فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۰۱ تا ۳٬۳۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، با توجه به فرایند جهانی شدن اقتصاد و ضرورت های فضایی- کالبدی شهرها در این فرایند، در گام نخست ادبیات موجود در زمینة منطق استقرار فضایی کارکردهای شهری در عصر اقتصاد دانش بنیان و ساختارهای شهر چندهسته ای بررسی شده است و در گام دوم، با شناختی دربارة ضرورت های پیکربندی مجدد کارکردهای شهری به عنوان بخشی از افزایش توان در عرصة رقابت جهانی، شاخص ها درمورد شهر تهران به کار گرفته و بررسی و تحلیل شده است. در این راستا، با استفاده از روش های مختلف نرم افزاری و محاسباتی (مانند AHP_Phazzy، Janks و...)، پیکربندی فعالیت های شهری در تهران مشخص شده و درنهایت با عملیات رویهم اندازی لایه ها، مقایسه ای تطبیقی از استقرار کارکردهای سنتی و برتر ارائه شده است. محدودة مورد مطالعه شهر تهران درون محدودة شهری است و جامعة آماری شامل بیش از 6500 شرکت ارائه دهندة خدمات برتر به تفکیک 7 دسته شرکتی و تمامی فعالیت ها و کارکردهای سنتی در شهر تهران می شود. نتایج پژوهش نشان دهندة پیکربندی متمرکز، تک اندامی و تک هسته ای در هر دو بخش کارکردهای منتخب و در عین حال انطباق بیش از 70 درصد حوزة استقرار کارکردهای برتر با خدمات سنتی است. همچنین انتقال هستة کانونی فعالیت از منطقة 12 به مرز مناطق 6 و 7 و همچنین بخشی از منطقة 3 به ویژه در بخش کارکردهای اداری و خدمات برتر قابل مشاهده است؛ یعنی مرکز فعالیتی شهر در عین حفظ ساختار تک هسته ای به سمت نیمة شمالی انتقال یافته است.
تعیین محدوده فضایی شهر- منطقه برای کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی نگاه به کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش از چالش های اخیر نظام برنامه ریزی فضایی کشور بوده است که موجب تکوین مفاهیمی مانند مجموعه شهری و منطقه کلان شهری شده است. شناخت کلان شهر تهران و گسترة پیرامونش با نگرش نومنطقه گرایی و برای دستیابی به تمرکز زدایی و رقابت پذیری و جهانی شدن، کاربستِ ساختاری پویاتر را می طلبد. پژوهش حاضر با تکیه بر تحلیلِ تطبیقی تلاش می کند الگوی فضایی شهر- منطقه را متناسب با سازمان فضایی ایران بهینه سازی کرده و محدودة فضایی شهر- منطقة تهران را با بهره گیری از تحلیل جریان های عملکردی و تخمین فاصلة 85 نقطة شهری در محدودة 250 کیلومتری جاده ای تهران با دو روش استقرایی و استنتاجی در نرم افزار GIS تعیین کند. داده های مورد نیاز به روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهند کلان شهر تهران و نواحی پیرامونش در الگوی فضایی شهر- منطقه با دو هسته و 41 شهر پیرامونی تبیین می شود. این محدوده نشان دهندة ردپای عملکردی کلان شهری تهران برآمده از جریان های روزانه و هفتگی مبتنی بر منطقِ فضایی فراتر از تقسیم بندی ها و محدودیت های کالبدی، سیاسی و اداری است.
