فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۰۵۹ مورد.
محیط زیست و رسانه در برنامه پنج ساله چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت حفظ محیط زیست به دغدغه بسیاری از دولت ها و سازمان های بین المللی و همچنین به یکی از مسایل مهم و نگران کننده به ویژه در کشور جمهوری اسلامی ایران تبدیل گشته است. به منظور حمایت کارآمدتر در جهت نیل به توسعه پایدار شهروندان باید آموزش و اطلاعات لازم را در این مقوله از رسانه کسب نمایند. در این زمینه قوانین برنامه های پنج گانه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از جمله برنامه چهارم بر آن هستند تا حفظ محیط زیست و نقش رسانه را در خصوص اطلاع رسانی زیست محیطی به عنوان حق مردم نهادینه کنند که مردم بتوانند از مشارکت فعال در چنین زمینه هایی برخوردار باشند. در این پژوهش ابتدا به جایگاه محیط زیست در قانون برنامه چهارم توسعه اشاره شده در ادامه به بررسی ماهیت رسانه و نقش آن در آموزش پرداخته شده، بعلاوه تکالیف رسانه ها در قبال محیط زیست از منظر برنامه چهارم مورد توجه قرار گرفته است. در واقع نتایج این نوشتار نشان می دهد که در قانون برنامه چهارم به توسعه و حفظ محیط زیست و رسانه به عنوان ابزار تخصصی آموزشی به نحو مطلوبی نگریسته شده است.
شکاف نسبی درآمدی و تغییر جهت تجارت خارجی در اقتصاد ایران (1381-1353)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"برخلاف نظریه های سنتی که تجارت را ناشی از مزیت مطلق یا مزیت نسبی یک کشور در تولید کالاها می دانستند یا این که معتقد بودند وفور عوامل با ایجاد مزیت نسبی، کالاهای قابل صدور را برای یک کشور مشخص می کند، لیندر این فرضیه را مطرح می سازد که شباهت تقاضا در کشورها تعیین کننده تجارت آن ها با یکدیگر است. وی سطوح درآمد سرانه را شاخص مشابهت تقاضا در نظر می گیرد. در این مقاله هدف ما آزمون فرضیه لیندر است. براساس این فرضیه افزایش شکاف درآمد سرانه بین دو کشور باعث کاهش حجم تجارت این دو کشور با یکدیگر، و کاهش شکاف درآمد سرانه بین دو کشور باعث افزایش حجم تجارت دو کشور با یکدیگر می شود. برای آزمون فرضیه، ما دو روش ساده و یک روش اقتصادسنجی را انتخاب کرده ایم. ابتدا دوره مورد بررسی را به دو دوره 1357-1353 و 1381-1358 تقسیم نموده ایم. در روش اول نشان داده ایم که در دوره اول ده شریک عمده تجاری ایران کشورهای پیشرفته صنعتی غرب بودند درحالی که در دوره دوم، کشورهای آسیایی، کشورهای غربی را جایگزین کردند. در روش دوم نشان دادیم که سهم تجارت ایران با کشورهای آسیایی در دوره دوم نسبت به دوره اول افزایش و سهم تجارت کشورهای اروپایی کاهش یافته است.
در روش سوم با رگرسیون «Panel Data» نشان دادیم که ضریب متغیر مستقل (درآمد سرانه) برای کشورهای گروه اول (صنعتی پیشرفته) منفی است (یعنی افزایش شکاف درآمد سرانه باعث کاهش صادرات به این کشورها شده) و برای کشورهای گروه دوم (آسیایی) نیز منفی می باشد (یعنی کاهش شکاف درآمد سرانه باعث افزایش صادرات به این کشورها شده است). بنابراین فرضیه لیندر را برای اقتصاد ایران نمی توان رد کرد.
