فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
اصطلاح «آسیای جنوب غربی» در ادبیات جاری در روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای بیشتر به بخشی از خاورمیانه یا به کشورهای حوزه خلیج فارس اطلاق می شود، ولی اگر بخواهیم آن را در معنایی متفاوت به کار برده و یا آن را در مورد حوزه جغرافیایی وسیع تری استفاده کنیم نیازمند روشن کردن مفهوم منطقه و مطالعه دقیق شاخص های آن در حوزه جغرافیایی هستیم که می خواهیم اصطلاح منطقه را در مورد آن به کار بریم. در این نوشتار به دنبال یافتن جواب این سؤال هستیم که آیا با توجه به تعاریف و مفاهیم رایج در مورد منطقه و منطقه سازی، می توان حوزه جغرافیایی به وسعت خاورمیانه و آسیای مرکزی و بخش هایی از جنوب آسیا را به عنوان یک منطقه محسوب کرد و اگر در حال حاضر این حوزه جغرافیایی هنوز ویژگی های یک منطقه را ندارد آیا می توان چنین منطقه ای ایجاد کرد و حتی اگر کشورهای این حوزه جغرافیایی تصمیم سیاسی لازم را در این زمینه اتخاذ کنند آیا شکل دادن و پدید آوردن چنین منطقه ای امکان پذیر است؟ فرضیه ای که در این مقاله در پی ارزیابی آن هستیم، این است که گستره جغرافیایی وسیعی که تحت عنوان آسیای غربی تعریف می شود(شامل مرکز، غرب آسیا، قفقاز و حتی بخشی از آفریقا) نمی تواند واجد شرایط یک منطقه باشد و منطقه سازی در آن دشوار خواهد بود. همچنین مقاله حاضر تلاش دارد نشان دهد که شرایط منطقه سازی و شکل گیری یک منطقه با توجه به نمونه ها و تجربیات موفق موجود در جهان چه خواهد بود
بررسی پدافند غیرعامل در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدافند غیرعامل از مهم ترین رویکردها و راهبردها در حوزه مدیریت بحران شهری می باشد، ایمنی و امنیت از دیرباز تاکنون در برنامه ریزی و مدیریت سکونتگاه های شهری مورد توجه بوده است. با نگاهی به ساختار و فضای سیاسی موجود و پارادایم های نظامی در فضاهای شهری لازم بهنظر میرسد تا در بستر نگاهی جامع، اقدامات سیستم دفاع غیرعامل مورد توجه قرار گیرد تا افزایش توان و اقتدار نظام و کاهش آسیب پذیری های کالبدی و انسانی از تجاوزات احتمالی، امکان وقوع یابد. در این میان، پدافند غیرعامل را نیز مجموعه اقدامات غیرمسلحانهای میدانند که موجب کاهش آسیب پذیری نیروی انسانی، ساختمان ها و تأسیسات شهری و تجهیزات و شریان های شهری و منطقهای در مقابل عملیات خصمانه و مخرب دشمن میگردد. در این راستا، بررسی پدافند غیرعامل و تحقق یکپارچگی، شناسایی عوامل مؤثر بر یکپارچگی و تفرق در مدیریت شهری و پدافند غیرعامل ضروری است. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، پس از تبیین اصول، اهداف و ملاحظات دفاع غیرعامل و تحلیل رویکرد پدافند غیرعامل در مناطق شهری، نقش مدیریت یکپاچه شهری (عوامل مؤثر بر یکپارچگی مدیریت شهری در سطح سیاستگذاری و تصمیم گیری) در پدافند غیرعامل شهری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد، مدیران شهری در بحث پدافند غیرعامل بایستی به گونه ای تلاش نمایند تا آمادگی لازم در جهت کاهش خسارات جانی و مالی به مقابله سریع و بهبود اوضاع تا سطح وضعیت عادی در سطح شهر در هنگام اضطرار فراهم آید.
