فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
29 - 46
حوزه های تخصصی:
آب یکی از نیازهای اساسی حیات انسان ها و موجودات زنده به شمار می رود و برنامه ریزی مناسب برای استفاده از آن در سراسر جهان، بخصوص ایران، حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات کاربری اراضی بر خدمات اکوسیستمی تولید آب در حوضه آبخیز تراز، استان خوزستان در بازه زمانی 1990 تا 2050 انجام شد. در این راستا، ارزیابی تولید آب با استفاده از InVEST و نقشه سازی کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی حداکثر احتمال در محیط ENVI 5.3 و اتوماتای سلولی زنجیره مارکف در محیط TerrSet صورت پذیرفت. همچنین رابطه تولید آب با سنجه های سیمای سرزمین شامل تعداد، تراکم، شکل و مساحت لکه بر مبنای روش رگرسیون وزنی مکانی (GWR) در محیط Arc GIS 10.5 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در 30 سال گذشته مساحت جنگل ها و مراتع در منطقه مطالعاتی به ترتیب حدود 3199 و 1611 هکتار کاهش و مساحت اراضی کشاورزی و ساخته شده ها به ترتیب 4388 و 387 هکتار افزایش یافته اند. پیش بینی می شود که در 30 سال آینده نیز 2442 هکتار از مساحت جنگل های منطقه کاسته شود و مساحت کاربری های کشاورزی، مراتع و ساخته شده ها به ترتیب 1651، 687 و 102 هکتار افزایش یابد. کل حجم آب تولیدی قابل دسترس در منطقه در سال 2020 معادل 5/26 میلیون مترمکعب (به طور متوسط 857 مترمکعب در هکتار) و میزان تولید آب در ساخته شده ها، مراتع، جنگل ها و اراضی کشاورزی به ترتیب 3123، 1074، 1071 و 374 مترمکعب در هکتار برآورد گردید. نتایج GWR تأیید کرد که تولید آب با سنجه های تعداد لکه، تراکم لکه و شاخص شکل سیمای سرزمین رابطه مکانی معنادار و معکوس دارد (0.83, p-value>0.05≤R2)؛ درحالی که رابطه آن با شاخص بزرگ ترین لکه یک رابطه معنادار و مستقیم است (0.84, p-value>0.05=R2). بر این اساس می توان گفت که ویژگی های ساختاری سیمای سرزمین و الگوی کاربری اراضی حاکم بر منطقه می تواند تعیین کننده تولید آب باشد.
بررسی تأثیرات فلزات سنگین و پارامترهای محیطی بر تنوع زیستی خاک (دم فنریان؛ Hexapoda: Collembola)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
187 - 205
حوزه های تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت، گسترش فاضلاب های صنعتی و شهری و عدم تصفیه صحیح به طور قابل توجهی منجر به افزایش سطح فلزات سنگین در اکوسیستم خاک گشته است. پیشگیری از اثرات فلزات سنگین بر سلامت اکوسیستم خاک نیازمند انتخاب شاخص های زیستی مناسب است. تحقیق حاضر به بررسی تأثیرات فلزات سنگین و پارامترهای محیطی مؤثر خاک روی جنس های دم فنریان از بندپایان می پردازد. بدین منظور در دو مرحله از ایستگاه هایی در محیط پیرامون تصفیه خانه های فاضلاب صنعتی و شهری چرمشهر، خین عرب و پرکندآباد شهرستان مشهد در ایران نمونه برداری انجام شد. 28 نمونه خاک که هر نمونه از اختلاط چهار زیر نمونه به دست آمده بودند، از تعداد 14 ایستگاه جمع آوری گردیدند. درمجموع 15 جنس از دم فنریان از منطقه مطالعاتی شناسایی شد. تمامی این جنس ها برای اولین بار از شهرستان مشهد گزارش شده اند. نتایج حاصل از مقایسه غلظت پارامترهای شیمیایی و جنس های دم فنریان نشان داد بین آن ها همبستگی وجود دارد. تعداد جنس با دو فلز آهن و کروم همبستگی منفی داشت و از بین عناصر دیگر مورد آنالیز، تنها کربن کل دارای همبستگی مثبت و معنی داری با تعداد جنس دم فنریان است. نتایج تحلیل تطابق متعارفی نشان داد که واکنش فراوانی هر یک از جنس های دم فنریان نسبت به پارامترهای محیطی متفاوت است. بنابراین با وجود اینکه دم فنریان به عنوان شاخص های زیستی مناسب توصیه می گردند، باید به این امر توجه داشت که تنوع زیستی به طور متفاوتی به عوامل غیر زیستی محیط پاسخ می دهد و این مهم باید در مدیریت اکوسیستمی مد نظر قرار گیرد.
برآورد میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در برابر خطر وقوع زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
285 - 304
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن مناسب ترین روش به منظور ارزیابی میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در برابر زلزله محتمل، دو مدل ELECTRE FUZZY و مدل WASPAS نسبت به 13 معیار (عرض معبر، کیفیت ابنیه، جنس مصالح، تعداد طبقات، فاصله از فضای باز عمومی، فاصله از تأسیسات شهری، فاصله از مراکز درمانی، تراکم جمعیت، تراکم ساختمان، فاصله از گسل، جنس زمین شناسی، مساحت قطعات، کاربری اراضی) با هم مقایسه شدند. بدین منظور تمامی سکونتگاه های غیر رسمی موجود در شهر تبریز مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از هر دو مدل به وسیله مطالعات میدانی نویسندگان مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس مناسب ترین روش انتخاب شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس مدل WASPAS سکونتگاه های غیر رسمی واقع در منطقه 5 با کسب رتبه 1 کمترین و منطقه 10 با کسب رتبه 6 بیشترین آسیب پذیری را خواهند داشت. همچنین بیش از 57 % از مساحت سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و 05/11 % زیاد و 03.27 % متوسط و فقط 01/4 % در معرض آسیب پذیری کم قرار دارند. نتایج حاصل از محاسبات مدل ELECTRE FUZZY حاکی از آن است که سکونتگاه های غیر رسمی واقع در منطقه 3 با کسب رتبه 1 کمترین و مناطق 1 و 10 با کسب رتبه 5 بیشترین آسیب پذیری را تجربه خواهند کرد. همچنین بیش از 34 % از مساحت سکونتگاه های غیر رسمی شهر تبریز در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و بیش از 27 % زیاد و بیش از 25 % در متوسط و تنها 69/12 % در معرض آسیب پذیری کم قرار دارند. بر اساس مطالعات میدانی نویسندگان نتایج حاصل از روش ELECTRE FUZZY نسبت به روش WASPAS دقیق تر و واقع بینانه تر است.
شناخت مؤلفه های گفتمانی آئین تشیع در برساخت انسجام اجتماعی در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
131 - 151
حوزه های تخصصی:
هویت سرزمینی مشتمل بر مجموعه ای از نمادها و فرایندهایی است که توسط گفتمان سیاسی در مقطع مشخص از تاریخ مفصل بندی و نسبت به سایر گفتمان ها حائز برتری می گردد. در این راستا با ظهور حکومت صفویه در سال 1501 میلادی برای نخستین بار بعد از سقوط سلسله ساسانی یک حکومت فراگیر منطبق با مرزهای سیاسی ایران باستان شکل گرفت که دال مرکزی هویت بخش آن مذهب تشیع بود. در این پژوهش کوشش گردیده با روش تفسیری؛ عناصر گفتمانی مذهب تشیع در ایجاد انسجام اجتماعی در عصر صفویه تحلیل گردد. یافته های تحقیق نشان می دهد تشیع با زمینه سازی برای اعطای جایگاه معنوی به پادشاهان صفوی ناشی از انتساب به ائمه اطهار و همچنین فقهای تشیع با ارائه احکام فقهی مورد نیاز موجب افزایش توان حاکمیت در ایجاد انسجام اجتماعی گردیدند. ضمن اینکه غیریت سازی ژئوپلیتیکی با حکومت اهل سنت عثمانی نیز در ایجاد انسجام اجتماعی تأثیرگذار بود.
تبیین عوامل مؤثر بر همگرایی و واگرایی شیعیان عراق و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
63 - 86
حوزه های تخصصی:
همگرایی گروه های قومی-مذهبی، موضوعی متفاوت در زمینه تقویت مناسبات بین کشورهاست. ج.ا.ایران و جمهوری عراق، دو کشوری هستند که جمعیت قابل توجهی از شیعیان جهان را در خود جای داده اند. در ایران، شیعیان موفق به نظام سازی شده و در عراق، از سال 2003 به بعد، حائز نقشی مهم در ساختار نظام عراق شده اند. از آنجا که شیعیان و ایدئولوژی تشیع در دو سیستم سیاسی، نقش تاثیرگذار را دارند فهم عوامل همگرایی و عوامل واگرایی، موضوعی شایسته توجه در روابط دو جامعه است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، با بکارگیری روش دلفی و AHP ضمن بهره گیری از داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی بدنبال پاسخ به این سوال است که چه عواملی موجب همگرایی و واگرایی شیعیان ایران و عراق می باشند؟ یافته ها نشان می دهد فرهنگ مشترک مبتنی بر عقاید شیعی از جمله موضوع عتبات عالیات در کنار منافع عمده سیاسی مانند اهمیت حفظ قدرت احزاب و جریان های شیعی در ساختار سیاسی عراق و اقتصادی مانند تجارت، بازسازی عراق و امنیتی متبلور در مقابله با تهدیدات مشترک عوامل اصلی همگرایی شیعیان ایران و عراق محسوب می شود. در مقابل عواملی مانند معادلات داخلی دو کشور از جمله رقابت های درونی احزاب شیعه در عراق و وجود جریان غرب گرا و شرق گرا در ایران همچنین تاثیر بازیگران خارجی، عوامل اصلی واگرایی شیعیان ایران و عراق تلقی می شوند. اگرچه در شرایط کنونی وزن عوامل همگرا از عوامل واگرا بیشتر می باشد، اما این برتری شکننده می باشد.
بررسی عوامل مرتبط با گرایش و گسترش قاچاق کالا در استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
131 - 153
حوزه های تخصصی:
قاچاق کالا از جرائم مهمی است که اکثر کشورها به گونه های مختلف با آن سروکار دارند. همچنین قاچاق کالا پدیده ای شوم است که تأثیرات مخرب و خسارت های جبران ناپذیری را در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و... وارد می کند. پیش شرط اساسی برای مبارزه با قاچاق، شناسایی عواملی است که منجر به شکل گیری آن می شود. این پژوهش باهدف تبیین و بررسی علل وابسته به تمایل و همچنین گسترش پدیده قاچاق کالا در استان هرمزگان انجام شده است. جامعه آماری شامل قاچاقچیان دارای سابقه قاچاق کالا در استان هرمزگان که به صورت کل شمار 200 نفر به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس به عنوان نمونه انتخاب گردیدند. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفته است. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به وسیله نرم افزار آماری spss تجزیه وتحلیل شده است. جهت بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون های رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شده است. ابتدا جدول های مربوط به آزمون فرضیه ها، محاسبه و سپس معادله پیش بینی مربوط به رابطه متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر گسترش و گرایش به قاچاق کالا، محاسبه گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده است متغیرهای سن، تحصیلات، عوامل اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، ساختاری، اجرایی-مدیریتی و جغرافیایی با گسترش وگرایش به قاچاق کالا رابطه معنادار داشته است. از میان عوامل تأثیرگذار، عوامل اقتصادی دارای بالاترین تأثیر و عوامل سیاسی دارای کمترین تأثیر بر گسترش قاچاق کالا می باشد. تحلیل رگرسیون مرحله به مرحله نشان داده است که متغیرهای عوامل ساختاری، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، جغرافیایی و اجرایی-مدیریتی، 000/1 درصد از تغییرهای واریانس گسترش و گرایش به قاچاق کالا را تبیین می نمایند.
نقش جغرافیای انسانی در بحران افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
45 - 68
حوزه های تخصصی:
جغرافیا یکی از مهمترین شاخصهای تعیین کننده ثبات یا بی ثباتی در کشورها است. در حقیقت جغرافیا بستر بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی کشورها و حتی روابط میان آنها با همسایگانشان می باشد. افغانستان از نمونه های بارز اینگونه کشورها است. جغرافیای این کشور به لحاظ تاریخی بحران خیز است. در طول تاریخ همواره جنگ، ناامنی، بی ثباتی سیاسی، فقر و اختلافات داخلی دامن گیر این کشور بوده است. لذا نظر به اهمیت و جایگاه بحران ساز افغانستان، هدف پژوهش حاضر تبیین بنیادهای جغرافیای انسانی در بحران های این کشور است. این پژوهش تحلیلی- توصیفی، ترکیبی از نظریه هاگت و تئوری کوهن است. در این روش به تبیین بسترها و زمینه های بحران ساز در افغانستان از منظر جغرافیای انسانی پرداخته شده است. روش جمع آوری داده های مورد نیاز این پژوهش، روش کتابخانه ای است. براساس یافته های پژوهش، تمام بحران های افغانستان از منظر جغرافیایی انسانی، ناشی از ناهمگونی های انسانی و مداخلات ابرقدرت ها بوده که باعث شکننده گی، نا آرامی و بحران خیز ماندن این کشور شده است. اختلافات مرزی و رودخانه ای، حائل بودن بین قدرتها، محصور بودن در خشکی، قرار گرفتن در منطقه شکننده و تحت فشار، تعدد همسایگان، تغییر مسیر رودهای مرزی، قومیت گرایی، بنیاد گرایی افراطی و تروریسم، تعصبات زبانی و فرهنگی، مهاجرت و محرومیت، کم سوادی، جدایی طلبان دو طرف مرز و کشت و قاچاق مواد مخدر از مهم ترین عوامل بحران زا و اختلاف برانگیز جغرافیایی و جغرافیای انسانی افغانستان هستند که منشأ اختلافات با همسایگان را نیز تشکیل میدهد. عوامل مذکور از جمله علل پایدار جغرافیایی اند که نقش جبری در خلق بحرانها و اختلافات دارند. این عوامل مانع همبستگی، تشکیل یک دولت ملی و شکل گیری هویت ملی در افغانستان شده اند.
تبیین سیاست های قومی جمهوری اسلامی ایران در فیلم های عامه پسند با استفاده از روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
33 - 68
حوزه های تخصصی:
توجه به تنوع قومی و سیاست های مدیریت اقوام از مسائل مهم در مدیریت سیاسی فضایی- جغرافیایی ایران است. از آنجایی که ضرورت این مساله بر کسی پوشیده نیست، شناخت این سیاست ها و نحوه اعمال آنها می تواند یکی از اهداف پژوهشی باشد. در این بین یکی از ابزارهای دولت برای اعمال سیاست های قومی رسانه های جمعی است. تلویزیون عامه پسندترین جلوه فرهنگ در قرن 21 است؛ و لذا تحلیل محتوای برنامه های تلویزیونی در خصوص اقوام روش مناسبی برای شناخت سیاست های قومی دولت هاست. در این مقاله تبیین سیاست های قومی جمهوری اسلامی ایران در رسانه ملی با تاکید بر فیلم های عامه پسند تلویزیونی با استفاده از روش تحلیل محتوا هدف مقاله بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، بین بازنمایی فیلم های عامه پسند رسانه ملی و واقعیات قومی در جامعه تفاوت زیادی وجود دارد و سیاست تکثرگرایی در بُعد فرهنگی در فیلم های عامه پسند رسانه ملی بازنمایی شده است.
پیش نمایی تغییرات بارش های آتی حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
151 - 180
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت اثر تغییر اقلیم بر مقدار بارش حوضه های آبخیز تأمین کننده آب شهر تهران در افق 2025-2050 تحت سناریوهای پروژه CMIP6 است. بنابراین، نخست تغییرات روند بارش در دوره پایه با بکارگیری داده های بارش 33 ایستگاه همدیدی و بارانسجی حوضه مطالعاتی برای بازه زمانی 1989-2019 ارزیابی شد. سپس این تغییرات در افق آینده نزدیک بر مبنای برونداد 4 مدل CanESM5، CNRM-CM6-1، MIROC6 و MRI-ESM2-0 و تحت دو سناریوی SSP2-4.5 و SSP5-8.5 پیش نمایی گردید. با توجه به بزرگ مقیاس بودن مدل های گردش کلی جو از دو روش تصحیح اُریبی مقیاس گذاری خطی (LS) و نگاشت توزیع (DM) برای ریزگردانی GCMهای منتخب استفاده شد که در نهایت روش DM براساس مقادیر به دست آمده از معیارهای اعتبارسنجی مدل ها، به دلیل دقت بالاتر، برای تولید سناریوهای اقلیمی انتخاب گردید. نتایج آزمون های روند نشان داد که در دوره مشاهداتی، بخش قابل توجهی از حوضه مورد مطالعه در فصل پاییز روند افزایشی بارش (با سطوح اطمینان 95/0 و 99/0) و در زمستان روند کاهشی بارش را تجربه می کند، اما در بهار مناطق شرقی و شمال-شرقی روند کاهشی و مناطق شمال و شمال غرب روند افزایشی بارش را نشان می دهند. مطابق خروجی مدل های GCM، بارش در بهار تحت سناریوی SSP2-4.5، در تمام ایستگاه ها افزایش و مطابق SSP5-8.5 در 17 ایستگاه کاهش خواهد یافت. تغییرات بارش تابستانه، در چشم انداز حال و آینده قابل توجه نیست و در زمستان و پاییز تا حدودی منطبق بر تغییرات دوره مشاهداتی است. بدین ترتیب که در زمستان، بارش برمبنای هر دو سناریو کمتر از شرایط کنونی و در پاییز تحت سناریوی SSP5-8.5 بیشتر خواهد بود. اثر تغییر اقلیم بر حجم آب حوضه ها نیز نشان داد که بیشترین حجم آب در شرایط فعلی مربوط به زیرحوضه ی کرج است که طی دوره 2025-2050، در مدل CNRM-CM6-1 مطابق سناریویSSP2-4.5، 8/9 درصد افزایش و در مدل های MIROC6 و MRI-ESM2-0 و CanESM5 به ترتیب به میزان 3/5، 3/6 و 6/59 درصد کاهش می یابد.
تحلیل آسیب پذیری ژئوسایت های شمال منطقه گرمسار وآرادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
145 - 162
حوزه های تخصصی:
تنوع زمین شناختی شاخه ای جدید از گردشگری به نام ژئوتوریسم را رقم زده است که در آن به بررسی مکانهایی پرداخته می شود که قابلیت جذب گردشگر را دارد و می تواند به توان جامعه ی محلی برای توسعه ی اقتصادی کمک کند . ژئوسایت ها همواره تحت تاثیر تهدیدها و آسیبهای انسانی و طبیعی بوده اند که بررسی آنها برای توسعه پایدار و حفاظت ،امری ضروری است . در این پژوهش با توجه به قابلیتهای زمین شناسی شمال محدوده ،ژئوسایتهای منطقه از نظر آسیب و تهدید مورد بررسی قرار گرفتند . به دلیل گسترش ژئوتوریسم ،تنوع زمین شناختی منطقه تحت تاثیر قرار گرفته است و ژئوسایتهایی که در معرض خطر هستند در مدیریت و حفاظت ،در اولویتند .در این پژوهش ژئوسایتها مورد شناسایی قرار گرفتند و عوامل تهدید کننده ی طبیعی و انسانی از طریق بازدیدهای میدانی برداشت شده است و در مرحله ی بعد شناسایی تهدیدها و آسیب ها صورت گرفته است که پهنه بندی ژئوسایتها با توجه به روش فازی انجام شده است و ژئوسایت ها براساس حساسیت اولویت بندی شدند.طبق نتایج حاصل شده عوامل تهدید به دو دسته ی طبیعی و انسانی دسته بندی شده است و تامین منابع ،جاده سازی غیر اصولی و نزدیکی به مراکز جمعیتی از جمله عوامل انسانی تهدیدکننده و عوامل مانند آبهای سطحی ،تغییرات دما و...از جمله عوامل تهدیدکننده ی طبیعی می باشد . ژئوسایتهای معدن نمک درخشان ،معدن نمک قائم ،معدن نمک توکل ،معدن نمک سالار ،حوضچه نمکی از جمله سایتهایی هستند که بیشترین میزان حساسیت را دارا هستند.
بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر فرسایش خاک شهرستان گیوی با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره MABAC و تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده های OLI - TM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
1 - 26
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، تأثیر متقابل تغییر کاربری اراضی و فرسایش خاک تبدیل به یک نگرانی عمده زیست محیطی شده است. ازاین رو، هدف این مطالعه بررسی تغییرات کاربری های مختلف و ارزیابی اثرات تغییرات کاربری ها بر فرسایش خاک، در شهرستان گیوی است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا نقشه کاربری اراضی با استفاده از روش شی گرا برای دو دوره 2000 و 2021، تهیه شده است. در مرحله بعد با توجه به شرایط طبیعی و انسانی محدوده، سایر عوامل مؤثر برای فرسایش در منطقه شناسایی شد و لایه های اطلاعاتی هر یک از معیارها، توسط سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با استفاده از روش CRITIC انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش MABAC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM)، انجام شد. نتایج نشان داد، بیشترین میزان مساحت در سال 2000 مربوط به مراتع خوب و متوسط، به ترتیب با 172/313 و 144/283 کیلومترمربع است و در سال 2021، بیشترین میزان مساحت مربوط به مراتع ضعیف و اراضی بایر (هموار) به ترتیب با 077/335 و 815/329 کیلومتر مربع است. با توجه به نقشه پهنه بندی فرسایش سال 2000 به ترتیب 34/16 و 36/20 درصد و با توجه پهنه بندی فرسایش 2021 به ترتیب 92/22 و 58/25 درصد از مساحت شهرستان در دو طبقه فرسایش بسیار زیاد و زیاد قرار دارند. کاهش مراتع خوب و متوسط و اراضی با پوشش گیاهی متراکم و تبدیل آن ها به مناطق کشاورزی، مراتع ضعیف، انسان ساخت و اراضی بایر بیشترین میزان تأثیر را بر فرسایش خاک داشته است.
Exploring the Effects of key Factors of Smart Urban Governance on Geocultural Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
345 - 369
حوزه های تخصصی:
Cultural geopolitics refers to a complex set of interactions among government, power, culture and geographical environment through which the cultural factor, along with the spatial-locational processes formed by the city government, engages actors from various social strata in interaction. It is then very important to identify relationships between the components of the smart urban governance and cultural geopolitics in the political-regional development of metropolises and their globalization process. This developmental research employed a descriptive-analytical method, and the necessary data were collected through library and field research. The collected data were analyzed through decision making trial and evaluation laboratory (DEMATEL) technique using Excel software, and finally, a network of factors was extracted and plotted using Microsoft Visio software. Based on the strength of interaction and affectability of the factors, a network of relations was obtained. The most affecting factor was found to be the participation in decision-making on electronic issues, and the least affecting factor was the political vision and strategy. The other affecting factors were ICT network scope and internet access, online public services, information transparency, and ethnic and national identity (nationalist belonging), respectively. In addition, the most affected factor was the geographical and spatial-locational belonging, and the least affected factor was the political vision and strategy.
نقش پروژه گاپ در هیدروپلیتیک حوضه آبریز رودخانه های دجله و فرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
241 - 272
حوزه های تخصصی:
امروزه آب به منزله بقا و راه دستیابی به قدرت تلقی می شود. کشورهای بالادست رودخانه های بین المللی به فکر مدیریت آب هایی هستند که از خاک آن ها خارج می شود که پروژه گاپ در ترکیه نمونه ای از این اقدامات می باشد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و منابع اسنادی و کتابخانه در پی پاسخ به این سوال است که نقش پروژه گاپ در هیدروپلیتیک حوضه رودخانه های دجله و فرات چیست و استراتژی ترکیه از اجرای این طرح چست؟ نتایج مطالعه حاضر بر پایه رویکرد نظری هیدرورئالسیتی نشان می دهد که ترکیه به عنوان کشوری هیدروهژمون در بالادست دو رودخانه فرامرزی دجله و فرات و با بکارگیری استراتژی یک جانبه گرا(خود تفسیری) در الگوی روابط هیدروپلیتیکی با سایر کشورهای حوضه باعث شده تا چالش های هیدروپلیتیکی گوناگونی در ابعاد مختلف زیست محیطی و اجتماعی اقتصادی متوجه کشورهای پائین دست شود. لذا، تقویت دیپلماسی آب با رویکرد مصالحت آمیز در روابط هیدروپلیتیکی کشورهای منطقه، تغییر نگرش نظامی و امنیّتی به موقعیّت رودخانه های دجله و فرات به نگرش تعاملی و همکاری، اصلاح و توسعه روابط هیدروپلیتیکی کشورهای حوضه برای مذاکرات دو یا چندجانبه، تشکیل شورای هماهنگی حقوق آب در منطقه از مهم ترین راهکارها در این مطالعه می باشد.
رهیافت ژئواکونومیک در تحلیل روابط خارجی؛ مطالعه روابط روسیه با کشورهای اروپای غربی (آلمان، فرانسه، ایتالیا، بریتانیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
207 - 244
حوزه های تخصصی:
رهیافت ژئواکونومیک در تحلیل روابط خارجی کشورها، به مثابه یک الگوی نوین نشان می دهد که چه متغیرهایی در شکل گیری روابط خارجی دو کشور در قبال یکدیگر نقش داشته اند. در مقاله حاضر، مبتنی بر این رهیافت، عملکرد روسیه در قبال چهار کشور قدرتمند اروپایی شامل آلمان، فرانسه، ایتالیا و بریتانیا مورد بررسی قرار می گیرد. هدف از این مطالعه، در واقع ارائه الگوی نوینی از تحلیل برای مطالعه چگونگی شکل گیری و سطح روابط در سیاست خارجی کشورها است. سوال اصلی مقاله پیش رو عبارت است از اینکه، متغیرهای اثرگذار در شکل گیری روابط ژئواکونومیک روسیه با کشورهای اروپای غربی تا چه اندازه نقش آفرین بوده اند. در پاسخ، این فرضیه مطرح است که سطح و عمق روابط روسیه با کشورهای اروپای غربی، تابعی از برهم کنش و تأثیرگذاری متقابل متغیرهای ژئواکونومیک شامل مکان جغرافیایی، عوامل اقتصادی، ژئوپلیتیک و ژئوکالچر است. یافته های مقاله که مبتنی بر روش مطالعه موردی کیفی ابزاری انجام شده، نشان می دهد که این متغیرها در روابط خارجی روسیه با دولت های غربی، اثرگذاری متفاوتی داشته اند. روابط روسیه با آلمان دارای بیشتر سطح درهم تنیدگی بوده و در مقابل، بریتانیا از کمترین سطح تداخل متغیرهای ژئواکونومیک با روسیه برخوردار است. همچنین، متغیر اقتصاد در تعامل با ایتالیا و متغیر ژئوپلیتیک در روابط با فرانسه، نقش اصلی را در مدیریت روابط خارجی روسیه ایفا کرده اند.
نقش افغانستان در تغییر وضعیت هیرمند از هیدروپلیتیک به ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۹)
357-336
حوزه های تخصصی:
افغانستان تا اسفند ماه 1236 خورشیدی جزوئی از ایران بود و در آن زمان براساس معاهده پاریس از ایران جدا و تحت قیمومیت بریتانیا قرار گرفت؛ این وضعیت تا سال 1298 ادامه یافت و در آن سال افغانستان اعلام استقلال کرد. پیش از جدائی افغانستان از ایران، رود هیرمند یک رود داخلی محسوب می شد و حساسیتی در خصوص بهره برداری از آب آن وجود نداشت. مشکل بهره برداری و حقابه از زمان استقلال افغانستان پدیدار شد. چگونگی پیدایش مشکل و روندهای گوناگون آن و نقش افغانستان در آن موضوع اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله که با رویکردی استقرائی و با راهبرد مطالعات تاریخی- جغرافیایی انجام شده، از نوع تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده و در نگارش آن منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع پژوهش مورد توجه بوده اند. یافته های پژوهش تاکید دارند سهم ایران از آب هیرمند یک حق تاریخی است که پس از جدائی و استقلال افغانستان و با وجود معاهده در سال 1351 همواره رو به کاهش بوده و در مواردی به طور کامل قطع شده و منطقه سیستان را گرفتار زیان محیط زیستی و اقتصادی قابل توجهی کرده است. ساخت سدهای بزرگ و ایجاد کانال های انحراف آب از جمله اقدامات افغانستان بوده که به حقابه ایران از هیرمند و دوام جریان آن لطمه وارد کرده است. کارشکنی های افغانستان، آب هیرمند را از وضعیت هیدروپلیتیک به سطح ژئوپلیتیکی تغییر داده است. ضمن اینکه آن اقدامات مخالف اصل رفتار بر مبنای حسن همجواری و همچنین مغایر با کنوانسیون ها و اسناد بین المللی در خصوص آب های مشترک است.
بررسی طرح های مداخله جویانه توسعه شهری از منظر فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
۲۲۴-۲۰۵
حوزه های تخصصی:
طرح های توسعه شهری بایستی متضمن منافع جمعی همه یا اکثر ساکنین باشد. در خلال طرح های توسعه شهری، بسیاری از مردم متضرر می شوند لذا ضروری می نماید مباحث مربوط به تحصیل زمین و مسکن جهت این طرح ها مورد بررسی قرار گیرد. در اسلام همواره به بحث عدالت و انصاف توجه ویژه ای شده است و در ساحت جهان بینی اسلامی مفاهیم متعددی چون اکرام انسانی، تعادل فضایی، ظلم ستیزی، انصاف گرایی، حق گرایی و ... وجود دارد که نمود عینی آن را می توان در قواعد فقهی متعددی که بر اخلاق اسلامی تمرکز دارد، مورد بررسی قرار داد. آنچه امروزه به عنوان ملاک عمل در تملک اراضی در طرح ها مورد استفاده قرار می گیرد، بهره مندی از روش های مبتنی بر اندیشه غرب همچون انتقال حقوق توسعه مالکیت می باشد. براین اساس سؤالات اصلی پژوهش این است که "1. رویکرد انتقال حقوق توسعه ((TDR از منظر اندیشه اسلامی چگونه ارزیابی می شود؟" و "2. قوانین در زمینه تملک اراضی و انتقال حقوق توسعه چگونه تعریف شده است؟". لذا در این پژوهش با هدف بررسی قوانین مرتبط با طرح های توسعه شهری و تطبیق آن ها با فقه اسلامی و رویکرد انتقال حقوق توسعه، تحقیقات بر سه بعد، فقهی، اخلاقی و حقوقی در قالب مطالعات اسنادی و بررسی نصوص دینی به انجام می رسد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای بوده و ازنظر ماهیت تحلیلی- توصیفی می باشد. بررسی ها نشان می دهد که اگر قوانین مشارالیه، منطبق بر اصول فقهی- اخلاقی دین مبین اسلام بازبینی گردند و الگوهای در نظر گرفته شده برای تملک دارای کمترین میزان مداخله و همچنین رضایت کامل مالکینی باشد که مالِ آنان در مسیر طرح های توسعه قرار می گیرد، می توان تلالؤ تحقق احکام اسلامی را در شهرها نظاره گر بود. در پایان ضمن پاسخگویی به سوالات، پیشنهاد هایی جهت بهره مندی از قواعد فقهی/ اخلاقی مبتنی بر اندیشه اسلامی در طرح های توسعه شهری ارائه می گردد.
بررسی آثار و نشانه های تکتونیک فعال در حوضه سد بیدواز اسفراین با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
291 - 310
حوزه های تخصصی:
حوضه آبریز سد بیدواز در شمال باختری شهرستان اسفراین واقع شده و از نظر زمین شناسی بخشی از پهنه ساختاری آلاداغ- بینالود محسوب می شود. جهت مدیریت منابع آب و استفاده بهینه از این منابع بر روی شاخه اصلی این رودخانه سدی احداث شده است. با آبگیری این سد مشخص گردید فرار آب از این سد بیشتر از استانداردهای موجود در این زمینه است. اقدامات بعدی جهت کاهش فرار آب از این سد نتیجه مثبتی نداشت. هرچند احداث این سد فواید زیادی برای مردم منطقه داشته، اما افزایش فرار آب سبب دلهره مردم ساکن در پایین دست آن شده است. فرار زیاد آب از این سد این فرض را در ذهن تداعی می کند که ممکن است فرار آب ناشی از فعالیت های تکتونیکی باشد. به دلیل اینکه زندگی بیش از 70 هزار نفر ازجمله مردم شهر اسفراین و چند روستای پرجمعیت ارتباط زیادی با آب دریاچه این سد دارد مطالعه فعالیت های تکتونیکی در زیر حوضه های آن ضروری است. در این تحقیق که با استفاده از شاخص های مورفوتکتونیکی و با هدف مشخص شدن فعالیت های تکتونیکی در این سد انجام شد، مشخص گردید منطقه از نظر تکتونیکی در ردیف مناطق فعال تکتونیکی قرار دارد. شواهدی چون فعالیت گسل ها، بررسی زمین لرزه های منطقه، نتایج حاصل از مطالعات شاخص های مورفوتکتونیکی و همچنین بررسی نیمرخ های ترسیمی از زیر حوضه های این رودخانه همه دلالت بر فعال بودن این حوضه از نظر تکتونیکی دارند؛ بنابراین لازم است در نحوه بهره برداری، نگهداری و مسائل فنی این سد توجه بیشتری مدنظر مدیران قرار گیرد.
زمین ساخت فعال حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد بر اساس شاخص های ریخت سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
311 - 330
حوزه های تخصصی:
شاخص های ریخت سنجی به عنوان ابزاری برای شناسایی و مشخص کردن بخش های تغییر شکل یافته به وسیله گسل های فعال مورداستفاده قرار می گیرند. تاکنون در گستره موردبررسی ارتباط بین زمین ساخت فعال و ریخت زمین ساخت موردمطالعه قرار نگرفته است. با تعیین فرآیندهای فعال در حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد و تمهیدات لازم، تا حدود زیادی می توان از خسارت های ناشی از بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله در این منطقه جلوگیری کرد. بر همین اساس حوضه آبریز کلاردشت و عباس آباد با استفاده از شاخص های ناهنجاری سلسله مراتبی (∆a)، گرادیان طولی رود (SL)، شکل حوضه (Ff)، تراکم زهکشی (Dd) و برجستگی نسبی (Bh) در 18 حوضه زهکشی منطقه مشخص و بر اساس آن پهنه بندی شد. در امتداد گسل های شمال البرز، خزر و آذرک، حسن گیل و راندگی طالقان میزان این شاخص ها افزایش یافته و در نتیجه می توان استنباط کرد که زمین ساخت منطقه موردبررسی در اثر فعالیت این گسل ها فعال است. شاخص زمین ساخت فعال نسبی (Iat) منطقه از لحاظ سطح فعالیت زمین ساختی به چهار دسته بسیار بالا، بالا، متوسط و کم پهنه بندی شد. در حدود 5/66 درصد از منطقه تحت سیطره فعالیت گسل های اصلی منطقه است و هم چنین گسل های فرعی دیگری که در اثر حرکات زمین ساختی اخیر تشکیل شده اند، فعالیت زمین ساختی متوسط به بالایی را ارائه می دهند.
