نگرش های نو در جغرافیای انسانی (جعرافیای انسانی سابق)
نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال هفتم پاییز 1394 شماره 4 (پیاپی 28) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه جهانگردی بعنوان پر درآمدترین صنعت روز دنیا ، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزان ، دست اندرکاران ومسئولین دولتهای حاکم در اکثر کشورهای جهان می باشد . افزایش جمعیت ، پیشرفت علوم وفنون ، افزایش زمان آزاد و فراغت و بسیاری عوامل دیگر، باعث جلب توجه عموم مردم به مقوله جهانگردی شده است ، بنابر عقیده کاسترز (1984) جهانگردی دانشی چند رشته ای است که اگر بدون انجام تجزیه و تحلیلهای سیاسی دقیق، برنامه های مدون و دقیق توسعه و تکامل یابد، قطعاً کامل نخواهد بود. ادوارد اینسکیپ صاحب نظر برنامه ریزی گردشگری در کتاب برنامه ریزی توسعه گردشگری، برنامه ریزی جهانگردی را همواره پویا و پایدار می داند و حکومتها را در جهت شناسایی آثار و آینده گردشگری می بیند تا بدین وسیله نقش خود را در این فرآیندها افزایش دهند. (Inskeep, Edward,1991,50) اصولاً بازار گردش ها و مسافرتها در مناطق شهری و پیشرفته توسعه می یابد. بسیاری از ساکنان این مناطق پیشرفته می خواهند از این محیط بسیار تصنعی و متجدد فرار کنند و به مناطق کمتر توسعه یافته و بی آلایش پناه ببرند.(وای گی،چاک؛ 1377: 181).از دهه 70 قرن بیستم،فعالیت های توریستی درمناطق روستایی به طور چشمگیری درهمه نقاط کشورهای توسعه یافته در سرتاسر دنیا افزایش یافته اند که این امر نقشی اساسی درتوسعه مناطق روستایی که از لحاظ اجتماعی و اقتصادی عقب مانده بودند ایفا نمود(پرالز، 2002). لذا متخصصین این صنعت با توجه به شناخت وآگاهی ویژه خود ،اذعان دارند که توسعه گردشگری روستایی ،بدون سازماندهی مجدد وگسترده مناطق روستایی براساس برنامه ریزی های علمی و مدون میسر نخواهد بود.در این راستا تعیین و معرفی مقاصد سفر مرتبط با موضوع یعنی روستاهای هدف گردشگری گام اول در مسیر تحقق اهداف والای توسعه گردشگری روستایی می باشد.در این مقاله که مستخرج از رساله ی باعنوان"تدوین شاخصهای موثر درتعیین روستاهای هدف گردشگری کشور،(مطالعه موردی روستاهای نمونه گردشگری استان سمنان)" می باشد سعی براین است تا با بررسی وضعیت گردشگری روستایی به بیان ضرورت تعیین روستاهای هدف گردشگری به عنوان مقاصد اصلی گردشگری روستایی پرداخته و این موضوع را به عنوان مهمترین عامل توسعه گردشگری روستایی وتوسعه همه جانبه مشخص نماید.
تحلیل توزیع فضایی جمعیت استان زنجان طی سال های 90-1365 و پیش بینی جمعیت تا سال 1404(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جمعیت یکی از عناصر بنیادی در برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی محسوب می شود. براین اساس آگاهی از چند و چون جمعیت و شناخت ساختار، ابعاد و گستردگی فضایی آن از ابزارهای مهم تصمیم گیری و برنامه ریزی به شمار می رود. در واقع ساختار توزیع فضایی جمعیت راهنمایی برای پروژه های اقتصادی بلندمدت به حساب می آید. جمعیت را از دو بعد می توان بررسی کرد: پراکندگی و توزیع جمعیت در واحد سطح و بررسی استقرار جمعیت در سکونتگاههای شهری و روستایی. درک توزیع و پویایی جمعیت در فضا، در برنامه ریزی برای منطقه جغرافیایی کاربرد بسیاری می تواند داشته باشد. لذا با توجه به اهمیتی که تحولات جمعیتی در برنامه ریزی های دارد این پژوهش به تبیین ساختار فضایی توزیع جمعیت در سطح استان زنجان می پردازد و الگوی این توزیع فضایی جمعیت استان را به دست می آورد. هدف اصلی پی بردن به وضعیت تعادل و توازن در توزیع فضایی جمعیت استان زنجان است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و نحوه گردآوری اطلاعات بصورت کتابخانه ای– اسنادی است. مدل های تجزیه و تحلیل جمعیت از جمله محاسبه نرخ رشد، تراکم، میزان شهرنشینی و پیش بینی جمعیت استفاده شده است. نتیجه حاصل از تجزیه و تحلیل وضع موجود توزیع فضایی جمعیت نشان می دهد که عدم اجرای درست برنامه های بلند مدت استان اسناد فرادست موجب ایجاد چند قطب رشد و به حاشیه رفتن برخی مناطق است و به عبارتی دیگر موجب ایجاد تمرکز جمعیت و فعالیت نامتوازن در سطح استان گردیده است.
شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری و اقتصاد مربوط به آن در حال حاضر، در تغییر و تحول بوده و یکی از ارکان اصلی اقتصاد تجاری جهان است و نقش حیاتی را در اقتصاد جهانی ایفا می کند. افزون بر این بسیاری از برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه اقتصادی نیز، از صنعت گردشگری به عنوان رکن اصلی توسعه یاد می کنند. گردشگری سلامت به عنوان یکی از ابعاد گردشگری، هرگونه مسافرت برای ارتقای سلامت را در بر می گیرد و به توسعه پایدار و پویایی اقتصاد کشور کمک می نماید. همچنین گردشگری سلامت، یک استراتژی ملی در راستای افزایش درآمد کشور و نیز یک بازوی امنیتی محسوب می شود. این پژوهش باهدف شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه گردشگری سلامت در استان اصفهان انجام شده است. بدین منظور ضمن مرور ادبیات و مفاهیم موجود در زمینه گردشگری سلامت، عوامل موثر مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهش حاضر از نظر هدف توصیفی و از نظر نتایج کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق را خبرگان آشنا با صنعت گردشگری سلامت در استان اصفهان تشکیل می دهند و از بیست نفر از خبرگان در دسترس به عنوان نمونه در سال1393 استفاده شده است. به منظور شناسایی عوامل تاثیرگذار در جامعه آماری مورد مطالعه پرسشنامه ای طراحی و تدوین شده است. پرسشنامه تدوین شده به منظور انتخاب متغیرهای اصلی مورد مطالعه به اعضای نمونه آماری داده شد و نظرات آنان در خصوص این عوامل تعیین گشته است. در ادامه به منظور اولویت بندی عوامل شناسایی شده از روش TOPSIS استفاده شده است. بدین منظور پرسشنامه دوم جهت بررسی تاثیر هر یک از عوامل نسبت به شاخص های تعیین شده در اختیار نمونه آماری قرار گرفت و پس از جمع آوری و تلخیص داده ها، ماتریس تصمیم گیری بدست آمد. در نهایت اولویت بندی عوامل با توجه به اوزان و اهمیت هر یک از عوامل مشخص گردیده است. نتیجه اولویت بندی عوامل نشان می دهد که هزینه تمام شده درمان، بیشترین اهمیت و اولویت را در توسعه گردشگری سلامت دارا می باشد و بعد از آن کادر درمانی آموزش دیده و آشنا به زبان های خارجی، محیط فرهنگی مناسب و امنیت اجتماعی برای کشورهای مسلمان، بهره مندی از زیرساخت های مناسب در بخش حمل و نقل هوایی، احکام و قوانین شرعی، وجود یک ویزای درمانی خاص و سهولت صدور روادید، وجود تسهیلات در بخش فناوری جهت پرداخت های الکترونیکی و برقراری ارتباطات الکترونیکی و مخابراتی، وجود مراکز درمانی متعدد و فوق تخصصی در سطح بین الملل در اولویت های بعدی جهت توسعه گردشگری سلامت در استان اصفهان قرار دارند.
