نگرش های نو در جغرافیای انسانی (جعرافیای انسانی سابق)
نگرش های نو در جغرافیای انسانی سال هشتم زمستان 1394 شماره 1 (پیاپی 29) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری چند قومی است و این تنوع قومی فرصت ها و تهدیداتی را متوجه امنیت آن نموده است. واضح است که استقرار گروه های قومی در فضای سرزمینی کشورهایی که ازتنوع قومی در ساختار جمعیتی خود برخوردارند موجب اتخاذ تصمیمات راهبردی دولت ها برای مدیریت اقوام می گردد. قوم کرد به عنوان یکی از اقوام اصیل و با قدمت بسیار دیرینه در ایران سکونت داشته و همین سابقه تاریخی موجب گردیده تا حس دلبستگی و تعلق خاطر ویژه ای به این سرزمین داشته باشند و حتی برخی از کردها خود را اصیل تر از سایر اقوام ساکن در ایران بدانند.از وجود برخی عوامل و مولفه ها مانند نژاد، دین، فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم مشترک به عنوان مولفه های همگرا و تقویت کننده امنیت ملی و برخی مولفه ها مانند مذهب، زبان، احساس تبعیض و محرومیت، نخبگان غیرهمسو، ضعف دولت مرکزی، عدم توسعه یافتگی، موقعیت حاشیه ای و مرزی، وجود گروه های قومی مشابه در آنسوی مرز به عنوان مولفه های واگرا و تهدیدکننده امنیت ملی می توان اشاره نمود. در این تحقیق بر اساس نظریه نیروهای مرکزگرا و مرکزگریز ریچارد هارتشورن، مولفه های ژئوپلیتیکی واگرا و همگرای قوم کرد مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که بین مولفه های ژئوپلیتیکی قوم کرد و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران رابطه معناداری وجود دارد و در صورت عدم توجه به عوامل واگرایی قوم کرد، در بلند مدت امنیت ملی، تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی ایران در معرض خطر قرار خواهد گرفت. در پایان برای تقویت مولفه های همگرایی قوم کرد و تامین امنیت ملی جمهوری اسلامیایران چند پیشنهاد راهبردی ارائه گردید.
تحلیل ژئوپلیتیکی مولفه های تأثیرگذار بر آمایش منطقه مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی اصولی برای ارتقا حاکمیت دولت در مناطق مرزی از ضروریات هر کشوری است. کشور ایران نیز به لحاظ شکل سرزمین، گستردگی و موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی و تهدیدات قومی و مذهبی و رقابت کشورهای غربی و منطقه ای دارای حساسیت بالایی در مرزهای خود است. به ویژه که در مناطق مرزی ایران اقوام و مذاهب مختلفی زندگی می کنند. علاوه بر این میزان فقر در این مناطق بالا است و گروه های واگرای قومی- مذهبی نیز در این مناطق فعالیت دارند. همچنین این مناطق به لحاظ توانمندی و ظرفیت معادن و کشاورزی و صنایع نیز ضعیف هستند. یکی از این مناطق مرز مشترک ایران با اقلیم کردستان عراق است که تمامی تهدیدات و چالش های مذکور را به همراه دارد. این امر لزوم توجه خاص دولت ایران و اقلیم کردستان عراق به برنامه ریزی منطقی و منطبق بر اقتضائات اکولوژیکی و انسانی و فرهنگی و سیاسی در این منطقه را می رساند. بنابراین در این مقاله سعی شده تا با رویکردی آمایشی به منطقه پرداخته شود و مولفه های ژئوپلیتیکی اثرگذار بر آمایش این منطقه مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. از اینرو سوال های اصلی عبارتند از: 1- مؤلفه های ژئوپلیتیکی تأثیرگذار بر آمایش منطقه ی مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق کدامند؟ 2- این مؤلفه های ژئوپلیتیکی چگونه بر نحوه ی آمایش سرزمین منطقه ی مورد مطالعه اثر می گذارند؟ فرضیه های تحقیق نیز عبارتند از: به نظر می رسد مولفه های ژئوکالچر، جغرافیای سیاسی-امنیتی و ژئواکونومی، مولفه های ژئوپلیتیکی تأثیر گذار بر آمایش منطقه ی مرزی ایران و اقلیم کردستان عراق اند. این رساله به شیوه ای توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است.
