فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۶۱ تا ۶٬۳۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «ارزیابی عوامل مؤثر بر تحقق شهرهای الکترونیک: مطالعه موردی شهر ارومیه» است، نوع تحقیق کاربردی–توسعه ای و روش مطالعه اسنادی و پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که: فراهم سازی امکانات و زیر ساخت های ICT در سطح شهر موجب به کارگیری این مهم از سوی شهروندان نمی شود(Sig=0.000). بین سواد اطلاعاتی و پذیرش مظاهر ICT رابطه معناداری وجود دارد. میانگین میزان سواد اطلاعاتی( 2.65) و میزان پذیرش مظاهر ICT ( 3.23) است. میزان ضریب پیرسون(r=0.43) شده، که میزان شدت متوسط را نشان می هد. یعنی با افزایش میزان سواد اطلاعاتی، میزان پذیرش مظاهر ICT آنها هم افزایش می یابد، با توجه به سطح معنی داری Sig=0.000)) که کمتر از 0.05 می باشد،این رابطه تأیید می شود. بین به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و تحقق شهر الکترونیک رابطه معناداری وجود دارد. نتایج یافته ها نشان می دهد میزان به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات (3.23) و میزان تحقق شهر الکترونیک ( 2.65) است. میزان ضریب پیرسون(r=0.71) شده، که میزان شدت بالا را نشان می هد. یعنی با افزایش میزان به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات، میزان تحقق شهر الکترونیک هم افزایش می یابد، با توجه به سطح معنی داری sig=0.000)) که کمتر از 0.05 می باشد، این رابطه نیز تأیید می شود. فاکتورهای مؤثر بر شهر الکترونیک سهم یکسانی در تحقق آن دارند ولی مؤلفه هریک از این فاکتورها میزان تأثیرگذاری بیشتری دارند. نتایح به دست آمده نشان می دهد شهر ارومیه تا الکترونیکی شدن فاصله دارد و از مهمترین موانع تحقق شهر الکترونیک ارومیه می توان به موارد زیر اشاره کرد: فقدان زیرساخت های مناسب فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطح شهر، فقدان سواد دیجیتال و مهارت دیجیتال شهروندان، رغبت مدیران و برنامه ریزان شهری به شیوه های سنتی مدیریت شهری، فقدان طرح جامع شهر الکترونیک و غیره اشاره کرد، در خاتمه راهکارهای برای تحقق «شهر الکترونیک ارومیه» پیشنهاد شده، که نیازمند توجه جدی مدیران و برنامه ریزان شهری است.
پهنه بندی خطر زمین رانش و تأثیر آن بر ناپایداری سکونت گاه های شهری مورد شناسی: زیباشهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناپایداری دامنه ای به ویژهخطر زمین لغزش از جمله مخاطرات عمده ای است که در مناطق شیب دار با خاک هایسست، معمولاً از فراوانی زیادی برخوردار است. منطقه تپه های زیبا شهر گرگان به دلیل گسترش تپه های لسی و خاک های کم مقاومت و هم چنین تبدیل مناطق شیبدار به مناطق مسکونی و ساخت و ساز و فعالیت های عمرانی بر روی شیروانی هابه منظور احداث راه، ساختمان و .... حساسیت ویژه ای در برابر مخاطرات زمینلغزش دارد. در این تحقیق تلاش بر این است که عوامل موثر بر ناپایداری منطقهبا تأکید بر ژئومورفولوژی مورد بررسی قرار گیرد.داده های مورد استفاده دراین تحقیق نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، کاربری اراضی، نقشه شهری گرگان وتصاویر ماهواره ای به همراه بازدید میدانی است. روش تحلیل نیز بر مبنایداده های موجود به صورت استقرایی است. برای تحلیل داده ها، نقشه های موردنظر به محیطGISمنتقل و با استفاده از مدلAHP به ارزیابی خطر زمین لغزش درمنطقه پرداختیم. مجموعاً 8 معیار اصلی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش موردتحلیل قرار گرفت، این معیارها به عنوان نقشه های عامل هر کدام جدا گانهکلاس بندی شده و از روش های آماری و مشورت با کارشناسان متخصص ارزش گذاریشدند. نقشه نهایی تولید شده در منطقه نشان داد که عامل شیب 8/15 درصد،زمینشناسی و انعطاف پذیری خاک 28 درصد، گسل 14 درصد وکاربری اراضی3/12 درصد،بیشترین تأثیر را در بروز زمین لغزش منطقه داشته است. پس منطقه ناپایداربوده و دوری از حریم خطر بهینه تر است.
توزیع مکانی شاخص های کیفیت مسکن در شهر تهران: رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نابرابریهای درون شهری را در سطح نواحی شهر تهران براساس شاخص های کیفیت مسکن مورد بررسی قرار می دهد. با استفاده از داده های حاصل از سرشماری، رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی برای بررسی خود همبستگی مکانی و ناهمگنی مکانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که خود همبستگی مکانی و ناهمگنی مکانی و به دنبال آن نابرابری درون شهری در توزیع مکانی شاخص های کیفیت مسکن در سطح نواحی شهر تهران وجود دارد. روش شناسی ارائه شده در این مطالعه می تواند به منظور بررسی شاخص های مختلف شهری با هدف دستیابی به نتایج قابل اطمینان براساس آزمون های آماری مکانی و آشکارسازی مکان های نیازمند به توجه بیشتر مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد
پیامدهای کالبدی– فضایی ادغام روستا شهری (نظام مسکن در جماران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی فرایندی جهانی است که با تأخیر و در قرن بیستم به کشورهای درحال توسعه سرایت کرده است. بنابراین پدیده ادغام هسته های روستایی در شهرها که امروزه به عنوان یک مسأله فضایی – اجتماعی در کانون توجه قرار دارد، حاصل شهرنشینی سریع و گسترش و خزش شدید کالبدی شهرها در کشورهای درحال توسعه است. به این ترتیب در نتیجه دست اندازی سریع و بی برنامه شهر به اراضی و فضاهای روستایی، روستاها در یک جریان غالباً سریع کارکردهای طبیعی و ذاتی خود را از دست داده و بافت کالبدی آن ها نیز در محاصره شهر قرار می گیرد. این عامل سبب ایجاد ناهمگونی در ابعاد مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در محیط های روستایی شد. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی پیامدهای تحولات نظام مسکن در هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی است. در این تحقیق از آزمون T در سطح 95% برای بررسی معناداری تفاوت شاخص ها در محدوده هسته های روستایی و بافت فراگیر شهری آن استفاده شده است. نتایج نشان داد که بافت های هسته اولیه ریزدانه تر و همچنین بناهای هسته اولیه بیشتر تخریبی و بافت فراگیر نوسازند. در ضمن، هسته اولیه بیشترین درصد اشغال را دارد و بیشتر ساختمان های آن یک و دو طبقه است. همچنین این هسته، نفوذناپذیرتر از بافت فراگیر است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آزمون T نیز بیانگر ناهمگونی و تضاد کالبدی-فضایی نظام مسکن بین هسته اولیه و بافت فراگیر شهری جماران است.
تحلیل وضعیت سلامت اجتماعی در سکونتگاه های روستایی براساس مدل کییز، میرینگوف و کیفیت زندگی (مطالعه موردی: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: از مهم ترین اهداف توسعه روستایی، حفظ سلامتی به عنوان اساس ادامه حیات جامعه و ایجاد یک زندگی سالم است. سلامت و توسعه دارای رابطه تنگاتنگی با یکدیگر می باشند و بهبود وضعیت سلامت، بویژه سلامت اجتماعی، از طریق اصلاح شرایط زندگی مادی و معنوی امکان پذیر است. هدف این مقاله، ارزیابی وضعیت سلامت اجتماعی در سکونتگاه های روستایی شهرستان زنجان و شناسایی بسترهای توسعه و ارتقاء آن است.
روش تحقیق: با توجه به موضوع و اهداف تحقیق، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. در این زمینه، برای گردآوری اطلاعات، از روش مطالعات میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 258 نقطه روستایی است که با روش نمونه گیری خوشه ای، 12روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف، با کمک نرم افزار SPSS و Lisrel استفاده شده است. شاخص های تحقیق نیز از سه مدل کییز، میرینگوف و کیفیت زندگی استخراج شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که مقدار سطح معنی داری در آزمون نیکوئی برازش برای مدل کییز 0.133، کیفیت زندگی 0.114 و میرینگوف 0.045 است. ازاین رو، مدل کییز و کیفیت زندگی از توزیع نرمال برخوردارند، اما مدل میرینگوف توزیع غیرنرمال دارد. همچنین، بالاترین مقدار ویژه در مدل کییز 6.465، کیفیت زندگی 5.838 و میرینگوف 5.079 است. بدین ترتیب، مدل کییز سهم بیشتری در تبیین تغییرپذیری سلامت اجتماعی دارد.
راهکارهای علمی: برای تقویت سلامت اجتماعی در روستاها، توسعه زیرساخت های اقتصادی، تقویت مشارکت و احساس مسئولیت بین روستائیان و افزایش برنامه ها و فعالیت های فرهنگی از طریق رسانه های جمعی ملی و محلی ضروری است.
اصالت و ارزش: امروزه پرداختن به مقوله سلامت و رفاه اجتماعی در نقاط روستایی، یکی از موضوعات مهم است که کمتر در زمینه برنامه ریزی و سیاست گذاری به آن پرداخته شده است. از این رو، مقالاتی با این موضوع می توانند روزنه امیدی در این زمینه باشند.
ارزیابی قابلیتهای زیست پذیری بافت فرسوده و راهبردهای تقویت آن (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر زنجان)
حوزه های تخصصی:
بحث بافتهای فرسوده به عنوان پتانسیل زیست شهری؛ دیر زمانی است که در کشور ما توجه بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان را به خود معطوف کرده و برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زیست این بافت ها اجتناب ناپذیر می نماید. در این میان به نظر می رسد برای زیست پذیری بافت فرسوده شهر زنجان اتخاذ روند برنامه ریزی استراتژیک می تواند کمک شایانی در تهیه راهبردهای نهایی برای رسیدن به نقطه مطلوب نماید. در راستای دستیازی به هدف تحقیق؛ گرداوری داده ها به روش کتابخانه ای، پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان شهری؛ و به منظور شناسایی عوامل بیرونی و داخلی موثر بر زیست پذیری بافت از تکنیک سوات و در جهت اولویت بندی استراتژیها از مدل AHP بهره گرفته شد. نتایج تحلیل نشان می دهدکه بافت فرسوده شهر زنجان از نظر نقاط قوت و فرصتهای زیست پذیری از پتانسیل بالایی برخوردار بوده و استراتژی تهاجمی به عنوان اولویت دارترین راهبرد جهت مداخله در زیست پذیری بافت فرسوده تعیین گشته است.
نیازسنجی پارکینگ های عمومی در مناطق شهری با استفاده از مدل های ریاضی و آماری مورد شناسی: شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرن بیستم رشد و توسعه بسیاری را برای کشورهای جهان به ارمغان آورد. از جمله این ارمغان ها توسعه صنعت و تکنولوژی، شهرنشینی و ورود ماشین به زندگی مردم بود که در قرن بیست و یکم نیز ادامه یافته است. چالش های فراوانی زندگی شهری را تحت تأثیر قرار داده است که از آن جمله می توان به حمل و نقل شهری، افزایش خودروی شخصی، ترافیک، کمبود پارکینگ و محل توقف وسایل نقلیه اشاره کرد. شهرهای بزرگ با دو مسأله عمده در حوزه حمل و نقل شهری مواجه هستند:
1. افزایش روز افزون وسایل نقلیه، خصوصاً وسایل نقلیه شخصی؛
2. کمبود پارکینگ.
شهرهای بزرگ و کلان شهرها با مشکلات بیشتری در این زمینه روبرو هستند. شهر کرمان به دلیل جمعیت زیاد، تمرکز فعالیت های شهری در مرکز شهر و سطح گسترده ای از بافت های فرسوده، مشکلات زیادی در حوزه حمل و نقل دارد. یکی از مشکلات این شهر، کمبود پارکینگ است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
هدف مقاله پتانسیل سنجی نیاز به پارکینگ در شهر کرمان است. روش تحقیق کمّی و تحلیلی است و سعی شده تا با کمک روش های مختلف مدل سازی ریاضی و آماری مانند مدل وزنی قرار دادی، AHP، تاپسیس و فازی علاوه بر شناسایی سطوح شهری با نیاز بالا به پارکینگ در شهر کرمان، مناسب ترین مدل برای شناسایی این پهنه ها مورد ارزیابی قرار گیرد. برای به دست آوردن نقشه های پهنه بندی از لایه های اطلاعاتی فاصله از بازار، تراکم مراکز تجاری، تراکم مراکز درمانی، تراکم مراکز اداری، جمعیت، فاصله از بزرگراه، فاصله از بلوار، فاصله از خیابان، فاصله از مراکز آموزش عالی، فاصله از فرهنگسرا ها و فاصله از پارک ها مورد توجه قرار گرفته است. جهت ارزیابی مدل ها نیز از لایه های مربوط به پارکینگ های عمومی موجود و موقعیت بازار استفاده گردید. نتایج نهایی نشان می دهد که بیشتر پهنه های با نیاز بسیار زیاد به پارکینگ در مرکز شهر واقع گردیده اند و مدل وزنی قرار دادی بهتر از دیگر مدل های به کار رفته توانست پهنه های با نیاز بالا به پارکینگ را نشان دهد و مدل ها Topsis, AHP ، فازی سطوح با نیاز فراوان به پارکینگ را در سطح پایین تری نشان می دهند.
تدوین برنامه پنج ساله توسعه روستایی با رویکرد برنامه ریزی راهبردی و مشارکتی: مطالعه موردی روستای صدرآباد دهستان رستاق استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع ویژگی های مکانی- فضایی روستاهای کشور گویای تفاوت نیازها و الزامات جوامع روستایی است که ضرورت برنامه ریزی محلی را مطرح می سازد. مقاله حاضر، با بهره گیری از رویکرد برنامه ریزی راهبردی و مشارکتی، با استفاده از روش های پیمایشی، روش ارزیابی مشارکتی روستایی (PRA) و مدل سوات (SWOT)، به ارائه راهبردهای مؤثر و تدوین کلیات «برنامه اجرایی توسعه روستایی» روستای صدرآباد از توابع دهستان رستاق استان یزد می پردازد. نتایج تحقیق نشان داد که از میان نقاط ضعف روستا، «کمبود آب» و از میان نقاط قوت آن، «امکان یکپارچه سازی اراضی»، و نیز از میان فرصت ها، «وجود بازارهای مناسب بیرونی برای عرضه محصولات گلخانه ای» و از میان تهدیدها، «آلودگی محیط زیست روستا» از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در توسعه روستایی به شمار می روند. همچنین، راهبرد تهاجمی، با تمرکز روی نقاط قوت داخلی و فرصت های خارجی، مناسب ترین الگو برای توسعه این روستاست.
تحلیل فضایی توسعه یافتگی فرهنگی شهرستان های استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قابلیت ها و مزیت های نسبی محلی و منطقه ای به دلیل تأثیرپذیری از عوامل متعدد اقتصادی، اجتماعی و محیطی، همواره متفاوت است و این مهم سبب برتری پاره ای از نواحی به نواحی دیگر می شود. به این ترتیب شناخت مزیت ها و توان های محلی و منطقه ای از اصول بنیادین برنامه ریزی های توسعه محسوب گردیده و راهکارهای علمی توسعه نیز با تبیین وضع موجود معنا می یابد. مقوله فرهنگ از مهم ترین مسائل موثر بر توسعه در جوامع انسانی است که در سال های اخیر رایج شده است و در برخی مناطق باعث توسعه یافتگی و در برخی باعث نابرابری های فرهنگی گردیده است. بنابراین هدف از این پژوهش برآورد و سطح بندی شهرستان های 11 گانه استان یزد از نظر مؤلفه های فرهنگی است که با استفاده از 21 مؤلفه فرهنگی امکان پذیر گردیده است. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی، کمی و تحلیلی است. در این پژوهش به منظور وزن دهی شاخص ها از تکنیک دلفی و به منظور تحلیل داده ها در راستای سطح بندی شهرستان های استان یزد از تکنیک ORESTE استفاده گردیده است.
بررسی الگوی پراکنش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس جمعیتی و فضایی و اثرآن بر افزایش نرخ مشارکت در آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، بررسی اثر الگوی پراکنش فضایی و جمعیتی مراکز آموزش عالی و دانشگاهها در ایران ، بر افزایش نرخ مشارکت در آموزش عالی، مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری ،استانهای ایران و داده ها از آمار آموزش عالی ایران در سال تحصیلی89 - 1388 استخراج شدند. میزان تمرکز در الگوی پراکنش دانشگاهها و مراکز آموزش عالی ،در مقیاس فضایی و جمعیتی، با استفاده از تکنیک سنجش سطح تمرکز بدست آمد. تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس فضایی و جمعیتی و نیز تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران، با استفاده از تکنیک ضریب توزیع محاسبه شد و برای تحلیل روابط بین متغیر ها، تکنیک تحلیل رگرسیون مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که 1/71درصد تغییرات متغیر وابسته ( تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران) توسط متغیر مستقل (تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس جمعیتی)تبیین میگردد و تراکم نسبی دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در مقیاس فضایی تاثیری بر تغییرات متغیر وابسته ندارد.یافته ها هم چنین نشان میدهد که در بین دانشگاهها و مراکز آموزش عالی مختلف در ایران، مراکز آموزش عالی وابسته به دانشگاه پیام نور و موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی ،بیشترین سهم را در افزایش تراکم نسبی جمعیت دانشجویی در استانهای ایران دارند.
تحلیل نابرابری های ناحیه ای استان فارس با استفاده از مدلVIKOR
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار زمانی حاصل می شود که نابرابری های ناحیه ای کاهش یافته و عدالت اجتماعی برقرار شود لذا وجود نابرابری مانعی برای حصول این امر است. تحلیل نابرابری ها با معیار ها و شاخص های مختلف می تواند به شناخت نواحی کم توسعه یا در حال توسعه کمک نموده و الزامات لازم جهت تخصیص منابع به آنها را مهیا نماید. تحقیق حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل نابرابری های ناحیه ای استان فارس با بهره گیری از 62 شاخص اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی- درمانی، کالبدی و زیست محیطی، فرهنگی- مذهبی و حمل و نقل و ارتباطات پرداخته است، که در این راستا آمار و اطلاعات لازم از سالنامه آماری سال 1390 استان فارس گردآوری شده و داده ها با روش آنتروپی وزن دهی شده و بر اساس مدل ویکور مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آنست که نابرابری در سطوح شهرستانی مشهود بوده که شهرستان شیراز به عنوان مرکز استان در سطح کاملا برخوردار قرار گرفته و شهرستان های جهرم، کازرون و استهبان، برخوردار و شهرستان های مهر، داراب، آباده، لامرد، بوانات و نی ریز، نیمه برخوردار بوده و بقیه شهرستان ها محروم می باشند و الگوی حاکم برتوسعه فضایی این استان مرکز-پیرامون بوده است.
شناسایی چالش های بازاریابی کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهمی که باعث عدم موفقیت و ماندگارنبودن فعالیت های کارآفرینی می شود، نارسایی سیستم بازاریابی محصولات است. اهمیت شناسایی ساختار بازار محصولات و بازاریابی آن به حدی است که می توان آن را هم ارزش با تولید محصول دانست. هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های بازاریابی کارآفرینان کشاورزی شهرستان کرمانشاه است. این مطالعة کیفی با مشارکت 18 نفر از کارآفرینان کشاورزی شهرستان صورت گرفت. افراد با روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری همگون انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از مصاحبه های فردی به صورت نیمه ساختاریافته جمع آوری شدند و برای تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای رابطه ای استفاده شد. پس از تحلیل نتایج، سه طبقة اصلی موانع سیاسی، اقتصادی و فنی به عنوان چالش های مهم بازاریابی کارآفرینان کشاورزی شناسایی شدند. این طبقه ها شامل چالش هایی همچون ضعف نظام قیمت گذاری، ساختار نامناسب نظام بازار، نامناسب بودن سامانة اطلاع رسانی بازار، کمبود امکانات زیرساختی، آسیب پذیربودن محصولات کشاورزی، کمبود اعتبار و سرمایة کافی، بی کیفیتی محصولات، درک نکردن مشتری و فقدان مهارت های بازاریابی کارآفرین است.
بررسی آثار طرح صدور سند مالکیت اماکن بر توسعه سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان اقلید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران با وجود سابقه زیاد در زمینه پیدایش سکونتگاه های روستایی، مسأله مالکیت در ادوار مختلف تأثیرات زیادی را بر جوامع روستایی بر جای گذاشته است، اما با اجرای طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی امید می رود که این نابه سامانی ها حداقل در حوزه بافت کالبدی روستا کاهش پیدا نماید. ناحیه مورد مطالعه با برخورداری سابقه دیرینه در زمینه سکونت گزینی در داخل فلات ایران از دهه 1380 شاهد اجرای طرح و پیامدهای آن در زندگی روستاییان بوده است. هدف از این تحقیق مطالعه آثار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی در شهرستان اقلید می باشد. روش تحقیق در این مطالعه، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری تحقیق 10 روستا با 3270 خانوار جمعیت می باشد که بر اساس فرمول کوکران 247 پرسشنامه به روش تصادفی سیستماتیک در منطقه گردآوری شده است. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه ای نسبتاً مناسب بین طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی و تغییرات در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی در سطح روستاهای منطقه با آماره 364/0 تا 529/0 وجود دارد. شدت تأثیر متغیر طرح صدور سند مالکیت اماکن روستایی بر تغییرات زندگی روستاییان 325/0 برآورد شده است. افزایش سرمایه گذاری در روستاها بیشترین تأثیر را با ضریب 5/34 درصد در شکل گیری انواع تغییرات در زندگی روستاییان داشته است. طرح صدور سند اماکن روستایی دارای اثرمستقیم 32/0 بر روی بعد اقتصادی و اثر مستقیم 50/0 بر بعد کالبدی در زندگی روستاییان می باشد. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل معافیت هزینه اجرای طرح برای طبقات اجتماعی خاص، تهیه بانک اطلاعات جامع از املاک روستایی و مدیریت آن توسط دهیار و غیره پیشنهاد شده است.
تحلیل اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعامل یا تقابل مجموعه ای از عوامل اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فضایی، پایداری یا عدم پایداری روستاها تحقق می یابد. در این رویکرد، تبیین وضع موجود جوامع روستایی، ساختار، مشکلات، روند توسعه و به ویژه سطح رفاه ساکنین نواحی روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین ترتیب درک و شناسایی وضع موجود و شرایط حاکم بر نظام های محلی، منطقه ای و ملی و آگاهی از وضعیت پایداری ج وامع روس تایی، اعتبار ویژه ای را در تصمیم گیری ها داراست. از این رو، این موضوع که چه عواملی در پای داری روستاها تاثیر گذار می باشند، همواره مطرح بوده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روس تاهای بخش مرک زی شهرستان زابل صورت گرفته است. روش به کار رفته در این تحقیق، ترکیب ی از روش های می دانی و توصی فی – تحلیلی می باشد. روستاهای نمونه ، شامل 52 روستای بخش مرکزی شهرستان زابل می باشد که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در این روستاها و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 254 نفر از سرپرستان خانواری ساکن در این روستاها برای تکمیل پرسشنامه ها تعیین گردید. سهم هر روستا برای تکمیل پرسشنامه ها، براساس فراوانی افرادی که در آن روستا مبلغ یارانه مستقیماً به حساب شان واریز می شود، در نظر گرفته شده است. در پرسشنامه های خانوار، 33 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار روستایی مورد توجه بوده است. در این پژوهش، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی( AHP ) در نرم افزارهای Expert Choice و ArcGIS و استفاده از تحلیل های آماری (در نرم افزار SPSS ) ، اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستاهای مورد مطالعه بررسی گردیده است. نتایج این بررسی مؤید آن است که با اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها، میزان پایداری 50 روستا (معادل 96 درصد از روستاهای مورد مطالعه) تضعیف شده است و مشارکت های مردمی نیز در سطح روستاهای مورد مطالعه با اجرای این طرح کاهش یافته است . از این رو، با توجه به اثرات منفی طرح هدفمندسازی یارانه ها بر وضعیت زندگی خانوارهای روستایی و با عنایت به اینکه خانوارهای ساکن در سطح روستاها، عمدتاً جزء دهک های درآمدی پایین جامعه می باشند، لذا افزایش سهم آنها در پرداخت های نقدی طرح هدفمندسازی یارانه ها بایستی مورد توجه قرار گیرد.
مدل سازی معادلات ساختاری ابعاد موثر بر پیاده سازی شهر الکترونیک در سبزوار
حوزه های تخصصی:
با وجود مزایای بی شمار شهر الکترونیک، پیاده س ازی آن ب ه عن وان کاری دشوار و پیچیده در نظر گرفته می شود. ب ه هم ین دلی ل، بس یاری از شهرها در پیاده سازی موفق شهر الکترونیک با شکست مواجه م ی ش وند بنابراین، ارزیابی عمیق و اصولی عوامل تاثیر گذار بر آن ضروری می نمای د. با توجه به اجرای پروژه شهر الکترونی ک در ای ران و همچن ین در اس تان خراسان رضوی، این پژوهش با هدف تعیین عوامل تاثیر گذار ب ر اس تقرار موفق شهر الکترونیک و تعیین میزان اهمی ت ه ر ی ک از ای ن عوام ل، در سبزوار انجام شده است.از این رو، با مرور ادبیات موضوع، که ب ه برر سی عوامل و چالش های تاثیر گذار برای اجرای شهر لکترونی ک م ی پ ردازد، عوامل موثر اصلی استخراج گردیده است. برای تحق ق اه داف تحقی ق از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است، همچنین روش جم ع آوری داده ها و اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی می باشد حجم جامع ه با توجه به تعداد کارمندان آشنا به فناوری اطلاعات در ک ل س ازمان ه ای شهری سبزوار حدود 140 نفر تخمین زده شده اس ت، بن ابراین براس اس جدول مورگان بین 103نفر پرسشنامه پخش شد. در مرحل ه بع د، می زان ارتباط عوامل با پیاده سازی شهر الکترونیک و همچنین چالش های ممک ن، با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری به کم ک ن رم اف زار AMOS،تعیین گردیده است. نتایج پژوهش بیانگر نیاز به توجه بیشتر به عوامل تاثیر گذار به خصوص عامل سیاسی در این زمینه می باشد. در این زمین ه ص رف بودجه کافی در سازمان ها در جهت تحقق ب ه اه داف ش هر الکترونی ک و پذیرش و درک اهمیت اجرای شهر الکترونیک توسط مدیریت سازمان ها در اولویت می باشد
مقایسه تطبیقی پارامترهای زیباشناختی فضای شهری از دیدگاه کودکان و بزرگسالان مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱۴
19 - 30
حوزه های تخصصی:
توجه به جنبه های زیبایی شناختی فضاهای عمومی شهری در طراحی شهری از این جهت اهمیت ویژه ای دارد که کاربران آن ادراک زیبایی شناختی یکسانی ندارند و فضا لزوماً پاسخگوی همه طیف ها از این دیدگاه نمی باشد. پژوهش پیشِ رو با فرض وجود تفاوت در ادراک زیباشناختی محیط در گروه های سنی متفاوت، به این پرسش پاسخ داده است که چه ترجیحات زیباشناختی در فضای شهری بین گروه های سنی مختلف وجود دارد و اولویت بندی متغیرهای مرتبط با آن در دو گروه سنی کودک و بزرگسال به چه صورت است. از آنجا که مطالعات زیبایی شناسی در دو بعد نظری و تجربی مورد بحث قرار گرفته، توجه به جنبه های بصری در طراحی شهری و زیبایی شناسی تجربی به عنوان اساس پژوهش قرار گرفت. با مبنا قرار دادن دیدگاه سانتایانا مبتنی بر دسته بندی زیبایی شناسی محیطی در سه دسته حسی، فرمی و نمادین، پژوهش حاضر میزان توجه به هر دسته را در گروه های مورد مطالعه بررسی نموده است. پژوهش از نوع کاربردی بوده، با بهره مندی از ترکیب روش کمی و کیفی و به صورت توصیفی _ تحلیلی دو گروه مورد مطالعه را مقایسه نموده است. روش یافته اندوزی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و تکمیل نقاشی کودک و پرسشنامه به تعداد 750 مورد در قالب طیف لیکرت در دو گروه یاد شده بوده که در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS مورد ارزیابی و استخراج نتایج قرار گرفته که بر اساس فرمول آماری کوکران در جامعه آماری، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد در اولویت بندی ترجیحات متغیرهای زیباشناختی بین دو گروه سنی و اهمیت متغیرهای فرمی از دیدگاه کودکان تفاوت وجود دارد. از میان سه دسته زیبایی شناسی یاد شده، بیشترین ترجیحات زیباشناختی کودکان به لحاظ فراوانی در دسته متغیرهای فرمی قرار می گیرد.
ارزیابی نحوه استقرار فضاهای آموزشی با استفاده از مدل تلفیقی تاپسیس و آنتروپی شانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی، از مهم ترین کاربری های شهری محسوب می شود و تعیین بهینة مکان استقرار مدارس، از جملة وظایف برنامه ریزان شهری است. در سال های اخیر، افزایش ضریب شهرنشینی، زمینة استقرار نامناسب فضاهای آموزشی را فراهم کرده است. برای استقرار مناسب و منطقی این گونه مکان ها، به کارگیری روش های علمی، امری ضروری است. ارزیابی نحوة استقرار مدارس متوسطة دخترانه در ناحیة 2 شهر زنجان، با استفاده از مدل تلفیقی تاپسیس و آنتروپی شانون و با معیارهای سرانة فضای باز و کلاس درس، دسترسی، قدمت و امنیت ترافیکی انجام می گیرد. این پژوهش، کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. هدف مقاله، تحلیل و ارزیابی نحوة استقرار فضاهای آموزشی مقطع متوسطة ناحیة 2 شهر زنجان و به دنبال آن، دستیابی به الگویی بهینه به منظور استقرار مطلوب فضاهای آموزشی، افزایش کارایی و تسهیل در بهره برداری آن ها در سطوح مختلف است. نتایج نشان می دهد که مکان فعلی اکثر مدارس مورد مطالعه، با استانداردهای لازم برای فضاهای آموزشی مطابقت ندارد. مدارس مستقر در مرکز ناحیه، دارای ظرفیت پایین فضای باز و کلاس درس هستند و بعضی مدارس نیز سازگاری نسبتاً اندکی با کاربری های همجوار دارند. بیشترین ناسازگاری، مربوط به استقرار مدارس در جوار خیابان های پرتردد و ایجاد مشکل های متعدد از جمله آلودگی صوتی، آلودگی هوا و تصادف دانش آموزان با خودروهای عبوری است. یافته های پژوهش، بیانگر غلبة ضعف ها بر قابلیت های این مدارس است. در ماتریس نهایی وزن دهی ملاحظه شد که شش مدرسه از مجموع دوازده مدرسه، کمترین میزان برخورداری را دارند.
تأثیر روند عناصر اقلیمی در معماری و طراحی سکونتگاه های شهری مطالعه موردی : شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
شرایط آب و هوایی به موازات سایر عوامل محیطی از مهمترین عوامل مؤثر در شکل گیری و تکوین شهرها و تداوم حیات شهری به شمار می آید. در راستای این نگرش، هدف اصلی در این پژوهش، بررسی روند عناصر اقلیمی در شهر اصفهان و تأثیر آنها در طرح ریزی شهری می باشد. بدین منظور عناصر اقلیمی میانگین دما، دمای حداکثر، دمای حداقل، میانگین رطوبت نسبی، حداکثر رطوبت نسبی، حداقل رطوبت نسبی، بارش و سرعت باد در شهر اصفهان طی مقطع زمانی 2010-1954 در مقیاس ماهانه و سالانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا سنجش بهنجاری و همگنی داده های مورد استفاده توسط آزمون های اندرسون- دارلینگ و کای اسکور انجام پذیرفت. سپس با توجه با غیرنرمال بودن داده ها از آزمون ناپارامتری من- کندال جهت محاسبه و تحلیل روند استفاده گردید. در ادامه تأثیر هر یک از عناصر اقلیمی مورد مطالعه بر معماری و سکونتگاه های شهری، بررسی و مورد تحلیل قرار گرفت. با توجه به یافته های به دست آمده از این پژوهش وجود روند افزایشی در عناصر دمایی و روند کاهشی در عناصر رطوبتی و سرعت باد در شهر اصفهان تأیید شد. بدیهی است که یکی از معیارهای مهم برای ایجاد تعادل حرارتی و در نتیجه منطقه آسایش، بکارگیری استانداردهای معماری و طراحی ساختمان می باشد. با توجه به روند افزایشی دما در این شهر یکی از راهکارهای استاندارد، افزایش یا کاهش دمای درون بنا می باشد. برای نیل به این منظور می باید عوامل مؤثر در درجه حرارت فضای درونی ساختمان ها شناسایی و سپس با توجه به نیازهای حرارتی، طرح و شکلی مناسب را انتخاب تا هم تعادل حرارتی و احساس آسایش به دست آید و هم هزینه های مربوط به دستگاه های حرارتی و برودتی به حداقل خود برسد.
تحلیل فضایی وضعیت مسکن در کلانشهر مشهد، با تأکید بر شاخصهای توسعه پایدار شهری
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع، کاربردی _ توسعه ای و از نظر روش توصیفی _ تحلیلی و پیمایشی بوده که با هدف سنجش و تحلیل شاخص های توسعه پایدار مسکن در مناطق 13گانه شهر مشهد انجام گرفته است. تعداد 68 متغیر توسعه پایدار در زمینه مسکن در قالب 5 شاخص اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، دسترسی، زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفتند و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل تاپسیس و ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای و رگرسیون چندگانه استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که امتیاز تاپسیس در شاخص تلفیقی(اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و دسترسی) 41/0 بدست آمده که منطقه 11 بهترین وضعیت و منطقه 5 بدترین حالت را دارا بوده است. بررسی تطبیقی مناطق شهر مشهد بیانگر آن است که به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه پایدار در بخش مسکن نوعی عدم تجانس و واگرایی میان مناطق حاکم است به طوری که از 13 منطقه شهر مشهد 4/15 درصد در سطح برخوردار، 1/23 درصد در سطح نسبتاً برخوردار، 1/64 درصد از مناطق در سطح نیمه برخوردار و 4/15 درصد در سطح کمتر برخوردار قرار گرفته اند. بر اساس مدل رگرسیون چندگانه، بیشترین تأثیر مستقیم در دست یابی به توسعه پایدار مسکن در کلانشهر مشهد مربوط به شاخص های کالبدی و در مراتب بعدی شاخص های اجتماعی، دسترسی و زیست محیطی می باشند..