فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۱۹۸۱.

Philosophy, Science, Capitalism and Truth(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: science philosophy Capitalism Knowledge truth posthumanism

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۹۰
Fascinated by the recent scientific progress, even some philosophers today claim that philosophy is dead and that natural sciences (quantum cosmology, cognitive sciences) can answer questions which were once considered a domain of metaphysics: is our universe finite? Do we have free will? etc. The essay tries to problematize this claims by raising a series of questions. First, it is easy to show that modern science itself relies on a series of philosophical propositions. Second, what accounts for the role of science in our world is its link with capitalism. Third, we should distinguish between knowledge and truth: not only philosophy, other discourses (like Marxism or psychoanalysis) also practice a notion of truth which cannot be reduced to knowledge.  
۱۹۸۲.

اثبات وابستگی بقای بدن عنصری به روح بخاری از منظر حکمت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: بدن عنصری روح بخاری اعتدال بقا حکمت اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۱۹۱
یکی از مهمترین مسائل حوزه علم النفس، تکون جوهر نفس و تعلق آن به بدن عنصری از حیث حدوث و استکمال است که به موجب آن، نفس و بدن، واجد تفاعلی دوسویه می شوند. واسطه این تعلق، روح بخاری است که خلیفه نفس است و تأثیر و تأثر نفس و بدن از طریق آن صورت می گیرد. یکی از مهمترین این آثار، مسئله حیات و دوام موجودیت بدن است که به صورت بالعرض از جدول وجودی روح بخاری به بدن افاضه می شود. بدن عنصری از سنخ نشئه طبیعت بوده و در جوهر، سیّال و متجدد است و هر جسم سیّالی ذاتاً مرده فناپذیر است، بنابراین چون روح بخاری در تعلق نفس به بدن، واسطه در ثبوت است، بقای بدن نیز وابسته به ثبات آن خواهد بود. با این وصف، آیا می توان بقای بدن عنصری را با حفظ ثبات در روح بخاری تضمین نمود؟ مقاله حاضر پژوهشی تحلیلی- توصیفی است که از منظر حکمت اسلامی به این پرسش پاسخ می دهد و اثبات می نماید در صورت اعتدال و ثبات روح بخاری، چیزی که بالذات مرده و فناپذیر است، به یمن وجود این واسطه بالعرض، واجد حیات و بقا می شود.
۱۹۸۳.

جایگاه جسمانیت در معرفت شناسی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جسمانیت معرفت نفس معرفت شناسی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۱۷
این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شأن و جایگاه جسمانیت در نظام معرفت شناسی متعالیه صدرایی می پردازد. ضرورت چنین تحقیقی از آنروست که شواهد قابل توجهی در احکام این نظام وجود دارد که در نظر اولیه حاکی از طرد و تحقیر جسم انسان و قوای ادراکی حسی، و به طور کلی عالم ماده در فرایند کسب معرفت است. در واقع، برخلاف معرفت شناسی های متعارف که جسم را از ارکان اصلی حصول معرفت می دانند، به نظر می رسد که ملاصدرا جسم و متعلقات آن را در معرفت حقیقی مهم ندانسته و ترجیح داده تا چنین معرفتی را از طریق نفس مجرده و از عوالم فوق محسوس تامین نماید. با تحلیل اهمّ مولفه های دخیل در فرایند معرفت در بیان ملاصدرا و علیرغم وجود شواهد هفتگانه ناظر به طرد جسمانیت، در مجموع به نظر می-رسد نمی توان معرفت شناسی صدرایی را نظامی جسم ستیز تلقی نمود ؛ بلکه با لحاظ مویدهای مختلف جسمانیت در این نظام از جمله قول به علیت جسم و دخالت موثرِ متعلقات جسمانی ادراک برای حصول نخستین مراتب معرفت، و همچنین تحقق کمال برای نفس انسانی بواسطه مانع-سازی های امور جسمانی، بایستی این شواهد سلبی را بجای طرد جسمانیت و تحقیر علوم طبیعی، مشیر به دغدغه های حکمت متعالیه برای تعالی بخشی به تمامی علوم بشری اعم از علوم انسانی، تجربی و فنی دانست.
۱۹۸۴.

