فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۹٬۱۸۲ مورد.
منبع:
رسانه سال ۳۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۴)
107 - 124
حوزه های تخصصی:
صنعت گرد شگری از صنایع پرد رآمدو اشتغال زای د نیاست که د ر چند د هه اخیر، بیش از گذشته موردتوجه کشورهای مختلف قرار گرفته است. بسیاری از کشورها، بخش مهمی از د رآمدملی خودرا از راه صنعت گرد شگری تأمین می کنندو د رآمد های ارزی حاصل از آن، یکی از منابع عمد ه تقویت اقتصادملی و توسعه روزافزون کشورها محسوب می شود . هد ف اساسی تحقیق حاضر، رتبه بند ی جایگاه عوامل فضای مجازی مؤثر بر توسعه گرد شگری د فاع مقد س است. این پژوهش، به روش تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) اجرا شد ه است. اطلاعات تحقیق حاضر، با استفاد ه از پرسشنامه محقق ساخته، بر اساس مقایسات زوجی از نمونه ای متشکل از د ه کارشناس د ر حوزه مد یریت رسانه و گرد شگری (بخش کیفی) و 66 نفر از کارشناسان مد یریت رسانه (بخش کمی) د ر سال 1399 جمع آوری شد ه است. نتایج این تحقیق، نشان د اد ه که د ر حوزه فضای مجازی، بیشترین تأثیر مربوط به تقویت زیرساخت های فناورانه، تأکیدبر مؤلفه های جنگ نرم د ر حوزه گرد شگری د فاع مقد س، ایجادزیرساخت های گرد شگری الکترونیک د ر حوزه د فاع مقد س، آرشیوسازی مجازی آثار مرتبط با اد بیات پاید اری و د فاع مقد س و استفاد ه از بستر فضای مجازی برای معرفی و تبلیغ گرد شگری د فاع مقد س د ر رتبه بعد ی عوامل مؤثر بر توسعه گرد شگری د فاع مقد س قرار د ارند .
بررسی رابطه سواد رسانه ای و کنشگری فعال دینی در عرصه مجازی (مطالعه موردی: طلاب علوم دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ظهور رسانه ها و گسترش دامنه نفوذ آن ها در قلمروهای مختلف فردی و جمعی انسان ها در حوزه های مختلف فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، سواد رسانه ای بیش ازپیش مهم شده است. در پیوند میان رسانه ها و دین می توان از طلاب علوم دینی به عنوان یکی از کاربران مهم و مؤثر فضای مجازی یاد کرد. پژوهش حاضر در پی کشف رابطه سواد رسانه ای و کنشگری مجازی فعال طلاب علوم دینی است. روش نمونه گیری تصادفی و حجم نمونه 322 نفر و داده ها به وسیله پرسشنامه سواد رسانه ای (فلسفی،1393) و پرسشنامه استاندارد محقق ساخته کنشگری فعال در عرصه مجازی مورد استفاده و مطالعه واقع شدند. نتایج نشان می دهد میان سواد رسانه ای (و تمام زیرمقیاس های آن) با کنشگری فعال مجازی رابطه مثبت معنادار(P ≤ 0/05, r=0/6) وجود دارد. همچنین 78 درصد نمونه آماری اذعان کرده اند که سواد رسانه ای برایشان مهم و مفید است و بدون تردید می توان از آن در کنشگری فضای مجازی در راستای اهداف دینی استفاده کرد. بر اساس نتایج لذا باید با باورمندی به نقش سواد رسانه ای در ارتقاء کمّی و کیفی کنشگری فعال، نسبت به برنامه ریزی در این زمینه و استفاده مطلوب از نقش سواد رسانه ای در خدمت به دین، عنایت و اهتمام ویژه ای مبذول داشت.
تأثیر تماشای تلویزیون بر ارزشهای فرهنگی -اجتماعی زنان ساکن مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
67 - 33
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تماشای تلویزیون بر ارزش های فرهنگی اجتماعی زنان (15 تا 65 ساله) ساکن مهاباد است. روش این پژوهش از نوع پیمایشی است و اطلاعات موردنیاز با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شده است. تعداد 382 نفر از زنان 15 تا 65 ساله شهر مهاباد به عنوان جامعه آماری مطرح بوده اند که با کمک نرم افزار spss23 تحلیل توصیفی و استنباطی داده ها انجام پذیرفته است. طبق یافته های این پژوهش، تماشای شبکه های تلویزیونی داخلی و خارجی بر ارزش های فرهنگی اجتماعی زنان ساکن مهاباد تأثیرگذار است، با این تفاوت که تماشای شبکه های تلویزیونی خارجی در مجموع رابطه معکوس و منفی و تماشای شبکه های تلویزیونی داخلی رابطه مستقیم و مثبت با ارزش های فرهنگی اجتماعی زنان دارد. نتایج پژوهش نشان داد که در این زمینه، شاخص های اجتماعی اقتصادی مانند سن، تحصیلات، وضعیت اقتصادی نیز تأثیرگذار هستند. اما از بین متغیرهای مثبت، تحصیلات با ضریب بتای 0.329، بیشترین تأثیرات مثبت را بر ارزش های فرهنگی اجتماعی زنان ایفا می کند و تلویزیون خارجی با ضریب بتای 0.307- بیشترین تأثیر منفی را بر ارزش های فرهنگی اجتماعی دارد.