"
مدل فرایندی طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی آثار و پیامدهای 57 سال برنامه ریزی توسعه در کشور ما نشان می دهد توسعه به سبک غربی (و تنها با جرح و تعدیل های اسلامی) از یک سو نتوانسته به مانند کشورهای غربی باعث توسعه کشور شود و از سوی دیگر نیز باعث کمرنگ شدن ارزش های اسلامی ایرانی شده است. دلیل این امر را باید در اینجا جستجو کرد که مبانی، اقتضائات و مسائل و غایاتِ توسعه با مبانی، اقتضائات و مسائل و غایات جامعه ی اسلامیِ ایران زاویه دارد و این امر ضرورت طراحی الگویی متناسب با جامعه ایران را ایجاب می کند. با طرح مبحث «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت» از ابتدای دهه ی چهارم انقلاب توسط مقام معظم رهبری، طراحی الگویی بدیل توسعه که بتواند کشور را به پیشرفت همراه با معنویت و عدالت برساند همواره موضوع بحث مجامع علمی دغدغه مند در این حوزه بوده است. مسلماً دستیابی به این الگو مستلزم طی فرایندی است که باعث شکل گیری الگویی مسأله محور و در عین حال مبتنی بر مبانی ارزشی اسلامی باشد. در تحقیق حاضر که با روش مطالعه تطبیقی انجام گرفته و در آن از روش های مطالعات کتابخانه ای و گروه کانونی برای گردآوری داده ها استفاده شده است، تلاش شده است الگویی فرایندی جهت طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تدوین گردد. حاصل تحقیق الگویی مشتمل بر 9 بخشِ «تدوین بنیانهای اسلامی پیشرفت»، «زمانه شناسی»، «مسأله شناسی»، «طراحی نظام حکمرانی، نهادهای لازم و قواعد اساسی برای تحقق پیشرفت اسلامی ایرانی»، «طراحی افق جمهوری اسلامی ایران و نظام اجرا و ارزیابی الگو»، «تعریف برنامه های میان مدت پیشرفت»، «مدیریت تولید علوم بومی (اسلامی-ایرانی)، «گفتمان سازی» و «طراحی و پیاده سازی الگوی تحول» می باشد.
بررسی فردی شدن خانواده در ایران با تأکید بر روند تغییرات ساختاری و کارکردی خانواده ی ایرانی از سال 1335 تا سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فردی شدن به این معناست که افراد در جریان افول نهادهای اجتماعی، جهان زندگی خود را بازتولید کنند. تحقیق حاضر با تمرکز بر نهاد خانواده، تغییرات جمعیت شناختی در ایران را بررسی می کند، تغییراتی نظیر افزایش آمار طلاق و کاهش شدید نرخ باروری که نشان می دهد خانواده ی ایرانی دستخوش دگرگونی شده است. در تحقیق حاضر، این دگرگونی با استفاده از شاخص های فردی شدن خانواده مفهوم سازی و بررسی شده است. با توجه به اهمیت و جایگاه خانواده در ایران، هدف، یافتن پاسخ این سؤال است که آیا می توان از فردی شدن خانواده در ایران سخن گفت یا خیر؟ به همین منظور روند تغییرات جمعیت شناختی خانواده با تأکید بر شاخص های طلاق، باروری و ازدواج در فاصله ی سالهای 1335 تا 1393 به شیوه ی روند پژوهی بررسی شده است؛ این بررسی بر اساس داده های مرکز آمار ایران و مجموعه ای از گزارش های معتبر ملی در دو سطح کشوری و استانی انجام شده و در جریان آن رابطه ی بین شاخص های جمعیت شناختی فردی شدن خانواده با مجموعه ای از شاخص های توسعه ی اجتماعی نیز به لحاظ آماری مقایسه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تغییرات جمعیت شناختی خانواده ی ایرانی در راستای فردی شدن هر چه بیشتر عرصه ی خانواده، روند مشخصی دارد؛ این تغییرات در تمامی 31 استان کشور مشاهده شده، اما شدت و اندازه ی تغییرات در استان ها بیش از آنکه به تفاوت های فرهنگی و جغرافیایی مربوط شود، تابع سطح توسعه ی اجتماعی و اقتصادی است.
