فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی و کشف رابطه بین نحوه رفتار فروشندگان در امر بازاریابی به منظور ارایه الگوی رفتارهای قابل قبول برای گسترش گردشگری ناشی از تجارت، دلیلی است برای آنکه رفتار تجاری آنها (به عنوان بخشی از جامعه میزبان) نسبت به بازاریابی مطلوب گردشگران مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرد. این بررسی روشن میسازد که آنها در مورد آنچه گردشگری برایشان داشته یا میتواند در پی داشته باشد چگونه می اندیشند تا در نهایت، در فرایندهای برنامه ریزی برای رسیدن به راه حل هایی برای توسعه گردشگری در بازار، و برطرف نمودن مشکلات و نگرانی های بازاریان در ارتباط با گردشگران در بازار تاریخی تهران، مورد استفاده قرار بگیرند. به این منظور، صنف فرش دستباف بازار تهران، مورد آزمون قرار گرفته است. از آنجایی که بازار تاریخی تهران در زمره مقاصد گردشگری است، متغیرهای استخراج شده از ادبیات رفتار تجاری جامعه میزبان از بازاریابی مطلوب، مواردی هستند که بر جوامع میزبان تاثیر گذارند. بازار تهران به لحاظ کارکردهای چندگانه در زمینه های اقتصادی و اجتماعی فرهنگی، همواره در قلب پایتخت ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. علت انتخاب صنف فروشندگان فرش دستباف به عنوان جامعه هدف نیز به این خاطر بوده است که از میان کسب و کارهای فعال در این بازار، بیشترین تعداد خرده فروشی را به خود اختصاص داده اند و در عین حال به لحاظ جذّابیت فرش دستباف ایران برای گردشگران، این صنف نیز در تعامل بیشتری با گردشگران بوده و از توسعه گردشگری در بازار، بیشتر منتفع می شود. راهبرد این پژوهش مطالعه کمی – کیفی بوده و جامعه آماری تحقیق شامل بازاریان صنف فرش دستباف تهران می باشد. تعداد نمونه تحقیق 100 نفر است که با استفاده ازفرمول کوکران محاسبه شده است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و میدانی(پرسشنامه) بوده و از فنون آماری فراوانی برای تجزیه و تحلیل سؤال ها، رد یا تأیید فرضیه ها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که علی رغم نبود الگوی رفتاری سیستماتیک برای بازاریابی مطلوب در بازار تهران، بین رفتار فروشندگان ومراجعات مکرر گردشگران جهت خرید، رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد
تاثیر تجربه خاطره انگیز از مقصد گردشگری در عشق به برند مقصد با نقش میانجی هویت یابی مشتری با برند: مطالعه گردشگران اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
127 - 141
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه تاثیر تجربه خاطره انگیز برند بر عشق به برند در صنعت گردشگری با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری است. پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، گردشگران داخلی اصفهان از اردیبهشت تا مرداد 1396هستند. نمونه گیری به روش تصادفی خوشه ای و در مناطق مختلف گردشگری اصفهان انجام شد و از پرسشنامه استاندارد برای جمع آوری داده ها استفاده شد. روایی محتوا (از نوع صوری) و پایایی پرسشنامه (با آلفای کرونباخ 89%) تایید شد. در نهایت 339 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل جمع آوری شد. به منظور انجام مدلسازی معادلات ساختاری از نرم افزارهای SPSS و Amos استفاده شد . در این مطالعه سه بعد (شناختی، ارزیابی و احساسی) برای هویت یابی مشتری با برند در نظر گرفته شد. یافته های پژوهش حاکی از تایید تمام فرضیه های پژوهش بود.ازاین رو نتیجه گرفته شد که تجربه خاطره انگیز از آن بر هویت یابی مشتری بر برند تاثیر مثبت دارد. به همین ترتیب هویت یابی مشتری با برند بر عشق به برند مقصد تاثیر مثبت دارد. این نتایج می تواند برای فعالان صنعت گردشگری مبنایی برای تعیین هویت گردشگران با مقصد گردشگری و جذب آنان باشد.