استراتژی موثر بازاریابی محصولات گلخانه ای در مناطق روستایی شهرستان جیرفت با تاکید بر مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
105 - 120
حوزه های تخصصی:
کشاورزی از مهمترین بخش های اقتصادی کشورهای دنیا است و نقش آن در توسعه و ثبات اقتصادی و سیاسی و بین المللی انکار ناشدنی است. توسعه کشاورزی مهمترین اولویت در برنامه های توسعه ملی کشورهای در حال توسعه محسوب می شود و از مهمترین بخش های تاثیر گذار در اقتصاد ایران می باشد، که نقش مهمی در استقلال سیاسی و اقتصادی کشور ایفا می کند. در کشور ایران، بخش کشاورزی به جهت تأثیر فراگیری که در زمینه رفع چالش های اقتصادی - اجتماعی (تأمین استقلال و امنیت غذایی، ایجاد اشتغال، توسعه پایدار و حفظ محیط زیست) در طول تاریخ و درینه این کشور داشته، از جایگاه مهمی برخوردار و ضرورت انجام سرمایه گذاری های جدید در این بخش را آشکار می سازد. بنابراین توجه به تولید گلخانه ای از نظر سبزیجات و صیفی جات، به عنوان یکی از بخش های پر بازده در امر بازاریابی محصولات کشاورزی تبدیل شده است. بر این اساس، تحقیق حاضر با هدف شناسایی محدودیت توسعه کشت گلخانه ای و استراتژی موثر بازاریابی محصولات آن در مناطق روستایی شهرستان شهرستان جیرفت است. هدف بررسی عوامل و محدودیت های توسعه کشت های گلخانه ای در مناطق رو ستایی شهرستان جیرفت است. برای این منظور، جامعه آماری این پژوهش 5 منطقه دهستان روستایی شهرستان جیرفت است، که در سال سال های اخیر به دلایل فعالیت های متنوع گلخانه گلخانه ای و داشتن شرایط لازم جهت صادرات گلخانه گلخانه ای توجه زیادی از کشاورزان و کارشناسان این حوزه را به خود جلب کرده است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی(پرسشنامه) و توزیع آن بین 30 کارشناس متخصص در حوزه کشاورزی، داده های مورد نیاز جمع آوری گردید. به منظور شناخت نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهای بازاریابی محصولات گلخانه ای، از مدل استراتژیک SWOT استفاده شد و سپس به کمک ماتریس QSPM، مهمترین راهبردهای برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک بازاریابی در روستاهای منطقه شناسایی و تعیین اولویت شد. نتایج ماتریس داخلی و خارجی نشان داد، راهبرد در مناطق شهرستان جیرفت در یک موقعیت تهاجمی قرار گرفته است، که این به معنای دارا بودن حداکثر قابلیت و توانایی برای تحقق چشم چشم انداز مورد نظر است. با توجه به نتایج حاصل از ماتریس ارزیابی کمی، چشم چشم انداز مدنظر برای پتانسیل های بازاریابی محصولات گلخانه ای این منطقه، برای تحقق موقعیت رقابتی در 4 مورد گنجانده شد، که اولویت اول با «مستعد بودن منطقه جهت سرمایه گذاری و تثبیت موقعیت قطبی منطقه» است.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط کشورهای شمال اقیانوس هند بر تدوین سیاست گذاری جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
90 - 115
حوزه های تخصصی:
رفتار سیاسی یک کشور در عرصه فرامرزی و جهانی، برگرفته از ژئوپلیتیک و اهداف معطوف به آن است. امروزه کشورهای دنیا تلاش می کنند با بهره گیری از عوامل ژئوپلیتیکی و سایر عوامل مؤثر بر قدرت ملّی نسبت به اتخاذ سیاست گذاری های مناسب در راستای پیشرفت همه جانبه، اقدام نمایند. با توجه به تغییرات موجود در نظام بین الملل، ایران نیز همگام با سیاست های جهانی، درصدد بازتعریف سیاسى و تبیین نقش و جایگاه منطقه اى و بین المللى خود است. بدون شک حفظ و ارتقاى چنین جایگاهى، تنها با ارائه هدفى جدید و واگذارى به پارادایم جدید، یعنى دسترسى به یک قدرت منطقه اى، امکان پذیراست. تبدیل شدن ایران به یک هژمون منطقه اى البته نه به صورت مکانیکى و فیزیکى و یا صرفاً ایدئولوژیکى، بلکه به صورتى که بتوان از قدرت هاى رقیب در منطقه جلوتر رود، نیاز به برنامه ریزى جامعی دارد. پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش تفسیری تحلیلی، در تلاش است تا با فرض وجود رقابت های گسترده بین قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در حوزه شمال اقیانوس هند، با توجه به نقش و عملکرد کشور ایران در آب های اقیانوس هند، ابتدا به تبیین و تحلیل رابطه نقش ژئوپلیتیک شمال اقیانوس هند در تدوین سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران پرداخته و سپس به ابعاد گوناگون عوامل ژئوپلیتیکی در نقش آفرینی ایران در این منطقه، بپردازد و در نهایت به ارائه ی راهکار هایی برای بهبود عملکرد سیاست گذاری های جمهوری اسلامی ایران در این پهنه ی مهم بپردازد. در این راستا، کشور ایران با بسترسازی اجماع منطقه ای و جهانی، فرصت های جدیدی را برای تضمین منافع اقتصادی و امنیت ملی خود تولید می نماید.