علی اصغر مروت

علی اصغر مروت

مدرک تحصیلی: استادیار دانشگاه پیام نور استان همدان، مرکز بهار، همدان، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

فلسفه فارابی در میانه انتزاعی و انضمامی؛ الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خلافت عباسی خلافت فاطمی سیاست علم بغداد فلسفه فارابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۵۱
فلسفه فارابی به دقیق ترین معنای واژه، فلسفه ای مسئله محور و این جهانی است. این سخن در مقابل ادعایی قرار دارد که فلسفه فارابی را تماماً انتزاعی و بی ارتباط با موضوعات انضمامی دوره حیات فارابی می داند یا حتی اگر به چنین ارتباطی قائل است، الگوی فلسفی پیشنهاد شده را اساساً غیرقابل تحقق در این جهان می داند و آن فلسفه را در شئون متعدد انسان شناسی و سیاست و اخلاق و غیره را ناظر به عالی ترین پاره نفس آدمی، یعنی روح او متصور شده است. در مقابل این ادعا، که طرفداران بسیاری دارد، این نوشتار مدعی است نه تنها فلسفه فارابی اساساً مولود زمینه های انضمامی سیاسی و دینی و فرهنگی و اجتماعی زمانه حیات او است بلکه راه حل او برای مشکلات زمانه، برخلاف دیگر راه حل های تک سویه، بر دوگانه متمایز اما مرتبط ایدئال- واقعی مبتنی است. بنابه وجه اخیر، فارابی تلاش کرده است بین سنت قدمایی و اقتضائات زمانه جمع آورد و عقلای جهان را در حل مسائل جامعه اسلامی زمانه خود به مدد گیرد. در این مقاله تلاش می شود ضمن واکاوی این زمینه ها، و تحلیل پاسخ فارابی به مسائل و بحران های زمانه، این سنخ از اندیشیدن را به عنوان الگویی برای اندیشیدن فلسفی و سیاستگذاری فرهنگی پیشنهاد دهد که هم زمان دو وضعیت واقعی و ایدئال را به رسمیت می شناسد.
۲.

A Dialectic Approach to the Conception of Beauty and the Natural Aesthetics: an interdisciplinary perspective in focus(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Natural Phenomenon Aesthetics Mental Conception dialectic Literature/ art Aesthetic Geotouring

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷ تعداد دانلود : ۶۹
Nature has aesthetics of its own, what can provoke the human mind into better recognizing the concept of beauty via mental perception. As such, human mind can interact with the nonverbal expressions of nature only to better his/her primitive aesthetic knowledge and reach a more novel recognition of aestheticism via the practice of interpretative deduction. This article has been the result of a series of discussions and dialogues between the authors on the nature of aesthetic geotouring and exploring the natural phenomena based on the Dialectical Method of Socrates and modelled after the Platonic dialogues. The outcome of this dialectic study brings to light the fact that touring in nature through providing the due opportunity for mental perception of aesthetic phenomena can provide a clearer definition of ‘beauty’ in its rich variety. Aesthetic search as such will culminate in forming a more illuminated mental concept of beauty in mind, what can influence human rationale for aesthetic judgment and enrich even more the texture of human aesthetic creation. Such aesthetico-interpretative endeavor might lead to a higher potential for creating more original works of literature and art and culminate in a better judgment about such aesthetic creations.        
۳.

از چالش رابطه باید و هست در فلسفه تا شناسایی تداخل عوامل اجتماعی در باید و هست(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۵۶
«باید» و «هست» و رابطه آن دو در فلسفه های سنتی و حتی فلسفه های جدید همواره موضوع بحث و تأمل بوده است. این موضوع در قرن اخیر، از فلسفه به جامعه شناسی علم رفته و زیست جمعی و علمی محققان و دانشمندان را به مثابه موضوعی انضمامی مورد تحقیق قرار داده است. در این تأملات، برخلاف برداشت فلسفی که بیشتر خواهان استقلال و خلوص علم از غیرعلم است و به ایده علم ناب در عالم ایده ها و یا در ضمیر حکیم و یا در انتزاعی خالص و به طورکلی در ساحت «هست »هایی تغییرناپذیر نظر دارد، این هست های ازلی و ثابت جای خود را به هست های زمانی و مکانی و اجتماعی داده و از این رو نوع دیگری از این رابطه را رقم زده است؛ رابطه ای که به بایدهایی متفاوت انجامیده است. این موضوع سبب تغییر نگاهی عمده در ملاحظات روش شناختی و تحلیل های فلسفی و جامعه شناختی درباره موضوعات تحقیق از جمله روش شناسی علم و معرفت شناسی معیار شده است. در این نوشتار تلاش می شود پس از بیان تاریخچه ای کوتاه از رابطه این دو مقوله در فلسفه سنتی، به تغییرات معنایی و روشی اشاره شود که در رابطه این دو، به ویژه در جامعه شناسی علم و معرفت در دوران جدید و معاصر رخ داده است.
۴.

اختلاف متناقضان در جهت و محذور آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تناقض جهت ضرورت دوام نفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۳۶۰
منطقدانان مسلمان دو قضیه ی موجهه را در صورتی متناقض می دانند که در کم، کیف و جهت، اختلاف و در سایر اجزاءِ تشکیل دهنده ی قضیه، وحدت داشته باشند. از نظر این متفکران اگر دو قضیه ی متناقض دارای جهت واحد باشند، محذور امتناع (اجتماع یا ارتفاع) نقیضین پیش خواهد آمد. راه احتراز از این محذور از نظر این منطقدانان، اختلاف جهت قضایا در متناقضان است. در نوشتار حاضر نشان داده خواهد شد که وحدت متناقضان در جهت، هیچ محذوری ندارد و برخلاف آنچه منطقیان مزبور پنداشته اند، اتفاقا این اختلاف در جهت است که محذور ارتفاع نقضین (کذب متناقضان) را پیش خواهد آورد. از نظر این نوشتار، ریشه ی اشتباه منطقدانان قدیم، خلط ضرورت نفی با نفیِ ضرورت (و نیز دوام نفی با نفی دوام)بوده است. و باید وحدت در جهت را از وحدت های معتبر در تناقض دانست و نه از مواردِ اختلاف در متناقضان. بنابراین قضایای موجهه ی متناقض نیز همانند قضایای مطلقه فقط در کم و کیف با هم اختلاف دارند و نیازی به اختلاف در جهت نیست.
۵.

کانت و بی معنایی مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فاهمه شهود مابعدالطبیعه متعالی بی معنایی مقولات صور محض فاهم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۳۴۸
این قولِ کانت که «فاهمه بدون شهود بی محتوی است و شهود بدون فاهمه کور است» عبارتی کلیدی در فلسفه اوست. کانت در شرح این عبارت به گونه ای سخن گفته است که عده ای از محققان معاصر مانند استراوسن، وارنوک، یوئینگ و ... او را پیشرو فلسفه هایی چون پوزیتیویسم منطقی و فلسفه زبان متعارف- که در آنها مابعدالطبیعه متعالی به عنوان مجموعه ای از تعبیرهای مهمل، طرد می شود- دانسته اند. در این مقاله کوشش خواهد شد اولاً نشان داده شود که در فلسفه کانت، عبارات کلیدی دیگری چون "متعلق ایمان بودن" ایده های عقل و "اندیشیدنی بودن" آنها و همچنین "قابلیت استفاده تنظیمی" از این ایده ها و نیز قول به معنای استعلایی مقولات وجود دارد که می توان معناداری مابعدالطبیعه متعالی را به عنوان لازمه ای از آنها بیرون کشید و ثانیاً نشان داده می شود که با فرض قبول این گفته که "فاهمه بدون شهود بی محتوی است"، همچنان می توان به معناداری مابعدالطبیعه متعالی باور داشت.
۶.

ارزیابی دیدگاههای الحادی داوکینز در کتاب «پندار خدا»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ریچارد داوکینز انتخاب طبیعی وجود خدا پندار خدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹۱ تعداد دانلود : ۷۱۸
ریچارد داوکینز در پندار خدا، به تفصیل، به نفی خدایی که ناظم منظومه های طبیعی است پرداخته است. البته او در این کتاب، به اجمال، به نفی خدایی که اجابت کنندهٔ دعا، معجزه گر و همه توان در عینِ همه دانی نیز پرداخته است. بحث داوکینز در نفی خدای ناظم دارای سه مفهوم اصلی است: انتخاب طبیعی، پیچیدگی و احتمالِ ناچیز. او به هنگام قرار دادنِ «انتخاب طبیعی» به جای خدای ناظم، به جای نقد علمی این نظریهٔ پرطرفدار که از انتخاب طبیعی به عنوانِ طریقِ الهیِ خلقت یاد می کند، صرفاً با تمسخر از کنار این نظریه می گذرد. و در بحث از «پیچیدگیِ» خدای ناظم، دچار مغالطهٔ اشتراک لفظی می شود. همچنین او در بحث از پذیرفتنی یا قابل انکار دانستنِ آنچه واقعیتِ آن «احتمال ناچیزی» دارد نیز در کتاب خود به تناقض گویی می افتد. در این مقاله علاوه بر مطالب فوق، نشان داده خواهد شد که مهم ترین استدلال های داوکینز از مدت ها قبل از طرح آنها توسط او، در کتب اهل کلام، پاسخ های درخور تأملی یافته اند. اما داوکینز بدون انتقاد از آن پاسخ ها، در حقیقت بدون این که خود متوجه باشد، بحث خود در وجود خدا را ناتمام رها کرده است. در ضمن در مقاله حاضر قرائنی حاکی از جانبدارانه بودن پژوهش داوکینز در پندار خدا ارائه خواهد شد.
۷.