توسعه صنعت گردشگری از طریق برندسازی صنایع دستی (مورد مطالعه: صنایع دستی استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
226 - 240
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف توسعه گردشگری اصفهان از طریق برندسازی برای برای صنایع دستی اصفهان از طریق مدل PCDL انجام گرفته است. پژوهش از نوع پژوهشهای آمیخته (کیفی و کمی) می باشد که در مراحل مختلف تحقیق از روشهای کیفی و کمیِ دلفی فازی، کارت امتیازی متوازن و توصیفی پیمایشی استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته در بخش کیفی و پرسشنامه در بخش کمی است. جامعه آماری بخش کیفی خبرگان صنایع دستی و در بخش کمی مشتریان صنایع دستی بود. نمونه گیری بخش کیفی قضاوتی هدفمند و در بخش کمی به روش تصادفی انجام شد. نتایج مرحله اول شناسایی دو عامل کیفیت و قیمت به عنوان ویژگی های تعیین کننده خرید صنایع دستی و تعیین صنایع قلمزنی، فرش، ملیله دوزی و خاتم سازی، بعنوان صنایع دستی برجسته اصفهان در مقایسه با رقبای دیگر بود. در مرحله دوم نشان و لوگوی مناسب شناسایی گردید. در مراحل بعد مشخص شد معیارهای مشتری و فرآیندهای داخلی در سطح مطلوب و معیارهای رشد و مالی در سطح نامطلوب بوده و در نهایت راهبرهای ارتقا برند ارایه شد.
نقش تعاونی های تولید در توسعه روستایی با تأکید بر ابعاد کیفیت زندگی: مطالعه موردی دهستان رحمت بخش سیدان، شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
145 - 167
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، با رویکرد توصیفی تحلیلی، به بررسی و تحلیل نقش تعاونی های تولید در توسعه روستایی با تأکید بر کیفیت زندگی پرداخته شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه سرپرستان خانوار روستایی عضو تعاونی تولید دهستان رحمت بخش سیدان بود. حجم جامعه نمونه از طریق رابطه کوکران 274 نفر به دست آمد. برای آزمون فرضیات، از روش های کولموگروف- اسمیرنف، آزمون تی با دو نمونه مستقل و آزمون من ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد که به جز بعد محیطی در سایر ابعاد مورد بررسی (اقتصادی، اجتماعی و زیرساختی) تفاوت معنی دار بین دو گروه عضو و غیرعضو تعاونی تولید وجود دارد، و نقش تعاونی ها در بهبود کیفیت زندگی روستاییان مفید و مؤثر است.
واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در فلات ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۹
59 - 81
حوزه های تخصصی:
ایران کشور است که هرساله با طوفان های تندری زیادی روبه رو است. لذا در پژوهش حاضر به توزیع زمانی و مکانی و همچنین واکاوی همدیدی و ترمودینامیکی وقوع طوفان های تندری در بخش وسیعی از فلات ایران پرداخته شد. بدین منظور از داده های مربوط به روزهای همراه با طوفان تندری، 20 ایستگاه همدید در فلات ایران با تأکید بر نیمه شرقی کشور و همچنین داده های ارتفاع ژئوپتانسیل (hgt)، امگا (Omega) و رطوبت ویژه (Shum) در طول دوره آماری 2010 تا 2015 استفاده شد. پس از استخراج روزهای همراه با طوفان تندری، با استفاده از نرم افزار GIS Arc و روش IDW نقشه های توزیع زمانی و مکانی تهیه گردید. سپس با استفاده از نرم افزار GrADS نقشه های همدیدی لازم در ترازهای مختلف جو تهیه و تحلیل گردید. بررسی های ترمودینامیکی نیز با استفاده از نمودارهای Skew-t و شاخص های CAPE و PWAT انجام شد. نتایج حاصل از توزیع زمانی و مکانی نشان داد که در مقیاس ماهانه، از ایستگاه جیرفت در استان کرمان به سمت عرض های بالا در ماه های آوریل و می، بیشترین فراوانی طوفان تندری وجود داشته و به طرف عرض های پایین تر از ماه دسامبر تا فوریه فراوانی طوفان های تندری بیشتر می گردد. در مقیاس فصلی نیز در نیمه شمالی منطقه موردمطالعه بیشترین رخداد طوفان های تندری در فصل بهار دیده می شود؛ درحالی که در نیمه جنوبی بیشترین فراوانی مربوط به فصل زمستان است. درمجموع در همه مناطق موردمطالعه در طول سال کم و بیش پتانسیل رخداد طوفان تندری وجود دارد. نتایج حاصل از واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در روزهای همراه با طوفان تندری، اُمگای منفی و صعود و ناپایدار هوا حاکم بوده و از سوی دیگر، نفوذ رطوبت به جو منطقه و قرارگیری در زیر سرد چال ها و جلوی ناوه، شرایط را برای رخداد این پدیده فراهم می کند. بررسی نمودارهای skew-t و شاخص های CAPE و PWAT نیز بیانگر وجود رطوبت بیشتر در روز طوفان نسبت به روز قبل از طوفان و ناپایداری ناشی از صعود همرفتی شدید (حدود دو برابر) در روز رخداد طوفان تندری است.