واکاوی اثرات محیط نهادی درون بنگاه های خوشه های صنعتی بر توسعه منطقه ای (مورد پژوهی سنگ منطقه کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله دستیابی به چارچوب تبیینگر اثرات محیط نهادی درون بنگاه های خوشه های صنعتی سنگ منطقه اصفهان (شامل چهار خوشه محمودآباد، نجف آباد، دولت آباد و خمینی شهر) بر توسعه منطقه ای است. در این راستا از روش کتابخانه ای و میدانی (از نوع پرسشنامه ای) برای جمع آوری داده ها و از فن مدل سازی معادلات ساختاری برای تحلیل داده ها بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اولاً با توجه به اینکه 28 درصد از واریانس «میزان تاثیر بنگاه های خوشه های منتخب در توسعه اقتصادی منطقه»، 93 درصد از واریانس «میزان تاثیر بنگاه های خوشه های منتخب در توسعه اجتماعی منطقه» و 75 درصد از واریانس «میزان تاثیر بنگاه های خوشه های منتخب در توسعه کالبدی منطقه» توسط عوامل تشکیل دهنده محیط نهادی درون بنگاه های خوشه های صنعتی تبیین شده است، می توان به اهمیت محیط نهادی بنگاه های خوشه های صنعتی منتخب در نقش آفرینی آن خوشه ها در توسعه منطقه ای به ویژه در زمینه اجتماعی پی برد و بر این نکته تاکید نمود که برنامه ریزی های مرتبط با توسعه خوشه های صنعتی، لازم است تا علاوه بر موارد معمول، برنامه ریزی های موضوعی مرتبط با ارتقای محیط نهادی به ویژه در ارتباط با مدیران بنگاه ها را در جهت نقش آفرینی بهتر این خوشه ها در توسعه منطقه ای در دستور کار قرار دهند؛ و ثانیاً با عنایت به اینکه از متغیرهای تبیین کننده عوامل «ویژگی های مدیران بنگاه ها» و «ویژگی های کارکنان بنگاه ها» این موضوع استنتاج می گردد که آگاهی مدیران و کارکنان در مورد فعالیت بنگاه ها بیشتر از سابقه کاری و حتی تحصیلات آنها در توسعه بنگاه نقش دارد پیشنهاد می گردد برگزاری کارگاه ها و دوره های آموزشی در خصوص تعیین جهت گیری و استراتژی اصلی بنگاه ها و فعالیت های مرتبط با بنگاه ها (همچون شیوه های مدیریت بنگاه، توسعه بازار، امور مالی و قوانین و مقررات مرتبط با بنگاه ها) در جهت افزایش نقش آفرینی خوشه های منتخب در توسعه اقتصادی، اجتماعی و کالبدی منطقه اقدام شود.
بررسی شاخص های شکل گیری شهر خلاق (مطالعه موردی:کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
:شهرهای خلّاق به عنوان مراکز نوآوری، خلّاقیت و تبدیل ایده به ثروت، قلمداد می گردند. از آن جا که ایده و نوآوری عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن، هستند؛ داشتن شهر خلّاق، آرزوی هر جامعه ای است. اما، به واقع شهر خلّاق چگونه شهری است و چه ویژگی ها و شاخص هایی دارد؟ شرایط لازم برای این که شهری خلّاق باشد چیست؟ چگونه خلّاقیت شهروندان باعث توسعه می گردد؟ این تحقیق با بررسی تحلیلی موضوع سعی در پاسخ دادن به سئوال های مذکور دارد. روش تحقیق پژوهش مورد نظر توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بوده و هدف مقاله حاضر دستیابی به پاسخ سؤالات پژوهش یعنی، یافتن شرایط لازم برای شهرهای خلاق و راهبردهای آن می باشد.