بررسی ارزش معرفت شناختی خداشناسی فطری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خداشناسی فطری فطرت تضایف خدا علم حضوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۵
یافتن بنیانی معرفت شناسانه برای خداشناسی فطری، مسئله ای مهم است که نظریات مختلفی پیرامون آن مطرح شده است. مهم ترین نظریات مطرح شده در رابطه با ماهیت و مبنای معرفت شناسانه ی این خداشناسی فطری عبارتند از: الف: معرفت فطری به معنای وضوح استدلال نظری بر وجود خدا است. ب: رابطه ی تضایف بین میل به خدا و وجود عینی خداوند برقرار است. ج: مفهوم خدا از جمله ی تصورات فطری است. د: خداشناسی فطری از سنخ اولیات منطقی است. ه: خداشناسی فطری تصدیقی بدیهی است که ناشی از کیفیت خلقت انسان است؛ و: خداشناسی فطری به معنای علم حضوری به وجود خداوند است. در این مقاله، این نظریات بررسی شده و نهایتا اثبات می شود که تنها بر مبنای علم حضوری می توان مبنایی معرفت شناسانه برای خداشناسی فطری یافت و بقیه ی نظریات و مبانی، دارای اشکالات مخصوص به خود می باشد. مبنای حضوری دانستن خداشناسی فطری این است همان طور که انسان، وجود خود، صفات و حالات نفسانی اش را می یابد، به همان نحو وجود خداوند را هم به نحو شهودی درک می کند. البته این مبنای معرفت شناختی را نیز تنها در صورتی می توان پذیرفت که بگوییم علم حضوری انسان به خداوند، مستلزم اتحاد بین عالم (انسان) و معلوم (خداوند) نیست.
۱۹۸۵.

تبیین سازگارترین الگو از تشکیک وجود صدرایی با مبانی معرفتی ملاصدرا بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشکیک وجود لوازم معرفتی گرندد تئوری تشکیک در مراتب تشکیک در مظاهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۴۶
تشکیک وجود به عنوان یکی از اصول مبنایی متافیزیک صدرایی در تنقیح و تبیین ساختار حکمت متعالیه نقش بسزایی داشته و لوازم و نتایجی را در حوزه وجودشناسی و معرفت شناسی به بار می آورد. با توجه به اینکه تلقی های متفاوتی از تشکیک در حکمت متعالیه موجود است و الگوهای تصوری متفاوتی از آن قابل ترسیم است که در صورت انتساب هریک از آن ها به ملاصدرا، دیدگاه های معرفت شناختی وی تحت تاثیر قرار می گیرد، هدف از نوشتار حاضر که ماهیت بنیادی دارد، تبیین سازگارترین الگو از تشکیک وجود صدرایی با مبانی معرفتی او بر پایه روش گرندد تئوری است. روش شناسی حاکم بر متن، ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد و ضمن استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و مصاحبه با چند کارشناس خِبره، عوامل زمینه ای، علی، مداخله گر و پیامدهای معرفتی دو الگو طرح و بررسی شد. نمونه ها از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش گرندد تئوری کدگذاری و تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که الگوی تشکیک در مراتب و الگوی تشکیک در مظاهر، ضمن تفاوت هایی در عوامل زمینه ای، علی و مداخله گر، لوازم و نتایج معرفتی یکسانی دارند.
۱۹۸۶.

