازنده آن، یعنی سرانجام مؤمن و کافر، هماهنگ است. این هماهنگی و نظم در سطوح دیگر کلام، مانند سطح آوایی، واژگانی و نحوی و بلاغی نیز به چشم خورده و تأثیرگذاری آیات را دوچندان کرده است.
واکاوی مبانی نقلی اعتقاد به تأثیر آیه «وَ اِن یَکاد» برای دفع چشم زخم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آخرین آیات سوره قلم از مشهورترین آیات بین مردم است که به آیه «وان یکاد» مشهور است. شهرت و رواج این آیه در بین مردم بیشتر از آن جهت است که به عنوان حرزی در برابر چشم زخم شناخته شده است. در این نوشتار به ریشه یابی این باور پرداخته شده است. در منابع اهل سنت روایتی به نقل از کلبی گزارش شده که نشان می دهد در پی تلاش مشرکان برای آسیب رساندن به پیامبر از طریق چشم زخم این آیه نازل شد. این شان نزول باعث شده بیشتر مفسران نیز این آیه را مرتبط با چشم زخم بدانند در حالی که این روایت معتبر نیست و روایات صحیحی در منابع شیعی نزول این آیات را مرتبط با موضوع امامت دانسته اند. برخی از مفسران منظور از آیه را نگاه از روی خشم و دشمنی دانسته و ارتباط آیه با مسأله چشم زخم را انکار کرده اند. از سویی هیچ روایت و دلیل معتبری که نشان دهد این آیه برای دفع چشم زخم مؤثر است یافت نشد، تنها مستند این باور قول حسن بصری است که به پیامبر(ص) منتسب نشده و احتمالا برداشت او از آیه بوده است و در برخی منابع متاخر شیعه به اشتباه به امام حسن(ع) منتسب شده است.