تغییرات پیش نگری شده در دما و بارش حوضه کشف رود بر مبنای روش های مقیاس-کاهی دینامیکی و آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
183 - 202
حوزه های تخصصی:
اقلیم تحت تاثیر عوامل طبیعی و انسان ساز در سطح جهانی و منطقه ای در حال تغییر است. امروزه، مدل های سری CMIP، منابع داده ای چند مدلی را به منظور بهبود پژوهش های علمی در راستای شناخت تغییر اقلیم و خطرپذیری اقلیم آینده در مقیاس منطقه ای یا محلی و توسعه رهیافت هایی برای سازگاری با اقلیم ارایه می دهند. با این وجود، ثابت شده است که این مدل ها قادر به حل جزئیات ویژگی های تغییر اقلیم در مقیاس های مذکور نیستند. به منظور پرکردن این خلا، روش های مقیاس کاهی ( دینامیکی و آماری)، به عنوان راه های چند روشی به منظور بدست آوردن پیش نگری های با قدرت تفکیک مناسب از مدل های جهانی اقلیمی بکار می روند. ارائه اطلاعات مطمئن تر اقلیمی به صورت چند مدل، چند روش و چند مقیاس (M5S) می تواند به تصمیم گیران بخش-های مختلف همچون آب و کشاورزی در پاسخ به تغییرات اقلیم کمک نماید. در این راستا، در این پژوهش با هدف ارایه سناریوهای آتی اقلیمی دما و بارش در حوضه کشف رود (دشت مشهد) از دو روش مقیاس کاهی آماری (SDSM و BCSD) و یک مدل منطقه ای اقلیم (RegCM) استفاده شده است. برونداد مدل اقلیمی CanESM2 برای دوره حاضر (2005-1984) و دوره آینده نزدیک (2050-2021) با سه روش مذکور، مقیاس کاهی شد. نتایج نشان داد میانگین دما در حوضه کشف رود در تمام فصل ها افزایش می یابد (با سه روش). تغییرات بارش دارای نوسانات زیادی است. در دوره آتی، بارش تا 4 و 9 درصد تحت این سناریوی با دو روش SDSM و RegCM کاهش می یابد که از لحاظ آماری معنی دار نیست در حالیکه با استفاده از روش مقیاس کاهی BCSD، بارش به طور معنی داری تا 24 درصد در ایستگاه مشهد افزایش خواهد یافت.
Continuity and Change in Iran’s Approach toward the Nagorno-Karabakh Crisis (1997-2018)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
165 - 189
حوزه های تخصصی:
The current article aims at studying the elements of continuity and change in Iran’s foreign policy toward the Nagorno-Karabakh crisis during Seyyed Mohammad Khatami, Mahmoud Ahmadinejad, and Hassan Rouhani’s administrations. It tries to answer the question as to which factors have contributed to continuity and change in Iran's foreign policy toward the Nagorno-Karabakh crisis between 1997 and 2018? The article shows that although the principles of Iran’s foreign policy toward the South Caucasus and the Nagorno-Karabakh crisis have not changed during this period, the changing role of the external powers – Russia and the West – as well as different foreign policy priorities defined by the three administrations, have caused changes in Iran's approach to this issue. An inductive approach and a qualitative research method has been used in this article. Official documents, news and research articles have been used as the main sources of data in this article.