تأثیر کیفیت نظام نوآوری بر مهاجرت نخبگان در کشورهای منتخب خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد خرد اقتصاد جمعیت و اقتصاد کار تحرک،بیکاری و استخدام تحرک جغرافیایی نیروی کار،کارگران مهاجر
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بین الملل تحرک بین المللی عوامل و کسب و کار بین المللی مهاجرت های بین المللی
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد توسعه اقتصادی منابع انسانی،توسعه انسانی،توزیع درآمد،مهاجرت
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی اقتصادی
سرمایه انسانی عامل مؤثری در توسعه اقتصادی، پرکردن شکاف فناوری و حرکت از اقتصاد منابع محور به سمت اقتصاد دانش محور کشورهای درحالتوسعه، محسوب میشود. به همین منظور سهم قابل توجهی از منابع کشورهای در حالتوسعه صرف آموزش نیروی انسانی میشود. اما زمانی که باید سرمایه انسانی مورد بهرهبرداری قرار گـیرد، به شکل مهاجرت نخبگان خارج شده و زیان جبرانناپذیری متوجه این کشورها میکند. گرچه عوامل متعددی در مهاجرت نخبگان تأثیر دارند ولی ناکارآمدی نظام ملی نوآوری در کشورهای در حالتوسعه تأثیر قابل توجهی بر مهاجرت نخبگان دارد زیرا به عنوان عامل دافعه موجب خروج سرمایه انسانی از کشورهای درحال توسعه میشود. در واقع ضعف ساختارهای علمی و پژوهشی در کشورهای فوقالذکر به عنوان یک عامل اصلی در مهاجرت نخبگان میباشد. لذا هدف اصلی این مطالعه بررسی ساختار نظام ملی نوآوری و همچنین تأثیر آن بر مهاجرت نخبگان از کشورهای منتخب خاورمیانه به ایالات متحده آمریکا طی دوره زمانی 2000 -2009 و با روش تحلیلی-توصیفی میباشد. نتایج این مطالعه نشان داد، کشورهای خاورمیانه از لحاظ شاخصهای نظام ملی نوآوری شکاف عظیمی با کشور ایالات متحده آمریکا دارند. همچنین کشورهایی نظیر ترکیه و کویت که از نظام نوآوری مناسبتری نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه برخوردارند، مهاجرت نخبگان از کشورهای فوقالذکر کمتر میباشد. باید خاطر نشان ساخت، نظام ملی نوآوری کشور جمهوری اسلامی ایران نسبت به سایر کشورهای خاورمیانه دارای عملکرد ضعیف میباشد و از لحاظ مهاجرت نخبگان در بین کشورهای فوقالذکر رتبه اول را اخذ کرده است
طرح پیشنهادی برای پیشرفت هنرهای سنتی در چهارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این است که با شناخت نقش هنرهای سنتی در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و با آینده نگری و آسیب شناسی از روح کلی حاکم بر الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت که همان اسلام محوری و بومی گرایی است، در قالب یک بررسی اکتشافی، الگویی پیشنهادی برای پیشرفت هنرهای سنتی در قالب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت تدوین گردد. در بررسی حاضر، ابتدا اهمیت و جایگاه هنرهای سنتی در فرهنگ اسلامی ایرانی موردبررسی قرار گرفت. سپس فرصت ها و ظرفیت های پیشرفت هنرهای سنتی و نیز چالش ها و موانع توسعه و پیشرفت آن تشریح گردید تا تصویر کاملی از موضوع پژوهش به دست آید. در بخش پایانی نیز با توجه به مجموعه مباحث پیشین، الگویی پیشنهادی برای پیشرفت هنرهای سنتی در چارچوب الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ارائه گردید.
ارزیابی تجربی نظریه اینگلهارت در ایران: ارتباط توسعه با دینداری دکتر محمدرضا طالبان* مهدی رفیعی بهابادی**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سؤال اصلی این مقاله این است که آیا نظریة اینگلهارت که بین سطح توسعه یافتگی و میزان دینداری ارتباط برقرار می کند، قابلیت تبیین تغییرات دینداری در ایران را دارد یا خیر؟ از این رو، نظریة اینگلهارت چارچوب نظری این مطالعه قرار گرفت و دو فرضیة زیر از آن استخراج گردید: 1) بین سطح توسعة اقتصادی- اجتماعی و میزان دینداری رابطه معکوس وجود دارد. 2) بین میزان نابرابری اقتصادی و میزان دینداری رابطه مستقیم وجود دارد. این فرضیات بر اساس تحلیل ثانویة داده های موجود و با استفاده از تکنیک همبستگی و تحلیل رگرسیون مورد آزمون تجربی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که ارتباط مستحکمی میان سطح توسعه اقتصادی- اجتماعی و نابرابری اقتصادی با میزان دینداری وجود ندارد. این نتیجه را می توان چالشی برای نظریات یاد شده دست کم در سطح یک کشور به حساب آورد.
