فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۳۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
آزمون مدل میانجی رابطه بین ارزیابی عملکرد توسعه- مدار و عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود تا بررسی کند چگونه حمایت سازمانی و تعهد سازمانی رابطه بین ارزیابی عملکرد توسعه مدار و عملکرد شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهد. 217 نفر از کارکنان رسمی دارای مدرک تحصیلی دیپلم به بالا شرکت گاز استان گیلان با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، تعهد سازمانی، حمایت سازمانی، عملکرد وظیفه ای و رفتار شهروندی سازمانی را تکمیل کردند. به منظور تأیید ساختار عاملی پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و برای ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل معادلات ساختاری و جهت بررسی آثار میانجی و معناداری آن ها آزمون بوت استراپ مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که الگوی پیشنهادی پژوهش برآزش خوبی با داده ها دارد. یافته ها نشان داد تنها مسیر غیر مستقیم ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معنادار است، در حالی که سه مسیر غیر مستقیم ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، حمایت سازمانی و تعهد سازمانی با عملکرد وظیفه ای و ارزیابی عملکرد توسعه مدار، حمایت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مورد حمایت قرار نگرفت.کاربردهایی برای عمل و جهت گیری تحقیقات آینده مورد بحث قرار گرفته است.
زمان بندی دروس دانشگاه با استفاده از برنامه ریزی محدودیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله جدول زمان بندی دروس دانشگاه، یکی از مسائل زمان بردر هر محیط آموزشیاست. اینمسئله با عوامل زیادی نظیر تعداد دروس، کلاس، استاد، دانشجو و زمان های کاری سروکار داردو محدودیت های سخت و نرم زیادی بر این عواملتأثیر می گذارند. هدف از حل این مسئله انتساب دروس و کلاس به استاد و دانشجو است؛ به گونه ای که در محدودیت های مسئله صدق کنند.این پژوهش از رویکرد برنامه ریزی محدودیت برای حل اینمسئله استفاده می کند. هدف این پژوهش، ارضای حداکثری انتظارات و محدودیت هابه منظور ایجادیک جدولزمان بندیاست.مدل پیشنهادی، از تابع هزینه ای برای حداقل سازی تخطی از محدودیت های نرم استفاده می کند که ضرایب این تابع از روش AHP محاسبه می شوند. این مدل برایگروه مدیریت دانشگاه اصفهان، با زبان برنامه نویسی OPL و بر روی پلتفرم IBM ILOG CPLEX اجرا شد. جدول زمان بندی حاصل شده، با ارضای کامل محدودیت های سخت و ارضای کاملاً رضایت بخش محدودیت های نرم همراه بود. این جدول زمان در مدت زمان کمتر از 20 دقیقه بهدست آمد که در مقایسه با زمان صرف شده در مدل های فراابتکاری و سایر مدل های ریاضی پیشنهادشده برای اینمسئله، بسیار قابلِ ملاحظه است.
طراحی مدل ریاضی چند هدفه موازنه زمان و هزینه در شبکه های PERT به کمک الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین صنعت خودرو با به کارگیری رویکرد مدل سازی ساختاری-تفسیری( ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همکاری بین شرکت ها در زنجیره تأمین صنایع مختلف برای دستیابی به رضایت مشتریان نهایی ضروری است، اما طبق تحقیقات مختلفی که انجام شده است، بسیاری از پروژه های همکاری توفیق لازم را نمی یابند. یکی از مهم ترین دلایل این امر عدم توجه به مسائل و اختلافات فرهنگی در ایجاد همکاری بین سازمان هاست. نظر به اهمیت موضوع، در این تحقیق ابتدا موانع مهم تعامل پذیری فرهنگی بین سازمان های همکاری کننده در زنجیره تأمین صنعت خودرو شناسایی شد و سپس این موانع با استفاده از رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری، سطح بندی گردیدند. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، از خبرگان و متخصصین صنعت خودرو در شهر رشت با استفاده از پرسشنامه سطح بندی موانع تعامل پذیری فرهنگی که توسط محقق بر طبق روش شناسی مدل سازی ساختاری تفسیری طراحی شده، گردآوری شده است. مطالعه نشان می دهد که رفع چهار مانع «تفاوت در جهت گیری استراتژیک سازمان ها»، «تفاوت پرسنل سازمان ها از لحاظ دانش، تجربه و ظرفیت یادگیری»، «تفاوت در زبان گفتاری سازمان ها» و «تفاوت در میزان توجه سازمان ها به یادگیری» سنگ زیربنای رفع موانع تعامل پذیری فرهنگی در زنجیره تأمین می باشند.