بررسی آسیب توفان های گرد و غبار بر راه های ارتباطی سیستان (1396-1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
203 - 214
حوزه های تخصصی:
توفان های گرد و غبار یکی از مخاطرات طبیعی است که آسیب هنگفت اجتماعی و اقتصادی را بر سیستان تحمیل می نمایند. از آنجایی-که بررسی پیامدهای این توفان ها و آسیب های ناشی از آنها در بخش های مختلف دشوار است در این مطالعه تنها بخشی از پیامدها و آسیب های ناشی از این توفان ها در سیستان طی سال های 1398-1396 مورد بررسی قرار گرفته است. آسیب وارده بر راه های ارتباطی شامل آسیب وارده به بدنه راه، آسیب وارده به تاسیسات و تجهیزات و آسیب ناشی از نگهداری راه می باشد. به منظور برآورد آسیب ها و دریافت اطلاعات مورد نیاز جداولی تهیه شد و با مراجعه به اداره راهداری و حمل و نقل راه های شهرهای زابل، زهک و هیرمند تکمیل شدند. تحلیل توفان های گرد و غبار با استفاده از داده های سرعت باد و دید افقی ثبت شده در ایستگاه هواشناسی زابل انجام گرفت. نتایج نشان داد که توفان های گرد و غبار به تابلوها و تأسیسات و آسفالت راه ها آسیب هایی را وارد نموده بطوری که هزینه نگهداری و بازسازی آنها را افزایش داده است. بین فراوانی ماهانه و سالانه توفان های گرد و غبار و مقادیر ماهانه و سالانه رسوبات انباشته شده در سطح راه ها انطباق مناسبی وجود داشت. بیشینه تجمع ماسه در نیمه اول سال و ماه تیر و در سال 1397 مشاهده شده که منطبق با بیشینه فراوانی توفان های گرد و غبار می باشد. مقدار آسیب های وارده از توفان های گرد و غبار بر راه های ارتباطی سیستان 5/32 میلیارد تومان طی سه سال مورد بررسی برآورد شد.
شناسایی چالش های مدیریت اوقات فراغت ورزشی در بحران کووید- 19
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۲
123 - 141
حوزه های تخصصی:
با ظهور بیماری کووید-19 در جهان، بسیاری از خانواده ها و مدیران با چالش نحوه مدیریت اوقات فراغت ورزشی روبه رو شده اند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی چالش های پیش روی مدیریت اوقات فراغت ورزشی در دوران بیماری کووید-19 بود. روش پژوهش، از نظر پارادایم، تفسیری و، به لحاظ روش شناسی، کیو است. جامعه پژوهش شامل متخصصان و استادان دانشگاه با دانش کامل درخصوص اوقات فراغت ورزشی جوامع و خبرگان سیاست گذار در مباحث ورزشی این بحران از ایران بودند که به روش گلوله برفی انتخاب شدند. با تعداد 23 مصاحبه شونده، داده های گردآوری شده به اشباع نظری رسید. از میان مصاحبه های عمیق با خبرگان و پیشینه پژوهش، 29 عبارت شناسایی و، با تحلیل عاملی کیو، 7 الگوی ذهنی مشخص شد. براساس یافته ها، چالش های مدیریت اوقات فراغت ورزشی به ترتیب اولویت عبارت اند از توجه به مباحث اقتصادی، زیرساختی، سازمانی، امور ورزشکاران، سبک های زندگی و مسائل قرنطینه شوندگان بود. پیشنهاد می شود، برای برون رفت از این چالش ها، برنامه هایی جایگزین، با توجه به پروتکل های بهداشتی و راهکارهای جدید ارائه شده در این پژوهش، درنظر گرفته شوند.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات پوشش گیاهی در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل LCM و زنجیره CA مارکوف (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۵
183 - 204
حوزه های تخصصی:
پایش تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی، نقش مهمی در مدیریت شهری دارد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات پوشش گیاهی کلان شهر اهواز در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی است. ابتدا تصاویر ماهواره ای با الگوریتم ماشین بردار پشتیبان روش شیءگرا، طبقه بندی شده و نقشه های کاربری اراضی تهیه گردید. برای افزایش دقت نقشه ها، از سه شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی، تعدیل کننده اثر خاک و پوشش گیاهی نسبی به طور جداگانه در طبقه بندی استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص تعدیل کننده اثر خاک، قابلیت بالاتری داشته و نقشه های آن با بالاترین ضرایب کاپا و صحت کلی، جهت آشکارسازی تغییرات وارد مدل ساز تغییر سرزمین شدند. پیش بینی تغییرات در 10 سال آینده نیز با مدل سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام شد. نتایج بررسی تغییرات نشان داد، پوشش گیاهی روند کاهشی داشته، به طوری که 65/1339 هکتار در بازه 2002-1989 و 50/1860 هکتار در بازه 2019-2002، از پوشش گیاهی کاسته شده است. بیش ترین تغییرات مربوط به تبدیل پوشش گیاهی به نواحی ساخته شده با 44/686 هکتار در بازه 2002-1989 و 51/1032 هکتار در بازه 2019-2002 است. کمترین تغییرات مربوط به تبدیل پوشش گیاهی به پهنه های آب با 18/7 هکتار در بازه 2002-1989 و 33/9 هکتار در بازه 2019-2002 است. نتایج پیش بینی تغییرات تا سال 2029 نیز مؤید کاهش پوشش گیاهی بوده و طی 10 سال 77/785 هکتار از پوشش گیاهی کاسته شده و مساحت آن به 24/2923 هکتار خواهد رسید.
