برنامه ریزی فضایی
برنامه ریزی فضایی سال پنجم تابستان 1394 شماره 2 (پیاپی 17) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
سنجش و ارزیابی میزان رضایت مندی از ساکنان هر محیطی به عوامل بسیاری وابسته است. با توجه به اینکه نظرات فردی را در این امر دخالت می دهد، بنابراین متغیّرهای متعددی تعیین کننده سطح رضایت مندی می باشد و در نتیجه نوع مطالعه پیچیده تر می گردد. در این پژوهش ارزیابی رضایت مندی ساکنین از کیفیت محیطی مسکن روستایی در دو بافت قدیم و جدید بر اساس متغیّرهای 28 گانه با در نظر گرفتن ابعاد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی، از طریق آزمون های آماری اعم از آزمون همبستگی پیرسون، آزمون دو نمونه ای مستقل و تحلیل واریانس یکطرفه صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که میانگین نمره رضایت مندی از کیفیت محیطی مسکن به دست آمده در بافت قدیم و جدید تاحدی یکسان بوده است. و علی رغم تحولات به وجود آمده در مساکن روستایی در سالهای اخیر این تغییرات چندان رضایت بخش نبوده است. با توجه به متغیرهای منتخب پژوهش، در بافت قدیم؛ رابطه بین متغیر رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن با سن، میزان تحصیلات و مدت سکونت در روستا حاکی از عدم وجود رابطه معنادار، اما با متغیر مدت سکونت در محله حاکی از رابطه معنادار بوده است. در بافت جدید؛ رابطه بین متغیر رضایت-مندی از کیفیت محیط مسکن با سن رابطه معکوس و معنادار، ولی با میزان تحصیلات و مدت سکونت در محله رابطه مستقیم و معنادار، و در رابطه با مدت سکونت در روستا رابطه معناداری برقرار نمی باشد. در بررسی مقایسه میانگین نمره رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن بر جنس و وضعیت تأهل افراد، نمرات کسب شده نشان از یکسانی نمره رضایت مندی در بین گروههای جنسی و وضعیت تأهل بوده است. در مدل رگرسیونی بافت قدیم، از بین متغیرهای مستقل، متغیر مدت سکونت در محله بیشترین تأثیر را بر متغیر رضایت مندی از کیفیت محیط مسکن و پس از آن مدت سکونت در روستا، وضعیت تأهل، جنس، میزان تحصیلات و سن در تبیین آن نقش داشته اند. در بافت جدید، متغیر میزان تحصیلات بیشترین تأثیر و پس از آن سن، مدت سکونت در محله، مدت سکونت در روستا،و ضعیت تأهل و جنس، به ترتیب در تبیین متغیر رضایت مندی کیفیت محیطی مسکن تأثیر داشته اند. نتایج به دست آمده از مدل تجربی تحقیق(SEM) نشان دهنده برازش نسبتاً مناسب مدل با توجه به داده های جمع آوری شده، نوع سوالات طرح شده، مفاهیم، مقوله بندی ها و چارچوب منتخب در پژوهش بوده است.
سنجش امکان پذیری به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در برنامه ریزی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، انگاشتی کلیت باور، نسبی، پیچیده و چندبُعدی است که به تمام ابعاد فضایی برنامه ریزی (چون اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، سازمانی و زیست محیطی) و زمینه های عینی و ذهنی زندگی در مقیاس های فردی و جمعی مربوط می گردد. سیستم برنامه ریزی شهری در ایران از این انگاشت در دستورکار برنامه ریزی شهری بهره نبرده و سازوکار قابل به کارگیری برای آن تعریف نشده است. در شهر اصفهان نیز با وجودی که ارتقاء کیفیت زندگی به عنوان یک هدف در دستورکار سیستم برنامه ریزی شهری قراردارد ولی در جنبه های محتوایی و روندکاری برنامه ریزی شهری ردپای انگاشت کیفیت زندگی قابل ردیابی نیست. این کاستی، ارتقاء کیفیت زندگی را با محدودیت روبه رو کرده است و در نتیجه نشانگرهای کیفیت زندگی در دوره ده ساله 1382 تا 1392، به ویژه در زمینه های مرتبط با کیفیت اشتغال، مسکن، نیروی انسانی و امنیت اجتماعی، نشان از کاهش سطح کیفیت زندگی دارند. این مقاله دارای اهداف سه گانه نخست) ردیابی جنبه های محتوایی و روندکاری برنامه ریزی شهری در اصفهان، دوم) سنجش امکان پذیری چگونگی راه اندازی، مناسب سازی و به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در سیستم برنامه ریزی شهری در اصفهان و سوم) بحث در مورد چگونگی اثرگذاری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی بر سیستم برنامه ریزی شهری در اصفهان در راستای ارتقاء کیفیت زندگی، است. به منظور دستیابی به اهداف مقاله یک فرایند توصیفی، اکتشافی و تجویزی متشکل از سه مرحله طراحی و پیموده شده است: مرحله نخست این فرایند به چیستی های مرتبط با زمینه های نظری و فنی انگاشت کیفیت زندگی، ارتقاء کیفیت زندگی و سیستم های گزارش دهی کیفیت زندگی می پردازد. مرحله دوم به سنجش کیفیت زندگی در شهراصفهان با به کارگیری روش ممیزی اجتماعی بر پایه مقیاس گذاری لیکرت، ونیز به سنجش بود و نبود و ردیابی جایگاه سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در این شهر می پردازد. در مرحله سوم، سنجش امکانپذیری به کارگیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در سیستم و سازوکار برنامه ریزی شهری در اصفهان در دو جنبه محتوایی و روندکاری با استفاده از روش تحلیل محتوای متون سازمانی و اسناد برنامه های شهری اصفهان و نیز با استفاده از روش مصاحبه با کارشناسان انجام شده است. نتایج سنجش ها نشان از آن دارد که ارتقاء کیفیت زندگی در شهر اصفهان وابستگی مستقیم به تدبیر و شکل گیری سیستم گزارش دهی کیفیت زندگی در دستورکار سیستم برنامه ریزی شهری دارد. این کار نیازمند تمهیدات و دگرگونی های لازم در برقراری هماهنگی در ابعاد فضایی برنامه ریزی و نیز جنبه های محتوایی و روندکاری در سیستم برنامه ریزی شهری است.
مکان یابی احداث کمپینگ در روستاهای هدف گردشگری با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدلAHP (مطالعه موردی: روستای ابیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده صنعت توریسم در سال های آغازین قرن بیست و یکم، به یک فعالیت عظیم اقتصادی تبدیل گشته و یکی از پردرآمد و اشتغالزا ترین صنایع جهانی قلمداد می گردد. از مهمترین عناصر صنعت توریسم، واحدهای اقامتی و رفاهی اند و کمپ های گردشگری از جمله مکانهای اقامتی هستند که برای استفاده تمامی اقشار جامعه طراحی و ساخته می شوند. مکان یابی کمپینگ ها اغلب تابعی از تقاضای گردشگری، وجود اراضی مناسب و کافی، دسترسی های مناسب به نواحی خدماتی و وجود یک یا چند جاذبه گردشگری در آن منطقه می باشد. روستای ابیانه که از آن به عنوان نگین قرمز رنگ استان اصفهان یاد می کنند در زمره ی استثنایی ترین روستاهای ایران قرار داد که هر ساله هزاران گردشگر برای بازدید از این روستا به آن سفر می کنند. یکی از ابتدایی ترین و در عین حال ضروری ترین نیازهای این روستا توسعه زیر ساخت های گردشگری از جمله احداث اقامتگاه های کوتاه مدت همچون احداث گمپینگ می باشد. لذا هدف از این پژوهش بهره گیری از پتانسیل های گردشگری روستای ابیانه به منظور مکان یابی مناسب ترین پهنه جهت احداث کمپینگ گردشگری در این روستا می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. در این پژوهش با بهره گیری از تکنیک سلسله مراتبی (AHP) در محیط GIS بهترین مکان جهت احداث کمپینگ گردشگری انتخاب گردید، از این رو نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی روستای ابیانه به صورت سه محدوده مستعد جهت ایجاد کمپینگ گردشگری مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت مکان الف واقع درضلع شرقی روستا با کسب53/0امتیاز به عنوان بهترین مکان جهت احداث کمپینگ گردشگری مشخص گردید.
توزیع مکانی شاخص های کیفیت مسکن در شهر تهران: رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله نابرابریهای درون شهری را در سطح نواحی شهر تهران براساس شاخص های کیفیت مسکن مورد بررسی قرار می دهد. با استفاده از داده های حاصل از سرشماری، رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی برای بررسی خود همبستگی مکانی و ناهمگنی مکانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که خود همبستگی مکانی و ناهمگنی مکانی و به دنبال آن نابرابری درون شهری در توزیع مکانی شاخص های کیفیت مسکن در سطح نواحی شهر تهران وجود دارد. روش شناسی ارائه شده در این مطالعه می تواند به منظور بررسی شاخص های مختلف شهری با هدف دستیابی به نتایج قابل اطمینان براساس آزمون های آماری مکانی و آشکارسازی مکان های نیازمند به توجه بیشتر مورد استفاده برنامه ریزان شهری قرار گیرد
مقایسه تطبیقی نقشه فضایی فضای سوم و نقشه شناختی حس امنیت شهروندان بعنوان راهکار کاهش ترس از جرم در شهر، نمونه موردی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقا ایمنی و امنیت جوامع و کاهش ترس از جرم در شهروندان از دیرباز همواره مورد توجه بوده و مطالعات گسترده ای در حوزه های دانشی گوناگون به این موضوع معطوف شده است. ترس از جرم، بعنوان چهره تاریک و فاقد آمار مشخص، تاثیرات مخربی بر سلامت فیزیکی و ذهنی و کارکرد اجتماعی افراد دارد. احساس نا امنی و نگرانی های ناشی از آن با تاثیر بر سایر فعالیتهای انسانی، امور اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، موجب اختلال درفعالیتهای روزمره اجتماعی می گردد. علیرغم وجود آمار و گزارشهای ارتکاب جرم ، حس ناامنی و ترس از جرم بعنوان مبحثی متاثر ولی مجزا از جرم ، فاقد آمار رسمی می باشد. علیرغم تحقیقات مکرر بر ارتقا حس امنیت در فضای خصوصی (دیدگاه معمارانه)، به نظر می رسد پاسخگویی به این نیاز مهم در فضاهای همگانی شهر در حوزه دانش شهرسازی می باشد. نظریه فضای سوم بعنوان فضای شهری فراتر از مکان زیست و کار، با ارایه معیارهایی جهت افزایش تحرک و پویایی و کارایی فضا در بازه زمانی گسترده تر، بستر تعاملات اجتماعی و حضور فعال شهروندان را فراهم می آورد. تحقیق حاضر با بررسی موقعیت مناطق با حس امنیت بیشتر (آمار ترس از جرم کمتر) و موقعیت ""فضای سوم"" در حوزه های پنجگانه شهر اصفهان در صدد آزمون تطبیق پذیری این دو می باشد. نقشه شناختی حس امنیت در قالب پرسشنامه شهروندی تهیه و در ارتباط با نقشه فضایی ""فضای سوم"" حاصل از امتیاز دهی متخصصان شهرسازی به روش سلسله مراتبی در شهر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مطالعات تاثیر ویژگیهای فضای سوم در ارتقا حس امنیت محیطی و کاهش ترس از جرم در شهروندان می باشد. ارتقا احساس امنیت در هر جامعه در گرو مطالعات زیربنایی، شناخت عوامل موثر و برنامه ریزی جهت ارتقا کیفیت کالبدی-اجتماعی محیط می باشد. فضای سوم بعنوان راهکار موثر اجتماعی-محیطی می تواند زمینه ساز ارتقا حس امنیت شهروندان گردد.
ارزیابی وسنجش اثرات اجرای طرح هادی در بهبود ابعاد کالبدی-فضایی و محیطی کیفیت زندگی روستایی(مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه روستایی، رابطه تنگاتنگی با فرآیندهای ساختاری نظیر فرآیندهای اجتماعی-اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی دارد. از طرفی،یکی از مهمترین مشکلات در زمینه توسعه روستایی کشور، وجود مشکلات ساختاری-کارکردی در این سکونتگاهها است که برخی از این مشکلات ناشی از فقر و توسعه نیافتگی محلی و منطقه ای و برخی نیز ناشی از مشکلات محیطی است. یکی از راه حل های برنامه ریزان در این زمینه، اجرای طرح های توسعه اقتصادی و کالبدی ازجمله طرح هادی روستایی است. این طرح به عنوان محلی ترین و موردی ترین طرح است که مستقیما با روستاها و اجتماع روستایی ارتباط دارد. و با هدف ارتقای سطح کالبدی روستا به اجرا درآمده است. تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و ارزیابی اثرات اجرای طرح هادی در بهبود ابعاد کالبدی-فضایی کیفیت زندگی سکونتگاههای روستایی استان زنجان پرداخته است. در این زمینه، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و برداشتهای میدانی گردآوری اطلاعات صورت گرفته است. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون Tو تحلیل مسیر با کمک نرم افزارSpss، Ecxel و ARC GIS استفاده شده است. شاخصهای تحقیق نیز شامل شاخصهای کالبدی-فضایی در قالب کاربری اراضی، زیست-محیطی، حمل و نقل و مسکن است. نتایج تحقیق نشان می دهد که، اجرای طرح هادی با میانگین 4 موجب بهبود شاخص کالبدی-فضایی شده است. در این زمینه، اجرای طرح هادی رابطه معنادار و مثبتی با شاخصهای کاربری با مقدار t 15.486 ، زیست-محیطی، 11.573 ، مسکن 7.125 و حمل و نقل 5.234 داشته است. همچنین میزان تاثیر شاخصهای فوق بر کیفیت زندگی روستایی با برآورد مقدار اثر کل به ترتیب برای شاخص حمل و نقل 0.893 ، زیست-محیطی 0.869 ، کاربری اراضی 0.781 و مسکن 0.729 بوده است. برای بهبود عملکرد طرح هادی روستایی؛ بازنگری در تدوین قوانین؛بازنگری در مکانیابی بهینه کاربریهای بهداشتی، اداری و فرهنگی؛ توجه هر چه بیشتر به وضعیت شبکه معابر روستایی؛ و توجه ویژه طرح هادی به اقشار فقیر روستا در بعد مسکن ضروری به نظر می رسد.