تحلیل اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستایی (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تعامل یا تقابل مجموعه ای از عوامل اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فضایی، پایداری یا عدم پایداری روستاها تحقق می یابد. در این رویکرد، تبیین وضع موجود جوامع روستایی، ساختار، مشکلات، روند توسعه و به ویژه سطح رفاه ساکنین نواحی روستایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بدین ترتیب درک و شناسایی وضع موجود و شرایط حاکم بر نظام های محلی، منطقه ای و ملی و آگاهی از وضعیت پایداری ج وامع روس تایی، اعتبار ویژه ای را در تصمیم گیری ها داراست. از این رو، این موضوع که چه عواملی در پای داری روستاها تاثیر گذار می باشند، همواره مطرح بوده است. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روس تاهای بخش مرک زی شهرستان زابل صورت گرفته است. روش به کار رفته در این تحقیق، ترکیب ی از روش های می دانی و توصی فی – تحلیلی می باشد. روستاهای نمونه ، شامل 52 روستای بخش مرکزی شهرستان زابل می باشد که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در این روستاها و استفاده از فرمول کوکران، تعداد 254 نفر از سرپرستان خانواری ساکن در این روستاها برای تکمیل پرسشنامه ها تعیین گردید. سهم هر روستا برای تکمیل پرسشنامه ها، براساس فراوانی افرادی که در آن روستا مبلغ یارانه مستقیماً به حساب شان واریز می شود، در نظر گرفته شده است. در پرسشنامه های خانوار، 33 شاخص مربوط به چهار بعد توسعه پایدار روستایی مورد توجه بوده است. در این پژوهش، با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی( AHP ) در نرم افزارهای Expert Choice و ArcGIS و استفاده از تحلیل های آماری (در نرم افزار SPSS ) ، اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر پایداری روستاهای مورد مطالعه بررسی گردیده است. نتایج این بررسی مؤید آن است که با اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها، میزان پایداری 50 روستا (معادل 96 درصد از روستاهای مورد مطالعه) تضعیف شده است و مشارکت های مردمی نیز در سطح روستاهای مورد مطالعه با اجرای این طرح کاهش یافته است . از این رو، با توجه به اثرات منفی طرح هدفمندسازی یارانه ها بر وضعیت زندگی خانوارهای روستایی و با عنایت به اینکه خانوارهای ساکن در سطح روستاها، عمدتاً جزء دهک های درآمدی پایین جامعه می باشند، لذا افزایش سهم آنها در پرداخت های نقدی طرح هدفمندسازی یارانه ها بایستی مورد توجه قرار گیرد.
گردشگری راهبردی در جهت توسعه اقتصادی روستاها مطالعه موردی: روستاهای شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه روستایی یکی از اهداف مهم کشورها به شمار می آید و علیرغم اهمیت این موضوع هنوز با مسائل و چالش های متعددی مواجه است زیرا که راهبردهای گذشته نتوانسته مسائلی همچون فقر، اشتغال، بهداشت، امنیت غذایی و پایداری محیط زیست را تامین کند. این مسئله باعث شده است که در سال های اخیر بار دیگر توسعه روستایی مورد توجه قرار گیرد و نظریه پردازان و برنامه ریزان و مجریان حکومتی درصدد بر آیند تا با ارائه راهکارها و استراتژی هایی جدید، از معضلات و مسائلی که گریبانگیر نواحی روستایی می باشند، بکاهند. یکی از راهبردهایی که در کشورهای جهان مورد توجه قرار گرفته و حتی در برخی از کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی را به همراه داشته، توسعه گردشگری در نواحی روستایی می باشد. این برنامه ریزان به گردشگری به چشم "صنعتی که ثبات اقتصادی و جمعیتی" را برای جوامع روستایی به دنبال دارد، می نگرند. امروزه با توجه به تغییراتی که در جوامع روستایی مانند روستاهای شهرستان دماوند از جنبه اقتصادی به وجود آمده، دیگر حیات روستا نمی تواند تنها بر محور کشاورزی ادامه یابد بلکه باید فعالیت های دیگر اقتصادی را برای روستاها فراهم نمود، در این راستا گردشگری می تواند به طور جدی راه حل مناسبی برای رهایی از اقتصاد تک بعدی تلقی شود. در پژوهش حاضر با در نظر داشتن رویکرد توسعه اقتصاد روستایی، اثرات اقتصادی گردشگری و فعالیت های وابسته به آن بر اقتصاد روستاهای نمونه شهرستان دماوند مورد مطالعه قرار گرفته و در این راستا رابطه میان متغیر مستقل گردشگری و متغیر وابسته توسعه اقتصاد روستایی از طریق 2 شاخص تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد آزمون شد. این پژوهش از حیث هدف کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد که جمع آوری اطلاعات با استفاده از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی و به وسیله ابزار پرسشنامه در طیف لیکرت انجام پذیرفت از بین 39 روستای منطقه 8 روستا به عنوان نمونه از طریق روش دلفی طبق نظر کارشناسان تعیین شد. برای تعیین حجم نمونه جهت پرسشگری در از فرمول کوکران بهره گرفته شد که از تعداد 2848 خانوار منطقه تعداد 381 سرپرست خانوار انتخاب گردید. جهت تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و استنباطی که در قسمت آمار استنباطی برای سنجش روابط بین متغیرها از آزمون پارامتریک ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد گردشگری موجب تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد در روستاهای نمونه گردیده است. جهت تقویت نقش گردشگری در توسعه اقتصاد روستاهای مورد مطالعه پیشنهاداتی در راستای تنوع شغلی و ایجاد فرصت های جدید اشتغال و افزایش درآمد برای جوامع محلی ارائه گردید.
بررسی تاثیر تغییر و تحولات سازمان سیاسی فضا بر رفتار انتخاباتی (مطالعه موردی: حوزه انتخابیه قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان سیاسی فضا در هر کشور یا واحد جغرافیای سیاسی از فرآیندی پویا و مستمر تبعیت می کند. ضرورت ها و نیروهای که در جریان توسعه ملی جوامع بشری تولید می شوند، دائماً ساختار سیاسی فضایی موجود را به چالش می کشانند و آنها را وادار به انعطاف و اصلاح و یا دگرگونی می کنند. به نظر می رسد این تغییر و تحولات در سازمان سیاسی فضایی داخل کشور بر رفتار سیاسی مردم آن نواحی نیز تاثیر می گذارد. در این پژوهش سعی شده است تا تاثیر تغییر و تحولات سازمان سیاسی فضا بر رفتار انتخاباتی شهروندان مورد بررسی قرار گیرد. برای این منظور حوزه انتخابیه قم به عنوان یکی از حوزه های مهم و تاثیرگذار در امر انتخابات به عنوان مطالعه موردی انتخاب و هشت دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی انجام گرفته در این استان مورد مطالعه قرار گرفته است. با توجه به تغییر و تحولاتی که در تقسیمات سیاسی فضای کشور از اول انقلاب تاکنون صورت پذیرفته است، سه دوره در این استان می توان تشخیص داد. در این پژوهش علاوه بر مطالعه میزان مشارکت سیاسی مردم، سه شاخص کاندیداهای نمایندگی این حوزه انتخابیه؛ روحانیت، بومیت و جنسیت در گرایشات مردمی در این سه دوره به روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد.نتایج این پژوهش نشان می دهد، تغییراتی که در سازمان سیاسی فضایی شهرستان قم ایجاد شده بر رفتار انتخاباتی مردم نیز تاثیر گذار بوده است. این امر سبب تغییراتی در میزان مشارکت سیاسی، تقویت روحیه بومی گرایی، افزایش تعداد زنان جهت کاندیدای انتخابات و آراء کسب شده توسط آنها و اقبال کمتر به روحانیون، شده است.
پراکنش جغرافیایی کارایی در بخش سلامت در استان های ایران با تأکید بر شاخص های بخش سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
:امروزه کشور ایران، به پیشرفتهای قابل توجهی در عرصه بهداشت و درمان دست یافته و درصد چشمگیری از تولید ناخالص داخلی خود را (نسبت به دوره های قبل)، به این بخش اختصاص داده است. با این وجود به نظر می رسد که نمی توان به آسانی در ارتباط با توازن متناسب خدمات مراقبتهای بهداشتی و درمانی در استانهای مختلف این کشور نظر داد. بنابراین، مقالهحاضر بر آن است تا با بررسی تحلیلیمیزان تناسب توزیع خدمات بهداشتی و درمانی در این استانها نسبت به تعداد جمعیت آن ها و با استفاده از نرم افزار DeaMasterبه بررسی کارایی این توزیع در استانهای مختلف کشور بپردازد و در این راستا متغیرهای معکوس نرخ مرگ و میر مادران و معکوس نرخ مرگ و میر کودکان زیر 5 سال را به عنوان ستاده و متغیرهای جمعیت / تخت، جمعیت / ارزش افزوده، تعداد پزشک و تعداد مراکز بهداشتی را به عنوان نهاده های مربوط به بخش سلامت در نظر گیرد. یافته ها نشان می دهد که در دوره زمانی 91-1383 استانهای اردبیل، تهران، خراسان رضوی، خوزستان، سمنان، کهگلویه و بویر احمد، کرمان، گلستان و یزد از کارایی کامل برخوردار می باشند و سایر استانها زیر مرز کارا قرار دارند؛ این در حالی است که،کمترین میزان کارایی مربوط به استانهای کرمانشاه، خراسان جنوبی، آذربایجان غربی، زنجان و سیستان و بلوچستان می باشد و این نتیجه به خوبی نشان دهنده این عامل است که در میان استانهای کشور، توزیع خدمات بهداشتی و درمانی در 9 استانکارا پاسخگوی نیازهای جمعیتی این استانها می باشد و این خدمات در سایر استانها کفاف جمعیت آنها را نمی دهد.
تحلیلی بر مدیریت روستایی ایران با تاکید بر موقعیت اجتماعی و اقتصادی دهیاران (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان تکاب، استان آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی شتابان و افزایش ناگهانی تعداد شهرها طی چند دهه ی اخیر در ایران، با عدم توازن در شبکه شهری همراه بوده است. استان زنجان یکی از استا ن هایی است که طی سال های 1355 تا 1391 با مسئله ی عدم توازن شبکه ی شهری مواجه شده است. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل تحولات شبکه ی شهری استان زنجان و سنجش میزان تعادل آن است. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری داده ها اسنادی است. در این پژوهش از مدل های نخست شهری، چهارشهر، رتبه – اندازه، تعدیلی بهفروز، ضریب آنتروپی، تحلیل لگاریتمی و فاصله ی نقطه ی جدایی برای تحلیل تحولات و میزان تعادل شبکه ی شهری استفاده شده است. یافته های این پژوهش عبارتند از: یکم؛ شبکه ی شهری استان زنجان نامتوازن و با پدیده نخست شهری مواجه است، دوم؛ شهر شدن نقاط روستایی مانند نیک پی، نوربهار و کرسف منجر به برجسته شدن پدیده ی نخست شهری و ناتوازنی شبکه ی شهری استان شده است. علی رغم این مسئله، نتایج پژوهش نشان می دهند که تا پیش از سال 1385 عدم توازن در شبکه ی شهری استان شدید بوده است و این ناتوازنی به تدریج تا سال 1391 با آهنگی آرام رو به کاهش نهاده است و اکنون شبکه ی شهری استان به سمت تعادل در حرکت است.در پایان نیاز است تا ضمن تعریف مجددی از سلسله مراتب شهری، توزیع جمعیت بر مبنای این تعریف جدید قرار گیرد. بدین ترتیب که با ایجاد امکانات و جاذبه، شهرهای ضعیف در سلسله مراتب شهری، جاذب جمعیت شوند.
کارکرد گردشگری مذهبی در توسعه ی اجتماعی نواحی روستایی استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از نواحی روستایی ایران به دلیل ناکارامدی راهبردهای گذشته در زمینه توسعه، با مسائل و چالش های متعددی مواجه گردیده اند. ازاین رو در سال های اخیر نظریه پردازان و سیاستگذاران توسعه به بازنگری برنامه ها پرداخته و برخی از آنان، گردشگری را به عنوان راهبرد مطلوب توسعه روستایی مطرح نموده اند.لذا نقش گردشگری به طور عام و گردشگری مذهبی به عنوان یکی از اشکال گردشگری در نواحی روستایی به طور خاص ، می تواند ضمن شناسایی مزیت ها و محدودیت های پیش رو و برنامه ریزی اصولی، مورد ارزیابی قرار گیرد. خراسان جنوبی با دارا بودن مراکزمتعدد مذهبی، دارای ظرفیت خوبی در این زمینه می باشد. به طوریکه می توان با سیاستگذاری درست، شاهد توسعه و رونق گردشگری مذهبی– زیارتی در این منطقه بود. هدف اصلی این پژوهش بررسی زمینه ها و راهکارهای برخورداری از منافع حاصل از گردشگری مذهبی و افزایش اثرات مثبت آن در راستای توسعه اجتماعی(اشتغالزایی،کاهش روند مهاجرت به شهرها و همچنین بهبود وضعیت امکانات خدماتی - رفاهی) در روستاها می باشد. پژوهش حاضربه شیوه کتابخانه ای- اسنادی و نیز میدانی به گردآوری اطلاعات از 360 نفر از ساکنان روستاهای هدف گردشگری مذهبی به عنوان نمونه پرداخته است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل آماری ضریب همبستگی پیرسون، استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که هر چند ارتباط محکمی بین توسعه روستایی و رونق گردشگری وجود دارد؛ اما نمی توان با قطعیت گفت چنین ارتباطی بین سه متغیر اشتغالزایی، کاهش مهاجرت و افزایش امکانات خدماتی - رفاهی با رونق گردشگری در روستاهای هدف این مطالعه، وجود دارد.
مطالعه تاثیر سرمایه اجتماعی بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستای اسدآباد شهرستان تربت حیدریه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار گردشگری در گرو کارکردهای مناسب متغیرهای است که با هم ارتباط تنگاتنگی دارند. یکی از مهمترین متغیرها امنیت گردشگران و مقاصد گردشگری است. برنامه ریزی گردشگری امروزه با برنامه ریزی شهری عجین شده و به منظور توسعه پایدار شهرها، جذب گردشگر و برنامه ریزی توریسم دارای اهمیت زیادی است. امنیت پیش زمینه یک اجتماع سالم و احساس امنیت، بسترساز توسعه جوامع انسانی است. هدف از این تحقیق شناخت میزان احساس امنیت زائران در کلانشهر مشهد با رویکرد جامعه شناسی و با تأکید بر نقش برنامه ریزی شهری در حوزه گردشگری است. در این نوشتار با توجه به رهیافت های جامعه شناختی امنیت، مطالعه احساس امنیت گردشگران در برابر هرگونه تهدیدی برای رسیدن به یک آرامش خاطر پایدار در جامعه میزبان با تاکید بر عواملی از جمله: اعتماد، کیفیت خدمات شهری، عملکرد پلیس و سلامت معنوی و روانی مورد نظر است.روش تحقیق این پژوهش به صورت پیمایشی و از ابزار سنجش پرسشنامه مصاحبه ای استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه زائران هتل آپارتمان های مستقر در منطقه ثامن شهرداری مشهد بوده، است؛که برابر با حجم نمونه آماری 375 نفر براساس فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. ضریب آلفای کرونباخ در حدود72% بوده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که احساس امنیت در بین گردشگران حریم رضوی دارای کارکردهای اثرگذاری بر توسعه گردشگری دینی در کلانشهر مشهد خواهد بود. تحلیل یافته ها بیانگر این است متغیر کیفیت خدمات شهری و سلامت معنوی بیشترین تأثیر را بر احساس امنیت گردشگران (زائران) داشته اند. بنابر این توسعه پایدار گردشگری برآیند پایداری امنیت در حوزه های اجتماعی ، محیطی اقتصادی و امنیت شهری است. می توان برای توسعه پایدار عوامل جامعه شناختی برنامه ریزی شهری بر گردشگری دینی کلانشهر مشهد سرمایه گذاری های لازم را بسترسازی کرد.
تحلیل اثرات دگردیسی الگوی کشت بر ساختار کالبدی سکونتگاه های روستایی شهرستان سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: با توسعه و گسترش تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، جهان امروز وارد مرحله ای شده که از آن به عنوان دهکده جهانی نام می برند. این مساله باعث شده که هر ساله میلیونها نفر از مکانهای تاریخی – فرهنگی،اجتماعی واکوتوریستی بازدید به عمل آورند. در این میان شهر شیراز به خاطر پتانسیل های قوی توریستی همانند: حافظیه، سعدیه، مجموعه زند، تخت جمشید، باغهای پرطراوت وغیره از جایگاه ارزنده وکم نظیری برخوردار است، به گونه ای که به عنوان یکی از قطب های گردشگری، پذیرای گردشگران زیادی از اقصی نقاط کشور وجهان است.این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده است. تجهیزات و تاسیسات توریستی همانند؛ تجهیزات اقامتی، پذیرایی و زیر بنایی مانند پارکینگ و غیره باید داشته باشیم تا بتوانیم توریست جذب نماییم که بنا بر فرضیات موجود، منابع وامکانات توریستی شیراز، جوابگوی خیل عظیم گردشگران نوروزی نیست ورضایت آنان را فراهم نمی سازد. مهمترین مشکلات گردشگران داخلی؛ کمبود پارکینگ، عدم راهنمایی مناسب، عدم نظارت کافی بر عملکرد مراکز پذیرایی- زیر بنایی چه از لحاظ بهداشتی، چه از لحاظ کیفی و هزینه ای بوده است.در این میان، ایجاد کمپینگ های موقت در ورودی های اصلی، افزایش پارکینگ در مناطق مرکزی و اطراف بازار وکیل، حمام وکیل، ارگ کریم خانی، حرم مطهر شاهچراغ(ع) و ایجاد تسهیلات زیربنایی همچون؛ افزایش ایستگاههای راهنمایی،ایجاد رستوران همراه با نظارت مداوم ماموران بهداشت، بویژه در مناطق
راهکارهای کاهش خلوت منفی در فضای محلات پرتراکم به منظور رعایت حریم و خلوت اجتماعی با رویکرد افزایش امنیت شهروندان (مطالعه موردی: محله های شمس آباد و کاظم آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله برای ساکنین آن، فرصتی برای بوجود آوردن برخوردهای غیر رسمی و انسجام اجتماعی است. شناسایی و تمیز مکان ها و سازمان دهی آنها در ساختار ذهنی، نه تنها به افراد اجازه عملکرد مؤثر را می دهد، بلکه منبع احساس امنیت، دلپذیری، خوشایندی و درک نیز هست. افراد، خواهانِ وضوح کالبدی و مکان هایی قابل درک و مرتبط با احساسات و اهداف خود هستندمقاله حاضر سعی دارد تا به اهمیت خلق فضاهای عمومی علی الخصوص در محله های با تراکم بالا و تأثیر آن بر بالا رفتن امنیت ساکنین که موجب حفظ حریم و خلوت انسان در زیستگاهش می شود، بپردازد. مسیر پژوهش مقاله این است که نخست به بررسی نظری مفهوم خلوت و کارکردهای آن پرداخته می شود. سپس خصوصیات و ماهیت فضای عمومی(حیات جمعی) محله و در نهایت به تأثیر خلق فضاهای عمومی در جهت ایجاد حریم و خلوت خانواده ها پرداخته خواهد شد.روش پژوهش، استدلال منطقی، همجنین مورد پژوهی بر روی دو محله مسکونی پر تراکم تهران، شمس آباد و کاظم آباد به همراه مطالعات میدانی و انجام پرسشنامه از افراد محله است. دستاورد این مقاله آن است که در قرن حاضر (دهه نهم قرن 14) جمعیت قابل توجهی در محله های پرتراکم بسر می برند. اگر همانند تاجرینِ برده به انسان ها نگاه گردد؛ و تصور نیازهای فضایی آن ها صرفاً در محدوده بدن آن ها در نظر گرفته شود، در این صورت توجهی به اثرات ازدحام نمی شود، اما اگر آنها را موجوداتی بدانیم که توسط یک سری حباب های نامرئی که دارای ابعاد قابل اندازه گیری هستند، احاطه شده اند؛ می توان به معماری این محلات با دیدی جدید نگریست.