خودنگاری خانواده های قربانیان قصور پزشکی در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از درد خود گفتن و درددل کردن در کشور ما کمتر در فضای عمومی صورت می گیرد. در موارد اندکی رسانه های جمعی رشته کلام را به دست مردم عادی داده اند تا از غم و اندوه گذشته و حال خود سخن بگویند. اما شبکه های اجتماعی فرصت مناسبی را جهت خودنگاری و خودافشایی ایجاد کرده اند. هدف این مقاله درک دستاوردهای خودنگاری اینستاگرامی افرادی است که عضوی از اعضای خانواده خود را به دلیل قصور پزشکی از دست داده اند. جامعه آماری این پژوهش کیفی که به روش پدیدارشناسی انجام شده است، کلیه اعضای خانواده های قربانیان قصور پزشکی است که در اینستاگرام صفحه ای جهت خودنگاری در همین زمینه دارند. نمونه گیری به شکل هدفمند و به روش گلوله برفی تا حد اشباع (17 نفر) بود و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با این افراد انجام شد. تجزیه داده ها به شکل موضوعی صورت گرفت و سه دستاورد عمده بر این خودنگاری تشخیص داده شد: تسکین درد داغ، یافتن همسانان و تشکیل اجتماع، و انتقال و دریافت تجارب و اطلاعات. نتایج تحقیق نشان داد کاربران، اینستاگرام را که با رویکرد انتشار عکس های زندگی روزمره ایجاد شده بود، برای اهدافی دیگر به خدمت گرفته و کاربری های جدیدی برای آن تعریف کردند: کاربری انجمن حمایت از خانواده های قربانیان قصور پزشکی یا اجتماعی برای گروه درمانی. بدین ترتیب اینستاگرام توسط کاربران تصاحب شده و در جهت رفع نیازهای روحی و اجتماعی این افراد استفاده می شود.
بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
199 - 224
حوزه های تخصصی:
یکی از وظایف رسانه، بازنمایی رویدادهای مهم تاریخی است. در تاریخ معاصر کشور ما، جنگ ایران و عراق، از اتفاقات مهمی محسوب می شود که دستمایه تولید آثار بسیاری شده است. هدف این پژوهش، بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی دهه 60 و 90 است، در گام بعدی، بازنمایی این رویداد با توجه به گفتمان های موجود در این دو دهه، مورد مقایسه قرار می گیرد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. با توجه به لزوم مراجعه به آرشیو برای دریافت نمونه های موردنیاز، ابزار گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای- اسنادی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفاهیم ارزشی جنگ، بیشترین بازنمایی را در نمایشنامه های رادیویی داشته، شیوه برخورد با مرگ، اشتیاق به شهادت بوده و هراسی از کشته شدن، در میان نیرو های ایرانی، وجود نداشته است. همچنین درمورد رنج های ناشی از جنگ، پرداخت زیادی صورت نگرفته و بازنمایی نیرو های عراقی، بیشتر به شکلی منفی انجام پذیرفته است. این یافته ها درمورد هر دو دهه 60 و 90 صدق می کند. براساس نتایج به دست آمده، بازنمایی جنگ ایران و عراق در نمایشنامه های رادیویی دهه 60 و 90، تغییر زیادی نداشته و یکسان بوده است، درحالی که فضای جامعه، تغییر کرده و لازم است سلایق مخاطب امروزی هم در نظر گرفته شود و ناگفته های جنگ در کنار مفاهیم ارزشی آن، مورد توجه قرار گیرد.