نقش نهاد اقتصاد و فرهنگ در توسعه و حاشیه نشینی: شاخص توسعه ی انسانی در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام
حوزه های تخصصی:
حاشیه نشینی از پیامدهای توسعه ی ناهمسو و بدریخت در نظام شهرنشینی است. شهرها بستری گسترده از ساختارهای خرد و کلان ارتباطی، تعارضات اجتماعی و خشونت های سازمان یافته اند. شهر ایلام نیز با مسئله ی حاشیه نشینی و آثار منفی آن روبه روست. این بررسی به مطالعه ی تطبیقی شاخص های توسعه ی انسانی شهر- روستا در سه منطقه ی حاشیه نشین شهر ایلام (بان بور، بان چرمگ و کمربندی) می پردازد. آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سرشماری 1390 و آمارنامه ی 1392 استان است. برای امکان مقایسه، آزمون بررسی طراحی و بین 174 خانوارها نمونه ی اجرا که اعتبار آن به روش آلفای کرونباخ 62/0= α به دست آمد. نتایج نشانگر توسعه نایافتگی و توزیع نابرابر هزینه-درآمد و دیگر شاخص های توسعه ی انسانی به ویژه مؤلفه های بهداشت و آموزش است. این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش (گیدنز، زیمل و مرتون) داشت. مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه ی اجتماعی- فرهنگی روستایی بوده است، نه دافعه ی اقتصادی روستا یا جاذبه ی اقتصادی شهرها. سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران و زنان این مناطق به صورت مثبت و همسو تأثیر داشته است. این مقاله پیوند همه جانبه ی نهاد مهم آموزش و فرهنگ را با دو مفهوم مهم اجتماعی، توسعه و حاشیه نشینی نشان داد و تأثیرگذاری یک جانبه ی نهاد اقتصاد را به چالش طلبید.
بررسی جایگاه توسعه پایدار در اجتماعات روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی وضعیت کلی اجتماعات روستایی در ایران نشان میدهد که برنامههای رفاه اجتماعی و توسعه روستایی انطباقی با الگوی توسعه پایدار ندارد. از آنجا که برنامههای توسعه از دستیابی به اهداف در همه زمینهها دور ماندهاند، بیشترین آثار منفی خود را بر اجتماعات روستایی گذاشتهاند. در این پژوهش اطلاعات بهصورت مطالعه اسنادی و کتابخانهای گردآوری شده و سپس دادههای ثانویه مورد تحلیل قرار گرفت و یافتهها و نتایج تازهای در این زمینه به دست آمد. توسعه پایدار بر اساس سه محور برابری، توسعه اقتصادی و پایداری زیستمحیطی مفهومسازی شدهاست. یافتهها نشان میدهد که میزان فقر، محرومیت و نابرابری در مناطق روستایی ایران، نسبت به مناطق شهری بیشتر است و برنامههای رفاه اجتماعی نتوانسته در کاهش آنها نقش داشته باشد.
ارزیابی نحوه مدیریت توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به تحلیل نظری یکی از مهمترین مسایل مرتبط با توسعه در ایران، یعنی مدیریت توسعه پرداخته ایم. از آنجا که به اعتقاد ما قریب به یک قرن است که پیشگامان مدرنیته در کشور عموما و مدیریت توسعه بالاخص، مکتب نوسازی را آگاهانه یا غافلانه، در امر توسعه، الگوی خود قرار داده اند، از این رو ابتدا مبانی نظری و روش شناختی این مکتب را مطرح و سپس با نقد آن، به معرفی چهارچوب نظری خود که مبتنی بر رویکرد هابرماس است، مبادرت نموده ایم. بر اساس این تحلیل نظری به این نتیجه دست یافته ایم که مهمترین ویژگی مدیریت توسعه در ایران، تکیه بر بخش سخت افزاری وارداتی و غفلت از بعد نرم افزاری توسعه (بعد اجتماعی- سیاسی و فرهنگی) است. انتخاب این رویه، باعث گردیده که زیست جهان اجتماعی تحت تسخیر سیستم درآید و به تدریج آثار زیانبار خود را به صورت افزایش آسیب ها و جرایم اجتماعی، نشان دهد.