پدیده عشق در حیوانات از دیدگاه حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکمت صدرایی ملاصدرا حیوانات احساسات عشق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۸۶
این بررسی به منظور تبیین دیدگاه هستی شناسی صدرایی در مورد ماهیت پدیده عشق غریزی و نهفته در وجود حیواناتِ غیر انسانی با استفاده از روش پیمایشی و نیز تحلیلی - توصیفی (اسنادی کتابخانه ای) انجام شده است. موسس حکمت متعالیه معتقد است که در کلِّ عالم هستی، از پست ترین موجودات تا عالی ترین آن ها عشق سَریان دارد. بر اساس نظر ملاصدرا، حیوان یکی از موجودات متن واقع است که دارای صفات کمالی مختص به مراتب خود است. حیوانات دارای نفس هستند که از آثار آن، کمالاتی از قبیل حیات، درک ، اختیار و عشق است. از منظر حکمت صدرایی، عشق یکی از کمالات وجود حیوان است. مبانی حکمت صدرایی برای اثبات وجود و سریان کمال عشق در حیوان عبارتست از اینکه وجود "اصیل"، "بسیط"، "مشکّک" و مساوق با حیات و ادراک (شعور) و عشق است و خدا معشوق حقیقی تمام موجودات از جمله نفوس حیوانات است. همه ی حیوانات عاشق هستند اما به لحاظ وجودی، مرتبه ای دارند و به قدر شدت و ضعف در مرتبه حیوانی خود به زیور کمالات آراسته اند، یعنی؛ همه حیوانات در یک سطح نیستند و حدِّ این کمالات به تناسب سهم آنان از وجود بستگی دارد. اما هر حیوانی که عالی ترین سهم را از مرتبه ی خویش داراست از عشق بیشتری نیز برخوردار است. به باور صدرالدین، به لحاظ تکاملی، حیوان تنها تا جایى مى تواند پیش رود که انسانیت از آن جا آغاز مى شود.
۱۹۸۷.

حمایت از حقوق انسانی افراد در برابر کووید 19 (کرونا ویروس) در پرتو فلسفه اخلاق وظیفه گرایی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کرونا ویروس کوید 19 اصل حمایت حقوق انسانی اخلاق وظیفه گرایی کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۴۶۸
امروزه زیست جمعی و نیازهای متقابل اساس زندگی بشر را تشکیل داده و حفظ تعادل آن، مستلزم همکاری مشترک در عرصه جهانی است. لذا انسان به تنهایی قادر به حل بحران ها و چالش های پیرموان خود نخواهد بود. با گسترش بیماری کرونا ویروس یا کووید 19، به عنوان یک «اپیدمی جهانی»، همکاری های متقابل و نوع دوستی بیشتر اهمیت یافته و مهار بیماری، درمان مبتلایان و پوشش نیازهای آسیب دیدگان و تامین حقوق انسانی، نیازمند مبنایی اساسی جهت الزامی شدن «اصل حمایت از حقوق انسانی دیگران»، می باشد. هدف اساسی مقاله، موجه سازی این الزام بر بنیاد اخلاق وظیفه گرای کانتی با رویکرد توصیفی-تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متاثر از کووید 19 حقوق انسانی افراد زیادی در معرض آسیب قرار گرفته و اخلاق وظیفه گرا به جهت نهادینه سازی قانون الزامی عمل به تکلیف ناشی از فاعل اخلاقی و خودآیین، خرد خودبنیاد و اراده نیک و آزاد، می تواند منشا حرکت افراد اخلاقی برای تضمین اصل حمایت از سایرین در برابر این بیماری شود. انسان متصف به اخلاق وظیفه گرا در کمک به سایر افراد، صرفا به اصل عمل اخلاقی «حمایت از دیگری»، توجه می نماید، لذا در کمال بی طرفی، عدالت، برابری، عدم تبعیض و بدون دخالت دادن انطباعات حسی، به افراد نیازمند، آسیب دیده، مبتلا و بیمار کمک می نماید.
۱۹۸۸.

روش علمی نیوتن در قول و فعل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نیوتن روش علمی قواعد روش شناختی بازی علم فرضیه سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۳۱۵
در این مقاله میخواهم سازگاری میان اقوال و اعمال روش شناختی نیوتن را مورد کاوش قرار دهم. اهمیت موضوع بدین علت است که ما علم شناسان هنوز نمی توانیم حدودا هم ادعا کنیم که روش علمی بزرگترین دانشمند همه اعصار را می شناسیم. این وضعیت ناگوار، برغم اینست که توجه به روش علمی هیچ دانشمندی باندازه عُشر توجهی که روش شناسان علم به روش علمی نیوتن بذل کرده اند نمی شود. بدلائل روشنی، هم نیوتن و هم اندیشه و بویژه روش علمی اش یکی از کانون های بزرگ توجه ویژه علم شناسان در قرن بیستم بوده است. می خواهیم به این سوال پاسخ دهیم که آیا امکان دارد مهمترین مانع شناخت مجمع علیهِ روش علمی نیوتن اینست که میان قواعد روش شناختی اعلام شده نیوتن با قواعد اعمال شده وی چندان سازگاری وجود ندارد که بیشتر. در برخی مواضع این دو تعارض دارند. برای این امر، دو اثر ماندگار نیوتن در حوزه فلسفه طبیعی و برخی نامه های معروف وی را مورد کاوش قرار می دهیم.
۱۹۸۹.

نسبت زیبایی با خیر و حقیقت در رساله اسماء الهی دیونوسیوس آریوپاگی (مجعول): تکوین زیبایی شناسی الهیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نام الهی زیبایی خیر حقیقت دیونوسیوس آریوپاگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۲۷۰
یکی از زمینه های ظهور زیبایی شناسی مدرن یا «استتیک» در دوره موسوم به روشنگری، حکم به استقلال قلمرو امر زیبا از قلمروهای خیر و حقیقت بوده است؛ اما در فلسفه غرب پیش مدرن، یعنی در دوره یونان باستان و قرون وسطی، زیبایی مستقل از خیر و حقیقت فهم و تبیین نمی شد. ایده پیوند زیبایی با خیر و حقیقت در مسیحیت دوران باستان متأخر و پیش از دوره قرون وسطای مسیحی در غرب لاتینی، در آرای دیونوسیوس آریوپاگی به صورت مبسوط مطرح شد. دیونوسیوس در رساله اسماء الهی خود، با الهام گرفتن از چشم انداز نوافلاطونیان متأخر به ویژه پرُکلُس و تلفیق آن با نظرگاه الهیاتی مسیحی، از پیوند زیبایی با خیر و حقیقت به مثابه سه نام اساسی خداوند سخن می گوید. در این پژوهش، کوشش شده است با تمرکز بر رساله اسماء الهی و با روش تحلیل متن، کیفیت پیوند این سه نام بررسی و تبیین شود. این پژوهش روشن می کند دیونوسیوس در عین تصریح به اتحاد بنیادین زیبایی، خیر و حقیقت، بر جنبه متجلی کننده زیبایی و نقش آن در حرکت معرفتی و عاشقانه نفس به سوی خداگونه شدن تأکید می کند. بدین سان، دیونوسیوس را می توان آغازگر گونه ای زیبایی شناسی الهیاتی عرفانی در مسیحیت دانست که اثری ماندگار بر اندیشمندان مسیحی پس از خود در قرون وسطی داشت.
۱۹۹۰.

A Comparative Study between the Attributes of Jesus in Christian Theology and Muhammadan Reality in Islamic Theosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Jesus Muhammad LOGOS God Christian theology Islamic theosophy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۲
In this paper, the attributes of Jesus as the second person of Trinity in Christianity and Muhammadan Reality in Islamic Theosophy were compared. The term ''Muhammadan Reality'' in Islamic Theosophy refers to transcendental and divine being of Muhammad rather than his human and historic existence. According to this research, both Jesus and Muhammadan Realities have divine attributes. They are lights of God, the Word or the Pen of God, the creators of the word, omniscience, omnipotent, omnibenevolent as well as the intermediaries between God and humans. In this study, it is demonstrated that what happened to Jesus in Christianity, it has also happened to Muhammad in Islamic theosophy with some differences. The influence of Greek philosophy, especially Platonic, in ascribing these attributes to Jesus in Christianity and Muhammad in Islamic theosophy is undeniable. There is a strong temptation among the scholars of both religions, Islam and Christianity, to extend Jesus and Muhammad to the level of divinity and godhead.
۱۹۹۱.