بازنمایی سیدالشهداء علیه السلام در وصیت نامه های شهدای دفاع مقدس استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم پاییز ۱۴۰۰شماره ۵۵
199 - 222
حوزه های تخصصی:
مطالعه اسناد تاریخی همواره جذابیت دارد. زیرا گذشته آیینه آینده است، به ویژه گذشته نزدیک و آن هم مقاطع حساس، بیشتر خود را نمودار می کند و با فرافکنی روند می توان الگویی برای آیندگان ترسیم نمود. ازجمله مقاطع متمایز و برجسته در تاریخ ملت ها بازه زمانی جنگ است. دوران جنگ، انسان ها را متمایز نموده و افراد درگیر در آن همچون کنشگران مناسک در وضعیت آرمانی سیر می کنند. درواقع جنگ «جماعت واره» یا «درامای اجتماعی» است که بازیگران اصلی آن رزمندگان هستند. تبلوریافتگان جنگ، به ویژه از نوع دفاع، چنان در نقش خود غوطه ور می شوند که برخی از آن ها آگاهانه به شهادت می رسند. شهدای جنگ، معمولاً برای خود رسالت فرازمانی قائل شده و به نگارش وصیت نامه عمومی رو می آورند. چنانکه نگارش وصیت نامه سیاسی– اجتماعی در زمان های دیگر مرسوم نیست اما رزمندگان در دوران جنگ عمدتاً وصیت نامه می نویسند. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل مضمون، وصیت نامه های شهدای قم را بررسی کرده و به این نتیجه رهنمون می شویم که در زمان دفاع مقدس چنان وضعیت اسطوره ای و دراماتیک می شود که شهدا با «گرایش ابراهیمی» با داستان کربلا کاملاً همذات پنداری می کنند. خودشان را یاران امام حسین (ع) و امام خمینی (ره) را حسین زمان و دشمن خمینی (ره) را یزید تلقی می کنند. ازاین روی بیشترین، مضمون انعکاس یافته در وصیت نامه ها سخنان و سیره امام حسین (ع) است. به تعبیر شهید آوینی « هر کس می خواهد ما را بشناسد داستان کربلا را بخواند»
تحول مؤلفه های قدرت در عصر شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال هفتم زمستان ۱۴۰۰شماره ۲۸
169-194
حوزه های تخصصی:
جهان جدید به وسیله ی اینترنت در حال شبکه ای شدن است. در این دنیای شبکه شده، آنچه جدید می نماید، جامعه ی شبکه ای و معماری شبکه سازی شده ی آن است که در آن گره های به هم پیوسته با ارتباطات مختلف درون شبکه قرار دارند و اثرات اجتماعی مختلفی را بر جوامع می گذارند. برخی محتوا را عنصر بسیار مهمی در شکل دادن به قدرت آینده می بینند. اما بررسی رخدادها و رفتارهایی که تاکنون به وجود آمده و با روش توصیفی تحلیلی بررسی شده است نشان می دهد که قدرت از مفهوم سنتی خود در حال تغییر است و عناصر قدرت ساز جدیدی ناظر به فناوری های ارتباطی در حال شکل گیری هستند. آنچنان که این موضوع حتی چالش حکمرانی آینده ی دولت ها شده است. فناوری، شبکه، اطلاعات مولفه های جدید قدرت ساز هستند. این سه عنصر به صورت کلی در 4 پدیده اینترنت، دستگاه ، پلتفرم و محتوا-خدمت بروز و ظهور می کنند و از طریق آن ها اعمال قدرت می کنند. عصر فناوری های ارتباطی، عصر شبکه است که در آن با ایجاد روابط فرامکانی و بی زمانی بر بستر اینترنت، کنشگر شبکه خلق می شود. کنشگری که خود را در قید حاکمیت دولت ملی نمی بیند چرا که روابط و محتوایش در کنترل او نیست و دولت تنها به یک گره هرچند مهم از شبکه خاص تبدیل می شود. از سوی دیگر قدرت به صورت عمودی به ترتیب از دارندگان فناوری، صاحبان پلتفرم و تولیدکنندگان محتوا-خدمت توزیع می شود.