ارائه مدل ارزش ویژه برند مشتری محور در مقصد گردشگری سرعین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
116 - 138
حوزه های تخصصی:
نظر به اهمیت ارزش ویژه برند مقاصد گردشگری، و این که مقصد گردشگری سرعین به عنوان یکی از هفت قطب گردشگری کشور معرفی شده است؛ مطالعه ی حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری سرعین، به ارزیابی گردشگران داخلی از ارزش ویژه برند این مقصد گردشگری با استفاده از متغیرهای مدل بوو، باسر و بالاغلو (2009) پرداخته است. پژوهش از نوع بنیادی بوده و جامعه ی آماری پژوهش، گردشگران داخلی سرعین در بازه زمانی 15 اردبیهشت تا 5 خرداد ماه 1395 بوده است؛ که نظر 384 نفر از این جامعه، به عنوان نمونه ی آماری از طریق پرسش نامه ی پژوهش، با استفاده از روش معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSSو AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها حاکی از تأیید تمام فرضیه های پژوهش بوده است؛ در نتیجه، آگاهی از برند مقصد، تصویر برند مقصد، کیفیت ادراک شده برند مقصد، ارزش ادراک شده برند مقصد و وفاداری به برند مقصد بر ارزش ویژه برند مقصد گردشگری سرعین تأثیر داشته اند و از این میان آگاهی از برند کم ترین و وفاداری به برند بیش ترین تأثیر را بر آن دارد.
برندسازی مقصد گردشگری با تأکید بر شناسایی ابعاد شخصیت برند مقصد برای استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
219 - 234
حوزه های تخصصی:
رشته های احساسی زیادی بین مردم و مقاصدی که از آن ها دیدن می کنند وجود دارد. ویژگی های شخصیتی این مقاصد، بعد جدیدی است که با تمرکز بر آن ها می توان راهبردهای برندسازی مقصد را تدوین کرد. بنابراین، هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد شخصیت برند مقصد گردشگری برای استان گیلان با استفاده از رویکرد تحقیق آمیخته و در قالب دو بخش کیفی و کمی است. در مرحله اجرا، ابتدا 55 ویژگی شخصیتی خاص استان گیلان از طریق مصاحبه های عمیق با 11 خبره که دارای حداقل 5 سال سابقه کاری، فعالیت مستمر در سمت های مرتبط با گردشگری و بازاریابی و برخوردار از تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا بوده اند و تحلیل محتوای داده های متنی و کدگذاری آن ها در بخش کیفی تحقیق شناسایی و سپس 65 ویژگی شخصیتی از مطالعه ادبیات تحقیق نیز به آن اضافه شد. در ادامه، با حذف صفات تکراری، لیستی از 102 ویژگی شخصیتی آماده و در اختیار 15 نفر دیگر از صاحب نظران دانشگاهی در رشته های مدیریت و روانشناسی قرار گرفت تا نزدیک ترین ویژگی های شخصیتی را برای توصیف استان انتخاب کنند. در نهایت، 16 ویژگی در لیست باقی ماند و مبنای طراحی پرسشنامه و توزیع میان گردشگران قرار گرفت. تحلیل داده های جمع آوری شده از 468 گردشگر با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، منجر به شناسایی سه بعد با عنوان بی-نظیر، خونگرم و صاحب سبک شد. این ابعاد و 16 ویژگی شخصیتی زیرمجموعه آن ها بار دیگر در تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار لیزرل مورد تأیید قرار گرفت.
