در مقاله حاضر، مفهوم «منافع ملی» و ارتباط آن با مفهوم «مصالح اسلامی» در عرصه سیاست خارجی جمهوری اسلامی به صورت عام، و سیاست خارجی دولت خاتمی به صورت خاص؛ مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. به دلیل ارزشی بودن مفهوم منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، به نظر می رسد که بررسی آن با برداشتی خردگرایانه از روابط بین الملل (نئورئالیسم و نئولیبرالیسم) نمی تواند ما را به نتیجه مطلوب راهنمایی نماید. بنابراین با مفروض گرفتن آشنایی خواننده با مبانی نظریه سازه انگاری، و نقشی که این نظریه برای هنجارها، ارزش ها و هویتهای مختلف در به وجود آمدن «منافع» قایل است؛ سعی گردیده تا منافع ملی دوران ریاست جمهوری خاتمی از منظری سازه انگارانه مورد بررسی قرار گیرد. نویسنده معتقد است باز تعریف ارزشی و هویتی ایرانیت، اسلامیت، انقلاب اسلامی و نیز حاکمیت مردم سالاری دینی در اندیشه خاتمی در نهایت به تعریف مجدد مفهوم منافع ملی جمهوری اسلامی در دوران ریاست جمهوری وی منجر گردید.روش تحقیق مقاله توصیفی – تحلیلی بوده و یافته های این پژوهش نشان می دهد که دمکراتیزاسیون جامعه ایران و ارزش قایل شدن برای حاکمیت مردم در تصمیم گیریها در عرصه داخلی، و نیز تنش زدایی در عرصه بین المللی و جایگزینی مفاهمه و گفتگو در سیاست خارجی، می تواند حافظ منافع ملی جمهوری اسلامی ایران باشد