استفاده صلح آمیز از فناوری هسته ای از منظر حق بر توسعه برای جمهوری اسلامی ایران (با تأکید بر بازنمایی آن در رسانه ها و اندیشکده ها ی آمریکایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فناوری هسته ای، در کنار کاربردهای نظامی و بازدارنده خود، دارای قابلیت استفاده صلح آمیز برای حق بر توسعه کشورها است و این امکان در سال ها ی متمادی، کانون توجه بسیاری از حقوق دانان بوده است. این مقاله، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و بهره گیری از آنچه که در رسانه های بین المللی بازتاب یافته، درصدد پاسخگویی به این سؤال است که استفاده کشورها، از جمله ایران از انرژی صلح آمیز هسته ای در راستای «حق بر توسعه» چگونه با موازین حقوق بین الملل، قابل ارزیابی است؟ در پاسخ به این سؤال، این فرضیه مطرح می شود مادامی که یک قاعده مسلم حقوق بین الملل، حق بر توسعه فناوری و دانش صلح آمیز هسته ای را از دولت ها سلب نکرده باشد، توسعه در کلیت آن از جمله در حوزه فناوری هسته ای نه تنها ممنوع نبوده، بلکه می تواند در راستای «حق بر توسعه» و حقوق بشر و نیز به موجب حقوق بین الملل عام مجاز باشد. رسانه های برون مرزی نیز می توانند این موضوع را به یک مطالبه جهانی، خصوصاً برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران از نهادهای بین المللی، قدرت ها ی بزرگ و صاحبان باشگاه هسته ای در جامعه بین المللی و جنبش نم (NAM) تبدیل نمایند.
سیاست رسانه ای عربستان سعودی در قبال قطر (مطالعه موردی: دوره تحریم دوحه در سال های 2017 تا 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در 5 ژوئن سال 2017، با انتشار سخنان امیر قطر در تارنمای خبرگزاری الجزیره مبنی بر نقش مثبت ایران در غرب آسیا، مخالفت با تحریم جریان فلسطینی- اخوانی حماس و حزب الله تنش میان قطر و عربستان سعودی شعله ور شد. عدم عقب نشینی قطر از مواضع خود، بحران را تشدید و سرانجام به قطع روابط دیپلماتیک این دو کشور و محاصره قطر از سوی عربستان سعودی منجر گردید. این مقاله، با هدف شناخت سیاست رسانه ای عربستان سعودی در مورد قطر در دوره بحران و محاصره دوحه در سال های 2017 تا 2021 انجام شده است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، سیاست رسانه های عربستان سعودی از سال 2017 تا 2021 بررسی شده است. برای این منظور، محتوای وب سایت های شبکه های العربیه، حساب های توییتری وزیر اطلاع رسانی عربستان و عائض القرنی و العریفی به عنوان داعیه های معروف عربستان سعودی، وب سایت روزنامه های الحیاه و العکاظ به عنوان نمونه آماری در بازه زمانی 2017 تا 2021 بررسی شد. یافته های این پژوهش، نشان می دهد که رسانه های سعودی با تبعیت از سیاست و خط مشی نظام سیاسی محمد بن سلمان و به کارگیری فنون تکنیک های مختلف پروپاگاندا مانند گواهی، دروغ، تکرار و ترور شخصیت، به طور گسترده، ترور شخصیت امیر قطر، توجیه دینی و سیاسی محاصره این کشور و معرفی دوحه به عنوان حامی تروریسم را اتخاذ کرده اند.
تاثیر رسانه های اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینی و نوآوری با تبیین نقش میانجی خودکارآمدی و هوش فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای در رسانه و فرهنگ سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
307 - 332
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش و نفوذ رسانه های اجتماعی آن را به یک زیرساخت دیجیتال با اثرات شگرف در دنیای کسب و کار تبدیل کرده است. با وجود حیاتی بودن کارآفرینی و نوآوری در اقتصاد مدرن، مطالعات اندکی در خصوص تاثیرگذاری رسانه های اجتماعی بر این دو متغیر صورت پذیرفته است. از سوی دیگر، در مواجه با پدیده جهانی شدن تمایزهای فرهنگی نمود بیشتری یافته که ممکن است مانعی برای شناسایی فرصت ها به شمار آید. لذا پژوهش حاضر، با هدف مطالعه تاثیر استفاده از رسانه های اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینی و نوآوری با تبیین نقش میانجی خودکارآمدی و هوش فرهنگی صورت گرفته است. داده های تحقیق از 147 پرسشنامه که میان مدیران کسب و کارهای اینترنتی دارای نماد الکترونیکی در شهر تهران توزیع شد گردآوری شده است و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها بیانگر تاثیر دو کارکرد اطلاعاتی و اجتماعی رسانه های اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینی و در نهایت بر نوآوری است. همچنین خودکارآمدی و هوش فرهنگی نقش میانجی را در تاثیر رسانه های اجتماعی بر تشخیص فرصت ها ایفا می کند. بر مبنای نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود مدیران و شرکت های فعال در محیط های متنوع فرهنگی، برای ارتقا سطح خودکارآمدی و هوش فرهنگی خود و کارکنان شان، تمرکز ویژه ای بر به کارگیری رسانه های اجتماعی داشته باشند.
رویکرد گفتمانی به زایش کودکی در دنیای مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
309 - 328
حوزه های تخصصی:
جربیات بزرگسالان از کودکی شان از تجربه کودکان امروزی متفاوت است. این تفاوت ما را با این پرسش مواجه می کند که کودکی از گذشته تا امروز چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است؟ دغدغه اصلی این نوشتار پرداختن به ابعاد مختلف این پرسش از منظر فوکو، نظریه پرداز تحلیل گفتمان انتقادی است. فوکو به دیوانگی، بیماری و زندان پرداخته است، اما آیا کودکی به صورت جسته گریخته در آراء و مکتوبات او دیده نمی شود؟ به همین دلیل سعی شده است تا از شیوه مسئله سازی فوکو در راستای بازسازی جایگاه کودکی بر مبنای رویکرد تحلیل گفتمان فوکویی استفاده شود. رویکرد تحلیل گفتمان علاوه بر اینکه نظریه قلمداد می شود به مثابه روش نیز می تواند تحقیقات را روش مند سازد. دو سنگ بنای تحلیل گفتمان فوکویی را طرد و تاریخیت تشکیل می دهند. در دوره های مختلف تاریخی؛ پیشامدرن، مدرن و پسامدرن، طرد کودکان از امور عقلاء که در اینجا بزرگسالان جامعه هستند، اشکال متفاوتی به خود گرفته است. در دوره پیشامدرن، کودکان معمولاً بزرگسالانی کوچک بودند که در همه امور دخالت داده می شدند. در نظام دانایی مدرنیته مبتنی بر ایدئولوژی روان شناسی رشد پیاژه، مفهوم کودکی و مقتضیات آن اعم از اجبار در ورود به مدرسه و طرد از دنیای بزرگسالان به شیوه های مختلف برجسته شد. طرد کودکان در نظام دانایی دوره پسامدرن، دگردیسی دیگری پیدا کرده است. در نظام دانایی پسامدرنیته به سبب اتفاقاتی که در دنیای ارتباطات و توسعه اتفاق افتاده است، کودکان بسیار سریع تر از دوره مدرن، کودکی خود را پشت سر می گذارند و وارد دنیای بزرگسالی می شوند. این روایت فوکویی از کودکی نشان می دهد که کودکی اتفاقاً مفهومی که ریشه در گذشته داشته باشد، نیست و ساخته و پرداخته دوران مدرن است.
The Necessity and Importance of Incorporating Media and Information Literacy into Holistic Metaliteracy
منبع:
Cyberspace Studies,Volume ۴, Issue ۱, January ۲۰۲۰
69 - 75
حوزه های تخصصی:
Digitalization and the emergence of the Internet have resulted in escalating access to information and communication. Given the circumstances that soaring access to information amounts to the intensification of misinformation and disinformation, a set of critical skills to navigate and critically assess the information is necessary. This paper outlines the significance of these skills, and provides a perspective on metaliteracy as a supplement to media and information literacy, and argues that the ability to conceptualize, access, comprehend, analyze, and use information is crucial in achieving inclusive, pluralistic, and participatory knowledge societies.
یادبود پس از مرگ کاربران در شبکه های اجتماعی (تحلیل نظرات کاربران در صفحات اینستاگرامی جان باختگان ویروس کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
261 - 294
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی شیوه های یادبود فوت شدگان در شبکه های اجتماعی و نحوه ابراز احساسات کاربران درباره فرد متوفی انجام شده است. به این منظور کامنت های کاربران در صفحات اینستاگرامی متوفیان بیماری همه گیر کووید 19 به روش تحلیل مضمون مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل مضمون کامنت های کاربران در صفحات اینستاگرامی به استخراج شش مضمون فراگیر «ابراز ناباوری و انکار»، «ابراز غم و اندوه به علت مهیا نبودن شرایط برای آخرین وداع»، «ابراز همدلی»، «اسطوره سازی از متوفی»، «احساس ناراحتی از حاضر نبودن کنار خانواده متوفی به علت ترس از ابتلا به بیماری» و «نقش فضای مجازی برای دیرفراموشی مرگ» منجر شد. بر اساس یافته های پژوهش، کاربران اینستاگرام در برگزاری یادبود آنلاین غالباً به ابراز غم و اندوه و عرض تسلیت به بازماندگان فرد متوفی و بیان احساسات درباره فرد متوفی می پردازند که گریه و اشک و آه آن ها با استفاده از ایموجی های مرتبط بروز داده می شود. این پژوهش نشان می دهد در شبکه های اجتماعی، کاربران علاوه بر ابراز همدردی با بازماندگان متوفی این امکان را در صفحات اجتماعی فرد از دست رفته دارند که احساسات خود را به صورت یک طرفه با او نیز بیان کنند و به نوعی ارتباط کاربران با متوفیان یک سویه ادامه خواهد داشت که البته این موضوع به دیرفراموشی مرگ افراد و کامل نشدن تکالیف سوگواری منجر خواهد شد.