ارائه مدل ریاضی برای زمانبدی پروژه با محدودیت منابع در حالت چند مد و با در نظر گرفتن جریانهای نقدی تنزیل یافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مدل ریاضی جهت زمانبندی پروژه هایی با محدودیت منابع در حالت چند مد و با هدف بیشینه سازیNPV ارائه شده است. مدل ارائه شده برگرفته از مسئله MRCPSP- GPRمی باشد. در این پژوهش ابتدا یک مدل ریاضی که قادر به ارائه جواب دقیق باشد جهت حل نمودن مسائل MRCPSP- GPRارائه خواهد شد، سپس مدل برای محاسبه هزینه اضافه کاری، در نظر گرفتن جریمه دیرکرد، پاداش زودکرد و تاثیر آن برروی NPVپروژه تعمیم می یابد. در نظر گرفتن هزینه های اضافه کاری و پاداش و جریمه زمان تحویل به طور همزمان در تصمیم گیری، زمانبندی و مقدار واقعی NPV پروژه تاثیر بسیاری خواهد داشت. برای نزدیکتر شدن نتیجه مدل به شرایط واقعی، دو سیاست پرداخت کلاسیک در قالب تابع هدف مدل ارائه شده است. جهت اثبات عملکرد مدل یک مسئله استاندارد با دو سیاست پرداخت مدل سازی و حل شده است. در نهایت، 36 نمونه پروژه ی استاندارد با سایزها و پارامترهای مختلف توسط مدل زمانبندی شده و نتایج آن مورد تحلیل قرار گرفت.
طراحی مدل ریاضی برای هماهنگ سازی زمان پاسخ زنجیره ترمیم نارسایی خدماتی با ساختار تصمیم دو سطحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با کاربرد سازگارترین فنون بهبود کیفیت خدمات، باز هم نمی توان به طور کامل امکان وجود نارسایی های خدماتی را از میان برداشت. کمینه سازی فاصلة زمانی میان درک نارسایی خدماتی و جبران کاستی هایی که مشتریان در فرایند خدمات رسانی با آن مواجه شده اند و با حداقل هزینه، یکی از الزام های شرکت های پاسخگو در محیط رقابتی است.
در مقاله حاضر، مدلسازی زمان پاسخ ترمیم خدمات به نحوی که از یک طرف بهینه سازی سود زنجیره ترمیم خدمت و از طرفی رضایت مشتریان مواجه شده با نارسایی را در بر داشته باشد، مورد توجه واقع شده است و تعارض بهینه سازی سود بین زنجیرة کلی ترمیم خدمات و سود موضعی بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی با رویکرد «برنامه ریزی دو سطحی»[1] مدلسازی شده است. بخش یا شرکت اصلی ترمیم کننده خدمات به عنوان رهبر و در سطح پایین تر آن نیز، بخش ها یا شرکت های موجود در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان پیرو نقش تصمیم گیرنده موضعی را بازی می کنند. بنابراین یک تصمیم بهینه به صورت مشارکتی در بین شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به کار گرفته می شود که در آن شرکت اصلی زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به عنوان رهبر به صورت تعاملی با سایر شرکت های واقع در زنجیرة ترمیم نارسایی خدماتی به مذاکره می پردازد.
در این مقاله برای حل مدل مربوطه، یک الگوریتم ترکیبی فرا ابتکاری توسعه داده شده و با یک مثال کاربردی نحوه تحلیل نتایج نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
پویاسازی خوشه بندی مشتریان با استفاده از روش DEA-DA در بستر شبکه عصبی مصنوعی SOM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ارزیابی مشتریان برای ارائه خدمات مناسب یکی از مهم ترین چالش های مدیران و تصمیم گیرنددگان در
سازمانهای مختلف است. در سازمانهای مختلف گاه با توجه به حجم سنگین تقاضای مشتریان پاسخ گدویی بده
نیازهای تمامی آنان امکان پذیر نیست و از سدوی دیگدر ایدن مشدتریان بده عندوان سدرمایه هدای سدازمان ها قلمدداد
می شوند. این موضوع هدفمند نمودن مطالعده بدر روی گدرو ه هدای مختلدف مشدتریان در بازارهدای رقدابتی را بدا
اهمیت کرده است. یکی از شیوه های کارآمد برای مطالعه مشتریان و ارائه خدمات بهینده بده آندان، گدروه بنددی
بازار و خوشه بندی مشتریان در آن است. در این پژوهش به منظور هدفمند نمدودن ارائده خددمات بده مشدتریان،
ابتدا به کمک تکنیک شبکه عصبی SOM مشتریان در خوشه هایی متناسب دسته بندی می شوند تا بتدوان بدرای
هر مشتری با توجه به خوشه آن به ارائه خدمات مناسب پرداخت. سپس بدا مددل ارائده داده شدده در ایدن مقالده
می توان عضویت مشتری جدید در خوشه متناسب را با استفاده از تکنیدک DEA-DA پدیش بیندی کدرد. ایدن
مدل، فرآیند خوشه بندی پویا را برای سازمان رقم می زند تا به وسیله آن در هر لحظده بتدوان مشدتریان جدیدد را
ارزیابی نموده و خوشه متناسب آنها را با دقت مناسبی تعیین کرد.