تحلیل انتقادی استدلال اختفاء الهی شلنبرگ از دیدگاه مایکل موری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان اختفاء الهی شلنبرگ تئودیسه اجبار مایکل موری تئودیسه مبتنی بر اختیار تئودیسه مجازات الهی دفاعیه پرورش روح موری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۵
پس از طرح برهان اختفای الهی توسط شلنبرگ، بسیاری از متألهان و اندیشمندان با روش های گوناگون به نقد این برهان پرداخته اند. شلنبرگ در استدلال خویش با تمرکز بر صفات خدای ادیان توحیدی به ویژه صفت عشق، پنهان بودن خدا را قرینه ای برای الحاد معرفی می کند و معتقد است خدای عاشق هرگز روا نمی دارد که بندگانش با ناباوری سرزنش ناپذیر دست و پنجه نرم کنند. مایکل موری، با استفاده از تئودیسه مبتنی بر اختیار که در توجیه شرور اخلاقی مطرح شده است در کنار تئودیسه مجازات الهی آگوستینی، تئودیسه ای به نام اجبار را ارائه کرده و با توجه به لزوم پرورش اخلاقی روح، به نقد برهان اختفاء الهی می پردازد. در این تئودیسه، نتیجه آشکارگی خداوند، مخدوش کردن اختیار آزاد انسان به لحاظ اخلاقی، و تحمیل و اجبار بشر برای انتخاب و انجام اعمال اخلاقی، و سلب قابلیت انسان برای پرورش روح است. در این نوشتار، ابتدا به بیان استدلال شلنبرگ درباره خفای الهی پرداخته و سپس نقدهای مایکل موری را بررسی خواهیم کرد.
۱۹۹۲.

صور معقوله، حلول و مادیت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن سینا صور معقوله حلول مادیت نفس علم عقلانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۳۳۹
بر اساس نظریه علم ابن سینا، علم عقلانی انسان بر اساس حلول صور معقوله در نفس توضیح داده می شود. در این یادداشت کوتاه، نشان داده خواهد شد که حلول صور معقوله در نفس با تجرد نفس ناسازگار است.
۱۹۹۳.

ضرورت حشر موجودات و بررسی تفصیلی حشر حیوانات از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ممکن الوجود غایت حشر حیوانات خیال حافظه حس رب النوع سیرت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۵ تعداد دانلود : ۴۳۶
هر ممکن الوجودی در نظام خلقت الهی، نیازمند دو چیز می باشد.یکی فاعل برای ایجاد شدن و دیگری هدف و غایتی برای حرکت و سیر به سوی آن. اساساً مقتضای نظام علّی و معلولی نیز ، چیزی جز این، نیست.حرکت به سوی غایت وهدف،فارغ از نوع موجودات،ویژگی ذاتی هرممکن الوجودی است. بر اساس امتناع تسلسل در دایره علل، این غایت نهایتا به غایتی منتهی می شود که خود، دیگر غایتی ندارد و آن غایت الغایات و همان واجب الوجود می باشد. حیوانات نیز به علت وجود امکانی شان،از این قاعده مستثنی نیستند. بر اساس آیات قرآن و احادیث وارده از معصومین(ع) نیز، این اَمر به طُرُق مختلف بیان شده است. این بازگشت به سوی غایت نهایی که از آن به «حشر» تعبیر می شود، در مورد حیوانات بر اساس سیرت شان به دو گونه تقسیم می شود. یا در عالم با حیواناتی مواجهیم که دارای قوه خیال و حافظه اند، که حشر اینها بصورت مستقل صورت می گیرد و یا حیواناتی که فقط در مرتبه حس بوده و از آن بالاتر نمی روند، که اینها حشری مستقل نداشته و بازگشت اینها صرفا به ربّ النوعشان می باشد. بدین ترتیب وجه اشتراک همه حیوانات ، حشر به سوی غایت نهایی و وجه تمایز آنها در استقلال و یا عدم استقلال حشرشان بر اساس نحوه وجودی شان می باشد. انسانهایی که نفس و سیرت شان ، در این عالم، حیوانی شده است نیز، دارای حشری مستقل خواهند بود و ظهور صورت متناسب با آن سیرت، در قیامت خواهد بود.
۱۹۹۴.