تحلیل تفاوت میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای شهر شیراز در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد آمادگی در جامعه برای مقابله با بحران روشی است کارآمد و کم هزینه که می تواند به کاهش خسارات ناشی از آن کمک کند. شهر شیراز در محدوده گسل های زاگرس قرار دارد و دارای استعداد لرزه خیزی بالا و پیوسته است. بنابراین، بررسی وضعیت آمادگی و ارتقای آن در بین خانوارها و محلات مختلف اهمیت زیادی دارد.. مسئله اصلی این پژوهش تحلیل وضعیت میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای شهر شیراز است. در این راستا، مطابق مبانی نظری و پیشینه تحقیق دو فرضیه ارائه شد. در این پژوهش از روش تحقیق کمی از نوع رابطه ای و رویکرد پیمایشی استفاده شد. مفهوم میزان آمادگی ذهنی- نگرشی نیز از طریق 3 شاخص و 18 معرف، از طریق روش های SAW و AHP تعریف عملیاتی شد. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه خانوار جمع آوری شد. حجم نمونه از طریق روش کوکران و معادل 322 خانوار تعیین شد و با روش های نمونه گیری خوشه ای و سیستماتیک انتخاب شد. نتایج نشان داد میزان آمادگی ذهنی- نگرشی خانوارهای محلات مختلف در سطح پایینی قرار دارد و تفاوت معناداری بین آنها وجود ندارد. نتایج همچنین نشان داد که میزان آمادگی ذهنی- نگرشی با متغیرهای سن، سطح تحصیلات، شغل، درآمد و پایگاه اقتصادی- اجتماعی رابطه معناداری دارد. نتیجه اینکه هر چند میزان آمادگی ذهنی- نگرشی دارای ساختی اجتماعی است، هنوز فرهنگ زندگی با ریسک حتی در اقشار متوسط و بالا نیز شکل نگرفته است، که بیانگر وضعیتی ناگوار است.
تحلیل عملکرد دهیاری ها در فرایند توسعه اقتصادی سکونتگاه های روستایی مورد: بخش بادرود- شهرستان نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از محورهای اساسی در تحلیل مسائل روستایی، توجه به ساختار مدیریت در این جوامع است. روستاها به منزله مکان هایی خاص با شیوه زندگی متفاوت نسبت به شهرها نیازمند الگوی مدیریتی مجزا و منطبق با شرایط اقتصادی، اجتماعی و بوم شناختی حاکم بر روستا هستند. دهیاری ها نهادهای عمومی و غیردولتی هستند که طی چند سال اخیر به منظور اداره امور عمومی روستاها در عرصه نظام مدیریت روستایی کشور مطرح شده اند. پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و پیمایش انجام شده، به بررسی تحلیل عملکرد دهیاری ها در فرایند توسعه اقتصادی روستاهای بخش بادرود در شهرستان نطنز استان اصفهان پرداخته است. تعداد خانوارهای ساکن در 6 روستای بخش بادرود 1407 نفر بوده که 262 نفر به عنوان حجم نمونه برگزیده شده اند. تحلیل اطلاعات پرسشنامه نیز با آزمون ویلکاکسون صورت پذیرفته است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین دهیاری و توسعه اقتصادی روستا رابطه معناداری وجود داشته و دهیاری ها نقش مثبتی در توسعه اقتصادی روستاها ایفا کرده اند. همچنین دهیاری ها از نظر اقتصادی نقش چندانی در ایجاد زمینه برای تشکیل کارگاه های تولیدی در روستا نداشته اند، اما تأثیر مثبتی در بازاریابی محصولات کشاورزی و سنددار شدن املاک روستاییان داشته اند. داده های میدانی این تحقیق در سال 1389 گردآوری شده که در سال 1394 بازنگری و به روز شده و صحت آن به تأیید دوباره رسیده است.