بررسی تطبیقی کیفیت زندگی ذهنی در روستاهای هدف و غیرهدف گردشگری تاریخی - فرهنگی شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
95 - 118
حوزه های تخصصی:
در قرن ۲۱، گردشگری به عنوان صنعت شماره یک به بزرگ ترین صنعت جهان مبدل شده است. طی دهه های اخیر، کیفیت زندگی ساکنان مناطق گردشگری در کانون توجه برنامه ریزان قرار گرفته است. با توجه به اهمیت اثرات گردشگری در کیفیت زندگی این بخش از جمعیت کشور، هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی کیفیت زندگی ذهنی در روستاهای هدف و غیرهدف گردشگری تاریخی- فرهنگی شهرستان مرودشت به روش توصیفی- تحلیلی بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بوده، که روایی آن با کسب نظر اساتید دانشگاهی تأیید شد؛ همچنین، ضریب آلفای کرونباخ 78/0 تا 89/0 نشان از پایایی مناسب و قابل قبول سازه های پرسشنامه داشت. بر اساس یافته های پژوهش، میانگین کیفیت زندگی ذهنی ساکنان روستاهای هدف گردشگری در عوامل دارایی، معیشت محلی و هزینه، تغذیه و سلامت به گونه ای معنی دار بالاتر و در عوامل اجتماع محلی و کالبدی به گونه ای معنی دار پایین تر از ساکنان روستاهای غیرهدف گردشگری است؛ در کل، کیفیت زندگی ذهنی در روستاهای هدف گردشگری در ابعاد اقتصادی و اجتماعی در سطح بالاتر و در بعد زیست محیطی در سطح پایین تر از روستاهای غیرهدف گردشگری است؛ با این همه، وضع کیفیت زندگی ذهنی ساکنان روستاهای هدف گردشگری مطلوب تر از ساکنان روستاهای غیرهدف گردشگری است.
واکاوی نقش شرکت های تعاونی روستایی در پیشبرد توسعه پایدار: رویکرد مسئولیت پذیری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
43 - 64
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت های تعاونی روستایی شهرستان تهران بود. پژوهش به صورت پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را 6435 نفر از اعضای تعاونی های روستایی شهرستان تهران تشکیل می دادند. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 237 نفر تعیین شد. پرسشنامه بر اساس نمونه گیری طبقه بندی شده با انتساب متناسب و به صورت تصادفی در اختیار اعضای تعاونی های روستایی مورد مطالعه قرار گرفت. روایی صوری پرسشنامه از سوی گروهی از کارشناسان و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (89/0=α) تأیید شد. یافته ها نشان داد که از دیدگاه بیشتر پاسخ گویان (۴۹/۳ درصد)، مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت های تعاونی روستایی در سطح خیلی کم تا کم است؛ همچنین، نُه عامل حاصل از تحلیل عاملی مسئولیت پذیری اجتماعی روی هم رفته 710/62 درصد از کل واریانس مجموعه را تبیین می کنند.
بررسی تاثیر ارزش ویژه برند مقصد بر وفاداری گردشگران به منطقه گردشگری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۶)
107 - 126
حوزه های تخصصی:
برندسازی مقصد،یکی از مهمترین مباحث درحوزه بازاریابی گردشگری است. لذا، هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر ارزش ویژه برند مقصد بر وفاداری گردشگران به شهر شیراز به منظور افزایش گردشگران و برندسازی مقصد است.پژوهش حاضر از نظرهدف کاربردی و براساس روش گردآوری داده ها از نوع توصیفی-پیمایشی است.جامعه آماری،گردشگرانی هستند که طی ماه های فروردین تا آبان 1396 از شهرشیراز بازدیدکرده اند.حجم نمونه براساس جدول مورگان و فرمول کوکران برای جامعه نامحدود معادل 384 به دست آمد. روایی و پایایی پرسشنامه به ترتیب توسط خبرگان و آلفای کرونباخ تایید شد.جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازمدل سازی معادلات ساختاری،تحلیل عاملی تاییدی ونرم افزارهای SPSS23و AMOS23استفاده شد.یافته ها نشان داد که ارزش ویژه برند مقصد بروفاداری گردشگران تاثیر معناداری دارند. آگاهی از مقصد بر تصویرجامع تاثیر معناداری نداشته اما برکیفیت ادراک شده تاثیرمعناداری دارد.تصویرجامع برکیفیت ادراک شده تاثیرمعناداری داشته وکیفیت ادراک شده نیز بر وفاداری نگرشی و رفتاری تاثیرمعناداری دارد.تصویرشناختی وکنشی بروفاداری رفتاری تاثیرمعناداری داشته اما تصویر عاطفی بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری ندارد.تصویر شناختی وعاطفی از طریق تصویر جامع به عنوان متغیرمیانجی، بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری داشته اما تصویر کنشی از طریق تصویر جامع، بر وفاداری رفتاری تاثیرمعناداری ندارد.