اساس اقتصادی شهرهای خلاق بر پایه فرهنگ و منابع فرهنگی است و از مفاهیمی چون صنایع فرهنگی، صنایع خلّاق و اقتصاد خلّاق سخن به میان می آید. جذب و پرورش استعدادها و ایده ها نیازمند محیطی تنوع پذیر، بردبار و باز است. اگر شهری موفّق به جذب افراد خلّاق و به کارگیری آن ها در مدیریت، اقتصاد و صنایع فرهنگی باشد می تواند در صحنه رقابت و توسعه اقتصادی نیز موفّق عمل نماید. در این میان کلانشهر تبریز، نقش و جایگاهی ویژه در عرصه ملّی و بعضاً بین المللی ایفا می نماید و سهم عمده ای در بروز فعالیت های نوآورانه و عرصه اقتصاد خلاق دارد و به لحاظ دارا بودن پیشینه تاریخی و فرهنگی، وجود آثار تاریخی- مذهبی در سطح شهر و دارا بودن امکانات و پتانسیل های زیست محیطی جهت جذب گردشگران داخلی و خارجی، اولین بودن این شهر در تمام زمینه ها، توسعه مناطق آزاد و صنعتی، طرح ساختاری مناسب اقتصادی و سابقه اقتصادی مطلوب، زیرساخت های حمل و نقل عمومی و خصوصی، داشتن ارتباط با سایر نقاط جهان از طریق ارتباط از راه دور و دیگر ارتباطات، قابلیت تبدیل شدن به یک شهر خلاق را دارد
ارزیابی نتایج مشارکت مردمی در بازآفرینی شهری بافت شهری منطقه 12 تهران (نمونه موردی: محله سیروس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اجرای ناموفق طرحهای بهسازی و نوسازی شهری، پدیده جدیدی بنام پایداری در برنامه ریزی شهری مورد توجه قرار گرفت. از عمده ترین رویکردها در زمینه پایداری، بازآفرینی شهری می باشد. در این روش احیاء، بحث مشارکت شهروندان جایگاه ویژه ای پیدا می نماید. واژه مشارکت امروزه یکی از بخشهای اساسی در فرهنگ توسعه به شمار می رود. مشارکت فرایندی اجتماعی، عمومی و یکپارچه است که هدف آن مشارکت دادن عموم مردم در همه مراحل توسعه می باشد. به نظر می رسد که این رویکرد در بافت های فرسوده شهری با توجه به وسعت دامنه و شدت مسائل گریبانگیر این بافت ها، کارآمدترین رویکردی است که می تواند برای مواجهه با کاستی ها و نارسائی ها اتخاذ نمود. بدین منظور در این مقاله ضمن ارائه مباحث نظری، نقش مشارکت مردم در بازآفرینی مورد تاکید قرار گرفته و در ادامه به بررسی مشارکت مردم در بازآفرینی محله سیروس پرداخته و ابعاد مشارکت و تمایل آنان در این زمینه مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با یک دیدی جامع نگر نشان می دهد که با وجود توجه چند به مشارکت مردمی در برنامه و طرحهای و اقدامات انجام شده در نمونه موردی، این رویکرد هنوز نتوانسته است به نتایج مطلوبی در این زمینه دست یابد. نتایج این بررسی نشان می دهد که ضعف تشریک مساعی گروههای مختلف و ذی ربط (مدیریت یکپارچه ) در برنامه های بازآفرینی از مهم ترین دلایل بروز چالش های اساسی ناحیه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور رویکردی موثرتر همچون توانمند سازی اجتماع محله ای برای استفاده از نیروهای همه بهره وران در جهت ساماندهی محله مذکور در راستای اهداف توسعه پایدار مطرح می گردد.