توزیع موسیقی پس از انقلاب اسلامی و ارائه الگوی مدیریت هنری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و هفتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۳)
123 - 148
حوزه های تخصصی:
مهم ترین نقش مدیران هنری، پرداختن به تعامل بین افراد درگیر در دنیای هنر و سازمان های مختلف، همچنین تضمین به ثمر رسیدن ارزش های یک اثر هنری است؛ اما رویکرد مدیر هنری در ایران به ویژه در حوزه موسیقی، با فراز و نشیب های بسیاری روبه رو بوده است. به نظر می رسد؛ چالش اصلی مدیریت در حوزه توزیع موسیقی، مربوط به فهم واقعیت اجتماعی هنر است و ازآنجاکه با این رویکرد، به مدیریت هنر توجه نشده، مطالعه مدیریت توزیع موسیقی یک امر ضروری است. پژوهش حاضر که با روش تلفیقی (کیفی و کمی) انجام شده، ماهیتی اکتشافی دارد. در بخش کیفی، بر اساس مصاحبه عمیق و تحلیل تماتیک، ابعاد و مؤلفه های مدیریت توزیع موسیقی شناسایی شد و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته برای پایش وضعیت موجود و شناسایی مهم ترین مؤلفه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که مدیریت توزیع موسیقی، دارای 4 بعد و 19 مؤلفه است. هنرمندان، مخاطبان، بازار و سیاستگذاری 4 بعد مدیریت توزیع موسیقی شناسایی شدند و از مؤلفه های مهم در مدیریت توزیع موسیقی، الگوهای رمزگشایی مخاطبان، تأثیرات صنف موسیقی بر بازار، انگیزه فرهنگی دولت، مباحث فقهی مرتبط با آثار موسیقی و نقد هنری نامطلوب مورد بررسی قرار گرفت.
جهت گیری های فرهنگی در فضای مجازی؛ پیمایش میزان و نحوه استفاده دانشجویان از فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال ششم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
164-135
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش این است تا همبستگی بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی و تغییرات فرهنگی را در چهار حوزه «سرمایه اجتماعی» ، «اعتقادات مذهبی» ، «فرد شدگی» و «هویت» مشخص کرده و جهت تغییرات فرهنگی را با توجه به مدل ارزش های مادی و فرامادی اینگلهارت مشخص نماید. در این پژوهش علاوه بر مطالعه کتابخانه ای، از روش پیمایش نیز استفاده شد. یافته های حاصل از این پژوهش نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی پاسخگویان در حد متوسط است و افرادی که از شبکه های اجتماعی استفاده بیشتری داشتند، سرمایه اجتماعی آنها در حال کم شدن است. در مورد «فرد شدگی» که فرد را به سوی کنش جمعی و آرمان های مشترکی چون حفظ محیط زیست یا ایجاد اجتماع های بشر دوستانه جهت می دهد، مشخص شد با افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی میزن فرد شدگی نیز افزایش می یابد.در مورد «هویت» نیز یافته ها نشان می دهد با افزایش استفاده از شبکه های اجتماعی، میل به شفافیت هویت در کاربران در حال افزایش است. بر اساس نتایج تحقیق همچنین مشخص شد بین دو متغیر «اعتقادات مذهبی در شبکه های اجتماعی» و «میزان استفاده از شبکه های اجتماعی» رابطه معنا داری وجود ندارد. یافته های پژوهش در مورد «ارزش های مورد توجه در شبکه های اجتماعی» نیز نشان می دهد که کاربران به ارزش های فرامادی تصریح شده در مدل اینگلهارت تمایل بیشتری دارند. این یافته همسو با نتایج پژوهش های انجام شده در دیگر کشورها است و تمایزی بین کاربران ایرانی و دیگر کشورها در توجه به ارزش ها در فضای مجازی دیده نمی شود.
زمینه ها و نقش سیاست های دولت در توسعه خلاقیت فرهنگی ایران عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلاقیت به معنای عام شرط پویایی فرهنگ و تحقق تمدن است. یکی از نقاط قوت تمدن غربی معاصر نیز جذب و به کارگیری نخبگان است. خلاقیت فرهنگی که به تولید محصولات نمادین می انجامد و یکی از انواع خلاقیت است که به ویژه در آثار هنری تجلی می یابد. هدف مقاله حاضر، تبیین مسیر خلاقیت فرهنگی در دوره تاریخی صفویه است. به لحاظ آثار تاریخی و هنری، دوره صفویه در تاریخ میانه ایران کم نظیر است که نشان از توسعه خلاقیت فرهنگی در این دوره می باشد. این مقاله با رویکردی سیاستی به خلاقیت فرهنگی، نقش دولت در گسترش آن را بررسی می کند. سؤال اصلی این است چه سیاست هایی منجر به رشد و توسعه خلاقیت فرهنگی در دوره صفویه شد؟ برای پاسخ به این سؤال زمینه فرهنگی پیشاصفویه که زیربنای سیاست های بعدی قرار گرفته بررسی شده است. همچنین با استناد به گزاره های تاریخی تلاش شده سیاست های فرهنگی و عمومی دولت صفویه که مستقیم و غیرمستقیم بر خلاقیت فرهنگی تأثیر گذاشته اند استخراج و مقوله بندی شود. نتایج این تحقیق که با روش کتابخانه ای انجام شده مجموعه ای از سیاست ها و اقدامات دولت صفویه را شناسایی کرده است که بر گسترش خلاقیت فرهنگی تأثیرگذار بوده اند. سیاست های فرهنگی در چهار مقوله: هویتی، دینی، توسعه ای و حمایتی دسته بندی شده اند. همچنین سیاست تعامل فرهنگی و مواجهه با تنوع فرهنگی نیز به عنوان سیاست های مؤثر بر زمینه تولید و مصرف محصولات فرهنگی و رشد خلاقیت شناسایی شده اند. مجموعه این سیاست های فرهنگی و دیگر سیاست های عمومی در دوره صفویه که به بهبود شرایط اقتصادی و شکل گیری طبقات اجتماعی جدید انجامید به رشد و توسعه خلاقیت فرهنگی منجر گردید.
واکاوی فرایند نشانگی ابژه در توسعه درام مجموعه های تلویزیونی (مورد کاوی: مجموعه های خانه سبز و تئوری بیگ بنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به تحلیل فرایند نشانگی ابژه در مجموعه های تلویزیونی می پردازد و با هدف شناخت ظرفیت نشانه شدن ابژه ها و نقشی که در توسعه درام ایفاء می کنند؛ مجموعه های تلویزیونی خانه سبز و تئوری بیگ بنگ را مورد خوانش قرار می دهد. آثاری که بخش عمده روایت پردازی در آنها مبتنی بر مکانی ثابت است و ساختارشان در طول قسمت ها، فصل ها و سال های متمادی با همان مکان پیشین گسترش می یابد. روش تحقیق این پژوهش از نوع کیفی تحلیل نشانه شناسی بوده و جامعه موردبررسی پژوهش نیز به صورت هدفمند از مجموعه های مکان محور تلویزیونی انتخاب شده است. همچنین ابزار گردآوری اطلاعات شامل فیش برداری از کتاب ها، مقالات و متنی کردن نمونه های مشاهده ای است. با توجه به بررسی انجام شده می توان گفت فرایند نشانگی ابژه در مجموعه های تلویزیونی، ظرفیتی را می آفریند که نشانه در محور طولی درام به صورت متناوب و دنباله دار امکان حضور، نقش آفرینی و همنشینی با سایر عناصر درام را داشته باشد و در محور عرضی نیز موجبات همبستگی بیشتر نشانه ها و درام را رقم بزند. بهره گیری از این فرایند در مجموعه های تلویزیونی، ذخیره نشانه ای و قراردادی را ایجاد می کند که مجموعه در طول قسمت های مختلف خود، به دفعات می تواند از آن در راستای توسعه درام و خلق موقعیت های نمایشی استفاده کند.