بکارگیری سیستم بهینه استنتاج فازی-عصبی تطبیقی به منظور پیش بینی کارایی پرسنل (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابهام و عدم قطعیت موجود در ماهیت و محدودیت شناختی ذهن انسان، همواره پیش بینی رفتار و مشخصات ناشناخته سیستم هایی که با انسان سروکار دارند را دشوار می سازد. درنتیجه، پیش بینی در این حوزه، نیازمند ساخت مدل هایی است که ابهام را به عنوان بخشی از سیستم درنظر گرفته و مدل سازی کند. هدف از این مقاله بهره-گیری از هوش مصنوعی و الگوریتم های بهینه سازی پیشرفته برای مدل سازی کارایی پرسنل است که در این بررسی از متغیرهای هوش هیجانی و ویژگی های فردی به عنوان ورودی و از سه بعد وظیفه شناسی، دقت در کار و سرعت در کار به عنوان خروجی مدل پیش بینی کارایی امدادگران وگازبانان شرکت گاز استفاده گردیده است. درنهایت، به منظور مدل سازی کارایی، با ترکیب الگوریتم ژنتیک و روش تجزیه مقادیر منفرد با سیستم استنتاج فازی عصبی، سیستم بهینه ی استنتاج عصبی-فازی تطبیقی بر اساس داده های واقعی بکار گرفته شد. این سیستم قادر است با وجود پیچیدگی و ناشناخته بودن رفتار در حوزه منابع انسانی، کارایی پرسنل را با حداقل خطای آموزش، حداقل خطای پیش بینی و حداکثر انطباق پذیری با کارایی واقعی پیش بینی نماید به طوری که بر اساس الگوریتم معرفی شده، درمورد 84% تا 96% از رکوردهای مورد بررسی، ابعاد کارایی دقیقا برابر با مقدار واقعی پیش بینی می شوند.
بررسی عوامل موثر بر به هنگامی گزارشگری مالی با استفاده از تکنیک های شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به هنگامی از ویژگی های اطلاعات مفید در تصمیم گیری است که توجه روزافزون نهادهای نظارتی را به خود جلب کرده است. این پژوهش به بررسی عوامل مرتبط با به هنگامی گزارش گری مالی سالانه در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. اثر نسبت های مالکیت سهامداران عمده، سهامداران نهادی، هیئت مدیره، مدیر عامل و هلدینگ ها، تعداد سهامداران عمده، نسبت اعضای غیرمؤظف، تمایز مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره، موسسه حسابرسی، تغییر حسابرس مستقل، اندازه شرکت، قدمت شرکت، بازده ارزش ویژه، خبر خوب، گزارش مالی تلفیقی، وجود سیستم بهای مورد تأیید حسابرس، اظهارنظر مقبول حسابرس مستقل و صنعت در خلال سال های 1387 تا 1389 بر به هنگامی گزارشگری مالی سالانه مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت آموزش و آزمون مدل از دو تکنیک شبکه های عصبی مصنوعی و درخت تصمیم استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد به ترتیب متغیرهای نسبت مالکیت سهامداران نهادی، تعداد سهامداران عمده، صنعت، حسابرس بزرگ، اظهارنظر مقبول، نسبت اعضای غیرموظف هیئت مدیره، گزارش تلفیقی و بازده ارزش ویژه بیشترین اثر را بر به هنگامی دارند. بعلاوه، میانگین دقت تکنیک شبکه عصبی مصنوعی بالاتر از درخت تصمیم است.