اختلاف متناقضان در جهت و محذور آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تناقض جهت ضرورت دوام نفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۳۴۹
منطقدانان مسلمان دو قضیه ی موجهه را در صورتی متناقض می دانند که در کم، کیف و جهت، اختلاف و در سایر اجزاءِ تشکیل دهنده ی قضیه، وحدت داشته باشند. از نظر این متفکران اگر دو قضیه ی متناقض دارای جهت واحد باشند، محذور امتناع (اجتماع یا ارتفاع) نقیضین پیش خواهد آمد. راه احتراز از این محذور از نظر این منطقدانان، اختلاف جهت قضایا در متناقضان است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که وحدت متناقضان در جهت، هیچ محذوری ندارد و برخلاف آنچه منطقیان مزبور پنداشته اند، اتفاقا این اختلاف در جهت است که محذور ارتفاع نقضین (کذب متناقضان) را پیش خواهد آورد. از نظر این نوشتار، ریشه ی اشتباه منطقدانان قدیم، خلط ضرورت نفی با نفیِ ضرورت (و نیز دوام نفی با نفی دوام)بوده است. و باید وحدت در جهت را از وحدت های معتبر در تناقض دانست و نه از مواردِ اختلاف در متناقضان. بنابراین قضایای موجهه ی متناقض نیز همانند قضایای مطلقه فقط در کم و کیف با هم اختلاف دارند و نیازی به اختلاف در جهت نیست.
۱۹۹۵.

از عقل مسیحی قرون وسطی تا عقل انسانی رنسانس (پژوهشی در نسبت میان ایمان و خرد در اندیشه غربی با ابتنای بر آرای سنت آگوستین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دکارت رنسانس سنت آگوستین عقل انسانی عقل مسیحی قرون وسطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۷۰۳
آغاز فلسفه قرون وسطی عموماً به سنت آگوستین بازمی گردد، او در آموزه «من گناهکارم، پس هستم» حقیقت و هستی انسان را برای نخستین بار در گرو یک کنش انسانی و غیرالهی تعریف می کند. مطالعه سیر اندیشه از عبارت مذکور سنت آگوستین تا «من فکر می کنم، پس هستم» دکارت، از یک سو نشاندهنده چالش طولانی در حل رابطه میان فهم و حقیقت است و از سوی دیگر، ریشه های نوگرایی را در برخی آرای قرون وسطایی مشخص می کند. در مقاله حاضر با نگاهی به کلیدی ترین آرای اندیشمندان قرون وسطی کوشش می شود از طریق توضیح نظریه شک آبلار به عنوان ابزار دستیابی به حقیقت، تبیینات سن فرانسیس در خصوص اینکه حقیقت بیش از آنکه در بالا باشد، در پایین و درون انسان است، همچنین باور به اصالت اراده و اصالت فرد که توسط اکام و اوتریکور طرح گردید و ... چگونگی ظهور عقل انسانی عصر مدرن و روند شکل گیری گزاره «من فکر می کنم پس هستم» روشن شود. تحقیق به صورت تحلیلی توصیفی بوده و تجزیه وتحلیل داده ها به شیوه استقرایی صورت گرفته است. طبق یافته های پژوهش، روشن می شود که اساس فلسفه دکارت، به عنوان پدر فلسفه مدرن، مقتبس از اندیشه سنت آگوستین است؛ به عبارت دیگر نه تنها قرون وسطی بلکه عصر جدید را نیز باید با سنت آگوستین آغاز کرد..
۱۹۹۶.