تغییرات فضایی فقر شهری در نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان شهرنشینی، در کشورهای درحال توسعه شهری شدن فقر را موجب می شود. فقر پدیده ای چندبعدی است که درنتیجه ﻧﺎﺑﺮاﺑﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی، ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻓﻀﺎﯾﯽ ﻧﻮاﺣﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺷﻬﺮ را دارای ﺗﻀﺎدﻫﺎی ﺑﺎرز و آﺷﮑﺎری می کند. هدف ازپژوهش حاضر تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر در شهر نورآباد ممسنی و مقایسه میزان آن در سه دوره آماری 1385، 1390 و 1395 می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی می باشد. داده های خام پژوهش از بلوک های آماری شهر نورآباد استخراج شده است. برای بی مقیاس سازی شاخص ها از روش فازی و همچنین به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی، لکه های داغ و همچنین خودهم بستگی فضایی موران در محیط نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد فقر در نورآباد ممسنی الگوی توزیع خوش ه ای و خودهم بستگی فضایی دارد. در سال 1385 پهنه فقر 26/73 درصد از مساحت و 39/25 درصد از جمعیت شهر را در برگرفته بود که این پهنه در سال 1395 به46/18درصد از مساحت و46/85 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه نواحی غربی و مرکزی شهر را در برمی گیرد. از سوی دیگر پهنه ی مرفّه که در سال 1385 حدود 44/16 درصد از مساحت و9/47 درصد از جمعیت شهر را در برمی گرفت در سال1395 به30/67 درصد از مساحت و33/87 درصد از جمعیت افزایش یافت. این پهنه بیش تر در نواحی شمال غرب و جنوب شرق دیده می شود. بررسی روند تغییرات نشان می دهد، هم پهنه مرفه و هم پهنه فقیر روند افزایشی داشته و در بین سال های 1385 تا 1395به تدریج338/28 و 46/37 درصد افزایش در جمعیت و 187/71 و 166/31 درصد افزایش در مساحت داشته است، از سوی دیگر روند کاهشی طبقه متوسط با53/91 درصد کاهش در جمعیت و 42/04 درصد کاهش در مساحت نشان دهنده ی نابرابری فضایی و ایجاد شکاف طبقاتی عمیقی است که در ساختار فضایی شهر نورآباد ممسنی دیده می شود.
ارائه مدلی برای بهبود توسعه کارآفرینی روستا: مطالعه موردی شهرستان شازند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
1 - 26
حوزه های تخصصی:
ایجاد اشتغال و بهبود فرآیندهای زمینه ساز فضای کارآفرینی در مناطق روستایی یکی از ضروریات برنامه توسعه پایدار روستایی است. هدف تحقیق حاضر ارائه مدلی برای بهبود توسعه کارآفرینی روستا در شهرستان شازند استان مرکزی بود. جامعه آماری پژوهش کارآفرینان روستایی این شهرستان به تعداد 900 نفر بودند که از آن میان، با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای، بر اساس جدول کرجسی- مورگان، 265 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه ساختارمند استفاده شد که روایی آن را اساتید دانشگاه و متخصصان کارآفرینی تأیید کردند و پایایی آن، با انجام آزمون ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها و سازه های تحقیق، بین 71/0 تا 918/0 به دست آمد. همچنین، تحلیل روابط بین گویه ها و سازه ها با استفاده از نرم افزارهای آماری Spss22 و Smart PLS3 صورت گرفت و در ادامه، با بهره گیری از روش معادلات ساختاری، روابط عوامل آموزشی، اقتصادی و نهادی با توسعه کارآفرینی روستا بررسی شد. بر اساس نتایج تحقیق، معیار GOF مدل مورد نظر 389/0 به دست آمد که نشان دهنده برازش مناسب مدل بهبود توسعه کارآفرینی روستا بوده و بر اساس آن، بیشترین بار عاملی، به ترتیب، مربوط به عامل نهادی بر عامل اقتصادی و عامل آموزشی بر عامل نهادی است؛ به دیگر سخن، برای توسعه کارآفرینی روستایی، باید به مسیرهایی توجه کرد که به طور غیرمستقیم، بر توسعه کارآفرینی تأثیر می گذارند. همچنین، نتایج نشان داد که هر سه عامل آموزشی، اقتصادی و نهادی بر توسعه کارآفرینی مؤثرند، اما عاملی که بیشترین تأثیر مستقیم را بر توسعه کارآفرینی روستایی دارد، عامل اقتصادی است.
اولویت بندی عوامل موثر بر توسعه صنعت گردشگری سلامت ایران در افق 1414 با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری سلامت در رشد و رونق سایر بخش های موثر در توسعه کشور، نقشی غیر قابل انکار دارد به گونه ای که تقویت این بخش مسیر نوینی را جهت توسعه سیاست های خصوصی سازی و تحقق اهداف چشم انداز 1404 مبنی بر تبدیل ایران به قطب سلامت منطقه ارائه میدهد. فقدان برنامه ای جامع و منسجم در کشور که در برگیرنده کلیه مسائل این صنعت باشد، موجب گردیده تا ایران با دارا بودن منابع بالقوه در این حوزه، نتواند بهره لازم را ببرد و وابستگی خود را به منابع نفتی کاهش دهد. مهمترین پیش نیاز تهیه و تدوین این برنامه، شناسایی عوامل، اولویت ها و روابط آن ها با یکدیگر در افق زمانی مدنظر می باشد؛ پژوهش حاضر از حیث موضوع و همچنین نوع روش مورد استفاده در حوزه گردشگری سلامت، دارای نوآوری می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، یک پژوهش توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش پس از شناسایی معیارهای اولیه از طریق ادبیات پژوهش و مصاحبه (143 معیار)، از طریق تحلیل عاملی اکتشافی معیارهای موثر در توسعه گردشگری سلامت کشور در افق 1414 مشخص (28 معیار) و نهایتاً بوسیله روش مدلسازی ساختاری تفسیری، عوامل کلیدی موثر و سنگ زیربنایی حوزه گردشگری سلامت کشور (13 معیار) و روابط آن ها با یکدیگر استخراج گردید. یافته های این پژوهش می تواند راهنمای مناسبی را برای سیاست گذاران و متولیان حوزه گردشگری سلامت در راستای اتخاذ سیاست ها و استراتژی های مناسب برای مواجه با تهدیدها و چالش های آینده این صنعت، فراهم آورد.
The Role of Hollywood Cinema in Geopolitical Representation of the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
10 - 35
حوزه های تخصصی:
In recent decades, the role-playing of the media has paved the way for the emergence of a new discourse named popular geopolitics that has the potential to link public opinion to geographical policies. Researchers in the context of popular geopolitics seek to evaluate methods of representing geographical phenomena and geopolitical events in media such as cinema. The current study, given the significance of The Concept of the Political as a kind of discourse in popular geopolitics and its impact on public opinion, seeks to choose the Middle East geopolitical region as the subject of the Hollywood cinema representation to examine the structures that try to guide public opinion and increase its power in the region with the help of The Political tools such as political romanticism and political theology. In this context, selected works of cinema made during the presidencies of George W. Bush and Barack Obama between 2000 and 2015 have been selected for this analysis.
ارزیابی اثرات محیط زیستی واحد تولید سنگ آهن (مطالعه موردی: معدن سنگ آهن قینرجه تکاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۵
157-168
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر به منظور دستیابی به توسعه پایدار در کشور و به منظور پیشگیری از آلودگی و تخریب محیط زیست کلیه فعالیت های عمرانی و توسعه ای در کشور با در نظر گرفتن ملاحظات محیط زیستی صورت می گیرد. بر همین اساس پیش از اجرای بسیاری از پروژه های عمرانی و توسعه ای پیامدها و اثرات این گونه طرح ها بر محیط زیست منطقه شناسایی و پیش بینی گردیده و اقدامات لازم به منظور کنترل و کاهش آن ها به کار بسته می شود و این کار عموماً از طریق انجام ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح های توسعه بر اساس قوانین موجود در کشور انجام می شود. برای ارزیابی اثرات محیط زیستی طرح واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب و تحلیل دو گزینه اجرا و عدم اجرای پروژه در دو فاز ساختمانی و بهره برداری، از ماتریس ساراتوگا استفاده گردید. در این مطالعه اثرات گزینه عدم اجرا توأم با گزینه اجرای طرح ارزیابی گردید و در گزینه اجرائی آثار تمام فعالیت های پروژه بر محیط زیست مورد بررسی قرار گرفت. محوریت توجه در ارزیابی محیط زیستی بر آثار قطعی می باشد لکن اثرات احتمالی شاخص نیز مهم تلقی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج برآیند اثرات در فاز ساختمانی (108-) و در فاز بهره برداری (127+) نشان می دهد که اجرا و بهره برداری از واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب اثرات مثبت به دنبال دارد و با توجه به غالب بودن اثرات قطعی، ریز فعالیت های پروژه ی واحد تولید سنگ آهن قینرجه تکاب، قابل اجرا می باشند.