اولویت بندی جایگاه سازمان ها دولتی در عرصه اجرا سیاست های صنعت گردشگری جمهوری اسلامی ایران با استفاده از رویکرد تاپسیس فازی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم و کلیدی برای سازمان های دولتی اجرای سیاست های تدوین شده است، صنعت گردشگری بزرگترین صنعت دنیا بوده و سازمان جهانی جهانگردی هشدار داده است که بسیاری از سیاست های تدوین شده در سطح ملی به ندرت اجرایی شده است.. اجرای سیاست های گردشگری نیازمند هماهنگی و همکاری و مشارکت میان همه بازیگران است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی، اولویت بندی و طراحی مدل بازیگران سیاست های اجرای گردشگری کشور است، که بر اجرا و یا شکست سیاست های تدوین شده اثر می گذارند. جهت مشخص نمودن بازیگران سیاست های گردشگری از روش دلفی از چهار مرحله استفاده شده است. تعداد اعضای گروه دلفی 30 نفر است. جهت اولویت بندی بازیگران سیاست های گردشگری از روش تاپسیس فازی استفاده شده است. جهت سنجش اثرگذاری هر یک از متغیرها بر اجرای سیاست های گردشگری از آزمون تحلیل عاملی در نرم افزار لیزرل بهره گرفته شده است. تعداد بازیگران اجرای سیاست های گردشگری ایران 23 ارگان و وزارت خانه است که رتبه بندی هر یک از این بازیگران مشخص شده است. جهت تعیین روایی پرسشنامه نیز از نظر خبرگان استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در اجرای سیاست های گردشگری، همکاری همه بازیگران شناخته شده ضروری است و در صورتی که حتی یکی از بازیگران اجرای سیاست ها گردشگری در اجرای سیاست ها همکاری نکند، سیاست های گردشگری به اجرا در نخواهد آمد.
مقایسه عملکرد روش فضای حالت با روش حداقل مربعات معمولی OLS در برازش مدل سه عاملی فاما و فرنچ برای پیش بینی بازده، در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیش بینی بازده سهام یکی از موضوع های مهم و قابل بحث در ادبیات مالی و سرمایه گذاری به حساب می آید. مدل سه عاملی فاما و فرنچ به عنوان شاخص ترین مدل در پیش بینی بازده سهام علیرغم برخورداری از نقاط قوت زیاد بر اساس فرض ثابت بودن ضرایب بتا بنا نهاده شده است، که چنین فرضی به صورت مطلق در هر شرایطی ممکن است برقرار نباشد. در این پژوهش سعی شده است تا مدل مذکور با دو فرض ثابت بودن یا متغیر بودن ضرایب به طور جداگانه برازش و سپس دقت هر یک آنها مقایسه شود. برای این منظور از مدل فضای حالت و حداقل مربعات معمولی (OLS) برای برازش مدل به ترتیب با فرض متغیر بودن و ثابت بودن ضرایب استفاده شده است. این پژوهش بر روی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و برای یک دوره زمانی 72 ماهه (مهر 1385 الی شهریور 1391) صورت گرفته است. با انجام این پژوهش مشخص گردید که مدل فضای حالت در مقایسه با مدل حداقل مربعات خطی از عملکرد بهتری در پیش بینی بازده اوراق بهادار برخوردار است ، که این می تواند به معنای ثابت نبودن ضرایب بتای مدل سه عاملی در بورس اوراق بهادار تهران باشد.
تعیین ارزش دارایی های نامشهود با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک عوامل موثر بر ارزش شرکت برای سرمایه گذاران و اعتباردهندگان پیش از اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری یا اعطای تسهیلات، امری حیاتی است. از آن جایی که اقتصاد دانش محور در حال تکامل یافتن است، روش ایجاد ارزش شرکتی از شیوه سنتی مبتنی بر دارایی های فیزیکی به دانش نامشهود منتقل شده است. از این رو در آینده نه چندان دور، ارزش گذاری دارایی های نامشهود به موضوع مهمی در اقتصاد مبدل خواهد شد. این مطالعه بر آن است تا با استفاده از مدل مبتنی بر شبکه عصبی مصنوعی به شناسایی عوامل موثر در تعیین ارزش دارایی های نامشهود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بپردازد. هدف اصلی از مدل کردن عوامل موثر بر ارزش دارایی های نامشهود با استفاده از شبکه های عصبی، بررسی میزان تأثیر پانزده متغیر ورودی (شامل تعداد اعضای هیات مدیره، استقلال هیات مدیره، اندازه شرکت، اهرم، دارایی های ثابت، رشد فروش، سودآوری، پرداخت سود، سن شرکت، تعداد کارکنان، متنوع سازی، ساختار مدیریت، صادرات، مخارج تحقیق و توسعه و هزینه های بازاریابی و تبلیغات) بر متغیر ارزش شرکت می باشد. یافته های حاصل از پژوهش حاکی از اهمیت ویژگی های خاص شرکتی در وهله نخست، حاکمیت شرکتی در رتبه دوم، ساختار مالکیت در رتبه سوم و سرمایه نامشهود در رتبه چهارم در تعیین ارزش دارایی های نامشهود است.
مدل سازی ریاضی برای محاسبه ضریب تاثیر در داخل کاتالیستهای مورد استفاده در فرآیند گوگردزدایی از سوخت دیزل
حوزه های تخصصی:
کاهش میزان گوگرد در سوخت دیزل ایران از مقدار کنونی آن که حدود 8/0 درصد وزنی میباشد بخش مهمی از برنامه توسعه پالایشگاههای کشور را تشکیل میدهد و این در حالی است که در اروپا حد مجاز گوگرد در سوخت دیزل تا اکتبر 1996 به 05/0درصد وزنی محدود می شد که پیش?بینی می?شود این مقدار تا پایان سال 2000 به پایین تراز 035/0درصد وزنی برسد. این هـدف را می?توان بوسیله فرآیند گوگردزدایی با هیدروژن در راکتورهـای با بسـتر قطـره?ای HDS که حالـت خاصی از راکتورهای سه فازی میباشند تامین کرد. در اکثر راکتورهای قطره?ای واکنش در سطح و درون حفره?های کاتالیست صورت می?گیرد [1] Trickle bed در این نوشتـار برای محاسبه ضریب تاثیر Effective Factor)) در داخل کاتالیست معادلات موازنه جرم درون کاتالیست نوشته شده?ا?ند و از روش تطبیق متعامد Orthogonal Collocation بـه کمک روش عـدد اصلاح شده Powel - Dogleg بــرای حل معادلات جبری غیر خطی حاصل در داخل دانه?های کاتالیست استفاده شده است.
ارائه ی مدلی از عوامل مؤثر بر رضایت کاربران سیستم جامع آموزش دانشگاه تهران
حوزه های تخصصی:
از معیارهای سنجش موفقیت سیستم های اطلاعاتی، رضایت کاربران آن هاست. رضایت کاربران بر میزان استفاده آنان از سیستم و کیفیت کاری روزمره ی آنان تأثیر می گذارد. هدف از این تحقیق، ارائه مدلی از عوامل مؤثر بر رضایت کاربران سیستم جامع آموزش دانشگاه تهران (سیستم گلستان) و سنجش تأثیر متغیرهایی چون درک از راحتی سیستم، درک از مفید بودن، درگیری کاربران در مرحله ی توسعه ی سیستم، آموزش کاربران، پشتیبانی مدیران ارشد و تجربه ی کاربر بر رضایت کاربران است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی کارکنان ستادی آموزش دانشگاه تهران بوده است و از کل جامعه پژوهش که 41 نفر بودند، 39 نفر پرسشنامه را تحویل دادند. بنا بر یافته های پژوهش، متغیرهای راحتی در استفاده، آموزش کاربران و پشتیبانی مدیران ارشد بر رضایت کاربران تأثیرگذار هستند و متغیرهای درک از مفید بودن، درگیری کاربران در مرحله ی توسعه ی سیستم و تجربه ی کاربر، بر روی رضایت کاربران سیستم جامع آموزش دانشگاه تهران تأثیری ندارند
مدل سازی ریاضی استوار انتخاب سبد پروژه و حل آن با کمک NSGA???????? الگوریتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عنایت به اینکه شرکت هایی که در بخش نفت، گاز، پتروشیمی و سایر انرژی هایی فعال هستند، پروژه محور
هستند و با افزایش متقاضیان استفاده از گاز طبیعی با توجه به سیاست جایگزینی گاز به جای سایر سوخت های
فسیلی، شرایط خاصی بر سازمان ها و مدیران پروژه در شرکت گاز تحمیل میشود. یکی از مسائل مهم در
مبحث مدیریت پروژه، انتخاب سبد پروژه است، که یکی از فعالیتهای مهم در بسیاری از سازمانها، به ویژه
شرکت گاز میباشد. در این تحقیق در ابتدا شاخصهای تأثیرگذار بر روی پروژهها با استفاده از پیشینه تحقیق
و مصاحبه از خبرگان صنعت گاز استخراج گردید سپس با لحاظ عدمقطعیت و عدم اطمینان به برخی از
پارامترهای مدل، مدل ریاضی استوار چند هدفه تحقیق ارائه گردید که این مدل به ازای 44 حالت درجه
C ( ریسکپذیری تصمیمگیرنده
t , B
t با استفاده از الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی غیر مغلوب )
حل گردید. در پایان به منظور ارائه یک جواب معین در جبهه پارتو جهت کمک به تصمیم- )NSGAΙΙ(
گیری از تکنیک تاپسیس استفاده گردید.
کلیدواژگان