Reflections on Jennifer Saul's View of Successful Communication and Conversational Implicature(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Grice conversational implicature utterer-implicature audience-implicature successful communication Normativity

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۷۰
Saul (2002) criticizes a view on the relationship between speaker meaning and conversational implicatures according to which speaker meaning is exhaustively comprised of what is said and what is implicated. In the course of making her points, she develops a couple of new notions which she calls “utterer-implicature” and “audience-implicature”. She then makes certain claims about the relationship between the intersection of those two notions and successful communication and also about the difference between conversational implicature and the intersection of utterer and audience implicatures. Finally, she tries to figure out the role and importance of conversational implicature in communication. Her claim on this issue is that conversational implicature plays a normative role in communication. In this paper, I will introduce her views on the above issues and critically engage some of them. I will show that her identification of successful communication with the intersection of utterer and audience implicatures is wrong. I will then show that her views on the difference between conversational implicature and the intersection of utterer and audience implicature run to several problems. Finally, appealing to what she says in Saul (2010) I try to make her claim about the normative character of conversational implicature more accurate.
۱۹۹۷.

تحول هرمنوتیکی مفهوم پیشینی نزد هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: هرمنوتیک مفهوم پیشینی هیدگر هرمنوتیک واقع بودگی حقیقت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۹۸
مراد از تحول هرمنوتیکی مفهوم پیشینی، تحلیل بنیادها و زمینه های عبور از رویکرد ریاضی مفهوم پیشینی و پایه گذاری فهم هرمنوتیکی آن در تفکر هیدگر است. بر اساس یک خوانش تفسیری میان این دو گونه مفهوم پیشینی نزد هیدگر گونه ای همپوشانی و تداخل دیده می شود. اما مقاله حاضر خلاف آن خوانش تفسیری نشان می دهد که مفهوم هرمنوتیک پیشینی بنیادهای متفاوتی دارد. در رویکرد ریاضی که میراث افلاطون برای تفکر کانتی است در اساس مفاهیم پیشینی، فاهمه ای با مفاهیم بکلی ایستا قرار دارد که مفاهیم باید بر اساس صور پیشینی از آن استنتاج شود. ولی هیدگر از یک سو آنجا-بودن را بجای فاهمه تفسیر می کند تا مقولات را بر بنیادی وجودی-هرمنوتیکی استوار سازد. پس فهم پیشینی وجود موجودات، جایگزین یافتن مفاهیم پیشینی در صور مکان و زمان می شود. همچنین درک مفهوم پیشینی به معنای هرمنوتیکی، مستلزم فهم افکندگی وجود انسان در عالم یعنی هرمنوتیک واقع بودگی است. این عالم به سبب ساختمان زمانی اش ساختاری پویا دارد لذا پیشینی هم پویا است چون بنابر مفهوم کارکردی چیزها شکل می گیرد. از سوی دیگر هیدگر با تأکید بر سنت و زبان به عنوان عوامل معنا دادن این عالم، جایگاه پدیدار معنا را به حقیقت وجود انتقال می دهد و آن را پیشینی همه پیشینی ها می نامد.
۱۹۹۸.