نسبت قیام گوهرشاد با سیاست های فرهنگی رضاشاه
حوزه های تخصصی:
رضاشاه در راستای برنامه ها و اقدامات شبه مدرنیستی، وجود فرهنگ اسلامی را مانعی برای اهداف خود می دانست و سعی کرد به بهانه ی مدرن سازی ایران، شرایط را برای تحقق این اهداف فراهم آورد. بنابراین، ضمن در پیش گرفتن سیاست ناسیونالیسم گذشته گرا(باستان گرایی)، تجددگرایی(ایجاد جامعه شبه غربی) و سکولاریسم(جدایی دین از سیاست)، مذهب زدایی را در رأس برنامه های فرهنگی خود قرار داد و سیاست کشف حجاب یکی از این نمونه ها بود؛ که در نتیجه ی مقابله روحانیون و مردم با این سیاست ها، قیام گوهرشاد به وقوع پیوست. بر این اساس، مقاله حاضر بر آن است تا نسبتِ میان قیام گوهرشاد را با سیاست های فرهنگی رضاشاه بسنجد و راهبردهای وی را برای مبارزه با فرهنگِ مذهبی بیان کند و نقش قیام گوهرشاد را در این زمینه مورد بررسی قرار دهد. حاصل این مطالعه تاریخی، ما را به این واقعیت رهنمون می سازد که قضیه کشف حجاب در راستای سیاست فرهنگی رضاشاه و به خصوص سیاست مذهب زدایی وی قرار داشت.
ظرفیت های برون مرزی رسانه ملی در ارتقای دیپلماسی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران (مطالعه موردی: منطقه خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
227 - 245
حوزه های تخصصی:
مواجهه با افکار عمومی کشورهای حوزه خلیج فارس، برای جمهوری اسلامی ایران بسیار حائز اهمیت است؛ چراکه از یک سو روابط فرهنگی گسترده ای میان ملت های این منطقه برقرار است و از سویی دیگر رسانه های بیگانه و معاند در راستای ایران هراسی، تصویری سیاه از ایران را به افکار عمومی در این منطقه عرضه کرده اند. بر همین اساس و مبتنی بر جایگاه محوری معاونت برون مرزی صداوسیما در عرصه دیپلماسی رسانه ای، این پرسش مطرح است که ظرفیت های برون مرزی رسانه ملی برای تقویت جایگاه ایران نزد افکار عمومی منطقه خلیج فارس چیست؟ در پژوهش حاضر در چارچوب نظری دیپلماسی رسانه ای، تلاش شده است تا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 12 نفر از صاحب نظران رسانه ای، سیاسی و فرهنگی حوزه خلیج فارس، ظرفیت های رسانه ملی در ارتقاء سطح دیپلماسی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران در این منطقه مطالعه شود. تعداد مصاحبه شوندگان بر اساس شیوه نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری داده ها مشخص شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز بر اساس شیوه داده بنیاد بوده است. یافته ها حاکی از آن است که برون مرزی صداوسیما، این ظرفیت را دارد که با اقداماتی از قبیل تشکیل و تأسیس مجامع رسانه ای مشترک، تقویت تولید محتوا بر اساس ذائقه مخاطبان منطقه خلیج فارس، ارائه آموزش های رسانه ای و همچنین ارتباط مؤثر با ایرانیان مقیم کشورهای حاشیه خلیج فارس، در جهت ارتقاء دیپلماسی رسانه ای و تأمین منافع ملی کشور گام های بیشتری بردارد.
جایگاه افغانستان در طرح چینی ابتکار کمربند-راه (با تأکید بر راهکارهای رسانه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
247 - 267
حوزه های تخصصی:
افغانستان، همسایه چین است و با جایگیری در قلب آسیا، برای بازیگران جهانی از جمله چین مهم است. افغانستان به همراه پاکستان در طرح ابتکار-راه مشارکت دارد. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که اهداف چین از عبور طرح ابتکار کمربند- راه از مسیر افغانستان چیست؟ این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از رویکردهای نظری موازنه سازی، نظریه رژیم های بین المللی و نظریه وابستگی متقابل به تبیین اهداف و اقدامات قدرت های جهانی و به ویژه چین در صحنه سیاسی افغانستان پرداخته و نقش رسانه های برون مرزی صدا و سیما در بازتاب این موضوع را مدنظر قرار داده است. بر اساس نتایج، بهبود اوضاع اقتصادی منطقه ناآرام سین کیانگ در شمال غرب چین، تثبیت جایگاه اقتصادی و تجاری چین در آسیای مرکزی، توسعه نفوذ اقتصادی چین در افغانستان و پاکستان و احیای جایگاه سنتی چین در مسیر راه ابریشم در چارچوب یک کریدور وسیع زمینی و دریایی با غرب آسیا و اروپا از جمله انگیزه ها و دلایل شکل گیری طرح چین محسوب می شود. همچنین چین به دلیل رقابت با قدرت های بزرگ، خواهان به حداقل رساندن نقش آنها در افغانستان و رسیدن به توازن قدرت با آنهاست؛ بنابراین درصدد جلب اعتماد افغانستان برآمده و خواستار عبور این طرح از افغانستان است.