ارزیابی بازتاب های کالبدی فضایی الحاق روستاهای پیرامونی به شهرها (مطالعه موردی شهر ملایر و روستای ازناو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر الحاق یا ادغام روستاهای پیرامونی به شهرها مورد توجه کارشناسان و مسئولان شهری قرار گرفته است، اما تلاش و اقدامات چندانی در ارزیابی بازتابهای کالبدی فضایی آن و ارائه راهکارهای مناسب جهت کاهش و ممانعت از بروز مشکلات و مسائل ناشی از آن صورت نگرفته است. این پدیده طی دو دهه اخیر زمینه ساز الحاق بسیاری از سکونتگاههای روستایی به شهرها به ویژه کلانشهرهای کشور بوده است. در این مقاله سعی شده است که تأثیر وابستگیهای فضایی و روابط شهر و روستا در الحاق روستاهای پیرامونی به شهرها و همچنین بازتابهای کالبدی فضایی ناشی از الحاق روستاهای پیرامونی، با مطالعه موردی شهر ملایر و روستای ازناو مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق این پژوهش، تحلیلی توصیفی است. یافته های پژوهش حاضر، بیانگر تأثیر وابستگیهای فضایی و روابط شهر و روستا در الحاق روستاهای پیرامونی به شهرها است. بازتابهای کالبدی فضایی ناشی از این الحاق عمدتا موجب بروز مسائل متعددی است که در قالب آسیب شناسی بیان شده است. الحاق روستای ازناو به شهر ملایر نتیجه گسترش بطئی و خزش شهر ملایر در پیرامون است، که در آن تصمیم گیری اداری و دولتی تأثیر گذار بوده است. از بین رفتن اراضی کشاورزی، مشکلات و مسائل اقتصادی و اجتماعی، آسیبهای زیست محیطی از جمله بازتابهای کالبدی فضایی الحاق روستای ازناو به شهر ملایر است
تحلیلی بر نقش و جایگاه چین در افغانستان و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: کشور چین با دو دیدگاه اقتصادی و امنیتی تعاملات خود با افغانستان را ادامه می دهد و در بعد اقتصادی سرمایه گذاری در بخش معادن و انرژی است و در بعد امنیتی یکی از عمده نگرانی های چین خطر توسعه گروههای تکفیری و افراطی از افغانستان به چین است و تلاش می نماید با هماهنگی و توافق با گروههای افراطی محلی تامین طرح های اقتصادی خود را تامین و همچنین به دنبال واسطه گری جهت انجام مذاکرات صلح بین دولت افغانستان و طالبان می باشد . نتیجه این تحقیق بیانگر آن است که حضور چین در افغانستان و طرح های این کشور برای ج .ا .ا در وحله اول فرصت است و در صورت غفلت ، فضای مانور ج .ا. ا در افغانستان محدود خواهد شد ، و لذا لازم است ایران در دو بعد اقتصادی و امنیتی در صحنه افغانستان با چین همکاری نماید .علاوه بر موارد فوق لازم است با اقدامات اعتماد ساز نسبت به تغییر نگرش نه چندان مثبت سیاسیون افغانستان نسبت به ایران تلاش گردد . در مجموع می توان گفت که مکمل این اقدامات بنابر نظر مثبت تعداد 86 درصد از پرسش شوندگان ، انعقاد پیمان راهبردی بین ایران و افغانستان است .
بررسی و تحلیل نابرابری فضایی شهرستان های استان همدان بر اساس شاخص های بهداشتی- درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: در هر جامعه ای، بهبود وضعیت بهداشت و سلامتی شهروندان یکی از ن شانه ه ای ارتقا و توسعه انسانی است. با توجه به اهمیت و نقش توسعه و توزیع مطلوب امکانات و شاخص های بهداشتی درمانی در بهبود کیفیت زندگی و توسعه پایدار مناطق، در پ ژوهش حاضر توزیع و توسعه این شاخص ها در سطح شهرس تان ه ای اس تان همدان ارزیابی مقایسه ای شده است. در این تحقیق، روش مطالعه توصیفی تحلیلی بوده و از روش تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای استفاده شده است . یافته های پژوهش حاکی از این است که محرومیتی نسبی در سطح کل استان از نظر برخورداری از شاخص های بهداشتی و درمانی حاکم است و توزیع امکانات موجود نیز چندان متناسب با ت وان و نی از جمعیت ی شهرستان ها انجام نشده است. شهرستان همدان، به عنوان مرک ز اداری سیاس ی و اقت صادی اس تان، در رتبه دوم برخ وردارترین شهرستان از نظر توسعه شاخص های بهداشتی درمانی بوده و اختلاف نسبتاً چشمگیری ب ا رتبه اول شهرستان ها که تویسرکان می باشد دارد. شهرستان های رزن، ملایر، نهاوند، بهار، کبودرآهنگ و اسدآباد ب ه ترتی ب در رتبه های بعدی قرار گرفته و فامنین نیز محروم ترین شهرستان شناخته شده است و با مدل تحلیل خوشه ای نیز 3 سطح مشخص شد که سطح یک که برخوردارترین شهرستان است فقط تویسرکان را شامل شد و سطح 2 که شامل 4 شهرستان نیمه برخوردار همدان، رزن، ملایر و نهاوند بودند و سطح 3 که 4 شهرستان دیگر استان را شامل شد که محروم شناخته شدند.