کانت و بی معنایی مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فاهمه شهود مابعدالطبیعه متعالی بی معنایی مقولات صور محض فاهم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۳ تعداد دانلود : ۳۳۱
این قولِ کانت که «فاهمه بدون شهود بی محتوی است و شهود بدون فاهمه کور است» عبارتی کلیدی در فلسفه اوست. کانت در شرح این عبارت به گونه ای سخن گفته است که عده ای از محققان معاصر مانند استراوسن، وارنوک، یوئینگ و ... او را پیشرو فلسفه هایی چون پوزیتیویسم منطقی و فلسفه زبان متعارف- که در آنها مابعدالطبیعه متعالی به عنوان مجموعه ای از تعبیرهای مهمل، طرد می شود- دانسته اند. در این مقاله کوشش خواهد شد اولاً نشان داده شود که در فلسفه کانت، عبارات کلیدی دیگری چون "متعلق ایمان بودن" ایده های عقل و "اندیشیدنی بودن" آنها و همچنین "قابلیت استفاده تنظیمی" از این ایده ها و نیز قول به معنای استعلایی مقولات وجود دارد که می توان معناداری مابعدالطبیعه متعالی را به عنوان لازمه ای از آنها بیرون کشید و ثانیاً نشان داده می شود که با فرض قبول این گفته که "فاهمه بدون شهود بی محتوی است"، همچنان می توان به معناداری مابعدالطبیعه متعالی باور داشت.
۱۹۹۹.

صدق خداباوری در پرتو برهان اجماع عام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنیمیسم برهان اجماع عام خداباوری عام گرایی معرفتی نظریه تکامل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۲۶۹
در دهه گذشته، طرفداران برهان اجماع عام، تقریرهای سنتی این برهان را عقیم دانسته و صورت بندی جدیدی از این استدلال ارائه داده اند که با تکیه بر اجماع همگانی بسیاری از انسان ها در اکثر دوران های تاریخی، بهترین تبیین بر صدق خدا باوری را فراهم می آورد. در این پژوهش، به دنبال پاسخ گویی به این سؤال ها هستیم: آیا خداباوری، اعتقادی همگانی در طول تاریخ در تمام جوامع انسانی می باشد؟ آیا بر فرض همگانی بودن یک باور، می توان از نظر منطقی، صدق آن را نتیجه گرفت؟ یافته های پژوهش بر آن است که مقدمه اول این برهان، باور بسیاری از انسان ها بر وجود موجود یا موجودات ماوراء طبیعی و مقدس در دوران گذشته و معاصر را از طریق شواهد مستقل تجربی، اثبات می نماید. مقدمه دوم این استدلال با تکیه بر عام گرایی معرفتی، صدق احتمالی باورهای دینی همگانی را فراهم می آورد، اگرچه تبیین های تکاملی، رقیب جدی در برابر توجیه و صدق چنین باورهایی محسوب می شوند.
۲۰۰۰.

«دمکراسی لیبرال» در «جهانِ پس از کرونا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دمکراسی لیبرالیزم اقتدارگرایی توتالیتاریانیزم دمکراسی لیبرال دمکراسی غیرلیبرال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۴۵۶
«جهانِ پس از کرونا» ناگزیر به «فلسفه سیاست» جدیدی نیازمند است و این مقاله می کوشد آینده «دمکراسی لیبرال» را در آن نشان دهد. این مقاله نشان می دهد «دمکراسی لیبرال» با یک «بحران جهانی» روبه رو است که پیشتر آغاز شده است، اما «همه گیری ویروس کرونای جدید»، چونان مانعی برای آن، بر شدت این بحران می افزاید. «لیبرالیزم» و «دمکراسی»، که به باور «فیلسوفان سیاست» سال ها دوشادوش هم بوده اند، اینک در حال جدایی از یک دیگرند و ارزش های «لیبرالِ» «دمکراسی» دچار فرسایش شده اند. این مقاله، برای یافتن چرایی و چگونگی این جدایی، «اقتدارگرایی»، «توتالیتاریانیزم» و شرور و کژی های «دمکراسی» را، که باعث افزایش فرسایش «ارزش های لیبرال» می شوند، واکاوی می کند. یافتن نقطه بهینه میان ارزش های «لیبرال» و «اقتدارگرایانه» کار دشواری است و این مقاله نشان می دهد، پس از تجربه «ویروس کرونا»، «دمکراسی غیرلیبرال یا اقتدارگرا» احتمالاً قوی تر خواهد شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان