فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۱٬۰۵۹ مورد.
بررسی تاثیر سرمایه ی اجتماعی بر عملکرد سازمان های غیر دولتی زنان از دید اعضاء در شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
جوامع امروزی زمانی به توسعه دست می یابند که همه ی افراد صرف نظر از جنسیت در اداره ی امور مشارکت داشته باشند. نظریه پردازان توسعه بر این باورند که سازمان های غیر دولتی می توانند با توانمندسازی و وارد کردن زنان در پروسه ی تصمیم گیری، مشارکت آنان را در جامعه افزایش دهند. در پژوهش انجام شده تاثیر سرمایه های اجتماعی به عنوان متغیر مستقل بر عملکرد سازمان های غیر دولتی زنان(متغیر وابسته) با توجه به فرمول ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش، تشکل های غیر دولتی زنان شیراز می باشد و حجم نمونه 322 نفر است. نتایج نشان می دهد که رابطه ای معنی دار بین تاهل، قومیت، تحصیلات اعضا و تحصیلات همسرانشان با متغیر وابسته (عملکرد سازمان) وجود ندارد، اما بین شاخص های سرمایه ی اجتماعی ساختاری و شناختی با عملکرد سازمان رابطه وجود دارد، به گونه ای که با افزایش این نوع متغیرها، عملکرد سازمان ها نیز افزایش می یابد.
فرهنگ جهانی
جنسیت و توسعه
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
مشارکت اجتماعی
انقلاب دینی و انسان غربی
حوزه های تخصصی:
بالاخره ما کی از حال توسعه خارج می شویم و به مقام توسعه نائل می گردیم؟ آیا قرار است کشورهای در حال توسعه برای همیشه در حال توسعه بمانند یا سرانجام روزی وارد حیات خلوت کشورهای توسعه یافته هم می شوند؟ چه شد که انسان غربی هوای توسعه در سرش افتاد؟ ما از چه چیز غرب خوشمان آمد که به سمتش رفتیم؟ اگر انقلاب اسلامی راه جدیدی برای حیات بشر بود، توسعه بیراهه ای بر سر راه انقلاب اسلامی گشود. ما از زندگی غربی خوشمان می آید. شیفته ی تکنولوژی غرب هستیم، پیشرفت غرب برای ما سخت جذاب است، انقلاب اسلامی هم واقع شده است. پندار جمع میان مقصود انقلاب با راه علم و زندگی غربی دیگر خریداری نزد اهل نظر ندارد. آرمان توسعه، سبکی در زندگی ایجاد کرده است، و حال ما با آرمان انقلاب اسلامی، همان سبک زندگی را تمنا می کنیم! پس ما خیال آرمانی را جدا از زندگی در سر می پرورانیم.
توسعه ایرانی و الگویی دگرگون: عامل تجویز الگوی مشترک در «توسعه اجتماعی»
حوزه های تخصصی:
یکی از خطاهای فکری که در محافل علمی جامعه ما به چشم میخورد تجویز الگوی مشترک در توسعه اجتماعی است؛ بدان معنا که برخی قائل به «تأسیس» الگوی توسعه اسلامی و ایرانی نیستند و بلکه «تعمیر» یا «تطبیق» همان الگوی توسعه غربی را پیشنهاد میکنند. به نظر میرسد عدم دقت در مفهوم توسعه اجتماعی و شاخصه های اصلی آن، موجب این خطای فاحش شده است.
نقش ترویج در توسعه کشاورزی اُرگانیک (زیستی) در روستاهای کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از سموم و کودهای شیمیایی گوناگون، بهره برداری روزافزون از منابع طبیعی پایه در بخش کشاورزی و نیز بکارگیری فزاینده انرژی های فسیلی، در ناسالم بودن محصولات کشاورزی و آلودگی محیط زیست در روستاها نقش مهمی داشته اند. گرچه این موارد، موجب افزایش کمی تولیدات در بخش های صنعت و کشاورزی شده اند، ولی در طول زمان، آسیب ها و چالش هایی را نیز ایجاد کرده اند. مسئله اساسی در مقاله حاضر، آلودگی مداوم و روزافزون محصولات کشاورزی و فرآورده های غذایی به باقی مانده سموم گیاهی، علف کش ها، آنتی بیوتیک ها و هورمون های گیاهی و دامی است. از جمله مهمترین آسیب ها این است که آلودگی های ناشی از وجود این گونه باقی مانده های شیمیایی، نه تنها موجب ظهور بیماری های ناشناخته در میان انسان ها شده، بلکه به تخریب و فرسایش منابع پایه کشاورزی نیز منجر شده است. همچنان که تخریب منابع طبیعی نیز از دیگر آسیب هایی است که بدین سبب به محیط زیست جوامع انسانی، گیاهی و جانوری وارد شده است. هدف مطالعه حاضر، بررسی نقش ترویج در توسعه کشاورزی ارگانیک در روستاهای کشور است و روش بررسی نیز از نوع کلینیکی یا «تشخیص بالینی» و در برخی از مزارع «تولیدات ناب» در نواحی روستایی است. کاهش هزینه های درمانی، افزایش کمی و کیفی تولیدات کشاورزی، افزایش صادرات و حفاظت از محیط زیست، نیازمند نگرش زیست محیطی و تولید کشاورزی به شیوه ای پایدار و ارگانیک است که این کار نیز مستلزم بهره مندی از یک سامانه ترویجی جامع نگر است. این سامانه ترویجی نیز مبتنی بر سه رکن آموزش مداوم، انگیزش خودیاری و گسترش مشارکت روستاییان در راستای توسعه پایدار منابع انسانی است. در پایان، برخی از راهبردهای مؤثر در پذیرش شیوه های تولید در سامانه کشاورزی ارگانیک در روستاهای کشور بیان شده است. شایان ذکر است که راهبردهای مذکور، در واقع بخشی از پیام ها یا آموزه-هایی هستند که سامانه ترویج، برای نشر و تنفیذ آنها بین مخاطبان روستایی در این فرایند تلاش می کند.
آسیب شناسی بافت سکونتگاهی در حاشیه رودخانه ها از نظر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای روستا، مجموعه ای از زیرسیستم های مختلف است که هر یک از آنان، ضمن دارا بودن اجزا، عناصر و روابط درونی، نحوه سازمان یابی فضای روستا را تعیین می کنند. موزونی یا ناموزونی در سازمان یابی فضای روستایی، می تواند در قالب های مختلفی جلوه کند. در حال حاضر، یکی از مهمترین ناموزونی ها در ساماندهی فضای روستاهای کشور، در نحوه استقرار بافت مسکونی روستا در حاشیه رودخانه ها است. راهکارها و سیاست هایی که تاکنون برای اصلاح بافت مسکونی روستا در حاشیه رودخانه ها ارائه شده، غالباً جزءنگر بوده اند، یعنی دلایل بروز مشکلات و راه حل های مقابله با آنها را در زیرسیستم سکونتگاهی روستا جستجو کرده اند. در بررسی حاضر، از دیدگاه سیستمی و با تاکید بر ضرورت جامع نگری به مقوله رودخانه در روستاها، بر شناخت مؤلفه ها و بردارهای فضایی در آسیب شناسی تعیین حریم رودخانه در روستاها تاکید می شود، یعنی آسیب شناسی رفتار رودخانه، از منظر آسیب شناسی سازمان یابی فضای روستایی مورد مطالعه قرار می گیرد. جامعه آماری این پژوهش، تعدادی از روستاهای حاشیه رودخانه های گرگان رود در استان گلستان، ماسوله در استان گیلان، ایجرود در استان زنجان، لایجند در استان اصفهان، شاهرود در استان قزوین و رودخانه های جاجرود و کرج در استان تهران را شامل می شود. بر اساس نتایج تحقیق، ساماندهی سکونتگاه های حاشیه رودخانه ها و هدایت آن در طرح های هادی روستایی به سوی یک نظم فضایی، می تواند آثار پایداری بر اصلاح بافت سکونتگاه های روستایی بگذارد و آن را به سوی رفتاری قانون مند هدایت کند.
تاثیر مناطق نمونه گردشگری در محرومیت زدایی از دیدگاه اجتماعات محلی (مطالعه موردی: منطقه اورامان تخت کردستان)
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان بزرگترین و پیچیدهترین صنعت دنیا به شمار می رود. تنوع ابعاد و پیچیدگیهای صنعت گردشگری متناسب با مناطق جغرافیایی، زمینههای ویژهای برای برنامهریزی و مدیریت گردشگری میطلبد. در مناطقی که پتانسیلهای بالقوه فراوانی برای توسعه صنعت گردشگری دارند، اما روند مطلوبی را طی ننمودهاند، باید به دنبال عوامل و عناصری گشت، که سبب سرعت بخشیدن به حرکت کند جریان گردشگری هستند. هر چند توسعه گردشگری در مناطق مختلف راه حل کلی برای همه مسائل نیست، اما راهبردهای نوینی پیشروی برنامهریزان و تصمیمگیران مرتبط میگذارد، که برای توسعه پایدار و کاهش محرومیت مناطق میتواند مؤثر باشد. بر این اساس، هدف مقاله، بررسی وضعیت مناطق نمونه گردشگری در جهت محرومیتزدایی از دیدگاه اجتماعات محلی است؛ به گونهای که سبب توسعه گردشگری و افزایش اشتغال محلی با شیوههای مشارکتی گردد. روش تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانهای و بررسیهای میدانی است. مطالعه موردی شامل منطقه نمونه گردشگردی اورامانتخت است. دادهها و اطلاعات به طرق مختلف مراجعه به سازمانها و مراکز مرتبط و بررسیهای پیمایشی و پرسشنامه جمعآوری شدند، با استفاده از شیوه ارزیابی مشارکتی (PRA) قابلیتها و توانمندیهای منطقه اورامان در زمینه ایجاد اشتغال و به تبع آن محرومیتزدایی مورد سنجش و ارزیابی قرار گرفت. آثار مؤلفههای قابل انتظار در هفت گروه عمده و 71 زیرگروه بر اساس جاذبههای گردشگری (9 دسته) منطقه اورامان در جهت محرومیتزدایی بر اساس میانگین نمره (اهمیت)، وضعیت CPM مؤلفهها، ظرفیت ایجاد شده در منطقه و میانگین کل ارزشیابی شدند. نتایج نشان میدهد، با توجه به ویژگیهای جغرافیایی و ظرفیت تحمل منطقه، ارزیابی CPM حکایت از غلبه همزمان فعالیتهای بخش گردشگری در منطقه مبتنی بر الگوی زنجیرهای و منبعگرا بودن دارد.