اهمیت منطقه خاورمیانه و بررسی اجمالی طرح خاورمیانه بزرگ
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه همواره در تحولات سیاسی و اتخاذ استراتژی قدرتهای جهانی از نقش و اهمیت فراوانی برخوردار بوده است. اهمیت روزافزون منطقه خاورمیانه به لحاظ استراتژیکی و ژئواستراتژیکی، در دیدگاهها و استراتژی قدرتهای جهانی بویژه ایالات متحده آمریکا در دهه های گذشته (بویژه بعد از حادثه 11 سپتامبر) امری بدیهی و آشکار است. از این رو دولت آمریکا برای به سیطره درآوردن این منطقه، طرح خاورمیانه بزرگ را به بهانه کاشتن بذر دموکراسی در ظاهر، ولی غارت هرچه بیشتر اقتصاد بویژه انرژی منطقه در باطن مطرح و در دستور کار خود قرار داده است. لذا این مقاله با دیدگاه جغرافیایی، منطقه خاور میانه را معرفی نموده و اهمیت و تأثیر آن را بر مسائل جهانی از یک طرف، اهداف رژیم صهیونیستی و ایالات متحده آمریکا را در ارائه طرح خاورمیانه بزرگ از طرف دیگر مورد بررسی و کنکاش قرار می دهد
رتبه بندی قدرت ملی کشورهای خاورمیانه با استفاده از تصمیم گیری چندشاخصه جبرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه و تبیین ساختار نظام قدرت منطقه ای در مناطق مختلف جغرافیایی کره زمین، کمک مؤثری به آگاهی و شناخت کشورها و قدرت های منطقه ای می کند. رده بندی این گونه کشورها بر اساس قدرت ملی، شناخت آنها را تسهیل می کند. با مشخص کردن جایگاه کشورها و تعیین قدرت های برتر یا فروتر در این ساختار نظام قدرت منطقه ای، کنش ها و تعاملات منطقه ای با شفافیت بیشتری انجام خواهد شد و این موضوع تصمیم سازان و سیاستمداران کشورها را در راه تحقق اهداف ملی و صیانت از منافع ملی یاری خواهد رساند. از این رو تلاش های متعددی از سوی دانشمندان و صاحب نظران جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک جهت سنجش و مقایسه قدرت ملی کشورها در قالب روش ها و مدل های مختلف صورت گرفته است. اما همه آنها از منظر یک یا چند متغیر یا بعد محدود، کشورهای جهان را رتبه بندی و مقایسه نمودند و هیچ گاه منعکس کننده قدرت ملی جامع و فراگیر کشورها نبوده اند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، جایگاه قدرت ملی کشورهای خاورمیانه با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه جبرانی مورد بررسی قرار می گیرد. به این منظور تکنیک انتروپی تعدیل شده برای تعیین وزن شاخص ها و با کاربرد روش های TOPSIS, SAW ELECTRA برای بررسی و رتبه بندی گزینه ها در مورد مطالعه ی قدرت ملی کشورهای خاورمیانه، مورد استفاده قرار می گیرند. پس از تحلیل حساسیت بر روی پارامترها و شاخص ها، نتایج مورد بررسی قرار می گیرند. مدل های مورد استفاده برای سنجش و مقایسه قدرت ملی کشورها در این پژوهش، از سوی نگارندگان ارائه شده و از نوآوری های تحقیق به حساب می آید. این مدلها از نظر روش کار و تعداد و ترکیب متغییرها و شاخص های موثر بر قدرت ملی نسبت به مدل های پیشین برتری دارد. نتایج نهایی حاصل شده از این پژوهش نشان می دهد، در منطقه خاورمیانه سه سطح قدرت قابل تشخیص است؛ قدرت های درجه اول به ترتیب شامل: ترکیه، ایران. قدرت های درجه دوم به ترتیب شامل: اسرائیل، عربستان و مصر. قدرت های درجه سوم به ترتیب شامل: سوریه، اردن، امارات، لبنان، عمان، عراق، کویت، یمن، بحرین و قطر می باشند.
معنی و مفهوم توسعه پایدار در جهان صنعتی و در حال توسعه
حوزه های تخصصی:
نقش حمل و نقل هوایی در توسعه صنعت توریسم با تاکید بر فرودگاه بین المللی ارومیه
حوزه های تخصصی:
حمل و نقل از ارکان اصلی صنعت توریسم می باشد و صنعت توریسم به عنوان یکی از مهمترین و پردرآمدترین منابع جهان در آغاز هزاره ی سوم به شمار می رود. صنعت توریسم در ایران به دلیل مسائل فرهنگی ، سیاسی و عدم توجه ویژه از سوی برنامه ریزان در سال های گذشته بسیار مهجور مانده است در حالی که توسعه این صنعت می تواند جایگزینی مناسب بر درآمدهای نفتی باشد. سیستم حمل و نقل هوایی یکی از عمده ترین عناصر تشکیل دهنده صنعت گردشگری می باشد که بخشی از هزینه های گردشگران را به خود اختصاص می دهد. اساساً گردشگری با جا به جایی و حرکت از مبداء و محل زندگی دائمی افراد به نقاط دور دست تحقق پیدا می کند. توسعه و گسترش صنعت توریسم منوط به توسعه امکانات حمل و نقل می باشد و حمل و نقل هوایی با ایجاد امکانات دسترسی آسان و راحت ، سریع و ایمن به نقاط مختلف و با فواصل زیاد سهم زیادی از جا به جایی گردشگران را به خود اختصاص داده است هم اکنون حدود 40 درصد از گردشگران بین المللی از طریق هوایی مسافرت می کنند. (شناسنامه دستیار مدیر شرکت مادر تخصصی فرودگاه های کشور سال 1388 ص 125) پیش بینی کرده اند در سال 2010 بیش از 1 میلیون پرواز با اهداف جهانگردی صورت بگیرد ( مجموعه مقالات جغرافیا ، گردشگری، توسعه پایدار،1386). فرودگاه ها که مبداء و مقصد مسافرت های هوایی و دروازه ورودی به شهرها و کشورها می باشند به عنوان سمبل یک شهر و کشور شناخته می شوند. زیبایی، شکوه، تسهیلات و امکانات، معماری، چشم گیری یک فرودگاه بیانگر وضعیت اجتماعی فرهنگی و حتی سیاسی آن شهر یا کشور می باشد. استان آذربایجان غربی تنها استانی است که با سه کشور خارجی مرز مشترک داشته و این ویژگی موقعیت خاصی به آن بخشیده است و ایفای نقش تردد کریدور شرقی و غربی کشور باعث شکوفایی گردشگری و صنایع وابسته به گردشگری می شود و صنعت حمل و نقل هوایی موتور توسعه گردشگری و تجارت و بازرگانی می باشد. و بر سایر بخشهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و اجتماعی اثر گذار است. این تحقیق تلاش در جهت یافتن پاسخ به سئوالات زیر می باشد: آیا از امکانات حمل و نقل موجود استفاده بهینه می شود ؟ چگونه از امکانات و تجهیزات فرودگاه بین المللی ارومیه در جهت توسعه استان و جذب توریست بهره برداری شود؟ در این مقاله ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و مراجعه به سازمانها و ادارات و مراکز مرتبط داده ها و آمارهای مورد نیاز گردآوری و سپس با مطالعه میدانی و مشاهده اطلاعات مورد نیاز محل پژوهش بهره برداری گردید. از مدل SWOTبرای بیان بهتر تحقیق استفاده شده و در پایان راهکارها و پیشنهادها ارائه گردیده است.
مبانی شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی بر اساس بیانیه ها و منشورهای بین المللی
حوزه های تخصصی:
ساخت و سازهای جدید در راستای تداوم حیات در بافت های تاریخی، ضرورتی گریزناپذیر هستند، اما امروزه به ویژه در کشورهایی مانند ایران به دلیل فقدان هدایت لازم، به نوبه خود به یکی از تهدیدهای جدی فرا روی بافت های کهن مبدل گردیده اند. با توجه به حساسیت و اهمیت حفاظت از بناها، بافت ها و شهرهای تاریخی، بیانیه ها و منشورهایی در مقیاس بین المللی شکل گرفته اند که به منظور جهت دهی به انواع مداخلات در بافت های کهن، قابل رجوع هستند. پرسش اولیه اینست که آیا این اسناد بین المللی، به مقوله ساخت بناهای میان افزا توجهی داشته اند؟ در این صورت، چه رهنمودهایی در راستای هدایت ساخت و سازهای جدید میان افزا در اسناد یاد شده قابل جستجوست؟ این نوشتار با رویکرد پژوهش در متن و تحلیل و تفسیر محتوایی آن شکل گرفته است و در آن با هدف پاسخ به پرسش های فوق و در جهت دستیابی به رهنمودهای یاد شده، ضمن بررسی و کاوش در متون تعدادی از مهم ترین اسناد منتخب بین المللی، گزاره های مؤثر و مرتبط با هدایت بناهای میان افزا در بافت های تاریخی استخراج شده اند. سپس از طریق بررسی و تحلیل گزاره ها در چارچوب دانش مرمت و به عبارت دقیق تر با نگاه مرمت و طراحی شهری، مبانی و معیارهای شکل گیری بناهای میان افزا در بافت های تاریخی، تبیین و ارائه گردیده اند. دستاوردهای این پژوهش نشان از افزایش روزافزون توجه اسناد و مصوبات بین المللی به مقوله بافت و شهر تاریخی داشته و اهتمام نسبت به «زمینه»، تلاش در جهت «تداوم» الگوهای کهن، «انسجام» و هم پیوندی اجزای جدید و قدیم در جهت ارتقای جذابیت سکونت در بافت های تاریخی و حفظ کلیت یکپارچه آنها را به عنوان مهم ترین مبانی و معیارهای شکل گیری ساخت و سازهای جدید در شهرهای تاریخی ارائه می نماید.
افراز مرز دریایی ایران با عراق
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس از ابتدای تاریخ از آن ایران بوده است. حضور ایرانیان در این پهنه آبی یک حقیقت تاریخی و جغرافیایی است. در مقاطعی از تاریخ، خلیج فارس جزء آبهای داخلی محسوب می گردید. حضور قانونمند ایران در خلیج فارس به سالهای بعد از 1302 باز می گردد. در آن زمان با وجود مخالفت قدرتهای بزرگ چون انگلیس و آمریکا، تلاش گردید به قلمروهای دریائی ایران در خلیج فارس و دریای عمان سامان داده شود.
با تصویب قانون تعیین حدود آبهای ساحلی و منطقه نظارت دولت در دریاها در 24 تیر 1313 اقدامات ایران شکل عملی به خود گرفت. در سال 1336 قانون نفت تصویب و عملیات اکتشاف در قلمروهای دریایی ایران شروع گردید. عراق بدون تعیین حدود قلمرو دریایی خود، ادعا کرد که عملیات ایران وارد قلمرو دریایی آن کشور شده است. در ادامه دست به اقدامات یکجانبه در خصوص تحدید حدود قلمرو دریایی اش زد که از سوی ایران با عدم پذیرش مواجه شد. در طی بیش از 5 دهه گذشته، مسائل ارضی و مرزی و اختلافات سیاسی ایران و عراق در عدم افراز دریایی دو کشور تاثیر داشته است. وضعیت جغرافیایی سواحل ایران و عراق نسبت به همدیگر و محل دقیق نقطه سه جانبه که نقطه تلاقی مرزهای دریایی ایران، عراق و کویت است در فرایند مرزسازی آینده دو کشور تاثیر زیادی خواهند داشت. هم اکنون مرزدریایی ایران با عراق تحت تاثیر مسایلی چون امضاء مجدد قرار داد 1975 الجزایر، میله گذاری مرزها، لایروبی رودخانه شط العرب (اروندرود)، پرداخت خسارات جنگی تحمیلی از سوی عراق و... قرار دارد. این مقاله تلاش می کند ضمن تشریح موارد پیش گفته، ضرورتهای افراز مرز دریایی ایران با عراق را تببین نماید.
مفهوم منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطالعه موردی: دولت خاتمی (84-1376)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر، مفهوم «منافع ملی» و ارتباط آن با مفهوم «مصالح اسلامی» در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی به صورت عام، و سیاست خارجی دولت خاتمی به صورت خاص؛ مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به دلیل ارزشی بودن مفهوم منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، به نظر می رسد که بررسی آن با برداشتی خردگرایانه از روابط بین الملل (نئورئالیسم و نئولیبرالیسم) نمی تواند ما را به نتیجه مطلوب راهنمایی نماید. بنابراین با مفروض گرفتن آشنایی خواننده با مبانی نظریه سازه انگاری، و نقشی که این نظریه برای هنجارها، ارزش ها و هویتهای مختلف در به وجود آمدن «منافع» قایل است؛ سعی گردیده تا منافع ملی دوران ریاست جمهوری خاتمی از منظری سازه انگارانه مورد بررسی قرار گیرد. نویسنده معتقد است باز تعریف ارزشی و هویتی ایرانیت، اسلامیت، انقلاب اسلامی و نیز حاکمیت مردم سالاری دینی در اندیشه خاتمی در نهایت به تعریف مجدد مفهوم منافع ملی جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری وی منجر گردید.روش تحقیق مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و یافته های این پژوهش نشان می دهد که دمکراتیزاسیون جامعه ایران و ارزش قایل شدن برای حاکمیت مردم در تصمیم گیریها در عرصه داخلی، و نیز تنش زدایی در عرصه بین المللی و جایگزینی مفاهمه و گفتگو در سیاست خارجی، می تواند حافظ منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد
بررسی عوامل سازمانی موثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در پی بررسی عوامل سازمانی موثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج کشاورزی بود که به روش توصیفی ـ همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 2768 نفر از کارشناسان ترویج کشاورزی بود. از هر منطقه جغرافیایی کشور و بر اساس تقسیم بندی کشوری وزارت جهاد کشاورزی، یک استان به تصادف انتخاب و جامعه آماری منتخب 1145 نفر برآورد شد که از بین آنها به صورت تصادفی و با رعایت انتساب متناسب 250 نفر (بر حسب محاسبه فرمول کوکران) انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای با دو بخش بود که، بخش اول آن ابزار سنجش توسعه کارآفرینی سازمانی کوراتکو و موریس (2002)، شامل 40 پرسش، و بخش دوم آن شامل عوامل سازمانی موثر بر توسعه کارآفرینی سازمانی شامل 69 پرسش در قالب طیف لیکرت بود. روایی پرسشنامه بر اساس نظر جمعی از اساتید رشته ترویج کشاورزی و کارآفرینی سازمانی دانشگاه تهران تایید گردید. جهت تعیین پایایی تعداد 25 پرسشنامه از کارشناسان ترویج کشاورزی تکمیل شد و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های اول و دوم به ترتیب 93/0=? و 906/0 =? بود که نشان می دهد پرسشنامه از پایایی مناسبی برخوردار بوده است. آزمون نشانه، تحلیل همبستگی و رگرسیون چند متغیره برای عملیات آماری استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون نشانه نشان داد که وضعیت عوامل سازمانی مرتبط با توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج پایین تر از حدمتعادل است و به عبارت دیگر به لحاظ شاخص های کارآفرینی در سطح مطلوبی قرار ندارند. یافته های حاصل از تحلیل همبستگی نشان داد که بین متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی و متغیرهای مرتبط با عوامل سازمانی رابطه معنی دار و مثبتی در سطح یک درصد وجود دارد و نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که چهار متغیر سبک رهبری، راهبرد سازمانی، نظام کنترل سازمانی و فرهنگ سازمانی به ترتیب دارای بیشترین نقش در پیش بینی متغیر توسعه کارآفرینی سازمانی هستند. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که عوامل سازمانی مناسب نقش زیادی در توسعه کارآفرینی سازمانی در سازمان ترویج دارند
شاخص سازی مولفه های سیاست و فضا در جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای سیاسی شاخه ای از علم جغرافیاست که به مطالعه و کالبدشکافی پدیده های سیاسی فضایی و نواحی متشکل و سازمان یافته سیاسی، از سطح خرد تا کلان (میکرو تا ماکرو) می پردازد. از دیدگاه علی، موضوع دانش جغرافیای سیاسی را کنش متقابل متغیرهای سیاسی با متغیرهای فضایی تشکیل می دهد. پس با توجه به آنچه که اشاره شد، دو مولفه سیاست و فضا از مفاهیم اساسی این رشته اند که شناخت شاخص های آنها از مهم ترین اقدامات زیربنایی در درک پدیده های سیاسی– فضایی به شمار می آید.فضا را می توان عرصه ای سه بعدی که دارای هویت، ساختار، سیستم ها و مرزهای مشخص است و مقیاس های مختلف و چشم انداز پویا (دینامیک) دارد و قلمرو زندگی، تحرک، احساس، آرمان و فعالیت انسان ها را تشکیل می دهد، به حساب آورد. اما سیاست متاثر از ایدئولوژی های گوناگون عبارت است از:مفاهیم و نهادهای سیاسی فرمانروا، فرایندها و سازوکارهای تصمیم ساز که بر پایه نظام ارزشی پدید آمده اند و با پشتیبانی عامل قدرت مستتر در حاکمیت، بر فضای جغرافیایی تاثیر می نهند و از آن تاثیر می پذیرند. این مقاله به صورت کتابخانه ای و میدانی و با شیوه توصیفی– تحلیلی، سعی برشناسایی و رتبه بندی، شاخص های سیاست و فضا در جغرافیای سیاسی دارد. یافته ها بیانگر این مطلب است که شاخصه های شناخته شده در مباحث نظری با توجه به یافته های میدانی تایید شدند، و بر این اساس از 51 شاخص مورد آزمون، تعداد شاخص های سیاسی مطلق 19 شاخص، شاخص های فضایی مطلق 22 و شاخص های دوگانه 10 شاخص شناسایی و رده بندی شدند.نکته شایان توجه وزن و اهمیت بیشتر شاخص های فضایی در قیاس با شاخصه های سیاسی بود، که نشان از اهمیت و جایگاه هر یک از این مولفه ها در مطالعات جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دارد.
تحلیل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای کشت گلخانه ای در توسعة کارآفرینی و اشتغال زایی روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان پاکدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تهدف: امروزه، کشت گلخانه ای در نواحی روستایی یکی از عواملی است که در اقتصاد روستایی تأثیرگذار است. هدف از نگارش این مقاله، تحلیل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدهای کشت گلخانه ای در توسعة کارآفرینی و اشتغال زایی روستایی است.
روش: روش تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. ابتدا، با مراجعه به روستاها و انجام مصاحبه، نظر مردم دربارة وضعیت کشت گلخانه ای پرسیده شد. سپس، با استفاده از 100 کارشناس مرتبط با مسائل روستایی، درقالب مدل SWOT، چهار عامل قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها مشخص گردیدند و درقالب پرسش نامه ارزش دهی انجام شد.
یافته ها: براساس نتایج تحقیق، عامل درآمدزایی روستاییان درزمینه های مختلف نظیر بسته بندی، طراحی و ساخت بسته ها، کاشت، داشت و برداشت تولیدات گل و گیاه، با امتیاز 36/0 به عنوان مهم ترین قوت شناخته شد. کمبود انبار و ماشین های حمل گل و گیاه مجهز به سردخانه (وانت و کامیون های بدون سردخانه) با ارزش 14/0 بااهمیت ترین ضعف، نزدیکی به بزرگ ترین بازار مصرف گل و گیاه (تهران- کرج) با امتیاز 36/0، مهم ترین فرصت و نبود بازاریابی کارا و اثربخش درزمینة تولیدات گل و گیاه در داخل و خارج کشور با ارزش 1/0، به عنوان مهم ترین تهدید شناخته شدند. همچنین، راهبرد تهاجمی با امتیاز 49/4، به عنوان مهم ترین راهبرد در بخش تولیدات گل و گیاهان زینتی اتخاذ شده است.
محدودیت ها/راهبردها: از چالش های پیش روی پژوهش، دست نیافتن به اطلاعات مربوط به میزان تولید در سازمان متولی توسعة روستایی و کشاورزی است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته ها، راهکارهای ایجاد پایانة صادراتی گل و گیاه در منطقه، تغییر در روش تولید از شیوة سنتی به صنعتی با بهره گیری از فناوری های نوین، تقویت و ایجاد اتحادیه ها و تشکل های صادرتی، ایجاد یک پژوهشکدة بیوتکنولوژی و ایستگاه تحقیقات گل و گیاه و آزمایشگاه، ایجاد دهکده های گل و گیاه و برپایی نمایشگاه های ملی و بین المللی در تهران و پاکدشت پیشنهاد شده است.
اصالت و ارزش: پژوهش حاضر از این لحاظ دارای اهمیت و ارزش است که نظرات کارشناسان و خبرگان توسعة روستایی مبنای ارزش گذاری و وزن دهی به معیارها و تحلیل SWOT قرار گرفته است.
بررسی عوامل مؤثر بر تصادفات جادهای و ارائه راهکارهایی برای کاهش آن مورد مطالعه: منظومه روستایی جنوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و شناخت عوامل موثر در بروز تصادفات رانندگی در منطقه روستایی خور و بیابانک است ابتدا با بررسی منابع مشخص گردید که در بروز تصادف عوامل گوناگونی مانند انسانی، محیطی، جاده و وسیله نقلیه دخالت دارند که از این بین، نقش عوامل انسانی بیش از سایرعوامل است. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است که در کنار آن از پرسشنامه و بررسی میدانی برای تکمیل کار مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که از بین عوامل موثر بر تصادفات، عوامل انسانی با 54 درصد بیشترین نقش را داشته است و از بین عوامل انسانی سرعت زیاد، عجله کردن در راه رسیدن به مقصد، عدم رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی، خواب آلود بودن رانندگان، سبقت غیرمجاز و فاصله زیاد مسافت بین مبداء و مقصد وخستگی ناشی از آن نسبت به سایر عوامل نقش بیشتری داشته است. عوامل مدیریتی و طبیعی و به ترتیب با 34 و 12 درصد از عوامل دیگر تاثیر گذار در بروز تصادفات است.
برنامه ریزی انتقال بین حوضه ای آب از کارون به زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آب بعنوان درِگرانبهای برنامه ریزی، محور توسعه محیطی است و می تواند توزیع ساختاری - فضایی توسعه را تحت تأثیر قرار دهد به همین دلیل چگونگی مهار، تنظیم، توزیع و بهره برداری از پتانسیلهای آبی در چارچوب اهداف مکانی - زمانی سلسله مراتبی منطق ای، ملی و محلی نیازمند یک ایدئولوژی جامع و چند منظوره اجرایی است.
قرار گرفتن ایران در منطقه نیمه خشک و توزیع ناهمگون زمانی – مکانی بارش و رواناب در حوضه های آبی، در کنار عواملی چون حفظ محیط زیست، وضعیت خاص اکولوژیکی، حفظ الگوی فعلی پراکنش جمعیت و ایجاد تعادل منطقه ای متناسب با نیازهای توسعه، توزیع متوازن منابع آب و اجرای طرحهای انتقال بین حوضه ای آن را در کشور ضروری ساخته است. در نتیجه انتقال آب از حوضه ای به حوضه دیگر می تواند یکی از راه کارها برای رسیدن به تعادل منطقه ای قلمداد شود.
حوضه زاینده رود به دلیل تأمین آب شرب بخشی از استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری و یزد، دارا بودن پتانسیلهای بالای کشاورزی، توریستی و نیز در برگرفتن قطبهای بزرگ صنعتی و جمعیتی از اهمیت زیادی برخوردار است. رشد و توسعه عوامل فوق سبب شده است تا نیاز آبی حوضه زایندرود به سرعت افزایش یابد و به دلیل کمبود منابع آبی درون حوضه، بحث انتقال بین حوضه ای آب از مناطق مجاور، بخصوص حوضه آبریز کارون بزرگ موزد توجه قرار گیرد.
این پژوهش سعی دارد تا با روش آماری، توصیفی و اسنادی، ضمن بررسی چالشها و فرصتهای انتقال بین حوضه ای آب چون ملاحظات فنی – اقتصادی – اجتماعی، زیست محیطی و استانداردها و ضوابط قانونی و .... در چهارچوب یک تحلیل سیستمی راهکارهای مناسبی جهت برنامه ریزی بهینه انتقال منابع آب از حوضه کارون یزرگ به حوضه زاینده رود ارایه کند.
نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که طولانی بودن مسیر، نیاز به سازه های سنگین، سرمایه گذاریهای کلان، گستردگی مناطق تحت تأثیر، مسایل حقابه بران، مسایل سیاسی – اجتماعی و اقتصادی و مسایل زیست محیطی از مهمترین موارد بحث انگیز طرحهای انتقال آب از حوضه کارون بزرگ به حوضه زاینده رود می باشد که چالشهای مهمی را برای برنامه ریزان و مدیران بوجود آورده است و مهمترین عوامل مؤثر بر تصمیم گیریهای مربوط به انتقال آب از حوضه کارون به حوضه زاینده رود عبارتند از:افزایش جمعیت و شهر نشینی، ارتقای سطح زندگی، توسعه کشاورزی، توسعه صنایع، آلودگی منابع آب، مسایل استراتژیکی و محیط زیست که در اجرا، رهبری و هدایت پروژه مذکور باید لحاظ شوند. در نهایت برنامه ریزی و مدیریت انتقال بین حوضه ای آب از کارون به زاینده رود باید براساس مدیریت توأمان و واقع بینانه عرضه و تقاضا، جامع نگری در کل چرخه آب و اصول توسعه پایدار و آمایش سرزمین باشد.
بررسی و تبیین اهمیت دریا از منظر موقعیت ژئوپلیتیکی ایران
حوزه های تخصصی:
امروزه با وجود جهانی شدن اقتصاد و توسعه فناوری ارتباطات، دریاها جالب ترین حوزه رقابت های ژئوپلیتیکی در قرن بیست و یکم محسوب می شوند؛ از اینرو در گذشته، آمریکا و بریتانیا قدرت های بلامنازع دریایی بوده اند. در این برهه از زمان، بازیگران دیگر سعی می کنند با یافتن پتانسیل و مزایای خود، وارد این بازی ژئوپلیتیکی گردند. در این بین ایران با داشتن سواحل گسترده و مستعد و بنادر متعدد در خلیج فارس و دریای خزر: وجود تنگه راهبردی هرمز به لحاظ ژئوپلیتیکی دارای موقعیت ساحلی و استراتژیک منحصر به فردی است؛ این موقعیت ژئوپلیتیکی ضمن اینکه الزاماتی را برای اداره کشور می طلبد؛ دارای فواید و مزایایی نیز هست. به طوریکه، اگر ایران بخواهد به عنوان یک قدرت منطقه ای در کنار سایر قدرت های نوظهور -نظام تک قطبی به رهبری ایالات متحده را به چالش بکشد- باید استراتژی کلان خود را بر مبنای دکترین دریا محور تنظیم نماید. یعنی با برجسته کردن زیربنای دریایی خود نه تنها از فواید اقتصادی و مزایایی آب های آزاد بهره مند شود بلکه به یاری قدرت دریایی، نظام موجود را به چالش بکشد. لذا این مقاله که به شیوه توصیفی-تحلیلی نگارش شده، در تلاش است به این پرسش پاسخ دهد که؛ دریا و آب های آزاد دارای چه اهمیت و مزایایی می باشند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که اهمیت دریاها و آب های آزاد در دو محور کلی قابل طرح می باشند:
1- مولفه های قدرت افزای دریا که شامل: مزایای اقتصادی و تجاری، ارتباطی و لجستیکی، نظامی و ژئوپلیتیکی می باشد.
2- کارکردهای قدرت دریایی که شامل: افزایش منزلت ژئوپلیتیکی و قدرت ملی، حفظ تمامیت ارضی، تأمین امنیت مرزهای ساحلی و دریایی، دیپلماسی دریایی است.
جغرافیای فرهنگی؛ تبیین نظری و روش شناختی کاربرد در مطالعات نواحی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جغرافیای فرهنگی یکی از شاخه های جغرافیای انسانی است که علل تفاوت فرهنگ ها و ارزش های انسانی را در نواحی فرهنگی مورد بررسی قرار می دهد.
در این نوشتار به بررسی ماهیت، مبانی نظری و روش شناختی جغرافیای فرهنگی پرداخته شده است. سوال اصلی این مقاله این است که قلمرو و ماهیت جغرافیای فرهنگی چیست و چه سیر تحولی را طی کرده است؟ و کاربرد روش های جغرافیای فرهنگی در شناخت نواحی فرهنگی چیست؟ بدین منظور، برای روشن تر شدن چارچوب مطالعاتی جغرافیای فرهنگی، رابطه جغرافیا، فرهنگ و سیر تحول جغرافیای فرهنگی قدیم و جدید بررسی می شود. این مقاله سعی دارد با استفاده از روش توصیفی ـ تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای به سوالات مورد نظر پاسخ دهد.
با ارائه چارچوب مطالعاتی این حوزه از جغرافیای انسانی، اولاً زمینه های شناخت علمی آن در تحقیقات میان رشته ای علوم انسانی روشن می شود؛ ثانیاً قلمرو، روش و مبانی نظری جغرافیای فرهنگی شناسایی و برای درک علل تفاوت های فضایی ـ مکانی نواحی جغرافیایی به کار گرفته می شود.
بررسی مفهوم توسعة پایدار در تحقیقات علمی جغرافیایی با تأکید بر جنبه های کشاورزی و روستایی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله هدف مؤلف بر آن است که با تعیین زمینه های غالب در تحقیقات علمی جغرافیایی و خصوصاً با تاکید بر جنبه های کشاورزی و روستایی، مفهوم توسعة پایدار را مورد بحث قرار دهد. مفاد مفاهیم توسعة پایدار بر دیدگاه انسان- محیطی متّکی بوده و بر امکان بهره مندی عادلانة مردم یک کشور از پیشرفتهای اقتصادی- اجتماعی ملی، اهمیت دادن به حفظ و توسعة محیطی و پایدار بودن توسعه و جامعیت آن استوار است. در واقع نزد جغرافیدانان، توسعة پایدار بعنوان تبیینی از تلفیق پیشرفتهای اقتصادی و اجتماعی بلند مدت و متوزان با محیط مسکونی و طبیعی انسان، توجیه می گردد. در بررسیهای توسعة پایدار، عناوینی چون جمعیّت و توسعه، ضمانت تهیة غذا، اکوسیستمها، انرژی، صنعت و محیطهای روستایی و شهری که مبتنی بر گروه بندی رفاه اجتماعی – اقتصادی ملتهای مختلف جهان (از لحاظ سطوح توسعه یافتگی) تحلیل می شوند، حائز اعتبار هستند. همچنین مطالعة خصوصیات مهمّ برنامه های توسعة کشاورزی و روستایی پایدار، مراکز تحقیقات کشاورزی بین المللی و توسعة پایدار (مؤثر در ارتقاء کیفی و کمی تولیدات زراعی و دامی) نیز در اینجا بررسی گردیده، تا بدین ترتیب بتوان منشاء اثری را در برنامه ریزیهای توسعة پایدار روستایی (ملی و ناحیه ای) کشورهای در حال توسعة جهان بجای گذاشت.
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری (مورد: میناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، چگونگی نحوه استفاده، توزیع، حفاظت، سامان دهی مکانی - فضایی فعالیت ها و عملکردهای شهری را بر اساس خواست و نیازهای جامعه شهری، بررسی می کند. با گسترش شهرنشینی و رشد برنامه ریزی شهری و منطقه ای، این مفهوم به صورتی وسیع تر در قالب طرح های: آمایش سرزمین، طرح ریزی کالبدی، جامع، ساختاری - راهبردی و تفصیلی، از جایگاه خاصی برخوردار گردید. نظریه های متعدد از جمله برنامه ای، سامان دهی، کارکردگرایی، اصلاح گرایی، مدرنیسم، پُست مدرنیسم، فرهنگ گرایی، طبیعت گرایی، فلسفه گرایی، فن گرایی، اختیار گرایی، آمایش انسانی، سلامت روان و توسعه پایدار رویکردهای خاصی به برنامه ریزی کاربری اراضی شهری بخشیده است. با نگرش به مبانی، مفاهیم و فرآیند و اصول و معیارهای کاربری، شهر خطی میناب با 1027.05 هکتار مساحت و جمعیتی برابر 65313 نفر (در سال 1380) مورد بررسی و برنامه ریزی قرار گرفت. این شهر در وضع موجود (1380) در کاربری های مسکونی، ابتدایی، آموزش عالی، فرهنگی، بهداشتی، درمانی، ورزشی، پارک و فضای سبز، جهانگردی، نظامی - انتظامی و پارکینگ شهری دارای کمبود است. در پایان سال برنامه ریزی (1390) که جمعیت شهر میناب به 88119 نفر (22806 نفر اضافه جمعیتی) می رسد برای طرح ریزی و ساخت انواع کاربری های بهینه به 1367.88 هکتار (115.14 هکتار در وضع موجود، 225.69 هکتار در پایان سال برنامه ریزی) فضای کالبدی نیاز است.
مقایسه دو روش طبقه بندی حداکثر احتمال و شبکه عصبی مصنوعی در استخراج نقشه کاربری اراضی مطالعه موردی: حوزه سد ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ضروری ترین اطلاعات مورد نیاز مدیران و متولیان منابع طبیعی، نقشه های کاربری اراضی می باشد. داده های ماهواره ای، به جهت ارایه ی اطلاعات به هنگام و رقومی، تنوع اشکال و امکان پردازش در تهیه ی نقشه های کاربری اراضی از اهمیت بالایی برخوردارند. از سویی دیگر در سال های اخیر به طور وسیع و گسترده جهت طبقه بندی تصاویر ماهواره ای از روش های طبقه بندی پیشرفته از قبیل شبکه های عصبی مصنوعی، مجموعه های فازی و سیستم های هوشمند استفاده می شود. هدف اصلی این تحقیق مقایسه ی دو روش مختلف جهت طبقه بندی کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ASTER می باشد. بدین منظور با استفاده از تصویر ماهواره ای ASTER و دو الگوریتم طبقه بندی نظارت شده شامل حداکثر احتمال و شبکه ی عصبی مصنوعی، نقشه ی کاربری اراضی تهیه گردید. در طبقه بندی با استفاده از الگوریتم شبکه ی عصبی از یک شبکه ی پرسپترون با یک لایه ی پنهان و 14 نرون ورودی، 9 نرون میانی و 6 نرون خروجی استفاده شده است که تعداد نرون های ورودی همان تعداد باندهای تصویر ماهواره ای ASTER و تعداد نرون های خروجی همان تعداد کلاس های نقشه ی کاربری اراضی می-باشد. برای آموزش شبکه نیز از الگوریتم انتشار برگشتی استفاده شده است. نتایج حاصل از ارزیابی دقت این دو روش با استفاده از تعیین ضریب کاپا نشان داده است که الگوریتم شبکه ی عصبی با ضریب 86/0 نسبت به الگوریتم حداکثر احتمال با ضریب 69/0 از دقت بیشتری برخوردار است. نتایج این مطالعه همچنین نشان می دهد الگوریتم های سنتی طبقه-بندی مانند روش های آماری به خاطر انعطاف پذیری پایین و انواع پارامتریک آن مانند روش حداکثر احتمال به خاطر وابستگی به مدل آمار گوسی نمی توانند نتایج بهینه ای، در صورت نرمال نبودن داده های آموزشی فراهم آورند در حالیکه دلیل موفقیت الگوریتم شبکه ی عصبی مصنوعی در سنجش از دور این است که می تواند داده هایی با منابع مختلف را با هم تلفیق نماید.
برنامه ریزی استراتژیک توسعه گردشگری، با تاکید بر گردشگری مذهبی (مطالعه موردی: شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر قم علاوه بر اینکه به عنوان مهم ترین پایگاه مذهبی جهان تشیع و دومین مرکز زیارتی کشور بعد از مشهد در سطح ملی شناخته شده است، دارای پتانسیل های مذهبی - فرهنگی، تاریخی و طبیعی با ارزش دیگری نیز هست؛ لیکن تاکنون این شهر نتوانسته است به جایگاه واقعی خود در عرصه جذب گردشگر به ویژه به لحاظ ضریب ماندگاری گردشگران دست یابد. در پژوهش حاضر هدف اصلی آن است که با به کارگیری فرایند برنامه ریزی استراتژیک، ضمن پی جویی توانمندی ها و کارکردهای گردشگری شهر قم و به منظور توسعه این کارکردها، به ارایه راهکارها و تعیین استراتژی های کاربردی برای توسعه گردشگری -با تاکید بر گردشگری مذهبی- شهر قم پرداخته شود. در این فرایند با بررسی قابلیت ها و فرصت های گردشگری قم، نتایج نهایی مبین آن است که استراتژی های قابل قبول در برنامه ریزی گردشگری مذهبی این شهر،در اولویت نخست استراتژی های محافظه کارانه اند؛ و در واقع استراتژی های تهاجمی در اولویت دوم برنامه ریزی قرار می گیرند. بدین منظور، نخست استراتژی های اولیه WO و سپس استراتژی های SO در ماتریس SWOT در اولویت قرار گرفتند. در واقع استراتژی محافظه کارانه WO2 با امتیاز 6.49 به مثابه بهترین استراتژی در توسعه گردشگری مذهبی شهر قم تلقی می گردد. به منظور تحقق این امر مهم، استراتژی مذکور می تواند با اجرا و تقویت فضاهای سرگرمی و تفریحی (پارک و شهربازی) و فضاهای سبز و همچنین تقویت جاذبه های طبیعی به عنوان عنصر مکمل گردشگری مذهبی، در تمام طول سال، برای جلوگیری از فصلی شدن گردشگری شهر و افزایش مدت اقامت گردشگران در شهر عملی گردد. در عین حال استراتژی تهاجمی SO2 با امتیاز 7.33، موثرترین راهبرد -پس از محافظه کارانه- قلمداد می شود. به منظور نیل به اهداف تحقیق و توسعه گردشگری با بهره گیری از این استراتژی، توسعه علوم اسلامی از یک سو، و افزایش تبلیغات و جذب طلاب و گردشگران مذهبی - فرهنگی خارجی با معرفی جایگاه واقعی کارکردهای مذهبی - فرهنگی شهر قم به سایر کشورها و همچنین ایجاد اشتغال و درآمد پایدار از سوی دیگر، پیشنهاد می شود.