بازخوانی لوازم معرفت شناختی و هستی شناختی تفکیک معنا از مفهوم و مصداق و واقع(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: معنا واقع مفهوم علم حصولی وجود ذهنی مصداق

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول اصول فقه کلیات فلسفه زبان
تعداد بازدید : ۹۹۹ تعداد دانلود : ۷۹۱
در برابر نظریه وجود ذهنی، اخیراً دیدگاهی ارائه شده است که در آن دیدگاه، وجود ذهنی ماهیات در علمِ حصولیِ ما به آنها نفی می شود و برای معلوم بالذات مطلق و معلوم بالذات مقید - که در این دیدگاه به ترتیب «معنا» و «مصداق» خوانده شده اند - تحققی جدا و مستقل از تحقق علم حصولی - که در این دیدگاه «مفهوم» خوانده می شود - ادعا می شود. در این دیدگاه، از تفکیک معنا و مصداق و مفهوم و واقع از همدیگر لوازمی به دست می آید که پذیرفتن آنها سبب بروز تغییراتی اساسی در دیدگاه های معرفت شناختی و هستی شناختی خواهد شد. در این نوشتار، ما به بررسی این مسئله خواهیم پرداخت: آیا صاحبان این دیدگاه دلیلی در اثبات تمایز معلوم بالذات از علم حصولی آورده اند یا نه نشان خواهیم داد که نه تنها این دیدگاه بدون دلیل است بلکه لوازمی که در این دیدگاه برای تفکیک معنا از مفهوم و واقع و مصداق ذکر شده است با هم سازگار نیستند.
۸.

پرسش هایی در باب «پرسشی در باب تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود هنر انکشاف تکنولوژی نیست انگاری گشتل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تکنولوژی
تعداد بازدید : ۱۶۸۹ تعداد دانلود : ۱۰۲۹
از دیدگاه هیدگر، ذات تکنولوژی جدید نوعی انکشاف است که آدمی را به تعرض به طبیعت فرا می خواند و از او می خواهد که طبیعت را در مقام منبع ذخیرهٔ انرژی نظم بخشد. در این نحو از انکشاف، وجود به محاق فراموشی می رود و خطر نیست انگاری و بی خانمانی، بشر جدید را تهدید می کند. از دیدگاه هیدگر، انسان معاصر با تأمل در ذات تکنولوژی می تواند از اسارت آن خارج شود و نیروی منجی ای را در آن بیابد. نیروی منجی بشر از نیست انگاری، همان هنر است که شعر عالی ترین مصداق آن است. راهی که هیدگر برای رسیدن به رهیافت های فوق پیموده است در سخنرانی 1954 او با عنوان «پرسشی در باب تکنولوژی» ترسیم شده است. در نوشتار حاضر از موانعی سخن خواهد رفت که در راه مزبور، مانع از رسیدن مخاطبِ هیدگر به نتایج فکری او در باب ذات تکنولوژی می شود و در ادامه از تمام هیدگرشناسانی که این نوشته را می خوانند خواسته (پرسش) خواهد شد که اگر امکان برداشتن این موانع وجود دارد، با برطرف کردن آنها راه تفکر هیدگر را از طریق پاسخ راه گشا به این پرسش ها، هموارتر سازند و اگر این موانع با امکاناتی که تفکر هیدگر در اختیار آنها قرار می دهد قابل کنار زدن نیست و راه تفکر او را بسته است، عقیم بودن راه هیدگر را در تأملاتش در باب تکنولوژی بپذیرند و اذعان کنند که از راهی که هیدگر ترسیم کرده است نمی توان به نتایج مختار او رسید.
۹.

تأملی بر نفی مابعدالطبیعه متعالی در فلسفه کانت بر پایه اثبات ایدئالیسم استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه انتقادی ایدئالیسم استعلایی مابعدالطبیعه متعالی انقلاب کپرنیکی کانت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۱۵۸۳ تعداد دانلود : ۷۳۲
مفاهیم پیشینی که هم در فیزیک نیوتنی برای توصیف اشیاء تجربه پذیر و هم در مابعدالطبیعه متعالی برای توصیف اشیاء تجربه ناپذیر به کار گرفته می شوند، از نظر کانت فقط بر اشیاء تجربه پذیر (=پدیدارها) قابل اطلاق هستند و اطلاق آن ها بر آن سوی حوزه تجربه ممکن(=اشیاء فی نفسه)، روا نیست. کانت از این دیدگاه خود به ایدئالیسم استعلایی تعبیر می کند و آن را موجد انقلابی در فلسفه که با انقلاب کپرنیکی در علم هیأت قابل مقایسه است می داند. کانت می کوشد در چارچوب فلسفه انتقادی، برای انقلاب معرفتی خود در فلسفه استدلال کند. در این نوشتار کوشش ما بر آن است نشان دهیم که اولاً، از مقدمات استدلال کانت (بر فرض صحت آن ها) نمی توان ایدئالیسم استعلایی را نتیجه گرفت و ثانیاً، انقلاب کپرنیکی کانت، دیدگاهی در چارچوب فلسفه انتقادی نیست بلکه نوعی مابعدالطبیعه متعالی به شمار می رود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان