فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۵٬۶۲۵ مورد.
۴۴۱.

مبانی حِکمی حُسن و عشق در رساله فی حقیقةالعشق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر معرفت شناسی جهان شناسی عشق زیبایی حُزن حکمت اشراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۴۲
هرچند در منظومهٴ اشراقی سهروردی، فقط یک رساله به عشق اختصاص یافته است، با این حال وی حقِّ حقیقت سه گانهٴ حُسن، عشق و حزن را در همین مجال اندک ادا نموده است. در رسالهٴ فی حقیقةالعشق، سه گانهٴ حُسن، عشق و حزن، منشأ مابعدالطبیعی دارند و از عقل کل ناشی شده اند. این اقانیم سه گانه، سه اصل آسمانیاند، که یک بار در داستان آدم و ملائکه و بار دیگر به نحو کامل تر در داستان یوسف (ع)، یعقوب(ع) و زلیخا متجلی میشوند. در اندیشهٴ اشراقی، این سه گانهٴ ازلی با حفظ هویّت ملکوتی خویش به جهان مادی ما میآیند و هر یک مظهری مییابند. سهروردی، در رسالهٴ فی حقیقةالعشق (مونس العشّاق)، در مراحل و مراتب مختلف از عشق حکایت میکند. در این حکایت، هم به فکر مابعدالطبیعی یونانی نظر دارد و هم به اندیشهٴ مغانی و هم از اشارات و لطائف قرآنی بهره میگیرد. از این رو، رسالهٴ عشق سهروردی چون بسیاری دیگر از آثار وی محل تلاقی سه سنت بزرگ ایرانی ـ اسلامی ـ یونانی است، بی آنکه بویی از التقاط به مشام برسد. در فضای آکنده از عطر جان فزای جاویدان خرد، از تقریب و ترکیب این سنن معنوی، حقیقت واحدی که همان معنای اشراقی مهر است، به ظهور میرسد. این پژوهش بر آن است تا راز آفرینش اقانیم سه گانه(حُسن، حزن و عشق) و جایگاه آنها را در جهان شناسی و معرفت شناسی اشراقی بررسی نماید تا تمهید مقدمه ای باشد بر حکمت هنر اشراقی.
۴۴۴.

رابطه قضا و قدر با علم پیشین الهی و جبر و اختیار از دیدگاه صدرالمتالهین

نویسنده:

کلید واژه ها: اختیار جبر قضا قدر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۵۸۵ تعداد دانلود : ۷۲۸
یکی از مسائلی که در ادیان آسمانی و بخصوص دین مقدس اسلام در زمینه خداشناسی مطرح شده و متکلمین و فلاسفه الهی به تبیین عقلانی و فلسفی آن پرداخته اند، مسأله «قضا و قدر» است که یکی از پیچیده ترین مسائل الهیات به شمار می رود و محور اصلی غموض آن را رابطه آن با اختیار انسان در فعالیت های اختیاریش تشکیل می دهد؛ یعنی، چگونه می توان از یک سوی به قضا و قدر الهی معتقد شد و از سوی دیگر اراده آزاد انسان و نقش آن را در تعیین سرنوشت خودش پذیرفت؟ دراینجاست که بعضی شمول قضا و قدر الهی را نسبت به افعال اختیاری انسان پذیرفته اند، ولی اختیار حقیقی انسان را نفی کرده اند، و برخی دیگر دایره قضا و قدر را به امور غیر اختیاری محدود کرده اند و افعال اختیاری انسان را خارج از محدوده قضا و قدر شمرده اند. و گروه سومی در مقام جمع بین شمول قضا و قدر نسبت به افعال اختیاری انسان و اثبات اختیار و انتخاب وی در تعیین سرنوشت خویش برآمده اند. بدیهی است که علم یا اراده الهی (خواه علم در مقام و مرتبه ذات و یا علم در مرتبه فعل آن چنان که حکما معتقدند) از آن جهت قضای الهی نامیده می شود که مؤثر در وجود و ایجاد اشیاء است و حکم به وجود اشیاء است و اشیاء به موجب آن ضرورت و حتمیت پیدا می کنند، و همچنین علم الهی (و یا مرتبه ای از علم الهی) از آن جهت قدر نامیده می شود که حدود اشیاء و اندازه آنها بدان منتسب است. بنابراین «قضای علمی» عبارت است از علمی الهی که منشأ حتمیت و ضرورت اشیاء است، و «قدر علمی» عبارت است از علمی که منشأ حدود و اندازه اشیاء است. با توجه به مطالب بالا، یکی از معانی که برای قضا و قدر لحاظ شده عبارت است از علم ازلی و پیشین الهی به تمامی اشیاء و حوادث. بر اساس این معنی از قضا و قدر، خداوند به تمامی حوادث و رویدادها از روز ازل عالم و آگاه بوده است و علم الهی نیز واقع نما بوده و قابل تغییر ویا تخلف نمی باشد، لذا وقوع حوادث مطابق با علم ازلی حتمی بوده و امکان تغییر و یا خلاف آن وجود ندارد، که به این معنا از قضا و قدر، قضا و قدر علمی گفته اند.
۴۴۷.

جهان شناسی ابویوسف یعقوب بن اسحاق کِندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهان شناسی حرکت طبع عناصر چهارگانه ابویوسف یعقوب بن اسحاق کندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶۲ تعداد دانلود : ۹۳۵
کِندی نخستین محصول مهمّ دوران گذار از کلام به فلسفه بود که با اتّکا به آثار مکتب ارسطویی تلاش کرد جهان شناسی قابل دفاعی در برابر اندیشه های وارداتی به عالَم اسلام عرضه کند. او فلسفه ی اولی را اشرف علوم به شمار می آورد و علوم مبتنی بر برهان را مفید یقین می دانست.کِندیبا بهره گیری از مفهوم «ابداع» در تبیین آغاز آفرینش، به نظریّه ی خلق از عدم، تناهی حرکت، متناهی بودن زمان و مکان و در نتیجه، حدوث عالَم و ماسوی الله اعتقاد داشت. به باور وی، دو نوع حرکت انتقالی وجود داشت: دَوَرانی و مستقیم؛ او حرکت افلاک را از نوع اوّل و حرکت عناصر اربعه را از نوع دوّم می دانست. نظریّه ی عناصر چهارگانه در منظومه ی فکری کِندی، به ویژه در میان علوم طبیعی، از جایگاه خاصی برخوردار بود.این نظریّه نه تنها در علوم طبیعیاز محوریّت خاصّی برخوردار بود، بلکه کِندی حتّی سعی کرد آن را به علوم تعلیمی هم تسرّی دهد و میان این عناصر و موسیقی هم ارتباط برقرار کند. او همین محوریّت عناصر و ویژگی های آنها را در نورشناسی هم حفظ کرد و وجود عنصر غیرشفّاف و کدر خاک را موجب وجود رنگ های مختلف در عالَم طبیعت دانست. او تمایل عناصر از خاک و آب گرفته تا جرم اقصی را به کره (کامل ترین شکل) می دانست و جهان را کروی شکل تصوّر می کرد که کره ی زمین در وسط آن جای داشت، فلک ثوابت در این کیهان شناسی آخرین افلاک بود و ورای آن هیچ چیز وجود نداشت.
۴۴۸.

صورت بندی نظریة فرهنگ صدرایی (با الهام از دیدگاه های استاد حجت الاسلام پارسانیا)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: اصالت جامعه حکمت صدرایی نظام معنایی فرهنگ حق و باطل اتحاد عالم علم و معلوم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ برنامه ریزی و مهندسی فرهنگی
تعداد بازدید : ۳۵۶۰ تعداد دانلود : ۱۲۲۶
هر مکتب فلسفی با ارائة گزاره های هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی خود، زمینة طرح سنخ خاصی از نظریات فرهنگی را فراهم می سازد. برای نمونه، فلسفة هوسرل، شکل گیری نظریة فرهنگی پدیدارشناسی را ممکن نمود و فلسفة هگل برخی از اصول موضوعة نظریة فرهنگی مارکسیستی را مهیا ساخت. «نظام حکمت صدرایی» نیز از قاعدة فوق مستثنی نیست و ظرفیت ارائة یک چارچوب نظری روشن برای طرح نظریة فرهنگی را داراست. در سال های اخیر، عموماً محققان در ذیل مباحث فلسفی مربوط به اثبات وجود جامعه، به طرح «نظریة فرهنگ صدرایی» اهتمام ورزیده اند. با توجه به اینکه نظریة مذکور تاکنون به صورت یکجا و منسجم انتشار نیافته است، این مقاله تلاش دارد ضمن اشاره به مبادی فلسفی نظریة فرهنگ صدرایی، تقریری منسجم و منظم از نظریه فرهنگ صدرایی ارائه دهد.
۴۵۰.

جدیدترین نظریه قانون طبیعی در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: طبیعت قانون طبیعی آکوئیناس فینیس خیر اصیل رابطه باید و هست

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه حقوق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۳۵۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۷۹
آموزه «قانون طبیعی» در خلال قرن های متمادی به گونه هایی متفاوت تفسیر شده است. این آموزه مشتمل بر گستره پهناوری از نظریه هاست که از زمان تمدن یونان باستان تا عصر حاضر، در حوزه های علوم اجتماعی نقش محوری ایفا کرده است. امروزه جدیدترین و یکی از پرطرفدارترین قرائت های مربوط به قانون طبیعی، تفسیر جان فینیس از نظریه توماس آکوئیناس درباره قانون طبیعی است. به حکم این قرائت، تنها در صورتی یک عمل حکیمانه است که انگیزه انسان از انجام آن وصول به یکی از خیرهای اصیل باشد. براساس این نظریه، خیر های پایه و اصیل بشری عبارتند از: حیات مادی، دانش، مهارت در کار و تفریح، دوستی، ازدواج، عقلانیت عملی و دین. ویژگی های مشترک این خیر ها بداهت، ذاتی بودن، عدم ارتباط با یکدیگر، اهمیت یکسان و عدم ابتناءآن ها بر واقعیت است. این نوشتار بعد از توضیح مختصری درباره نظریه فینیس درباره قانون طبیعی به نقد و بررسی این نظریه بر اساس تعالیم حکمت متعالیه اسلامی می پردازد.
۴۵۲.

علم الهی از دیدگاه صدر المتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار ملاصدرا علم الهی قضا قدر عنایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۸ تعداد دانلود : ۱۱۸۵
علم الهی یکی از پیچیده ترین مباحث الهیات خاص در باب صفات الهی است. ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصول ویژه فلسفه خود، از جمله قاعده «بسیط الحقیقه» نظریه نوینی را در باب علم واجب تعالی به ماسوی عرضه داشته است. بر این اساس، خداوند در مرتبه ذات خویش، به جمیع ماسوی علم اجمالی (بسیط) دارد، که در عین حال، کاشف از تفاصیل ماسوی است. وی همچنین بر پایه اصول فلسفی خویش، از ذاتی بودن و ضروری بودن علم الهی دفاع می کند. هر چند در حکمت صدرایی، علم خداوند به ماسوی علمی ذاتی و بسیط است، اما از آنجا که مشاهد و مظاهر و مجاری حق تعالی متعددند، به اعتبار تعدد معلوم و در مقام کثرت، می توان علم حق تعالی را دارای مراتبی دانست که عبارتند از: عنایت، قضا، قدر، قلم، لوح و دفتر وجود
۴۵۳.

تحلیل و بررسی علم خدا به جزییات از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم تفصیلی علم الهی علم ارتسامی علم به جزییات علم کلی و ذاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲۱ تعداد دانلود : ۱۳۲۲
چگونگی علم به جزییات، از مسایل پیچیده فلسفی است که فیلسوفان را به نظریه پردازی واداشته است. ابن سینا که یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام است، نظریه ارتسامی و حصولی بودن علم خدا به اشیا را به صورت کلی مطرح می کند. به باور او این امر از شگفتی هایی است که تصور آن به لطف قریحه نیاز دارد. اما این دیدگاه مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. این مقاله پس از طرح و تبیین نظریه، به تحلیل و نقد آن می پردازد
۴۵۴.

مقایسة وحدت انگاری صدرالدین شیرازی و اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واجب الوجود وحدت وجود ملاصدرا اسپینوزا پانته ایسم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۵۰۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۹
وحدت گرایی در هستیشناسی از دیدگاه ملاصدرا و اسپینوزا به دلیل شباهت قابل توجه این دو در برخی جهات مهم شخصیتی، سبک و غایت فلسفه ورزی، موضوعی درخور پژوهش است. افزون بر آن، دو فیلسوف یادشده مفاهیم مشترکی از قبیل وجوب ذاتی، موجود قائم به ذات، عینیت صفات با ذات، بیهمتایی، عالیترین مرتبة بساطت، ثبات و تغییرناپذیری، سرمدیت و نامتناهی را به کار بسته اند. صدرا این ویژگیها را به حقیقت وجود و اسپینوزا آنها را به جوهر نسبت میدهد. هر دو نیز تصریح و تأکید دارند که این موجود خداست. البته تفاوت هایی نیز در مبانی آنها وجود دارد؛ ولی شباهت ها غالب است. بر این اساس، نمیتوان اسپینوزا را «پانته ایست» خواند.
۴۵۵.

خدا در فلسفه ارسطو و ابن سینا: مدخلی بر تفاوت بنیادین فلسفه ابن سینا از فلسفه ارسطو

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود واجب الوجود فلسفه اسلامی ارسطو ابن سینا خداوند فلسفه یونانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  7. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  8. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۳۵۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۸۱
پس از نهضت ترجمه در جهان اسلام، مسلمانان اندیشه های فیلسوفان یونانی را دریافت نمودند و با تامل در باب میراث فلسفی آنان فلسفه ای را که موسوم به فلسفه اسلامی است، ایجاد کردند. مهمترین تفاوت مبنایی که میان فلسفه یونانی و فلسفه اسلامی وجود دارد و موجب ایجاد دو فلسفه مستقل شده است، فهمی دیگر از وجود و وجودشناسی متفاوت است. در این نوشتار برای فهم این دو نوع وجودشناسی به مقایسه دیدگاه دو فیلسوف شاخص، ارسطو و ابن سینا، درباره خداوند و صفات او می پردازیم. خداوند در فلسفه ارسطو، محرک نامتحرک و غایت نهایی عالم است و صفت بارز او فکرِ فکر است. بدین جهت، خداوند خالق ماسوای خود نیست و با آنها رابطه ای وجودی ندارد. ابن سینا به پیروی از فارابی با تمایز نهادن میان وجود و ماهیت، و واجب و ممکن، خداوند را به عنوان واجب الوجود و وجود محض که در راس سلسله علل قرار دارد و ماسوای او ممکن الوجود و وابسته به او هستند، معرفی نمود و اینچنین فهمی دیگر از وجود درانداخت. گرچه این نوشتار تصدیق می کند که فلسفه ارسطو مایه فکری فلسفه ابن سینا را فراهم آورده است بطوریکه در صورت نبود فلسفه ارسطو فلسفه ابن سینا نیز وجود نمی داشت، اما فلسفه ابن سینا با توجه به وجود شناسی متفاوت، اختلاف مبنایی با فلسفه ارسطو دارد.
۴۵۶.

فارابی و نقد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰۶
فارابی از آن دسته حکیمان بزرگی است که در قرون اولیة فرهنگ و تمدن اسلامی پیدا شدند و با بروز آرا و آثار و افکار خود، زمینه­های گسترش مسائل عقلی و فکری و تحلیل موضوعات فرهنگی و ادبی را در جهان اسلام آماده ساختند. فارابی در بسیاری از مسائل و موضوعات علمی و فرهنگی روزگار خود قلم زد و در غالب این مباحث، حرف‌ها و نکته­های درست و عمیق و تازه گفت. چنان‌که در حیطة نقد ادبی و نقد شعر نیز، دیدگاه‌ها و سخنان تازه و استواری مطرح ساخت، هرچند که شعر و ادب، موضوع اصلی کار او نبود.وی در بسیاری از آثار خود، شعر و ادب را از منظر فلسفی و منطقی تحلیل کرد و به‌صورتی جدی و جدید به تعریف و تقسیم امر ادبی و ارکان آن پرداخت و تقریباً برای نخستین‌بار ـ در فرهنگ اسلامی ـ مسئلة ذات و کارکرد تخیّل، محاکات در اثر ادبی، خاستگاه‌ها و انگیزه­های شعر و شعرسرایی، انواع شاعران و مسائل مشابه را زیر نگاه تحقیق آورد و باب‌هایی تازه را در افق فکر و فرهنگ اسلامی ـ ایرانی­ گشود.فارابی با احاطة عمیق و گسترده­ای که بر متون مکتوب عصر خویش ـ در زبان عربی و زبان‌های دیگر ـ داشت؛ بسیاری از مباحث نقد ادبی ملل دیگر را وارد قلمرو فرهنگ اسلامی و ایرانی ساخت و با برداشت‌ها و تأملات تجربی و فردی خویش آمیخت و طرح‌هایی تازه را در زمینة نقد ادب و شعر درانداخت. هرچند که آثار او در زمینة نقد ادبی و شعر فراوان نیست؛ ـ چنان‌که اصولاً و در کلّ آثار او فشرده و اندک است ـ اما با همین اندک مایه آثار، یکی از مهم­ترین و عمیق‌ترین تحلیل­های نقد ادبی ـ و به‌ویژه نقد شعرـ را پی انداخت.این مقاله بازکرد و تحلیل آرا و دیدگاه‌های او در باب شعر و ادبیات و ارکان آنها است که در سه حیطة اصلی: تعریف و ماهیت شعر، کارکردهای شعر و انواع شعر و شاعران جای می­گیرد.
۴۵۹.

لذت و الم از نگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: علم حضوری ابن سینا لذت ابتهاج الم لذت عقلی لذت حسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۳۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۱۵۶
لذت و الم دو عاملی هستند که به عنوان انگیزه و محرک انسان برای رسیدن به کمال جسمانی و روحانی شناخته شده اند؛ بنابراین، بالاترین غرض برای حیات انسان محسوب می شوند. در طول تاریخبشر، همواره اندیشمندان کوشش فراوانی برای فهم این دو عنصر داشته­اند. مهم­ترین مسائل در خصوص موضوع لذت و الم عبارت­اند از: شناخت حقیقت لذت و الم؛ آشنا شدن با انواع لذت و الم و نقشی که هر کدام در تکامل ابعاد مختلف وجود انسان دارند.در میان فلاسفه اسلامی، ابن­سینا به مسئله لذت و الم به طور مبسوط پرداخته است. او با تبیین و توصیف حقیقت لذت و الم و بیان اقسام آن دو، قصد عبور از لذت جسمانی به سوی لذت عقلی و روحانی دارد، و در نهایت ابتهاج را به عنوان بالاترین مرتبه لذت که ویژه مجردات به خصوص ذات نامتناهی الهی است، معرفی می نماید.ابن­سینا حقیقت لذت و الم را ادراک امر خوشایند یا ناخوشایند در نفس انسان می داند وی این ادراک را از سنخ علم حضوری به شمار می­آورد و بر اساس این که حضور صور حسی یا خیالی یا مفاهیم عقلی در ذهن پدید می­آید اقسام مختلفی برای لذت و الم در نظر می گیرد. از نظر وی تمامی این اقسام در رشدو تعالی یا انحطاط جسمانی و روحانی انسان نقش دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان