فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۸۱ تا ۳٬۱۰۰ مورد از کل ۴٬۰۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
جغرافیای انتخابات به عنوان گرایشی از جغرافیای سیاسی به بررسی ابعاد فضایی انتخابات می پردازد. ازجمله موارد مورد بررسی جغرافیای انتخابات مبحث پایگاه رأی نامزدهای انتخاباتی است. پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در هر حوزه انتخابیه ای تحت تأثیر ساختار اجتماعی، نوع نگرش و جهان بینی رأی دهندگان شکل می گیرد. در حوزه انتخابیه مَمَسَنی به دلیل ساختار ایلی - عشیره ای، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان در درجه نخست متأثر از متغیر طایفه و زیستگاه جغرافیایی است. با وجود این، ضمن اینکه هر کدام از این بازیگران سیاسی به آرای خود در طایفه و زادگاه خود پُشت گرم هستند، می کوشند در قلمرو هر طایفه، جریان سازی و نفوذ کنند که این امر منجر به فضاسازی و ساخت شبکه های اجتماعی می شود. این عمق ها و شبکه ها که به صورت «سامان یافته»، «تصادفی» و «ترکیبی» (پیوندی) هستند صرفاً محدود به قلمرو جغرافیایی زادگاه بازیگران انتخاباتی نیست، بلکه به واسطه شناسه هایی نظیر گرایش های زادگاهی - طایفه ای، پیوند های قومی و خویشی (خویشاوندگرایی) با ساکنان طایفه دیگر، منافع اقتصادی و توسعه عمرانی در قلمرو رقیب، تعامل اجتماعی توده مردم با یکدیگر، آراء رقابتی یا بسیج نیروهای پُرشور، دیگر قلمروها را نیز شامل می شود که در نهایت به واسطه ابزارهای ساخت اجتماعی نظیر «فرهنگ»، «زبان» و «ارتباط»، پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان را تقویت و متأثر می سازند. از این رو، این پرسش مطرح می شود که عواملِ موثر بر پایگاه آراء نامزدها و نمایندگان در حوزه انتخابیه ممسنی کدامند؟ به نظر می رسد، ضمن پارادایم مسلط الگوی رأی زادگاهی و طایفه ای در حوزه انتخابیه ممسنی، وجود برخی مکان ها، فضاها و شبکه های اجتماعی در اَشکال مختلف، نقش مُکمل را در کنار پایگاه ثابت رأی (طایفه ای) نامزدها و نمایندگان ایفاء می کند. به عبارتی نتایج پژوهش نشان داد، پایگاه آرای نامزدها و نمایندگان طوایف بَکِش، جاوید و رُستم در حوزه انتخابیه ممسنی، طی ادوار هفتم، هشتم، نهم و دهم انتخابات در درجه نخست، متاثر از عواملِ محیطی و هویتی نظیر هویت جغرافیایی و طایفه ای بوده است و در مَرتبه بعد سازه هایی همچون شبکه های اجتماعی تصادفی، سامان یافته و ترکیبی که به وسیله ابزارهای ساخت اجتماعی (فرهنگی، زبانی و ارتباطی) شکل گرفته اند، پایگاه رأی این بازیگران انتخاباتی را تقویت و جهت داده است. روش تحقیق مقاله، ماهیتی توصیفی تحلیلی دارد و داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (مشاهده) گردآوری شده اند.
بررسی میزان آسیب پذیری تأسیسات شهر ایلام در برابر مخاطرات محیطی (سیل) با رویکرد پدافند غیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
33 - 52
حوزههای تخصصی:
کاهش آسیب پذیری تأسیسات شهری جهت تقلیل میزان خسارات با بهره گیری از رویکردهای جدید مدیریت بحران از قبیل پدافند غیرعامل که می تواند در ایجاد محیطی ایمن در شهرها مؤثر واقع شود از مهم ترین اهدافی است که امروزه برنامه ریزان و مدیران شهری درصدد اجرای آن در شهرها می باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان آسیب پذیری تأسیسات شهری در سطح شهر ایلام با توجه به اصول پدافند غیر عامل و با تأکید بر مخاطرات محیطی انجام گرفته است. روش تحقیق برای تبیین وضع موجود و یافتن پاسخی برای سؤالات تحقیق، روش توصیفی-تحلیلی است. روش جمع آوری اطلاعات بر مبنای کتابخانه ای و نیز میدانی بوده و تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده با استفاده از تلفیق دو تکنیک AHP_FUZZY و GIS انجام گرفته است. نتایج نشان می دهند که شهر ایلام در برابر مخاطرات سیل براساس اصول پدافند غیرعامل آسیب پذیر می باشد. همچنین تأسیسات شهر ایلام از جمله شبکه توزیع برق و گاز رسانی و بیشتر شبکه های توزیع آب و فاضلاب براساس اصول پدافند غیرعامل در نقاط ایمن شهر قرار گرفته اند ولی بخش مهمی از شبکه لوله های اصلی انتقال آب شرب در مناطق بحرانی سیلاب واقع شده اند که در این پژوهش نقاط ایمن از دیدگاه پدافند غیرعامل شناسایی شده اند تا تدابیر لازم جهت تغییر مسیر آن ها توسط ارگان های ذی ربط صورت پذیرد.
اهمیت اقدامات سبز کسب و کار گردشگری در ادراک مشتری از تصویر سبز، کیفیت تجربه و وفاداری؛ مطالعه موردی: رستوران های استان گلستان
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶
73 - 79
حوزههای تخصصی:
تحلیل ملاحظات اخلاقی در فعالیت های کشاورزی شهرستان سنقر با بهره گیری از منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
115 - 148
حوزههای تخصصی:
بحران های زیست محیطی، تخریب منابع طبیعی و کاهش سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در عرصه های کشاورزی و منابع طبیعی نشان می دهند که انسان در برابر طبیعت از حدود اخلاقیات گذر کرده است. مطالعه حاضر با هدف تحلیل ملاحظات اخلاقی در بین کشاورزان شهرستان سنقر در استان کرمانشاه و با بهره گیری از نظریه منطق فازی انجام شد. جامعه آماری پژوهش کشاورزان هشت دهستان این شهرستان بود (18917=N) که از آن میان، با استفاده از جدول مورگان، 375 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای انتخاب شدند. برای طبقه بندی دهستان ها از نظر اخلاق مداری، از روش منطق فازی و نرم افزار MATLAB استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، از نظر اخلاق مداری زیست محیطی، تمام دهستان های مورد مطالعه با درجه عضویت بالا در سطح اخلاق مداری کم قرار گرفتند؛ به لحاظ اخلاق مداری کشاورزی هم دهستان های آب باریک (8/33) و سطر (9/37) با درجه عضویت بالا در سطح متوسط و سایر دهستان ها با درجه عضویت های مختلف در سطح کم قرار گرفتند؛ و در مجموع، از نظر اخلاق مداری زیستی- کشاورزی، به ترتیب، دهستان های سطر (5/43)، آب باریک (8/38)، گاوه رود (6/33)، باوله (5/32) و آگاهان (3/32) رتبه های اول تا پنجم را به خود اختصاص دادند و با درجه عضویت بالا در سطح اخلاق مداری متوسط قرار گرفتند و دیگر دهستان ها با درجه عضویت بالا در سطح اخلاق مداری کم جای گرفتند. بر اساس یافته های پژوهش و اثبات امکان کاربرد منطق فازی در مبحث اخلاق کشاورزی، شایسته است که با بهره گیری از پیشنهادهای پژوهش حاضر، تصمیم گیری بر مبنای همین مدل در دستور کار مدیران وبرنامه ریزان توسعه کشاورزی قرار گیرد.
بررسی اثر درآمد های گردشگری بر توسعه اقتصادی کشورهای منطقه چشم انداز بر ایران، یک مطالعه تجربی طی دوره (1374-1392)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
63 - 75
حوزههای تخصصی:
در اقتصاد امروز، صنعت گردشگری نقش اساسی در توسعه پایدار دارد؛ به گونه ای که از این صنعت به عنوان یکی از ملاک های مهم توسعه یافتگی کشور ها نام برده می شود. گسترش و پیشرفت فنآوری در قرن اخیر، موجب خواهد شد که وقت انسان بیش از پیش آزاد و ثروتش افزون شود و زمان بیشتری را صرف اوقات فراغت خود کند. از این رو توجه به صنعت گردشگری می تواند زمینه ساز تاثیرات و تغییرات اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی محیطی در هر کشوری شود. دراین مقاله سعی بر این شده است تا با استفاده از رویکرد پانل دیتا تاثیر درآمدهای حاصل از گردشگری را بر رشد اقتصادی کشورهای منطقه چشم انداز، در دوره 1392-1374 مورد بررسی قرار دهیم. نتایج تجربی حاصل از این تحقیق نشان می دهد که بین درآمدهای حاصل از گردشگری و رشد اقتصادی در این کشورها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بنا براین سایر درآمد ها از جمله درامد ناشی از گردشگری؛ بر مبنای اهداف برنامه توسعه پنجم و سند چشم انداز بیست ساله کشور؛ می تواند برای رهایی از وابستگی به درآمدهای نفت مورد تاکید قرار گیرد .
بررسی ظرفیت های شوراهای روستایی برای بهبود مشارکت جوامع روستایی در انتخابات شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
1 - 29
حوزههای تخصصی:
یکی از نهادهای مدنی فعال در روستاها، شوراهای روستایی است که می توان از ظرفیت و توان آن ها در عرصه نهادینه سازی مشارکت سیاسی جامعه هدف بهره گرفت. از این رو، در پژوهش حاضر، با بهره گیری از نظریه مفهوم سازی بنیادی(GT) و بر اساس مدل اشترواس و کوربین، ظرفیت شوراهای روستایی برای بهبود و اصلاح مشارکت جوامع روستایی در انتخابات بخش روستایی شهرستان خرم آباد، شناسایی و چگونگی بهره مندی از آن مورد بررسی قرار گرفت. جامعه هدف تحقیق اعضای شوراهای روستایی شهرستان خرم آباد و کارشناسان مرتبط با امور شوراهای روستایی در فرمانداری و بخشداری مرکزی این شهرستان بودند که از آن میان، با نمونه گیری هدفمند به شیوه گلوله برفی، هجده نفر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختارمند صورت گرفت که اعتبار و درستی داده ها به روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان مورد تایید قرار گرفت؛ و همچنین، ب رای افزای ش اطمین ان پذیری پژوه ش اقدام به مس یرنمایی حسابرس ی گردید. نتایج نشان داد که "انجام اقدامات لازم برای تقویت جایگاه شوراها در عرصه سیاسی در سطوح قانون گذاری و اجرایی و نیز بازنگری در شرح وظایف شوراها" می تواند زمینه ساز تحول بزرگی در راستای افزایش مشارکت جوامع روستایی در انتخابات باشد؛ همچنین، "تقویت روحیه مشارکت و کار گروهی در مناطق روستایی"، "مشارکت دادن شوراها در تصمیمات منطقه ای" و "رعایت بی طرفی اعضای شوراها نسبت به نامزدهای انتخاباتی" می تواند در این راستا، مؤثر و سودمند باشد و در نهایت به "افزایش مشارکت روستاییان در تعیین سرنوشت خود" منجر گردد.
تأثیر توسعه گردشگری روستایی بر مؤلفه های فرهنگی ساکنان روستایی: مطالعه موردی شهرستان جیرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
71 - 90
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر توسعه گردشگری روستایی بر ویژگی های گوناگون فرهنگی ساکنان روستایی شهرستان جیرفت بود. برای تحلیل اطلاعات، از آماره تی و مدل تصمیم گیری چندمعیاره تاپسیس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که اثرگذاری گردشگری روستایی بر شش مؤلفه سبک پوشاک، مصرف مواد غذایی، گسترش مصرف گرایی، ارتباطات خانوادگی، زبان و گویش بومی، و مشارکت و احساس امنیت در روستاهای هدف گردشگری شهرستان جیرفت در سطح اطمینان 95 معنی دار است؛ با این همه، بیشترین اثر فرهنگی گردشگری بر دو مؤلفه گسترش مصرف گرایی و سبک پوشاک روستاییان بود. همچنین، نتایج نشان داد که سه روستای شاخص گردشگری در این شهرستان شامل ساردوئیه، دلفارد و دومار بیش از سایر روستاها در معرض تهدیدهای فرهنگی ناشی از گردشگری روستایی قرار دارند. بنابراین، توسعه گردشگری نه تنها به تداوم فرهنگ محلی در روستاهای شهرستان جیرفت کمک نکرده، بلکه آن را با تهدیداتی نیز مواجه ساخته است.
شناسایی و اولویت بندی معیارهای هویت شهر مبتنی بر تصویرذهنی اولیه و ثانویه گردشگران ؛ مطالعه تجربی شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۲۵)
185 - 198
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های توسعه گردشگری، بهبود تصویر ذهنی گردشگران از مقصد است. ازآنجاکه هویت یک شهر به عنوان سرمایه ای ارزشمند، نقش ویژه ای در تصویر ذهنی گردشگران دارد هدف مقاله حاضر، شناسایی و اولویت بندی معیارهای هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران است. بر این اساس ابتدا از طریق روش تحلیل محتوا و بررسی دیدگاه های نظری و مصادیق داخلی و خارجی و مصاحبه با متخصصان 9 معیار هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی گردشگران تبیین شد. برای آزمودن معیارهای تبیین شده در ابتدا 30 نفر که تاکنون به بابلسر نیامده بودند مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. برای آزمودن تصویر ذهنی ثانویه 98 گردشگر شهر بابلسر بر اساس روش نمونه گیری کوکران با ضریب خطای 1/0 انتخاب و پرسشنامه ای 35 سنجه ای منطبق بر 9 معیار نهایی و بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت در اختیارشان قرار داده شد و نتایج پرسشنامه بر اساس آزمون فریدمن تحلیل و رتبه بندی شد؛ که درنهایت مهم ترین معیارهای هویت شهری مؤثر بر تصویر ذهنی اولیه و تصویر ذهنی ثانویه به تفکیک حاصل شد. نتایج بیانگر برجسته بودن معیار «تمایز و منحصربه فرد بودن » و«ویژگی های زیست محیطی » و از طرفی کمرنگ بودن معیارهای«فرهنگ و آداب ورسوم » و«ویژگی های کالبدی » در تصویر ذهنی گردشگران است که نشانگر غفلت و بی توجهی نسبت به این دو معیار هویتی در شهر بابلسر است. از نتایج این پژوهش می توان در برنامه ریزی توسعه شهری بابلسر در جهت ارتقا وضعیت کالبدی و فرهنگی شهر استفاده کرد که پیشنهاد هایی در این مورد ارائه شد.
استفاده از شاخص دما در پیش بینی سفیدشدگی جوامع مرجانی (نواحی جنوبی و شمالی خلیج فارس )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سطح دریا یکی از مؤثرترین پارامترهای فیزیکی است که سلامت گروه های آبسنگ های مرجانی را تحت تأثیر قرار می دهد. پدیده سفید شدگی مرجان ها ( (bleaching به دلیل افزایش در مقادیر دما و تغییرات افزایشی در دمای سطح دریا SST در سالهای اخیر بطور گسترده در خلیج فارس اتفاق افتاده و باعث مرگ و میر بسیاری در جوامع مرجانی شده است. اطلاعات دمای سطح دریا نشان دهنده یک ارتباط تنگاتنگ و قطعی بین مقادیر sst و سفیدشدن آبسنگ های مرجانی می باشد. هدف از این پژوهش تعیین یک آستانه دمایی است که میتواند به عنوان یک اخطار و هشدار برای پیش بینی وقوع این پدیده باشد. داده های مربوط به مقادیر دمای هفتگی سطح دریا ( SST ) با تفکیک مکانی ( ° 1 * ° 1 ) که دراین مطالعه استفاده شده است از سازمان ملی اقیانوسی جوی NOAA و برای یک دوره آماری 35 ساله (2015-1980) استخراج شده است وسپس شاخص درجه گرمای هفتگی ( DHW ) نیز برای همان دوره آماری بدست آمده که به کمک آن و همچنین وقایع سفیدشدگی ثبت شده ، اقدام به تعیین آستانه ای برای درجه گرمای هفتگی شد.که به کمک آن بتوان پدیده "سفیدشدگی" را پیش بینی کرد. برای ارزیابی نتایج و بررسی دقت و صحت روش شناسی بکار رفته از تکنیک مهارت پیرس (PSS ) در قالب اعداد نشان داده شد.این روش به ما این امکان را میدهد تا کیفیت پیش بینی های بعدی یا پس بینی های قبلی خود را در قالب اعداد نشان دهد.طبق نتایج بدست آمده آستانه دمای هفتگی ( DHW ) برای منطقه مورد مطالعه 7.13 مشخص شد. که به عنوان هشدار برای پیش بینی سفیدشدن مرجانهای منطقه مورد مطالعه میباشد. مقدار PSS (تکنیک مهارت پیرس) هم 0.72 حاصل شد.که حاکی از مقاومت مرجان های جنوب خلیج فارس در برابر بی نظمی های دمای سطح دریا SST در مقایسه با نواحی شمالی خلیج فارس میباشد.
واکاوی زمین ساخت با استفاده از شاخص ها و شواهد ژئومورفولوژیکی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کرگانرود تالش در غرب استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های ژئومورفولوژیکی ابزار مناسبی را برای درک کارکرد و درجه پویایی این فرایندها معرفی می نمایند. در این مقاله از هشت شاخص ژئومورفولوژیکی سینوزیته جبهه کوهستان(Smf)، عدم تقارن حوضه زهکشی (AF)، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره(VF)، شکل حوضه(Bs)، تقارن توپوگرافی عرضی(T)، منحنی هیپسومتری حوضه(Hc)، پیچ و خم رود (S) و گرادیان طولی رود (SL) برای تعیین وضعیت نو زمین ساختی حوضه آبخیز کرگانرود تالش استفاده شده است. روش تحقیق بر پایه تحلیل فرم و فرآیند و داده های کتابخانه ای و نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی و تصاویر راداری و همچنین چند فقره بازدید میدانی استوار بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد حوضه آبخیز کرگانرود به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی کشور در شمال غرب استان گیلان و شهر تالش واقع شده است. عبور گسل سراسری آستارا – تالش به طول حدود 400 کیلومتر در پایین دست دامنه های شرقی مشرف به جلگه گیلان، گسل نئور در نزدیکی خط الرأس و نیز چین خوردگی ها، بیانگر فعال بودن نئوتکتونیک و نیز ظهور پدیده های مهم زمین ساختی در این منطقه می باشد. در راستای رسیدن به اهداف تحقیق از شاخص های هفت گانه ژئومورفولوژیکی حاکی از آن است که حوضه کرگانرود، از نظر نو زمین ساختی فعال، بیشترین شواهد فعال بودن تکتونیک در جنوب حوضه می باشد.
بررسی ارتباط بین معیارهای بیابان زایی و تغییر کاربری اراضی: ارائه متدولوژی عملیاتی پایش با استفاده از مدل IMDPA(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
69 - 86
حوزههای تخصصی:
ارائه یک مدل ﭘﺎیﺶ بیابانزایی بر اساس تغییرات کاربری زمین/کاربری پوشش و ارتباط آن با معیارهای بیابان زایی ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ارزیﺎﺑی ﺑیﺎﺑﺎنزایی در منطقه مورد مطالعه ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از فناوری ﺳﻨﺠﺶ از دور و ﺗﺼﺎویﺮ ﻣﺎﻫﻮارهای ﺑﺎ ﻗﺪرت ﺗﻔکیک ﻃیﻔی و ﻣکﺎﻧی ﺑﺎﻻ هدف این تحقیق اﺳﺖ. در یک دوره آماری 24 ساله، نقشه شدت بیابان زایی با استفاده از مدل IMDPA بر اساس معیارهای آب، اقلیم، پوشش گیاهی و خاک تهیه گردید. نقشه کاربری اراضی منطقه برای سه دوره 1370، 1382و 1394 شامل شش کاربری کشاورزی، مرتع، اراضی شوره زار، نیزار و رودخانه، تهیه شد. نتایج نقشه شدت بیابان زایی نشان داد که شدت بیابان زایی در ابتدا دوره از سال 1370 تا 1382 افزایش یافته است. به طوری که در سال 1370 حدود 6/9 درصد منطقه در کلاس کم و 4/90 درصد منطقه در کلاس متوسط بیابان زایی قرار گرفته است. از سال 1382 کلاس شدید در قسمت های شمال شرقی و مرکز منطقه مطالعاتی مشاهده شده که 3/8 درصد منطقه را شامل می شود و کلاس های کم و متوسط به ترتیب حدود 7/8 و 4/87 درصد منطقه را در بر گرفته اند. روند بیابان زایی از سال 1382 تا 1394 کاهشی است به طوری که در سال 1394 کلاس کم، متوسط و شدید به ترتیب حدود 8/14، 85 و 1/0 درصد از کل منطقه را شامل می شوند . همچنین ارزش عددی شدت بیابان زایی در هر کاربری نشان داد که بیشترین تاثیر را به ترتیب کاربری مرتع، کشاورزی و مناطق مسکونی داشته و کم ترین تأثیر را کاربری نیزار در بیابان زایی منطقه داشته است. برای بررسی بهتر ارتباط معیارهای بیابان زایی و تغییرکاربری، مدل های مختلف بر داده های حاصل، برازش داده شد و از بهترین مدل برای تعیین ارتباط بین نوع کاربری اراضی و شدت بیابان زایی استفاده شد. از بین کاربری های مختلف با توجه به ضریب همبستگی، بهترین ارتباط بین شدت بیابان زایی و تغییر کاربری را کاربری شوره زار با 96/0R2 = داشت.