بررسی تطبیقی کیفیت زندگی روستائیان مهاجر به روستاهای پیراشهری (مطالعه موردی: دهستان تبادکان شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: اﻣﺮوزه ﺑﻬﺒ ﻮد کیﻔیﺖ زﻧﺪﮔی ﻫﺪف اﺻﻠی ﺗﻤﺎم ﺑﺮﻧﺎﻣ ﻪ ها و سیاست ها و ﻣﻘﺼﺪ ﻣﺸﺘﺮک ﺗﻮﺳﻌﻪ در ﺳ ﻄﻮح ﻣﺤﻠّی، ﻣﻠّی و ﺑیﻦ اﻟﻤﻠﻠی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تطبیقی کیفیت زندگی روستائیان مهاجر به نواحی پیراشهری کلان شهر مشهد نسبت به قبل از مهاجرت، یعنی کیفیت زندگی آنها در مبدأ مهاجرت، تدوین گردیده است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد تطبیقی است. جهت پیگیری کیفیت زندگی مهاجران روستایی در طول زمان، از طرح تحقیق «شبه پانل» استفاده گردید. در این مطالعه، کیفیت زندگی به کمک ۱۷ مؤلّفه و ۵۶ متغیّر در دو بُعد عینی و ذهنی در طیف لیکرت بررسی شد. آلفای کرونباخ ۷۹/۰ حاکی از پایایی مطلوب ابزار تحقیق است. یافته ها/ نتایج: براساس نتایج آزمون تی جفت نمونه ای، در بُعد اقتصادی میانگین کیفیت زندگی از ۰۳/۲ به ۴۱/۲، در بُعد اجتماعی از ۶۴/۲ به ۷۹/۲ و در بُعد کالبدی از ۰۲/۲ به ۵۸/۲ در بعد از مهاجرت، به طور معناداری افزایش داشته است. اگرچه میانگین کیفیت زندگی روستائیان در قبل و بعد از مهاجرت به روستاهای پیراشهری پایین-تر از میانه نظری است، امّا نتایج حاکی از آن است که بهبودی نسبی در کیفیت زندگی ساکنان روستاهای پیراشهری نسبت به گذشته ایجاد گردیده است، به طوری که میانگین کیفیت زندگی از ۳۵/۲ به ۶۵/۲ افزایش یافته است. نتیجه گیری: روستاهای پیراشهری علی رغم اختلاف زیاد با مقوله توسعه پایدار روستایی به جهت مجاورت با کلان شهر مشهد، دارای امتیازات خاصّی نسبت به سایر روستاهای شهرستان هستند. بدیهی است ریشه اصلی مهاجرت های روستاشهری در وضعیت نابسامانِ اقتصادی و معیشتی روستاهای کشور نهفته است.
واکاوی ناامنی غذایی و برخی عوامل مؤثّر بر آن در زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آباد غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پایش امنیت غذایی و مقابله با ناامنی غذایی و گرسنگی در جامعه لازم و ضروری به نظر می رسد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، واکاوی ناامنی غذایی و برخی عوامل مرتبط با آن در زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آبادغرب می باشد.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، غیرآزمایشی است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، پیمایشی است. جامعه آماری عبارت است از کلّیه زنان روستایی سرپرست خانوار شهرستان اسلام آباد غرب که 200 نفر می باشند و با استفاده از فرمول کوکران و با ضریب خطای 39/0 درصد، تعداد 107 نفر از آن ها به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. اطلاعات مورد نیاز پژوهش، با استفاده از روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه تهیه شده است. به منظور تعیین پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده که میزان آن در گویه های مربوط به سنجش ناامنی غذایی 92 درصد می باشد. برای سنجش سطح امنیت غذایی از شاخص HFIAS استفاده شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 2/25 درصد خانوارها در طبقه امن غذایی قرار داشتند. ناامن خفیف، متوسط و شدید غذایی به ترتیب، در 4/51 درصد، 5/21 درصد و 9/1 درصد در خانوارها مشاهده شد. در پاسخ به سؤالات پرسش نامه HFIAS، بیش ترین مورد تجربه ناامنی غذایی خانوارها، مصرف غذایی که اعضا خانوار دوست ندارند، به خاطر نبودن امکان تهیه غذاهای دیگر بود. براساس نتایج تحلیل رگرسیون، 4 عامل دانشی، سازمان حمایت کننده، تعداد افراد تحت سرپرستی و درآمد شناسایی شد که در کل، 62 درصد از واریانس ناامنی غذایی را تبیین کردند. همچنین، براساس یافته های پژوهش، این چهار گروه از ناامنی غذایی زنان مورد مطالعه در تابع تشخیص پژوهشی با مطلوبیتی قابل ملاحظه، طبقه بندی شده اند.
راهبردها: براساس یافته های تحقیق، می توان گفت بهترین راهبرد برای رفع ناامنی غذایی، توان مندسازی زنان سرپرست خانوار است و وابسته کردن آن ها به حمایت های مداوم دولتی غیرمنطقی است.
راهکارهای عملی: می توان به صورت خلاصه به برخی از مهم ترین عوامل مؤثّر در کاهش بروز مشکلات زنان روستایی سرپرست خانوار اشاره کرد: ایجاد امکانات و دسترسی به شغل مناسب، سازوکارهای لازم و مناسب حمایتی از سوی دولت و دستگاه های اجرایی، فرهنگ سازی و آموزش خانواده ها جهت حمایت از این قشر و در نهایت، لزوم شناسایی و آموزش مشاغل خانگی درآمدزا.
اصالت و ارزش:. یافته های این تحقیق با توجه به عوامل دارای اولویت می تواند مورد استفاده و توجه دست اندرکاران و کنش گران این عرصه قرار گیرد.
تحلیل ملاحظات دفاعی - امنیتی در مراکز حیاتی، حساس و مهم شهر نیشابور (با تأکید بر تهدیدهای نظامی – تروریستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجارب و شواهد ثبت شده در جنگ های قرن بیستم و دهه نخست قرن بیست و یکم، به عنوان نمونه های عینی و انکارناپذیر، این واقعیت را فرا روی کشورهای جهان قرار داده است که شهرها به دلیل وجود مراکز تجمع سرمایه ی مادی و انسانی و همچنین وجود تأسیسات و مراکز حساس، حیاتی و مهم جزو هدف های آغازین و اساسی برای دشمن در هنگام جنگ محسوب می شوند. یکی از کاربردهای اساسی دانش پدآفند غیر عامل، حفاظت از شهرها و شهروندان در مقابل حمله های نظامی و تروریستی است. بر این اساس لازم است ضمن تبیین انواع تهدیدات نظامی و تروریستی، مهمترین مناطق، تأسیسات و مراکز مورد تهدید در شهرها بررسی و شناخته شود تا مسؤولان و نهادهای مربوط با انجام اقدامات پدآفند غیر عامل به مقابله با تهدیدات برخیزند. این مقاله تلاش دارد به شیوه توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اطلاعات و یافته های کتابخانه ای و میدانی، وضعیت مراکز حیاتی، حساس و مهم شهر نیشابور را از نظر میزان در خطر بودن آن ها در مقابل حملات نظامی وتروریستی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.
تحلیل رابطه بین سطح توقعات روستاییان و توسعه روستایی مطالعه موردی : روستاهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف توسعه روستایی، بهبود وضعیت روستاییان در همه ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. به گونه ای که سطح توقعات و شرایط زندگی پایین (چیزی که در مناطق در حال توسعه وجود دارد) توقعات و آرزوهای پایین را به وجود می آورد و در همان حال شرایط زندگی بالاتر (مناطق توسعه یافته) توقعات و آرزوهای بالاتری به وجود می آورد؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل رابط ه بین سطح توقعات روستاییان و توسع ه روستایی در روستاهای منطق ه سیستان صورت گرفته است. تحقیق حاضر به روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه ای، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه انجام گرفته است. حجم جامعه نمونه 400 سرپرست خانوار در 40 روستا بوده و با روش تخصیص متناسب به صورت تصادفی به دست آمده است و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل ANP ، آزمون های اسپیرمن و کروسکال- والیس در نرم افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سطح بندی مدل ANP نشان داد که روستای سفیدابه ولورگ باغ به ترتیب با امتیاز نرمال 0442/0، 0378/0 بیشترین سطح توقع و روستای امامیه پایین و روستای نوری با امتیاز نرمال 031/0، 049/0 کمترین سطح توقع را داشته اند. از بین شاخص های تأثیرگذار بر سطح توقعات روستاییان از توسعه روستایی، به ترتیب شاخص های بُعد زیست محیطی و اجتماعی با میانگین 45/3 و 38/3 بالاترین و کمترین میزان را به خود اختصاص داده است. همچنین نتایج آزمون اسپیرمن نشان داد که بین سطح توقعات روستاییان از توسعه روستاهای منطقه سیستان، رابطه معناداری وجود دارد؛ به گونه ای که با بالا رفتن سطح توقعات میزان توسعه روستاها افزایش می یابد و با پایین آمدن سطح توقعات روستاییان، میزان توسعه روستاها کاهش می یابد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که بین سطح توقعات روستاییان از توسعه روستایی در منطقه سیستان تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی تطبیقی الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی (مطالعه موردی شهر جدید سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تطبیقی الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی (متعارف) شهر جدید سهند می پردازد. این پژوهش یک مطالعه پیمایشی از نوع مقطعی و نمونه گیری آن به روش تصادفی بود. برای گردآوری اطلاعات علاوه بر مشاهده، از پرسشنامه و مصاحبه حضوری در قالب سری منظم از سوالات بسته (مقیاس لیکرت) استفاده شد. 124 نفر از ساکنان خانوارهای واجد شرایط، حجم نمونه را تشکیل می دادند. سپس با استفاده از نرم افزار کامپیوتری SPSS: 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های به دست آمده به وسیله روش های آماری توصیفی، آزمون های تفاوت میانگین و آزمون همبستگی مورد تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج حاکی از آن بود که بین متغیر شغل (003/0p=)، مدت اقامت (000/0p=)، ابعاد مسکن (003/0p=) و رضایت از واحد مسکونی (038/0p=) با امتیاز مربوط به الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی اختلاف معنی داری وجود داشت (024/0=p و 5/1406=Mann-Whitney U). اختلاف امتیاز کل کیفیت الگوی مجتمع های مسکونی ویلائی و آپارتمانی از نظر آماری معنی دار بود و میانگین امتیاز مساکن آپارتمانی نسبت به ساکنان مساکن ویلائی (516/87±804/15 به 216/90±604) بیش تر بود. گرچه بین امتیاز مربوط به بیانیه های هدف اول یعنی سازمان کالبدی و فضائی در هر دو الگوی مساکن ویلائی و آپارتمانی تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد، اما بین امتیاز مربوط به پاسخ بیانیه های هدف دوم (تأسیسات و تجهیزات) و سوم (ترافیک و دسترسی) دو گروه تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (049/0=P) (03/0=P). بنابراین، اگر خواسته ها و علایق ساکنان مورد توجه قرار گیرد، در آن صورت الگوی توسعه آپارتمان ها بایستی دراولویت قرار گیرد. در عین حال در توسعه مساکن ویلائی، علاوه بر مدیریت و کنترل، بایستی مقوله تأسیسات و تجهیزات و دسترسی نیز مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی نتایج مشارکت مردمی در بازآفرینی شهری بافت شهری منطقه 12 تهران (نمونه موردی: محله سیروس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اجرای ناموفق طرحهای بهسازی و نوسازی شهری، پدیده جدیدی بنام پایداری در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفت. از عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، بازآفرینی شهری می باشد. در این روش احیاء، بحث مشارکت شهروندان جایگاه ویژه ای پیدا می نماید. واژه مشارکت امروزه یکی از بخشهای اساسی در فرهنگ توسعه به شمار می رود. مشارکت فرایندی اجتماعی، عمومی و یکپارچه است که هدف آن مشارکت دادن عموم مردم در همه مراحل توسعه می باشد. به نظر می رسد که این رویکرد در بافت های فرسوده شهری با توجه به وسعت دامنه و شدت مسائل گریبانگیر این بافت ها، کارآمدترین رویکردی است که می تواند برای مواجهه با کاستی ها و نارسائی ها اتخاذ نمود. بدین منظور در این مقاله ضمن ارائه مباحث نظری، نقش مشارکت مردم در بازآفرینی مورد تاکید قرار گرفته و در ادامه به بررسی مشارکت مردم در بازآفرینی محله سیروس پرداخته و ابعاد مشارکت و تمایل آنان در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با یک دیدی جامع نگر نشان می دهد که با وجود توجه چند به مشارکت مردمی در برنامه و طرحهای و اقدامات انجام شده در نمونه موردی، این رویکرد هنوز نتوانسته است به نتایج مطلوبی در این زمینه دست یابد. نتایج این بررسی نشان می دهد که ضعف تشریک مساعی گروههای مختلف و ذی ربط (مدیریت یکپارچه ) در برنامه های بازآفرینی از مهم ترین دلایل بروز چالش های اساسی ناحیه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور رویکردی موثرتر همچون توانمند سازی اجتماع محله ای برای استفاده از نیروهای همه بهره وران در جهت ساماندهی محله مذکور در راستای اهداف توسعه پایدار مطرح می گردد.
سنجش نابرابری در کلانشهر شیراز با استفاده از شاخص پاندی و نتوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری درآمدی محاسبه شده با استفاده از ضریب جینی دیدگاه محدودی از نابرابری رایج در جامعه را نشان می دهد. این پژوهش به سنجش نابرابری در شهرها با استفاده از شاخصی ترکیبی که از نابرابری های درآمدی، مرگ و میر و استانداردهای زندگی مشتق شده می پردازد و ضمن نقد ضریب جینی روش جدیدی برای اندازه گیری نابرابری اقتصادی- اجتماعی با استفاده از شاخص ترکیبی کیفیت زندگی ارائه می دهد. ضریب جینی توزیع درآمد تنظیم شده ی کیفی به عنوان معیار نابرابری اقتصادی- اجتماعی معرفی می شود. الگوی پیشنهادی با استفاده از داده های امید به زندگی دهک های درآمدی در مناطق شهری توضیح داده می شود. پژوهش از نوع کمّی- تحلیلی بوده و قلمرو پژوهش را مناطق نه گانه ی شهر شیراز در سال 1390 تشکیل می دهند. با استفاده از داده های میدانی که از سرپرستان خانوار (384 خانوار) جمع آوری شده، وضعیت دهک های درآمدی در مناطق کلانشهر شیراز مورد تحلیل قرار گرفته است. جامعه ی آماری از خانوارهای شهر شیراز که تعداد آنها طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 برابر با 344533 خانوار بوده است، تشکیل می شود. حجم نمونه ی پژوهش با توجه به دهک های درآمدی محاسبه شده و روش نمونه گیری به صورت تصادفی و متناسب با حجم خانوارها در مناطق نه گانه ی شیراز بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شاخص نابرابری در منطقه ی مورد مطالعه از آنچه با معیار سنتی ضریب جینی و دیگر شاخص های نابرابری درآمدی نشان داده می شود، بیشتر است.
آدرس گذاری ملی
حوزه های تخصصی:
نخستین کارگاه آموزشی دبیران زمین شناسی کشور
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل سازمان فضایی نظام سکونتگاههای شهری استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلسله مراتب شهری در کشورهای جهان سوم، نشانگر نبود تعادل در توزیع جمعیت بین شهرهای آن کشورهاست و این نبود تعادل، در سال های اخیر شدت بیشتری یافته است. در ایران نیز به تبعیت از تحولات شهرنشینی، سلسله مراتب شهری دچار تغییراتی شده است که این تغییرات بیشتر درجهت ازبین رفتن تعادل شبکه شهری در مناطق مختلف کشور است. هدف این پژوهش، بررسی سلسله مراتب شهری در استان گیلان، طی سال های 1345- 1390 است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر بعضی از مدل های برنامه ریزی شهری و منطقه ای است. مطابق یافته ها، سلسله مراتب شهری در استان تعادل ندارد و تعادل آن به تدریج کاهش می یابد. در این پژوهش، با تأکید بر مدل های حد اختلاف طبقه ای، ضریب آنتروپی، قانون رتبه و اندازه، شاخص نخست شهری، شاخص دوشهر یا جفرسون، شاخص چهارشهر یا کینزبرگ، شاخص چهارشهر مهتا و شاخص موماو مشخص شد که سلسله مراتب شهری در استان بدون تعادل است. همچنین شبکه شهری استان طی 50 سال گذشته با پدیده نخست شهری مواجه بوده و در سال های اخیر شدت آن افزایش یافته است. برای رسیدن به تعادل در سلسله مراتب شهری استان گیلان، تمرکززدایی از کلان شهر رشت، بهبود وضعیت زیست در سکونتگاه های روستایی استان گیلان، حمایت از اشتغال روستایی از جمله بخش کشاورزی و تشویق سرمایه گذاری در شهرهای کوچک و مناطق روستایی استان گیلان ضروری است.
بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت های کارآفرینانه در بین جوانان روستایی (مطالعة موردی: شهرستان کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف کلی بررسی تأثیر تفکر استراتژیک و سرمایه اجتماعی بر تشخیص فرصت کارآفرینانه در بین جوانان روستایی انجام شد.
روش: این تحقیق به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 9207 نفر از جوانان روستایی شهرستان کنگاور، در استان کرمانشاه بود، با استفاد از جدول بارتلت 225 نفر از آن ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای برای مطالعه انتخاب شدند. روایی ابزار تحقیق با بررسی دیدگاه های اعضای هیأت علمی دانشگاه رازی کرمانشاه تعیین شد. پایایی پرسش نامه با استفاده از آزمون راهنما و آلفای کرونباخ تأیید شد.
یافته ها: بر اساس یافته ها مشخص شد که جوانان روستایی از لحاظ شناسایی فرصت های کارآفرینانه در وضعیت ضعیفی قرار دارند. یافته ها نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی جوانان روستای در حد متوسط است و تفکر استراتژیک نیز در همین حد بود. در بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، مؤلفه آینده نگری و در بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، مؤلفه مشارکت اجتماعی بالاترین اولویت را در بین جوانان روستایی به خود اختصاص داده اند. نتایج برازش مدل به وسیله نرم افزارAMOS گویای آن بود که در مجموع، سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک به ترتیب 0.54 و 0.49 درصد از تغیرات تشخیص فرصت کارآفرینانه را پیش بینی و تبیین می کند. از بین مؤلفه های سرمایه اجتماعی، بهادادن به زندگی جوانان روستایی و از بین مؤلفه های تفکر استراتژیک، سه متغیر آینده نگری، تفکر مفهومی و فرصت طلبی بین جوانان روستایی، رابطه مستقیمی با تشخیص فرصت های کارآفرینانه توسط آن ها دارند. مدل نهایی پژوهش، گویای آن است که متغیرهای سرمایه اجتماعی و تفکر استراتژیک بر روی تشخیص فرصت کارآفرینانه نقش مثبت دارند؛ به طوری که تقویت مؤلفه های سرمایه اجتماعی در بین جوانان روستایی می تواند ارتباط تنگاتنگ با تفکر استراتزیک آن ها داشته باشد.
محدودیت ها: یکی از مهم ترین محدودیت های این پژوهش، بعد جغرافیایی تحقیق و پراکندگی روستاهای مورد بررسی بود.
راهکارهای عملی: بر اساس یافته ها می توان پیشنهاد داد که باید به جوانان روستایی، آموزش های مختلفی نظیر مهارت های اجتماعی، مدیریتی، مهارت بیان گری، متقاعدسازی و سازگاری اجتماعی ارایه داد.
اصالت و ارزش: محققان و برنامه ریزان روستایی می توانند از یافته های این تحقیق برای شناسایی و ارتقای هرچه بهتر فرصت های کارآفرینی در روستاها استفاده کنند و بیش از پیش به این موضوع توجه داشته باشند.
تحلیل ساختار فضایی شهر با تأکید بر خصلت همپیوندی و اتصال فضایی در کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
25 - 40
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی حاکم بر شهرها به روابط متقابل و عوامل مختلفی بستگی دارد و این روابط در مقیاس شهری بزرگ، دارای پیچیدگی و درهم تنیدگی خاصی است. لذا اهمیت نگرش به ساختار فضایی شهر، دارای اهمیتی زیادی است. کلان شهر تبریز همچون سایر کلان شهرهای ایران با رشد سریع جمعیت مواجه بوده و این مسئله باعث پیچیدگی های کالبدی و فضایی و در نتیجه موجب پیچیدگی شناخت و تحلیل سازمان و ساختار فضایی آن شده است؛ هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت ساختار فضایی کلان شهر تبریز با روش چیدمان یا پیکره بندی فضایی است. روش پژوهش به صورت کمی و از نوع توصیفی-تحلیلی است. محدوده مورد مطالعه کلان شهر تبریز و واحد تحلیل محورهای اصلی و شریان های درجه یک و درجه دو شهر بوده است. داده های مورد استفاده در پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. روش تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تکنیک تحلیل چیدمان فضا و تحلیل اصول هم پیوندی، اتصال و انتخاب بوده است. همچنین بعد دیگر روش تحلیل توجه به ابعاد عملکردی فضا در قالب پراکندگی کاربری های تجاری و خدماتی و همچنین نظریه حرکت طبیعی بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هم پیوندی مسیرهای منتهی به مرکز شهر و بخصوص بازار مرکزی شهر به میزان 85/0، بیشتر از سایر بخش های شهر است و این هم پیوندی در محور امام خمینی (ره) و محورهای منتهی به آن از میزان بیشتری برخوردار بوده است. از نظر اصل اتصال و انتخاب نیز دو محور امام خمینی (ره) و 22 بهمن با مقدار 21 و 2/1 از میزان بالاتری برخوردار است. در نتیجه انتقال عملکرد و تمرکز حرکت از مرکز شهر به طرف غرب در امتداد مسیرهای اصلی و امکان شکل گیری هسته های عملکردی در طول این محورها پیش بینی می شود.
سنجش و سطح بندی مناطق روستایی استان های ایران براساس شاخص های اشتغال
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل اقتصادی و اجتماعی موجود در مناطق روستایی عصرحاضر مسئله اشتغال می باشد و امروزه اشتغال تنها یک امتیاز پر منزلت نیست بلکه یک ضرورت برای بقاست که اهمیت و نقش اساسی در مهاجرت های روستا- شهری و تعادل های منطقه ای ایفا می کند. هدف این پژوهش بررسی و سطح بندی مناطق روستایی استان های کشور به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال می باشد. روش تحقیق در این پژوهش ترکیبی از روش های « توصیفی، اسنادی و کمی– تحلیلی» است. برای گردآوری داده ها در این پژوهش از مستندات مرکز آمار ایران به ویژه نتایج آمارگیری نیروی کار استفاده گردیده است. در راستای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از مدل Topsis و تحلیل خوشه ای استفاده شده است. در پایان با استفاده از نرم افزار سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) سطح بندی مناطق روستایی استان های کشور جهت تحلیل فضایی وضعیت اشتغال نمایش داده شده و جایگاه هر یک از استان ها در برخورداری از شاخص های اشتغال مشخص گردیده است. نتایج حاصل از یافته ها حاکی از آن است که در مناطق روستایی ایران شکاف و نابرابری زیادی از نظر شاخص های اشتغال وجود دارد به گونه ای که به لحاظ برخورداری از شاخص های اشتغال، استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان در سطح بسیار ضعیف و استان های آذربایجان شرقی، زنجان، آذربایجان غربی و اردبیل در سطح بسیار قوی قرار گرفته اند.
تحلیل فضایی تاب آوری شهری در محله های بخش مرکزی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
349 - 374
حوزه های تخصصی:
تحلیل تاب آوری در محله های بخش مرکزی شهر تبریز در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی-زیرساختی و اکولوژیکی به منظور دستیابی به راهکارهای مناسب مدیریت مخاطرات محیطی از اهداف این پژوهش است. شناخت وضعیت تاب آوری محله های بخش مرکزی شهر و دستیابی به عوامل تاب آورساز با توجه به قدمت، فرسودگی و نارسایی زیرساختی و پهنه بندی سطح تاب آوری از ضرورت های برنامه ریزی و مدیریت شهری است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با هدف شناخت وضعیت تاب آوری محله های 24 گانه بخش مرکزی شهر تبریز در ابعاد چهارگانه تاب آوری انجام شده است. شاخص های انتخاب شده با روش های ELECTRE و AHP و مصاحبه با متخصصان شهری در محله های بخش مرکزی شهر تبریز جمع آوری شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد ابعاد کالبدی، اجتماعی و اقتصادی به ترتیب پایین ترین امتیاز را در میان چهار بعد سنجش میزان تاب آوری دارند. همچنین محله های منصور، اهراب، مقصودیه و دانشسرا بیشترین میزان تاب آوری و محله های گجیل، باغ شمال، مارالان و سرخاب پایین ترین سطح تاب آوری را در میان محله های 24گانه دارند. ناپایداری ابعاد کالبدی و اقتصادی بافت منجر به ناپایداری دیگر ابعاد تاب آوری شده است؛ بنابراین رویکرد تاب آورسازی کالبدی و اقتصادی محله های پایدار با راهبرد تاب آورسازی اقتصادمدار می تواند نسخه ای مؤثر برای ارتقای تاب آوری محله های بافت قدیم باشد.