تحلیل اولویت بندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت جوامع محلی در طرح های بیابان زدایی (مطالعه موردی: منطقه عین خوش، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای افزایش مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی، شناسایی و مرتفع نمودن موانع مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در اجرای پروژه هاست. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل اولویت بندی عوامل مؤثر بر عدم مشارکت ساکنان در طرح های بیابان زدایی است. جامعه آماری تحقیق شامل خانوارهای روستای عین خوش شهرستان دهلران ایلام و کارشناسان خبره در امر بیابان زدایی است. یافته های تحقیق نشان داد که اولویت بندی شاخص ها با استفاده از آزمون ناپارامتریک فریدمن برحسب میانگین رتبه از دیدگاه ساکنان منطقه به ترتیب شاخص اقتصادی، طراحی-اجرایی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین این اولویت بندی از دیدگاه کارشناسان خبره با استفاده از آزمون FUZZY-AHP به ترتیب اولویت به صورت شاخص طراحی-اجرایی، اقتصادی، آموزشی-ترویجی و اجتماعی است. همچنین نتایج نشان داد که در مجموع از 15 زیرشاخص مؤثر بر عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی، از دیدگاه کارشناسان خبره، زیرشاخص طراحی-اجرایی با عنوان "عدم برنامه ریزی های کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت در امر مشارکت" با میانگین رتبه 68/11 مهم ترین و زیرشاخص اجتماعی با عنوان "مهاجرت و کمبود نیروی جوان در روستا" با میانگین رتبه 59/3 کم اهمیت ترین زیرشاخص است. این در حالی است که از دیدگاه ساکنان منطقه زیرشاخص اقتصادی "نادیده گرفتن درآمد مردم به عنوان انگیزه اقتصادی مستقیم در اجرای طرح های بیابان زدایی" با میانگین رتبه 24/11 مهمترین و زیرشاخص طراحی-اجرایی "عدم تخصیص کامل منابع مالی در زمان اجرای طرح های بیابان زدایی" با میانگین رتبه 63/5 کم اهمیت ترین زیرشاخص است که نشان می دهد شاخص های اقتصادی و طراحی-اجرایی به همراه زیرشاخص های مربوطه مهمترین دلایل عدم مشارکت مردمی در طرح های بیابان زدایی در منطقه مورد مطالعه است.
راهبرد های توسعه اکوتوریسم در مناطق روستایی، مورد مطالعه: دهستان شیوه سر-شهرستان پاوه)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۷
11 - 26
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال شناخت پتانسیل ها و محدودیت های توسعه اکوتوریسم و ارائه راهبرد گردشگری هدفمند و متناسب با مقتضیات منطقه دهستان شیوه سر می باشد. در این راستا با جمع آوری داده های کتابخانه ای و میدانی و تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید ها در قالب مدل SWOT به معرفی راهبردهایی در جهت توسعه اکوتوریسم دهستان شیوه سر پرداخته است. جامعه آماری تحقیق را سه گروه (مردم محلی، گردشگران و مدیران محلی) تشکیل می دهند که از دو گروه مردم محلی و گردشگران هر کدام 30 نفر و از گروه مدیران محلی 20 نفر همه به عنوان نمونه انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسشنامه ها ، در قالب مدلSWOT تحلیل صورت گرفت . نتایج حاصل از SWOT نشان داد که اکوتوریسم منطقه دهستان شیوه سر با 14 نقطه قوت ، 19 نقطه ضعف داخلی ، 8 فرصت و 5 تهدید بیرونی مواجه است . همچنین نتایج نشان داد که اکوتوریسم دهستان شیوه سر در مرحله رشد و شناخت قرار دارد، بنابراین استفاده از راهبرد تهاجمی خفیف مناسب است. علاوه بر این می توان گفت منطقه مورد مطالعه دارای پتانسیل ها و توانمندی های بالا برای توسعه اکوتوریسم است که البته وضعیت کنونی گردشگری در آن با قابلیت ها و استعداد های بالقوه آن تناسبی ندارد. با توجه به کمبود زیرساخت ها، امکانات اقامتی و رفاهی و ضعف سرمایه گذاری می توان گفت که این منطقه مستعد سرمایه گذاری بخشهای دولتی و خصوصی و مشارکت مردم محلی برای توسعه اکوتوریسم می باشد. در این راستا ضمن تحلیل و بررسی ساختار وضع موجود، پیشنهادهای کاربردی برای توسعه برنامه ریزی اکوتوریسم منطقه مورد مطالعه ارائه شده است.
توسعه الگوریتم های یادگیری ماشین جهت پیش بینی شاخص کیفیت هوای شهری (منطقه مطالعاتی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
165 - 186
حوزههای تخصصی:
با توجه به مضرات آلودگی هوا بر سلامت انسان ها و محیط، کاهش و حل این معضل براساس شناخت دقیق آلاینده ها و عوامل تأثیرگذار بر آن و مشخص نمودن پهنه های آلوده ضروری به نظر می رسد؛ بنابراین استفاده از مدل های ریاضی در قالب یادگیری ماشینی رویکردی بهینه و مقرون به صرفه برای مدل سازی آلودگی هواست. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی بوده و روش بررسی آن توصیفی-تحلیلی است. نوآوری تحقیق حاضر ارائه یک رویکرد ترکیبی جدید جهت تعیین معیارهای مؤثر در پیش بینی میزان آلودگی هوا می باشد. لذا هدف از تحقیق حاضر ارزیابی و مقایسه قابلیت دو مدل یادگیری ماشین، یعنی ماشین بردار پشتیبان ( SVM) و جنگل تصادفی ( RF) در ترکیب با الگوریتم ژنتیک (GA) جهت پیش بینی میزان آلودگی هوا در شهرستان تهران است. داده های مورداستفاده در این تحقیق شامل ذرات معلق و آلاینده های گازی شهر تهران مرتبط با سال 1399 می باشد که از شرکت کنترل ترافیک شهر تهران اخذ گردیده است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزارهای Matlab و ArcMap استفاده شد. مقدار ضریب تشخیص (R2) حاصل از روش ترکیبی RF-GA برابر 997/0 به دست آمد که نشان دهنده سازگاری بالای این مدل با داده های این تحقیق است. همچنین مقدار ریشه میانگین خطای مربعات (RMSE) برابر 153/0 به دست آمد که نشان دهنده دقت بالای این مدل می باشد. بر اساس اطلاعات گرفته شده از شرکت کنترل ترافیک شهر تهران، نتایج حاصل از روش RF بیانگر مناسب بودن انتخاب مدل مذکور جهت برآورد میزان آلودگی هوای شهر تهران بوده است.
طراحی مدل برندسازی جزیره کیش مبتنی بر حس تعلق با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
93 - 108
حوزههای تخصصی:
امروزه، برندسازی ابزاری محبوب و قدرتمند برای خلق جاذبه های احساسی و ایجاد تمایز بین مکان های مشابه در بازارهای رقابتی گردشگری به شمار می رود. در بین مکان ها، جزایر اغلب تجربه های منحصربه فردی در مقایسه با سرزمین اصلی گردشگران فراهم می کنند. برای رقابت جزیره کیش با دیگر جزایر گردشگری جنوب غربی آسیا برندسازی لازم است تا بتوان از پتانسیل ویژه آن برای تبدیل شدن به برترین مقصد گردشگری بهره مند شد.هدف از این تحقیق طراحی مدلی مبتنی بر حس تعلق برای برندسازی جزیره کیش است. ازآنجا که درباره برندسازی جزایر گردشگری مطالعات اندکی انجام گرفته است، برای نظریه پردازی و شناسایی ابعاد مدل از تئوری زمینه ای مبنی بر رهیافت نظام مند استراوس و کوربین استفاده شده است. داده های این تحقیق از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند با استفاده از نمونه گیری نظری از متخصصان و خبرگان حوزه های بازاریابی، برند و گردشگری گردآوری شده است. پس از استخراج مفاهیم اولیه و کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مفاهیم با نسخه 18 نرم افزار مکس کیودا استخراج و تجزیه و تحلیل شد.نتایج تحقیق نشان می دهد که فرایند برندسازی مبتنی بر حس تعلق به برند جزیره کیش تحت تأثیر شرایط علّی که مدیریت راهبردی (استراتژیک) برند نامیده می شوند شکل می گیرد. سپس، با استفاده از راهبردهای بازاریابی مکان محور، اقتصادی و حس تعلق به مکان به پیامدهای مطلوب آن، دلبستگی به مکان، ارزش مکان و توسعه اقتصادی فرهنگی می انجامد. این فرایند در شرایط زمینه ای عوامل محیطی قانونی و فرهنگی اجتماعی تقویت شده و با چالش های برندسازی روبه رو است.
تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی در فضاهای شهری با رویکرد عدالت فضایی (نمونه مطالعه: شهر قائم شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۸
185-203
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی به معنی توزیع عادلانه منابع و فرصت های باارزش در فضای جامعه است. تاب آوری شاخص های مسکونی یکی از مهم ترین عناصر و عوامل دستیابی به توسعه پایدار مبتنی بر عدالت فراگیر است. بی عدالتی در توزیع شاخص های مسکونی یکی از موضوعات محوری در مطالعات اجتماعی و نیز یکی از مهم ترین ابعاد ملموس بی عدالتی فضایی است. هدف این پژوهش نیز تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی در محله های شهر قائم شهر با رویکرد عدالت فضایی است. پژوهش حاضر بر اساس هدف از نوع کاربردی و بر اساس روش از نوع ترکیبی است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است. داده های مربوط به شاخص های مسکونی از بلوک های آماری شهر قائم شهر در سال 1395 استخراج شده است. شاخص های مسکونی در سطح محله در محیط نرم افزار Excel ثبت و برای وزن دهی به شاخص های مسکونی از مدل آنتروپی و برای تحلیل تاب آوری شاخص های مسکونی از مدل واسپاس استفاده شده است. سپس نقشه تاب آوری شاخص های مسکونی در سطح محله های شهر قائم شهر در محیط نرم افزار Arc gis ترسیم شده است. نتایج مدل واسپاس نمایان کرده است که محله 7 بیشترین و محله 12 کمترین میزان تاب آوری شاخص های مسکونی را به خود اختصاص داده اند. همچنین نتایج نشان داد که کل شهر قائم شهر نیز به لحاظ شاخص های مسکونی تاب آوری متوسطی دارد. بر اساس نقشه ترسیم شده نیز، بی عدالتی فضایی در تاب آوری شاخص های مسکونی در محله های شهر قائم شهر به وضوح مشخص شده است، به طوری که 10 محله از 20 محله شهر قائم شهر شامل محله های 12، 17، 16، 8، 19، 6، 20، 1، 10 و 11 از بی عدالتی در تاب آوری شاخص های مسکونی رنج می برند.
بررسی نقش ترانزیت ریلی در ارتقای منزلت ژئوپلیتیکی بندر چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
70 - 100
حوزههای تخصصی:
بندر چابهار با توجه به توانمندی های ممتاز محیطی و نزدیکی به کشورهای آسیای مرکزی و شرقی در منطقه ی جنوب شرق در مقوله ی کشتیرانی و ترابری دریایی، پیوند با راهگذر شمال- جنوب و مسیر ترانزیتی شرق- غرب موقعیت خاص جغرافیایی را دارد. علی رغم ارزش حیاتی این منطقه، مسئله اصلی این است که اتصال این شبکه به ترانزیت حمل ونقل ریلی داخل و خارج کشور و کریدور شمال-جنوب چه تأثیری بر منزلت ژئوپلیتیکی بندر چابهار خواهد داشت؟روش تحقیق این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است که از طریق مطالعه اسناد و مدارک کتابخانه ای گردآوری و انجام گردید. برقراری ترانزیت ریلی بندر چابهار موجب افزایش تعامل دولت جمهوری اسلامی ایران با سایر دولت ها، جذب سرمایه های خارجی، رونق اقتصادی و افزایش اشتغال و مهاجرت معکوس با تقویت چشم گیر شهرسازی، ایجاد امنیت و ثبات سیاسی در منطقه ی شکننده خاورمیانه، تسریع در احیای راه ابریشم دریایی و اتصال این بندر به هارتلند "مکیندر" و بهره مندی از مزیت ژئوپلیتیکی آن خواهد شد
Causes of the failure of the state in Syria (2010-2019)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
288 - 309
حوزههای تخصصی:
What broke out as the Arab Spring in Tunisia in 2010 stroke Egypt and shed its light on the Middle East, including Syria. During the first few days of demonstrations in Syria, the spring turned into a bloody fall and a full-scale civil war. Political-security crises and economic and social problems that had dominated the country during Assad's family rule left the state in deep defeat. Meanwhile, the arena of war turned into the scene of conflict between different political forces and their regional and international supporters, caused Syria to encounter immense foreign intervention. In this regard, this article attempts to figure out the answer to this question, "What are the causes for the Syrian state of failing during 2010-19?" The authors hypothesize that "the state in Syria has failed since the beginning of the protests due to persistent social, economic and political-security crises that led to the militarization of the country by the opposition and insurgent groups." The findings also indicate that the Syrian state faced historical crises after 2010 in economic imbalance and decline, demographic and environmental pressures, political-administrative corruption, and weak public services, which deepened after 2011, and it spread to other areas such as ethnic-religious violence.
ارزیابی نقش ساختارهای تکتونیکی در چینه شناسی و فوران های پلیوکواترنری آتشفشان سهند (استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
29 - 52
حوزههای تخصصی:
مطالعه ساختارهای تکتونیکی مناطق آتشفشانی در کنترل مخاطرات ناشی از فعالیت دوباره آنها بسیار تأثیرگذار می باشد. در این تحقیق ضمن معرفی دقیق انواع مختلف محصول های آتشفشانی سهند و نحوه رسوبگذاری آنها در مناطق اطراف این آتشفشان، چینه شناسی، لیتولوژی و نحوه رسوبگذاری این نهشته ها در دره های مختلف سهند با استفاده از مطالعه های صحرایی و آزمایشگاهی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. بر طبق شواهد صحرایی، مجموعه آتشفشانی سهند در یک محیط قاره ای با دریاچه های محلی کم عمق وآرام به مساحت 7200 کیلومتر مربع با حداکثر ارتفاع 3595 متر از سطح دریا در شمال غرب ایران بین تبریز و مراغه تشکیل شده است .فعالیت این توده آتشفشانی از اواسط میوسن شروع شده و تا اواخر پلئیستوسن ادامه دارد. منطقه مورد مطالعه در زون البرزغربی- آذربایجان قرار داشته و بخش مهمی از منطقه برخوردی پلیت های عربی- اوراسیا محسوب می شود. بعد از بسته شدن نئوتتیس در اواخر کرتاسه و ادامه همگرایی پلیت ها و تشدید آن در پلیوسن کوتاه شدگی، ضخیم شدگی و بالاآمدگی قابل توجهی در پوسته شمال غرب ایران و شرق ترکیه بوجود آمد و همزمان فعالیت های آتشفشانی گسترده پلیو- کواترنری شکل گرفت. دراثر بالا آمدگی، شکستگی ها و گسل های متعددی در حد فاصل مناطق خرد شده بوجود آمد و در اثر حاکمیت نیروهای کششی و حرکت در امتداد گسل ها بویژه گسل های امتداد لغز و حوضه های کشیده شده، محل تقاطع گسل ها و محور های چین های جوان فوران های آتشفشانی صورت گرفت. مقادیر برآورد شده ضریب کیفیت در منطقه مورد مطالعه نشان می دهد بیشتر نواحی منطقه مورد بررسی از دید جایگاه زمین ساختی و لرزه زمین ساختی از جمله مناطق فعال به شمار می آیند. رابطه ضریب کیفیت برای گسل شمال تبریز و نواحی پیرامون آن از جمله آتشفشان سهند Qc= 49.00 ƒ132 برآورد شده است که کاهیدگی به مراتب بیشتری از نواحی دیگر دارد که این نشان دهنده ناهمگنی بالا و جریان گرمایی گوشته بالایی در پهنه فعال و لرزه خیز گسل شمال تبریز و نواحی پیرامون آن است.
بررسی کارایی شاخص های منتج از فناوری سنجش ازدور VCI، TCI و VHI در ارزیابی خشکسالی با تصاویر مودیس (مطالعه موردی: مناطق مرکزی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۳
189 - 224
حوزههای تخصصی:
خشکسالی وضعیتی از کمبود بارندگی و افزایش دما است که در هر منطقه جغرافیایی و در هر اقلیمی، حتی در مناطق مرطوب رخ می دهد که فراوانی و شدت وقوع آن در مناطق خشک و نیمه خشک بیشتر است. خشکسالی بدون اعلام قبلی رخ می دهد و دامنه تأثیر آن بر خلاف وقایع طبیعی دیگر بسیار وسیع می باشد. خسارات ناشی از خشکسالی غیر ملموس ولی بسیار وسیع و پر هزینه است. لذا اساس یک برنامه منظم برای مدیریت بهتر طبق رخدادهای گذشته پایش خشکسالی را ایجاب می کند. شاخص های خشکسالی هواشناسی مستقیماً از روی داده های هواشناسی نظیر بارندگی محاسبه می شوند و در صورت فقدان داده های مذکور، در پایش خشکسالی مفید واقع نخواهند شد. لذا تکنیک سنجش ازدور می تواند ابزاری مفید در پایش خشکسالی به شمار رود. در این تحقیق به بررسی ارتباط بین شاخص خشکسالی هواشناسی (شاخص SPI) و شاخص های سنجش ازدوری VCI، TCI و VHI در استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، مرکزی و قم پرداخته شده است. در این راستا، با بهره گیری از تصاویر ماهواره مودیس سنجنده ترآ و داده های بارش ایستگاه های باران سنجی و سینوپتیک واقع در منطقه موردمطالعه، آشکارسازی تغییرات رخ داده در بازه زمانی 10 ساله محاسبه گردید. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های ایستگاه های موجود و با استفاده از مدل شاخص بارش استاندارد شده (SPI) چهار ماه (فروردین، اردیبهشت، خرداد و تیر) به عنوان نمونه انتخاب شد. در این مطالعه با توجه به دقت زمانی، پوشش طیفی بالا، سهولت دسترسی، عدم نیاز به تصحیح اتمسفری و زمین مرجع نمودن، تصاویر با کد (MOD11A2 و MOD13A2) از محصولات ماهواره مودیس سنجنده ترا مربوط به سال های 2011 تا 2020 به دلیل اطمینان از وجود پدیده ترسالی و خشکسالی استفاده شد و سپس شاخص SPI با شاخص های VCI، TCI و VHI به صورت تلفیقی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج پایش خشکسالی نشان داد که طی این دوره ده ساله در برخی از سال ها خشکسالی شدید وجود داشته که در همان سال نیز بارش به میزان کمتری رخ داده است. برای مثال در سال 2020 این خشکسالی بسیار شدید بوده است و در سال 2011 ترسالی بسیار شدیدی را نشان داد. نتایج حاصل از همبستگی بین شاخص SPI و شاخص های سنجش ازدوری نشان داد که شاخص SPI بالاترین همبستگی را با شاخص VCI در سطح 01/0 دارد که مشخص گردید تصاویر MODIS و شاخص های ساخته شده دارای قابلیت لازم برای پایش خشکسالی می باشد. نتایج این تحقیق می تواند گزینه مناسبی برای تصمیم گیران به منظور بررسی نظارت، بررسی و حل وفصل شرایط خشکسالی مؤثر باشد و ضرورت تعریف نمایه ای را دو چندان کند.